فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۵٬۳۷۷ مورد.
زبان، جستجو و آپوریا در نامهی هفتم افلاطون (Language, Search and Aporia in Plato’s Seventh Letter)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله رابطهی میان زبان و وجود را آن گونه که در به اصطلاح انحراف فلسفی نامهی هفتمِ منسوب به افلاطون فهمیده شده است، بررسی میکند. در اینجا نویسندهی نامه، برخلاف گواهی بسیاری از رسالات افلاطون، مدعی است که هیچ کلمه ای دربارهی فلسفهی افلاطون نوشته نشده است و نخواهد شد؛ وبه علاوه، گویا نگارنده به این دلیل که مطلب چندان سردرگم کننده نبوده است، در ادامه توضیح میدهد که در واقع مسائل فلسفی به هیچ وجه بیان شفاهی را نمیپذیرند.این مقاله، برای طرح استدلالات این ادعاها و بیان نتایج آنها، آنچه را میجوید که به گفتهی نامه تنها راه خروج از کمبودهای معرفت شناسانه و وجود شناسانهی ذاتی زبان است. این مقاله در کوشش برای کشف اینکه چگونه نویسندهی نامه برای نابسندگی فهم عقلانی، نظری و زبانی واقعیت نهایی استدلال میکند، در مفاهیم سونوسیا (sunousia) و تریبو (tribô) (که شاید در این بافت به ""گفتگوی زنده"" و ""صرف زمان"" ترجمه شدنی باشد)، به عنوان تنها اعمال به قدر کافی نیرومند برای چیرگی بر موانع زبان و دست یابی به فهمی حقیقی از وجود، کنکاش میکند. این مقاله به منظور استدلال علیه تفسیری اسطوره ای از مفاهیم سونوسیا و تریبو- بر اساس وحدت مسلم سوژه و ابژه- مدعی است که بر طبق نامه، رابطهی فلسفی حقیقی با وجود، به عنوان نتیجهی نوع خاصی از جستجو فهمیده نمیشود، بلکه باید به عنوان خود جستجو فهمیده شود. مقاله میگوید نه سونوسیا و نه تریبو، هیچ کدام نوع خاصی از موقعیت تأملی را تسخیر نمیکنند، بلکه یک گفتگوی مفصل منعکس کنندهی شرایط خاصی از یک رهیافت فلسفی است.
یقین؛ پیشینه، انواع و تعاریف(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۷ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
در حوزة معرفتشناسی، یقین از اهمیت والایی برخوردار است در بیان جایگاه آن، همین بس که بسیاری از فیلسوفان در گذشته و حال معرفت حقیقی را با معرفت یقینی برابر دانستهاند؛ به گونهای که اگر یقین دست ندهد، معرفت حقیقی نیز حاصل نمیگردد. در این نوشتار، به مباحثی مانند پیشینة بحث یقین، انواع یقین و تعریفهایی که فیلسوفان یونان، مسلمان و غربی از یقین مورد نظر ارائه کردهاند، پرداختهایم. براساس شواهد تاریخی، دیدگاه فیلسوفان یونان و فیلسوفان مسلمان درباره تعریف یقین و برابر دانستن آن با علم حقیقی یکسان است، اما غربیها نظر متفاوتی دارند؛ برخی از آنها، معیار یقین را اموری مانند «وضوح و تمایز» یا «حسی بودن» میدانند و برخی دیگر، همین تعریف یا تعریف یونیان از یقین را میپذیرند، اما علم را با یقین برابر نمیدانند، بلکه آن را «باور صادق موجه» تلقی میکنند.
انواع تبیین و نظریه های تبیین علمی
منبع:
نامه حکمت ۱۳۸۵ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
جایگاه عقل در کل دانش
حوزه های تخصصی:
مرگ اندیشی و معنای زندگی در هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
25 - 49
حوزه های تخصصی:
مرگ اندیشی در نگاه هایدگر و تأثیر آن بر معنای زندگی ناشی از رابطه انسان با هستی و هستی معطوف به مرگ اوست. هایدگر مرگ اندیشی را مختص دازاین اصیل دانسته و زندگی اصیل را معنادار می داند. او اندیشه مرگ را نیرویی برای گسست از پوچی روزمرگی و معناداری زندگی به شمار می آورد. در مواجهه با نیستی و تکاپو در میدان مرگ آگاهی دازاین قادر به کسب بصیرت نسبت به واقعیت جهان، آزادی و اصالت بخشیدن به زندگی خود و به تبع معنا وجهت دادن به زندگی است. حفظ هویت فردی، کشف امکانات وجودی دازاین در این دنیا، انتخاب آگاهانه و زندگی متفکرانه و مسئولیت در برابر خود و دیگران از پیامدهای زندگی اصیل و معنادار است. دیدگاه هایدگر در زمینه معنای زندگی دیدگاهی طبیعت باور بود. به نظر هایدگر، معیار بیرونی برای عمل انسانی وجود ندارد و انسان خود آفریننده ارزش هاست. اصالت و ارزشمند بودن در گرو انتخاب و تعیین نشدن توسط معیارهای بیرونی و دیگران است. به نظر وی آنچه مهم است، در راه بودن است، حتی اگر هدفی به عنوان هدف نهایی وجود نداشته باشد. از دیدگاه هایدگر زندگی معنادار لازمه هستی اصیل است که در آن انسان به دلیل ترس از مرگ و برای رهایی از دلهره ناشی از ترس از مرگ، به زندگی معنا می بخشد.
چرا باید اخلاقی زیست؟ تبیین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه برای بقای خود به نهاد اخلاق نیازمند است، اما چرا باید «من» اخلاقی باشم؟ چه اشکالی دارد که همه اخلاقی رفتار کنند و من تظاهر به اخلاقی بودن کنم، بی آنکه به واقع پایبند به اخلاق باشم. این پرسش از سوی گلاوکن فراروی سقراط نهاده شد و تا امروز کسانی کوشیده اند به آن پاسخی درخور دهند. افزون بر پاسخ سقراطی به این مسئله، ما شاهد پاسخ اگزیستانسیالیستی و پاسخ دوراندیشانه که نوعی خودگروی پیچیده است، هستیم. در کنار این پاسخ ها که هر یک قوت و ضعفی دارد، می توان پاسخی دینی به این مسئله داد. پاسخ دینی به چرایی اخلاقی زیستن در معرض برخی نقدها و اشکالات قرار گرفته است که زاده تقریرهای خاص آن است. در این مقاله، نگارنده با مرور تاریخی این مسئله و تفکیک دو پرسش اساسی از هم، چهار پاسخ را طرح و بررسی می کند و سرانجام از پاسخ اسلامی به دلیل قوت تبیینی بالای آن دفاع می کند و تقریری از مسئله پاداش و کیفر به دست می دهد که پاسخ گوی انتقادات رایج باشد.
معرفی اصطلاحات معرفتشناسی: دیوید هیوم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۱ شماره ۱۱ و ۱۲
حوزه های تخصصی:
منبع اصلی مورد استفاده در این بخش کتاب راهنمای معرفتشناسی است که دو تن از اساتید معرفتشناسی، یعنی جاناثان دنسی و ارنست سوسا آن را ویرایش کردهاند و 137 تن از اساتید دانشگاههای مختلف جهان در نوشتن آن همکاری داشتهاند. کتاب نخستینبار در سال 1992 توسط انتشارات بلکوِل منتشر و پس از آن بارها تجدید چاپ شده است. البته در نوشتن مقالههای این بخش علاوه بر کتاب گفته شده از سه منبع زیر نیز استفاده میشود:
.1996I. A Dictionary of Philosophy, edited by Thomas Mautner, Blackwell,
II. The Cambridge Dictionary of Philosophy, General editor, Robert Audi, .1995Cambridge Universtiy Press, U.S.A,
III. The Oxford Companion to Philosophy. Edited by Ted Hondrich, Oxford .1995University Press,
بررسی استدلال های ماتریالیستی ریچارد داوکینز دربارة خدا و تکامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریة خداناباورانة ریچارد داوکینز، زیست شناسِ انگلیسی، بر دو استدلال «سادگی» و «فرایند انباشتی» مبتنی است؛ بر اساس استدلال سادگی قوانین بنیادین فیزیک ساده اند و از این رو، پیدایش تصادفی و بی دلیل قوانین بنیادین تبیینی ساده است، ولی فرض وجود خالقی که طراح جهانی با چنین پیچیدگی های بسیار گسترده باشد، نظریه ای بسیار پیچیده است. بر اساس استدلال فرایند انباشتی، داوکینز بر این باور است که جهان مادی در روند شکل گیری طبیعت و پیدایش موجودات زنده «خود تبیین گر» بوده است و انتخاب طبیعی، که فرایندی انباشتی است، به تنهایی می تواند فرایند تکامل را تبیین کند. بر اساس دیدگاه های فیلسوفان خداباور، وجود خداوند فرایند تکامل و قوانین بنیادین طبیعت را در یک نظام جامع و جهان شمول وحدت و انسجام می بخشد و از این رو، از کفایت تبیینی برخوردار است، در حالی که دیدگاه تصادف گرایانة داوکینز فاقد کفایت تبیینی است. استدلال سادگی، درواقع «مغالطة سادگی» است. بنابراین اولاً، نگرش ماتریالیستی داوکینز در استدلال فرایند انباشتی بر مجموعه ای از خطاهای فلسفی مبتنی است؛ ثانیاً، تبیین دقیق نظریة تکامل نشان می دهد که جامع ترین و ساده ترین تبیین مبتنی بر وجود خداوند به عنوان طراح و جهت دهندة فرایند تکامل است.
معناشناسی اوصاف الهی
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۸ شماره ۱۸
حوزه های تخصصی:
ما در متون مقدس و در زبان عادى خدا را به بعضى از اوصاف توصیف مىکنیم، یکى از مشکلات دیرین در راه تاسیس الهیات، چگونگى فهم و تحلیل معناى این اوصاف است (بویژه اوصاف مشترک بین انسان و خدا). آیا این اوصاف به هنگام حمل بر خدا همان معناى عادى و متعارف را دارند؟ یا واجد معناى دیگرى مىباشند؟ این معناى دیگر چه نسبتى با معناى عادى و متعارف این اوصاف دارد؟ در این مقاله سعى شده است تا راه حل معروف آنالوژى که به وسیله توماس آکوینى ارائه شده و حاوى نکات تازهاى است، مورد نقد و بررسى قرار گیرد.
نظریه آنالوژى (تمثیل) با نفى اشتراک لفظى و اشتراک معنوى سعى مىکند تا نوعى «اشتراک در عین اختلاف» و «اختلاف در عین اشتراک» را در معانى این اوصاف نشان دهد.
بررسی مسایل اخلاقی در سیستم های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود مزایای انکار نشدنی سیستم های رایانه ای هوشمند و کاربردهای حیرت برانگیز آنها در پیشبرد آموزش، صنعت و فرهنگ کشورهای مختلف، مسائل اخلاقی بسیاری در مورد آنها مطرح شده است. در این مقاله پس از تعریف هوش مصنوعی و سیستمهای هوشمند، ابتدا به بررسی مسائل اخلاقی مشترک بین سیستمهای هوشمند و سیستم های رایانه ای و شبکه جهانی می پرازیم، سپس مهمترین مسائل اخلاقی مرتبط با دو نوع سیستم هوشمند مورد بررسی قرار می گیرند.
مهمترین مسائل اخلاقی مشترک میان سیستمهای هوشمند و غیرهوشمند رایانه ای به تاثیر رایانه ها در محیط های کاری، امنیت این سیستمها، تکثیر غیر مجاز و مشکلات ناشی از بی نامی برمی گردد. سیستمهای داده کاوی و خبره دو نوع ازسیستمهای معروف و پرکاربرد هوشمند هستند که مسائل اخلاقی هر یک به طور خاص و جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است.
دین و سیاست
تأثیر گناه بر معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۱ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
طرح مسأله تأثیر عوامل غیر معرفتى بر معرفت در مقاله «اراده معطوف به باور» ویلیام جیمز(2) نظر معرفت شناسان را به این بحث اساسى معطوف کرده است که تحصیل معرفت، چه بسا، تنها از مسیر معیارها و شاخصههاى معرفتى صرف عبور نمىکند، بلکه از آن جا که بسیارى از باورهاى انسان تحت تأثیر بیم و امیدها، عشق و نفرتها، منافع شخصى و... تحصیل مىشوند، پاکسازى ساحات غیرمعرفتى انسان از رذایل و آراستن آنها به فضایل، در دستیابى او به حقیقت مؤثر مىتواند باشد.
آنچه در این مقاله بحث مىشود، طرح رابطه یکى از مقولات اخلاقى - دینى، یعنى گناه، با معرفت است. تلاش ما بر این است که نشان دهیم، چگونه در دو دهه اخیر، توجه معرفت شناسان، به بحث تأثیر ساحتهاى غیر معرفتى بر ساحت عقیدتى بشر، جلب شده است و بنابراین مىتوان به گناه نیز به عنوان یکى از مقولات معرفتى نظر کرد.
سازش و ستیزش دین و دولت در فلسفه سیاسی ویلیام اوکامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۱ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
بین دو مقطع فکرى کلاسیک (پیش از آگوستین) و مدرن (پیش از رنسانس)، فاصله بلندى به طول هر یک هزاره وجود دارد، که از سوى بسیارى به «عصر ظلمت» (Dark Age) شهرت یافته و به دوران استیلاى الهیات بر عقل، نامور است. تامل جدى و دقیق در دوران مذکور، منکر این یکسونگرى است. اولین فیلسوف سیاسى این فاصله زمانى، آگوستین است، که فهم را پاداش ایمان مىدانست و توصیه مىکرد که «در پى آن مباش که بفهمى تا ایمان آورى بلکه ایمان بیاور تا بفهمى.» از آگوستین (به عنوان فیلسوف برجسته الهیات) که بگذریم، در همین هزاره و در قبال مذهب اصالت الهیات، ابن رشد و ابن رشد گرایان هم بودهاند، که از اصالت عقل در قبال اصالت ایمان و الهیات به دفاع برخاسته و تأملات فلسفى را یکى از اوامر تکلیفى شریعت قلمداد کردهاند. هماهنگى، دو سر این طیف را توماس آکویناس عهده دار شد و او به سبکى روشمند و دقیق به ترسیم مرز بین عقل و وحى، دین و دولت، خدا و انسان پرداخت. اما این تقابل و تعاملها بدین معنا نبود که هیچ فیلسوف دیگرى درباره موارد مذکور به بحث و بررسى نپرداخته است.
ویلیام اوکامى از جمله فیلسوفان سیاسى برجستهاى است که از استخدام علم و ایمان در پیشگاه عقل دورى کرده و استبداد کلیسائیان را عین رفض علیه مسیحیت نامید. به عقیده اوکامى، مسیحیت دین رحمانیت است و عمل کلیسائیان در تحدید عقل و تحقیر انسان خلاف متن مقدس است. مقاله حاضر، بخشى از تلاشها و اندیشههاى اوکامى در مقابله با استبداد و سلطنت مطلقه پاپ را تبیین مىکند و استدلال نویسنده این است که اندیشهها و افکار اوکامى، در قرن چهاردهم، نقش ممتازى در تکوین اندیشه مدرن و تعالى عقل در قبال ایمان ایفا کرده است.
کنکاش در مبانی فلسفی پژوهش کمی و کیفی در علوم رفتاری
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه روانشناسی
- حوزههای تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری فلسفه علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی روش شناسی در علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روشهای تحقیق(ابزارها و فنون) در علوم انسانی و علوم طبیعی
ابطال ابطال پذیری محمد حائری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۷۹ شماره ۱۵ و ۱۶
حوزه های تخصصی:
ذن بوداییسم و آخر بازی ساموئل بکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"ساموئل بکت" یکی از نویسندگان نامی قرن بیستم است که توانسته نظر محققان زیادی را به خود جلب کند. گرچه وی آثار ادبی کمی از خود به جا گذاشته، ولی همین آثار اندک، از جنبههای مختلفی مطالعه شدهاند. در این جستار، نمایشنامه "آخر بازی" از منظر ذن بوداییسم بررسی شده است. بدین منظور، نخست مراحل مختلف ذن بوداییسم بیان شده، سپس با قدری تامل در دیالوگ، صحنهآرایی، شخصیت پردازی، رفتار و نگرش شخصیتهای داستان، نکات مشترکی میان ذن و این اثر پیدا شده است.بدین ترتیب میتوان "آخر بازی" را شاهکاری ادبی و نویسنده آن را یک نابغه نامید؛ نابغهای که زندگی، فرهنگ و تمدن غرب او را از ذن بوداییسم - که یک مکتب شرقی محسوب میشود - بیبهره نگذاشته است. با این که ذن، نوعی مذهب و یا به عبارت دیگر، نوعی فلسفه به شمار میآید، ولی میتوان رگههای آن را در نمایشنامه "آخر بازی" هم پیدا کرد.