فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۴۰۵ مورد.
منبع:
منظر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۴
50 - 59
حوزه های تخصصی:
یکی از معضلات کلیدی حال حاضر در شهر های کشور بحران موجود در سیمای شهرهاست. این بحران از منظر خرد و کلان حادث شده است. از منظر کلان، بی توجهی به سیمای شهری در نظام کلی هدایت تحولات کالبدی شهر ها، سیمای شهری را مخدوش و بی هویت کرده است. از منظر خرد سه معضل اضافات و الحاقات، فرسودگی نماها و تابلو های بی ضابطه باعث اغتشاش بصری و افت کیفی سیمای شهری شده است. برای رفع این معضل در مقیاس خرد، سه اقدام پیرایش، مرمت و ساماندهی باید در دستور کار مدیریت شهری قرار گیرد. بررسی پروژه هایی که برای این منظور در سازمان زیباسازی تهران انجام شده، حاکی از این امر است که روش و نظام اجرای این دست پروژه ها که در نوع خود تجربه کاملاً جدیدی محسوب می شوند، مسئله ای کلیدی و نیازمند تعمق و دقت فراوان است. هرکدام از روش های به کار رفته در تجربیات قبلی دارای نکات مثبت و منفی منحصر به خود است. در این مقاله با بررسی تجربه های قبلی سازمان زیبا سازی و به خصوص تجربه اجرای پروژه فردوسی که نگارندگان در آن مسئولیت مدیریت و راهبری داشتند، تلاش شده است تا از منظر شناسایی و تحلیل ریسک های پروژه به روش دلفی، بهینه ترین روش برای اجرای پروژه و فرایند اقدامات معرفی شوند. یافته های این تحقیق نشان می دهد برای اجرای درست و عدم ایجاد سوء تفاهم در نهاد های نظارتی، کلیه ضوابط، مقررات و فرایند های قانونی پروژه های عمرانی باید رعایت شود، اما با لحاظ کردن تمهیداتی نظام عمرانی را باید با اقتضائات و پیچیدگی های این دست پروژه ها هماهنگ کرد که پاسخ مناسبی به ریسک هایی موجود ارائه دهند. دقت در طراحی و جزئیات اجرایی، توجه به جنبه های اجتماعی و رعایت دقیق ضوابط ایمنی از نکات کلیدی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
باغ سازی در عصر قاجار به روایت مفاتیح الارزاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۴
6 - 17
حوزه های تخصصی:
کتاب «مفاتیح الارزاق» دایره المعارف مصور کشاورزی و علم زراعت و اصول باغ سازیِ عصر قاجار است که در سال ۱۲۷۰ ه.ق، توسط یکی از مستوفیان ایالت فارس به نام «محمد یوسف نوری»، به رشته تحریر درآمده است. موضوع کتاب صرفاً به جنبه های باغبانی و اصول طراحی باغ محدود نمی شود و بخش قابل توجهی از کتاب به فرهنگ عامه و باورهای عامیانه و خرافه ها در باب گیاهان و درختان اختصاص دارد. یوسف نوری در این کتاب به ارائه و معرفی پلان و نحوه کاشت و آرایش گیاهان برای یک باغ می پردازد که این الگوی باغ سازی به نوعی آرکی تایپ بسیاری از باغ های عصر قاجار محسوب می شود و در مقایسه با باغ های پیش از این دوره، و همچنین سایر منابع تاریخی که درباره باغ نوشته شده اند، چون «آثار و احیاء» و «ارشادالزراعه»، خبر از تفاوت های قابل توجهی در نظام کاشت و فضاسازی این پدیده می دهد. شیوه طراحی پلان باغی که یوسف نوری ارائه داده است چندین نکته را در بطن خویش به همراه دارد که در تحولات باغ سازی این برهه تاریخی حائز اهمیت است و می تواند بر مطالعات باغ در عصر قاجار مسیری تازه بگشاید. در این مقاله به بررسی اصول طراحی باغ به روایت این کتاب پرداخته شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان از تحول پلان بندی باغ، و تغییر اولویت های باغ سازی دارد؛ ازجمله این تغییرات می توان به فضابندی باغ، سازمان دهی کرت ها، سلسله مراتب، محورها و جوی های آب، هم نشینی گیاهان و درختان، و حتی منابع و متون مورد استناد برای باغ اشاره کرد.
گردشگری آئینی؛ بازخوانی باورهای اجتماعی در مراسم آئینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۲
14 - 21
حوزه های تخصصی:
آیین ها، رسوم و عادات جاری در زندگی مردم، ریشه در باورها و اعتقادات آنان دارد. در ایران از گذشته های دور تاکنون آمیختگی تفریح و گردش با زیارت اهل قبور توسط اعضای خانواده و دوستان و آشنایان رسم بوده است، به خصوص زیارت و احترام مزار امامان، امام زادگان و بزرگان دین که معنویت و صفای ویژه ای دارد. زیارت و گردش آیینی در قالب سفرهای کوتاه مدت رسم و سنت دیرینی است که تاکنون برجای مانده است. این رسم که بیشتر به صورت جمعی برگزار می شود،کودکان خردسال تا جوانان و سالخوردگان را گرد هم آورده و اوقات خوش و دلپذیر را برای مردم رقم می زند.گردشگری آیینی علاوه بر تفریح و زیارت موجب حفظ و پویایی مکان های تاریخی-مذهبی می شود که میراث باارزش این مرزوبوم به شمار می روند.
منظر مردمی شهر
منبع:
منظر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۴
3 - 3
حوزه های تخصصی:
شهر، عالی ترین محصول تمدن انسان است. عده زیادی از متفکران و صاحب نظران بر سر این عبارت، اتفاق نظر دارند. شهر، «مکانی» است که انسان ها در «آن» گردهم می آیند، زندگی می کنند و به واسطه «آن» با یکدیگر «تعامل» دارند. در نتیجه تعامل میان انسان ها، عملی مشروط به واسطه «شهر» است. از این رو است که شهر، هم هدایت کننده نحوه تعامل انسان ها و هم مولود آن است. موجودی دوگانه که در عین حال که فاعل است، مفعول نیز هست. «رابطه» انسان ها با این موجود نیز دوگانه خواهد بود؛ آنها هم مؤثر بر شهر هستند و هم متأثر از شهر. لذا پرسش از «چیستی و کیستی» دو سؤال اصلی تعیین کننده نحوه ارتباط انسان با شهر خواهد بود. اینکه ماهیت شهر چیست و چگونه موجودی است، صرف نظر از مؤلفه های تاریخی آن و با اتکای صرف به «موجودیت» شهر، پرسش هستی شناسانه برای طرح اندازی رفتار انسان ها با یکدیگر و با شهر است. پرسش از کیستی و هویت شهر، سؤالی معرفت شناسانه و وابسته به صیرورت تاریخی آن است؛ از چه زمان پدید آمده و نسبت آن با رویدادهای تاریخی چیست؟ این دانایی نیز برای مداخله و مدیریت امر شهر ضروری است. از چنین منظری، شهر پدیده ای آمیخته با انسان و جامعه انسانی است که نقش آفرینی بارزی در تربیت و ساخت شخصیت بشر دارد. لذا معیارهای وابسته به دو عنصر کالبد و انسان در مداخلات شهری، مهم ترین جایگاه برای تعیین حدود اهمیت هر یک و تعیین نقش آنها در سناریوی شهر را برعهده دارد. مظهر شهر برای انسان، منظر آن است. شهر -سوای آنچه در واقع هست- در ذهن انسان بازنمایی و خوانده می شود و آنچه می خواند، منظر شهر نام دارد. منظر شهر، حقیقت یکپارچه شهر، مرکب از کالبد و انسان های درون آن در نظر شهروندان است. چنین پدیده ای موضوع مطالعات شهری است. از جمله سؤالاتی که در اقدامات مختلف مدیریت کالبد شهری پیش می آید، حد ظهور فردیت شهروندان در کالبد شهر است. دنیای مدرن با کاستن حداکثری از این اثر فاعلی، شهر را بستر حقوقی جامعه ای تعریف کرد که فردیت ها در آن امکان بروز چندانی ندارند. در تفسیر بلوک شرق از مدرنیسم، که شهرهای کمونیستی را پدید آورد، فردیت به کلی، حتی در مقیاس واحد مسکونی نیز نادیده گرفته شد. تفسیر غربی مدرنیسم نیز در لوای جهانی شدن، سبک واحد و اصالت کارکرد به مبارزه بی امان با فردیت پرداخت و جز فردیت های سرمایه سالار، آحاد اجتماع فرصت بروز فردی در منظر شهر را به دست نیاوردند. در مقابل، منظر شهرهای دنیای اسلام، علی رغم وحدت سیمای کالبدی، جایگاه بروز فردیت های شهروندی و در مقیاس های بالاتر، تنوع محله ای، قومی و صنفی بود که تشخص و هویت خاص به شهرها می بخشید. چنین شهرهایی، مبین مشارکت گسترده ساکنان در تولید و اداره شهر به شمار می آیند. دیوار خانه، سردر، پیاده روی مجاور بنا و کاشت درختان جلوی خانه از جمله مظاهر نقش آفرینی فردی شهروندان برای تولید کلیت شهر بود. این روند نانوشته تا کنون نیز در شهرهای ایران جاری است و تنها در مواردی که شهرداری ها، بدون پرسش از ضرورت و درستی عمل، با تفسیر حداکثری اختیارات خود به احداث پیاده روهای سرتاسری، کاشت درختان همگون در طول خیابان و اخیرا صدور مجوز نما برای دیوار و سردر می پردازند، مخدوش می شود. به نظر می رسد سنت اقتدار گرایی و تمرکز مدیریت شهری و حذف مشارکت ها به قدری قدرتمند است که در زمانه رواج گفتمان مشارکت هم، به کار خود ادامه می دهد. آذین کردن عرصه جلوخان منازل شخصی در مراسم ویژه، از جلوه های رویداد محور مشارکت اجتماعی در تولید منظر شهر است. چراغانی موسم جشن ها و نصب علائم ایام عزا و بزرگداشت حماسه ها مظاهر حضور فردیت در منظر روایی شهر است. از مهم ترین نمونه های منظر روایی، طراحی و نصب تابلوهای یادبود شهروندان شهر در بدنه خانه آنهاست. این اقدام، اگر با رویکرد مشارکت جویانه و با بیان اختصاصی خانواده شهید همراه شود، ارزش های معنایی عمیقی در منظر شهر ایجاد می کند. آمیخته شدن این رویه با بزرگداشت یادبودهای دینی و آئین های مذهبی از جمله عاشورا، بر اهمیت کانونی محل می افزاید و تدریجاً محله های شهر دارای نقاط عطفی می شوند که به واسطه منظر مردمی آنها در ذهن ساکنان شناخته می شود. این رویکرد به سامان دهی منظر شهر، بی آنکه بر مدار ویژگی های کالبدی و تضادهای متعارف تولید کننده نشانه های شهری باشد، با نرمی، لطافت و معنای عمیقی منظر شهر را واجد هویت، زیبا و خوانا می کند. «غزال نفیسی» این رابطه را در عکس خود از خانه شهیدان محمد و علی همایون پور در خیابان حبیب الله تهران ثبت کرده است.
فضاهای جمعی : ضرورت ها و موانع؛ نمونه موردی: چهارراه ولی عصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۴
18 - 23
حوزه های تخصصی:
انسان به عنوان موجودی اجتماعی بسیاری از توانایی های خود را از جامعه و محیط های عمومی کسب می کند. به این معنا که فضاهای عمومی در شهر، عرصه کسب مهارت، آموزش و تمرین رفتارهای اجتماعی برای انسان است. در این میان، آموزش نقش به سزایی در رشد و تکامل انسان در فرایند اجتماعی شدن دارد. روند اجتماعی شدن از کودکی آغاز می شود و در تمام سال های عمر با او همراه خواهد بود. البته باید توجه داشت در مقابل تمایل انسان به اجتماعی شدن، جامعه نیز باید آمادگی اجتماعی کردن و درونی سازی ارزش ها را در انسان داشته باشد. چهارراه ولی عصر که محل تقاطع دو خیابان اصلی و بسیار مهم ولیعصر و انقلاب است، نقطه ثقل مرکز فضایی شهر تهران به حساب می آید. این مکان با توجه به موقعیت منحصر به فرد خود می توانسته یکی از مهم ترین، مقبول ترین و سرزنده ترین فضاهای عمومی در شهر تهران باشد، اما اگر امروز این مکان با تمام پتانسیل های نا م برده، نتوانسته است در کارکرد اصلی خود ظاهر شود، چه موانعی بر سر شکل گیری فضای نوین شهری در چهارراه ولیعصر وجود دارد؟ این مقاله ضمن پرداختن به فرایند اجتماعی شدن انسان، نقش آن را در فضاهای عمومی شهر مطالعه می کند. در بخش بعد به بررسی چهارراه ولی عصر به عنوان فضایی با پتانسیل زیاد برای تبدیل شدن به یک فضای جمعی می پردازد و در انتها عوامل بازدارنده تبدیل چهارراه ولیعصر به یک فضاهای جمعی شهری فعال و باکیفیت را عنوان می کند.
تکوین یک پیاده راه؛ مؤلفه های کالبدی یا رفتار جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۴
40 - 49
حوزه های تخصصی:
فضای شهری تنها یک مفهوم کالبدی نیست، بلکه کنش تعاملات شهروندی و فعالیت های شهری را نیز در بر می گیرد و در حقیقت با حضور انسان و فعالیت اوست که معنا می یابد. پیاده راه به عنوان یکی از فضاهای شهری نقش مهمی در ارتقای فعالیت های اجتماعی - فرهنگی جامعه ایفا می کند. حرکت عابر پیاده در پیاده راه ها، به واسطه طراحی مناسب و شناختِ مبتنی بر جنبه های منظرین شهر، موجب افزایش ادراک، ارتقای هویت و احساس تعلق به محیط و زیبایی می شود. یکی از تحولات اخیر در گرایش های جدید شهرسازی جهان، توجه به حرکت پیاده و نیازهای او به عنوان یک موضوع فراموش شده مهم شهری است. این مقاله بر آن است تا با معرفی خیابان پرنسس (Princes Street) در شهر ادینبورگ، عوامل مؤثر بر کارآمدی این خیابان را به عنوان یک خیابان پیاده مدار بیان کند. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است که با مراجعه به سیر تاریخی و تحولات خیابان پرنسس، روند تغییرات و عوامل مؤثر بر شکل گیری این محور را به عنوان پیاده راه بررسی کرده است. در نتیجه مهم ترین مؤلفه برای پیاده راه کردن را حضور فعال افراد و پیاده راه شدن را عاملی برای تسهیل در رفت وآمد و امنیت افراد بیان می کند و با درنظر گرفتن این مؤلفه در هر پیاده راه نحوه شکل گیری آن را به دو صورت پیش نیاز و پس نیاز در نظر می گیرد.
پایداری محلات مسکونی؛ سنجش میزان پایداری کوی فراز تهران برمینای سیستم ارزیابی LEED-ND(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۲
38 - 45
حوزه های تخصصی:
مقوله پایداری امری است که در جهان امروز بنا به محدودیت ها و مسائل محیطی به شدت مورد توجه قرار گرفته است. بررسی پایداری در هر سه بعد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و تدوین الگوها و معیار سنجش آن موضوع بسیاری از پژوهش های صورت گرفته در حوزه معماری و شهرسازی است. مؤسسه لید (LEED) یکی از این مؤسسات است که به تدوین شیوه نامه سنجش کیفیت در مقیاس های مختلف محلات شهری، ساختمان ها و فضاهای داخلی پرداخته و امتیازاتی را برای صرفه جوئی در انرژی، دسترسی آسان به وسایل نقلیه عمومی، جمع آوری آب های روان و صرفه جوئی در مصرف آب درنظر می گیرد. در کشور ایران نیز رشد شهرنشینی و گسترش محلات با سرعت زیادی در حال وقوع است، اما بررسی میزان کیفیت در کنار این رشد کمی مسئله مهمی است که کمتر بدان توجه شده است. در این مقاله نخست با مروری اجمالی، ادبیات موضوع پایداری و کیفیت محیط بیان شده و آنگاه به ویژگی های نمونه موردی پرداخته می شود. در این تحقیق«کوی فراز» به عنوان نمونه ای از محلات امروزی ایران براساس سنجه های سیستم لید مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد تا میزان تطابق یک محله مسکونی نوساز با عوامل پایداری محیطی نشان داده شود.
منظر ایرانی: سایه زیبا
منبع:
منظر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۲
3 - 3
حوزه های تخصصی:
فلات ایران چنان موقعیت خاصی بر روی زمین دارد که بیشترین تابش خورشید را دریافت می کند. نقاط دیگری که چنین وضعیتی داشته باشند، بر روی خشکی های قابل سکونت زمین چندان نیستند. مهمترین دلیل شکل گیری تمدن کهن ایران را نیز برخورداری از همین خصوصیت می توان دانست. خورشید در باور ایرانیان مظهر نعمت و رحمت است و آب نیز مظهر زایندگی. این دو، که اسطوره های اصلی ایرانیان را شکل دادند، مایه حیات زمین شناخته می شوند. نمادهای خورشید و ماه مربوط به این دو اسطوره است که جلوه های اهمیت آن در ذهن ایرانیان به صورت های گوناگون در زبان و فرهنگ آنها جلوه گر است. از جمله نتایج توجه به نور و خورشید در زندگی ایرانیان هنرآفرینی با سایه است. سایه در اوقاتی از سال، به واسطه کارکرد خود اهمیت می یابد؛ اما توجه به سایه، شاید به دلیل تضادی که با نور دارد و به شناخت آن کمک می کند، حضوری همیشگی در معماری و منظره پردازی ایرانیان است. به طوری که آنقدر در آثار فرهنگی آنها تکرار شده که می توان گفت سایه، معادل مطبوعیت و زیبایی قلمداد می شود. حیاط خانه روستایی، در حالی که در میان کوه و دشت و باغ خانه کرده اند، نباید نقش کارکردی مهم داشته باشد. اما تمرکز بر تلفیق بخش سکونت با آن، روشن می سازد که هدف دیگری در کار است. در این تصویر از روستای طرق حیاط خانه که بزرگتر از اتاق آن نیست، با داربستی از مو پوشیده شده و در گوشه بیرونی دیوار خانه نیز، چیدمانی زیبا با کاهگل، پلکه کانی از سایه روشن را در کنج دیوار ایجاد کرده است. شرایط محیطی خانه در عکس پیداست. منطقه کوهستانی بکرکه بوته های وحشی در پای دیوار خانه روئیده اند. نماسازی خاصی در سیمای خانه دیده نمی شود، الا سایه هایی که به بافت یکدست آن سایه داده اند: گوشه سازی لبه دیوار، پنجره های تیرهای ناودان و تیرهای چوبی سقف که بیرون زده اند. غیر از آن، داربست عنصر اصلی منظره سازی این خانه است؛ چه برای ساکنان و چه برای رهگذران. داربست در ارتفاع بالا، در فصل گرما به کار آسایش اقلیمی می آید؛ در زمان های سرد اما، داربست، با آن نظم ساختاری، سایه ای مطبوع از خطوط متقاطع بر کف حیاط و دیواره های اتاق ها و پنجره ها ی آنها می اندازد که زیبایی آفرین است و با حرکت خورشید، منظره ای پویا در حیاط خلق می کند. این وضعیت در بیشتر اوقات سال جاری است. از این روست که اصرار ایرانیان بر استفاده از چنین عنصری را باید به نگاه زیباشناسانه آنها ربط داد، که سایه را زیبا می شناسند، تا تنگناهای اقلیمی.
سخن سردبیر: چشمه علی
منبع:
منظر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
3 - 3
حوزه های تخصصی:
اینکه چشمه، یک منظر مهم سرزمینی تلقی گردد، سنت ایرانی است. نام گذاری اسطوره ای، حجاری های روایی و آئینی بر صخره های مجاور چشمه، احداث معماری های اسطوره ای و حاکمیتی در جوار چشمه، برقراری سنت های اجتماعی در ایام خاص و رواج باورهای افسانه ای در شرح هویت چشمه مظاهر شکل گیری و قوام منظر چشمه است. تولد یک سرزمین از آنجا آغاز می شود که نقاطی در آن به واسطه تجربه یا تفسیر انسان ها، معنای خاص پیدا می کنند و شناسه های «مکان» می شوند. زمینی که تعداد زیادی شناسه داشته باشد که در یک منظومه نقش آفرینی کنند و کلیت واحدی را تشکیل دهند، به سرزمین بدل می شود. بنابراین سرزمین، زمینی هویت مند و بهره مند از نمادها و نمودهای زندگی انسان در بستر آن است. سرزمین، گونه ای منظر است. چشمه علی شهر ری، اندامی طبیعی است که به واسطه جنس لایه های زمین در آن نقطه و ارتباط آنها با سفره های آب زیرزمینی بالا دست، مظهر آبی دارد که از پای صخره می جوشد و در کوهپایه جاری می شود. بالای چشمه علی آثار دژ اشکانی، که ماهیت آن همچنان ناشناخته است و امروز به این نام خوانده می شود، برجا مانده است. این، حاکی از تقدم ارزش مکانی این نقطه نسبت به اسلام است. نام گذاری آن به نام علی، سنت دوره اسلامی است که دو نتیجه دربر دارد : اول، اهمیت آن برای ساکنان سرزمینی که نام پیشوای اول شیعه را برآن گذاشته اند و دوم، نسبتی که در میان عقاید باستانی ایرانیان با نام گذاری مرتبط با امام علی (ع) در هنگام تغییر دین ایرانیان رعایت شده است. بسیاری از باورهای باستانی ایرانیان مرتبط با ایزد مهردر عصر اسلام، برای حفاظت از انهدام، با نام علی متبرک شدند تا برجا بمانند (مانند چشمه علی دامغان و چشمه مرتضی علی طبس) می توان نام چشمه علی را نیز در عداد همین رویه به حساب آورد. آئین شستشوی قالی در چشمه، که روشن و نورانی می شود (لغت نامه دهخدا) و باور به برخی ویژگی ها در آب چشمه شواهد دیگری بر هویت منظرین چشمه علی شهر ری است. چشمه، که این روزها اخبار ناگواری بر قطع آب آن به واسطه متروسازی در جریان است، ظرفیتی برای تداوم هویت سرزمین ایران است که نباید با بهره گیری های خرد از جنس متروسازی، در مخاطره بیفتد. بقای سرزمین ایران به مثابه منظر ایرانی، وامدار نمادهای آن ازجمله چشمه علی است.
احیای نهاد توسعه تهران؛ ضرورت های تداوم برنامه ریزی توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
16 - 25
حوزه های تخصصی:
حدود دو دهه از ایده تشکیل نهاد به منظور مطالعه و تهیه طرح های توسعه شهری، به ویژه طرح جامع شهر تهران در جهت ارتقای جایگاه مدیریت و برنامه ریزی این طرح ها در کشور سپری شده است. نهاد، نهالی بود که می توانست در آینده شهر تهران و سایر کلان شهرهای کشور به درختی تنومند تبدیل شود، اما امروز در حالی به بیان این تجربه پرداخته می شود که جز نام گمشده ای از آن در نظام مدیریت و برنامه ریزی توسعه شهری کشور به یادگار نمانده است؛ گم شده ای تاریخی که در سند طرح جامع شهر تهران به عنوان نقطه کانونی و امتیاز گرانبهای این سند به محاق فرو رفته است. مقاله حاضر تلاش می کند به روش توصیفی- تحلیلی و با مستندسازی، فرایند شکل گیری نهاد از آغاز تا انحلال را بررسی کرده و با استفاده از شناخت آسیب شناسانه، فرصت ها و تهدیدهای پیش رو، تصویری از نهاد مورد نظردر مدیریت و برنامه ریزی طرح های توسعه شهری را ارائه کند. همچنین سعی شده با بررسی خلاء ناشی از عدم وجود نهاد در طول دوره های مختلف برنامه ریزی و تهیه طرح های توسعه شهری برای تهران، ضرورت تشکیل آن را شناسایی کند. نتایج بررسی های تحقیق نشان می دهد تشکیل نهاد در شهر تهران ضرورتی تأخیرناپذیر است که سر انجام روزی مجدداً احیاء خواهد شد. پرسش مهم این خواهد بود که نهاد چه زمانی تشکیل خواهد شد و این نهاد چگونه نهادی خواهد بود؟ پرسشی که آینده به آن پاسخ خواهد داد.
تحکیم تاوه بتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۴
60 - 67
حوزه های تخصصی:
این تحقیق تجربی به منظور یادگیری رفتارهای موجی تاوه های بتن مسلح با روکش بتن انجام شده است که تحت بارگذاری استاتیک قرار دارند. پارامترهای اصلی این بررسی ضخامت روکش بتن و سطح تراز سنگ بستر بین تاوه و روکش بتنی، با و بدون رابط برشی است. نتایج تجربی نشان می دهد که سختی خمشی و ظرفیت خمشی نهایی تاوه با روکش بتنی می تواند در مقایسه با گروه کنترل به طور چشمگیری برای تمام سطوح اتصال افزایش داشته باشد. انعطاف پذیری تاوه تقویت کننده با رابط برشی بیشتر از انعطاف پذیری تاوه، بدون رابط برشی است. رابط همچنین می تواند گسیختگی ترد برش و جداشدگی سطح تماس را تجربه کند که به دلیل جریان برش زیاد تاوه بالایی بدون رابط برشی و لایه ضخیم بتنی به وجود می آید. این مسئله باید در ملاحظات مربوط به طراحی، لحاظ شود.
طرح کاشت، نقش آفرین منظر باغ؛ سیر تحول طرح کاشت در باغ گلشن طبس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
6 - 15
حوزه های تخصصی:
باغ در فرهنگ و هنر ایرانی، بخشی جدایی ناپذیر از هویت و شیوه تعامل ایرانیان با طبیعت است. طرح کاشت و پوشش گیاهی، بخش مهمی از موجودیت یک باغ است؛ اما از آنجایی که پوشش گیاهی باغ عنصری است زوال پذیر و جایگزینی و مرمت آن به مانند آثار معماری، به سهولت امکان پذیر نیست، لزوم بررسی گذشته گیاهی باغ به عنوان عنصر تاریخی زنده باغ، در کنار بررسی اولیه الگو آن، اهمیت ویژه ای دارد. لذا هدف کلی این پژوهش، بررسی پوشش گیاهی و تغییرات الگوی اولیه کاشت در باغ گلشن طبس تا کنون است. به منظور بررسی سیر تحول طرح کاشت، روش مورد استفاده در این فرایند، برداشت های میدانی توسط متخصص باغبانی، بررسی های کتابخانه ای، مصاحبه با افراد کهنسال، تاریخ دان های محلی و متخصصان امر بوده است. در برداشت های میدانی نوع درخت و محل قرارگیری آن در باغ مورد بررسی قرار گرفت تا ضمن تکمیل هرچه بیشتر مستندات و دریافت الگوی کشت آنها، بتوان در تحلیل بهتر از آن بهرمند شد. در نهایت این بررسی تاریخی، به کشف الگوی اصلی باغ و همچنین پوشش گیاهی اصیل باغ منجر می شود که با در نظر گرفتن آن، ضمن مشخص کردن گیاهان نامتجانس با منظر اصلی باغ، به احیاء و حفظ اصالت گیاهی باغ کمک شایانی خواهد کرد.
نقش زیباشناسی باغ ایرانی در پایداری اجتماعی پارک های معاصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ دی ۱۳۹۷ شماره ۴۵ «ویژه نامه»
6 - 15
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد سریع جمعیت در کلان شهرها و افزایش توسعه شهری و ساخت و ساز، پهنه های طبیعی و فضاهای سبز موجود در بافت این شهرها به طور چشمگیری کاهش یافته است. عناصر طبیعی در محیط شهری و نیاز انسان به تعامل با آن از ضروریاتی است که در شهرسازی مدرن نادیده گرفته شده است. این مسئله چالش های جدیدی را در جهان مطرح کرد. این روند که با گسترش شهرنشینی پس از انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم آغاز شد، در قرن بیستم شدت گرفت. کاهش حضور طبیعت در شهر، نگرانی شهروندان را نسبت به اهمیت حفظ سرمایه های طبیعی در محیط شهری و تأثیر آن بر جنبه های مختلف زندگی به دنبال داشت. پس از آن خلق پارک های شهری و فضاهای سبز با هدف جبران این کمبود و افزایش کیفیت زندگی در شهرهای مدرن در قالب جنبش پایداری ایجاد شد و نقش این گونه فضاها با توجه به اهداف توسعه پایدار به عنوان یک چارچوب استراتژیک متکی بر پایداری اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، پررنگ شد. اما تجربه های بعدی نشان داد، ایجاد پارک های شهری بدون در نظر گرفتن کیفیت و هویت مندی آنها نمی تواند راه حل بحران موجود باشد. نیاز ساکنین شهرهای مدرن به ارتباط بیشتر با طبیعت در قالب زندگی روزمره، ضرورت خلق فضاهایی که شهروندان به آن احساس تعلق بیشتری داشته باشند را آشکار ساخته است. در این پژوهش بازنگری در اصول زیبایی شناسی کهن الگوی باغ ایرانی و به کار بستن آنها در طراحی پارک های شهری معاصر، به عنوان یک راه حل جایگزین برای نزدیک شدن به پایداری اجتماعی و اقتصادی فضاهای سبز عمومی شهری مورد مطالعه، تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج بررسی نشان می دهد که اصول بنیادی طراحی باغ ایرانی می تواند تأثیر بسیاری در حس تعلق به مکان و فضای سبز شهری ایجاد کند.
نقش های آسمانه
حوزه های تخصصی:
در زیر پیش آمدگی سقف خانه ای در کامو، که هویتش را از وقتی شهر خوانده شد، رفته رفته از دست می دهد، ردیفی از نقاشی جلب نظر می کند که تزیین آسمانه کوچه است. منظر کوچه های کامو استثنایی و خاطره انگیز است. نه به خاطر عناصر آن، که شاخص های ویژه برای این نوشهر هستند، بلکه به خاطر نور فضا. شفافیت منظر در کامو که در ارتفاع ... متری از سطح دریا قرار دارد، جلوه ای خاص نسبت به منظره های دیده شده در روستاهای دیگر می دهد. شهری تا این حد شفاف و درخشان، خاطره ای به یاد ماندنی در ذهن بر جای می گذارد. عناصر عادی منظر در سرزمین های این چنینی، از قبیل ردیف درختان صنوبر، کوچه های گلی سرخ رنگ و مزارع بی حصار، از جمله مهم ترین عناصر هویت ساز منظر در کامو هستند. همه این ها در غیاب تاری ناشی از غبار زندگی شهری و صنعتی و ارتفاع پایین، منظری را می سازند که مضمون آن در مقابل تازگی و بداعت تصویر شفاف آن، کمتر به نظر می آید. تزئین سقف در معماری سنتی ایران و بسیاری نقاط جهان، سابقه دارد. در میان آن ها، نورگیرهای بالای آینه، تزئینی در ارتباط با آسمان و نور است که با اشکال متنوع خود، زیبایی آفرینی مرتبط منظر آسمان را در درون فضای معماری پدید می آورد. در نمونه کامو، نکته کمی غریب تر است. پیش آمدگی جلوی خانه در کوچه و در فضای باز تزئین شده است. این زیبا آفرینی آنچنان که «نسیم مؤدب» در انتخاب تحسین برانگیز خود نمایش داده، ربطی به آسمان پیدا می کند. منظر آسمانه کوچه با نقش انسان های سنتی و منظر مردمی، نمونه ای بدیع در زیباسازی فضای زیست است. سایه بانی در برابر تابش آفتاب و بارش ابر، پیشانی جلوی خانه را پدید آورده که بنا نیست، نگاه به آسمان را سد کند، بلکه قابی برای آسمان رخشان است که بر خود نقش هایی از منظر مردمی را حمل می کند. ترکیب درختان کشیده، آسمان، دیوار، کوچه ها، قاب، نقاشی ها و شفافیت، منظر درخشان آسمان کامو را می سازد. منظری که مداخله های امروزین تدریجاً از مؤلفه های آن یک به یک می کاهد. از این منظر امروز، جز آسمان، درختان در حال میرایی و شفافیت چیزی باقی نمانده است. مهم ترین منظر کامو در حال از دست رفتن است.
میراث صنعتی در منظر شهر تاریخی؛ نقش کارخانه قند در منظر شهری ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
2826 - 33
حوزه های تخصصی:
میراث صنعتی مفهومی است که از سال 1950 شکل گرفته است. این مفهوم باوجود تازگی، به سرعت در پروژه های شهری پذیرفته شد. در کشورهای پیشگام امر حفاظت، حفاظت از میراث صنعتی به عنوان یکی از مدل های توسعه و بخشی از منظر شهر در نظر گرفته می شود. در این پژوهش سعی بر آن بوده تا با مطالعه منشور نیژنی تاگیل (Nizhny Tagil Charter) ، اصول دوبلین (The Dublin Principles)<sup> </sup>بیانیه تایپه (Taipei Declaration) و سند مادرید (Madrid Document) به پیشینه حفاظت از میراث صنعتی و اهمیت آن پرداخته شود؛ همچنین تلاش شده است با پیگیری فعالیت هایFICIM ، ICCIH، ایکوموس و جامعه بین المللی معماران، اهمیت میراث صنعتی در منظر شهرهای تاریخی بیان شود. تبیین جایگاه کارخانه قند در منظر شهری ورامین با رجوع به مطالب ذکر شده مد نظر بوده است. کارخانه قند ورامین بازمانده ای از دوران صنعتی شدن و بخشی از تاریخ معماری است. معماری برجسته، موقعیت مناسب شهری، ویژگی های محیطی و تاریخی- فرهنگی و تعلق خاطر جامعه شهری، کارخانه قند را به یک نمونه ارزشمند در منظر تاریخی شهر ورامین تبدیل کرده است. نظر بر کارخانه قند و جایگاه آن در منظر شهر ورامین سبب یکپارچگی منظر تاریخی شهر می شود. در برخی از شهرهای تاریخی که توسعه آن در دوران صنعتی شدن (همانند ورامین) بیش از پیش بوده است، ساختمان ها، سایت ها و عناصر صنعتی جلوه ای از منظر شهری شده اند؛ به همین منظور باید در سیاست های شهری مدنظر قرار گیرند. علاوه بر آن، حفظ آنها نه تنها از لحاظ علمی، بلکه از نظر جنبه های اقتصادی نیز مهم است. سرمایه گذاری و استفاده مجدد از مواریث صنعتی (به خصوص استفاده مجدد فرهنگی) می تواند به عنوان ابزار رشد اقتصادی، فرهنگی و همچنین ایجاد شغل مؤثر واقع شود.
وونرف؛ مؤلفه های منظر شهری در خیابان برای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
42 - 51
حوزه های تخصصی:
در مبحث پیاده محوری، فضای مشترک با هدف یکپارچگی وسایل نقلیه و مردم، به عنوان رویکردی انسان-محور در طراحی خیابان های شهری معاصر مطرح شده است. پدیده وونرف به معنای حیاط زندگی، معادل منطقه آرام ترافیکی و پهنه خانگی بوده که در پی تحقق فضای مشترک در مقیاس محله مسکونی است. وونرف، با هدف ایجاد محله ای امن و سرزنده و با اعمال محدودیت سرعت برای ماشین های عبوری محلی، ارتباط هم زیستی خودروهای شخصی و عابران پیاده را افزایش داده، به طوری که حق تقدم را برای عابران پیاده قائل بوده تا امکان حضور و حرکت آزادانه تمام افراد پیاده، به خصوص افراد سالخورده و کم توان جسمی-حرکتی در فضا را فراهم آورد و محدوده ای امن برای بازی کودکان در محله تأمین کند. وونرف به عنوان بخشی از منظر شهری در مقیاس محله، متشکل از مؤلفه های کالبدی-عملکردی، زیباشناختی و معنایی-مکانی منظر است و از نحوه ترکیب محیط انسان ساخت با محیط طبیعی بر اساس فعالیت های انسانی حاصل می شود، که از طریق انطباق نیازهای ارگونومیک، شخصیتی، اجتماعی و فرهنگی مردم در یک محله ویژه و بهره گیری از کلیه ی ابزارهای محیطی «فرم، عملکرد و معنا»، می تواند تجربیات حسی، ادراکی و شناختی لذت بخش برای ساکنان محل فراهم آورده و مجموع سطوح «حسی، فرمال و نمادین» در یک تجربه زیبایی شناختی با محوریت انسان و عابر پیاده، به لذت زیبایی شناختی ختم می شود. نهایتاً منظر شهری وونرف به عنوان پدیده ای عینی-ذهنی، با ارتقای سرزندگی، افزایش تعاملات اجتماعی و القای حس مکان در فضای ادغام شده پیاده، دوچرخه و سواره به عنوان فضای اشتراکی محله پیاده مدار دموکراتیک و زیست پذیر مطرح می شود که تداعی خیابان زندگی برای ساکنین خواهد بود.
منظر کوه در شعر نو پارسی؛ مقایسه جایگاه کوه در اسطوره های ایرانی با شعر نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۲
32 - 37
حوزه های تخصصی:
کوه نزد ایرانیان از دوران های کهن تا کنون دارای جایگاه ویژه ای بوده است. قبل از اسلام بواسطه شخصیت اسطوره ای آن و از جمله محل زندگی الهه آناهیتا ستایش شده است و بسیاری از اسطوره های دیگر نیز در ارتباط تنگاتنگ با کوه جاودان شده اند. به همین واسطه شخصیت کوه نیز از ارزش ویژه ای برخوردار بوده و این مهم در خلق آثار معماری، شهری و هنری ایران تاثیر گذار بوده است. مقابر، بقعه ها، نقاشی ها، میناتورها و همچنین سازمان فضایی شهرها از جمله آثاری هستند که رد پای کوه را در شکل گیری آنان می توان مشاهده نمود. اما امروزه با گذر تاریخ، این ارزش ها تغییر کرده و شخصیت کوه دگرگون شده است. این مقاله در صدد است به تحلیل ابعاد منظرین کوه و تغییرات آن در اندیشه معاصر ایرانی بپردازد. به همین منظور، مقاله با مطالعه آثار برجسته شعر نو – به مثابه یکی از تجلی گاه های اندیشه معاصر – به طبقه بندی تحولات مفهومی کوه خواهد پرداخت.
باغ به مثابه بیانیه سیاسی؛ بررسی نمونه های خاور نزدیک در هزاره اول پیش از میلاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۲
6 - 13
حوزه های تخصصی:
این بررسی درباره نقش سیاسی و کمتر کاوش شده باغ در شرق دور به طور خاص، معطوف به سال های 900 قبل از میلادتا 500 قبل از میلاداست. در این دوره شاهد آنیم که یک یا چندین تن از فرمانروایان بزرگ آشوری، بابلی یا هخامنشی، برای تأکید بر دستاوردهای حکومت خود به ساختن باغ های بزرگی اقدام کرده اند. این مقاله با ارائه انعکاسی از میراث متعلق به این دوره غنی در تاریخ باغ پایان می پذیرد.
محیط محرک خلاقیت در باشگاه کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۴
24 - 39
حوزه های تخصصی:
کودکان حساس ترین و تأثیرپذیرترین گروه سنی جامعه را تشکیل می دهند. پژوهش ها حاکی از آن است که محیط اطراف کودک بر سلامت جسمی، روحی، اجتماعی و شکوفایی خلاقیت او تأثیرگذار است. در این راستا محیط باید به گونه ای طراحی شود که به عنوان بهترین معلم برای کودک و فراهم کننده شرایطی برای ارتقاء خلاقیت کودک باشد. هدف این مقاله مروری بر پژوهش های انجام شده در زمینه عوامل محیطی مؤثر بر ارتقاء خلاقیت در جهت پرورش خلاقیت کودکان است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به این موضوع می پردازد که عوامل محیطی مؤثر بر ارتقاء خلاقیت کودک کدامند؟ و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی پیشینه پژوهش در زمینه شکوفایی خلاقیت کودک می پردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد محیط های خلاق شامل محیط های «طبیعی»، «خلوت»، «اجتماعی»، «بازیگوشی»، «فیزیکی»، «منعطف» و «تحریک کننده حسی» هستند. انجام فعالیت های خلاقانه در محیط های خلاق، بستر مناسبی جهت شکوفایی خلاقیت کودکان فراهم می آورد.
دره درکه، به مثابه شارباغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
34 - 41
حوزه های تخصصی:
روند تخریبی روددره های شهر تهران و تجارب ناموفق در نمونه های مختلف نشان از عدم شناخت صحیح و استفاده نادرست از ظرفیت های این روددره ها است. روددره درکه یکی از هفت روددره باارزش تهران است که به عنوان یکی از کریدورهای اصلی و طبیعی در کوه پایه های رشته کوه البرز قرار دارد. روددره درکه از سه مؤلفه آب، گیاه و دانه های معماری تشکیل شده است. هم نشینی لاینفک این سه مؤلفه، ساختار طبیعی و بومی روددره درکه را بازگو می کند. مسیر حرکت رود در خط القعر دره و شکل گیری درختان و گیاهان در امتداد آن و حضور دانه های معماری در انتهای مسیر حرکت رود، شاکله اصلی روددره درکه را شکل می دهد. فرضیه شارباغ ایرانی که در سال ۱۳۹۴ در شماره ۳۳ مجله منظر توسط مهدی شیبانی و مریم اسماعیل دخت مطرح شد، عناصری برای الگوی شارباغ را بازگو کرد که آب، گیاه و دانه های معماری به عنوان مؤلفه های اصلی و شاکله شارباغ در مقاله مذکور مطرح شد. به نظر می رسد که مؤلفه های شارباغ ایرانی می تواند الگوی شکل گیری روددره درکه باشد که آب، گیاه (باغات درکه) و دانه های معماری (روستا درکه) در ساختاری خطی و در امتداد مسیر حرکت رود شکل گرفته اند. پیکره باغات درکه و دانه های معماری (روستای درکه) با توجه به بستر طبیعی و مسیر حرکتی رود، الگوی شار باغ ایرانی را دنبال می کنند. این پژوهش به دنبال نظریه ای برای توسعه های آتی روددره درکه است و با بررسی الگوی شارباغ ایرانی و تطبیق آن با مؤلفه های منظرساز روددره درکه، این موضوع را استنتاج می کند که الگوی شارباغ ایرانی پایه و اساس روددره درکه است و در توسعه های آتی این رود دره، امکان به کارگیری این نظریه امکان پذیر است.