فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۴۰۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
چگونگی منظر شهری نقش مهم و تأثیرگذاری در خوانش و ادراک فضاهای شهری دارد. ارتقاء عوامل بصری و ادراکی منظر فضاهای شهری زمانی می تواند تحقق یابد که اولویت سنجی مسایل شهری موجود، مبتنی بر نظریات شهروندان و استفاده کنندگان از فضاها باشد. از آنجا که نظرات و آرای مختلفی در سطح شهر و پیرامون مسایل منظر شهری و اولویت های آن وجود داشته و اتخاذ تصمیمات نیز باید همگرا و در راستای پوشش همه جانبه اولویت ها باشد، بنابراین هدف این پژوهش، اولویت سنجی و خوانش منظر میدان های شهری همدان از دیدگاه شهروندان و متخصصین با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) است. بر این اساس ابتدا معیارها و شاخص های منظر میادین شهری همدان با استفاده از مطالعات اسنادی– کتابخانه ای استخراج و سپس با توجه به اهداف و سؤال های تحقیق مدلANP تهیه شد. این مدل مبتنی بر منظر میادین شهری همدان شامل 3 خوشه (معیار/ گروه) و20 گزینه (نود/ زیرگروه)، با استفاده از نرم افزار Super Decisions تولید شد. نتایج بررسی های میدانی در نرم افزار مذکور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. خروجی های مدل به شیوه های مختلف متنی و نمودارهای متنوع و قابل تأمل برای تمام معیارها و گزینه ها قابل ارایه است. از این رو با توجه به سؤالات این تحقیق : 1. اولویت بندی شاخص ها و معیارهای مؤثر بر منظر میادین شهری همدان براساس دیدگاه شهروندان چگونه است؟2. اولویت شاخص های منظر شهری نسبت به معیارها براساس دیدگاه متخصصین چیست؟ تنها بخشی از یافته ها در مقاله آورده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد بیشترین و بالاترین اولویت های منظر میادین شهری از دیدگاه شهروندان به ترتیب مربوط به شاخص «پوشش گیاهی و درختکاری» در خوشه کالبدی – فیزیکی ، «بناهای یادمانی و آرامگاهی» در خوشه هویتی - مکانی و «مقیاس و تناسبات فضا» در خوشه زیباشناختی کالبدی در میدان بوعلی سیناست. همچنین در میدان امام خمینی بالاترین اولویت ها مربوط به شاخص«نمای ساختمان ها» در خوشه کالبدی و فیزیکی، «ویژگی های تاریخی و فرهنگی مکان» در خوشه هویتی - مکانی و «تقارن بدنه ها» در خوشه زیباشناختی -کالبدی است. از دیدگاه متخصصین بالاترین اولویت های منظر شهری نسبت به معیارها مربوط به شاخص «نماهای ساختمان» در خوشه کالبدی – فیزیکی ، «بناهای یادمانی و آرامگاهی » در خوشه هویتی– مکانی و « نمادها و نشانه ها» در خوشه زیباشناختی کالبدی است.
پاسارگاد، شهر یا باغشهر هخامنشی؟ بازآفرینی الگوی قدیمی ترین باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پراکندگی آثار برجای مانده در دشت پاسارگاد، شناسایی و درک این مجموعه را به عنوان اولین پایتخت هخامنشیان دشوار می کند. یافته های باستان شناسی عمدتاً بر اجزا و بناها متمرکز بوده و ساختاری کلی ارائه نمی کند.
تحقیق حاضر در ابتدا با بررسی اسناد تاریخی در کنار یافته های اخیر باستان شناسی سعی در اثبات وجود باغ به عنوان عامل پیونددهنده در محوطه پاسارگاد دارد. در گام دوم با تحلیل عناصر به جامانده مبتنی بر برخی سنت های منظره پردازی ایرانی همچون وجود محور اصلی و تقارن درصدد یافتن هندسه باغ و الگوی حاکم بر آن برآمده است.
نتایج حاکی از آن است که کلیه بناهای دشت پاسارگاد در یک ساختار منظم فضایی احداث شده اند و باغی وسیع بر کلیه عناصر احاطه داشته است. «باغ شاهی» تنها بخش کوچکی از این مجموعه وسیع بوده و درواقع به نظر می رسد که نخستین مرکز حکومتی-آیینی هخامنشیان یک باغشهر با ساختاری منظم و یکپارچه بوده است.
زیبایی شناسی پایداری؛ نسبت زیبایی با پایداری محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های پیش روی توسعه پایدار، دستیابی به الگوهایی برای تعامل پاینده میان محیط های انسان ساخت و طبیعت پیرامون است. علم پایداری در تلاش است مجموعه ای از مفاهیم و دستورالعمل ها ارائه نماید که به تعامل بهتر این دو منجر شود. آنچه امروزه به عنوان منظر پایدار مطرح می گردد، بر سه اصل تأکید دارد: پایداری اکولوژیک، پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی. در این دسته بندی عموماً جنبة زیبایی شناسی در پایداری در نظر گرفته نمی شود و یا آنکه به عنوان امری فرعی تلقی می گردد. بااین حال به نظر می رسد منظر به عنوان پدیده ای فرهنگی، برای دستیابی به پایداری به مفاهیمی فراتر از صرفاً اکولوژیک نیاز دارد. چنانچه جنبة زیبایی شناختی یک اثر قادر است با تأثیر بر عواطف فردی به آگاهی بخشی در جهت افزایش پایداری محیطی منجر شود. این مقاله در پی آن است که به بررسی نسبت مقوله زیبایی شناسی با پایداری و جایگاه آن در رسیدن به منظر پایدار بپردازد. با توجه به آنکه این پژوهش در پی بررسی معیارهایی کیفی و آنالیز و نتیجه گیری از آن است، روش تحقیق، تحلیل محتوا گزیده شد. در این جستار ابتدا رویکرد پایداری و تأثیر آن بر ارتباط انسان و طبیعت معرفی می گردد سپس به بیان مفاهیم زیبایی شناسی و ضرورت تدوین اصول زیبایی شناسی پایداری می پردازد. در پایان، این نوشتار چهار اصل بنیادین را برای تدوین زیبایی شناسی پایدار معرفی می نماید و نمونه هایی عملی از به کار گرفته شدن آن ها در مناظر پایدار به دست می دهد.
بن مایه های محیطی و منظرین : انگیزه توسعه گردشگری روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با طرح چگونگی تحقّق امر گردشگری در روستاها به دنبال
انگیزشی است که در خور موضوع و متناسب با مسایل واقعی جاری در یک محیط
روستایی باشد. در این راستا ابتدا به معرفی ابعاد و ظرفیتهای محیطی یک
روستا پرداخته شده است تا از این منظر امکان فراخوانده شدن روستا به عنوان
یک زمینه مناسب جهت بازدید و گردش به نحوی توجیه شود.
در ادامه موضوع گردشگری به مثابه یک تجربه خودآ گاه در محیط ناخودآ گاه
روستا با ماهیت ویژه ای معرفی می شود که حاکی از شیوه ای تازه در مواجهه با
یک محیط روستایی است؛ در این خصوص تلاش میشود تجربه ای شکل گیرد
تا اثرات این تضاد دوسویه را به نحوی شایسته با فراهم کردن امکان تحقّق هر دو
واقعیت به سازگاری مطلوب سوق دهد. در این رویکرد آنچه مورد تأ کید و اهمیت
بوده طرح پرسشی خودآ گاه از آموزه های محیطی ناخودآ گاه است که می تواند
پاسخی مناسب در تناظر با مسایل امروز قلمداد شود. در نتیجه تجربه مذکور
تا حدود زیادی به درک شایسته از جوهره هر آنچه در روستا رخ می دهد و فهم
بن مایه های تشکیل دهنده آن وابسته است.
منظر صوتی مثبت در فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۹
30 - 37
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر صوت و منظر صوتی به عنوان بخش قابل توجهی از منظر شهری، در طراحی و برنامه ریزی شهری نادیده گرفته می شود. این در حالی است که شهرهای امروزی با سرعت فزاینده ای در حال گسترش هستند و به تبع آن، ظهور پدیده ترافیک و سایر عوامل آلاینده صوتی محیطی، منظری آشفته به وجود می آورد. جهت نیل به فضاهایی با کیفیت شنیداری بالا و خوشایند، نیاز است به این موضوع پرداخته شود. در مقاله حاضر شناخت و بررسی کاملی از مفهوم، ابعاد و عوامل مؤثر بر منظر صوتی و روش های بررسی آن انجام شده است. روش تبیین شده توسط نگارندگان جهت طراحی و بازطراحی منظر صوتی خوشایند در فضاهای شهری، نتیجه بررسی و مطالعات گسترده در حوزه مورد نظر است. جهت طراحی منظر صوتی مثبت، پنج گام کلیدی آورده شده است. یک طراحی جامع مستلزم طی کردن هر پنج گام به صورت توأمان است.
از توسعه شهری تا شهرسازی اکولوژیک منظرگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
محیط های شهریِ رو به رشد به عنوان بستری از روابط پیچیده از اقتصاد، سیاست، اجتماع و فرهنگ، دامنه گسترده و پیچیده ای از رویکردها، چشم اندازها و راه حل ها را می طلبد تا بتواند پاسخگوی شرایط امروز و پیامدهای ادامه فرآیند توسعه باشد. ایده های نو پیرامون برنامه ریزی و طراحی شهرها لازم است. در مواجهه با چالش پیش رو اکولوژی منظر با توجه به تعریف آن راه حل های فراوانی عرضه می کند. از طرف دیگر اکولوژی شهری به عنوان فرزند نوپای اکولوژی، اصول فضایی ارزشمندی را در جهت رشد شهری و آگاهی های محیطی ارائه می دهد. با توجه به آینده بشر و رشد روزافزون شهرنشینی، اکولوژی منظر می بایست بیشتر شهری شود. لذا امروز مفهومی تحت عنوان «اکولوژی منظر شهری» مطرح می شود که هنوز تعریف واحدی ندارد. این مقاله ابتدا به تعریف مفاهیم تأثیرگذار در روند تحول پارادیم اکولوژی در ارتباط با منظر شهری می پردازد. آنگاه مفاهیم تغییریافته ای تحت عنوان «اکولوژی منظر شهری» و «شهرسازی اکولوژیک منظرگرا»، ارائه می دهد.
وونرف؛ مؤلفه های منظر شهری در خیابان برای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
42 - 51
حوزه های تخصصی:
در مبحث پیاده محوری، فضای مشترک با هدف یکپارچگی وسایل نقلیه و مردم، به عنوان رویکردی انسان-محور در طراحی خیابان های شهری معاصر مطرح شده است. پدیده وونرف به معنای حیاط زندگی، معادل منطقه آرام ترافیکی و پهنه خانگی بوده که در پی تحقق فضای مشترک در مقیاس محله مسکونی است. وونرف، با هدف ایجاد محله ای امن و سرزنده و با اعمال محدودیت سرعت برای ماشین های عبوری محلی، ارتباط هم زیستی خودروهای شخصی و عابران پیاده را افزایش داده، به طوری که حق تقدم را برای عابران پیاده قائل بوده تا امکان حضور و حرکت آزادانه تمام افراد پیاده، به خصوص افراد سالخورده و کم توان جسمی-حرکتی در فضا را فراهم آورد و محدوده ای امن برای بازی کودکان در محله تأمین کند. وونرف به عنوان بخشی از منظر شهری در مقیاس محله، متشکل از مؤلفه های کالبدی-عملکردی، زیباشناختی و معنایی-مکانی منظر است و از نحوه ترکیب محیط انسان ساخت با محیط طبیعی بر اساس فعالیت های انسانی حاصل می شود، که از طریق انطباق نیازهای ارگونومیک، شخصیتی، اجتماعی و فرهنگی مردم در یک محله ویژه و بهره گیری از کلیه ی ابزارهای محیطی «فرم، عملکرد و معنا»، می تواند تجربیات حسی، ادراکی و شناختی لذت بخش برای ساکنان محل فراهم آورده و مجموع سطوح «حسی، فرمال و نمادین» در یک تجربه زیبایی شناختی با محوریت انسان و عابر پیاده، به لذت زیبایی شناختی ختم می شود. نهایتاً منظر شهری وونرف به عنوان پدیده ای عینی-ذهنی، با ارتقای سرزندگی، افزایش تعاملات اجتماعی و القای حس مکان در فضای ادغام شده پیاده، دوچرخه و سواره به عنوان فضای اشتراکی محله پیاده مدار دموکراتیک و زیست پذیر مطرح می شود که تداعی خیابان زندگی برای ساکنین خواهد بود.
زیباشناسی فضای عمومی؛ هنر به مثابه ابزار یا ابزاری شدن هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
امروزه، خروج هنر از حوزه زیباشناسی، همگانی و حتی جهانی شده است. هنر، به هر صورتی که باشد، «ابزار» نمایش پروژه های توسعه شهری و سرزمینی شده و از طریق واردکردن هنرمندان در عرصه فرهنگ، به اجتماع نظم داده است. اگرچه هنر نقشی جذاب در جهت جلب خیل مردم و سرمایه گذاران ایفا می کند، اما در مقابل، سرزمین، شهر و فضای عمومی توسط هنر تغییر شکل می یابند، در ارتباط ملموس با هنر عمومی، زمینه ای یا «در محل»، حامل پیام زیباشناسانه می شوند و به این واسطه، ارتباط مخاطب را با فضای عمومی تغییر داده و با اعطای ابعادی فراتر از عملکرد صرف به آن، غنا می بخشند. همان گونه که هنر می تواند تغییر شکل دهد و اَشکال یا فضاسازی های جدید تولید کند، برگشت پذیری این فرآیند نیز می تواند این اطمینان را ایجاد می کند که هر حوزه ای در ارتباط ملموس با هنر قرار گیرد، حامل پیام زیباشناسانه خواهد بود. این اصل تعامل که به فضای عمومی هم بسط داده می شود، مولد نمودهایی نو از شهر است که گسترش کارکردها و کاربری هایی محسوس تر را در سطح شهر به دنبال دارد.
ارزیابی روند تخریب و نوسازی بافت های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بناها و ساختمان ها به عنوان اجزای تشکیل دهنده بافت های شهری در روند تحولات بطئی شهر دچار دگرگونی های مختلف می شوند که ممکن است مرمت، بازسازی، تخریب یا نوسازی شوند. متعاقب این تحولات، بافت ها و محلات شهری نیز از نظر کالبد و محتوا دچار دگرگونی شده و هویت آنها تحکیم یا بازتعریف می شوند. ورود و دخالت متغیرهای غیر منطقی و برون زا در روند بطئی مذکور، بافت ها را از سیر تکوینی تحولات مداوم و پایدار خارج ساخته و منجر به محصولی در تحول فضا می شود که نسبت مشخص و منطقی با ضرورت ها، الزامات و قواعد منطقی تحولات ندارند. از جمله تحولات فضایی تأمل انگیز که نیاز به بررسی دقیق ابعاد و دلایل آن وجود دارد، روند گسترده و سوداگرانه تخریب و نوسازی ساختمان ها در تهران است که یکی از پیامدهای جدی آن هویت زدایی از بافت ها در سیر تکوین فضاهای شهری است. در این مقاله دو وجه اصلی روند گسترده و سودجویانه تخریب و نوسازی ساختمان ها در شهر تهران در دهه های 70 و80 شمسی بررسی می شود.
ابتدا حجم عظیم و میزان گسترده این تخریب ها و نوسازی ساختمان ها در تهران و پشتوانه های مالی و اقتصادی در مقیاس کلان بررسی می شود. این پژوهش در تلاش است به این سؤال پاسخ دهد که تولید فضای کالبدی گسترده در تهران متکی به کدام درآمدها و تولیدات اقتصادی شهر است؟ برای پاسخ به این پرسش رابطه تغییرات درآمدهای نفتی کشور و تغییرات و میزان ساخت و سازها مورد بررسی قرار می گیرد. سپس تصمیمات و اقدامات مدیریت شهری در تشدید یا تعدیل روند تخریب گسترده و نوسازی ساختمان ها در شهر تهران با این سؤال که مدیریت شهری نسبت به این روند سوداگرانه فعال است یا منفعل، تحلیل می شود.
با بررسی دو وجه فوق و ویژگی های روند سوداگرانه تخریب و نوسازی ساختمان ها نشان می دهد که تخریب ساختمان ها و تولید بناهای جدید حاصل این روند رابطه مستقیمی با تغییرات قیمت نفت داشته وبافت های حاصل از روند تخریب و نوسازی های گسترده در تهران نه تنها واجد شخصیت و هویت نیستند، بلکه هویت زدایی از محلات یکی از ویژگی های اجتناب ناپذیر روند ساخت و سازهای سوداگرانه اخیر است که نباید از آن غافل و نسبت به برخورد با ریشه های آن منفعل بود. غفلت از شناسایی و بررسی ریشه های اصلی این روند، علاوه بر نابودی ثروت ملی به نزول کیفیت کالبدی و هویتی فضاها می انجامد.
نمونه قبلی : زمینه ساز خلاقیت یا تقلید در طراحی منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقاید متفاوتی در رابطه با تأثیر نمونه های قبلی بر آموزش دانشجویان وجود دارد . درحالی که برخی این امر را عاملی برای افزایش خلاقیت دانشجویان تلقی می کنند برخی معتقدند که نمونه های قبلی تنها زمینه ساز تقلید از ایده ها و نه خلق ایده های نوین اند . گرچه بررسی نقش نمونه های قبلی در طراحی دانشجویان در زمینه های مختلف طراحی سنجیده شده کمتر تحقیقی به نقش آن در آموزش منظر پرداخته ست . تحقیق حاضر بر آن ست که در ابتدا طی یک تحقیق کیفی الگوهای متفاوت استفاده از نمونه های قبلی را توسط دانشجویان بسنجد و در ادامه دلایل کپی برداری از ایده ها را در طراحی منظر از زاویه دید دانشجویان بیان کند . برای دستیابی به اهداف تحقیق از روش تحقیق ترکیبی ( کیفی و کمی ) استفاده شده است . نتایج بخش کیفی تحقیق سه الگوی استفاده از نمونه های قبلی را در پروژه های دانشجویان مشخص کرد . گروه A به طور خلاقانه ای از نمونه های قبلی در ارائه راه حل های جدید استفاده کرده بودند . گروه B برخی از عناصر نمونه های قبلی را برای استفاده جدا کرده یا برخی از ویژگی ها را به طور کامل مدل سازی کرده بودند . گروه C کل نمونه را کپی کرده بود . به دنبال مشاهده و مصاحبه های متمرکز دلایل شیوه های متفاوت استفاده از نمونه های قبلی با دانشجویان به بحث گذاشته شد . نتایج این بخش از تحقیق به عنوان مبنایی برای بخش کمی تحقیق مورداستفاده قرار گرفت . نتایج بخش کمی تحقیق نشان داد که کمبود وقت، نداشتن تجربه کاری، علاقه مندی به یک طرح خاص و مهارت در سه بعدی سازی با نرم افزارهای طراحی از مهم ترین دلایلی ذکر شدند دانشجویان را به کپی برداری صرف از تمام و یا بخشی از نمونه های قبلی ( نمونه های اجراشده ) ترغیب می کنند .
شناسایی نقش مؤلفه های طبیعی در ایجاد هویت شهری (نمونه موردی: شهربابک)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر با پیشرفت صنعت و تکنولوژی، رشد و توسعه شهرها نیز روندی شتابان به خود گرفته است. شهرسازی و معماری امروز، فارغ از اقلیم، فرهنگ و موقعیّت جغرافیایی به صورت یکنواخت و مشابه، در نقاط مختلف، در حال شکل گیری است. ایجاد محیط های مصنوع و به دور از معنا، کاهش تعاملات اجتماعی، از میان رفتن حس تعلّق شهروندی و بی تفاوتی شهروندان نسبت به محیط زندگی شان، از جمله پیامدهای کم توجّهی به ابعاد هویّتی شهرها می باشد. در این راستا این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل مؤلّفه های هویّت بخش شهربابک انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، به کمک نرم افزارSPSSو با استفاده از روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و بر این اساس نتایج زیر حاصل گردید. میزان علاقه ساکنین به شهربابک با استفاده از مقیاس لیکرت مورد سنجش قرار گرفت و در مجموع 45.8 درصد از پاسخ دهندگان میزان علاقه خود به شهربابک را زیاد اعلام کرده اند که این میزان بسیار بالاتر از حدّ انتظار بود. در سنجش رابطه میان مدّت زمان سکونت و تعلّق مکانی ساکنین سطح معناداری sig در آزمون تاوکندال بی برابر با 0.00 می باشد، بنابراین وجود رابطه میان دو متغیّر تأیید می گردد. از طرف دیگر ضریب همبستگی در آزمون تاوکندال بی برابر با 0.191، به دست آمد. بدین معنی که براساس این آزمون رابطه بین دو متغیّر به صورت مثبت وجود دارد و تقریبا 19 درصد تغییرات متغیّر وابسته (تعلّق مکانی افراد) تحت تأثیر متغیّر مستقل (مدت زمان سکونت) قرار دارد. نتایج پژوهش در سنجش اهمیّت عناصر هویّت بخش از دید ساکنین حاکی از آن است که روستای میمند، معادن مس و فیروزه به عنوان مؤلفه هویّتی برجسته شهربابک از نظر پاسخ دهندگان می باشند. به منظور بررسی رابطه تحصیلات افراد در انتخاب عناصر هویّتی با توجه به ترتیبی بودن متغیّرها از آزمون های تاوکندال بی، گاما و دی سامرز برای سنجش رابطه استفاده گردید. از آنجا که در هر سه آزمون، سطح معناداری sig به صورت برابر و برای تمامی مؤلفه های مورد آزمایش بالاتر از 0.05 درصد است؛ فرض صفر تأیید می گردد و رابطه ای میان تحصیلات افراد و انتخاب عناصر هویّت بخش وجود ندارد.
جابجایی در شهر و پروژه منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
موضوع «جابجایی پیاده در شهر» پارادایم کنونی پروژه های شهری و منظرین است. امروزه در بسیاری از کشورهای اروپایی خصوصاً فرانسه، شاهد راه اندازی پروژه هایی برای ساماندهی مسیرهایی در مقیاس شهر و حتی کلان شهر هستیم.
در این مقاله در ابتدا برای فهم بهتر جایگاه موضوع تفرجگاه های شهری و فراشهری مرور تاریخی مختصری از موضوع آورده شده است. سپس در ادامه برای تبیین گفته های نظری، سه پروژه که مبتنی بر ایده جابجایی پیاده در شهر اجراشده اند؛ تحلیل شده اند. در این پروژه ها که در مقیاس های متفاوت شهری و کلان شهری هستند، متخصصین منظر دخالت مؤثر داشته اند و ارزش های منظرین نقش تعیین کننده ای در تصمیمان اتخاذشده ایفا کرده اند.
این نمونه ها، از یک سو گواه تحولات شکلی در پروژه های منظر، و از سوی دیگر نشان دهنده نقش ساختاریِ جابجایی، به مثابه کانسپت و کاربردِ پروژه های منظر در مقیاس های مختلف هستند. با شرح این سه نمونه، دو محور اصلی در زمینه جابجایی شهری قابل بیان است : اول، آگاهی فرد پیاده از عمل جابجایی و تجربه حاصل از آن و توانمندی او در تولید منظر؛ دوم، روشی که نوع جابجایی برای مشارکت در راهبرد بازتولید شهری اتخاذ می کند. همچنین می توان گفت میانه گرایی [رفت و برگشتی بودن] جوهر اصلی پروژه های منظر است؛ خواه موضوع تغییر منظر باشد خواه مدیریت آن.
دالان دید، عنصر هویت بخش منظر: مدیریت دالان های دید در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۸
حوزه های تخصصی:
تهران در دامنه جنوبی البرز شکل گرفت و باگذشت قرن ها به کلان شهری در پای کوه تبدیل شد. امروز درک تهران به عنوان یک کل واحد، با هویت و ساختار مشخص برای شهروندان و مسافرانش ناممکن به نظر می رسد. به همین دلیل توجه و برنامه ریزی برای حفظ مؤلفه ها و مناظر هویت بخش و استراتژیک در مدیریت شهر تهران که درک و شناخت شهر را ممکن می سازند، اهمیت ویژه پیدا می کند. مدیریت ادراک شهروندان و مسافران از تهران درگرو مدیریت مناظر و نقاط عطفی است که بیان کننده هویت شهر و خاطرات مشترک تصویری شهروندان و مسافران از شهر تهران است. مدیریت دالان های دید1 به سمت مناظر و نقاط عطف استراتژیک شهر نقشی مهمی در تأمین این ادراک مشترک بازی می کند. احیاء و ایجاد نقاط عطف هویت بخش یک عمل مجرد نیست، بلکه هم راستا با این اقدام امکان دیده شدن مؤلفه های استراتژیک از مناطق و محدوده های مشخص نیز به تعریف، برنامه ریزی و مدیریت ویژه دالان های دید به سمت این نقاط عطف نیاز دارد. ساخت وسازهای قارچ گونه اخیر تهران این نیاز به مدیریت دالان های دید به سمت مناظر استراتژیک شهر را بیش ازپیش نمایان می کند. اقدامی که سال هاست به صورت منظم در بسیاری از شهرها و کلان شهرهای جهان با تدوین برنامه های راهبردی صورت می گیرد و متأسفانه در هیچ یک از اسناد توسعة شهر تهران مورد توجه نبوده است.
این نوشتار با طرح سؤال در مورد مناظر و نقاط عطف استراتژیک شهر تهران، گونه های مختلف دالان های دید در تهران را شناسایی و در ادامه با رجوع به تجربیات جهانی در تدوین برنامه های مدیریتی دید و منظر و توجه به ظرفیت های طبیعی و تاریخی شهر تهران در شکل دادن دالان های دید، نحوة شناخت و مدیریت محورها و دالان های دید استراتژیک شهر تهران را بررسی می کند. در این میان قلة دماوند به عنوان مولفه طبیعی هویت بخش شهر تهران که امکان تعریف دالان های دید مصنوعی به سمت آن وجود دارد مورد توجه ویژه قرار می گیرد.
قرارگیری و توسعه تهران در دامنه کوه و ظرفیت های ویژه تاریخی، طبیعی و توپوگرافیک حاصل از این استقرار موجب می شود برنامه ریزی برای مدیریت دالان های دید در این شهر با بسیاری از شهرهای مسطح جهان که مدیریت دید و منظر آنها به صورت سیستماتیک انجام گرفته متفاوت باشد. امروز بخش عمده ای از دالان های دید تهران به صورت تصادفی به سمت البرز، دماوند و قلة توچال شکل گرفته است، اما برنامه ریزی برای حفظ، تقویت و شناسایی این دالان های دید نیاز به مدیریتی پویا در سطح شهر تهران دارد. در کنار این، طراحی و مدیریت دالان های دید مصنوعی از نقاط و مکان های شاخص شهر به سمت نقاط عطف استراتژیک مقیاس کلان به ویژه قلة دماوند و برج میلاد نیاز به مدیریتی قوی و دقیق دارد.
رودخانه های شهری و تفکر تاب آوری در برابر آشوب سیل، برنامه ریزی تاب آور رودخانه کن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۷
60 - 73
حوزه های تخصصی:
تاب آوری به عنوان یک رویکرد نو در مواجهه با آشوب های محیطی در دهه های اخیر مورد توجه معماران منظر قرار گرفته است. این رویکرد که جایگزین مناسبی برای رویکردهای صلب و مهندسی تلقی میشود، در پروژه ها و طرح های گوناگون منظر در سراسر جهان مورد بهره برداری قرار گرفته است. <br />رود کن به عنوان اصلی ترین رود شهری تهران، با وجود زیرساخت های مهار و کنترل سیل، همچنان در برابر این آشوب آسیب پذیر است. رویکردهای صلب و تک بعدی برای کنترل سیلاب، نه تنها آشوب سیل را کنترل نکرده، بلکه زیرساخت های اکولوژیکی و ساختاری آن را نابود ساخته است. در این راستا، این پژوهش در پی یافتن راه حل و پاسخی برای این سؤال است که رویکرد تاب آوری محیطی چگونه و تا چه میزان بر مدیریت آشوب سیل در رودخانه های شهری تأثیر گذار است؟ این نوشتار مشخصاً به نقش و تأثیر احتمالی استفاده از این تفکر در ساماندهی رودخانه کن تهران، در برابر سیلاب می پردازد. بر این اساس، این پژوهش با بررسی چهار پروژه موفق دنیا، اصول و راهکارهای تاب آوری در برابر سیلاب رودخانه ای را استخراج کرده و بر اساس این اصول و راهکارها، برنامه ریزی و راه حل هایی برای این رود آشوبناک ارائه داده است. زمان، آزمودن، آستانه، یادگیری و تنوع به عنوان اصول تاب آوری و صفه سازی در کران رود؛ و تالاب به عنوان راهکار برای مواجهه با مسئله رود کن از این چهار پروژه استخراج شده اند. علاوه بر آن، به دلیل درگیر بودن رشته های مختلف در این موضوع نیاز به تعامل چندرشته ای و برنامه ریزی با دربرگیری رشته های مختلف است؛ در نتیجه، این اصول و راهکارها، برنامه ریزی و ساماندهی منظر رود کن را به سوی یک برنامه جامع و چندرشته ای سوق می دهند. به عبارتی دیگر، برنامه ریزی رود کن نیاز به یک رویکرد چندرشته ای با تأکید بر مسائل منظر و اکولوژیک دارد. این برنامه ریزی جامع و چندرشته ای که مبتنی بر تفکرات تاب آوری در برابر سیل است، می تواند به عنوان الگویی برای رودهای شهری دیگر که در برابر آشوب سیل آسیب پذیر هستند، قرار گیرد.
منظر بزرگراه ارزیابی دو منظر بزرگراهی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزرگراه ها به عنوان بیرونی ترین عنصر شبکه راه های دورن شهری نقش مهمی را در جابجایی و دسترسی شهری ایفا می کنند. از این رو پرداختن به چگونگی طراحی منظر بزرگراه باعث ارتقای کیفیت منظر شهری می شود. امروزه در خصوص طراحی منظر بزرگراه ها و جداره های آن در ایران ضوابط و مقررات مدونی وجود ندارد و فقدان طرح های بالادست که بر کیفیت طراحی و اجرای منظر بزرگراهی نظارت داشته باشند، باعث بروز اغتشاش در منظر شده است. توجه نکردن به همخوانی کالبدی این عناصر با سایر عناصر شهری و نیز توجه نداشتن به منظر آنها می تواند مشکلاتی از انواع زیست محیطی، اجتماعی و شهری را پدید آورد و عدم خوانایی بزرگراه ها برای زندگی شهروندان چالشی جدی محسوب می شود.
با توجه به اینکه کاربری اصلی بزرگراه عبور ماشین با سرعت زیاد است باید در منظر آن ها به عامل سرعت توجه ویژه شود. عناصر اطراف بزرگراه به نوعی نشانه تبدیل می شوند. به موازات آن هویت و زیبایی شناسی بزرگراه ها مطرح می شوند و نقش نشانه ها در آن عمده می شود. مکان قرارگیری بزرگراه های تهران با توجه به بستر جغرافیایی و ویژگی های طبیعی آنها بسیار با هم تفاوت دارند. منظرهایی که در این مسیرها برای مخاطب به نمایش گذاشته شده، ارتباط معنایی با ارزش های طبیعی و تاریخی زمینه بزرگراه ندارند و در محدوده وسیعی، جداره های بزررگراه با درختان سبز، طرح کاشت ریزدانه، ساختمان های بلند مرتبه و دیواره های بتنی حجیم در راستای تأمین امینیت حرکت، ساماندهی شده اند.
تحلیل منظر بزرگراه های یادگار امام و شهید همت با رویکرد زیبایی شناسی نشان می دهد آشفتگی در آنها به دلیل کم توجهی به فرایند معنابخشی و نبود برنامه ای جامع در طراحی جداره های بزرگراهی منطبق با تاریخ طبیعی و هویتی در برنامه جامع شهر است.
ارزش گذاری خدمات اکوسیستم شهری به عنوان ابزاری برای برنامه ریزی شهرهایی پایدارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۱
24 - 35
حوزه های تخصصی:
در سراسر جهان، روند روبه رشد شهرنشینی پیامدهای منفی مشهودی به دنبال داشته است. آگاهی از این پیامدها به افزایش تقاضای گروه های ذی نفع و سیاست گذاران در راستای ارزیابی جامع تر و کامل تر آثار پروژه های توسعه شهری بر مناظر شهری، انجامید. ارزش گذاری خدمات اکوسیستم1 (ESV) رویکرد نسبتاً نوینی است و از آنجا که به سیاست گذاران شهری در تصمیم سازی بهتر در راستای برنامه ریزی پایدار شهری کمک می نماید، در منابع معتبر به عنوان روشی مناسب یادشده است. این مقاله قابلیت خدمات اکوسیستم شهری را در ارتقای برنامه ریزی پروژه های توسعه شهری در راستای رسیدن به شهرهایی پایدارتر، بررسی می کند. نخست، خدمات اکوسیستم مهم در مناطق شهری، دسته بندی شده اند. سپس این مطالعه منابع تأثیرگذار و معتبر در حوزه (ESV) مورد بررسی قرارداده است. در نهایت، این مقاله به تحلیل امکان تقویت برنامه ریزی شهری با استفاده از ارزش گذاری خدمات اکوسیستم می پردازد. با توجه به نوشتار پیش رو، می توان نتیجه گرفت که بسیاری از خدمات اکوسیستم شهری تاکنون شناسایی و ارزیابی شده اند. همچنین، از نقش اساسی در سلامت بشر و تاب آوری شهری برخوردارند.
رابطه درک منظر میراث فرهنگی با مدیریت آن؛ منظر محوطه باستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت ارزشهای نمادین و منظرین یک اثر، تأثیر قابل توجهی بر
حفاظت آن داشته و راهنمایی برای مدیریت آن خواهد بود. حفظ و نگهداشت
یک مجموعه تاریخی، نیازمند شناخت ارزشهای واقعی آن و تطبیق برداشتها و
ادراکات برنامه ریزان و متولیان امر حفاظت، با این ارزشهای واقعی است. محوطه
باستانی سازه های آبی واقع در شهر شوشتر، که در 1388 به عنوان دهمین اثر ایران
در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید، به عنوان یکی از جذابترین
گردشگری ایران و علاقه مندان به آثار تاریخی و بازدیدکنندگان زیادی را به خود
جذب میکند. مقاله حاضر، به این مجموعه از نقطه نظر ارزشهای منظرین آن و
نوع ادراک برنامه ریزان و بازدیدکنندگان نسبت به این ارزشها پرداخته است. با
توجه به ارزشهای واقعی اثر که هم در متون تاریخی بدانها اشاره شده و هم از
سوی یونسکو برای ثبت در فهرست میراث جهانی، محرز و پذیرفته شده است و
نیز با استناد به شواهد موجود،نتیجه شده که ارزشهای منظرین این اثر آن گونه
که می بایست معرفی نشده است .
آمایش منظر و مدیریت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری، ابزار تعامل و تبادل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی
بین جوامع گوناگون بوده و تعامل بین «انسان » ،«محیط » ،«تاریخ » و «فرهنگ »
در آن به عینی ترین شکل ممکن تبلور یافته است. رویکرد همپیوند و یکپارچه
مدیریتی به منظور بهره برداری از منابع و رفع نیازهای موجود با دیدگاه حفاظتی
وآینده نگر و همچنین تنظیم فعالیت ها درجهت بهبود زندگی، حفظ یکپارچگی،
تعادل اکولوژیکی و هویت فرهنگی گردشگری با عملکرد آمایش منظر میتواند به
عنوان پارادیم جدیدی در حوزه گردشگری مطرح شود. منظرگردشگری ترکیبی
از فضای جغرافیایی، معماری، تاریخی و فرهنگی جاذبه های گردشگری است
که پیوند عمیقی با ادراک حسی و هویتی انسان دارد. در این نوشتار ضمن تبیین
ضرورتهای آمایش منظر به عنوان رویکردی نوین در توسعه گردشگری پایدار،
نقش مدیریت گردشگری کشور و روند این حوزه، طی پنج سال اخیر( 1393 -
1343 ) با تأ کید بر بایستگی آمایش منظر در مسیر دست یابی به هدف گردشگری
پایدار مورد بررسی قرار می گیرد.
زیرساخت به عنوان منظر: تلفیق قلمروهای انسانی و طبیعی در برنامه ریزی و طراحی بزرگراه های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
در خلال تغییرات سریع جهانی در محیط های شهری و رویکردهای پایداری و تاب آوری ، بسیاری از عناصر در شهرها، از جمله زیرساخت های حمل و نقل، تغییر الگویی را تجربه می کنند که برنامه ریزی برای استفاده چندمنظوره و یکپارچه کردن نیازهای انسانی و طبیعی از ملاحظات اصلی آن است. در رویکرد شهرسازی اکولوژیک، زیرساخت شهری؛ شامل مسیرهای حمل ونقل، دیگر به عرصه انحصاری مهندسان، برنامه ریزان حمل ونقل و مدیران تعلق ندارد و نقش معماری منظر و اکولوژی منظر در این فرآیند رو به فزونی است. ظرفیت سیستم های زیرساختی در اجرای کارکرد مکمل شکل دهی به فرم های معماری، اکولوژیک و شهری تا حد زیادی تحقق نیافته است. دالان های حمل ونقل به عنوان بخش مهمی از اکوسیستم های شهریِ ساخته شده، می توانند از طریق تلفیق با ویژگی های اکولوژیکی به لحاظ تأثیر در تجربه انسانی از محیط های شهری و همچنین زیرساخت های سبز شهری، ارتقا یابند. نقش های قابل توجه معماری منظر، اکولوژی منظر و شهرسازی منظرگرا در برنامه ریزی و طراحی دالان های حمل ونقل شهری، موضوع اصلی این مقاله است تا روشن کند که چگونه پروژه های زیرساخت شهری می توانند پایدارتر ساخته شده، چند عملکردی بوده و خدمات اکولوژیک را به شهر ارائه کنند. این پژوهش از یک نمونه موردی برای تحقیق استفاده می کند : «ایست لینک»1 که یک پروژه زیرساخت حمل ونقل بزرگ مقیاس در ملبورن، استرالیا است. این پروژه یک شبکه راه گسترده مشترک برای دوچرخه سواران و عابران را در خود جای داده و مجموعه ای از تالاب های مصنوعی، حوضچه های ذخیره آب و باریکه های زمین برای ذخیره و تصفیه زیستی آب های سطحی2 در طول دالان ایجاد کرده است. تجربه محیطی رانندگان، دوچرخه سواران، عابران پیاده و مردمی که در نزدیکی این محیط زندگی می کنند، در برنامه ریزی و طراحی مدنظر قرارگرفته و معماران منظر و طراحان به صورت فعالی در این فرآیند شرکت داشتند. این پژوهش دسترسی، پیوستگی، چند عملکردی بودن، عملکردهای چند مقیاسه و قابلیت حفظ و نگهداری را به عنوان معیارهای اصلی برای یکپارچه سازی قلمروهای انسانی و طبیعی در طراحی زیرساخت امروزی و تغییر شکل مناظر شهری آینده نشان می دهد.
دیوار باغ، حریم امن خیال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۸
حوزه های تخصصی:
الگوواره باغ ایرانی نقشی ویژه و انکارناپذیر برای دیوار پیرامونیش رقم زده است. در ضرورت حفظ این جزء و نقش آن در اصالت تاریخی این میراث تردیدی نیست. با این همه برای تحلیل و تفسیر نقش دیوار باغ در حیات شهری و بازپرداخت و عرضه باغ ایرانی به مثابه یک عرصه عمومی، استدلالی قابل قبول وجود ندارد. متن حاضر به بازنگری نقش دیوار در برداشت مخاطب امروزین از کیفیت این محیط محصور می پردازد. بررسی تأثیر دیوار در ارزیابی هیجانی محیط معلوم می کند مشاهده علمی، هم راستا با مداقه شاعرانه، دیوار باغ را دلیل خلق حریم امن در باغ می داند. مفهوم حریم امن، فارغ از توجیه تاریخی، نقشی نوین در فراهم سازی مقدمات تمرکز و خیال انگیزی دارد که در حیات پرتنش شهروند معاصر، ارزشی بی بدیل است.