فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری رسمی، به منزله ی روایت حکومتی از تاریخ، یکی از کهن ترین و متداول ترین گونه های تاریخ نگاری است که از قدیم ترین دوره ها تا روزگار ما تداوم یافته است.مسئله ی اصلی این مقاله چیستی تاریخ نگاری رسمی و طرح یک رشته ملاحظات روش شناختی درباره ی ویژگی ها و اعتبار این نوع تاریخ نگاری است.برای این منظور کوشیده ایم با بررسی انتقادی روش و سبک تاریخ نگاری های رسمی، قلمرو و موضوع آن، بازیگران و مخاطبان آن و همچنین ویژگی های تاریخ نگاری های رسمی را به همراه هدف ها و جهت گیرهایش و نیز نسبت آن را با قدرت ارزیابی کنیم. این مقاله سرانجام با بیان برخی کاستی های این نوع تاریخ نگاری ، به این نتیجه می رسد که تاریخ نگاری های رسمی به علت جهت گیری های ویژه ی خود نمی توانند واقعیت ها را بازتاب دهند؛ به همین دلیل باید آن ها را در قیاس با منابع رقیب مطالعه کنند تا شناخت بهتری از گذشته به دست آید.
تاریخ؛ اسلام: تأملی نو در مفهوم «تاریخ»؛ مروری بر تعاریف تاریخ با نیم نگاهی به فلسفه ی تاریخ شیعی
دیباچه نویسی متون تاریخی افشاریه؛ تداوم و تحول در یک سنت تاریخی
حوزه های تخصصی:
دیباچه نویسی سنتی دیرپا و با ثبات در سیر تاریخ نگاری ایران از قرن چهارم هجری به بعد است که تا زمان حال تداوم یافته است.این وجه از تاریخ نویسی، از بدو پیدایش تا شکل گیری تاریخ نویسی جدید در ایران (در دوره مشروطه) از نظر ساختار شکلی، عناصر و قالب های نسبتاً ثابتی داشته است، اما با توجه به تحولات تاریخی و ویژگی سیاسی هر دوره و نوع رابطه ی مورخ با قدرت سیاسی، هر دیباچه از نظر ساختار مفهومی و مضمونی ویژگی های نسبتاً منحصر به فردی دارد که آن را از دیباچه های متون دیگر متفاوت می سازند.هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ویژگی های ساختاری و محتوایی دیباچه های متون تاریخی دوره ی افشاریه و تجزیه و تحلیل میزان شباهت ها و شیوه های الگوبرداری این دیباچه ها از منابع پیشین است.بررسی موردی دیباچه های این دوره و تجزیه و تحلیل آن ها نشان می دهد که گرچه این دیباچه از نظر قالب و ساختار شکلی در مواردی از نظر محتوایی و مضمونی، در تداوم سنت دیباچه نویسی متون متقدم قرار می گیرند، اما مورخان این دوره ضمن استفاده از دستاوردهای این میراث و گرته برداری از آن ها، توانسته اند وجوه متفاوتی به شیوه ها و الگوهای رایج دیباچه نویسی، به ویژه از نظر محتوایی و مضمونی اضافه کنند.
یقین در تاریخ
حوزه های تخصصی:
یقین، که از آن به قطعِ در باور تعبیر می شود و از بالاترین عیار آگاهی بهره مند است و جایی برای هیچ گونه احتمال رقیب باقی نمی گذارد، همواره در کانون دغدغه های تاریخ پژوهان بوده است.یکی از مسئله های مهم پیش روی تاریخ پژوهان در حوزه ی معرفت تاریخی، امکان یا عدم امکان شناخت یقینی معرفت تاریخی است؛ به گونه ای که این پرسش همچنان در پی پاسخ های شایسته ی خود است. این مقاله می کوشد با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، به شناخت مفهوم معرفت، به معنای عام، و معرفت تاریخی به معنای خاص، روی آورد و سپس با ایضاح مفهوم و ماهیت یقین نشان دهد که آنچه در معرفت تاریخی دست یافتنی است، یقین روان شناختی است؛ چه، مفاد و محتوای معرفت تاریخی، به حیث ماهیت خاص خود، نمی تواند راه را به سوی یقین منطقی (معرفت شناختی) بگشاید و آن را محقق سازد
بینش معرفت شناسانه در تاریخ نگاری مطهر بن طاهر مقدسی
حوزه های تخصصی:
شناخت دیدگاه های مؤلفان متون کهن تاریخی ابزاری است برای دریافت رویکرد تاریخی آنان که می تواند نمایانگر ماهیت علم تاریخ و بینش مؤلف باشد.البدء و التاریخ تألیف مطهربن طاهر مقدسی(355 هـ /966م) یکی از مهم ترین متون تاریخ نگاری است که با رویکردی خاص به تاریخ تألیف شده است. در کوشش برای دریافت تأثیر بیتش معرفت شناسانه ی مقدسی بر تاریخ نگری و تاریخ نگاری او، فرض بر این است که بینش معرفت شناسانه ی مؤلف درباره ی مبانی علم تاریخ سبب اتخاذ رویکرد انتقادی، تلاش برای دریافت حقیقت و جامع نگری در بررسی وقایع گذشته شده است. در واقع، شیوه ی تاریخ نگاری مقدسی ترکیب به هم پیوسته ای از علوم و اخبار است که نشان دهنده ی جامع نگری در کار است.وی با پیوند سایر علوم به تاریخ جنبه ی نوآورانه ی آن را وسعت و عمق بخشیده است.مؤلف مهم ترین رسالت تاریخ را آگاهی بخشی و رسیدن به حقیقت، و نیز تبیین تاریخی را در نگاه انتقادی به وقایع دانسته است.وی کوشیده است با نزدیک شدن به بی طرفی، استفاده از ابزار عقل در ارزیابی نقل ها و احتیاط عالمانه، حقیقت جویی را در رویکرد به تاریخ به کار بندد.
مروری بر تاریخ به مثابه ی رفتار آشوب گونه ی یک سامانه ی غیرخطی
حوزه های تخصصی:
دستاوردهای علمی جدید درعلوم مهندسی و در حوزه ی سامانه های پیچیده و تحلیل سامانه های غیرخطی می تواند علاوه بر علوم پایه و مهندسی، در علوم انسان، به ویژه در تحلیل مسائل اجتماعی و پژوهش های تاریخی نیز راه گشای مسائل مبهم گذشته باشد. در این مقاله، بر مبنای این دستاوردها روشی جدید در حوزه ی پژوهش در تاریخ، به مثابه ی تحولات حاکم بر یک سامانه ی باز، غیرخطی و متغیر با زمان، معرفی شده است؛ پس از تعریف کلی مفاهیم سامانه، سامانه های خطی و غیرخطی، سامانه های باز و بسته، قطعیت و عدم قطعیت، آشوب و اثر پروانه ای و پیچیدگی در سامانه ها، کارکرد و کاربرد این مفاهیم در حوزه ی تحقیق و تحلیل وقایع تاریخی بررسی شده و از هر یک مثال آورده شده است. با استفاده از این روش می توان با مطالعه ی جوامع انسانی به منزله ی سامانه های غیرخطی باز و متغیر با زمان، سیر تحولات آن ها را در طول زمان، که به نام «تاریخ» می شناسیم، تحلیل کرد.این نوع تحلیل می تواند راه گشای مسیر جدیدی در پژوهش های تاریخی باشد.
رویکرد و شیوه تاریخ نگاری ابوریحان بیرونی با تکیه بر آثارالباقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه تاریخ نگاری یکی از موضوعاتی است که در دو سده ی اخیر مورد توجه قرارگرفته و دارای فروع ها و شاخ و برگ های بسیاری گشته است. تاریخ نگاری جدید و اصول آن یکی از پایه های تغییر در علوم انسانی و به تبع آن تحولاتی است که در مغرب زمین پدید آمده است. در این نوشتار تلاش شده تا با معرفی اجمالی تاریخ نگاری جدید در مقدمه و متن، نسبتِ ابوریحان بیرونی با این تاریخ نگاری سنجیده شود.
ابوریحان بیرونی، بیشتر به عنوان منجم، ریاضی دان، پزشک و به طورکلی عالم علوم تجربی شناخته شده است. در بُعد علوم انسانی نیز، بُعد مردم شناسی او با توجه به تحقیقاتش درباره ی هند، برجسته گردیده و از این رو کمتر از منظر مورخی صاحب سبک و پیشرو که فراتر از زمانه اش می زیسته مورد توجه قرار گرفته است.
محقق در پاسخ به این غفلت تاریخی با طرح فرضیه وجود اصول مدون و اندیشیده شده در نزد ابوریحان برای نگارش تاریخ درست و مطابق با واقع ،تلاش کرده است تا جایگاه ابوریحان در تاریخ نگاری به ویژه شباهت هایش با تاریخ نگاری جدید مورد توجه قرار گیرد و مقدمه ای برای شناخت بهتر او در این عرصه فراهم شود.
بررسی تطبیقی رویکرد سیاسی مورخان در تاریخ نگاری محلی گیلان از قرن نهم تا یازدهم هـ ق با تکیه بر روش و بینش مورخان
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری محلی گیلان در فاصله ی قرن های نهم تا یازدهم هـ.ق قه طور چشمگیری رشد یافت.ضعف حکومت مرکزی و قدرت گرفتن حکومت های محلی در این منطقه را می توان از مهم ترین عوامل رشد تاریخ نگاری محلی این منطقه در این دوره دانست.برای شناخت تاریخ نگاری گیلان، بررسی سه مأخذ مهم این دوره تاریخ گیلان و دیلمستان، تاریخ خانی و تاریخ گیلان ضروری به نظر می رسد. بر اساس مطالعات انجام شده و بررسی تطبیقی ساختار سیاسی این متون، به نظر می رسد مورخان تاریخ گیلان و دیلمستان و تاریخ خانی، بیشتر تحت تأثیر جو حاکم و اقتدار حاکمان کیائی قرار گرفته اند.از نظر محتوایی، جریان های سیاسی در آثار این مورخان اولویت ویژه ای دارند.در نتیجه، صورت تاریخ های دودمانی به خود گرفته اند.جانب داری مورخانی نظیر مرعشی و لاهیجی از حاکمان کیائی در کتاب هایشان به طور واضح مشهود است.این نگرش آن ها موجب شده است سمت و سوی گزارش های تاریخی آن ها کم وبیش در جهت حمایت از امیران خود باشد، اما در تاریخ گیلانِ فومنی مورخ در پی آشفتگی اوضاع سیاسی و سقوط حکومت های محلی وقت، از دیدگاهی متفاوت در جریان های تاریخی نگریسته است.این مورخ از دیدگاهی وسیع تر و با نگرشی اجتماعی و جامعه شناختی نیز به تحلیل رویدادها پرداخته است.تأمل در نگرش فومنی به پدیده های تاریخی، و مقایسه ی بینش و روش وی با دو مورخ پیشین، سیری تکاملی را در اندیشه ی تاریخ نگاری محلی این سرزمین نشان می دهد. پرسش اصلی پژوهش این است که چه عاملی موجب توجه تاریخ نگاران محلی گیلان به رویدادهای سیاسی و تأکید بر آن ها در آثارشان بوده است.در پاسخ به این پرسش می توان این فرضیه را مطرح کرد که تأثیرپذیری مورخان از شرایط سیاسی و خدمت در دربار حاکمان وقت و نیز وقوع رویدادهای مهم سیاسی در این دوران موجب شده است که آن ها حاکمان وقت را محور نوشته های خود قرار دهند. ما در پژوهش می کوشیم با بررسی تطبیقی آثار موردنظر، و مطالعات نظری انجام گرفته در زمینه ی تاریخ نگاری، بینش و روش تاریخ نگاری این مورخان و بازتاب شرایط سیاسی در هر یک از آن ها را نقد و بررسی کنیم.
آغاز تاریخ نگاری محلی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چنین گفته شده که تاریخ نگاری محلی ایران– به عنوان جزئی از تاریخ نگاری محلی در تمدن اسلامی– از سدة سوم هجری و به دنبال تغییرات گستردة سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی در نواحی مختلف ایران و با پیشگامی خراسان آغاز شد. اما عموم نویسندگانی که در این زمینه به اظهار نظر پرداخته اند، تک نگاری هایی را که اخباریان مکتب تاریخ نگاری عراق از نیمه سدة دوم هجری به بعد راجع به فتح شهرهای ایران نوشته اند، در کنار چند اثر نوشته شده در خراسان (که آنها نیز از چشم این نویسندگان دور مانده) و در حقیقت اولین تاریخ های محلی شهرها و نواحی ایران به شمار می آیند، نادیده گرفته اند. این مقاله به بررسی نقش اخباریان عراق در آغاز تاریخ نگاری محلی ایران می پردازد.
باز تعریف تاریخ سیاسی پیشنهاد برای سامان دهی تاریخ سیاسی پژوهی
حوزه های تخصصی:
درباره ی تاریخ سیاسی جوامع مختلف بسیار نوشته می شود، ولی در اکثریت قریب به اتفاق موارد، این تاریخ نگاری ها بر تعریف مشخص و موجهی از تاریخ سیاسی استوار نیست.به بیان دیگر، در اکثر این گونه کتاب ها و مقالات چیستی تاریخ سیاسی مفروض گرفته می شود، بی آنکه درباره ی این فرض سخنی به میان آید.در موارد اندکی هم که تعریفی از تاریخ سیاسی داده می شود، معمولاً تعریف از حد توضیح واضحات فراتر نمی رود.به علت این بی توجهی یا کم توجهی به تعریف و توجیه مفهوم تاریخ سیاسی، بنیاد و معیار معتبری برای ارزیابی این سنت پژوهشی و آثار منتشر شده شکل نمی گیرد.کاستی و ابهام در زمینه ی مفهوم سازی و روشمندی هم باعث می شود که مرز میان تاریخ سیاسی و تاریخ غیرسیاسی بیش از پیش به هم ریزد. با توجه به اینکه مرز میان علم و شبه علم روشمندی حاصل از تعریف مشخص و موجه موضوع است، هدف این مقاله تعریف تاریخ سیاسی به منزله ی تاریخ تحول قدرت سیاسی نهادینه شده در قالب دولت و توجیه آن تعریف است تا با موضوعیت بخشیدن به چنین بحثی، توجه مورخان و پژوهشگران را به ابهام ها و آشفتگی های موجود در این حوزه ی پژوهشی و اهمیت تلاش برای سامان دهی نسبی آن جلب کند.
بررسی تاریخ نگاری محلی با تکیه بر تاریخ نیشابور الحاکم نیشابوری
حوزه های تخصصی:
تاریخ نیشابور ابوعبدالله نیشابوری ظاهراً قدیمی ترین منبعی است که به طور اختصار به بررسی تاریخ نیشابور و به خصوص مسائل فرهنگی این شهر پرداخته است. اصل این کتاب به زبان عربی بوده و در اوایل قرن چهارم نگاشته شده است. ارزش اولیه کتاب نیشابوری وابسته به جغرافیای تاریخی نیشابور می باشد، که بخش بزرگی از خراسان کنونی را شامل می شود. اطلاعات آن بویژه در مورد ربع های نیشابور و ولایات وابسته، مخصوصاً نیشابور کهن و سوابق تاریخی آن چه در دوران قبل از اسلام و چه در عصراسلامی تا قرن چهارم حائز اهمیت است. اشاره به فضیلت شهر، صحابه، مشایخ، مساجد، قریه ها، قنوات و غیره از ویژگی های دیگر این اثر می باشد. در نوشته حاضر سعی شده به بررسی تاریخ نیشابور الحاکم و ویژگی های آن، شیوه تاریخنگاری وی و تاریخنگاری محلی و تفاوت آن با تاریخ عمومی همچنین تأثیری که این تواریخ بر نوشته های بعد از خود دارند، پرداخته شود.
تاریخ نگاری ایران عصر سلجوقی و مسئله ی دگرگونی های سیاسی
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری ایران عصر سلجوقی و مسئله ی دگرگونی های سیاسی
موقعیت زنان در دوران غزنویان
حوزه های تخصصی:
با توجه به منابع باقی مانده از دوران غزنوی، زنان این دوره می توانستد به یادگیری علوم مختلف بپردازند. حتی از زنانی سخن رفته که از صنایع مختلف آگاهی داشتند. و مخصوصاً در علوم دینی به تحصیل می پرداختند، و با قرآن و حدیث آشنایی داشتند، نیز در آشپزی و درست کردن خوردنی های مختلف سر رشته داشتند. از نظر سیاسی زنان قابل ذکری بودند که، در تاریخ ایران نقش تعیین کننده ای داشتند و کسانی مانند حُرّه خُتّلی در تعیین سلطان وقت نقش اصلی را ایفا کرد. او زن کاردان و جسوری بود، که تاریخ ایران را تغییر داد. مردان در این دوران به خانواده اهمیت زیادی می دادند، و حفظ ناموس از وظایف اصلی مردان شمرده می شد. محمود غزنوی تنها پس از خارج ساختن خواهرش حُرّه کالجی از خوارزم، به آنجا حمله کرد. در این دوران ازدواج های سیاسی برای حفظ روابط حسنه، و نیز امنیت حکومت از جانب حکام و مدعیان حکومت صورت می گرفت. این ازدواج ها کمک زیادی به استواری حکومت غزنوی می کرد، و آنان را از جانب حکام ترکستان و خوارزم آسوده خاطر می ساخت. در این دوره زنان با عملکرد خود نقش اساسی در استواری حکومت غزنوی داشتند. در این مقاله سعی شده به وضیعت زنان در این دوره و تأثیری که در امور درباری و اداری حکومت داشتند، پرداخته شود.
مصاحبه با دکتر هاشم آقاجری
حوزه های تخصصی:
تأثیر تاریخ نگاری ایرانی دوره ی ایلخانان و تیموریان بر تاریخ نگاری عثمانی
حوزه های تخصصی:
مبادلات فرهنگی ایران و آناتولی از دوره ی سلاجقه ی روم، نه تنها موجب رواج زبان و ادبیات فارسی و سایر پدیده های فرهنگی در آن سرزمین شد، بلکه در زمینه ی تاریخ نگاری نیز مورخان عثمانی در قرن نهم و دهم هجری، دنباله رو روش تاریخ نگاری ایرانی بوده اند.مورخان عثمانی در آغاز کار برای تدوین تواریخ آل عثمان، اخبار و روایات مربوط به اقوام ترک، به ویژه «قبایل قایی» را بیشتر، از منابع ایرانی به دست آوردند؛ در نتیجه، در شیوه ی تاریخ نگاری از منابع ایرانی تأثیر پذیرفتند.آنان به تقلید از سبک آثار تاریخی دوره ی ایلخانان و تیموریان، نظیر جامع التواریخ رشیدالدین فضل الله همدانی، جهانگشای جوینی و ظفرنامه ی یزدی که بیشتر در شرح تاریخ اقوام ترک و مغول نوشته شده است، به تألیف آثار تاریخی به زبان فارسی و ترکیب پرداخته اند. شیوه ی نقل روایات، کاربرد اشعار و مضامین ادبی، نگاه مذهبی و مشیت گرایانه به وقایع تاریخی، آوردن زمان وقوع اخبار و ذکر اطلاعات جغرافیایی و اجتماعی در کنار اخبار سیاسی، از جمله روش های الگوبرداری در تاریخ نویسی از سوی مورخان عثمانی است.در این مقاله، چگونگی تأثیرپذیری مورخان عثمانی در روش، بینش و سبک تاریخ نگاری، از جریان تاریخ نویسی ایرانی را در دوره ی مذکور با تأکید بر محتوای برخی منابع مهم، مورد بررسی قرار می دهیم تا نشان دهیم که مورخان عثمانی مانند سایر علما، تحت تاثیر تفکرات علمای ایران قرار داشتند.
چشم اندازهای نو در تاریخ شفاهی ایران با تأکید بر تاریخ نگاری شفاهی
حوزه های تخصصی:
درباره ی درستی و اصالت مفهوم «تاریخ شفاهی» یک مناقشه ی جدی وجود دارد، زیرا تاریخ شفاهی، در واقع، چیزی جز گردآوری داده های تاریخی حاصل از مصاحبه نیست، که در صورت تدوین، می تواند به تولید یک متن بینجامد، اما سئوال اصلی این است که آیا چنین متنی الزاماً یک متن تاریخ نگارانه است؟و آیا می توان از تاریخ نگاری شفاهی سخن گفت؟ این مقاله برای پاسخ گفتن به این پرسش ها می کوشد، از منظر روش شناسی، به بررسی روند تکاملی دانش تاریخ شفاهی در ایران بپردازد و از مقوله ها و مفاهیمی چون تاریخ شفاهی نقلی، تاریخ شفاهی ترکیبی، وقایع نگاری شفاهی و سرانجام تاریخ نگاری شفاهی سخن براند.نویسنده ضمن تمایز نهادن بین این مفاهیم، بر این باور است که تاریخ نگاری شفاهی در زمره ی آخرین حلقه های تکاملی این دانش است که هنوز، چندان که باید، تعیین تاریخی پیدا نکرده است.به همین دلیل، نویسنده می کوشد تاریخ نگاری شفاهی را از نظر موضوع، روش، شیوه های گردآوری و تحلیل داده ها بررسی کند، و در صورت لزوم، آن را با تاریخ نگاری مکتوب مقایسه کند تا مفهوم تاریخ نگاری شفاهی هر چه بیشتر تبیین گردد.
روش و شیوه ی تحقیق راویان و اخباریان از عصر روایی تا عصر کتابت(قرن های اول تا سوم هجری قمری)
حوزه های تخصصی:
اصول و روش تحقیق در هر عصری متأثر از اوضاع فرهنگی و اجتماعی همان عصر است.راویان و اخباریان مسلمان نخستین نیز در گردآوری روایات و تألیف آثار خود، ضمن تأثیرپذیری از فرهنگ عصر، شیوه ها و روش های تحقیقی مختلفی را به کار گرفتند.این شیوه ها و روش ها برخاسته از فضای فرهنگی و اجتماعی عصر و بیشتر مبتنی بر بیان شفاهی- روایی بود.اما با گذشت زمان، نقل شفاهی- روایی محض، اهمیت خود را از دست داد.بنابراین آن روش و شیوه ی تحقیق دچار تغییر و حتی تحول شد. در این مقاله می کوشیم تا چگونگی آغاز و روند شیوه ها و روش های تحقیق را، به اختصار، با تأکید بر شیوه ی کار راویان و اخباریان مشهور قرون اول تا سوم هـ.ق به بحث گذارده و پاسخی بر این پرسش ها بیابیم که آیا آن ها به چارچوب یا قالبی در جمع آوری اخبار و روایات تاریخی دست یافتند؛ یا هر کس بر اساس توانایی و استعداد خود راهی را برگزید و همچنین چرا و چگونه آن دوره، به عصر کتابت تحول یافت؟
پارادایم تاریخ نویسی در ایران؛ الگویی از تاریخ نگاری هزار ساله (از اواخر قرن سوم تا برآمدن جنبش مشروطه خواهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه ی الگویی جامع یا حتی به نسبت جامع از تاریخ نگاری ایرانی با پهنه ی زمانی هزارساله، از اواخر قرن سوم هجری تا برآمدن جنبش مشروطه خواهی، بسیار دشوار می نماید. زیرا این الگو، که شامل مؤلفه های متعددی چون بینش مورخان، نحوه ی گزینش رویدادها، منابع مورد استفاده ی مورخان، روش های تاریخ-نگاری، ابزار سنجش درستی رویدادها، شیوه های تدوین و تنظیم داده ها، خاستگاه اجتماعی و ادبیات به کار گرفته شده ی مورخان است، در هر مورخی منحصر به فرد به نظر می رسد. اما اگر بتوان نقاط اشتراک مؤلفه های مذکور را در ذیل الگویی گرد آورد، به گونه ای که نقاط افتراق بین آن ها و تغییرات به وجود آمده در ادوار مختلف تاریخی، ناقض این الگوی کلی نباشد، می توان از یک پارادایم در تاریخ نگاری ایرانی سخن گفت. یافته های این مقاله بر اساس مقایسه ی آثار تاریخ نگاری در دوره ی مورد نظر، وجود الگویی غالب در تاریخ نگاری ایران پس از اسلام را، با نشان دادن تداوم هشت مؤلفه ی برشمرده شده، نمایان می سازد؛ الگوی غالبی که از آن با عنوان پارادایم تاریخ نویسی یاد خواهد شد.