فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۲۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
بر اساس یک سنت دیر پا ، تاریخ نگاران به طور کلی نتایج تحقیقات خود را به صورت مکتوب به جامعه ارائه می دهند و دستاوردهای مبتنی بر تاریخ شفاهی نیز تا کنون دست کم در ایران تحت تاثیر این سنت بوده است.اما نکته فراموش شده ان است که تاریخ شفاهی به لحاظ نظری و ساختاری با رسانه های مبتنی بر صوت مانند رادیو وجوه مشترک بیشتری دارد تا رسانه های مکتوب و این دو در مراحل مختلف تولید و سپس انتشار دستاوردهای تحقیقی می توانند به یکدیگر یاری رسانند. اگرچه عده ای عقیده دارند هدف از تولید و مصرف تاریخ شفاهی در رسانه و در ارشیو متفاوت است اما صرفنظر از این تفاوتهای جزیی که ان هم در سالهای اخیر دستخوش تغییر شده است می توان مبانی مشترک میان این دو یافت . این مقاله با تکیه بر جدید ترین منابع در مورد تولیدات رسانه های شنیداری بویژه رادیو در حوزه تاریخ شفاهی به تببین راهکارهای مطلوب در تعامل بین رشته ای تاریخ شفاهی و رسانه رادیو می پردازد.
بررسی تحلیلی تاریخ نگاری روایی امامیه تا نیمه قرن پنجم هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با از بین رفتن بخشی قابل توجه از تألیفات علمای امامیه در حوزه تاریخ نگاری، آثار نگاشته شده از سوی محدثان، مهم ترین منبع پژوهش در تاریخ تشیع و سیره معصومان: را تشکیل می دهد. این موضوع خاستگاه پیدایش این پرسش است که کاربست رویکرد و روش حدیثی در نگارش تاریخ، چه اثری بر گزاره های تاریخی داشته است و به طور کلی، تاریخ نگاری روایی امامیه از چه ویژگی هایی برخوردار است؟ تحقیق حاضر برای پاسخ دادن به این پرسش، با رویکردی میان رشته ای، پس از ارائه گزارشی درباره بستر شکل گیری این کتب، به بررسی انگیزه محدثان از نگارش آن ها و مقایسه رویکرد آنان در گزارش تاریخ با دیدگاه تاریخ نگاران پرداخته است؛ و سپس ارزیابی سندی و محتوایی برخی گزاره های تاریخ نگاری روایی امامیه تا نیمه قرن پنجم هجری را در دستور کار خود قرار داده است.
بازتاب زندگی اجتماعی زنان عصر صفوی در سفینه فطرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از حکایات و داستان ها غالباً به عنوان منبعی تاریخی یاد نمی شود و کمتر جایگاهی در مطالعات تاریخی دارند. یکی از معدود حکایت نامه های باقیمانده از عصر صفوی، کتاب «سفینه فطرت» است. این اثر منحصر بفرد که بخشی داستان، بخشی مطایبه و لطیفه و بخشی هزل است، نه تنها به بازگویی برخی داستان ها و حکایات پیشین پرداخته است، بلکه حکایت هایی را از عصر خود و منسوب به شخصیت های آن دوره روایت کرده است. در این اثر زن نقش فعالی در جامعه دارد. در کوچه و بازار گردش می کند و مایحتاج خود را به ذوق و سلیقه خویش انتخاب می کند، همراه همسر و حتی تنها به سفر می رود و نهایتاً زنی خانه نشین و به دور از مسائل جامعه خویش نیست. عبارات بکار رفته و واژه هایی که برای نامیدن زنان بیان شده و نیز فضاسازی داستان همه حکایت از نوعی تسامح و حتی شاید کنار گذاشتن چارچوب های اجتماعی متداول عصر نویسنده است. در این جا این سوال مطرح است که نگاه فطرت به نقش زن و جایگاه او در جامعه چگونه بوده است؟ فرضیه ارائه شده آن است که: فضای فکری نویسنده که نیمی از عمر خویش را در هندوستان گذرانده است بر بینش او تاثیر قابل توجهی داشته و نوعی تسامح در گفتارش به وجود آورده است. تسامحی که در نوشتار دیگر نویسندگان دیگر به چشم نمی خورد.
تأملی بر تاریخ نگاری ابوشامه در «الروضتین» و ذیل آن با تأکید بر نگرش اعتقادی و سیاسی مورخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
توسعه طلبی حکومت ایوبیان از مصر تا سرزمین شام و جزیره و جنگ با صلیبیان از یک سو، و مبارزه با حکومت و اندیشة اسماعیلیان در مصر و شام از سوی دیگر، فضای سیاسی، نظامی و مذهبی متمایزی را در قلمرو این دولت به وجود آورد. مطالعه استقرایی تاریخ نوشتههای این دوره از تأثیر مستقیم چنین فضایی بر روند تاریخنگاری مصر و شام حکایت می کند. ابوشامه از جمله مورخان شاخصی است که متأثر از همین شرایط، به نگارش تاریخ روی آورده است. دو کتاب تاریخی وی، یعنی «الروضتین» و ذیل آن، منابعی مهم در تاریخ ایوبیان و جنگهای صلیبی بهشمار می روند. نوشتار حاضر بر آن است که با مطالعة این دو اثر به عنوان نمونهای از تاریخنگاری عصر ایوبیان، بازتاب این تحولات را بر صورت و محتوای این آثار و نیز بر بینش و نگرش تاریخی، سیاسی و مذهبی مورخ نشان دهد. نتایج این تحقیق نشان از آن دارد که تاریخ نگاری ابوشامه گامی مهم در جهت گسترش تاریخنوشته های دودمانی این دوره است و مضامین سیاسی و نظامی بر محتوای آنها غلبه ای آشکار دارد. او، که در آثار خود ایوبیان را دولتی مشروع و مطلوب معرفی کرده، در بزرگداشت مقام آنان و سرکوب رقبای سیاسی و مذهبی شان، یعنی فاطمیان کوشیده است.
بررسی تکنیک ها و فنون تاریخ نگاری محلی دوره تیموری
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری محلی در ایران چندان که باید مورد توجه قرار نگرفته است. در این میان تاریخ نگاری محلی دوره تیموری بیش از دیگر دوره ها مغفول مانده است. در عهد تیموری، تواریخ محلی در عرضِ تواریخ عمومی و سلسله ای وجود داشته اند و در حقیقت این دوره از اندک دوره هایی است که هم تاریخ نگاری عمومی و سلسله ای و هم تاریخ های محلی هر دو از لحاظ کمیت قابل توجه اند. اما نکته قابل تأمل این است که در این عهد اگرچه مورخان تواریخ محلی، نمونه های موفق و معروفی از تواریخ عمومی و سلسله ای از روزگار گذشته و همزمان با خود را پیش روی داشتند، اما در فعالیت های تاریخ نگارانه بیش از آنکه به تواریخ عمومی و سلسله ای موفق و معروف گذشته و یا همزمانِ خود توجه نشان دهند، تحت تاثیر تاریخ های محلی ایالت های خود بوده اند. اندک توجهی نیز که به مورخان تواریخ عمومی و سلسله ای بیرون از قلمرو ایالت خود داشته اند، بیش از آنکه ناشی از پیروی از سبک و شیوه های تاریخ نویسی آن ها بوده باشد، بیشتر برای کسب مشروعیت ادبی و معتبر جلوه دادن تاریخ خویش بوده است. پژوهش کنونی می کوشد تا به گونه ای گذرا تکنیک ها و فنون تاریخ نویسی محلی دوره تیموری و همچنین میزان توجه مورخان تواریخ محلی این عهد به کتب تواریخ عمومی و محلی همزمان و دوره های پیش از خود را نشان دهد.
دو نگاه و دو رویکرد: بازخوانی روشی دو کتاب «بعض مثالب النواصب» عبدالجلیل رازی و «مثالب النواصب» ابن شهرآشوب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«مثالب نویسی» گونه ای از نگارش تاریخی - جدلی است که بر نقاط ضعف، کاستی ها و عیب ها تأکید دارد و مطاعن افراد یا گروه های مخالف و رقیب را در نگارش، به صورت برجسته و یکجا مطرح می کند. ادبیات مثالب نگاری، که از قرن دوم با اوج گیری نزاع های ملی و مذهبی آغاز شد، روند رو به رشدی را پیمود و تا قرن ششم، بیش از 40 کتاب با عنوان «مثالب» پدید آمد. دو نمونه از این کتاب ها، که در قرن ششم نگارش یافتند، بعض «مثالب النواصب» اثر عبدالجلیل رازی (م 585 ق) و «مثالب النواصب» اثر ابن شهرآشوب (م 588ق) است. این نوشته با بررسی تطبیقی این دو کتاب، درصدد یافتن تشابه ها و تفاوت های آنهاست. دیدگاه و رویکرد عبدالجلیل رازی دیدگاه تقریبی، اصولی و کلامی است و تلاش کرده با مشی تقریبی میان اهل سنت و شیعه، به گونه ای تفاهم برقرار سازد، بر خلاف دیدگاه و رویکرد ابن شهر آشوب که رویکرد اخباری، حدیثی و به دور از رویة تقریب است. با توجه به این دیدگاه ها، هریک از این نویسندگان روش و شیوة خاص خود را برای تدوین مطالب برگزیده است. روش عبدالجلیل مبتنی بر اقناع، تحلیل، دفاع و همراه با ادبیات محترمانه است، اما روش ابن شهرآشوب بر پایه اسکات، استناد، هجوم و همراه با ادبیات تحریک کننده است.
بررسی سیر تطور کاربرد مفهوم «ظل الله» در دوره میانه تاریخ ایران بر اساس منابع تاریخ نویسی و اندرزنامه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سیر تطور کاربرد «ظل الله» برای سلاطین ایران دورة میانه و تبیین کاربست آن در منابع تاریخ نویسی و اندرزنامه ای است؛ و در آن تلاش می شود به این پرسش ها پاسخ داده شود که سیر تاریخی کاربرد مفهوم «ظل الله» در منابع تاریخی و اندرزنامه ای چگونه بوده؟ و از چه دوره ای به عنوان لقب سلاطین به کار رفته است؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که «ظل الله» نخست در منابع تاریخی در وصف خلفا و از سدة پنجم به بعد به طور محدود، در توصیف برخی سلاطین و نه به عنوان لقب، به کار رفته است. اطلاق آن در اوایل دورة میانه به رعایت شرایطی از جمله عدالت و اقتدار مشروط بوده و به تدریج، شرایطِ اطلاق حذف شده است و حاکمان، اعم از عادل و ظالم، با توجیهاتی بدیع به این عنوان ملقب شدند. یافته های دیگر پژوهش نشان می دهد سیر انتقال این لقب از خلفا به سلاطین، در منابع تاریخ نویسی، پیش از اندرزنامه ها آغاز شده است؛ اما پس از نصیحه الملوک غزالی، برخی اندرزنامه ها نیز با توجیهات گوناگون، در محکم کردن پایه های نظام «ظل اللهی» سلطانی نقش مهمی ایفا کردند.
هویت و انسان ایرانی در تاریخنگاری باستانی پاریزی
حوزه های تخصصی:
هویت و انسان ایرانی در تاریخنگاری محمد ابراهیم باستانی پاریزی (1304 – 1393) مهم ترین رکن اندیشه او است. در کتاب های پرشمار و مقالات فراوانی که نوشته، پی گیری خط سیر اندیشه وی مارا به این معنی رهنمون می سازد که باستانی پاریزی دغدغه ایران داشت. انسان ایرانی و فرهنگ ایرانی. نشان دادن ویژگیهای "" ایرانیت""در ذهن او دستمایه این پژوهش قرار گرفته، از آن رو که هویت ها در دنیای امروز با شتابی فزاینده رو به دگرگونی گذارده اند و چون باستانی از تاریخ ایران می نوشت و به درستی تاریخنگار مردم بود، باید دید او چه مؤلفه هایی را برای هویت مجزای ایرانی در نظر می گرفت و آنرا چگونه نشان می داد و از این راه بتوان به شناخت دست یافت. شناختی که در نتیجه گیری های ما و ترسیم دشواری ها، بیم ها، و امیدها برای پایداری این فرهنگ خاص ضروری است.
تحلیل گفتمانی متن مذاکرات مجلس پیرامون ترور شاه در سال 1344(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در 21 فروردین سال 1344 شاه از سوی یکی از سربازان گارد سلطنتی مورد سوءقصد قرار گرفت. این حادثه در محافل خبری داخلی و رسانه های خارجی به صورت های گوناگون مورد تفسیر و ارزیابی قرار گرفت. مساله این است که مجلس شورای ملی نسبت به این حادثه چه واکنشی نشان داد. نظر به اهمیت و حساسیت این حادثه، مجلس در چند نوبت به این موضوع پرداخت و نمایندگان مجلس واکنش های مهمی نسبت به این رخداد نشان دادند که در نوع خود منحصر به فرد بود. متن مذاکرات نمایندگان مجلس از منظر تحلیل گفتمانی به ویژه از لحاظ نوع تعبیرهای ایدئولوژیک به کار رفته در آن بسیار حائز اهمیت است. این مقاله قصد دارد با روش تحلیل گفتمانی مواضع نمایندگان مجلس را مورد ارزیابی قرار دهد و پیش فرض ها، ایدئولوژی پنهان و کارکرد اجتماعی آن را آشکار سازد و پیوند آن را با نهاد قدرت بررسی کند. مقاله سرانجام به این نتیجه می رسد که در متن این مذاکرات، نظام سلطنت و شخص شاه راز اصلی سربلندی ایران و علت ثبات و پایداری کشور شمرده شدند و این سخنان درحقیقت چکیده گفتمان رسمی حکومت پهلوی در عرصه سیاسی بود که اینک بر زبان نمایندگان مجلس جاری می شد.
مورخان عصر قاجار و روایت دساتیری از تاریخ ایران باستان (از آغاز دورة قاجار تا پیش از دورة مشروطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع ماهیت متون دساتیری از دیر باز برای پژوهشگران علوم انسانی مطرح بوده است. آنچه تا کنون کم تر مورد توجه قرار گرفته موضوع دیدگاه های آذرکیوانیان در زمینة تاریخ ایران و روایت دساتیری از تاریخ ایران باستان و تاثیر آن بر تاریخ نگاری عصر قاجار بوده است. مساله ای که پرسش اصلی این پژوهش بر آن استوار است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که مورخان عصر قاجار چه واکنشی در برابر روایت دساتیری از تاریخ ایران باستان انجام دادند؟ فرضیه این پژوهش آن است که مورخان عصر قاجار با وجود پذیرش روایت دساتیری از تاریخ باستان سرانجام به نقد و رد آن پرداختند. در این پژوهش کوشش شده است که در آغاز با استناد با متون دساتیری به طور ویژه دیدگاه های آذرکیوانیان در زمینة تاریخ نگاری بررسی شود و سپس تاثیر این دیدگاه ها بر روایت تاریخ نگاری دورة قاجار از تاریخ ایران باستان و نوع برخورد و تاثیرپذیری هر یک از مورخان این دوره از این متون از دورة فتحعلی شاه تا پیش از دورة مشروطه مورد بررسی قرار گیرد.
اهمیت کاربرد الگوها و روش های تحلیل اسناد در پژوهش تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مطرح در پژوهش های تاریخیِ دوره معاصر، غفلت از منابع سندی و مراجعه اغلب محققان به منابع تألیفی است. حوزه مطالعات تاریخی، به دلیل تنوع و تکثر منابع معرفتی (نوشتاری) از یک سو و تغییر بینش مورخانه از رویکرد ادیب- مورخان به رویکردهای بینارشته ای ازسوی دیگر، نوعی فاصله گرفتنِ محققان در توجه به منابع تاریخی (ازجمله اسناد تاریخی) را درپی داشته است. با توجه به این دغدغه مأخذشناختی، طرح این مسئله که اسناد، همچون متون و منابع نوشته شده در تاریخ، چه استفاده و کاربردی در تحقیقات تاریخی داشته و دارند و چه الگوهای روش شناسی ای می تواند در تفسیر و تحلیل محتوای آن ها مؤثر باشد، نقطه کانونی بحث در نوشتار حاضر است. روش بررسی، برمبنای الگوی تحلیلِ تاریخی و کاربرد روش های مطالعات بینارشته ای در تفسیر است.
الگوی روش شناسی نوشتار حاضر به بحث با رویکردی تحلیلی و کلان نگر درباره «تاریخ سندی» متمرکز است و نگرش خُرد و جزءنگر -که از«محتوای اسناد» برای تبیین تاریخ جِرم، سخن می گوید- موضوع بحث نخواهد بود. دستاورد کار نشان می دهد که استفاده از محتوای اسناد تاریخی در قالب شناسایی و کاربست الگوهای روشی متناسب، می تواند به تداوم و آفرینش الگوی تاریخ نگاری سندی در مطالعات تاریخی منجر شود و می توان نتیجه آن را در بازگشت فاعلان شناسا (مورخان) هم در توجه به ضرورت اصالت متن در ارائه تحلیل و هم در تردید به علمی بودن مشهورات تاریخی و طرح روایتی دقیق تر از گزاره های تاریخی دریافت.
آداب نامه ها و جایگاه آنها در تاریخ نگاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروز به روشنی پیداست که دنیای تاریخ نویسان در طول یک قرن گذشته ، دچار دگرگونی و تغییراتی اساسی گردید . از منظر مورخان جدید ، تاریخ تنها گزارش عملکرد شاهان ، قهرمانان ، روحانیون و حوادثی از قبیل جنگ و صلح نیست . بلکه ارائه و شناخت زندگی و بازآفرینی افعال آدمیان ، در گذشته است . نیل به این مقصود ، مستلزم دسترسی به منابع مرتبط می باشد که از جمله این منابع ، متون تأدیبی است . آداب نامه ها صورت مثالی و آرمانی است از آنچه در زندگی روزمره وجود دارد وهمچنین نوعی ادبیات اتوپیایی است که تقابل میان ذهن کمال گرا و عمل اجتماعی عینی را باز می نماید.
این مقاله در صدد بررسی این موضوع است که آداب نامه های عصر قاجار و همه ی متون تعلیمی – تأدیبی ، به عنوان متون تأثیر گذار بر ذهن کنشگران فردی و اجتماعی ، چه کمکی به روشن شدن ابعاد زندگی مردم آن عصر می کند .
غایت مطلوب مورخ اجتماعی ، نشان دادن کنش فردی و جمعی عصر مورد مطالعه اش می باشد و به ویژه رسیدن به فکری است که فاعل تاریخی را به انجام آن کنش واداشته است . ادعای ما این است که آداب نامه ها یکی از ارکان اصلی سازنده ذهن و فکر کنشگر است . پس به دنبال پاسخ به این سؤالیم که آیا می توان آداب نامه ها را به عنوان یکی از منابع مهم روشنگر تاریخ اجتماعی ایران محسوب کرد ؟حاصل آن که تنوع موضوعات آداب نامه ها و مباحثی که عمدتأ به زندگی و آداب اجتماعی و رسوم متداول هر دوره برمی گردد این دسته از منابع را به مراجعی قابل توجه برای تاریخ اجتماعی بدل کرده است مواردی همچون آداب سفره، آداب معاشرت، آداب تربیت اولاد، آداب طهارت، آداب ازدواج، آداب بازی نمونه هایی از آنها است.
بررسی اندیشه های تاریخ نگاری مدرن در تاریخ بیهقی
حوزه های تخصصی:
شرق شناسی و تاریخ صدر اسلام
حوزه های تخصصی:
تحول«منِ فردی» و جایگاه آن در تاریخ نگاری نوین ایران (با تکیه بر خاطره نگاری عصر قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاصله گرفتن از تاریخ و پرسش از آن یا به عبارتی، معرفت سوژه به سوژه را می توان، ویژگی برجسته مورخان عصر جدید دانست و سرچشمه این تحول را آگاهی از فردیت و التفات به شأن تاریخیت انسان قلمداد کرد. انتقال شمه ای از این تحول فکری به ایران، برای نخستین بار در دوره ناصری ذیل نهضت ترجمه صورت گرفت و باعث آشنایی با آثار فلسفی و علمی دانشمندان و فلاسفه اروپایی شد. تحول تفکر و اندیشه و تحول ذهنی و عقلی در میان نخبگان ایرانی و آگاهی از فردیت، زمینه جریان انتقادی نسبت به باورها و اعتقادات سنتی کهن از جمله انتقاد در حوزه انسان گرایی و تاریخ و تاریخ نگاری را به وجود آورد. در این نوشتار، تحول و جایگاه «من فردی»در تاریخ نگاری نوین ایران با شیوه تحلیل متن و با تکیه بر خاطرات عصر قاجار مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش درباره این مسئله با ارجاع به 42 اثر خاطره نگاری در دوره قبل و بعد از مشروطه، نشان از تأثیر مستقیم «منِ فردی» در شکل گیری تاریخ نگاری نوین ایران در پوششِ خاطره نگاری دارد؛ همچنین می توان تحول فردیت رابا تبلورآن در خودآگاهی جمعی و التفات به شأن تاریخیت انسان با وقوع انقلاب مشروطه و نیاز به ثبت آن،در این آثار ردیابی کرد.
قاسمشاهیان در شعر محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اسماعیلیان ایران پس از الموت آگاهی های اندکی در دست است. جسته و گریخته نثری یا نظمی این جا و آن جا با ترس و دلهره در دل زمین یا شکافی در دیوار باقی مانده است. بیش تر دعا و مناجات است. کم تر به سالیان تیره نوری می تاباند اما شعری که محمود سروده از نوع دیگر است. شاعر شوریده است. ترس را فروخورده و از مهم ترین رازها پرده برداشته است. برای یک گروه کوچک مذهبی که در پس کوهی یا در حاشیه کویری پناه گرفته اند چه چیزهایی مهم ترین اسرار است؟ نام رهبرشان؟ نام زیستگاه ها و پناهگاه هایشان؟ نام رهبران محلیشان؟ سلسله مراتب ارتباطشان؟ این همه در شعر محمود آمده است. این شعر در اینجا به روش تک نسخه تصحیح شده و با روش تاریخی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است تا گستره جغرافیایی قاسمشاهیان، نام رهبران محلی، سلسله مراتب دعوت و باورهای روزگار شاعر، سدة 11ق./ 17م، به دست داده شود.
یونس بن بکیر از پیشگامان شیعه در سیره نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یونس بن بکیر از موالیان شیعه در سیره نگارى است و با کسب دانش های مرسوم سدة های آغازین اسلامی همچون حدیث، فقه و سیره پیامبر اعظم(ص) موقعیت علمى خود را تثبیت کرد و توجه طالبان دانش را به سوی خود جلب نمود. وى با بهره گیرى از یافته هاى علمى و نقل احادیث نبوى از استادش ابن اسحاق و دیگران، کتابى در باب مغازى رسول خدا(ص) تألیف کرد. کتاب او در میان محدثان و سیره نگاران پس از او مورد استفاده قرار گرفت. در این مقاله به شخصیت و جایگاه علمی و مذهب وی و نیز قالب اصلی کتاب او که منبعی برای مؤلفان بعدی می باشد پرداخته شده است.
پژوهشی در بارة دو زیارت ناحیه و زیارت رجبیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژوهش حاضر به بررسیِ سندی و محتواییِ سه زیارت از زیارات مربوط به امام حسین(ع) یعنی دو زیارت ناحیه و زیارت رجبیه می پردازد و پس از معرفی اجمالیِ کهن ترین مصادر گزارش کنندة آن زیارت، ابتدا به نقد و بررسی سندیِ هر یک و سپس در ادامه به بررسی محتوایی آن ها می پردازد و در پایان به این نتیجه رهنمون می سازد که اگرچه زیارات یاد شده از اعتبار سندی و محتوایی لازم جهت اثبات صدور آن ها از معصوم برخوردار نیست، اما به عنوان متونی که از سدة ششم و هفتم برجای مانده است، قابل اعتنا و توجّه است.
تحلیل رویدادها به روایت تاریخ جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ جایگزین در حقیقت بعد متفاوتی از حوادث گذشته را تصور کرده و برآیندهای این تفاوت را در جهان واقعی وارد می کند و تا آینده پیش می رود. به عبارت ساده تاریخ جایگزین تفسیر و یا بحث چه می شد اگرهای تاریخی با تفکراتی در مورد آثار و نتایج متفاوت منشعب از این چه می شد اگرهاست. تاریخ جایگزین بیشتر نقاط اساسی تاریخ را می چرخاند و تفسیری کاملا متفاوت را در زمان حال ایجاد می کند. این تفسیرها گاهی بر اساس واقعیت است؛ اما اغلب بر اساس حدس و گمان مورخ می باشد. این روش نگرش، یک تمرین است برای توجه به گذشته ،تحلیل برآیند رویدادها و پاسخ به پرسش چه می شد اگرها در تعدادی از حوادث اصلی تاریخی که به صورت متفاوت اتفاق افتاده و راهی برای تفسیری جدید و شاید التیام بخش تر از نتایج حوادث تاریخی می باشد. در حقیقت یک تنوع باور نکردنی از طرح چنین پرسش هایی توسط طرفداران تاریخ جایگزین ایجاد می شود و در رمان های تاریخی یا داستان های کوتاه و یا تک نگاری های تاریخی توسعه پیدا می کند. این نگاه به تاریخ می تواند منشاء نگارش متفاوتی از حوادث تاریخی باشد. پژوهش پیش رو مسائل چندی را مورد بررسی قرار داده است؛1. تاریخ جایگزین چیست؟2. تاریخ جایگزین با چه نام هایی شناخته شده است؟3.مسائل مورد توجه در تاریخ جایگزین شامل چه موضوعاتی می شود؟4.شباهت و تفاوت تاریخ جایگزین و دیگر تاریخ های جدید مانند تاریخ آینده و سفر در زمان در چه موضوعاتی است؟