فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۳۷ مورد.
نقدی بر نگاه تاریخی محمد قطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد قطب یکی از اعضای اخوان المسلمین مصر است که پس از مهاجرت به عربستان تلاش کرد تا افکار اخوانی و وهابی را با یکدیگر ترکیب کند و نشر دهد. ازجمله دیدگاه های وی نظرات خاصی بود که درباره سیر وقایع تاریخ اسلام داشت. او معتقد بود هدف از پرداختن به تاریخ اسلام، کسب شناخت بیشتر از حقیقت اسلام است. او در زمینه تاریخ نگاری نیز تواریخ کهن مسلمانان را به دلیل دارا بودن روایات فراوان که موجب سردرگمی است، نقد می کرد و تواریخ جدید را که نوشته و یا متأثر از نوشته های مستشرقان است، توطئه غربی ها علیه اسلام و به کلی مردود می دانست؛ اما مطابق این پژوهش شواهد او برای اثبات این ادعا کافی نیست. به رغم تأکید وی بر داشتن نگاهی خاص به تاریخ اسلام، نظراتش تقریبا تکرار همان مواضع تاریخی مسلمانان سنی است و نکته جدید چندانی دربر ندارد. محور نظرات تاریخی او انحراف مسلمانان از اسلام حقیقی است. در بررسی دیدگاه های تاریخی محمد قطب می توان بدین نتیجه رسید که نتیجه گیری های او برمبنای اطلاعات غلط و یا ناکافی صورت گرفته است و استدلال هایش از قوت کافی برخوردار نیست.
بررسی دیدگاه های حامد الگار در مورد ایران عصر قاجاریه با تکیه بر کتاب نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت
حوزه های تخصصی:
پرفسور حامد الگار استاد دانشگاه برکلی کالیفرنیا و مسلط بر چندین زبان می باشد. او در زمینه مطالعات خاورمیانه و به خصوص ایران فعالیت می کند و در مورد موضوعات مرتبط با ایران و اسلام تحقیق می کند و کرسی استادی در زبان فارسی، تاریخ و فلسفه اسلامی را داراست. تاریخ معاصر و عصر قاجاریه و تحولاتی که زمینه ساز تحول ایران می باشد، مشروطه و نقش بازیگران و کنش گران این دوره به خصوص روحانیت وی را برآن داشته که آثاری چند در این زمینه تألیف نماید. ما در این مقاله سعی بر آن داریم که ضمن شرح مختصری از زندگی این ایران شناس به معرفی آثار و تالیفات او در این زمینه و هم چنین نقد و بررسی یکی از کتابهای معروف او در این زمینه، یعنی نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت بپردازیم.
جایگاه منشآت نصرالله بن عبدالمؤمن منشی سمرقندی در پژوهش های تاریخی دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منشآت ومکاتیب، از جمله منابع مهم و موثق هر دوره تاریخی محسوب می شوند و در لابه لای فرمان ها و نامه های مندرج در آنها می توان به نکات مهم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، اقشار و طبقات، مناصب و مشاغل و به طور کلی، ساختار اداری یک حکومت یا دوره مشخص تاریخی پی برد. مجموعه منشآت نصرالله بن عبدالمؤمن منشی سمرقندی نیز یکی از منشآت دوره تیموری است که بین سال های 814 تا 845 هجری قمری تألیف و تدوین شده است.
هدف: هدف مقاله ذکر اهمیت مجموعه منشآت نصرالله بن عبدالمؤمن منشی سمرقندی در شناخت اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی دوره تیموری است.
روش/ رویکرد پژوهش: روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای می باشد.
یافته ها و نتایج: منشآت منشی سمرقندی به عنوان یکی از منشآت دوره تیموری، اطلاعات مفیدی در زمینه اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، و دینی این دوره ارائه داده و همچنین درباره تشکیلات دیوانی، نهاد قضایی و مذهبی آن دوره، در اختیار پژوهشگران و محققان تاریخ قرار می دهد.
درآمدی تاریخی بر جایگاه حدیث نگاری از دیدگاه عروه بن زبیر با تکیه بر اندیشه پویانگری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث بسیار مهم در تاریخ حدیث اهل سنت و جماعت، بحث گرایش صحابه و تابعان به نگارش یا عدم نگارش احادیث در قرن اول هجری است. دیدگاه بیشتر آنان نسبت به نگارش حدیث از میان گزارش های موجود در کتاب های رجالی و تاریخی در دسترس است. براساس این گزارش ها، برخی از ایشان اقدام به نوشتن حدیث کردند و برخی دیگر، گرایشی به مکتوب ساختن روایت ها نداشتند. در این میان، آن چه جلب توجه می کند وجود برخی گزارش های متعارض درباره گرایش تعداد بسیار اندکی از ایشان، نسبت به این موضوع است. یکی از این افراد، تابعی مشهور در میان اهل سنت، عروه بن زبیر است که از فقهای سبعه مدینه به شمار می آید. این مقاله، پس از بررسی شخصیت عروه بن زبیر، به منظور دست یابی به تحلیلی جامع از گزارش های متعارض درباره دیدگاه وی نسبت به نوشتن حدیث، از اندیشه پویا نگری بهره می برد. نتیجه مقاله نشان می دهد که هر یک از این گزارش ها، نشان دهنده مرحله ای از زندگانی وی هستند و باید در امتداد یکدیگر ارزیابی شوند
روش و بینش تاریخ نگاری اسکندربیگ منشی در عالم آرای عباسی با تکیه بر وقایع گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه تاریخ نگاری در تواریخ رسمی و سلسله ای دوره صفویه،بر پایه ساختار سنتی پیشین و بر مبنای نگرش سلطان متدین و مروّج شیعه ادامه یافت. شیوه تاریخ نگاری اسکندربیگ منشی نیز ادامه تاریخ نویسی سنتی عصر صفوی است اما در نگارش تاریخ خود دارای ویژگی و امتیازاتی است که او را از تاریخ نویسان سنتی عصرش متمایز کرده است. مسأله اصلی پژوهش این است که آیا اسکندربیگ منشی در بیان حوادث گیلان در تاریخ عالم آرای عباسی از روش و بینش خاصی برخوردار است؟
نتایج تحقیق نشان می دهد،اسکندربیگ منشی،در بیان تحولات گیلان عصر صفوی،از شیوه روشمند برخوردار بوده است.از لحاظ روش تاریخ نگاری،دارای سبکی روان و بی تکلف و متنی منسجم و پیوسته و از لحاظ فن تاریخ نویسی، دارای اهلیت لازم بوده است. او با وجود نگرش سلطنت گرایانه به سلطان صفوی و بینش نخبه گرایانه به دولتمردان آن، تاحدممکن در نقل روایات صداقت و دقت لازم داشته است.
روش پژوهش در این تحقیق به صورت کتابخانه ای و به شکل تحلیلی و انتقادی در روش تاریخ نگاری است.
بینش و روش در تاریخ نگری و تاریخ نگاری ابوالحسن غفاری کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوالحسن غفاری کاشانی، مورخ ایرانی قرن دوازدهم هجری، در تثبیت اندیشه تاریخ نگاری در عصر زندیان، بسیار تأثیر گذار بوده است، این نوشتار با توجه به جایگاه تاریخ نگاری او در ایران، می کوشد که زندگی، خاستگاه اجتماعی، روش و بینش تاریخ نگارانه وی را واکاوی کند. گلشن مراد اثر غفاری کاشانی با برخورداری از منظومه فکری و روش تاریخ نگارانه از متون تاریخی مهم این دوره به شمار می رود که در ادوار بعد به الگویی برای مورخان تبدیل شد. بینش و روش تاریخ نگاری غفاری کاشانی موضوعی است که تاکنون از دید پژوهشگران به دور مانده بنابر این مسأله در این پژوهش آن است که با روش توصیفی و تحلیلی، بینش و روش تاریخ نگارانه غفاری کاشانی شناسانده شود. بنابراین پژوهش حاضر از آن جهت که به طور مستقل به شناسایی و واکاوی تاریخ نگاری غفاری پرداخته،از اهمیتی دو چندان برخوردار است. نظام فکری و اندیشه ای وی مبتنی بر مؤلفه هایی همچون؛ سلطنت گرایی، مشیت گرایی، نخبه گرایی و انتقادی است.
بینش و روش در تاریخ نگاری و تاریخ نگری حمدالله مستوفی قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمدالله مستوفی قزوینی از مورخان و رجال دیوانی عصر ایلخانان بوده که با اثرپذیری از پیشینیان و نیز تأثر از روزگار خود، به نگارش آثاری در حوزه های تاریخ، شعر و جغرافیا روی آورده است. بینش مستوفی، ترکیبی از عقل گرایی و مشیت باوری، و روش او نیز متأثر از معرفت شناسی اش به تاریخ، آمیزه ای از شیوه انتقادی و روایی با ساده نویسی و تکیه بر استناد هاست. در پژوهش حاضر، فرض بر آن است که مستوفی به عنوان مسلمانی متدین بر خلاف بسیاری از مورخان معاصر و قبل از خودش، ضمن اثرپذیری از نگاه سنتی، مؤلفه های نقد و سنجش روایات و نگاه منطقی را در آثار خود منعکس کرده است. هدف از مقاله پیشِ روی، آن است که با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، رابطه میان بینش مستوفی با سبک تاریخ نگاری و تاریخ نگری او روشن و به این پرسش، پاسخ داده شود که بینش تاریخی مستوفی بر تاریخ نگاری او چه اثری گذاشته است. یافته های پژوهش نشان می دهند نظام فکری این مورخ دیوانی، مبتنی بر دو رویکرد روایی و انتقادی، و نگاه مشیت باورانه بوده و او ضمن سلطنت گرایی و دفاع از ایلخانان ایرانی، اطلاعات فراوانی را درباره اوضاع نابسامان سیاسی، مذهبی، اجتماعی و اقتصادی ایران در دوران مغولان و ایلخانان ثبت کرده است.
سیرة بنی هلال: پیدایش، نوع و تکامل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی سیرة بنی هلال می پردازد و به دنبال این پرسش است تا چگونگی پیدایش این سیره، نوع و شیوة نگارش آن و روند گسترش آن را بیان کند. این پژوهش نشان می دهد که این سیره پس از مهاجرت این قبیلة عربی از جزیرة العرب به دو صورت شفاهی و مکتوب، ابتدا در میان خود هلالیان و سپس در مناطق مختلف جهان اسلام به ویژه در مصر و مغرب رواج یافته بود، اما نگارش شرح احوال بنی هلال و ذکر وقایع و سرگذشت آن ها از نجد تا مغرب نخستین بار در سدة ششم در مغرب آغاز شد. شمار کمی از این سیره ها نیز حد فاصل سده های هشتم تا یازدهم هجری به نگارش در آمدند، با وجود این، بیش ترین آن ها در سده های دوازده و سیزده هجری قمری به استناد روایات شفاهی و با نام راویان آن مکتوب شدند. ویژگی اصلی این سیره ها که در زمرة سیره گروهی به شمار می روند و ریشه در واقعیت تاریخی نظام قبیله ای دارند، داستانی بودن آن هاست که در قالب نثر، شعر و آواز، ثبت و ضبط شده اند. مهم ترین دستاوردی که از این پژوهش حاصل می شود این است که موضوعات سیرة هلالیان به سه بخش تقسیم شده است: نخست بیان تولد قهرمانان اصلی و بیان سرگذشت جوانمردان آنان؛ دیگر سفر قهرمانان سیره از حجاز به تونس؛ و سرانجام بیان سرگذشت آنان در مغرب.
بررسی ابعاد و شخصیت علمی سیلوستر دوساسی، خاورشناس فرانسوی
حوزه های تخصصی:
قرن 18 و 19م اوج تلاش کشورهای استعمارگر برای به دست آوردن مستعمره های جدید بود و به همین خاطر علومی از جمله شرق شناسی بسیار مورد توجه این دولت ها قرار گرفت. در این راستا موسسات زیادی نیز در این زمینه در این کشورها شکل گرفت و کتاب های متعددی در این زمینه به انتشار درآمد، که باعث رشد شرق شناسی شد. یکی از این چهره ها سیلوستر دوساسی بود که برای آموزش و تعلیم زبان های شرقی روش مخصوصی را وضع کرد و زندگی خود را برای تعلیم و تالیف و نشر کتب اختصاص داد، او یکی از پایه گذاران شرق شناسی عالمانه محسوب می شود، شرق شناسی که سرحدات شرق شناسی و موضوعات را از نو تعریف کرد، ما در این نوشتار سعی بر آن داریم، زندگینامه، آثار، مسئولیت ها، روش علمی و دین و مذهب دوساسی را بررسی کنیم.
درآمدی روشی بر چگونگی بررسی «امر سیاسی» در منابع تاریخی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«امر سیاسی» از مفاهیم سیاسی است که هم فهم نظری و هم تطبیق مصداقی اش، دارای ظرافت های علمی و فنی خاصی است. امر سیاسی رفتار یا کنشی در عرصه عمومی و معطوف به منافع و مصالح جمعی ناشی از رویکرد تعاملی یا تخاصمی در محدوده «قدرت سیاسی» است. موضوعات و مفاهیم سیاست در تاریخ با توجه به مقوله امر سیاسی و این پرسش که چگونه می توان امر سیاسی را در منابع تاریخی رصد کرد و مورد شناسایی قرارداد، در محدوده: 1. «قدرت سیاسی» (تعریف، ساختار، نوع، هدف، متولیان و حامیان آن)؛ 2. «کنش مردم» (نوع مواجهه آن ها با قدرت) است. فرضیه مقاله با توجه به تعریف امر سیاسی این است که می توان با بررسی «داده ها و اطلاعات در دوران کلاسیک و سنتی»، «فعالیت های مردم و نمودها و نگاه های آن ها در حوزه سیاست»، «اجزاء و طبقات قدرت و لایه های پنهان ساختار قدرت» و همچنین «هدف حکومت» در منابع تاریخی، موضوعات و مفاهیم مرتبط با حوزه امر سیاسی را استخراج کرد. در این نوشتار، محورها و برخی مستندات هرکدام از آن ها از منظر امر سیاسی در قالب یک چارچوب مفهومی و موضوعی ذکر شده است؛ چارچوب مفهومی و موضوعی که به شناخت دوران، ساختار دولت، حامیان قدرت، نوع و هدف حکومت و تصوّر مردم از قدرت سیاسی مربوط است
جامعه شناسی تاریخی: تبیین های تعمیم پذیر یا روایت های گوناگون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از آرای شبه پوزیتیویستی در باب تاریخ که بین حال و گذشته رابطه برقرار می کند و بر بازآفرینی و بازسازی گذشته تأکید می ورزد؛ و طرح دیدگاه های اندیشمندانی همچون ریکور، فوکو و دریدا که منکر دسترسی به امر تاریخی اند و در نتیجه معتقدند که در پژوهش تاریخی چاره ای جز تکیه بر روایت ها نیست؛ از مهم ترین مبحث هایی است که همواره محل مناقشه و مداقة میان متفکران و فلاسفة اجتماعی در دو سدة اخیر بوده است. نوشتار پیش رو در صدد است با ارائه و تبیین دیدگاه های مذکور، نسبت این دو دیدگاه با حوزة جامعه شناسی تاریخی را مورد واکاوی قرار دهد و سپس پرسش هایی به قرار زیر را به بحث بگذارد: 1. اساساً وضعیت در جامعه شناسی تاریخی چگونه است؟ 2.آیا می-توان جامعه شناسی تاریخی را به جامعه شناسی زمان حاضر تقلیل داد؟ 3. آیا جامعه شناسی تاریخی قابل تقلیل به روایت های گوناگون تقلیل پذیر است؟
جریان شناسی سیره پژوهی درغرب؛ با تأکید بر مطالعات درباب اعتبار و وثاقت حدیث در سنت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ تلاش های غربیان برای شناخت اسلام و سیرة پیامبر(ص) به سدة نهم میلادی باز می گردد. اما پژوهش های جدی آن ها که در بستره مطالعات آکادمیک و علمی صورت گرفت، از نیمة دوم سدة نوزدهم میلادی آغاز شد. از همان ابتدا دو رویکرد معارض در مقابل هم شکل گرفته و تا زمان حاضر نیز ادامه پیدا کرده است: 1. رویکرد افراطی مستشرقانی که با سردمداری لامنس و کایتانی، به کلی نافی ارزشمندی میراث تاریخی و حدیثی اسلامی در بررسی تاریخ قرآن، سیره و صدر اسلام بوده اند و2. رویکرد معتدلانة افرادی چون نولدکه و بکر که در کنار اذعان به وجود هستة حقیقی و تاریخی موجود در این روایات، همّ خود را بر زدودن حواشی غیر قابل اعتنا از این منابع مصروف داشتند. این دو جریان با حضور اسلام پژوهان سرشناسی چون گلدتسیهر، شاخت و مونتگمری وات به دهه های پایانی سدة بیستم رسید. در این دوره مکتب سیره پژوهی «شکاکیت افراطی» توسط آراء وَنزبرُو بسط یافت و در آستانه سدة بیست و یک میلادی، پژوهش مشترک کرون و کوک آن را به اوج خود رساند. در سویه مقابل افرادی همچون وات، سرجنت و قسطر به دنبال شناخت سازوکاری معتدل و علمی برای تمییز هستة اصلی و تاریخی روایات سیرة نبوی بودند. هریک از این پژوهشگران، تحلیل خاصی از روند تحریف، تلخیص یا تبدیل روایات سیرة نبوی را مطرح کردند و ساز وکار مختص به خود را درباب تمیز مجعولات از حقایق تاریخی ارائه کردند. اگرچه دستاوردهای باستان شناسی جدید، - نظیر یافته های صحرای نگب در جنوب فلسطین- بسیاری از مدعیات شکاکان افراطی را باطل کرده، اما هم اکنون نیز مطالعات سیره پژوهی در غرب را می توان به دو گروه عمدة سنت گرایان خوش بین به سیرة نبوی و شکاکان قائل به عدم وجود هستة تاریخی برای روایات سیره نبوی تقسیم کرد. هدف این مقاله، علاوه بر ارائه گزارشی دقیق و جامع از روند شکل گیری و تثبیت آراء این دو مکتب پژوهشی معارض، ارائه تحلیل و داوری علمی نسبت به مواضع و روش شناسی این دو مکتب است.
تاریخ نگاری مکتب پهلوی درباره دوره پهلوی
حوزه های تخصصی:
فرایند تاریخی روش شناسی تاریخ نگاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله ی روش ارتباط تنگاتنگی با نوع نگرش معرفتی به موضوع یک علمدارد؛همچنان که روش شناسی یا شناخت روش های یک علم هم مسئله ای است که ویژگی ها، و اصول و مبانی آن را باید از نوع نگاه نسبت به موضوع آن علم و معرفت شناسی مربوط به آن جست. بر همین اساس، در پژوهش حاضر وضعیت وفرایند تاریخی و جایگاه مقوله ی روش یا روش های رایج در تاریخ نگاری اسلامی درارتباط با نوع نگاه معرفتی مورخان مسلمان به موضوع و مسائل علم تاریخ بررسی شده است.هرچند برخی مورخان مسلمان متناسب با شرایط شکل گیری و گسترش جریان تاریخ نگاری اسلامی، به شکلی متناوب و البته همراه با گسست های بلندمدت و دامنه دار نوآوری های بسیاری را در عرصه ی روش شناسی داشته اند، جز مواردی محدود و استثنایی، به دلیل آنکهتاریخ نزد اکثر مورخان مسلمان به عنوان علم شناخت جامعه مطرح نشد، درنتیجه روش های رایج در آن هم معطوفبه شناخت واقعیات اجتماعی در بستر تاریخی نشد؛ زیرابه دلیل حاکم بودن و فراگیری نگاه معرفتی خبری بهموضوع و مسائل علم تاریخ و تلقی از تاریخ به عنوان معرفتی روایی و خبرمحور، مسئله ای مانند واقعیت تاریخی و ویژگی های چنین مقوله ای در محل اندیشه ی جدی مورخان مسلمان قرار نگرفته و درنتیجه روش یا روش های معطوف به شناخت چنین قضیه ای هم چندان جایگاهی نیافته است. درمقابل، آنچه به عنوان موضوع و مسئله ی محوری فعالیت تاریخ نگاری باقی ماند، خبر و روایت تاریخی بود و به سبب چنین نگرش معرفتی، روش های رایج هم بیشتر معطوف به چگونگی ضبط و ثبت خبر تاریخی شد.
دست یابی به تاریخ یقینی؛ بررسی مقایسه ای روش شناسی تاریخی سه متکلم تاریخی گرا (شیخ مفید، قاضی عبدالجبار معتزلی، ابن حزم اندلسی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
متکلمان مسلمان کوشیده اند باورهای مذهبی خود را بر یقینیات استوار سازند. از سوی دیگر ظنی بودن بیشتر گزاره های تاریخی ما را به این پرسش روبرو می سازد که آیا متکلمان نمی توانسته اند هیچ یک از رویدادهای تاریخی را مبنای باورهای خود قرار دهند؟ در حالی که تأثیر پاره ای رویدادهای تاریخی بر شکل گیری یک باور مذهبی بر کسی پوشیده نیست. این مقاله می کوشد با یک رویکرد مقایسه ای روش سه تن از متلکمان جهان اسلامی یعنی شیخ مفید (م413 ق) قاضی عبدالجبار (م415 ق) و ابن حزم اندلسی (م456 ق) را برای دست یافنن به آن دسته از گزاره های یقینی تاریخی که بخشی از باورهای فکری آنها را تشکیل می دهد مورد بررسی قرار دهد. چنین به نظر می رسد که آنان از جهت روش شناسی تاریخی برای دست یابی به تاریخ یقینی به هم نزدیک شده اند اما بر خلاف انتظار، اشکالاتی متوجه هر یک است که راه حل آنان را ناکارآمد می گذارد و این موضوع هم چنان برای گفت وگوی بیشتر و عمیق تر پیش روی تاریخ پژوهان است.
تکوین هویت ایرانی در تاریخ نگاری عهد ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اواخر عهد اشکانی با طرد عناصر فرهنگ یونانی، گام هایی در جهت ایجاد باورهای ملی برداشته شد. ساسانیان با پی جویی میراث بازمانده از کیانیان، تلاش نمودند تا یک باور عمیق ملی در سرزمین های زیر سلطه خود به وجود بیاورند. یکی از وجوه تلاش های ساسانیان در تاریخنگاری تبلور یافت. ایشان تاریخنگاری خود را بر پایه تکوین هویت ملی پایه ریزی نمودند. به نظر می رسد ساسانیان به فراست دریافته بودند ایجاد یک حکومت ملی در تحکیم پایه های قدرت ایشان منشأ اثر است. بدین سبب تلاش کردند تا به ایجاد یک واحد سیاسی به نام «ایران» بپردازند. دین، سرزمین، نژاد و برخی نمادپردازی ها مؤلفه های مورد تأکید ساسانیان بودند که آنها را در تاریخنگاری خود متبلور ساختند. ساسانیان با درک اهمیت تاریخنگاری در ساختن هویت ملی، آن را مایه قوام و ماندگاری هویت ملی نمودند.
مقاله حاضر بر آن است تا با روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای به بررسی تکاپوهای ساسانیان در بازتاب هویت ایرانی و مؤلفه های هویت ملی در تاریخنگاری ساسانیان بپردازد. در این مقاله توجه ساسانیان به هویت ایرانی و کشف مولفه های هویت ملی در تاریخ نوشته های ساسانی وجه همت قرار گرفته است.
جودت پاشا: پیوند تاریخ نگاری و اندیشه سیاسی با مبانی غربی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احمد جودت پاشا، مورخ، حقوق دان و دولتمرد عثمانی در سدة نوزدهم میلادی بود. او به دنبال گسترش اصلاحات به سبک غربی در عثمانی، سر منشأ تحول در تاریخنگاری عثمانی شد، وی، از یک سو، با به کارگیری روش و بینشی جدید، تاریخ نگاریِ نوین عثمانی را بنیان نهاد، و از سوی دیگر، با قرار دادنِ مفهوم دولت به عنوان محورِ تاریخ نگاری، مبانیِ نظریِ اندیشه سیاسی خود را در ضمن تاریخ نگاری به قلم آورد و در تدوین مبانیِ نظریِ اندیشه سیاسی خود، از مبانی نظری دولت و حکومت در اسلام و غرب همزمان بهره برد. نحوه استفاده همزمانِ جودت پاشا از اندیشة سیاسی غربی و اسلامی در مبانی نظریِ اندیشه سیاسی، مسئله پژوهش حاضر است که با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از آثار جودت پاشا و منابع تاریخی آن زمان مورد بررسی قرار گرفته و به پرسش زیر پاسخ داده شده است: جودت پاشا چه پیوندی میان مبانی نظری اسلامی و غربی در مورد منشاءِ دولت برقرار کرده است؟
بررسی و نقد تاریخ نگاری محلی اصفهان از آغاز تا سده هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصفهان در دوره اسلامی تا سدهی هفتم از مراکز تمدنی است که از سنت محلی نگاری قابل توجهی برخوردار بوده است. در این مقاله مکتوبات محلی نگاری اصفهان در دو شاخهی تاریخ نگاری محلی؛ یعنی نگاشتن کتب تاریخ محلی دنیوی و دینی، به لحاظ کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. کتب بازمانده از دستبرد حوادث و همچنین اشارات و نقل قول هایی که از کتب مفقوده، در کتاب های دیگر باقی مانده است، روی هم رفته، مجموعه ای است از آنچه از تاریخنگاری محلی باقی مانده است. با مطالعه و تحلیل این مجموعه، الگوواره ای شکلی و محتوای در هر کدام از دو گونه ی محلی نگاری جلوه گر می شود. با مقایسه مجموعه موجودِ محلی نگاری اصفهان با مجموعه محلی نگاری موجودِ سایر نقاط ایران و با بهره گیری از مدل های مستخرج از آن، می توان به تحلیل چارچوبه محتوایی و ساختاری کتب تاریخ محلی اصفهان اقدام نمود. با استفاده از این تحلیل مشخص شده که هر یک از دو گونه تاریخنگاری محلی اصفهان، ضمن برخورداری از ممیزات و ویژگی های خاص خود، تا حد زیادی تابع سنت محلی نگاری رایج در سایر نقاط ایران است.
تلاش هایی برای بومی سازی مکتب آنال مطالعه ی موردی دیدگاه های استاد علی مظاهری در فصل های میانی کتاب جاده ی ابریشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت فعالیت های گسترده ی استاد علی مظاهری در زمینه ی تلفیق علوم همسایه ی تاریخ و تحقیق در تاریخ اقتصادی ایران به شیوه ای آنالیستی، معرفی وی به عنوان الگوی مطالعه ی میان رشته ای با مرکزیت تاریخ برای رسیدن به گونه ای تاریخ نگاری آنال ایرانی- که امروزه در محافل تاریخ نگاری ایران از جذابیتی برخوردار است- ضروری می نماید. وی که در محافل تاریخ نگاری آنال فرانسه رشد کرده بود، انتقادهای جالبی درباب نظریه ی اروپامحور جاده ی ابریشم مطرح کرده و دربرابر محققانی مانند رنه گروسه، به بازخوانی تاریخ جاده ی ابریشم با محوریت مشرق زمین پرداخته است. او در کتاب جاده ی ابریشم ضمن بازتولید سفرنامه هایی شرقی درباب جاده ی ابریشم، حواشی بسیار سودمند و عالمانه ای بر آن ها نوشته است که پیدایش نوعی مکتب تاریخ نگاری آنالیستی با رنگ وبوی شرقی- ایرانی را نوید می دهد. در مقاله ی حاضر، حواشی مظاهری بر دو سفرنامه ی غیاث الدین نقاش و سیدعلی اکبر خطائی بررسی شده است.