مقالات
حوزه های تخصصی:
چنین گفته شده که تاریخ نگاری محلی ایران– به عنوان جزئی از تاریخ نگاری محلی در تمدن اسلامی– از سدة سوم هجری و به دنبال تغییرات گستردة سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی در نواحی مختلف ایران و با پیشگامی خراسان آغاز شد. اما عموم نویسندگانی که در این زمینه به اظهار نظر پرداخته اند، تک نگاری هایی را که اخباریان مکتب تاریخ نگاری عراق از نیمه سدة دوم هجری به بعد راجع به فتح شهرهای ایران نوشته اند، در کنار چند اثر نوشته شده در خراسان (که آنها نیز از چشم این نویسندگان دور مانده) و در حقیقت اولین تاریخ های محلی شهرها و نواحی ایران به شمار می آیند، نادیده گرفته اند. این مقاله به بررسی نقش اخباریان عراق در آغاز تاریخ نگاری محلی ایران می پردازد.
سامانیان و نقبای حسینی نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر عباسیان، نقابت نهادی سیاسی - دینی با کارکردهای اجتماعی بود. نقابت علویان در نیشابور، کرسی خراسان، از اوایل عصر سامانی به علویان حسینی بنو زُباره محول شده بود، اما امیر نوح بن منصور سامانی(حک. 366-387 ق) این منصب را به یک علوی حسنی انتقال داد که اخلافش نقبای موروثی شهر شدند. پژوهش حاضر با روشن کردن شرایط اقتصادی - اجتماعی نیشابور، به بررسی علل انتخاب اولیه بنو زباره از سوی امرای متقدم سامانی و تجدید نظر امیر نوح در سیاست اسلافش اختصاص دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ناهمخوانی بین تعهدات اجتماعی - مذهبی نقیب و تعهدات سیاسی اش به امرای سامانی که لزوماً با وظایف نظری نقیب همسویی نداشت، موجب آن گردید که انجام وظیفه نقبا بیش از هر چیز تابعی از سیاست سامانیان شود. از این روی هنگامی که ابومحمد یحیی بن محمد الزباری، نقیب اثنی عشری نیشابور، برخلاف سلف زباری اش، اجرای تعهدات اجتماعی - مذهبی و وظایف نقابتی خود را بر پیروی از امیر نوح مقدم داشت، امیر سامانی، ابوجعفر داود بن الحسین الحسنی را به جای او گمارد. ابوجعفر داود و اخلافش پیرو مذهب عامه بودند.
تأثیـر اوضاع سـرزمین دیلم و علویان طبرسـتان بر ظهور آل بویه با تأکید بر پیش زمینه های اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آل بویه از دیلمیان سرزمین دیلمِ(خاص) بودند. اما چون شرایط اقتصادی این منطقه چندان مطلوب نبود، ناچار به مانند نیاکان خود و به واسطة مهارت های نظامی متأثر از شرایط جغرافیایی زادگاه خود، در لباس پیاده نظام به حکومت های گوناگونی همچون علویان طبرستان و زیاریان (در سال های250 تا321ق) پیوستند و بخش مهمی از ساختار نظامی و سیاسی حکومت آنها را شکل دادند. این فرایند نقش مهمی در آشنایی دیلمیان با فضاهای جدیدتر داشت و در نهایت سبب شد حکومت آل بویه پی افکنده شود. تجربة سال ها خدمت در دربار حکومت های پیش گفته به رفتار نسبتاً هوشمندانه تر برخی از امیران آل بویه با عوامل انسانی دخیل در عرصة اقتصاد و استفادة بهتر از توانمندی های طبیعی و اداری در قلمرو نسبتاً گستردة آنان انجامید که در حدود پنجاه سال روبه افزایش بود. دستیابی به سرزمین ها و منابع جدید درآمد و مدیریت نظام کارآمد دیوان سالار در مناطق مرکزی و غربی ایران و عراق موجب شد ساختار اقتصادی آل بویه بر سه مؤلفة کشاورزی، صنعت و بازرگانی استوار شود و پشتوانه دوام حکومت آنان گردد.
طراز در تمدن اسلامی (از تأسیس تا عصر ممالیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمدن اسلامی در دوره شکوفایی و پویایی خویش مؤسسات اجتماعی و اقتصادی متنوعی داشته که یک مورد برجستة آن صنعت نسّاجی بوده است. فعالیت در بخش قابل توجهی از این صنعت تحت نام طراز و تشکیلات مرتبط با آن انجام می گرفته که تقریباً بر اغلب جنبه های زندگی مسلمانان تأثیر داشته است. از آن جمله تولیدات طراز علاوه بر این که تأثیرهای اقتصادی عمده بر جامعة اسلامی می نهاده، به لحاظ اجتماعی وسیاسی نیز جایگاه ممتازی داشته تا جایی که هدایا و خلعت هایی که از سوی حکمرانان و بزرگان به دیگران اعطاء می شده، عمدتاً رداها و پارچه های طراز بوده است. همچنین در این پارچه ها نوشته هایی به صورت زیبا و هنرمندانه نقش می شده که کارکرد رسانه ای- تبلیغی داشته است.
در بحث طراز موضوعات دیگری از قبیل جنبة زیبایی شناختی آن نیز مطرح است. مقاله حاضر پس از بیان مفهوم و منشأ طراز فقط به جایگاه اجتماعی-سیاسی، اقتصادی، و رسانه ای-تبلیغی آن در جامعه اسلامی می پردازد.
بررسی کتاب مفقود مَعالم العِترة النبویه جُنابَذی (د 611)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نویسی اهل سنت در موضوع زندگانی ائمة اطهار(ع)، هم پای شیعیان آغاز شده و پیوسته استمرار داشته است. سیر تطور این جریان که به تناسب تغییرات فرهنگی جهان اسلام فراز و فرود داشته، نیازمند بررسی های جدی است. این مقاله صرف نظر از پرداختن به مباحثی مانند چرایی، چگونگی و بستر تولید این نوشته ها، درصدد است به صورت موردی، کتاب مفقود و کمتر شناخته شدة معالم العتره النبویه جُنابَذی، دانشمند سنی مذهب قرن ششم، را بررسی کند. اکثر گزارش های کتاب جنابذی به کتاب کشف الغمه فی معرفة الائمه اربلی (د. 692) دانشمند معتبر شیعی مذهب، راه یافته است. تاریخ نگاری جنابذی و جایگاه وی در منابع بعدی، در این مقاله بررسی شده است تا فضای روشن تری از تأثیر متقابل تأثر منابع شیعی و اهل سنت به دست آید.
جایگاه خوشنویسی و خوشنویسان در جامعه عصر تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ ایران پس از اسلام، سده 9 ق را که مقارن با دوران حاکمیت تیموریان بر این سرزمین است می توان عصر رشد و شکوفایی انواع شاخه های هنری نظیر نقاشی، معماری، تذهیب، کتاب آرایی و موسیقی دانست. در زمینه خوشنویسی نیز رواج و تکامل خطوط مانند نستعلیق و تعلیق علاوه بر رونق بازار این هنر باعث شد تا خوشنویسی با فرهنگ ایرانی همگونی پایداری برقرار سازد. کارکردهای متعدد و مفید خوشنویسان و جایگاه قابل احترام آنان در جامعه عصر تیموری، قشرهای فرودست را نیز به سمت فراگیری این هنر در درون نهادهایی که به امر آموزش خوشنویسی می پرداختند، سوق داد. از جمله کارکردهای سیاسی این قشرها می توان به فتحنامه نویسی، نوشتن مناشیر شاهانه و تأثیر هنر آنان در روابط بین المللی تیموریان اشاره نمود که در جایگاه دبیر و منشی به ایفای این وظایف می پرداختند. آموزش خوشنویسی، تربیت فنی و اخلاقی هنرآموزان، ترویج فرهنگ هنردوستی، تولید محصولات فرهنگی، و القای ارزشهای دینی به ویژه در قالب مذهب تشیع ازجمله کارکردهای فرهنگی آنان بودند. علاوه بر این ها خوشنویسان به مثابه یک صنف اجتماعی و در درون کارگاه های هنری، پاسخگوی سفارش های مردمی اعم از نگارش سنگ قبر، نوشتن قباله ها و سجلّات و انشای نامه ها بودند. آموزش این هنر در درون نهادهایی همچون کتابخانه ها، مدارس، هنرستان ها، دبیرستان ها، دارالانشاها و مکتب ها صورت می گرفت.
تحقیق حـاضر سعی در تبیین کارکردهـا و جایگـاه خوشنویسی وخوشنویسان و نهادها و مراکز مهم پرورش این هنر نظیر تبریز و شیراز و هرات با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر اسناد خطی و منابع کتابخانه ای دارد.
نقش زیاد بن عبید در تکمیل تشکیلات اداری امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیاد بن عبید به عنوان یکی از چهار داهی عرب نقش بسیار مؤثری در تحکیم پایه های خلافت اموی داشت. او که فرزند عبید، غلام رومی حارث بن کلدة ثقفی و سمیه، کنیز بدنام او بود، پس از استلحاقش به ابوسفیان در سال 44ق در خدمت معاویه قرار گرفت و یک سال بعد به امارت بصره منصوب شد. روش مدیریت زیاد و ویژگی های شخصیتی او موجب شد تا در سال 51ق امارت کوفه نیز از سوی معاویه به او واگذار شود. زیاد که سه دهه در دستگاه والیان بصره و سپس در مسند ولایت فارس تجربه های بسیاری اندوخته بود، این بار به عنوان نخستین حاکم همه عراق به اقداماتی دست زد که در تکمیل تشکیلات اداری امویان قابل توجه است. اصلاح دیوان عطاء بصره و کوفه، تنظیم امور مالی و مالیاتی، تشکیل و تکمیل دیوان های استیفا و خاتم، سازمان دهی دیدارهای خلیفه با مردم، کوچاندن عرب ها به خراسان و تنظیمات اداری در این ولایت از جملة آن هاست.