فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۹۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش، بررسی تاثیر آموزش سواد رسانه ای مبتنی بر آیات قرآن و مولفه های مدل EC بر باورهای فراشناختی دانش آموزان بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم شهرستان فراهان که در سال تحصیلی 1399-1398 مشغول به تحصیل بودند تشکیل می دهد. روش نمونه گیری از نوع در دسترس و از تنها مدرسه دخترانه متوسطه اول شهر فرمهین سه کلاس انتخاب و دانش آموزان این کلاس ها به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش اول، آموزش سواد رسانه ای مبتنی بر آیات قرآن کریم؛ آزمایش دوم آموزش سواد رسانه ای در چارچوب مولفه های مدل EC و گروه کنترل تحت آموزش های رایج قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و کاترایت-هاتون با پایایی 91/0 و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و ضریب اتا استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر وجود تفاوت معنی دار (001/0(p< در دو گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود اما شاخص اندازه اثر (ضریب اتا) به دست آمده حاکی از این است که آموزش سواد رسانه ای مبتنی بر آیات قرآن 3/54 و آموزش سواد رسانه ای در چارچوب مدل EC 8/32 از میزان باورهای فراشناختی دانش آموزان را ارتقاء می دهد. در نتیجه می توان گفت آموزش سواد رسانه ای در چارچوب آیات قرآن کریم می تواند باورهای فراشناختی دانش آموزان را به میزان قابل ملاحظه ای ارتقاء بخشد.
راهبردهای مواجهه با آسیب های مصرف رسانه های اجتماعی برای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر شکل گیری جامعه شبکه ای، ماهیت ارتباطات دستخوش تحول شده است و این تغییرات به ویژه با گسترش رسانه های اجتماعی، بر خانواده نیز تاثیرات مثبت و منفی گذاشته است. در حالی که باید برای استفاده حداکثری از فرصت های رسانه های اجتماعی بهره گرفت، نباید از آسیب های احتمالی آن برای خانواده نیز غافل شد. بنابراین، شناسایی راهبردهای مواجهه با آسیب های ناشی از مصرف رسانه های اجتماعی، هدف این مقاله تعریف شده است. برای نیل به این هدف دو گام برداشته شد. در گام نخست، با 25 تن از اعضای خانواده های منتخب، مصاحبه شد. نتیجه، شناسایی 116 کد منحصر به فرد بود که در 13 مقوله و 6 محور اصلیِ «شکاف افکنی»، «سلب آرامش روحی»، «قیاس نابجا»، «دسترسی به اطلاعات نامتناسب»، «اتلاف وقت اعضای خانواده» و «افزایش امکان ارتباط با جنس مخالف» جای گرفت. در گام دوم به منظور دستیابی به اجماع نخبگانی در خصوص راهبردها، با استخراج پرسش هایی از مرحله قبل، به کمک نمونه گیری هدف مند با 14 نفر از نخبگان 4 گروه «اساتید ارتباطات»، «مدیران رسانه»، «کارشناسان خانواده» و «فعالان شبکه های اجتماعی» در قالب پنل دلفی در دو مرحله مصاحبه انجام شد. دستیابی به 41 راهبرد رسانه ای، نتیجه این فرآیند بود. این راهبردها در 7 محور «استقلال یا جایگزین سازی»، «ایمن سازی»، «توانمندسازی مخاطب»، «مرجعیت بخشی به خانواده»، «اقناع مخاطب»، «روشنگری» و «نفی مصرف گرایی» قرار گرفت.
مؤلفه های گفتمانی موافق و مخالف قصاص در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تأکید بر شرعی سازی قوانین، قصاص برای نخستین بار در لایحه حدود، قصاص و مقررات آن به عنوان یکی از مجازات های قانونی در سپهر حقوق جنایی ایران به رسمیت شناخته شد. ظهور قصاص در حقوق ایران، موجب شکل گیری نزاع های دینی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری شد و دو گفتمان معارض را در خصوص اجرا یا عدم اجرای آن به وجود آورد. با توجه به اهمیت قصاص و شکل گیری مباحث آن در قلمروهای مختلف اجتماعی، ادبیات سینمایی ایران نیز در فیلم های جنایی به این مسئله توجه کرده است. با توجه به نقش رسانه ها در شکل دهی افکار عمومی در پهنه مسائل حقوقی، این پژوهش درصدد است تا با استفاده از روش گفتمانی- تاریخی روث وُداک و با تأکید بر برش های تاریخی، مذهبی و سیاسی ایران، فیلم های «شهر زیبا»، «دل خون»، «چهارشنبه»، «لانتوری»، «جمشیدیه» و «شنای پروانه» را از حیث بازنمایی قصاص، توصیف، تحلیل و واکاوی کند. بر اساس یافته های این پژوهش، فیلم های مورد مطالعه با اتخاذ یک رویکرد ادله محور و منطق استدلالی درصدد بیان دیدگاه های مخالفان و موافقان قصاص هستند. لذا، کارگردانان آثار سینمایی هم سو با طرفداران این دو گفتمان، با تمرکز بر بافت های موقعیتی و برخی مبانی مشترک هم چون زمینه های دینی، اجتماعی و حقوقی، پیامدهای اجرا یا عدم اجرای قصاص را مورد تأکید قرار می دهند. با وجود این، ارزیابی کلی فیلم های مورد مطالعه نشان می دهد که کارگردانان با درک هژمونی گفتمان شرعی به جای تأکید بر حذف قصاص به برخی راهبردهای جایگزین هم چون گسترش فرهنگ گذشت و رشد صلح و سازش توجه کرده اند.
میزان و چگونگی هم فرهنگی دانش آموختگان مدارس اسلامی و سایر مدارس شهر تهران: با تأکید بر عوامل رسانه و مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، شناخت میزان و چگونگی هم فرهنگی (ارزش ها و هنجارهای اجتماعی و الگوهای رفتاری) دانش آموختگان مدارس اسلامی و سایر مدارس (دولتی و غیردولتی) شهر تهران و تاثیر عوامل رسانه و مدرسه بر آن است. روش این پژوهش، پیمایشی می باشد؛ برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه برخط محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مدارس اسلامی و سایر مدارس شهر تهران که در سه سال اخیر از دبیرستان و هنرستان دانش آموخته شده اند (80 هزار نفر) بودند که با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 385 نفر دانش آموخته مدارس اسلامی و نیز 384 نفر از دانش آموختگان سایر مدارس شهر تهران، مجموعا 769 نفر مورد آزمون قرار گرفتند. اعتبار پژوهش با روش های صوری نظر خبرگان و اعتبار سازه با روش تحلیل عاملی تاییدی و با نرم افزار AMOS محاسبه شد و مورد تایید قرار گرفت؛ آلفای کرونباخ متغیرها بیشتر از 0.9 برآوردشد که پایایی بالای تحقیق را نشان می دهد. نتایج تحقیق با استفاده از آزمون t با نرم افزار SPSS نشان می دهد که دانش آموختگان مدارس اسلامی، نسبت به دانش آموختگان سایر مدارس شهر تهران، از هم فرهنگی (تشابه در ارزش ها و هنجارهای اجتماعی و الگوهای رفتاری) بیشتری برخوردار هستند. یافته های تبیینی تحقیق در قالب الگوی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار AMOS نشان داد، عوامل «مدرسه» و «رسانه های جمعی» بر هم فرهنگی دانش آموختگان مدارس اسلامی اثر دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد متغیرهای مستقل یادشده، 47 درصد از واریانس متغیر وابسته (هم فرهنگی) را تبیین می کند.
ضرورت آموزش شیوه ها و مهارت های گفت وگوی ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روزگار ما با وجود جنگ های عقیدتی، مهاجرت و جهانی شدن، گفت وگو پدیده ای اجتناب ناپذیر است. در مقام مقایسه، در جهان غرب، مسیحیان شخصیت اصلی گفت وگوی بین دینی هستند و روحانیون مسیحی تکنیک ها و روش های آن را فرا می گیرند؛ درحالی که مسلمانان که مهم ترین هدف گفت وگوی مسیحیان هستند، کمتر به آموزش روش ها و فنون گفت وگوی بین ادیان در آموزشگاه های خود می پردازند. مسئله اصلی این مقاله آن است که دانشگاه چه نسبتی با موضوع گفت وگوی ادیان دارد؟ آیا انتظار نقش آفرینی دانشگاه در این زمینه با رسالت دانشگاه مغایر است یا بالعکس؟ دانشگاه با چه سازوکاری می تواند به این موضوع بپردازد تا نتایج در خوری به دست آورد؟ زیربنای این آموزش باید دانش تحول گرا، اخلاق محور و ارزش بنیان باشد. این دانش در وهله نخست موجب شناخت ارزش ها و اهداف ادیان و در گام بعدی، موجب احترام به ویژگی های فرهنگی و اجتماعی سنت های دینی مختلف می شود. برنامه ریزی راهبردی برای آموزش گفت وگوی ادیان، رسالت دانشگاهی است که در پی حقیقت، صلح و رفاه اجتماعی از طریق آموزش و پژوهش است. این مقاله متکفّل تبیین ضرورت آموزش گفت وگوی ادیان در دانشگاه به شیوه تحلیلی و توصیفی است.
بررسی دلالت های ارتباطی غیرکلامی حالات مختلف بدن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم به عنوان کامل ترین پیام و برنامه الهی در حوزه ارتباطات انسانی از ظرفیت دلالت های غیرکلامی به شکل کلی و حالات و حرکات بدن به طور خاص غافل نبوده است و با پرداختن به ترسیم ابعاد غیرکلامی انواع ارتباطات انسانی، سبب تعمیق و تکمیل پیام مورد نظر شده است. سیر مطالعاتی طی این پژوهش ما را به درک و فهم جدیدی از آیات قرآن کریم و تنظیم آیات مرتبط جهت ترسیم چهارچوب نظری مطلوب ارتباطات غیرکلامی از منظر قرآن کریم رسانده است. این پژوهش با شیوه استقرایی آیات در قرآن کریم و مطالعه و تحلیل کتابخانه ای صورت پذیرفته است. رویکرد این مقاله، مطالعه میان رشته ای و تطبیقی ارتباطات غیرکلامی در دو گستره علوم ارتباطات و قرآن کریم است. همچنین این مقاله سعی دارد چهارچوب مطلوب ارتباطی برای ساحت غیرکلامی انسان را با استفاده از قرآن کریم که مبتنی بر وحی است، ترسیم کند. بررسی دلالت های ارتباطی حالات بدن در قرآن که بدون قید زمان و مکان و برای همه انسان ها بیان شده است، نشانگر این نکته است که دلالت ها و نمودهای یادشده عموماً فطری هستند؛ چراکه علم ارتباطات به این دلالت های حرکتی و غیرکلامی اشاره کرده است و معنایی را برشمرده است که غالباً همان معنا را آیات قرآن بیان کرده است. بدن دارای حرکات و نمودهای مختلف حرکتی است که هرکدام از آن ها معنایی را بیان می کنند؛ پس نمی توان آن ها را محدود به چند حرکت دانست و همچنین هرکدام با توجه به فضای زمانی و مکانی، معانی مختلفی به خود می گیرند.
مطالعه ای نئوفرمالیستی بر نمایش لحظه معجزه در سینما از دیدگاه مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانایی سینما در به تصویر کشیدن تصاویر ماورایی و متافیزیکی سبب شده است سینما و دین از ابتدای تاریخ سینما رابطه نزدیکی با یکدیگر داشته باشند. معجزه به عنوان یکی از ارکان اصلی ادیان آسمانی در اثبات گفتار پیامبران و نیز راهی برای ایمان به خدا، از طریق این قابلیت سینما به نمایش درآمده است. این پژوهش با تعریف معجزه از دیدگاه مسیحیت و نیز یافتن سه عامل مشترک برای شناخت لحظه معجزه یعنی چیستی قانون طبیعت، چیستی نقض قانون طبیعت و عامل معجزه، در تلاش بوده است تا چگونگی نمایش این مفاهیم را در سینما مشخص کند. در این راستا با انجام تحلیلی نئوفرمالیستی در فیلم های «اردت» و «مسیر سبز» برای نمونه پژوهش، نمایش لحظه معجزه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد عواملی که شناخت لحظه معجزه را ممکن می کنند، در المان های سبکی و فرمی سینما نیز قابل تشخیص هستند و این المان ها به هنگام وقوع معجزه دچار دگرگونی در ساختار خود می شوند.
الگوی تعیین مسائل در فرآیندِ خط مشی گذاریِ سازمان هایِ فرهنگیِ بخشِ عمومی مطالعه موردی: سازمان فرهنگی، اجتماعی، ورزشی شهرداری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله عبارت است از تفاوتی که میان وضع موجود و وضع مطلوب امور وجود دارد. امّا اساساً چه اتفاقی رخ می دهد که ما در مواجهه با یک پدیده می گوییم این «مسئله » ی ماست؟ چه می شود که وقتی ما به چیزی نگاه می کنیم جرقه ای در ذهنمان ایجاد می کند که این جرقه برای فرد دیگری که به همان چیز نگاه می کند ایجاد نمی شود. آن چه بارقه های مسئله شناسانه را در ذهن ها ایجاد می کند «نظریه» است. هر نظریه ی فرهنگی یک معیار و هدف کلیدی به نام وضعیت مطلوب دارد و این وضعیت مطلوب را می تواند حدود و ثغور منافع، ایدئولوژی ها، نیازها وخواسته های فردی و اجتماعی تعریف و ترسیم نماید و آن چه که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مانع تحقق این وضعیت مطلوب می شود را «مسئله ی فرهنگی» می گویند. بنابراین این وضعیت مطلوب است که مشخص می کند چه چیزی مشکل و مسئله هست و چه چیزی مشکل و مسئله نیست. سوال اصلی این تحقیق این است که در جمهوری اسلامی ایران چه الگو یا مدل هایی برای شناخت مسائل در حوزه ی فرهنگ وجود دارد، چرا که بررسی الگوی مسئله شناسی در هر جامعه، مبیّن نوع نگاه به مسائل در یک نظام مبتنی بر نظریه فرهنگی خاص می باشد. مطالعه ادبیات علمی کشور، فقدان بررسی های نظری و در عین حال ناظر به عمل و واقعیت در زمینه ی مسئله شناسی فرهنگی را نشان می دهد و یک موضوع و یا رخداد فرهنگی بیش از آن که از دریچه ی یک الگوی دقیق رد شود و به مسأله ی فرهنگی تبدیل شود، از دالان برداشت ها و علایق شخصی فرد خط مشی گذار می گذرد و شکل مسأله ی فرهنگی به خود می گیرد. بدین منظور، این تحقیق با مطالعه موردی یکی از سازمان های فرهنگی بخش عمومی کشور و با استفاده از روش تحلیل مضمون، نمونه ای از الگوی مفهومی مسئله شناسی را پیشنهاد داده است. این الگوی سه وجهی نشان می دهد در این سازمان فرهنگی نوع نگاه به مسائل فرهنگی چگونه شکل می گیرد.
اجتماع گیم نت های ایرانی؛ ویژگی ها، امکانات و کارکردهای ارتباطاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازی های ویدئویی و رایانه ای امروزه در حالی صنعت سینمای هالیوود را پشت سرگذاشته اند، که عرصه تحولات عظیمی بوده و روز به روز میزان حضور و اثرگذاری آن ها در جامعه جهانی افزایش می یابد و بنابر نظر بالستروف عصر کنونی را باید عصر بازی نامید. از سوی دیگر، اجتماعاتی که در مسیر رشد فناوری بازی های رایانه ای در جوامع و فرهنگ های مختلف از جمله کشور ایران پدید آمده اند، به مثابه یک اجتماع دارای چنان جذابیتی برای مطالعه و شناخت هستند که بایستی میدان رسانه ای حاصل حضور این رسانه جدید، مورد توجه ارتباط پژوهان و پژوهشگران اجتماعی قرار بگیرد. لذا این مقاله در تلاش است تا به این پرسش پاسخ دهد که گیم نت ها در جامعه ایرانی به عنوان یک میدان رسانه ای و ارتباطی، دارای چه ویژگی هایی هستند و از چه کارکردهای ارتباطی در منظر کاربران این بازی ها برخوردارند، و چه امکاناتی در اختیار گیمرها و کنشگران این میدان رسانه ای قرار می دهند؟. بنابراین، برای پاسخ بدین پرسش ها، محقق متکی بر روش مشاهده مشارکتی 35 گیم نت شهر تهران را با نمونه گیری خوشه ای مورد مشاهده قرار داد و در کنار 53 مصاحبه نیمه ساختمند با کاربران این گیم نت ها و یادداشت ها و تصاویر تهیه شده توسط مشاهده گران و نیز مراجعه به صفحات مجازی این اجتماعات، داده های حاصل شده را به کمک روش تحلیل مضمون و بر اساس مدل ولکات تجزیه و تحلیل نمود. در نتیجه، 10 گونه گیم نت مبتنی بر مکان، معماری و امکانات در تهران شناسایی شد، علاوه بر این ویژگی های گیم نت ها مبتنی بر کاربران و نیز پروتکل ها و هنجارهای حاکم بر آن ها نیز احصا شدند و کارکردهایی چون، گسترش ارتباطات گروهی و درون گروهی، شخصی سازی ارتباطات، سطحی شدن و کم عمق شدن ارتباطات گروهی، تقویت ارتباطات در سطح محلات را رقم می زنند، و همچنین حداقل 12 نوع امکان را نیز در اختیار گیمرها و متصدیان این اجتماعات قرار می دهند. علاوه بر این نتایج، این مقاله برای نخستین بار مروری تاریخی بر روند تحولات گیم نت ها را در جامعه ایرانی، و در کنار پیشنهادهایی برای سیاست گذاران این عرصه ارائه می دهد که در نوع خود قابل توجه است.
نقش هفت نظریۀ تأثیرگذار علوم اجتماعی و علوم سیاسی در فرآیند اقناع رسانه ای بین المللی گروه های تروریستی (مطالعۀ موردی: داعش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله اصلی این پژوهش، خلاء نظری موجود در تحقیقات پیرامون روش جذب گروه های تروریستی است. داده ها از طریق روش های گردآوری اسناد و مدارک کتابخانه ای و با بهره گیری از هوشمندی منبع باز جمع آوری شده اند. ابتدا با روش «مطالعه موردی» و روش نمونه گیری «گلوله برفی» 124 نفر از اعضای اروپایی داعش مورد مطالعه قرار گرفته و برای هرکدام پروفایل جداگانه ساخته شد. سپس 7 نظریه مطرح علوم اجتماعی و علوم سیاسی «هویت مقاومت کاستلز، ذهن بی خانمان پیتر برگر، کنترل ذهن آدورنو و مارکوزه، شستشوی مغزی ادگار شاین، کاپلان و سادوک، محرومیت نسبی تد رابرت گر، از خودبیگانگی یا الیناسیون مارکس و حاد واقعیت ژان بودریار» با شاخص های «فنون اقناع رسانه ای»، «طریق جذب» و «دلیل جذب» اروپایی های جذب شده توسط این گروه تروریستی تطبیق داده شد. دلیل انتخاب این هفت نظریه «هویتی – رفتاری- رسانه ای» استخراج مستمر کدها و مشاهده روندی تکرارپذیر بود که در پروفایل این افراد مشاهده گردید. هر 7 نظریه با قوت و ضعف هایی تایید شدند. سه نظریه «هویت مقاومت»، «شستشوی مغزی» و «حادواقعیت» نظریه های اصلی این پژوهش تلقی می شوند که با درصد بالایی اثبات شده و می توانند چراغ راه پژوهش های بعدی باشند. دو نظریه «ذهن بی خانمان» و «کنترل ذهن» نیز تقریبا بیش از نیمی از موارد مطالعه را در بر گرفته اند و گاه «سیگنال ضعیف» و گاهی دیگر «هشدار زودهنگام» نسبت به جوامع مسلمانان و شهروندان درجه دو اروپایی محسوب می شوند. از بین 14 فن اقناع 5 فن «تطمیع»، «برجسته سازی»، «همراهی با جماعت»، «اغراق» و «تداعی» بالاترین رتبه را در فرایند اقناع و جذب نیروی داعش به خود اختصاص داده اند. ترکیب برنده اول «همراهی با جماعت، تطمیع، برجسته سازی، اغراق» بوده است. ترکیب «تداعی، تطمیع، اغراق، برجسته سازی» درجایگاه دوم و ترکیب «همراهی با جماعت، تطمیع، اغراق، مقایسه، برجسته سازی» در جایگاه سوم می ایستند. بنا به یافته های این تحقیق، داعشی ها در استفاده از فنون اقناعی «تکرار»، «ترس»، «نمادها»، «ترین ها» و «طنز» موفق عمل نکرده اند.
الگوی عرفان مبارزه جو در اندیشه شهید مصطفی چمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امکان جمع عرفان و مبارزه و رسیدن به معرفت از طریق مبارزه اجتماعی، از مسائل مناقشه برانگیز در طول قرن ها بوده است؛ به ویژه آنکه تصور رایج، جمع ناپذیری این دو را بازنمایی می کند. بسیاری عرفا و متصوفه گوشه گیرانه زیسته اند و از عرصه جامعه کناره گرفته اند، اما در دوران پس از انقلاب اسلامی، نمونه هایی پدید آمد که در برابر سیره رایج عرفا و متصوفه ایستاد؛ بین مبارزه و عرفان جمع کرد و از طریق مبارزه به عرفان و لقاءالله رسید نه با گوشه نشینی و عزلت. شهید دکتر مصطفی چمران یکی از این نمونه هاست. این پژوهش به دنبال تبیین تفاوت این دو نوع نگاه به عرفان و بررسی الگوی عرفان تکلیف محورِ مبارزه جو در اندیشه شهید مصطفی چمران از طریق بررسی اسنادی اندیشه اوست. در این چهارچوب، عرفان مبارزه جو با محوریت مبارزه، فداکاری و گذشتن از خود در برابر عرفان پرهیز، گریز و گوشه گیری قرار دارد. عارف در این نگاه، در نتیجه تلاش برای تحقق اراده الهی و رفع موانع مقابل اراده خدا از خود گذر کرده و با ملکه شجاعت بر شهوت خویش فائق می آید. در عرصه مبارزه نیز رحمت او بر غضبش حاکم شده و مبارزه اش رنگ و بوی رحمانی و الهی می گیرد؛ در آنِ واحد هم خودسازی و هم جامعه سازی می کند و به لقاءالله می رسد.
رابطه انسان و موجودات فرا طبیعی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از شخصیت های حاضر در اسطوره های جهان، موجوداتی شگفت انگیز و فرا طبیعی اند که با قدرت های خارق العاده و غیرطبیعی خود با انسانِ زمان در ارتباط اند و اصولاً وجود آنان یکی از ویژگی های اصلی اساطیر و سببِ جذابیت شان برای مخاطبان است. این موجودات فرا طبیعی در اسطوره ها و حماسه های ایران نیز دیده می شوند. جهان بینی ثنویت که از باور های ادیان بین النهرینی و برخی از ادیان قوم هند و ایرانی است، باعث شده است تا با تقسیم موجودات فرا طبیعی در اساطیر ایران به دو گروه اهورایی و اهریمنی، هریک در ارتباط با انسان نقش خاصی ایفا کنند و با تغییراتی در جریان گذر از اسطوره به حماسه، در شاهنامه نیز راه یابند. بررسی نقش و خویشکاری این موجودات در ارتباط با انسان در شاهنامه برای روشن شدن زوایایی از باور ها و آیین های ایرانیان پیش از اسلام، امری ضروری و مهم است و ما در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی رابطه انسان را با موجودات فراطبیعی در شاهنامه بررسی و تبیین کرده ایم. در شاهنامه، بسیاری از ایزدان گذشته از مقام خود تنزّل کرده و در قالب شاهان یا پهلوانان نیک و بد مجسّم می شوند. در شاهنامه، اهورا مزدا (یزدان) خدای یگانه و آفریننده نیک و بد است و سروش، سیمرغ و اسرافیل از دیگر موجودات اهورایی اند که در خدمت انسان و یاریگر اویند. همچنین اهریمن، دیو، اژدها، پری و یأجوج و مأجوج جزء موجودات اهریمنی هستند که پیوسته در صدد دشمنی، نبرد و آسیب زدن به انسان برمی آیند.
رابطه سواد رسانه ای و هوش اجتماعی کاربران شبکه های اجتماعی مجازی (مورد مطالعه: دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سواد رسانه ای و هوش اجتماعی کاربران شبکه های اجتماعی، میان دانش آموزانِ دوره دوم دبیرستان شهر تهران به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، دانش آموزان دوره دوم متوسطه مناطق مختلف شهر تهران شامل 3000 نفر است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران حدود 300 نفر برآورد شده و شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای است. روش پژوهش، پیمایش و ابزار اندازه گیری پرسش نامه است. پرسش نامه ترکیبی از سه بخش اساسی است: بخش نخست شامل گویه هایی برای سنجش اطلاعات مربوط به میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی، بخش دوم پرسش نامه سواد رسانه ای (فلسفی، 1393) و بخش سوم پرسش نامه استاندارد هوش اجتماعی آنگ تون تت (۲۰۰۸) برای سنجش متغیرهای پژوهش است. یافته ها نشان می دهد هوش اجتماعی دانش آموزان با سطح سواد رسانه ای آنان متأثر از میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، رابطه دارد. همچنین بین ابعاد سواد رسانه ای به جز بُعد احساسی با میزان استفاده از شبکه اجتماعی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد و بیشترین همبستگی متعلق به رابطه بین بُعد زیبایی شناسی و میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی است. کمترین همبستگی نیز متعلق به رابطه بُعد ادراکی، با میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی است. بین ابعاد هوش اجتماعی با میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی رابطه معنی دار وجود دارد. این رابطه برای سه بُعد همدلی، اجتماعی شدن و مذاکره، گفت و گو و شنیدن فعال، با میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی مثبت است؛ بدین معنی که این سه بُعد با افزایش میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بهبود می یابند.
دلالت های تربیت اجتماعی اسلامی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی ایران با توجه به مبانی فلسفه میان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین دلالت های تربیت اجتماعی اسلامی با توجه به مبانی فلسفه میان فرهنگی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی ایران انجام شده است. پژوهش از نظر ماهیت، کیفی و از نظر هدف کاربردی است. جهت استخراج مبانی فلسفه میان فرهنگی، از روش توصیف و تحلیل مبانی نظری و مصاحبه های با صاحب نظران فلسفه میان فرهنگی استفاده شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش در این قسمت، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. بدین منظور، نمونه مورد نظر به صورت هدفمند از میان شش نفر از صاحب نظران فلسفه میان فرهنگی که دارای کتاب و مقاله در این زمینه بودند، انتخاب شد. برای پاسخ به پرسش دلالت های تربیتی، از روش تحلیلی استنتاجی استفاده شد. یافته ها نشان داد، مبانی فلسفه میان فرهنگی در بحث هستی شناسی شامل دو مؤلفه ساختار متحول و متکثر هستی، و معنای متکثر زندگی؛ در بحث معرفت شناسی شامل چهار مؤلفه منتشر بودن حقیقت، خودشناسی و دیگرشناسی، مفاهمه از طریق گفت وگوی مبتنی بر استدلال، و برخورداری از ساحتی کثرت گرایانه؛ و در بحث مبانی انسان شناسی آن شامل چهار مؤلفه پیوستگی انسان با طبیعت، اجتماعی بودن انسان، برخورداری انسان از آزادی و مسئولیت اجتماعی، و برخورداری ذاتی انسان از فکر و فلسفه؛ و در نهایت در مبحث ارزش شناسی دربرگیرنده چهار مؤلفه برخورداری از ساحتی نسبی گرایانه، برخورداری از ساحتی کثرت گرایانه، برخورداری از ساحتی استکبارستیزانه، و برخورداری از ساحتی زیبایی شناسانه است. مبانی فلسفه میان فرهنگی که مورد تأیید اسلام نیز بودند، شامل هشت مبنای اجتماعی بودن انسان، مسئولیت پذیری اجتماعی، عدالت، استکبارستیزی، رواداری، اندیشه ورزی، تفاهم، و گفت وگوست که دلالت های تربیتی در سه حیطه اهداف، اصول و روش ها براساس آن ها استخراج شدند.
ارزیابی برنامه تربیتی پدیده اربعین بر پایه تجارب زیسته زائران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مطالعه حاضر، ارزیابی پدیده مستمر راهپیمایی اربعین، به منظور کمک به برنامه ریزان این سفر در راستای ارتقای سطح نتایج است و هدف عملیاتی این پژوهش، کاوش در تجارب زیسته زائران از حیث رضایت از سفر اربعین و نیز دستاوردهای سفر بوده است. در این مطالعه ارزیابانه، براساس مدل کرک پاتریک، با روش نمونه گیریِ «موردی معمولی»، با 50 زائر شهر مقدس کربلا، که حداقل یک بار در پیاده روی سفر اربعین حضور داشتند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها به روش کدگذاری استراوس و کوربین، طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی، انجام شد. در طی این پژوهش که با روش پدیدارشناسی صورت پذیرفت، 831 مفهوم کشف گردید که براساس معنا، ماهیت، ارتباط و تناسب مفهومی، در قالب 47 مقوله جای گرفت. نتایج نهایی نیز، تحت هفت مضمون «واقعیت کمبود امکانات رفاهی»، «تألمات روحی»، «پذیرش ناملایمات»؛ «حیرت افزایی در زائران»، «پرورش بینشی نگرشی»، «رشد اخلاقی معنوی» و «آثار مطلوب اجتماعی»، در دو فرامضمون «رنج شیرین» و «رستن روح» جای داده شدند و مضمون هشتم با عنوان «سیاحتی نگری به سفر اربعین» نیز، فرعی تلقی شد. فرامضمون رنج شیرین، شامل سطح اول مدل ارزشیابی پاتریک (واکنش) گردید و فرامضمون رستن روح نیز، سطوح دوم الی چهارم (یادگیری، رفتار و نتایج اجتماعی) ارزشیابی مدل پاتریک را در بر گرفت. براساس مدل استفاده شده، واکنش به سفر بسیار خوب و نتایج سفر در لایه یادگیری خوب و در لایه رفتار، نسبتاً خوب برآورد می شود. ضمناً نشانه هایی از نتایج اجتماعی مثبت برای جهان اسلام وجود دارد که نیازمند کاوش بیشتری است.
از دین ورزی شادمانه و عید محور تا دینداریِ سوگوارانه و شخص محور (سیر تحولات بازنمایی آئین های دینی در مطبوعات سده ی اخیر تهران؛ مطالعه ی موردی: روزنامه اطلاعات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با بازخوانی اخبار مناسبت های اسلامیِ روزنامه های صد سال گذشته ی تهران (با محوریت روزنامه اطلاعات)، آئین های دینیِ بازنمایی شده مورد تمام شماری قرار گرفته و در دو دسته شادمانه و سوگوارانه تقسیم شده اند. تلاش شده است تا با رویکردی کمّی، سیر تحولات آن ها در قرن اخیر، از لحاظ فراوانی و ارزش خبری نشان داده شود. براین اساس بیان گردیده است که در دهه های اولیه (منطبق با دوران پهلوی)، دین ورزیِ ارائه شده در روزنامه، کفه ی شادمانه ی سنگین تری دارد و بیشتر بر محوریت «اعیاد» می چرخد؛ در جنبه ی سوگ نیز اکثرِ آئین ها بر شهادت و مصیبت «پنج تن اهل بیت» متمرکز است و از تنوع پایینی برخوردار است. این شکاف میان آئین های شادمانه و سوگوارانه در سال های میانه ی سده (منطبق با دوران انقلاب)، با رشد بازنمایی مناسک سوگ محور به حداقل می رسد. در نیمه دوم سده (منطبق با دوران جمهوری اسلامی) همراه با افزایش شدید فراوانی اخبار مناسبتی و متکثر شدن موضوعات آن به طور کلی، آئین های سوگوارانه رشد بسیار زیادی پیدا کرده، متنوع تر شده و در دهه پایانی بر فضای دینداری غلبه کامل پیدا می کنند. در حالی که در دو دهه ی پایانیِ قرن، اخبار شادمانه دچار افول می شود. این افزایش در بعد سوگواری، خودش را در رشد بازنماییِ مصیبت «دیگرمعصومین»(به غیر از پنج تن) و اشخاص «غیرمعصوم» نشان می دهد. از جنبه ی شادمانه نیز در این دوران با رشد شدید میلادها، عید محوری به «میلاد محوری» تغییر حالت داده و بازنمایی میلاد اشخاص «غیرمعصوم» پررنگ می شود. به طور خلاصه، می توان گفت دین ورزیِ بازنمایی شده در روزنامه های سده، با حالت «شادمانه و عید محور» آغاز شده و در پایان قرن شکل «سوگوارانه و شخص محور» به خود می گیرد.
ارائه الگوی مدیریت خلاقیت با رویکرد سرمایه اجتماعی در صدا و سیمای محلی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت خلاقیت با رویکرد سرمایه اجتماعی در صدا و سیمای محلی اصفهان و در چارچوب راهبرد پژوهش کیفی با استفاده از رویکرد نظریه زمینه ای استراوس-کوربین انجام گردید. بر مبنای اصل اشباع نظری از تعداد 12 نفر از صاحب نظران حوزه موردمطالعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. برای سنجش اعتبار داده ها از ممیزان بیرونی استفاده شد. تجزیه و تحلیل به صورت استقرایی و با کدگذاری باز و محوری انجام گرفت. نتایج در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علّی (مخاطب فعال مصرف گرا، سازمان تحول خواه، ماهیت اطلاعات، مدیریت توجه مخاطب، عدم اطمینان محیط) پدیده محوری (مدیریت خلاقیت با رویکرد سرمایه اجتماعی)، شرایط زمینه ساز (مهندسی خلاق بوم گرا، سرمایه اجتماعی خلاق، تیم سازی، سرمایه فناورانه، انگیزه و نگرش)، شرایط مداخله گر (تعهد به میراث، استعداد خلاق، استقلال فردی، صلاحیت منابع انسانی و وظایف مدیریتی) راهبردها (کشف و جذب خلاقیت، توسعه و تقویت خلاقیت و حمایت و بازآفرینی خلاقیت) و پیامدها (سرمایه اجتماعی، شهروند خلاق، طبقه خلاق و منابع خلاق) قرار گرفت.
تدوین معیارهای اخلاق حرفه ای برای رسانه ملی بر مبنای آموزه های اسلامی با تأکید بر کتاب معراج السعاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین وجوه دین اسلام، گرایش دادن بشر به سمت رعایت اخلاق حسنه است. رسانه دینی اخلاق گرا رسانه ای است که با علم به تمامی اقتضائات رسانه های مدرن، از این ابزار برای ترویج اخلاق در مخاطبان مبتنی بر آموزه های اسلامی استفاده می کند. اصلی ترین هدف این پژوهش ضرورت و اهمیت تدوین معیارهای اخلاق حرفه ای برای رسانه ملی بر مبنای آموزه های اسلامی است. در اخلاق اسلامی چهار شیوه برای پرداختن به مباحث اخلاقی وجود دارد: عرفانی، فلسفی، روایی و تلفیقی. در این پژوهش «رویکرد تلفیقی» برای پرداختن به مباحث اخلاقی از منظر اسلام برگزیده شده است و این مهم با استفاده از کتاب «معراج السعاده» نوشته ملااحمد نراقی پی گرفته شده است. روش پژوهش در این مقاله «نظریه زمینه ای» است. در همین راستا ابتدا معیارهای اخلاقی رسانه ملی از طریق مراجعه به حدود 120 منبع در حوزه های مرتبط با اخلاق و رسانه و براساس چهار کارکرد اصلی رسانه یعنی اطلاع رسانی، آموزشی، ارشادی و سرگرمی استخراج شدند. سپس با طی مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و گزینشی و یافتن مفاهیم و مقولات متناسب از این منابع، گزاره های پژوهش که ارائه دهنده معیارهای اخلاق حرفه ای برای رسانه ملی از منظر آموزه های اسلام هستند، به دست آمد. براساس نتیجه پژوهش، مرکزی ترین مقوله برای معیارهای اخلاقی رسانه ملی مقوله «عدالت» است و یک رسانه اخلاق گرای اسلامی رسانه ای است که مخاطبان خود را با سوق دادن به اعتدال به سمت اخلاق حسنه گرایش می دهد.
بررسی جامعه شناختی تأثیر نوسازی اجتماعی بر گرایش زنان به تک فرزندی، مطالعه موردی: زنان متاهل 49- 15ساله شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده تک فرزندی از جمله مسائل اجتماعی است که الگوی بسیاری از خانواده ها شده است. هدف از این پژوهش پاسخگویی به این سؤال اساسی است که ویژگی های جامعه مدرن (اشتغال زنان، جامعه پذیری جنسیتی، فردگرایی، میزان عقلانیت، مشارکت و...) در کلانشهر تهران به چه نحو و به چه میزان با گرایش و پذیرش الگوی تک فرزندی ارادی در بین زنان ارتباط دارد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-علّی و از لحاظ روش شناسی، یک تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه زنان متأهل (15 تا 49 ساله) شهر تهران است که 420 نفر به عنوان نمونه از بین آنها انتخاب شدند. انتخاب نمونه با تلفیق نمونه گیری خوشه ای و طبقه بندی نامتناسب صورت گرفته و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات و داده ها در این تحقیق ، پرسشنامه محقق ساخته است. نتایج نشان می دهد که گرایش به تک فرزندی با فردگرایی، میزان عقلانیت، مشارکت اجتماعی، برابری جنسیتی و سن ازدواج رابطه معناداری دارد ولی با وضعیت اقتصادی خانواده همبستگی معناداری ندارد. همچنین میزان گرایش به تک فرزندی در بین گروه های مختلف وضعیت اشتغال تفاوت معناداری دارد به این صورت که در مشاغل رده بالا این گرایش بیشتر است. داده ها حاکی از آن است که میزان تحصیلات در گرایش زنان به تک فرزندی تاثیر دارد؛ به عبارت دیگر با بالا رفتن سطح تحصیلات گرایش زنان به تک فرزندی بالا می رود.
درآمدی بر کارکردهای تمدنی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمدن بالاترین سطح پیشرفت و برآیند دستاوردها و سرمایه های سخت و نرم یک جامعه انسانی است که براساس سهم مولفه های سازنده خود در سطوح مختلف در جوامع انسانی ظهور می کند. از جمله مهمترین ابزار در پی ریزی تمدن، زبان است که با قابلیت بی بدیل ارتباطی خود، قادر است کارکردهای تمدنی ارزشمندی داشته باشد. پرداخت به کارکردهای تمدنی زبان و بررسی میزان اثرگذاری آن به عنوان مهمترین ابزار ارتباطی می تواند در شناخت خلاءهای پیش روی یک تمدن مؤثر باشد و در میدان رقابت با غیرهای مجاور، آن را مهیا و تقویت نماید. بدین منظور پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی در نظر دارد به مسأله ارتباط زبان و تمدن و کارکردهای تمدنی زبان تمدن ساز بپردازد. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که زبان می تواند در اعتباربخشی به تمدن، تعیین سطوح اندیشه تمدن ساز، تولید و بازتولید تمدنی، افزایش قدرت و اثرگذاری آن در حوزه درون و برون مرزی یک سرزمین، آموزش هنجارهای تمدنی و انتقال سرمایه ها و دستاوردهای جدید مشارکت داشته باشد. براین اساس در پی ریزی و تجدید حیات تمدن نوین اسلامی لازم است در راستای تقویت این ابزار ارتباطی، قابلیت هایی که به صورت بالفعل در زبان تمدنی مدنظر موجود است تقویت و به زمینه سازی برای ایجاد قابلیت های لازم ولی مفقود در چنین زبانی مبادرت کرد.