فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۴۱ تا ۴٬۹۶۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۸۳
5 - 14
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تغییر جهت معماری ایران در اوائل قرن حاضر می تواند مولود عوامل مختلفی باشد و یکی از آن ها مشاهده مستقیم کشورهای توسعه یافته تر آن زمان بوده است. این مشاهدات از حیث معماری و شهرسازی نیز تأثیرگذار بوده و بر ذهنیات معمارانه و شهری ایرانیان اثر گذاشته اند. هدف: هدف این مقاله بازخوانی و دسته بندی داوری های تمجیدآمیز ایرانیان درباره معماری و شهرهای اروپایی در سفرنامه های فرنگ اواخر دوران قاجار تا زمان کودتا و مقایسه آن با داوری های منفی ای است که ایرانیان، در همان دوران، درباره معماری ایران داشته اند. روش تحقیق: این تحقیق به روش تفسیری-تاریخی و در چارچوب نظریه مدرنیته های چندگانه انجام شده است. با بررسی ۲۱ سفرنامه دوران قاجار متأخر (تا ۱۳۳۹ ه.ق.)، داده های مربوط به سؤال تحقیق استخراج و سپس رابطه آن ها با داوری های انتقادی موجود درباره معماری و شهرهای ایرانی در متون آن زمان بررسی شده است. نتیجه گیری: اصلی ترین تمجیدهای ایرانیان درباره معماری و شهرهای اروپایی مربوط به پاکیزگی شهرها و بناهای فرنگی، به قاعدگی (اجرا براساس نقشه های پیشینی و مستقیم و منظم بودن ساخته ها)، تکنولوژی، بلندی بناها، زیبایی پلکان ها، توجه به آثار عتیقه و تاریخی، و بالأخره توجه به فضاهای عمومی است. در ادامه، نشان داده شده است که فزونی تحسین از بعضی جنبه های معماری و شهری فرنگ (مثلاً بهداشت یا از روی نقشه بودن شهرها)، بیش از آنکه نشان گر ویژگی های معمارانه و شهری مقاصد آن ها باشد، نشان گر دغدغه آنان درباره همان جنبه ها در داخل ایران است و در انتقادهای آنان از معماری و شهرهای ایران نیز حضور پررنگ داشته است. به عبارت دیگر، مدرنیته ایرانی که با مدرنیته غربی متفاوت است با توجه به مسائل و دغدغه های درونی و بومی اش، به برخی دستاوردهای مدرنیته در معماری و شهرسازی توجه بیشتری نشان داده است و بدین ترتیب با توجه به ملزومات و نیازهای بومی، تفسیری اینجایی و گزینشی از مدرنیزاسیون معمارانه و شهری ارائه داده است.
بازشناسی و ارزیابی عناصر منظر محلات شهر گرگان در دوران تحول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۷
27 - 38
حوزه های تخصصی:
محله یکی از مهم ترین اجزای شکل دهنده سازمان فضایی شهرهای ایرانی و به عنوان یک مکان جغرافیایی-تاریخی مفهومی منظرین است. محله به عنوان یکی از کانون های بروز حیات اجتماعی و خاطرات جمعی، دارای ابعادی نمادین است که شناخت منظر آن منوط به مطالعه دقیق آن است. شهر گرگان به عنوان یکی از مراکز مهم تمدن در شمال ایران، دارای الگوهای متنوع و ترکیب منحصربه فردی از محلات است. با این حال به نظر می رسد در قرن اخیر با تحولات اساسی که تحت تاثیر تعابیر کالبدی از شهرها در نظام شهری صورت گرفته ، زندگی مبتنی بر محلات دچار آسیب های جبران ناپذیری شده است. در تحولات این دوره کانون های زندگی بخش گذشته که حاوی مفاهیم عمیقی از زندگی ساکنین گذشته و حال این شهر بوده نادیده انگاشته شد و به مرور موجب از میان رفتن تدریجی جریان زندگی در آنها شد. به نظر می رسد نخستین گام در احیای محلات گرگان، بازشناسی کل نگر به تمامی ابعاد مکانی آن –طبیعی و فرهنگی- در این دوران است. نگرش منظر به عنوان یکی از رویکردهایی که به شناخت همه جانبه ابعاد فیزیکی و غیرفیزیکی مکان می پردازد می تواند در بازشناسی ابعاد مکانی محلات گرگان راهگشا باشد. بنابراین این پژوهش به دنبال آن است که با شناخت منظر محلات گرگان، بیان عناصر منظر آن و همچنین بررسی عوامل تحول این عناصر، و آسیب شناسی و ارزیابی آن تحلیلی از وضع موجود عناصر منظر محلات ارائه نماید. این جستار ابتدا به بیان مفهوم منظر محله در شهرهای ایرانی می پردازد، سپس با بررسی لایه های طبیعی و فرهنگی محلات گرگان، عناصر منظر آن را ارائه و ارزیابی می نماید.
بررسی اصول و راهبردهای باز توسعه محلات شهری با رویکرد تغییر کاربری اراضی قهوه ای
حوزه های تخصصی:
در پی افزایش جمعیت، گسترش افقی شهرها و توسعه ی ناموزون آن ها، مناطق شهری مشمول زمین هایی بلااستفاده و یا با کاربری های نامتناسب با محیط اطراف خود شده اند که در این پژوهش از آن ها به عنوان زمین ها و یا اراضی قهوه ای یاد می شود. این زمین ها علاوه بر اینکه دارای پتانسیل های هدر رفته ی بی شماری هستند می توانند دارای آلودگی های زیست محیطی متعددی نیز باشند. نظر بر اینکه توجه به این زمین ها در کشور ما امری نوپاست، هنوز قوانین اصول و راهبردهای دقیق به منظور استفاده از این زمین ها توسط ارگانهای ذی ربط ارائه نشده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی توصیفی است که در آن جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است. پس از مطالعه ی مبانی نظری و تعاریف به معرفی اراضی قهوه ای، دلایل بوجود آمدن و ضرورت استفاده از آنها و سپس به بررسی مزایا و معایب توسعه مجدد آنها پرداخته شده است. در ادامه به منظور تدوین سیاست های توسعه ی مجدد این زمین ها جهت استفاده ی بهینه، کاهش آلودگی و بهبود فضاهای اجتماعی و اقتصادی، چند نمونه ی مختلف از این زمین ها مورد مطالعه قرار گرفته و نکات کلیدی طراحی از آنها استخراج شده است. پس از آن مجموعه اقدامات لازم جهت باز توسعه ی این اراضی مورد بررسی قرار گرفته و در پایان پس از استخراج الگوها و تحلیل آن ها، اصول و راهبردهایی جهت توسعه ی مجدد این اراضی موجود در محلات شهری در قالب جدول ارائه گردیده است. زمین های قهوه ای از جمله اراضی مفید و پر پتانسیل در داخل محدوده ی شهرها هستند که توجه به آنها و برنامه ریزی در جهت ایجاد توسعه ی آنها می تواند در ابعاد وسیع و طولانی مدت، مثمر ثمر و درآمدزا باشد. علاوه براین توسعه ی مجدد این اراضی می تواند حلال مشکلات بسیاری اعم از مشکلات ناشی از گسترش افقی شهرها نیز باشد. پژوهش فوق در این راستا گامی در جهت تعریف الگو و راهبردهایی به منظور توسعه ی مجدد این اراضی و طراحی آنها در شهرها با هدف ایجاد محیط های کاربردی، قابل سکونت و امن جهت استفاده ی مردم برداشته است تا به واسطه ی آن بتوان اقدامی هرچند کوچک در راه توسعه و تعالی جامعه انجام داد.
شیوه بازنمایی دیداری و شنیداری فضا و زمان در آثار چند رسانه ایِ «رومن اوپالکا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
46 - 53
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در هنر جدید فضا و زمان از عناصر مهم مورد توجه هنرمندان این عرصه است. یکی از این هنرمندان «رومن اوپالکا» است که از این عناصر در آثار خود استفاده کرده است. در این میان مسئله این پژوهش، نخست طبقه بندی انواع هنر چندرسانه ای و سپس چگونگی بازنمایی دیداری و شنیداریِ فضا و زمان در آثار چندرسانه ایِ رومن اوپالکا است. هدف: هدف این پژوهش، شناسایی مفهوم فضا و زمان در آثار چندرسانه ای رومن اوپالکا به عنوان مورد مطالعه و تبیین تأثیر کیفیات بصری آثار چند رسانه ای این هنرمند است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای است. یافته ها: اوپالکا با فعال کردن حوزه نشانه های نمایه ای چه به صورت دیداری و چه به صورت شنیداری، سعی در تقویت ارتباط هنر با جهان به شیوه ای شبه علمی دارد و آثار را از حوزه صرفاً توهمی بیرون می راند. اوپالکا با معطوف کردن توجه مخاطب و هنر به وجود و آگاهی، بر آن است تا حس بی اعتباری زمان را با ایجاد خوانش های چند وجهی فراهم کند. خوانش زمان در آثار اوپالکا به صورت خطی و غیر خطی است. همچنین فضا و زمان در آثار اوپالکا سیال و پویا و دارای مفاهیمی استعاری نظیر مفهوم مرگ و میرایی است.
بازشناسی طرح و نقش کاشی کاری های ازدست رفته ضلع شرقی ارگ کریم خان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
87 - 99
حوزه های تخصصی:
به جز شماری معرق و کاشی کاری اسلیمی، سه دسته کاشی کاری برفراز درگاه میانسرای ارگ در ضلع شرقی شامل طاق نمای میانی و دو طاق نمای شمالی و جنوبی در امتداد محور اصلی ارگ و روبروی ایوان شاه نشین قرار داشته که در دهه های گذشته و به دلایل نامعلومی از دست رفته است. شناسایی آنها می تواند بر درک موجود از معماری ارگ تأثیرگذار بوده و گوشه ای از میراث کاشی کاری زندیان را نیز آشکار نماید. پژوهش کنونی با هدف بازشناسی این آثار، در پی پاسخ به پرسش هایی بدین شرح است: 1- «طرح»، «محتوا» و «نقش» کاشی کاری های یادشده چه موضوعات و مفاهیمی را در بر دارند؟ 2- این کاشی کاری ها چه تأثیراتی بر کیفیت فضایی ارگ و درک موجود از الگوی معماری آن داشته است؟ روش تحقیق، تفسیری- تاریخی است و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان دادند که کاشی های طاقنمای میانی، نشان دهنده ایوانی آجری با فرشی افشان است که به لحاظ هندسی، قرینه ای از ایوان اصلی ارگ بوده و شامل یک مقرنس نیم کاسه در مرکز به همراه ملازمانی با لباس های زندیان در طرفین خود است. در لچکی های این طاق نما، منظره ای طبیعی با درختان، مرغان و حیواناتی نظیر شیر و خرگوش در زمینه ای صخره ای نقاشی شده که برخلاف نقش ایوان، پویا است. کاشی کاری های دو طاقنمای شمالی و جنوبی قرینه یکدیگرند و هرکدام شامل سه خدمتکار با دستار و عمامه و ظروفی از نوشیدنی و میوه در دست هستند که در طرحی شبیه به مقرنس های داخلی اتاق های ارگ ترسیم شده اند. افزون بر این، کاشی های مورد بررسی را به طورکلی می توان «به مثابه بازتاب حضور خدمت کاران ارگ»، «آینه ای دوبعدی در برابر اندام های سه بعدی بنا»، بازتانی از «جهان آرمانی در برابر جهان واقعی موجود در ارگ» و در نهایت به مثابه «الگوی زیبایی شناختی رجال دیوانی- حکومتی روزگار زند و قاجار در بناهای دیوانی و سکونتی» تلقی کرد.
نوآوری های شیشه گری اسلامی در سده های پنجم و ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیشه گری دوران اسلامی در سده های پنجم و ششم ه.ق در سرزمین های اسلامی به اوج رشد و شکوفایی خود رسید و با ابداعات و نوآوری هایی در حوزه ساخت و تزیین توأم بود که پس از این دوره، الهام بخش شیشه گری جهان گردید. این مقاله با مطالعه شاخصه های شیشه گری اسلامی در دوران اوج آن با هدف معرفی و طبقه بندی نوآوری های صورت گرفته در شیوه های ساخت و تزیین تولیدات شیشه ای، در صدد پاسخ به این پرسش است که طی سده های 5 و 6 ه.ق در حوزه ساخت و تزیین محصولات شیشه ای، کدام تحولات فنی در سرزمین های اسلامی صورت گرفته است؟ این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری داده های آن از نوع کتابخانه ای و ثبت مشاهدات نگارندگان بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد شیشه گری اسلامی در سده های پنجم و ششم هجری بسترهای مناسبی برای ایجاد تحول و نوآوری داشته که این تحولات را می توان در چهار گروه رنگ و مواد اولیه شیشه، فرم و شیوه های ساخت، تزیینات و کاربرد طرح نمود. مطالعه آثار شیشه ای منتسب به این دوره تاریخی، همزمان با ارتقای کیفی مواد اولیه شیشه و تنوع رنگی، تنوع در فرم و شیوه های ساخت آثار و تزیینات و کاربرد نوآورانه را نشان می دهد. در مجموع می توان ادعا کرد شیشه گری اسلامی در ایران، عراق، سوریه و مصر از شاخصه های فنی متمایزی نسبت به دوران قبل از آن برخوردار بود که با حمله مغول در سده هفتم هجری در ایران متوقف و به مراکز شیشه گری عراق، سوریه و مصر منتقل شد و بعدها از این مناطق به غرب رسید و با تجربیات شیشه گری غرب درآمیخت.
نقش معنایی و عملکردی مصالح هوشمند در شکل دهی به بدنه های شهری مدرن در عصر ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
145-155
حوزه های تخصصی:
مصالح هوشمند شکل دهنده پوسته ها با فعالیت ویژه خود بر اصالت دهندگی به فضا و نمایش هویت یک جامعه تأثیرگذار می باشند و مانند هر تکنولوژی و عنصری آثار و پیامدهای خود را داشته و می توان گفت که بر اساس جذابیت های بصری و فلسفه عصر ارتباطات و بصری سازی فرهنگ جوامع بنیان نهاده شده اند. تحقیق حاضر به دنبال آن است که تأثیرات مصالح و پوسته های هوشمند را از جنبه روانی و ناهنجاری های فکری و فرهنگی بازشناسی کرده و به استفاده منطقی از آن از سوی طراحان متناسب با فرهنگ و ساختار فکری جامعه ایرانی کمک نماید. این پژوهش دارای ابعاد اثباتی-محتوایی و هنجاری-محتوایی بوده و از حیث روش شناسی، روش توصیفی و تحلیلی همراه با راهبرد کیفی را شامل می شود. اخذ اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی صورت پذیرفته است. آثار و پیامدهای کالبدی و محتوایی مصالح هوشمند شکل دهنده سطوح بر مبنای فرهنگ بصری در وجه ادراکی: حقیقت و واقعیت، زمان و مکان، تجربه و واقعه، برابری و عدالت، دانش و اطلاع را در یک جامعه مورد خدشه قرار داده و قاطعیت را با سماجت، سخاوت را با اسراف، بردباری را با بی تفاوتی، پایبندی را با سعه صدر و زیبایی را با تظاهر یکسان انگاشته و فرهنگ سازی می نمایند و در وجه حسی: یکسان انگاری، دوری و فاصله از جهان هستی، خدشه به سایر حواس، خدشه به پیام و معنای فرستنده پیام، جدایی، انزوا، دل بستگی ظاهری، محدود کردن سلیقه، غیرانسانی بودن معماری و شهرسازی از نتایج حاصل از بهره گیری روزافزون آن می باشد.
مطالعه تحلیلی تصاویر پرندگان شکاری در نگاره های شاهنامه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
51 - 69
حوزه های تخصصی:
شکار از دوران باستان تا به امروز از موضوعات موردتوجه پادشاهان، امرا و مردم عادی بوده است، چنان که حتی مراسم تشریفاتی خاصی به این موضوع اختصاص می یافته و پادشاهان افرادی را برای تربیت حیوانات و پرندگان شکاری می گمارده اند. در آثار هنری و بالأخص در نگارگری و نسخه های خطی هم تصاویری مرتبط با موضوع شکار و پرندگان شکاری مشاهده می شود. شاهنامه طهماسبی یکی از شاهکارهای نگارگری ایرانی است که در برخی نگاره های آن پرندگان شکاری تصویرنگاری شده است. هدف از پژوهش حاضر تجزیه وتحلیل تصاویر پرندگان شکاری در نگاره های شاهنامه طهماسبی و ارتباط تصاویر با متن اصلی است. سؤال های این پژوهش عبارت اند از 1. ساختار تصویری و زیباشناختی پرندگان شکاری در نگاره های شاهنامه طهماسبی چگونه است؟ 2. نقش چه پرندگانی به عنوان پرندگان شکاری در نگاره های شاهنامه طهماسبی آمده است؟ 3. ارتباط میان تصاویر پرندگان شکاری و متن شاهنامه چگونه است؟ روش تحقیق پیش رو به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده و داده های آن با جستجو در منابع کتابخانه ای و مشاهده آثار جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هنرمندان مصور کار شاهنامه طهماسبی در تصویرنگاری پرندگان شکاری و موضوع تربیت این حیوانات پایبند به واقعیت موضوع زمان خود بوده اند و در نگاره ها برخی امور رایج در نگه داری پرندگان نظیر کاربرد دستکش و چشم بند و نوع گونه خاص موردتوجه بازداران برای تربیت، هیچ کدام از دید ظریف و نکته سنج نگارگران شاهنامه فروگذار نشده است. همچنین در میان تصاویر پرندگان شکاری در شاهنامه 22 تصویر از این نوع پرندگان به دست آمده که بر اساس فرهنگ های عمید و معین، 17 تصویر به گونه باشه اختصاص دارد و تصویر غالب نوع باشه در میان گونه های دیگر این احتمال را افزایش می دهد که پرنده باشه بیشترین طرفدار را در میان بازداران آن زمان داشته و یا در آن زمان این گونه بیشتر یافت می شده است. همچنین در مورد ارتباط تصویر با متن باید افزود که از 15 نگاره فقط دو مورد از نگاره ها با متن ارتباط داشته و در راستای تصویرنگاری متن انجام شده اند.
قیاس تزئینات گره چینی در ساختار بصری پنجره های بازشو دو روستای تاریخی ماسوله و ابیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز تا کنون روستاهای تاریخی ماسوله و ابیانه با وجود تفاوت های اقلیمی، جغرافیایی و قدمتی، دارای شباهت های بسیار متعددی در بخش های تزئیناتی و معماری بوده اند که وجود چنین اشتراکاتی همواره مورد توجه بسیاری از پژوهشگران بوده است. با توجه به آنکه کاربرد تزئیناتی همچون گره چینی ها در دوران معاصر رو به فراموشی است و همچنین تا کنون تحقیق جامعی در ساختارهای گره چینی دو روستای ماسوله و ابیانه صورت نگرفته، تحقیق حاضر در تلاش است تا بتواند در حفظ و ثبت چنین میراث ارزشمندی گام بردارد. نگارندگان با بهره مندی از مطالعات تطبیقی و مقایسه ای، پاسخ گوی این سؤالات هستند؛ آیا به کارگیری تزئینات گره چینی در پیدایش فضاهای معماری و سازگاری اقلیمی دو روستا مؤثر بوده اند؟ چه تفاوت ها و تشابهاتی در ساختار بصری الگوهای گره چینی و عملکردی پنجره های دو روستا وجود دارند؟ پژوهش، به صورت توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده و از تحقیقات کتابخانه ای و میدانی در آن بهره گرفته شده و نیز در تحلیل اقلیمی نمونه ها، نرم افزار معماری VELUX Daylight Visualizer 3 2019 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده که تزئینات گره چینی در هر دو روستا، موجب خلق فضاهایی همچون؛ دهلیزهای ورودی طبقه همکف، شناشیل ها، پیش ورودی ها و بازشوی پنجره ها به صورت پنجره های کوچک و بزرگ و نرده ها شده اند و اینکه در ساخت گره چینی های روستای تاریخی ابیانه، از مصالح متنوع تری چون؛ آجر، خشت و چوب های بومی و اصیل تری نسبت به روستای تاریخی ماسوله استفاده شده است. همچنین، نتایج تحلیل های اقلیمی در محیط نرم افزاری، نشان دهنده تأثیرات مناسب عملکردی گره چینی ها در کنترل و ورود نور در فصول زمستان و تابستان در هر دو روستا هستند. نتایج تحلیل ها در بخش الگوهای دو روستا نیز بیانگر آن است که 18 الگوی گره چینی در روستای ماسوله و 8 الگوی گره چینی در روستای ابیانه موجود بوده که از آن بین، 11 درصد از الگوها در دو روستا دارای شباهت های ساختاری و اسمی هستند.
واکاوی تعارض ذی نفعان در نواحی تاریخی شهری مورد پژوهی طرح حریم حفاظتی محله سنگلج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
197-218
حوزه های تخصصی:
نواحی شهری تاریخی تبلور کالبدی ارزش ها، سنت ها و ایدئولوژی ساکنان و بیانگر تاریخ اجتماعات، تکامل جامعه و هویت فرهنگی آن هستند. این نواحی به مثابه بخشی از شالوده شهر از یک سو عرصه فعالیت، سکونت و کسب و کار گستره وسیعی از ذی نفعان با منافع و تقاضاهای مختلف و بعضاً متضاد و از سوی دیگر، عرصه اعمال ضوابط حفاظت از میراث فرهنگی هستند که محدودیت هایی را برای ذی نفعان ایجاد می کند و زمینه ساز بروز تعارض منافع خواهد بود. بنابراین وجود تعارض ذی نفعان در چنین نواحی اجتناب ناپذیر خواهد بود و مدیریت تعارض آن به مثابه بخشی از مأموریت های برنامه ریزان شهری ضرورت می یابد. با توجه به اینکه شناخت ذی نفعان موجود در نواحی شهری تاریخی و تحلیل الگوی تعارض آن ها بستر لازم برای مدیریت تعارض ذی نفعان را فراهم می سازد، نوشتار حاضر در پی آن است با انتخاب طرح حریم حفاظتی محله سنگلج به عنوان نمونه مطالعاتی، به شناخت ذی نفعان دخیل در این طرح، سنجش موضع آن ها به طرح و در نهایت تبیین الگوی ساختار تعارضات پیش روی آن بپردازد. این مقاله در چهارچوب پارادایم پژوهش کیفی تدوین و داده های موردنیاز آن با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و انجام مصاحبه های عمیق گردآوری و در چهارچوب نظریه زمینه ای در نر م افزار Nvivo10 کدگذاری و تحلیل شده است. بر پایه یافته های پژوهش، ذی نفعان درگیر در طرح حریم حفاظتی محله سنگلج در دو دسته «عمومی و خصوصی» و موضع آن ها نسبت به طرح نیز در چهار گروه «قدرت گرایانه، تقابل گرایانه، تعاملی و بی طرفانه» قابل دسته بندی است. موضع تقابل گرایانه ذی نفعان شامل «تعارض ارزشی»، «تعارض منافع اقتصادی» و «تعارض رویه ای» است که در دو دسته کلان «تعارض منافع عمومی و خصوصی» و «تعارض سازمانی» دسته بندی شده است. ماهیت اقتدارگرایانه نظام برنامه ریزی حفاظت، مشارکت گریزی و غیرواقع بینانه بودن طرح های حفاظتی، عدم یکپارچگی برنامه ریزی شهری و برنامه ریزی حفاظت و فقدان مکانیسم های جبران خسارت مالکان، از مهم ترین عوامل بروز تعارض در این طرح به شمار می روند.
تأثیر خدمات فرهنگی-مذهبی زرتشتیان بر گسترش تحولات تمدن ایرانی-اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
154 - 169
حوزه های تخصصی:
هیچ تمدنی در خلأ به وجود نیامده و نمی آید. هر تمدنی میراث دار گذشته خود است و در نسبتی معنادار با آن قرار دارد. در حقیقت آنچه از گذشته بر جای می ماند، نقش تعیین کننده ای در شکل گیری آینده بازی می کند. عصر طلایی تمدن اسلامی را نیز باید با توجه به این اصل و در زمینه ی فرهنگی و تمدنی پیش از خود به فهم درآورد. تمدن طلایی اسلام که در عصر خلافت عباسی به وجود آمد، به طور مشخص در ارتباط با تمدن های مجاور خود بود. در این میان، تمدن ایرانیِ عصر ساسانی نقش بسزایی در شکل گیری تمدن اسلامی دارد. اشرافیت زرتشتی در تاریخ تمدن ایران، همواره به عنوان نخبگان فرهنگی پرچمداران علم و دانش بوده اند. در عصرِ ساسانی ما شاهد این هستیم که توان این نیروی نخبگانی، به بالاترین حد خود می رسد. با توجه به حوادث جهانی چون بسته شدن مدارس علمی در امپراطوری روم شرقی، جهان ایرانی در عصر ساسانی به رهبری نخبگان زرتشتی، بیش از پیش کانون مباحث علمی جهان متمدن می گردد. در این پژوهش کوشیده ایم تا با روشی کتابخانه ای نشان دهیم زرتشتیان چگونه پس از اسلام توانستند به عنوان یک نیروی فرهنگی زنده بمانند و با انتقالِ سنتِ دانش در عصر ساسانی، به جهان اسلام منشأ خدمات بسیاری شوند. نتایج پژوهش نشان دهنده ی آن است که انحلال نظام ساسانی، دستاوردهای فرهنگی زرتشتیان را از دایره ی بسته ی موبدان بیرون آورد و دستاوردهای علمی گذشته را پایه ی تحولات جدید ساخت. در این میان دو حوزه ی دانش بیش از هر حوزه ی دیگری توانستند از میراث زرتشتی بهره گیری کنند: نخست دانشِ پزشکی که با سنت غنی جندی شاپور در پیوند است و دیگری فلسفه و حکمت که نمونه ی بارز انتقال آن در آثار سهروردی قابل مشاهده است. اهداف پژوهش: بررسی حوزه های دانش در ایران زرتشتی پیش از اسلام. بررسی خدمات فرهنگی اندیشه ی زرتشتی در ایران دوره ی اسلامی. سؤالات پژوهش: چه حوزه های دانشی از ایران پیش از اسلام به ایران پس از اسلام انتقال پیدا کردند؟ تأثیرات فرهنگی حوزه ی زرتشتی در دوره اسلامی به چه صورت بوده است؟
بازآفرینی ساختار معماری مسجد حسن پادشاه در تبریز (بر اساس منابع تاریخی و بقایای معماری موجود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
91 - 104
حوزه های تخصصی:
مسجد حسن پادشاه، به دستور اوزون حسن پادشاه سلسله محلی آق قویونلوها، قرن نهم ه.ق. در میدان صاحب آباد تبریز ساخته شد. بعدها به دلیل زلزله های ویرانگر تبریز در ادوار گذشته، بنای این مسجد به شدت آسیب دیده و امروزه اثری از مسجد اصلی حسن پادشاه باقی نمانده است. آنچه که امروزه از بنای مسجد موسوم به مسجد حسن پادشاه مشاهده می شود در سه دوره تاریخی آق قویونلو، صفوی و قاجار شکل گرفته است و ساختار اصلی معماری مسجد مربوط به قرن نهم ه.ق. کاملاً تخریب شده است. تنها مدارک موجود در مورد ساختار اصلی معماری این بنا مشتمل بر بقایای معماری بر جای مانده، اسناد تاریخی و سفرنامه سیاحانی است که تا اواخر دوره صفویان از تبریز دیدن کرده اند. لذا، هدف تحقیق پیش رو بازآفرینی ساختار معماری مسجد حسن پادشاه، قرن نهم ه.ق براساس بقایای معماری موجود و مطالعه اسناد تاریخی می باشد. در این پژوهش براساس تحلیل محتوا و راهبرد تاریخی-تطبیقی به مطالعه ساختار معماری مسجد حسن پادشاه قرن نهم ه.ق پرداخته شده و در نهایت پلان و فرم پیشنهادی مسجد حسن پادشاه ترسیم خواهد شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ساختار اصلی معماری مسجد حسن پادشاه در واقع بر پایه اسلوب مجموعه سازی قرن نهم ه.ق طرح افکنی شده است.
تأثیر گردشگری شهری بر اقتصاد شهری با تأکید بر سیستم حمل ونقل عمومی
حوزه های تخصصی:
مهم ترین فضاهایی که مورد بازدید و اقامت گردشگران قرارمی گیرند فضاهای شهری هستند که از دیرباز جذاب ترین فضاها را تشکیل می داده اند، زیرا پیشرفته ترین و کامل ترین قرارگاه های انسانی را تشکیل می دهند. یکی از بزرگ ترین منافع حاصل از صنعت گردشگری تأثیر اقتصادی گردشگری و افزایش درآمد برای ساکنان آن مناطق گردشگری است که می تواند به صورت فردی یا عمومی برای این مناطق به وجود آید. تأثیر مثبت دیگر گردشگری می تواند ایجاد فرصت های شغلی جدید و نیز افزایش اشتغال در فعالیت های مرتبط با این صنعت باشد. در اغلب مناطق توسعه یافته گردشگری، شبکه حمل ونقل وسیع و مناسب وجود دارد. ساختار حمل ونقل و دسترسی راحت و با کیفیت بالا برای گردشگران یکی از مهم ترین ملزومات ایجاد در هر منطقه گردشگری است. حمل ونقل دارای یک سری متغیرهای مکانی است که بر روی هزینه ها و تولید در سایر فعالیت های اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار است. از این منظر حمل ونقل به عنوان عامل تسهیل کننده جابه جایی است که دارای هزینه های اقتصادی و بودجه ای می باشد. در تحقیق حاضر به تبیین و بررسی نقش مقوله گردشگری در اقتصاد شهر و تعاریف مرتبط با آن ها پرداخته شده و تأثیری که حمل ونقل و امکانات ترابری و جابجایی می تواند بر رونق و رشد صنعت گردشگری شهری و به تبع آن اقتصاد شهر داشته باشد مورد تحقیق قرار گرفته است.
خوانش نحوی تداوم و تغییر در پیکره بندی فضایی خانه های بومی شیراز، از عهد زندیه تاکنون با استفاده از داده های کمی نرم افزار «Ucl Depth Map»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
47 - 67
حوزه های تخصصی:
اغلب نظریه پردازان حوزه معماری بر این باورند که فرهنگ، یکی از عوامل موثر در طراحی خانه است. پیکره بندی فضایی خانه در یک منطقه می تواند فرهنگ ساکنان را حمایت یا مختل نماید. از این رو شکل خانه در معماری بومی، بیان درک محتوای زندگی انسان است. ضرورت این پژوهش بر اساس ابعاد زندگی خانوادگی و اجتماعی تبیین می شود. خانه های دوران زندیه و قاجاریه شیراز که بیشتر در محله سنگ سیاه واقع شده اند، جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهند. تحقیق، از نوع ترکیبی است. هدف این پژوهش، خوانش سازمان فضایی خانه های بومی بافت قدیم شیراز است که با بهره گیری از نرم افزارهای نحو فضا (Space Syntax) و آنالیزهای تحلیلی گرافیکی (SPSS) صورت گرفته است. بر اساس استدلال های منطقی که از اطلاعات کمی حاصل از گراف های نمایانی خروجی نرم افزار Ucl Depth Map به دست آمد، نق اط قوت و ضعف خانه های بومی بررسی شد. با تحلیل اطلاعات به دست آمده، الگوی مناسب از لحاظ مفاهیم اجتماعی – فرهنگی که عناصر کهن در آن دخیل است، استخراج شد. با توجه به نتایج پژوهش، با ترکیب الگوی برگرفته از این تحقیق با الگ وهای سکونت مدرن، می توان برای خانه های آینده شهرهای تاریخی ایران الگوی جدیدی ارائه کرد. اهداف پژوهش خوانش سازمان فضایی خانه های بومی بافت قدیم شهر شیراز. تبیین الگویی مناسب برای مسکن معاصر بر اساس تحلیل کهن الگوهای خانه های دوره زندیه و قاجاریه شهر شیراز. سوال پژوهش فرهنگ (سکونت و اجتماعی) چگونه بر شکل گیری سازمان فضایی خانه های (زندیه و قاجاریه) شیراز اثر گذاشته است؟ نقش طراحان و برنامه ریزان معماری در عصر حاضر، برای استمرار ارزش های فرهنگی-اجتماعی محیط های بومی چیست؟ نرم افزارهای طراحی در این حیطه تا چه حد دخیل هستند؟
بررسی جایگاه معاصر بالیخلو و پیوندش با توسعه پایدار شهری استان اردبیل
حوزه های تخصصی:
تبیین راهبردهای برنامه ریزی شهری از منظر واقع گرایی اسلامی (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه های ارزشی و فرهنگی، نظام فکری و فلسفی آن جامعه ای است که مسبب اصلی شکل گیری و هدایت نظریه ها و الگوهای برنامه ریزی شهری خاص خود است. در این میان، مفاهیم و الگوهای شهرسازی در ایران نیز بر اثر موج فراگیر جهانی شدن، تحت تأثیر رویکردهای غربی، دچار نظام فکری متشتت و بحران هویت شده و لزوم بازتعریف الگوها و بنیادهای شهرسازی مبتنی بر فرهنگ و حکمت جامعه اسلامی بیش ازپیش آشکارشده است. هدف از انجام تحقیق، دستیابی به راهبردهای برنامه ریزی شهری برای شهر ایرانی از منظر واقع گرایی اسلامی علامه طباطبایی است. پژوهش حاضر، به روش کیفی و با راهبرد پس کاوی انجام شده است. آزمون مدل، به روش داده بنیاد از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و باز از ساکنان، متخصصان و مدیران شهر زنجان انجام گرفت که در تعداد 45 نمونه مصاحبه، مفاهیم و مصادیق راهبردها کاملاً تکراری شد و به اشباع نظری رسید. یافته های تحقیق، بیانگر آن است که راهبردهای برنامه ریزی شهری قابل تأملی از مبانی معرفت شهرسازی و دلالت های نظری- مفهومی برنامه ریزی شهری واقع گرایی اسلامی استنباط شده است که این راهبردها مشتمل است بر الزامی بودن توجه به لایه های واقعیت شهری با ویژگی های علّی، تأکید بر ابعاد فطری انسان در تعیین اهداف مطلوب و برنامه ریزی، به کارگیری توأمان عقلانیت علمی، جمعی و ارتباطی، احیای برنامه ریزی بر اساس نیازها و خواسته های واقعی جامعه شهری، به کارگیری خلاقیت ارزشی و توجه به هماهنگی و هم گرایی اجزاء در هنر و زیبایی شهر و غیره. به این ترتیب در این پژوهش تلاش شد تا زاویه ای کوچک از اندیشه واقع گرایی اسلامی به روی دانش برنامه ریزی شهری گشوده شود.
تبیین مؤلفه های محیطی مؤثر بر حضور مخاطب در پل های دوره صفوی اصفهان(نمونه موردی: پل خواجو و پل الله وردی خان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
173 - 187
حوزه های تخصصی:
شهر اصفهان در عصر صفوی، تجلی گاه وجوه مختلف هنر، معماری و شهرسازی بوده است. نگرش های ویژه به فعالیت های اجتماعی در این عصر سبب ایجاد فضاهای جمعی متنوعی در شهر شده بود. یکی از مهم ترین این فضاها در این دوره پل های شهری هستند که به گونه ای منحصربه فرد به عنوان بستر شکل گیری فضاهای جمعی در اصفهان در گذشته ایفای نقش کرده اند و این امر تا به امروز امتدادیافته است. این پژوهش در پی تبیین مؤلفه های تأثیرگذار بر حضور مخاطبان، در پل های ساخته شده ی عصر صفوی، به عنوان فضاهای جمعی پویا در جامعه امروزی است. ازاین رو با انتخاب دو نمونه ی مورد مطالعه، پل های خواجو و الله وردی خان، سعی در واکاوی علل اقبال عمومی آن ها و یافتن عوامل تأثیرگذار ادراکی و عملکردی پل ها است که به نیازهای معاصر پاسخگو م ی باشد. نوع تحقیق در این پژوهش کیفی است و با استفاده از نظریه داده بنیان سعی در شناخت زندگی اجتماعی در زمان حال دارد. ابزار پژوهش مصاحبه است و این مصاحبه ها بر اساس سؤالات تنظیم شده بر مبنای دو حوزه ادراکی و رفتاری مخاطب در ارتباط با محیط پل و از طریق تحلیل محتوای کیفی منجر به دستیابی به نتیجه مطلوب می شود. مؤلفه های معماری تأثیرگذار در حضور افراد در این پل ها شامل 12 مؤلفه کلی در دو حوزه ادراکی و شناختی می باشد که هرکدام از چند زیر مقوله تشکیل شده اند. پل های تاریخی اصفهان با اثربخشی بر لایه های ادراکی مخاطب (نظیر: زیبایی شناسی، حافظه فردی و جمعی و خاطره انگیزی) موجب شکل گیری رفتارهای فردی و جمعی ویژه و تجلی آن در بستر فضای پل شده و نمود بارزی از فضای جمعی تاریخی و روابط اجتماعی در شهر معاصر را به منصه ی ظهور می گذارد.
ذخایر معنوی کهن ایرانی و فرق شیعی با تاکید بر معابد مسلک اهل حق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
506 - 526
حوزه های تخصصی:
ادیان در تاریخ جهان مسیر پر فراز و فرودی را طی کرده است. در این سیر، آمیختگی مذاهب و انگاره های آن با یکدیگر نیز روی داده است. تاریخ ایران نیز، شاهد پیدایش ادیان و فرق مذهبی متفاوت بوده است. یکی از گرایش های مذهبی در جامعه ایران، تصوف و گرایش های صوفیانه است. بررسی ها نشان می دهد تصوّف و عرفان مکتبی نوظهور و تقلیدی نیست گرچه به آن پسوند اسلامی داده باشند زیرا نه تنها در دین مبین اسلام، تصوّف و عرفان وجود ندارد بلکه اکثر علمای دینی با این گونه مکاتب، مخالفت نیز دارند و در این میانه نیز بعضی از «متألّهین» برای تبرئه خود بجای «صوفی و تصوّف» از لفظ «عارف و عرفان» استفاده نموده و می نمایند پس چگونگی پیدایش تصوّف و عرفان و ماهیت آن نیازمند بررسی است. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای و انجام مصاحبه های شفاهی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که به علّت پیوستگی زنجیروار ادیان با یکدیگر، تصوّف و عرفان اسلامی پدیده ای است از آیین کهن میترایی است. با بررسی معابد اهل حق و ساختار و مختصات آن می توان به این مسئله پی برد. اهداف پژوهش: 1. واکاوی و بازشناسایی ماهیت تصوف و عرفان در ایران. 2. بررسی ذخایر معنوی کهن ایرانی و فرق شیعی با تأکید بر معابد مسالک اهل حق. سؤالات پژوهش: 1. تصوف و عرفان در ایران دارای چه ماهیت و پیشینه تاریخی است؟ 2. ذخایر معنوی کهن ایرانی و شیعی چه بازتابی در معابد مسالک اهل حق داشته است؟
تطبیق مفاهیم و مضامین، طراحی و ترکیب بندی قالی تصویری سنگشکو صفوی و قالی قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
53 - 69
حوزه های تخصصی:
دوره صفوی اوج هنر قالی در ایران است و قالی های تصویری ازجمله طرح هایی هستند که مورد توجه طراحان و بافندگان قالی در این دوره قرار گرفتند. قالی سنگشکو از نمونه قالی هایی است که در دوره صفوی بافته شده و دربردارنده تصاویری از داستان های ادبی با مضامین عاشقانه، حماسی و اسطوره ای است. حضور این نقشمایه ها در قالی ها ریشه در آیین و باورهای تمدن های قدیم ایران داشته است. زیبایی طرح و نقش قالی سنگشکو منبع الهام و تأثیر طراحان و بافندگان ایرانی و غیر ایرانی بخصوص در قرن 19م شد. حضور مضامین ادبی و اسطوره ای همچون مجالس بزم (دیدار لیلی و مجنون و آبتنی کردن شیرین)، رزم(صحنه های شکار) و همچنین نقشمایه های اساطیری شامل گرفت و گیر، سیمرغ و اژدها و ... در طراحی دو قالیِ صفوی و قاجار، دلیل بررسی و تحلیل پژوهش حاضر است. هدف از این پژوهش تحلیل مفاهیم نقوش و شناسایی شباهت ها و تفاوت های این دو قالی از نظر موضوع و مضمون، در کنار تحلیل ساختاری شامل ترکیب بندی، طرح و رنگ است. حال این سؤال مطرح می شود که 1- قالی سنگشکو در عصر صفوی به لحاظ مضمونی و مفهومی چه تأثیراتی بر قالی دورهٔ قاجار داشته است؟ 2-چه تفاوت هایی در طراحی نقوش، ترکیب بندی و رنگ آمیزی و تزیینات بین دو قالی وجود دارد؟ 3- معنا و مفاهیم نقشمایه های مشترک مورد استفاده در طراحی این دوقالی چیست؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی بوده و گردآوری مطالب به شیوهٔ کتابخانه ای و میدانی صورت پذیرفته است از نتایج این تحقیق چنین برمی آید قالی دورهٔ قاجار از نظر مضامین از قالی صفوی الهام گرفته اما در نوع ترکیب بندی و طرح، تغییراتی را ایجاد کرده و در شیوه های رنگ پردازی و تزئینات سبکی را اجرا نموده که در دورهٔ قاجار رایج بوده است. برخی از نقشمایه های اساطیری به کار رفته در قالی سنگشکو در این دوره بارمعانی اسلامی و عرفانی به خود می گیرد نظیر نقشمایهٔ سیمرغ که در این دوره نماد وحدت و ذات باری تعالی است. این تأثیرات در قالی دورهٔ قاجار هم دیده می شود.
آشنایی کلی با مبانی رنگ سازی در هنرهای سنتی ایران (با تأکید بر نسخه های قرون 4 تا 6 هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
91 - 106
حوزه های تخصصی:
رنگ ها دارای ویژگی های بصری، معنایی و عرفانی خاصی هستند که این ویژگی های منحصربه فرد، آن ها را در زمره ی مهمترین ابزارهای خلق آثار هنری قرار داده است .معانی پنهان و درونی رنگ ها در رنگ سازی سنتی تاکنون مغلق و سربسته باقی مانده است. در شیوه های ساخت رنگ سازی سنتی ایران، عناصر کاربردی، جایگاه و هویت ویژه ای دارند. این پژوهش پلی برای شناخت صحیح رنگ سازی سنتی و اشاره به ارتباط علوم در سنت اسلامی دارد. بازشناسی چگونگی کاربست رنگ در هنر و ماهیت آن مسئله ای قابل تأمل است. آشنایی با مبانی کلی رنگ سازی سنتی ایران اسلامی در جهت ساخت، پیش برد و احیاء مجدد رنگ سازی پیچیده ی در هنر سنتی ایران حائز اهمیت است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که شیوه ی ساخت صحیح رنگ در هنر سنتی ایران بر اساس دستورات پیشین و ارتباط آن با علوم دیگر بوده است. دستیابی به چگونگی ارتباط شیوه های ساخت عناصر چهارگانه، طبایع چهارگانه و کیفیات مزاج هر عنصر در ترکیب با عنصر دیگر، نتیجه مهم حاصل از این پژوهش در رنگ سازی سنتی ایران اسلامی است. امتزاج و ساخت همه رنگ ها در گذشته بر مبنای شیوه های ساخت چهارگانه عناصر (حرارتی، خیساندنی، فشردنی، پودرشدنی)، طبایع چهارگانه عناصر (آتش، هوا،آب، خاک) و مزاج عناصر(گرمی،سردی، تری، خشکی ) بوده است. کیفیت کاربست این رنگ ها و ماهیت آن را می توان در نسخ مصور در قرون 4 تا 6 هجری مشاهده کرد. اهداف پژوهش: 1.آشنایی با مبانی کلی رنگ سازی سنتی ایران. 2.شناخت رنگ های اصلی در چرخه رنگ سازی در هنر سنتی ایران. سؤالات پژوهش: 1. مبانی کلی رنگ سازی سنتی در هنر ایران چیست؟ 2.رنگ های اصلی در چرخه رنگ سازی ایران کدامند و اساس ترکیب این رنگ ها چگونه است؟