فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۸۱ تا ۴٬۸۰۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
جلوه هنر سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
97 - 109
حوزه های تخصصی:
سرزمین ایران با دارا بودن ذخایر معدنی، جاذبه های طبیعی و دست ساخته های ارزشمند هنری و نیز تنوع و گوناگونی فرهنگ و اندیشه در ادوار مختلف تاریخی بر هنر و تمدن سایر ملل تأثیرگذار بوده و همواره، دارای جایگاه شایان توجهی در جهان است. این منابع طبیعی و خدادادی از یک سو و تاریخ و تمدن کهن آن از سوی دیگر، زمینه ساز و پشتوانه فعالیت های تولیدی-اقتصادی و نیز سبب غنای اجتماعی و تنوع فرهنگی در تمامی ادوار تاریخی آن بوده است. هدف اصلی در این مقاله، رسیدن به یک منظر روشن از خط سیر و تکامل و تحول زیورآلات در ایران باستان از ابتدای دوره هخامنشی تا انتهای دوره اشکانی است. در این راستا، ابتدا، به بررسی جنبه های مختلف هنری و کاربردی برخی از آثار گران بهای کشف شده از دو دوره متوالی هخامنشی و اشکانی و سپس، به بازنمایی شباهت ها و تفاوت های موجود در آن ها از طریق تطبیق موضوعی نقش مایه ها و فرم های به کار رفته و معرفی سنگ های قیمتی و کاربردی در هنر زینتی آنان می پردازیم. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به روش کتابخانه ای(اسنادی)، روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و تجزیه و تحلیل اطلاعات کیفی است. یافته ها نمایان گر وجوه اشتراک و افتراق فرم و نقش اشیای گران بهای مکشوفه و به ویژه، آرایه ها و زیورآلات برجای مانده از این دو دوره و نقش مهم آنان در بازنمایی تأثیر اعتقادات، اساطیر و باورهای ایرانیان در ادوار مختلف بر یک دیگر و بر سایر ملل است.
تخمین سن بقایای انسانی با استفاده از سیستم دندانی (مروری بر روش های تخمین سن در انسان شناسی دندانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخمین سن بقایای انسانی یکی از دشوارترین مسائل باستان زیست شناسی است چرا که افراد دارای سن تقویمی یکسان سن زیستی متفاوتی را نشان می دهند. استفاده از دندان ها برای تخمین سن، هم به دلیل پایداری بیشتر دندان ها در بافت های باستان شناختی و هم به دلیل قابلیت تغییرات سیستم دندانی با افزایش سن، بسیار مورد کاربرد و توجه است. بسیاری از روش های مدرن مورد استفاده در پزشکی قانونی بر مبنای ایجاد برش در دندان ها و مشاهدات بافت شناسی است که به دلیل تخریب دندان ها، در نمونه های باستان شناختی قابل اجرا نیستند. در این مقاله ضمن بررسی روش های غیر مخرب استفاده از دندان ها در تخمین سن بقایا، به محاسن و معایب هر روش نیز اشاره می شود. هدف این مقاله مرور روشهای تعیین سن از روی دندان ها برای افراد نابالغ با بررسی" تکامل سیستم دندانی" و برای افراد بالغ با بررسی" تحلیل فیزیولوژیک بافت های دندانی" است. به دلیل ماهیت منظم زمان شکل گیری و رویش دندان ها ،" تکامل دندانی" گسترده ترین روش استفاده برای تخمین سن بقایای افراد نابالغ است. رد پای افزایش سن را می توان در سه روند متفاوت تکامل سیستم دندانی «کلسیفیکاسیون»، «رویش دندان ها » و «بسته شدن کامل انتهای ریشه» در جداول و نمودارهای از پیش تهیه شده بررسی نمود.با رویش دندان دائمی سایش آن آغاز می شود. فراگیر بودن سایش در یک جمعیت، تابعی از افزایش سن است و می تواند در تخمین سن استفاده شود. ادامه تشکیل عاج ثانویه نیز یک پاسخ زیستی به افزایش سن است. با افزایش سن مساحت پالپ به تدریج به دلیل ادامه رسوب عاج ثانویه کوچک تر می شود. اندازه گیری روند این کاهش با استفاده از عکس های رادیولوژی به عنوان یک نشانگر در تخمین سن مورد استفاده قرار می گیرد. نیمه شفاف شدن انتهای ریشه دندان ها نیز با افزایش سن در بالغین ارتباط داردو اندازه گیری طول آن با دقت مناسبی قابل انجام است. گرچه در نمونه های باستان شناختی هنوز به بررسی بیشتری نیاز دارد.
تحلیلی بر خوانش مخاطبان از فضای شهری (مطالعه موردی: ساکنان قدیمی محله تجریش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
55 - 64
حوزه های تخصصی:
فضای شهری را می توان متنی حامل معانی تصور کرد که خوانندگان، کاربران آن هستند. از میان نظرات مطرح در برخورد با مقوله معنا در متن، علم هرمنوتیک و خصوصاً رویکرد مخاطب محور در این مقاله مورداستفاده قرارگرفته است. هدف از این مقاله خوانشی بر میدان تجریش از دیدگاه یک گروه از مخاطبان آن (ساکنان قدیمی محله تجریش) است. در پی این خوانش معیارهایی برای ایجاد فضای شهری مطلوب متکی بر شناخت مخاطبان به دست می آید. روش تحقیق این پژوهش، روش کیفی با استفاده از «تئوری زمینه ای» است. در این روش با استفاده از اطلاعات به دست آمده از مصاحبه عمیق و رمزگشایی آن ها، به تحلیل این اطلاعات می پردازد که درنتیجه به دو شریان اصلی هویتی و زندگی دست می یابیم و در جمع بندی با روش تئوری تعادل نکات مثبت و منفی شناسایی و با دسته بندی آن ها به معرفی دقیق مشکلات و ارائه راهکارهای پیشنهادی می رسد.
مطالعه ی تطبیقی سازهای زهی در نگاره های دوران صفوی و گورکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل و اشتراک فرهنگی میان دو کشور ایران و هند، در دوران صفوی و گورکانی بیشترین نمود را پیدا می کند و این ارتباط گسترده، سبب ایجاد بیشترین میزان تأثیرپذیری دو کشور از یکدیگر، خصوصاً در زمینه ی موسیقی و نگارگری می شود. در این پژوهش تلاش شده است تا به خوانش و بررسی سازهای زه صدا در نگاره های هر دو دوران پرداخته شود. در واقع هدف از نگارش این مقاله، به دست آوردن اطلاعات کلی درخصوص سازهای زهی در نگاره های هر دو دوران و مشخص شدن شباهت ها و تفاوت های کلی آنها با یکدیگر است. در زمینه ی موسیقی، همانند نگارگری، دو فرهنگ صفوی و گورکانی بسیار متأثر از یکدیگر بوده اند و جدا از اشتراکات فراوانی که با یکدیگر داشته اند، تفاوت های بارزی نیز در میان موسیقی آنان به چشم می خورد. با مقایسه ی سازهای تصویر شده در نگاره ها مشخص می گردد که برخی از آنها در هر دو دوره مشترک هستند و تفاوت هایی در موارد جزیی مانند نوع مضراب و در موارد کلی مانند ساختار فیزیکی ساز، در میان آنها مشاهده می شود. همچنین تعدادی از سازها مخصوص به یکی از دوره ها است و سازی مشابه با آنها از نظر ساختاری در دوره ی دیگر وجود ندارد. روش تحقیق در پژوهش حاضر بر اساس هدف، بنیادی و از نظر روش و ماهیت تاریخی، توصیفی- تحلیلی و تطبیقی است.
قرابت های سبک شناختی و ساختاریِ پرتره های سلطنتی و عامیانه در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
25 - 36
حوزه های تخصصی:
نقاشی قاجار دارای مضامین گوناگون و بدیعی است که بهترین نمود آن در مکتب «پیکرنگاری درباری» جای دارد. این پرتره های درباری، در یک تقسیم بندی کلی، مشتمل بر سه حالت ایستاده، نشسته و سواره اند. در این بین، تک چهره های نشسته به لحاظ ساختار فیزیکی و طرز ایستایی دارای مشخصاتی هستند که بعدتر در حوزه ی شمایل نگاری یا پیکرنگاری عامیانه جلوه گر می شوند. اما بازنمایی این چهره نگاره های سلطنتی در حیطه ی غیردرباری با پرسش هایی همراه است؛ از جمله اینکه قرابت های سبک شناختی و ساختاریِ پرتره های سلطنتی در تطبیق با نمونه های عامیانه ی قاجاری چیست؟ و دیگر آنکه نحوه ی نمایش وضع بدن و پیکربندی ها، به خصوص در حالت نشسته، تابع چه معیارهایی است؟ نتایج پژوهش حاضر که به روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی انجام گرفته مبیّن آن است که پیکرنگاری درباری و چهره پردازی عامیانه، با محوریت شاکله ی انسانی و توسّل به خیالی سازی و آرمان گرایی، در واقع نشان از استمرار یک سبک با دو موضوع متفاوت دارند. به طوری که پیکرهای ترسیم شده شخصیت پردازی شده و سوژه حضور خود را بر فضای کار تحمیل می کنند. در پرتره های عامیانه، طرز نشستن ها (عموماً دوزانو) با ویژگی هایی چون تشخّص، تفرّد و تمایز سوژه مشخص گشته و مؤلفه هایی چون بازوان ستبر، سینه ی فراخ و کمر باریک از ترکیب پیکرها حذف می شود و بدین وسیله وجهه ی شاهانه ی آثار تقلیل می یابد.
مفهوم شناسی اصطلاحات «زیبا» و «زیبایی» در متون اوستایی و پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهشی با عنوان «مفهوم شناسی کلمه هنر در متون اوستایی و پهلوی» کلمه هنر در متون اوستایی و پهلوی و به ویژه گاثاها ، توسط نگارنده مورد تحقیق و تأمل قرار گرفته است. در ادامه آن پژوهش و از این رو که هنر نسبتی ذاتی با زیبایی در فرهنگ اسلامی- ایرانی دارد، مقاله پیش رو، دو اصطلاح زیبا و زیبایی را مورد بحث و تحقیق قرار می دهد. بر بنیاد رویکرد ریشه شناسی لغات یا علم مطالعه تاریخی واژه ها و نیز بررسی تحول شکل و مفهوم واژه ها، این مقاله قصد درک مفهوم زیبایی در متون اوستایی (شامل یسنه ها، یشت ها، وندیداد، ویسپرد وخرده اوستا و به ویژه گاثاها که بخشی از یسنه ها محسوب می شود) و نیز پهلوی (به ویژه در دینکردهای اول تا دهم، و بندهش) را دارد. علاوه بر آن هدف مقاله، تحقیق کامل در باب واژه هایی است که مترادف مفهوم زیبایی و دربردارنده آن، در متون زرتشتی بوده اند. روش تحقیق تاریخی-تحلیلی با تاکید بر تبارشناسی واژه ها است و پژوهش نشان می دهد همچنانکه کلمه هنر بیان مطلق جمع فضائل در فرهنگ ایران باستان است و این معنا به واسطه هو (در ابتدای هونر) حاصل شده است اصطلاحات مرتبط با زیبایی (من جمله هوچیهر) نیز نسبتی تام با خیر و نیکی دارند. بنابراین زیبایی مساوقتی تمام با خیر و خوبی در فرهنگ ایرانی دارد.
معرفی پیکره کل جو بردر طاق بستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
37 - 42
حوزه های تخصصی:
در بررسی هنر دوران ساسانی عموما مبحث مستقلی با عنوان پیکره تراشی مطرح نمیشود، مجسمه هایی که از دوره ساسانی به دست آمده است، نیم تنه هایی هستند که به عنوان بخشی از تزئینات بنا به کاررفته اند و بر روی نیم ستون های تزیینی نصب می شده اند. هنر پیکره تراشی در دوران ساسانی بیشتر شامل نقش برجسته ها و یا در قالب گچبری در معماری و تزئین بنا بوده است. اما به وجود پیکره ای منفرد با ابعاد غیرانسانی تنها در دو مورد اشاره شده است، پیکره شاپور در غار شاپور و پیکره ای به شدت آسیب دیده در طاق بستان کرمانشاه که با نام بومی کل جو بر شناخته میشود. پیکره نمایانگر فردی است، ایستاده و شمشیر به دست گرفته. بیشتر مورخان پیکره را متعلق به خسرو دوم دانسته اند، به دلیل آسیب دیدگی فراوان از انتساب پیکره ی طاق بستان به دوره ساسانی نمی توان با اطمینان زیاد سخن گفت، اما در این نوشتار سعی شده است بر اساس مطالعه و تطبیق فیگور پیکره با نقوش برجسته طاق بستان ، لباس، شمشیر و محل قرارگیری آن در جوار نقش تاج ستانی خسرو دوم و مقایسه پیکره با نقش های دیگری از خسروپرویز و دیگر شاهان ساسانی در نقش برجسته ها و سرستون های یافت شده در طاق بستان و آبشوران و بیستون در مورد احتمال انتساب پیکره و هویت آن به اواخر دوره ساسانی بحث شود.
ریخت شناسی صراحی های شیشه ای ایران در سده های 5 و 6 ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
65 - 76
حوزه های تخصصی:
دوره سلجوقی یکی از مهم ترین دوران شکوفایی هنراسلامی سده های ۵ و۶ ه.ق ایران در خصوص هنر شیشه است که از آن جمله می توان به صراحی ها به عنوان یکی از پرکاربردترین ظروف شیشه ای اشاره کرد. مطالعه بر روی فرم و تزیینات این آثار شیشه ای می تواند رهیافتی در مطالعه هنر شیشه سلجوقی باشد. این پژوهش برآن است تا با بررسی فرم و ریخت صراحی ها از منظر ریخت شناسی که یکی از رویکردهای رایج معاصر در حوزه نقد ادبی و از زیر شاخه های ساختارگرایی است بپردازد. بدین منظور در جستجوی یافتن پاسخ این پرسش اساسی که "صراحی های شیشه ای سده های ۵ و۶ ه.ق ایران به لحاظ عناصر فرمی ثابت (مخزن و گردن) و متغیر (تزیینات) دارای چه ویژگی های بصری بوده اند" به جمع آوری نمونه ها، طبقه بندی و بررسی آن ها اقدام شده است. این پژوهش بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی شکل گرفته است. نتایج نشان می دهد که فرم مخزن در سه حالت کلی اشکی، شلجمی و گوشتکوبی ساخته شده و بیشترین حجم تزیینات را دارا می باشند. تزیینات این قسمت در دو بخش انتزاعی و شمایلی- انتزاعی قابل پیگیری است. فرم گردن نیز به صورت استوانه ای بلند و باریک ساخته شده که اغلب فاقد تزیینات بوده و شامل نوار افزوده و گاهی دارای لبه می باشد.
تحلیل روان کاوانه عکس های آرتور ترس از دیدگاه یونگ و با روش اسطوره کاوی ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
۸۵-۷۱
حوزه های تخصصی:
با آغاز نقد روان کاوی توسط فروید، تحول بزرگی در عرصه نقد به وجود آمد؛ زیرا تا پیش از او، مطالعات و نقد ادبی/هنری به طور عمده بر اساس ضمیر خودآگاه و نیت آگاهانه مؤلف استوار شده بود اما پس از آن، نقد به سوی کشف و خوانش ضمیر ناخودآگاه گرایش یافت و یونگ که یکی از شاگردان ایشان بود در ادامه، نظراتی در تکامل و در مواردی حتی تقابل با نظرات او را مطرح ساخت. یونگ برای ضمیر ناخودآگاه، دو بخش فردی و جمعی قائل بود. در این مقاله، ارتباط میان آثار آرتور تِرِس، عکاس صحنه پرداز معاصر آمریکا، با ضمیر ناخودآگاه فردی و جمعی مورد بررسی قرار می گیرد. انتخاب این عکاس به دلیل آن است که تِرِس، علاقه بسیاری به مطالعه روان شناسی یونگ دارد و خواب و رؤیا، دغدغه مهمی برای او به شمار می رود و بنابراین چنین خوانشی بر آثار او، چندان دور از ذهن و بی ارتباط با آنها نخواهد بود. این مقاله، به دنبال یافتنِ دلایلِ تکرار برخی مؤلفه ها یا درون مایه های آثار تِرِس است که با احتمال بیشتری می توان آنها را برخاسته از ناخودآگاه او دانست. در این پژوهش که با روش تحلیلی- تاریخی انجام گرفته است در مرحله نخست، آثار آرتور تِرِس با استفاده از روش و اصطلاحات خاصِ یونگ در باب ضمیر ناخودآگاهِ فردی تحلیل شده و سپس برای بررسی تأثیر ضمیر ناخودآگاه جمعی بر عکس های او، این آثار با اسطوره ها که به یقین برخاسته از ضمیر ناخودآگاه جمعی بشر بوده، مقایسه شده اند. بنابراین در این مرحله از پژوهش، از روش نقد اسطوره کاویِ ژیلبر دوران که بر مطالعه شباهت میان درون مایه های تکرارشونده در آثار هنرمند امروزی با اساطیر کهن استوار بوده، استفاده شده است و یافته ها نشان داده که برخی درون مایه های تکرارشونده در آثار تِرِس، ریشه در ضمیر ناخودآگاه فردیِ او که با زندگیِ شخصی و خاطرات او مرتبط است دارند. به علاوه، از آنجا که این درون مایه ها در کنار یکدیگر کاملاً هم راستا با درون مایه های اسطوره ای کهن هستند، نتیجه گرفته می شود که ضمیر ناخودآگاه جمعیِ بشر نیز جایگاهی مؤثر در شکل گیری آثار این عکاس داشته است.
جایگاه، ساختار و اجزای معماری جامعه شهری در یک جامعه ایلی، براساس منابع مکتوب و نتایج کاوش های باستان شناسی در قراقوروم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۸۹)
177-156
حوزه های تخصصی:
قراقوروم در طول نیمه اول قرن هفتم ه. ق پایتخت قلمرو خانان مغول محسوب می شد. وسعت این قلمرو علاوه بر منطقه مغولستان، شامل سرزمین های چین، ایران، روسیه و اروپای شرقی بود. در طول سال های فوق، این شهر مقصد بسیاری از صنعتگران، بازرگانان و دانشمندانی بود که از سرتاسر این قلمرو گسترده، جهت خدمت در دربار خان بزرگ به مغولستان رهسپار می شدند. تا سال های اخیر، عمده اطلاعات درباره این پایتخت کهن، منحصر به منابع مکتوبی بود که تاریخ نویسان و سیاحان در تمدن های چین، ایران و اروپا ارائه داده بودند. با گسترش دامنه کاوش های باستان شناسی در طول دو دهه اخیر در این محوطه، بسیاری از زوایای پنهان این استقرارگاه تاریخی، در دسترس قرار گرفت. واکاوی این اطلاعات و تطبیق آنها با اسناد تاریخی، نه تنها می تواند به بسیاری از سؤالات درباره سلوک زندگی فرمانروایان مغول در ابتدای دوره حکومتشان پاسخ دهد، بلکه می تواند نشانگر تأثیرات و تأثرات متقابل فرهنگی میان این فرمانروایان کوچ نشین و ملل تابع شهرنشین باشد. این مقاله ضمن بررسی آخرین اطلاعات حاصل از حفاری های باستان شناسی و مطابقت آنها با استنادات تاریخی برجای مانده، ویژگی های عمده اولین پایتخت حکمروایان کوچ رو را تبیین کرده و تأثیراتی را که سلوک کوچ نشینی آنان بر نوع استقرار و طراحی این شهر داشته بررسی کرده است. اطلاعات این مقاله با روش های کتابخانه ای و مقایسه یافته های حاصل گردآوری شده و پژوهش با روش تطبیقی-تحلیلی صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، قراقوروم شهری ازپیش طراحی شده با فرم هندسی مشخص بوده و بیشتر جهت استقرار مردمانی از ملل تابعه، مانند صنعتگران، بازرگانان و دبیران درباری احداث شده است. خانان بزرگ به همراه ارکان دولت مغول، تنها به اقامت دوره ای بسیار کوتاه در حومه شهر اکتفا کرده و به منظور پایبندی به سلوک کوچ نشینی، به صورت دوره ای از استقرارگاهی به اقامتگاه دیگر در حرکت بوده اند.
جایگاه و نقش ملاط گچ در معماری دوران اشکانی، از منظر فنی و تحولات سبک شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۰)
347-326
حوزه های تخصصی:
در دوره فرمانروایی اشکانیان، سبک نوینی در معماری ایران با نام سبک پارتی پایه گذاری شد و تحولاتی در نوع مصالح و اجرای طرح بناها پدید آمد که یکی از تاثیرگذارترین تغییرات را می توان استفاده گسترده از گچ دانست. از آنجا که گچ در قلمرو اشکانی به وفور یافت می شد و دارای استحکام و شکل پذیری آسان بود، از یک سو به عنوان مصالح مستحکم قابل استفاده بود و از سوی دیگر قابلیت اجرای آرایه های مختلف در بنا را داشت. این پژوهش با بررسی سیر تحول معماری دوران اشکانی و تحلیل شواهد استفاده از ماده گچ با استناد بر منابع کتابخانه ای و داده های به دست آمده از بررسی های میدانی، به واکاوی دلایل استفاده گسترده فنی و هنری از این ماده در دوران اشکانی، و تاثیر آن در شکل گیری سبک پارتی و انتقال آن به دوره های دیگر پرداخته است. در نتیجه این بررسی ها مشخص شده است که گچ به دلیل خواص منحصربه فرد خود پاسخگوی بسیاری از نیازهای معماران و هنرمندان این دوران بوده است. استفاده از این ماده به عنوان ملاط، ساخت دیوارهای مستحکم و پوشش های منحنی برای بنا بدون نیاز به قالب را فراهم کرد، و به کارگیری آن در تزیینات باعث گسترش هنر گچبری و نقاشی دیواری، و بی نیازی به حجاری های سنگی زمان و هزینه بر مانند دوره های گذشته شده است. همچنین بررسی های سبک شناسی آرایه های گچی مشخص می کند که در ابتدای این دوره نفوذ هنر هلنی در شیوه اجرا و نقشمایه های هنری بالا بوده است، اما به تدریج این تاثیر کمرنگ تر شده و در اواخر دوره اشکانی نفوذ الگوهای شرقی بیشتر می گردد. در نهایت معماری و هنر اشکانی به عنوان یک سبک مستقل تجارب خود را از نظر فنی و هنری به دوران بعد و با واسطه به هنر و معماری اسلامی منتقل می کند.
تحلیل ویژگی های کالبدی و ساختاری حوضچه های سقفی
حوزه های تخصصی:
مفاهیم معماری پایدار و انرژی در ساختمان سازی با توجه به بحران آلودگی محیط زیست و کمبود سوخت های فسیلی در سالیان اخیر اهمیت و جایگاه ویژه ای یافته است، به صورتی که پیامدهای ناشی از استفاده روزافزون از سوختهای فسیلی به منظور دستیابی به آسایش کاربران استفاده از سامانه های ایستا در ساختمان ها را در کانون توجه قرار داده است. در این رابطه حوضچه های سقفی به عنوان کارامد ترین سامانه های ایستا جهت کاهش و یا افزایش دما در فضاهای داخلی قلمداد شده و با بهره گیری از انرژی های تجدیدپذیر در ساختمان ها، رابطه مستقیمی دارد. بدین ترتیب، در این پژوهش سعی بر آن است که با معرفی انواع این حوضچه ها و همچنین مشخصه های تأثیرگذار در انتخاب هر یک از آن ها بر اساس نیازها و شرایط اقلیمی قدم مؤثری برداشته شود.
زمینه ها و عوامل حاکمیت قانون در توسعه فرهنگی و هنری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
377 - 388
حوزه های تخصصی:
حاکمیت قانون، یکی از مفاهیم و اصطلاحات پیچیده ای است که در دهه های اخیر از دغدغه های اصلی کشورهای در حال توسعه، است. عرصه های فرهنگی و هنری نیز مانند سایر ابعاد نظام اجتماعی در جوامع مختلف نقش مهمی در تحقق رشد و توسعه فراگیر دارند. جامعه ایران نیز در دوره معاصر و از دوره حکومت پهلوی(1357-1320ش)، به صورت جدی خود را درمعرض توسعه قرار داد و این وضعیت بعد از تثبیت انقلاب اسلامی(1357ش)، نیز دنبال گردید. این پژوهش با هدف بررسی جایگاه حاکمیت قانون بر توسعه فرهنگی و هنری معاصر ایران است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که کشورها در اعمال حاکمیت قانون برای تحقق توسعه فراگیر همواره از یک رویه یکسان استفاده نکردند بلکه براساس اوضاع و احوال متفاوت رویه های متفاوتی را در پیش گرفته اند. در جامعه ایران در دوره معاصر، عواملی چون اهمیت یافتن توسعه همه جانبه در جامعه، مقابله با گوناگونی فرهنگی به علت علت رشد روزافزون ارتباطات در نظام جهانی، نقش حاکمیت قانون در برقراری نظم در فضای فرهنگی و هنری و مسئله حمایت از ارزش های اسلامی و ایدئولوژیک اسلامی، ضرورت ایجاد نهادهای قانونی و تدوین قوانین مصوب در عرصه فرهنگ و هنر را آشکار ساخت لذا حاکمان و سیاستمداران، اقدامات لازم را برای حاکمیت قانون بر توسعه فرهنگی انجام دادند. اهداف پژوهش 1.واکاوی زمینه ها و عللِ حاکمیت قانون بر توسعه فرهنگی و هنری ایران در دوره معاصر 2.بررسی ارتباط توسعه فرهنگی با ایدئولوژی حاکم بر جامعه ایران در دوره معاصر سؤالات پژوهش 1. در جامعه ایران در دوره معاصر کدام عوامل و زمینه ها منجر به حاکمیت قانون بر توسعه فرهنگی شده است؟ 2.آیا ایدئولوژی های حاکم بر یک جامعه نقشی در برنامه های توسعه فرهنگی دارد؟
بررسی و تحلیل موضوع و مضمون شیعی در نگاره های محمود فرشچیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
21 - 39
حوزه های تخصصی:
پس از سال ها غیبت موضوعات شیعی در نگارگری، محمود فرشچیان به عنوان یکی از سرحلقه های تحول در نگارگری معاصر تجربه ای نو را در مواجهه با موضوع و مضمون شیعی آزموده است. تا حد زیادی، تجربه وی متمایز از مکاتب گذشته نگارگری در بازنمایی موضوعات شیعی بوده و جدا از اقبال عمومی الهام بخش برخی از نگارگران معاصر نیز شده است. بررسی مشخصات رویکرد اتخاذشده توسط هنرمند در مواجهه با موضوع شیعی، چیستی مضامین و تجربه های جدید و متمایز وی در بیان مضامین مسئله این پژوهش می باشد که با هدف شناسایی موضوعات و مضامین وی، آشنایی با تمهیدات بصری و در نهایت خودآگاهی جامعه نگارگری معاصر انجام شده است. نیل به اهداف مذکور از طریق طرح این پرسش ها که موضوعات و مضامین شیعی در نگاره های محمود فرشچیان کدام اند و شامل چه ویژگی ها و دسته بندی هایی می شود؟ موضوعات و مضامین شیعی هنرمند چه تفات هایی با تجارب گذشته دارد؟ و در نگارگری محمود فرشچیان مضامین شیعی با استفاده از چه تمهیدات بصری بازنمایی شده اند؟ دنبال شده است. شیوه تحقیق، توصیفی تحلیلی انتخاب شده که بر این اساس ضمن تعریف موضوع و مضمون و توضیح بیان هنری با تکیه بر نقد هنری، به بررسی نمونه های مورد بررسی پرداخته شده است. داده های تحقیق از طریق میدانی و کتابخانه ای و با استفاده از ابزار مطالعه، مشاهده و مصاحبه گردآوری شده و نمونه ها از طریق سرشماری جامعه آماری معین گردیده که تحلیل آن ها با استفاده از داده های گردآوری شده انجام گرفته است. از رهگذر تحلیل داده های گردآوری شده از منابع مکتوب و مصاحبه معلوم گردید هنرمند متمایز از تجربه های پیشین، بازنمایی موضوعات را از پایگاه فرهنگ شیعی و با تکیه بر نگره عرفانی هنر انجام داده است. هنرمند بواسطه نگره «عرفانی هنر» به جای توجه صرف به وقایع و روایت فیزیکی و تاریخی زندگانی معصومین بر بازنمایی شأن و معانی زندگانی امامان شیعه (ع) تأکید کرده است. هنرمند در بیان هنری اقتضائی عمل کرده و نه تنها از نگارگری قدیم که از نگارگری خودش نیز تمایزاتی ایجاد کرده است. استفاده از فضای خلوت، ترکیب های رنگی، کاستن تزئینات و استفاده هدفمند از خطوط منحنی و سیال وجوهی از نوآوری فرشچیان در نگارگری شیعی می باشند که در خدمت بیان شئون دنیوی و اخروی امامان شیعه و اولیاء و عواطف جمعی شیعی بکار رفته اند.
تحلیل اکسپرسیون رنگ قرمز در هفت پیکر نظامی بر اساس عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظامی از کارکردهای رمزی و بیان استعاری بن مایه های آئین مهر و زرتشت در منظومه هفت پیکر، بهره های فراوان برده است. عبور بهرام از هفت گنبد، به رنگ های مختلف، در روزهای هفته، با تأکید بر سیارات مربوطه، به عنوان روایت مرکزی و از طرف دیگر، مشابهت آن با نردبان هفت پله ای در آیین مهر، نشان از شناخت و وفاداری نظامی به این آیین ها در آثارش دارد. این امر، بر تفسیر دلالت های معنایی و اکسپرسیون رنگ ها در آثارش، تأثیرگذار بوده است. مسأله این است که در گنبد چهارم، دلالت های معنایی و اکسپرسیون رنگ قرمز، نشان از اجتناب او از مفاهیم این آئین ها و نیز شناخت او از مفاهیم رنگ قرمز در جهان اسلام دارد. سؤال این است: با توجه به ارتباط گسترده ی هفت پیکر با مفاهیم آیین مهری، اکسپرسیون رنگ قرمز در این داستان، چگونه و براساس کدام اشارات صریح، با مفاهیم این رنگ در عرفان اسلامی مطابقت دارد؟ این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی نشان می دهد، اکسپرسیون رنگ قرمز در هفت پیکر، نه بر اساس نجوم، آئین مهر و یا دین زرتشت، بلکه با تکیه بر مبانی عرفان اسلامی، در قالب کلیدواژگان خاصی که در این داستان، بر کسب خردمندی و لزوم عقلانیت تأکید می کنند، قابل تفسیر و تحلیل است. همچنین، حصول مرتبه فنا، به عنوان غایت انسان و تفاوت آن در آئین مهر نیز قابل توجه است.
تحولات ساختاری و تبیین دغدغه های اجتماعی ایران در نگارگری دهه های 80 و 90 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارگری به عنوان بخشی از سنت تصویرگری ایران، همواره بیانگر ویژگی های فرهنگی، ارزش های اجتماعی و دغدغه های دوران خود بوده است. به همین منظور در این پژوهش محقق بر آن است تا با واکاوی مؤلفه های نگارگری در دوران حاضر از نظر ساختاری به تحلیل ویژگی بیانگری این هنر توسط نگارگران فعّال و استادان صاحبنام بپردازد. شیوه ی گردآوری داده ها در این پژوهشِ بنیادی(تجربی و نظری)، براساس مطالعه اسنادی، مرورِ منابع معتبر تاریخی و متکّی بریافته های میدانی به روش مصاحبه ی عمیق با تعدادی از سرآمدان این هنر طی د هه های1380و1390 هجری شمسی بوده است. ماهیت توصیفی- تحلیلی این پژوهش، پاسخگویی به این پرسش اساسی را در پی داشت که؛ مهم ترین وجه تمایز نگاره های معاصر(دهه های80 و90) نسبت به نمونه های مکاتب قدیم به لحاظ ساختار اجرایی چیست؟ و همچنین، رسالت نگارگران معاصر، در بیان دغدغه و ویژگی های فرهنگی- اجتماعی زمانه ی خود، چگونه در آثار آنان نمود یافته است؟ درنهایت، مهم ترین نتایج این پژوهش نشان داد که تفاوت چشمگیری در شخصیت پردازی، ساخت وساز بیشتر و رنگ آمیزیِ متنوع تر نسبت به گذشته را بیان داشته و تنوع در مضمون آثارِ نگارگرانِ دوره ی معاصر، نشان از نوعی تلفیق میان نگاه فرا واقع گرایانه با شیوه ی طبیعت گرایانه دارد. این در حالی است که برخی از نگارگران جوان و مستعد در دوران معاصر، موفّقیت چشمگیری به لحاظ انعکاس رویدادها و اتفاقات روز اجتماعی در این قاب تصویری از خود نشان داده و به نظر می رسد نگارگری معاصر ارتباط بیشتری را با مخاطب عام ایجاد کرده است.
بررسی گونه شناسی و طبقه بندی ساختاری و مضمونی نقش مایه درخت در کاخ عمارت چهل ستون اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
299 - 313
حوزه های تخصصی:
در نگارگری ایران، طبیعت و درختان به وفور انعکاس یافته است. نماد درخت در ایران باستان رکن و پایه ی هستی، ارتباط میان زمین و آسمان و ستون گیتی تلقی می شد و نشانی از تولد، رشد و بالندگی، مرگ، رستاخیز، هستی پایدار و فناناپذیری بود. در آثار و بناهای تاریخی دوره اسلامی ار نقش مایه درخت استفاد شده است. یکی از بناهای زیبای دوره صفوی عمارت چهلسون است. مسئله ای که اینجا مطرح است چگونگی و ماهیت نقش مایه های درخت در این بنای تاریخ است. رویکرد پژوهش کیفی بوده و تحلیل داده ها به شیوه توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. جمع آوری داده ها و اطلاعات از منابع کتابخانه ای، شبکه جهانی اینترنت و همچنین مشاهدات میدانی صورت گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از این است که در نگاره های کاخ عمارت چهل ستون اصفهان، حدود 110 نگاره مزین به نقش مایه درخت ترسیم شده بر روی دیوارهای آن شناسایی شد. شناخت بیشتر فراوانی این تعداد از نقوش انواع درختان، ضرورت این تحقیق را مهیا نمود. نقش درخت در اکثر موارد با الهام از طبیعت واقعی و در بعضی موارد از درختان موجود در حیاط این عمارت در انواع (نارون، چنار، سرو، شکوفه و درختان میوه) ترسیم و نقاشی شده اند. درختان ترسیم شده در بسیاری از نگاره های عمارت، از باغ این عمارت ملهم بوده یا درختانی ملهم از این نقاشی ها در حیاط کاشته شده اند. همچنین این نقوش صرفاً جنبه تزیینی صرف نداشته اند و با توجه به هم جواری و روابط فی مابین آن ها با انسان و عناصر دیگر در آثار، جنبه مضمونی و مفهومی پیدا کرده اند. اهداف پژوهش: 1.بررسی و تحلیل نقوش درختان در نگاره های کاخ عمارت چهل ستون اصفهان به لحاظ فرم و محتوا. 2.بررسی و واکاوی منابع مؤثر در طراحی نقوش درخت در نگاره های این عمارت. سؤالات پژوهش: 1.نقش و جایگاه درخت در نگاره های چهل ستون از منظر ساختاری و مضمونی کدام است ؟ 2.در طراحی انواع نقش مایه درخت در این نگاره ها، منبع و ذهنیت هنرمند نقاش چه بوده است؟
آسیب شناسی قوانین و مصوبات حقوقی مرتبط با مدیریت بافت و ابنیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
۶۲-۴۹
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت و جایگاه ویژه بافت و ابنیه تاریخی و ارزشمند در شهر ها بر کسی پوشیده نیست، اما همچنان موضوع حفاظت، حمایت و احیای بافت و ابنیه تاریخی و ارزشمند در ایران به صورت جدی، علمی و قانونی مورد پیگیری، نه در سطح کلان مدیریتی و نه در سطح مطالبه گسترده مردمی قرار ندارد. این شرایط سبب شده اند وضعیت بافت و ابنیه تاریخی روز به روز در خطر جدی آسیب و در مسیر نابودی قرار گیرد. اگر چه انجمن های دولتی و گروه های مردم نهاد متعددی پیگیر موضوع و حفاظت از آثار هستند، اما از آنجا که از لحاظ حقوقی و قانونی دارای نقش و ابتکار عمل نبوده، راه به جایی مطلوب و مؤثر در سطحی گسترده نخواهند برد. لذا اهمیت بعد حقوقی و قانونی پیرامون موضوع بافت و ابنیه و آثار تاریخی برای تغییر و یا رهایی از این شرایط، دوچندان خواهد شد. بر این اساس، در این پژوهش ابتدا سعی شده است با استفاده از روش کیفی و رویکرد هرمنوتیک حقوقی، بازخوانی قوانین مرتبط با این امر صورت گیرد. در ادامه، آسیب شناسی اجمالی بر این قوانین، بر مبنای روند امر حفاظت و احیا و همچنین در مقایسه با کلیت محتوایی منشورهای جهانی شکل گرفته است. نتایج بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته نشان داده که قوانین موجود، نیاز اساسی به اصلاح، تغییر و تکمیل شدن دارند؛ علاوه بر این نیز خلأهای قانونی متعددی وجود دارند که نیازمند تصویب قوانین جدید هستند تا بتوان از طریق آنها، موضوعات مغفول مانده در مجموعه قوانین موجود را پوشش داد. از میان این موارد، برخی مباحث از اهمیت بیشتری برخوردار هستند؛ بنابراین به منظور مشخص شدن اولویت هر یک از مباحث اصلاحی در قوانین، اولویت بندی با استفاده از نظر صاحب نظران و خبرگان این امر انجام شده است. نتایج مصاحبه با خبرگان و اولویت بندی انجام شده نشان داده که مباحث مستندسازی، نظارت بر حفاظت و احیا در محتوای قوانین و همچنین مبحث ضمانت اجرایی قوانین، از اهم موارد اصلاحی قوانین هستند.
بازخوانی نظریه سینومرفی (هم ساختی) در معماری بازار محلی ایرانی بررسی موردی: بازار تجریش تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۸
93 - 113
حوزه های تخصصی:
مقابله با افول کارکردی بازارهای محلی- تاریخی به عنوان قرارگاه های جمعی که با الگوهای رفتاری روزمره پیوند عمیق دارند، نیازمند اتخاذ رویکردی اکولوژیک و بررسی پیوندهای محیط- رفتار است. هدف این نوشتار، ارائه مدلی برای تحلیل میان دانشی محیط انسان ساخت جمعی از طریق بازخوانی «نظریه سینومرفی» راجر بارکر و به کارگیری آن در تحلیل بازار محلی تجریش به عنوان یک قرارگاه سرزنده است. این پژوهش با رویکردی کیفی به روش تحلیل محتوا در بخش اول و روش توصیفی - تحلیلی و قوم نگاری در بخش دوم به انجام رسیده و با کمک فنون برداشت میدانی در چهار مقطع زمانی به مشاهده مستقیم 16 الگوی رفتاری در بازار تجریش پرداخته است. به علاوه، این محیط اکولوژیک براساس الگویی متشکل از چهار ساختار بنیادی و سه مؤلفه زیرمجموعه آنها تحلیل گردیده و به روش استدلال و استنتاج منطقی در 26 گزاره، تأثیر شش پیوند ساختاری بر وقوع انواع رفتارها بررسی شده است. بنابه یافته های پژوهش، پیوند ساختارهای کالبدی - اجتماعی بازار تجریش به نحو مشهودتری در جهت دهی رفتارها دخالت دارد و راهبردهای خلاقانه رفتاری، نشان دهنده عدم سینومرفی ساختار کالبدی با الگوهای رفتاری ایستا است. بهبود قابلیت فرم جداره های درونی و امکانات فضاهای باز پیرامونی راهکاری برای رفع این معضل است. در مجموع، شناسایی موانع انطباق پذیری ساختارهای کالبدی با الگوهای رفتاری جدید برای احیای بازارهای تاریخی، تدوین قالب های مشاهده ای دقیق تر نسبت های کالبدی- رفتاری و واردکردن شاخص های رفتاری به الگوهای انتزاعی از الزامات پژوهش در حوزه طراحی محیطی محسوب می گردند.
مطالعه تطبیقی برنامه های آموزشی دوره کارشناسی ارشد ناپیوسته معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۹
73 - 95
حوزه های تخصصی:
برنامه آموزش دوره کارشناسی ارشد معماری در ایران، که از سال ۱۳۷۸ به صورت ناپیوسته درآمده، از یک سو براساس تجزیه برنامه سابق به دو دوره، و از سوی دیگر تطابق با نظام هماهنگ آموزش و محدودیت های غالب بر آن، توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تنظیم شده است. تحولاتی که طی دو دهه گذشته در تنوع تخصص های مرتبط با معماری، در مقام رشته دانشگاهی و حرفه، رخ داده است و رشد شتابان دانشکده های معماری با امکانات و توانایی های بسیار متفاوت، بازنگری در برنامه آموزشی را ناگزیر ساخته است. در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی تطبیقی برنامه آموزشی در دانشگاه های معتبر در آمریکا، اروپا، و آسیا، رابطه میان هدف گذاری و برنامه درسی و همچنین ویژگی های کلی برنامه از نظر طول دوره، نسبت حوزه های مختلف دروس، و ساختار برنامه مصوب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، بررسی و تحلیل شود. این تحقیق از نوع توسعه ای است و با رویکرد کیفی به روش تحلیل، تطبیق و استنتاج منطقی انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که برنامه کارشناسی ارشد معماری در ایران تنها از نظر طول دوره و ساختار کلی با برنامه های آموزشی دانشگاه های معتبر برگزیده قابل مقایسه است اما از نظر کیفیت هدف گذاری، تنوع و ارتباط حوزه های آموزشی، و برخی جزئیات آموزشی دیگر نیازمند بازنگری دقیق تر و تغییرات اساسی منطبق بر ویژگی های معماری درکشور و منطقه است که می تواند در تدوین برنامه های آموزشی لحاظ شود.