فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
217 - 241
حوزه های تخصصی:
مفهوم پدافند غیرعامل، دربردارنده اصولی است که ضمن افزایش توان دفاعی، به کاهش آسیب پذیری در برابر بحران ها منجر می شود. اگرچه امروزه با پیشرفت جوامع و تغییر شکل مخاطرات، مؤلفه های پدافند غیرعامل دچار دگرگونی هایی شده، اما برخی تدابیری که در ادوار تاریخی برای طراحی شهرها، روستاها و عناصر معماری اندیشیده می شد، با مؤلفه های امروزیِ پدافند غیرعامل اشتراک هایی دارد. قلعه تاریخی مورچه خورت نیز به عنوان یک بافت تاریخی پابرجا، امکان مطالعه اصول پدافند غیرعامل در ادوار گذشته را فراهم می سازد. پرسش ها اینست که مؤلفه های پدافند غیرعامل در قلعه تاریخی مورچه خورت کدامند؟ این مؤلفه ها چگونه در سازمان فضایی و کالبدی قلعه مورچه خورت نمود یافته اند؟ هدف مقاله، معرفی مؤلفه ها و ویژگی های پدافند غیرعامل در قلعه تاریخی مورچه خورت به عنوان یکی از نمونه های شاخص و پابرجا از مجتمع های زیستی مرکز ایران و بررسی چگونگی کاربرد این مؤلفه ها در طراحی سازمان فضایی و عناصر معماری آن است. داده های مرتبط با مبانی پدافند غیرعامل به شیوه اسنادی گردآوری شده و ویژگی های معماری قلعه مورچه خورت به شیوه میدانی مستندنگاری شده است. این پژوهش به عنوان یک پژوهش کیفی، به شیوه توصیفی تحلیلی به انجام رسیده و تحلیل ها برای دو مقوله سازمان فضایی و عناصر معماری به طور جداگانه صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد سازمان فضایی قلعه تاریخی مورچه خورت از عواملی مانند سهولت تأمین نیازهای حیاتی در هنگام مخاطرات، طراحی غیرمتمرکز بافت مسکونی، بافت محصور و تدافعی و فشرده و ایجاد راه های گریز تأثیر پذیرفته است. همچنین، گذرها و معابر پیچ درپیچ و منتهی به بن بست از جمله مصادیقِ اصل فریب در سازمان فضایی قلعه مورچه خورت است. از نظر ویژگی های عناصر معماری نیز تدابیری مانند دسترسی زاویه دار به درون فضاها، اتاقی در بالای ورودی ها برای کنترل رفت و آمد، کوچ ه ه ای دردار و بن بست، پایین بودن سطح حیاط نسبت به م عابر اطراف، ایج اد بازش و در ارتف اع ب الا و مقاوم سازی بناها از طریق اتصال و همجواری سازه ها به منظور کاهش آسیب پذیری و حفظ ایمنی ساکنان در قلعه مورچه خورت اندیشیده شده است. درون گرایی و نماهای ساده در معماری واحدهای قلعه مورچه خورت در راستای اصل فریب و ویژگی هایی مانند مخفیگاه ها، ورودی های زاویه دار و همرنگ بودن مصالح با محیط در راستای اصل پوشش در عناصر معماری قلعه دیده می شود.
دیدگاهی کل گرا به رابطه انسان و فضای معماری با تاکید بر فراروانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر چند روانشناسی محیطی معماران را به درک بهتری از تعاملات انسان و محیط رهنمون گردید، اما مطالعه این تعاملات تا به امروز بیشتر محدود به تاثیرات مادی و با مفروضات علوم تقلیل گرای مادی بوده است. این سطح از تقلیل گرایی می تواند موجبات عدم درک درست تعاملات، و در نتیجه نادیده انگاشتن برخی از مولفه های تاثیرگذار مکان بر رابطه ادراکی انسان و فضای معماری شود. از این رو می توان گفت آشنایی معماران با مدلهای رفتاری نوین از جمله مدلهای پیشنهادی فراروانشناسی، و فراتر چارچوب مادیگرایی، می تواند به درک بهتر رابطه استعلایی انسان و فضای معماری بیانجامد. بنابراین مقدمات پرسش های این پژوهش از این قرارند: ۱- مولفه های کلیدی تعاملات انسان و فضای معماری از دید فراروانشناسی کدامند؟ ۲- دیدگاه مبتنی بر مفاهیم فراروانشناسی چگونه می تواند مکمل دیدگاه روانشناسی محیطی باشد؟ روش مورد استفاده در این پژوهش استدلالی-منطقی است، و به دلیل ماهیت نظری و بنیادی پژوهش بیشتر تمرکز بر منابع کتابخانه ای و ادبیات موضوع در حوزه های معماری، روانشناسی محیطی و فراروانشناسی بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که میدانهای حافظه، انرژی مکان، آگاهی فعال و فرم مهمترین مفاهیم کلیدی در درک بهتر رابطه استعلایی انسان و محیط از دیدگاه فراروانشناسی هستند، و تعاملات میدانی آنها با ادراک انسانی می تواند بر پایه یک میدان زیرساخت تعریف شود، و بر اساس مکانیزم رزونانس زمینه تبادل انرژی یا اطلاعات را فراهم آورد، و شامل همبستگی هایی باشد که بستگی به فاصله فیزیکی یا زمان ندارند. بر اساس مدل های مفهومی تعاملات میدان ادراکی انسانی با میدان های حاضر در مکان می توان برخی باورهای سنتی درباره حرمت و شان مینوی مکان های مقدس، و نیز برخی کیفیات محیط های شفابخش را توجیه نمود. نگارندگان با ارائه دو مدل مفهومی از تعاملات میدانی مذکور، تفسیری کل گرا از رابطه استعلایی انسان و محیط را بر پایه فراروانشناسی ارائه می نمایند.
بررسی و تحلیل کتیبه های خوشنویسی فرش های موجود در موزه ویکتوریا آلبرت و متروپولیتن
منبع:
رج شمار دوره دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
43 - 60
حوزه های تخصصی:
فرش های ایرانی، دارای طرح و نقش مختلفی از جمله خوشنویسی هستند. خوشنویسی در فرش در کنار سایر عناصر، مضامین و مفاهیمی دارد که اغلب شامل آیات و احادیث، اشعار و یا نام و نشانی بافنده و طراح فرش است. مسئله این پژوهش پاسخ به این سوال است که از چه مفاهیم و مضامینی در کتیبه های خوشنویسی فرش های موزه متروپولیتن و ویکتوریا آلبرت استفاده شده است؟ و کتیبه های خوشنویسی فرش های مورد مطالعه، چه اشکالی داشته اند و کتیبه ها در چه بخش هایی از فرش کاربرد داشتند؟ هدف مقاله، بررسی و تحلیل مضامین کتیبه های خوشنویسی فرش های دو موزه از منظر تاریخی، ادبی و دینی است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و جمع آوری تصاویر از سایت دو موزه بوده است. نتایج مشخص می کند، در فرش های بررسی شده، سه نوع مضمون تاریخ نگاری(نام بافنده یا سفارش دهنده)، ادبی (قالب غزل، قصیده و رباعی) و دینی (آیاتی از قرآن) و بیشتر با خوشنویسی نستعلیق در کتیبه-ها مشهود است. کتیبه های خوشنویسی تاریخ نگار به درج تاریخ بافت و نام بافنده و گاه عمل او اشاره دارد، کتیبه های دینی، در وصف خداوند و توحید است و کتیبه های ادبی به وصف بهار، یار و غنیمت شمردن فرصت پرداخته است. تنوع شکل کتیبه های خوشنویسی نیز شامل مستطیل، بازوبندی، قلمدانی، مربع و ترنجک است که به ترتیب بیشترین کاربرد کتیبه ها در فرشهای بررسی شده دو موزه، مربوط به 1. حاشیه اصلی یا پهن، 2. متن فرش، 3. حاشیه باریک (طره) و 4. در مرکز فرش و یا محل قرارگیری، ترکیبی از 4 مورد است.
ارزش گذاری ابعاد عینی در زیبای یشناسی نقوش آجری با تکنیک کوداس(نمونه موردی: خوو نچین یهای بافت تاریخی خانه های دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر در کالبد معماری، توجه به تزئینات است که به واسطه الگوهای هندسی شکل گرفته اند. این عنصر کالبدی در قسمت های مختلف بنا کاربرد داشته و نقوش زیبایی را ایجاد کرده است. همچنین، آفرینش زیبایی در دو بعد عینی و ذهنی قابل بررسی است که در این پژوهش، ابعاد عینی تزئینات به سبب معیارهایی مؤثر در شکل گیری نقوش مطرح می شوند. به این ترتیب، شناخت و تأثیرگذاری آنها به عنوان یکی از اهداف پژوهش در بستر تحقیق محسوب می شود. بستر مورد مطالعه در شهری با پیشینه تاریخی ارزشمند و در رابطه با تزئینات آجری است. بر این اساس، دزفول با ویژگی های کالبدی خاص خود مد نظر بوده و دارای نقوش آجری خوون چینی است. همچنین، پرسش های مطرح شده عبارت هستند از؛ عوامل مؤثر بر مؤلفه های عینی در زیبایی شناسی خوو نچینی کدام هستند؟ تأثیر هر کی از مؤلفه های عینی بر هندسه خوون چینی، به چه نحوی است؟ تحقیق حاضر، ترکیلی از روش پیمایش در نمونه موردی و توصیفی- تحلیلی است. در این روش با استفاده از مشاهده، موردکاوی، مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه، به شناخت بستر پژوهش پرداخته می شود. سپس، چارچوب پژوهشی با تکنیک کوداس، ارزش گذاری شده و بررسی مؤلفه های زیبایی در جامعه نمونه، صورت می گیرد. در نهایت طبق یافته های پژوهش، تحلیل داده ها و استنتاج منطقی، نتیجه گیری انجام می شود. یافته های تحقیق نشان می دهند که تزئینات خوون چینی دارای الگوهای هندسی مختلفی بوده و نمودی از زیبایی را به نمایش گذاشته؛ به طوری که تحت تأثیر مؤلفه های زیبایی شناسی شکل گرفته اند. همچنین، نتیجه حاصل از پژوهش بیانگر آن است که معیارهای مؤثر در آفرینش زیبایی عینی شامل؛ تناسبات، ارتباط با اعداد، نوع نقش، ریشه های نقوش، تکرارپذیری و تأ یکد بر نقش خاص م یشوند. این معیارها به صورت عام و خاص در نقوش به کار رفته و از تنوع قابل توجهی برخوردار هستند.
بررسی عوامل مؤثر بر طراحی پارچه های غیاث الدین علی نقشبند یزدی در دوره صفوی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
7 - 20
حوزه های تخصصی:
بدون شک دوره صفوی از مهمترین و پررونق ترین ادوار پارچه بافی ایران محسوب می شود. در این دوره انواع پارچه های ابریشمی، مخمل، زری و دیگر انواع پارچه به سفارش دربار بافته می شد. شهر یزد در اواخر قرن دهم هجری، از مهم ترین مراکز پارچه بافی بود و خواجه غیاث الدین علی نقشبند یزدی پایه گذار مکتب پارچه بافی یزد، از هنرمندان مطرح دربار و مورد علاقه شاه عباس بود. این مقاله با هدف بررسی مهمترین عوامل مؤثر بر طرح و نقش پارچه های غیاث در دوره صفوی، بر آن است تا طر ح ها و نقوش پارچه های غیاث را معرفی نماید. بدین منظور بر اساس هدف بنیادی- نظری و روش توصیفی، تحلیلی و شیوه کتابخانه ای و مشاهده ای، اطلاعات گردآوری شد. نتایج حاکی از آنست که انواع طرح و نقش پارچه های غیاث از طرفی با اقتباس از نگارگران مکتب تبریز همچون کمال الدین بهزاد، سلطان محمد و محمد هروی و همچنین نگارگران مکتب اصفهان، همچون رضا عباسی و پیروانش و از طرفی با اقتباس از موتیف های زینتی پارچه های دوره های پیشین و همچنین هنر چینی و خط نوشته ها خلق شده اند؛ ضمن آنکه غیاث با بهره گیری از نقوش فرش تبریز، زیلوی یزد، نقوش گیاهی و حیوانی خاص طبیعت و اقلیم یزد و همچنین شیوه های ابداعی و شخصی در طراحی پارچه توانسته شیوه ای منحصر بفرد و خاص مکتب یزد خلق کند.
امکان سنجی بهره گیری از انرژی های نو در تهران براساس تحلیل اطلاعات اقلیمی
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، امکان سنجی بهره گیری از انرژی های نو در شهر تهران است. در حال حاضر با توجه به شناخت شیوه-هاى طراحى و قابلیت بررسى آن ها به صورت بومى، وجود دانش و فن آورى تولید بومى فتوولتاییک ها در ایران طراحى و ساخت ساختمان هایى با این فن آوری در ایران دور از دسترس نیست. در این پژوهش اطلاعات اقلیمی سایت مورد نظر در موقعیت ایستگاه سینوپتیک امام خمینی تهران و شهر سالت لیک سیتی با یکدیگر مقایسه شد و بعد از اثبات شرایط اقلیمی مشابه دو منطقه به بررسی بهره گیری از انرژی های نو در سالت لیک سیتی پرداخته شد و بنابراین راهکارهایی برای استفاده از انرژی های نو در تهران ارائه شد. در این پژوهش به شیوه تطبیقی اطلاعات اقلیمی ایستگاه هواشناسی فرودگاهی امام خمینی در مقایسه با اطلاعات اقلیمی شهر سالت لیک سیتی قرار گرفت. استخراج اطلاعات از سازمان هواشناسی بوده و در تدوین مطالب از مقالات معتبر داخلی و خارجی استفاده شده است.
نسبت وجوه بازنمایانه سبک کمال الملک با نقاشی دهه ۸۰ و۹۰ ایران بر اساس نظام سبکی ولفلین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
53 - 66
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: پس از کم رنگ شدن هژمونی جریان مدرنیسم از اواخر دهه ۷۰ شمسی، نقاشی بازنمایی در ایران به محور اصلی تولیدات نقاشی دهه ۸۰ و ۹۰ شمسی تبدیل شد. بی شک ظهور مجدد این جریان بعد از سنت کمال الملکی، دلایل بیرونی و داخلی خاص خود را داشت؛ اما آنچه در این حضور مجدد، نیازمند مداقه است، واکاوی ویژگی ها و مختصات این نوع نقاشی نسبت با سنت تصویری کمال الملک می باشد که خود وامدار نقاشی بازنمایی اروپایی است. پرسش های مطرح شده در این پژوهش، این است که از منظر نظام سبکی هاینریش ولفلین، در نقاشی بازنمایی دهه ۸۰ و ۹۰ ایران، چه مؤلفه های فرمی از سبک کمال الملک وجود دارد؟ این مختصات سبکی با روش های بازنمایی در تاریخ نقاشی اروپا چه نسبتی دارد؟ هدف: پژوهش پیش رو با هدف بررسی و تحلیل ویژگی های سبکی مسلط در نقاشی بازنمایی معاصر ایران و نسبت آن با سبک تصویری کمال الملک صورت گرفته است. روش پژوهش: این پژوهش بنیادی و با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و آرشیوهای موجود، انجام شده است. مبنای این پژوهش بر اساس رویکرد فرمالیستی و با استفاده از نظریه های فرم و سبک توسط هاینریش ولفلین در باب اصول متضاد دوگانه (خطی / نقاشانه، سطحیت / عمق، تکثر / وحدت، فرم باز / فرم بسته، وضوح نسبی / مطلق) بوده است. یافته ها: استفاده از رویکرد سبکی ولفلین در تطبیق با نقاشی بازنمایی دهه ۸۰ و ۹۰ ایران نشان داد بسیاری از وجوه تصویری نقاشی کمال الملک که بر پایه عکس، پرداخت جزییات، نظام متکثر فضا، نماهای رو به رو و هم راستا با سطح کادر و حاکمیت کیفیت خطی است، در زیرساخت بنیادین نقاشی بازنمایی دهه ۸۰ و ۹۰، حضوری قاطع و چشمگیر دارد. این مختصات، بیش از آنکه با نگرش نقاشانه و مفهوم فضا در تاریخ نقاشی غرب، نسبتی داشته باشند، بر الگویی خطی (در مقابل نقاشانه) استوار هستند که بن مایه های آن ها را می توان تا سنت نگارگری ایرانی (فرم مثالی) جست وجو کرد.
شناسایی عوامل ﻣﺅثر بر طراحی مرکز رسانه ها با تأکید بر ارتقاء تعاملات اجتماعی
حوزه های تخصصی:
امروزه فناوری های نوین ارتباطات و اطلاعات با فراهم آوردن بستر تبادل و نشر آسان و گسترده داده ها موجب تحولات بنیادین در رسانه ها گردیده است؛ بنابراین تحول و توسعه رسانه های دیجیتال و پیشرفت تکنولوژی و فراگیر شدن رسانه های جمعی در نقاط مختلف دنیا موجب گسترش ارتباطات مجازی و به تبع کمرنگ شدن روابط اجتماعی گردیده است. لذا پیرو توسعه و تغییر رسانه ها و نحوه ی ارتباطات میان مردم ضرورت توجه به طراحی مجموعه شهری برای فعالیت در زمینه رسانه ها که نیاز فرهنگی و اجتماعی زندگی شهری امروز می باشد و به عموم مردم اجازه می دهد تا در فضایی عمومی فرآیند اجتماعی نوآوری که منجر به ایده ها و شیوه ها و هدف های جدید می شود، حائز اهمیت می گردد. به همین منظور در این پژوهش به تعریف مفاهیمی در مورد رسانه ها، ضرورت سواد رسانه ای، مرکز رسانه ها و ارتباطات اجتماعی پرداخته و سپس به بررسی نظریه های مطرح جهانی و همچنین تعمق و تفحص در نمونه های موردی در راستای تحقق هدف پرداخته ایم. هدف از این تحقیق تبیین مؤلفه های ﻣﺆثر بر طراحی معماری مرکز رسانه ها با ﺗﺄکید بر ارتقاء تعاملات اجتماعی می باشد. روش تحقیق تحلیلی توصیفی بوده و اطلاعات مورد نیاز آن با استفاده از روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که با در نظر گرفتن تمامی معیارهای فرهنگی، آموزشی، هنری، تفریحی و اجتماعی در طراحی مرکز رسانه ها، می توان محیطی مساعد در جهت تشویق به استفاده ی مطلوب از فضای مجازی، بالا بردن سطح آگاهی عموم مردم، فضایی عمومی و تفریحی با جدیدترین تکنولوژی های روز در جهت گرد هم آوردن و حضور انسان ها را به وجود آورد و در نهایت معیارهای ﻣﺅثر جهت طراحی مرکز رسانه ها که سبب ارتقاء تعاملات اجتماعی می گردد و باید در طراحی مورد توجه قرار گیرد ارائه گردیده است.
تحلیل اسطوره شناختی اثر شنیداری غمنومه فریدون به نویسندگی پیمان قدیمی و آهنگسازی حسین علیزاده
منبع:
فردوس هنر سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۴
84 - 103
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: اسطوره ها به عنوان نظامی بینامتنی در تولید آثار ادبی و هنری نقش بزرگی ایفا می کنند. در مقاله حاضر سازه ها و عناصر ساختاری داستان در اثر غم نومه فریدون با تاکید بر قرابت های معنایی با برخی اساطیر ایرانی نظیر فریدون و ضحاک، سیاوش و نیز اسطوره -خدایانِ باروری و قهرمان در کنار روندِ ملودی پردازی و تنظیمِ موسیقایی اثر بر اساسِ مفاهیمِ اسطوره و موسیقی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. هدف تحقیق : هدف از انجام این تحقیق کشف چگونگی نمود عناصر اسطوره ای در اثر غم نومه فریدون بود. سؤال تحقیق : عناصر اسطوره ای در اثر غم نومه فریدون به عنوان یک اثر روایی-موسیقایی چگونه نمود پیدا کرده اند و این اثر چه قرابت هایی با اساطیر ایرانی دارد؟ روش تحقیق : از منظر هدف؛ کاربردی و از منظر روش انجام؛ به صورت توصیفی-تحلیلی بوده و مطالب نیز به شیوه گردآوریِ کتابخانه ای به دست آمده اند. نتیجه گیری: در اثر غم نومه فریدون عناصر اسطوره ای مطرح شده نمود پیدا کرده اند و موسیقی نیز باتکیه بر مفاهیم این عناصر به درک هرچه بهتر فضای اثر کمک شایانی می نماید. غم نومه فریدون به نوعی با روزگار معاصر پدیدآورندگانش همسو بوده و در این روایت، فریدون به عنوان قهرمان در این اثر معرفی شده که در جهت اعتراض به نابسامانی های موجود به استقبال مرگ می رود تا نمونه ای از قهرمانِ باروری باشد که با مرگش امید، کنش گری و خودآگاهیِ اجتماعی را به ارمغان آورده است.
مطالعه تطبیقی نگاره پادشاهی جمشید و تصویر دربار او در شاهنامه بایسنقری و شاه طهماسبی از منظر شمایل شناسی اروین پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شخصیت های مهم و افسانه ای شاهنامه فردوسی، جمشید است. جمشید شاه و جزئیات حکومت او در برخی نگاره های دونسخه به تصویر درآمده است. نگاره پادشاهی جمشید در شاهنامه بایسنقری و نگاره دربار جمشید در شاهنامه طهماسبی هردو بازنمایی تصویری پادشاهی جمشید و عملکردهای او است. اهمیت موضوع در هر دو نگاره ضرورت انجام پژوهش حاضر را ایجاب کرده و هدف پژوهش، شناسایی چگونگی بازنمایی شخصیت جمشید در شاهنامه بایسنقری و طهماسبی و نیز شناخت وجوه اشتراک و افتراق ویژگی های جمشید و نوع تصویرسازی صحنه ها در دو نگاره می باشد. بنابراین دو پرسش مطرح شده است: 1- شخصیت جمشید در دو نگاره پادشاهی جمشید و دربار جمشید در شاهنامه های بایسنقری و طهماسبی چگونه و با چه ویژگی هایی بازنمایی شده است؟ 2- چه عوامل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی باعث شده جزئیات بیشتر و دقیق تری در نگاره شاهنامه شاه طهماسب نسبت به شاهنامه ی بایسنقری اعمال شود؟ شایان ذکر است پژوهش پیش رو با جست وجو در منابع کتابخانه ای و مشاهده دو نمونه نگاره، به شیوه توصیفی- تحلیلی- تطبیقی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد نگاره شاهنامه طهماسبی نسبت به نگاره شاهنامه بایسنقری جزئیات دقیق تری از حکومت جمشید را ارائه کرده و حکومت جمشیدشاه مقتدرانه تر، پرتجمل تر و به صورت عناصر تصویری بیشتر و مفصل تر بازنمایی شده به طوری که تعداد عناصر انسانی در نگاره بایسنقری 15 نفر و در نگاره طهماسبی 28 نفر به همراه تصویر دو دیو می باشد.
الگوی اکوویلیج، رهیافتی کارآمد در جهت توسعه پایدار روستاهای درون شهری (مطالعه موردی: روستاشهر فرحزاد شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۸۷-۷۱
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، معرفی الگوی اکوویلیج به عنوان رهیافتی کارآمد در جهت پایداری سکونت گاه های انسانی و پاسخی مناسب به چالش های موجود در روستاشهرهایی که در مواجهه با توسعه فیزیکی شهرها قرار گرفته اند، می باشد. روش ها: روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. بدین صورت که در بخش نظری به بررسی و استخراج اصول اکوویلیج ها از طریق بررسی و تحلیل متون (روش اسنادی) پرداخته شده و چارچوب مفهومی و اهداف عام توسعه پایدار روستاشهرها مبتنی بر الگوی اکوویلیج تدوین گردیده است. در بخش مطالعات تجربی، مطالعات میدانی و بازدید از محل به منظور شناخت بهتر نمونه پژوهش و آشنایی با مسائل آن صورت گرفته و چارچوب طراحی شهری روستاشهر فرحزاد پس از انتخاب گزینه مفهومی برتر بر اساس تکنیک فرایند تحلیل سلسه مراتبی تدوین گردیده است. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، الگوی اکوویلیج دارای چهار بعد اصلی زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و هیجده اصل می باشد که در روستاشهر فرحزاد، بعد زیست محیطی و سپس بعد اجتماعی و اقتصادی دارای بیشترین اهمیت می باشند. چارچوب انتخابی روستاشهر فرحزاد بر اساس تکنیک فرایند تحلیل سلسه مراتبی، بر مبنای تأکید بر نقش گردشگری و مسکونی روستاشهر و در نظر گرفتن دو محدوده محلی و گردشگری می باشد. نتیجه گیری: الگوی اکوویلیج، الگویی همه جانبه در راستای توسعه پایدار روستاشهر فرحزاد و روستاشهرهای هدف می باشد. اصول و اهداف اکوویلیج هر دو بعد ماهوی و رویه ای را در برمی گیرد که با فرایندی از پایین به بالا و مشارکت ساکنان و نهادهای محلی انجام پذیر می باشد.
گونه شناسی ترکیب بصری و مضمونی گل و مرغ بر دیوارنگاره های کاخ های صفوی و الحاقات قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گل و مرغ از پیشینه ای کهن برخوردار بوده و در باورهای ایرانیان به درخت زندگی یا درخت همه تخمه می رسد که سیمرغی بر آن نگاهبان است. در دوره تیموری به نقوش گرفت و گیر من جمله هم نشینی گل های ختایی با مرغانی که وجهی طبیعت گرانه داشتند، توجه شد. در این زمینه پیش از صفوی، نقاشی دیواری های قابل توجهی در دست نیست. در دوره صفوی کاخ های شاهی علاوه بر نقاشی هایی از نبرد شاهان تا بزم و رزم عشاق، با نقاشی های گل و مرغ تزیین شد، این کاخ ها بعدها مورد توجه شاهان قاجار گرفت و تزیینات دیگری به آن اضافه شد. هدف پژوهش، گونه شناسی ترکیب بصری و مضامین نمادین نقاشی گل و مرغ به صورت موردی در دیوارنگاری کاخ های صفوی چهلستون قزوین و اصفهان، هشت بهشت و برج رکیب خانه در اصفهان و الحاقات قاجاری در آنهاست. پرسش مقاله اینست: ترکیب بصری نقاشی گل و مرغ در کاخ های صفوی مذکور با الحاقات قاجاری آن چیست؟ و این نقاشی ها حاوی چه مضامین نمادینی است؟ رویکرد تحقیق کیفی، از نظر هدف، کاربردی و ماهیتی «توصیفی تحلیلی» دارد. جمع آوری داده ها بر مبنای اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و بویژه میدانی استوار است. یافته ها نشان دارد نقاشی های گل و مرغ کاخ های مذکور از منظر تجسمی، دانسته و با اندیشه بر جداره ها نقش بسته اند و ترکیب بصری آنها در پنج گونه مطالعه شده است: گلشن یا یله، گل و گلدان، گلبوته، ختایی و مرغان، افشان و گل و فرشته.
مطالعه هنر سبدبافی استان کهگیلویه و بویراحمد با رویکرد آسیب شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنرهای سنتی ایرانی با زندگی پیوند نزدیکی دارد و دارای جنبه کاربردی و زیبایی بوده که نشان از اهمیت جنبه کاربردی و هنری توأم در هنرهای سنتی ایران است؛ زیرا این آثار در کنار مرتفع ساختن نیازهای روزمره و کاربردی بودن، استعداد هنری و درک زیبایی را در هنرمندان پرورش می دادند. سبدبافی یکی از هنرهای سنتی بوده که در مناطق مختلف ایران از جمله در استان کهگیلویه و بویراحمد واقع در جنوب غربی کشور، رواج دارد. در گذشته سبدهایی با کاربردهای فراوان در این استان بافته می شد، ولی امروزه از رونق هنر سبدبافی کم شده و رو به فراموشی است. این پژوهش با هدف مطالعه سبدبافی استان کهگیلویه و بویراحمد با رویکرد آسیب شناسی و یافتن راهکارهایی برای احیاء و حفظ هنر سبدبافی این استان، بر آن است به این سوال پاسخ دهد که چگونه می توان دست ساخته های سبدبافی را به عنوان یک میراث به جای مانده از گذشتگان احیا نمود و با زندگی امروزی مردم عجین کرد؟ پژوهش حاضر با رویکرد آسیب شناسی و روش توصیفی تحلیلی و جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. نمونه ها به صورت هدفمند بر مبنای شیوه گلوله برفی انتخاب و شامل ۱۱ نفر بوده است. با بررسی اطلاعات به دست آمده برپایه تحلیل مضمون مصاحبه ها و رسیدن به داده ها، هنر سبدبافی در استان کهگیلویه و بویراحمد در گذشته متناسب با شرایط زندگی عشایری و روستایی رواج داشته و سبدهای بافته شده به فراوانی استفاده می شدند. با گذر زمان و ورود تکنولوژی این سبدها از رونق افتاد؛ امروزه برخی از آن ها منسوخ شدند. در این پژوهش با مطالعه وضعیت مطلوب و وضعیت موجود سبدبافی استان کهگیلویه و بویراحمد و بررسی آسیب شناسی آن در گذشته و حال، راهکارهایی برای حفظ و احیای این هنر مطرح گردید. بنابر یافته ها مهمترین عامل منسوخ شدن، کم کاری در زمینه معرفی، شناخت و آموزش این هنر و نبود بازار مشخص برای فروش محصولات، همچنین حمایت نشدن هنرمندان از طرف نهادهای حمایتی مربوطه و توجه نکردن بافندگان به نوآوری در کاربرد و تزیین سبد های بافته شده است. در انتها با بررسی سه مقوله آموزش، اقتصاد و کاربرد راهکارهایی برای رونق مجدد این هنر بیان شده است.
بازنمود اصول مکتب اصفهان در معماری و شهرسازی دوران صفوی در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
156-138
حوزه های تخصصی:
جریان های فکری حاکم در هر دوران، همواره بر معماری و شهرسازی آن دوران تأثیر گذاشته است. برای درک عمیق تر این تأثیرات، ایجاد ارتباط معنادار میان کالبد در معماری و شهرسازی هر دوره با تفکرات حاکم بر آن دوره می تواند مؤثر باشد. دوره صفویه، یکی از درخشان ترین دوره های تاریخ ایران نیز از این قاعده مستثنا نبوده است؛ بنابراین شایسته است اندیشه هایی که موجب شکوفایی این دوره شده اند، بررسی شوند. در این دوره، سه جریان فکری شاخص وجود داشته است: تشیع، اشراق (بر پایه حکمت ایرانی) و عرفان. این جریان های فکری بر معماری و شهرسازی این دوران از جمله باغ ها، کاخ ها و خیابان چهارباغ نیز تأثیر گذار بوده و نوآوری هایی را به وجود آورده است. مکتب اصفهان عنوانی است که برای اوج گیری فعالیت های مختلف فلسفی، فقهی و هنری در سده ۱۷ و اوایل ۱۸ میلادی در اصفهان به کار برده شد و اصول و قواعدی را در معماری و شهرسازی پایه گذاری کرد. مقاله حاضر ضمن تشریح ویژگی های مکتب اصفهان به بررسی تأثیر اصول مطرح شده این مکتب در معماری و شهرسازی اصفهان پرداخته و برای این مهم، با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با اتکا به متون و اسناد تاریخی و شواهد به جامانده از معماری و شهرسازی دوره صفوی و مطالعات پژوهشگران معاصر درباره ساختار معماری و شهرسازی این دوره ، معماری باغ ها و کاخ های این دوره در شهر اصفهان و همچنین سطح کلان از جمله خیابان چهارباغ را در حیطه مکتب اصفهان بررسی کرده و به این پرسش پاسخ داده است که چه ارتباطی میان مکتب اصفهان با معماری و شهرسازی وجود داشته و بازنمود اصول این مکتب در باغ ها، کاخ ها و سطح کلان (خیابان چهارباغ، شهر) چه بوده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که معماری و شهرسازی دوره صفوی و به طور شاخص باغ ها، کاخ ها و خیابان های آن ریشه در اصول حاکم بر مکتب اصفهان دارد.
بهینه سازی پارامترهای مؤثر بر کارایی انرژی پنجره های دوجداره در اقلیم گرم و خشک (مطالعه موردی: جبهه جنوبی ساختمان اداری در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
5 - 14
حوزه های تخصصی:
حدود 32درصد انرژی در دنیا در ساختمان ها مصرف می شود. در میان راهکارهای متنوع برای کاهش این میزان مصرف، انتخاب انواع مناسب پنجره ها در پوسته ساختمان ها می تواند نقش مهمی در بهره وری انرژی آن ها داشته باشد. به دلیل تابش مستمر خورشیدی به جبهه جنوبی، در این مطالعه، تأثیر پارامترهای مختلف پنجره دوجداره همچون نوع شیشه و همچنین گاز پرکننده بین دوجداره شیشه با چهار فاصله هوایی مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش بیان یافته ها و تحلیل آن ها به صورت قیاسی بوده که در قالب نمودار ارائه گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که استفاده از شیشه انعکاسی با گاز زنون و فاصله هوایی 8 میلی متری حداکثر صرفه جویی انرژی را به میزان 99/14درصد در قیاس با مدل مرجع برای جبهه جنوب فراهم می کند. نتایج نشان می دهند انتخاب شیشه جاذب و کم گسیل حتی در بهترین شرایط انتخاب مناسبی برای شهر تهران نیست زیرا نسبت به مدل مرجع به ترتیب به میزان 53/0 و 79/3درصد باعث افزایش مصرف انرژی می شوند.
بررسی آرایه های آجری خانه های تاریخی بهبهان در دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
27 - 48
حوزه های تخصصی:
در خانه های تاریخی بهبهان، دو گونه معماری سنگی و آجری با الگوهای ساختاری و تزییناتی متفاوت مشاهده می شود. قدمت بناهای آجری کمتر و غالباً مربوط به اواخر دوره قاجار و پهلوی است. در این بناها، آجر در هر دو بخش اجزا سازه ای و تزییناتی به کار رفته است. نقش تزیینی آجر از ابتدای کاربرد این مصالح مورد توجه بوده و تزیینات آجری به عنوان یکی از آرایه های شاخص معماری بهبهان در بخش های مختلف بنا و به شیوه های گوناگون اجرا شده است. لیکن مطالعات زیادی در این زمینه صورت نگرفته و مطالب ارائه شده در حد گزارش هایی در خلال معرفی بناهای تاریخی است. ضروری است که تحقیق و تفحص بیشتری در زمینه شناخت این تزیینات صورت گیرد. هدف از این مقاله بررسی تزیینات آجری خانه های تاریخی بهبهان به منظور مستندنگاری و کمک به ارائه الگوهای طراحی در پژهش های آتی است. لذا در ابتدا بر اساس اسناد و منابع موجود، تزیینات آجری در معماری ایران مورد مطالعه قرار گرفته و سپس با برداشت های میدانی و با روش تحلیلی توصیفی، الگوهای تزیینی در نمونه پژوهش، دسته بندی شده و انواع آجر مصرفی، انواع نقوش، شیوه های اجرا، محل کاربرد و سبک تزیینات بررسی شده است. برای این منظور، 28 خانه تاریخی و بیش از 50 سردر مطالعه شده و 47 نقش استخراج شده است. نتایج نشان می هد تزیینات آجری غالباً در جداره های داخلی حیاط به کار رفته و جداره های خارجی به جز سردر، فاقد تزیینات است. نقوش آجری به شیوه های خوون چینی، رگ چین، گل انداز، مشبک و گره سازی اجرا شده اند و شکل های متنوعی از آجرِ تراش به ویژه در حاشیه سازی، قاب بندی و قطاربندی ها و در ترکیب با نقوش گل انداز و رگ چین به کار رفته اند. نقش ها عمدتاً حاصل تکرار الگوهای پایه هستند. الگوهای پایه به صورت جناغی، گل های پنج رگی، هفت رگی، نه رگی و یازده رگی (به صورت ساده و ترکیبی) مشاهده شده اند. سبک طرح و نقش در تداوم آجرکاری ایرانی، به صورت هندسی و بر پایه اصل تقارن شکل گرفته است.
یک مدل نظری برای مطالعه روابط همسایگی در محیط های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
239 - 258
حوزه های تخصصی:
زندگی در سکونتگاه های شهری معاصر، الزاماً با همجوار شدن گروه های مختلف مردم همراه است. تجربه تاریخی سکونت انسان در مناطق مختلف جهان نیز مؤید این مطلب است. بر این اساس، مطالعه قانونمندی های همجواری به طور عام و قانونمندی های روابط اجتماعی ساکنان همجوار در محیط های مسکونی، به طور خاص، ضرورت و موضوعیت پیدا می کند. هدف اصلی مقاله حاضر، پاسخ به یکی از مهم ترین دغدغه های برنامه ریزان و طراحانِ عرصه های مسکونی، یعنی چگونگی تأثیر ویژگی های کالبدی محیط بر روابط همسایگی است. به این منظور، در گام نخست تلاش شده با مرور منابع اصلی، متغیرهای مؤثر بر روابط همسایگی شناسایی و دسته بندی شوند و در گام بعد، با روش استدلال منطقی، چگونگی اثر این متغیرها بر یکدیگر و در نهایت بر روابط همسایگی تبیین شود. یافته های این مقاله نشان می دهد که روابط همسایگی در وهله اول از «ویژگی های فردی و اجتماعی اقتصادی ساکنان»، مانند ویژگی های شخصیتی، وضعیت تأهل، جنسیت، مدت زمان سکونت، مالکیت و قومیت و نژاد تأثیر می پذیرد. ویژگی های کالبدی محیط نیز تسهیل کننده یا بازدارنده شکل گیری و تداوم روابط اجتماعی همسایگان است. سه دسته اصلی متغیرهای کالبدی مؤثر بر روابط همسایگی، متغیرهای مرتبط با کلیت محیط (تراکم مسکونی و ویژگی های ظاهری محیط)، متغیرهای مرتبط با «فضای عمومی» (اندازه، شکل، محصوریت و ویژگی های کف و لبه فضای باز عمومی، همچنین ویژگی های تسهیلات خدمات محلی) و متغیرهای مرتبط با «دانه مسکونی» (گونه مسکن و دسترس پذیری و رؤیت پذیری فضای عمومی از دانه مسکونی) هستند. از سوی دیگر، با توجه به اینکه «معنی» سازوکار ارتباط افراد با محیط است، افراد بر اساس معنایی که فعالیت ها و ویژگی های کالبدی محیط برای آن ها دارد با یکدیگر تعامل می کنند. بر این اساس، چگونگی تأثیر متغیرهای کالبدی محیط (متغیرهای مستقل) بر روابط همسایگی (متغیرهای وابسته) از طریق متغیرهای مرتبط با معنی (متغیرهای میانجی) قابل توضیح است. به عنوان نتیجه نهایی مقاله می توان گفت که «کیفیت های ادراکی محیط کالبدی» با اثرگذاری بر «احساس تعلق به اجتماع و مکان همسایگی» بر «بُعد ساختاری و بُعد تعاملی روابط همسایگی» مؤثر است. چگونگی ارتباط این متغیرها با یکدیگر در قالب یک مدل نظری ارائه شده است. مدل مذکور می تواند برای مطالعه روابط همسایگی در زمینه های مختلف فرهنگی اجتماعی مورد استفاده پژوهشگران قرار گیرد.
مطالعه فنی ترکیبات شیمیایی لعاب کاشیهای معرق قبه سبزکرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی مواد و مصالح به کار رفته در ساخت و تزئینات بنا برای تکمیل مباحث یک اثر تاریخی و مرمت آن از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از بناهایی که به عنوان یک بنای بارز و با ارزش نیاز به مطالعه ای در این زمینه دارد، قبه سبز کرمان است که تاکنون مطالعه فنی روی کاشی های معرق آن صورت نگرفته است. کاشی های این بنا به رنگ های سیاه، لاجوردی، سفید، فیروزه ای، زرد و سبز می باشند. این پژوهش در حوزه تحقیقات کاربردی جهت شناخت بهتر معماری گذشته و فنون ساخت آرایه های معماری صورت گرفته است. در راستای رسیدن به هدف، از روش بررسی میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به آنالیز تفکیک انرژی پرتوی ایکس برای شناسایی عناصر لعاب و پتروگرافی بدنه در نمونه های مورد مطالعه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که رنگ مشکی لعاب ناشی از وجود موادی چون منگنز در لعاب است. رنگ لعاب فیروزه ای از کنار هم قرارگیری ترکیبات مس در لعاب غنی از عناصر قلیایی مانند پتاسیم حاصل شده، همچنین آنتیموانات سرب، اکسید آهن و سولفات کادمیوم عامل رنگ لعاب زرد و اکسید قلع و سولفات قلع در لعاب سربی عامل رنگ سفید می باشد. همچنین رنگ لاجوردی به واسطه اکسید کبالت و سولفات کبالت ایجاد شده است و عامل رنگ سبز لعاب وجود سولفات مس و آهن است. آنالیز پتروگرافی، آنالیز XRD و XRF جهت شناسایی کیفی کانی ها، فازهای موجود و آنالیز عنصری 4 نمونه بدنه کاشی، نشان می دهد که از کوارتز به عنوان پرکننده استفاده شده است و در بدنه ها خاک های آهکی وجود دارد. نتایج پتروگرافی و XRD بیسکویت کاشی، حاکی از محیط پخت اکسیداسیون و دمای پخت کمتر از 800 درجه برای سه نمونه BL ,B-2 و B-4 و دمای بالای 850 برای نمونه G-4 است.
جایگاه هنر اسامی در قرن بیستم، نویسنده: وجدان علی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
237 - 242
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر سایه بان های متحرک الحاقی به فضاهای نیمه باز بر مصرف انرژی سالانه ساختمان های مسکونی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۰
23 - 41
حوزه های تخصصی:
یکی از راهکارهای مؤثر در معماری گذشته ایران، بهره گیری از سایه بان های متحرک به عنوان یکی از سامانه های غیرفعال ساختمانی بوده است که کاربرد گسترده ای داشته و می توان در معماری امروز از آن به منظور بهبود عملکرد حرارتی فضاهای نیمه باز بهره گرفت. در این پژوهش، برای اعتبارسنجی شبیه سازی از مقایسه نتایج اندازه گیری تجربی استفاده شده است. شبیه سازی حرارتی در نرم افزار انرژی پلاس نسخه 8.9 صورت گرفت. برای شبیه سازی، عمق فضای نیمه باز، اندازه سطح بازشوی دیوار مجاور فضای نیمه باز و ضریب هدایت حرارتی آن در دو نوع بالکن و ایوان، به عنوان متغیر در نظر گرفته شدند و تأثیر الحاق سایه بان با لوورهای متحرک و پوشش شیشه ای متحرک بر عملکرد حرارتی فضای مجاور بالکن و ایوان بررسی شد. نتایج شبیه سازی حاکی از آن بود که در اوقات گرم سال، استفاده از سایه بان با لوورهای باز و در اوقات سرد سال، به کار بردن پوسته شیشه ای متحرک در جداره های باز، سبب ارتقا عملکرد حرارتی فضای مجاور فضای نیمه باز است. در اوقات گرم سال، تأثیر سایه بان الحاقی بر بهبود عملکرد حرارتی اتاق، با تغییر عمق تفاوت چندانی نمی کند ولی در اوقات سرد سال می تواند تا 30% بارهای حرارتی را کاهش دهد. در انتها نیز دستورالعملی برای طراحی سایه بان های متحرک و الحاقی به فضاهای نیمه باز ساختمان های مسکونی شهر تهران ارائه گردید.