مقالات
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: استان فارس یکی از مراکز مهم تولید فرش دستباف ایران است. بافت فرش در روستاها و عشایر این استان بخشی از ملزومات زندگی زنان را تشکیل می دهد. این تحقیق به روش تاریخ شفاهی فرایند تولید، پشم چینی و تهیه مواد اولیه، بافت و مرمت فرش فارس را روایت می کند. تاریخ شفاهی در واقع گفت وگویی قاعده مند و آگاهانه بین دو نفر درباره ابعادی از وقایع گذشته است که دارای اهمیت تاریخی است و برای تبدیل شدن به سند و ماندگاری آن ثبت و ضبط می شود. هدف: هدف این تحقیق دستیابی به اطلاعاتی است که بخش های پنهان موضوع پژوهش را به روش تاریخ شفاهی روشن کند. این تحقیق به روش کیفی و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده. سؤالات تحقیق: در زیر صورت کلی سؤالات مصاحبه بیان شده است. مقتضی است با توجه نوع تحقیق (تاریخ شفاهی)، بر مبنای اینها سؤالاتی جزئی تر مطرح شدند. نحوه تهیه و تولید مواد اولیه برای بافت در گذشته و حال چگونه بود؟ محل (مکان) و زمان تولید و بافت فرش (کارگاه های متمرکز و غیرمتمرکز، سال، ماه و روزها) نحوه انجام کار (چله کشی/ چله دوانی) و عملیات تکمیلی (پایین کشی و پرداخت) نحوه مرمت کردن و برطرف کردن عیوب فرش روش تحقیق: جامعه آماری تحقیق فعالان فرش دستباف فارس بودند. روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی یا افزایشی و حجم نمونه بر اساس اشباع نظری 33 نفر انتخاب شده است. نتیجه تحقیق: از مهم ترین نتایج تحقیق این است که مردان در جامعه عشایری و در فرایند تولید فرش، جز در چیدن پشم و فروش فرش کار چندانی نمی کردند و غالب کار تولید با بانوان بود ازاین رو خانواده ای که دختران بیشتری داشت از تولیدات و حتی سیاه چادر بزرگ تری نیز برخوردار می شد. آنها چون دائم در حال کوچ و سفر بودند، غالباً بافته هایشان به بیش از شش متر تجاوز نمی کرد که همان هم در اثر باز و بسته کردن های مکرر در هر مسیر منجر به گوشه دار شدن و سرکجی در بافته می شد. در ضمن خلاف ادعای موجود مبنی بر عدم وجود کارگاه متمرکز در فارس و شیراز می توان به کشف وجود برخی کارگاه های متمرکز بافت فرش در حدود 100 سال پیش در شیراز نظیر کارگاه اردوبادی با مدیریت ابراهیم غربی اشاره کرد که به عنوان قدیمی ترین کارگاه متمرکز و با تعداد 150-140 دستگاه در شیراز مشغول به تولید و بافت فرش بهارلو بوده است و نیز پژوهش محققانی نظیر دکتر پرهام که به یازده تخته فرش بافته شده در کارگاهی که توسط دو خان قشقایی و حدود 100 سال پیش دایر شده بود اشاره داشت که با چند دلیل دیگر موجود در متن منجر به رد ادعای مذکور می گردد.
تحلیل بیان استعاری «واسازی» در پوسترهای نوشتار-محور دهه 90 (در گالری طراحان آزاد)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: استعاره در دهه های اخیر در زمینه های گوناگون از زبان و ادبیات گرفته تا فلسفه و زیبایی شناسی، موردمطالعه قرار گرفته است. مطالعات استعاره تاکنون با رویکردهای مختلف معناشناسانه، شناختی، عملگرا و بدیع انجام شده اند. بااین وجود پژوهش های اندکی به بررسی حضور انواع استعاره و بیان استعاری در رسانه های هنری مختلف پرداخته اند. پوستر به عنوان یکی از پرکاربردترین رسانه های هنری، از ابتدا شامل عناصر تصویری و نوشتاری بوده است. طراحان همواره این عناصر را به صورت مکمل در یک اثر به کار می برده است. اما نکته قابل توجه این است که طراحان معاصر به ویژه در دهه 90، با حذف تصویر از پوستر و به کاربردن نوشتار به عنوان عنصر اصلی، بیشتر به طراحی پوستر های نوشتار-محور روی آورده اند. حضور نوشتار به عنوان سوژه اصلی در اثر را می توان از منظر انواع روابط استعاری که با مفهوم پوستر ایجاد می کند موردمطالعه قرار داد. هدف مقاله: هدف از این مقاله تحلیل استعاری نوشتار فارسی و یافتن روابط استعاری میان نوشتار و دیگر عناصر تصویری از طریق تحلیل «بیان استعاری واسازی» در حروف نگاری پوسترهای فارسی دهه 90، به ویژه پوسترهای نوشتار-محور گالری طراحان آزاد بوده است. سؤال مقاله: ا ستعاره واسازی چه بیان هنری در حروف نگاری پوستر می یابد؟ روش تحقیق: در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، اطلاعات و داده های مورداستفاده از منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است. نتیجه گیری: در نهایت نتایج حاصل از تحلیل آثار نشان داد که می توان «بیان استعاری واسازی» را به عنوان یک الگوی پرکاربرد توسط طراحان معاصر به شمار آورد. بیان استعاری واسازی موجب تغییر شکل نوشتار به نفع معنا و ایده اصلی اثر شده و نوشته را از ساختار اصلی و کلیشه ای خود خارج می کند. در واقع می توان شناسایی سوژه شدن حروف در طراحی نوشتار و ازهم پاشیدگی حروف در جریان بازنمایی مفاهیم دیگر را از مهم ترین نتایج مقاله حاضر به شمار آورد.
بررسی رویکرد صوفیانه نگاره های جلوس شاهانه دربار سلطان حسین بایقرا
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : در میان پادشاهان تیموری، سلطان حسین بایقرا (873- 911ق) یکی از واپسین حکمرانان این سلسله، در طول 38 سال حکومتش، با ایجاد آرامش نسبی سبب شکوفایی هنر و علوم گردید و با حمایت های وزیر فرزانه اش؛ امیرعلی شیرنوایی باعث رونق شاخه های مختلف هنری شد. مسئله موردتوجه در این مقاله گرایش های عرفانی بر نگارگری در زمان حاکمیت وی می باشد. هدف مقاله : هدف از این مطالعه چگونگی ظهور گرایش های عرفانی و شناسایی علل تأثیرپذیری آن در هنر نگارگری خصوصاً صحنه های جلوس شاهانه می باشد. سؤال مقاله : در این مقاله سعی می شود به این سؤالات پاسخ داده شود: ارتباط و نوع نگاه مذهبی شاه چه تأثیری از لحاظ موضوعی بر نگاره های آن عصر گذاشته؟ و آیا سیاست های مذهبی، بر شمایل شاه در صحنه های جلوس شاهانه تأثیرگذار بوده است؟ روش تحقیق : پژوهش حاضر باتکیه بر روش توصیفی-تحلیلی به صورت کیفی و با بهره گیری از مستندات تاریخی و نگاره هایی که در آن شخص سلطان حسین بایقرا حضور یافته، سعی در نشان دادن تأثیر عرفان اسلامی بر نگاره های جلوس شاهانه دارد. نتیجه گیری : سلطان حسین بایقرا به دلیل علاقه شخصی و هم به جهت سیاست های دربار، به عارفان و هنرمندان بالاخص نگارگران آزادی بیشتری بخشید. حضور و نقش عرفایی چون جامی در دربارش و تشکیل حلقه های فراوان با حضور عالمان و هنرمندان سبب ایجاد نگرش و تمایلاتی تازه در موضوعات انتخابی جهت مصورسازی کتاب گردید. بخشی از این تحولات را می توان در شمایل ظاهری شاه چه در پوشش چه در نوع جلوس، مشاهده کرد. حضور درویش مآبانه سلطان در صحنه های جلوس شاهانه از ویژگی بارز این نگاره هاست.
مقایسه تطبیقی ویژگی های کالبدی جداره های شهری (نمونه های موردی: راسته بالا و پایین خیابان مشهد و تربیت تبریز)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در ایران امروز باتوجه به عدم هماهنگی جداره ها، مسئله نماهای شهری و نقش آنها در راستای هویت بخشی به کالبد شهر بسیار پررنگ شده است. ازآنجایی که این نماها نقشی اساسی در انتقال فرهنگ مردم شهر و تقویت سیمای شهری ایفا می کنند، بررسی ویژگی های آنها و تدوین اصول طراحی بر مبنای آن امری مهم می نماید. دراین بین بررسی و شناخت جداره های تاریخی در هر دوره که بخشی جدایی ناپذیر از حافظه شهر، فرهنگ و هویت آن می باشند و واکاوی مؤلفه های مؤثر بر طراحی آنها ما را هر چه بیشتر در تحقق این امر یاری می رساند. هدف مقاله: تحقیق حاضر با فرض وجود شاخص های کالبدی مشترک میان جداره های دو خیابان با بیشینه اهمیت تاریخی از دوره های تاریخی قاجار و پهلوی، به دنبال یافتن اصول طراحی مشترک میان آنها بوده، تا بدین وسیله بتواند راهگشای تدوین الگوهایی هماهنگ برای حفظ تداوم هویت تاریخی جداره های شهری برای ساخت وسازهای آینده باشد. روش تحقیق: بدین منظور با استفاده از روش تحقیق تحلیلی-توصیفی، اکتشافی و با روش مقایسه ای و نیز بر اساس مطالعات میدانی به صورت مشاهده مستقیم و حضور نگارندگان در بالا و پایین خیابان مشهد و نیز تربیت تبریز به همراه مطالعات کتابخانه ای به بررسی تطبیقی جداره های تاریخی مذکور که به ترتیب متعلق به اواخر دوره قاجار (اوایل پهلوی) و پهلوی اول می باشند، پرداخته، وجوه افتراق و اشتراک آنها را شناخته و ویژگی های کالبدی آنها را تبیین می نماید. نتیجه گیری: چنین نتیجه می شود که نماهای این دو جداره از منظر خط زمین، شکل و زمینه، عرض قطعات، کنسول، روزنه ها، تقسیمات افقی و عمودی، الحاقات، علائم و تابلوها شباهت های بسیاری با یکدیگر داشته اما تفاوت کلی آنها در خط آسمان، مصالح، تفاوت در ارتفاع ساختمان ها و بالاخص تزئیناتشان می باشد.
تحلیل اسطوره شناختی اثر شنیداری غمنومه فریدون به نویسندگی پیمان قدیمی و آهنگسازی حسین علیزاده
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: اسطوره ها به عنوان نظامی بینامتنی در تولید آثار ادبی و هنری نقش بزرگی ایفا می کنند. در مقاله حاضر سازه ها و عناصر ساختاری داستان در اثر غم نومه فریدون با تاکید بر قرابت های معنایی با برخی اساطیر ایرانی نظیر فریدون و ضحاک، سیاوش و نیز اسطوره -خدایانِ باروری و قهرمان در کنار روندِ ملودی پردازی و تنظیمِ موسیقایی اثر بر اساسِ مفاهیمِ اسطوره و موسیقی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. هدف تحقیق : هدف از انجام این تحقیق کشف چگونگی نمود عناصر اسطوره ای در اثر غم نومه فریدون بود. سؤال تحقیق : عناصر اسطوره ای در اثر غم نومه فریدون به عنوان یک اثر روایی-موسیقایی چگونه نمود پیدا کرده اند و این اثر چه قرابت هایی با اساطیر ایرانی دارد؟ روش تحقیق : از منظر هدف؛ کاربردی و از منظر روش انجام؛ به صورت توصیفی-تحلیلی بوده و مطالب نیز به شیوه گردآوریِ کتابخانه ای به دست آمده اند. نتیجه گیری: در اثر غم نومه فریدون عناصر اسطوره ای مطرح شده نمود پیدا کرده اند و موسیقی نیز باتکیه بر مفاهیم این عناصر به درک هرچه بهتر فضای اثر کمک شایانی می نماید. غم نومه فریدون به نوعی با روزگار معاصر پدیدآورندگانش همسو بوده و در این روایت، فریدون به عنوان قهرمان در این اثر معرفی شده که در جهت اعتراض به نابسامانی های موجود به استقبال مرگ می رود تا نمونه ای از قهرمانِ باروری باشد که با مرگش امید، کنش گری و خودآگاهیِ اجتماعی را به ارمغان آورده است.
معرفی الگوی بهره گیری از نقاشی قهوه خانه در طراحی محیط بازی رایانه ای
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در میان صنایع مرتبط با وسایل سرگرم کننده برای جامعه، صنعت بازی های رایانه ای روند پرشتابی داشته است. کودکان، نوجوانان و تمامی افراد خانواده به تناسب سن و علایق خود زمان بسیاری را صرف این بازی ها می کنند. باتوجه به اینکه در نقاشی قهوه خانه مخاطب نقش مهمی در شکل گیری نقاشی دارد، به مخاطب آموزش داده می شود و داستان ها برگرفته از اساطیر ملی هستند، استفاده از آن در طراحی بازی رایانه ای که رسانه ای متکی به مخاطب و روایت است، موفق به نظر می رسد. هدف: پژوهش حاضر تلاش برای طراحی یک الگو در جهت استفاده از مفاهیم نقاشی قهوه خانه شامل بینش، مضمون و تمهیدات بصری در طراحی فضا برای انواع ژانرهای بازی است. سؤالات: محققان در این پژوهش شامل 1. نقاشی قهوه خانه چه ویژگی های شاخصی در بینش، مضمون و تمهیدات تجسمی دارد؟ 2. از کدام یک از این ویژگی ها می توان برای ساخت فضای بازی های رایانه ای بهره برد؟ روش: این مطالعه به روش دلفی انجام شده است. بدین منظور ۴۹ پرسش نامه در میان متخصصان حوزه طراحی بازی و آشنا به نقاشی قهوه خانه توزیع شد که تنها ۱۶ تن حاضر به همکاری شدند. نظرات این افراد به وسیله پرسش نامه محقق ساخته، جمع آوری شد. متخصصان می بایست با مطالعه دو مفهوم بازی و نقاشی قهوه خانه، در صورت موافق بودن با ارتباط این دو مفهوم، فارغ از میزان این ارتباط اقدام به انتخاب نمایند. در ادامه تعداد این توافق ها شمارش و میانگین هر ردیف و ستون محاسبه شد. یافته ها: نظرات متخصصان برای استفاده از این نقاشی ها در طراحی بازی همگرایی دارد. نتیجه گیری: مطالعه نشان می دهد که استفاده از بینش این نقاشی در ژانرهای استراتژی، ماجراجویی و اکشن ماجراجویی موفق تر خواهد بود همین طور استفاده از مضامین این نقاشی در ژانرهای ماجراجویی، اکشن، اکشن ماجراجویی و نقش آفرینی به خوبی عمل خواهد کرد. در حوزه طراحی فضای بازی، استفاده از تمهیدات بصری این نقاشی برای طراحی محیط بازی چندان موفق نخواهد بود.