معماری اقلیم گرم و خشک
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم بهار و تابستان 1400 شماره 13 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
معماری خانه های بومی در بسیاری از شهرهای حاشیه کویر مبتنی بر ملاحظات اقلیمی، کارکردی و فرهنگی در ترکیبی از فضاهای باز، نیمه باز و بسته شکل گرفته است. هر کدام از این فضاها نیز به نوبه خود و متناسب با شرایطی که ذکر شد (و به ویژه خصوصیات اقلیمی و تنظیم شرایط محیطی) در انواع و گونه های مختلفی پدید آمده اند. در این میان، فضاهای نیمه باز عمدتاً به مثابه حلقه واسط و عرصه های مابین فضاهای باز و بسته، دارای جایگاه ویژه و قابل مطالعه ای هستند. نگاهی به خانه های بومی شهر نایین به عنوان یکی از شهرهای واقع در اقلیم گرم و خشک حاشیه کویر نیز نشان از آن دارد که در معماری این خانه ها توجه ویژه ای به شکل گیری فضاهای نیمه باز شده و انواع مختلفی از این فضاها را پدید آورده است. پژوهش حاضر با هدف گونه شناسی فضاهای نیمه باز در خانه های صفوی و قاجار شهر نایین به انجام رسیده و سعی در شناسایی مؤلفه ها و ویژگی های معماری این فضاها و تبیین نسبت آنها با دیگر فضاهای مرتبط داشته است. شیوه پژوهش این مقاله مبتنی بر روش تحقیق توصیفی تحلیلی و مقایسه تطبیقی بوده و داده های مورد نیاز خود را از طریق مشاهدات میدانی، رجوع به منابع کتابخانه ای، مستندات تاریخی و همچنین مراجعه به منابع شفاهی گردآوری نموده است. به منظور تحدید دامنه تحقیق، پژوهش حاضر صرفاً بر خانه های متعلق به دوره های صفوی و قاجار شهر نائین متمرکز گردیده است. نتایج تحقیق بیانگر آنست که عموماً در خانه های بومی صفوی و قاجاری نایین، فضاهای نیمه باز علی رغم دارا بودن نسبت های متنوعی از کل مساحت بنا به طور متوسط با مساحتی در حدود 6% از کل فضاها در ترکیب با فضاهای باز و بسته خانه ها به کار گرفته شده اند. در همین رابطه، سه گونه فضای نیمه باز شامل «ایوان»، «ایوانچه» و «تالار» قابل شناسایی است که هر کدام از آنها به لحاظ شکل، نحوه مکانیابی و عملکرد دارای ویژگی های مختص خویش بوده اند.
نگاهی به مرمت های انجام شده در کتیبه های نوشتاری آثار معماری دوره اسلامی ایران از دیدگاه مبانی نظری مرمت و مبانی هنرهای تجسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتیبه و کتیبه نویسی در تزئینات بناهای دوره اسلامی به عنوان پیوند دهنده خط و معماری، از قرون اولیه اسلامی، مورد استفاده و توجه هنرمندان مسلمان قرار گرفته است و این هنر ماندگار، همچنان توسط هنرمندان تا به امروز اجرا می شود. بی گمان با گذشت زمان، آثار تاریخی، از جمله کتیبه ها، در معرض آسیب های مختلفی قرار می گیرند و این آثار ارزشمند، از منظرهای گوناگون زیبایی شناسی، اصالت، وحدت و یکپارچگی و خوانایی، دچار آسیب می شوند. هر ساله در کشور، عملیات مرمتی در حجم گسترده ای انجام می شود و کتیبه ها هم از این امر مستثنی نیستند. علی رغم اینکه کتیبه ها، بخش مهمی از میراث فرهنگی جهان محسوب می شوند و جزء مهم ترین مدارک برای پژوهش درباره آثار تاریخی به شمار می آیند، اما در بیشتر موارد مرمت کتیبه ها به صورت سلیقه ای و گاه نادرست انجام می شود. به همین دلیل تلاش شد تا نمونه هایی از مرمت های انجام شده بر روی کتیبه های نوشتاری، انتخاب و از دیدگاه مبانی نظری مرمت و مبانی هنرهای تجسمی، مورد بررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که مرمت اکثر کتیبه های نوشتاری، سلیقه ای بوده و توجهی به مبانی هنرهای تجسمی نشده و کتیبه زیبایی، یکپارچگی، خوانایی و اصالت خود را از دست داده است. از طرفی در مبانی نظری مرمت برای مرمت نواحی کمبود کتیبه های نوشتاری، معیاری وجود ندارد و نه تنها در ایران، بلکه در جوامع جهانی نیز به آن توجهی نشده است. بنابراین، ضرورت نگرش جدی به مسئله معیار موافق با مبانی نظری مرمت با توجه به مطرح بودن مقوله خط و خوشنویسی و رعایت مبانی هنرهای تجسمی در مرمت کتیبه های نوشتاری، دیده می شود. در مجموع به نظر می رسد مرمتگر هنگام مرمت نواحی کمبود در کتیبه ها باید علاوه بر توجه به مبانی نظری مرمت به مواردی مانند حفظ یکپارچگی، اصالت و ارزش های زیباشناختی، اصول دوازده گانه خوشنویسی، آشنایی با گونه های مختلف خط/قلم و مبانی هنرهای تجسمی، شناخت کامل داشته باشد. روش تحقیق این مقاله از نوع کیفی و توصیفی-تحلیلی، روش های یافته اندوزی، مشتمل بر مطالعات میدانی، رجوع به منابع متعدد و مطالعات کتابخانه ای بوده و از نظر هدف کاربردی است.
بررسی سیر تحول تاریخی و شکل گیری مسجد جامع کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت تاریخی کاشان پیکره ای قاجاری دارد و شامل بناهای باارزش و فاخری است. این بافت دارای محلات متعدد است؛ یکی از این محلات که به گمان قوی، کهن ترین محله و هسته ابتدایی تشکیل شهر است، محله میدان کهنه نام دارد که قرارگاه یکی از قدیم ترین بناهای شهر یعنی مسجد کهن جامع است. تاکنون مطالعه ی منتشرشده ای در مورد معماری این مسجد و تاریخچه و سیر تکامل آن انجام نشده و با توجه به اهمیت این بنا، کار قابل ذکری در خصوص آن صورت نگرفته است؛ این عدم مطالعه و توجه، در وضعیت و جایگاه امروزی آن قابل مشاهده است. این پژوهش قصددارد ضمن بررسی ساختار و اجزا این بنا، به سیر تحول کالبدی و توسعه مسجد جامع بپردازد. روش این پژوهش اسنادی و تفسیری-تاریخی است و تلاش می شود برپایه ی مطالعات میدانی، وضعیت موجود بنای مسجد شناسایی شود. سپس با اتکا به منابع تاریخی و شواهد کالبدی، ضمن بررسی وضعیت دوران مختلف بنای مسجد، به نحوه شکل گیری و توسعه و تکامل آن پرداخته شود. نتایج پژوهش حاکی از این است که هسته ی اولیه محله، نزدیک به حاشیه شمالی بافت قدیم و در مسیرِ معابر تاریخی شکل گرفته و مسجد جامع یک از اجزای اولیه محله بوده است که همراه با سیر تکامل محله، توسعه و گسترش یافته است. مسجد از یک بنای سردابه ای کهن، در تراز بازارچه تاریخی محله، به ساختاری دوطبقه در قرن دوم ه.ق تبدیل شد. سپس ضمن گسترش شبستان و ایجاد مناره در دوران سلجوقی، تبدیل به یک مسجد شبستانی گردید و در دوره ایلخانی و تیموری ایوان و گنبدخانه به بنا اضافه شد؛ در بازسازی کلی در دوره زندیه و طی مرمت ها و افزودن برخی الحاقات جزئی در دوره قاجار، به تدریج به شکل مسجدی دو ایوانه با دو فضای میانی، در دو ترازِ زیرزمین و همکف سامان یافت. مسجد جامع با افول محله و تغییر مرکزیت شهر از رونق افتاد و اکنون به عنوان یک مسجد محلی دائر است.
بررسی انشاء مزرعه دولت آباد قم، از آغاز تا اضمحلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انشاء مزرعه دولت آباد قم، از آغاز تا اضمحلال چکیده مزرعه دولت باد در اوایل دوره قاجار توسط شخصی به نام میرزا ابوالحسن خان معروف به سیدکَهَکی در پیرامون قم انشاء شده است. این مزرعه به عنوان یکی از مهم ترین مزارع مسکون تاریخی در فلات مرکزی ایران با الگوی قلاع کشتخوانی شکل گرفت و با استقرار افرادی از قوم لُر بختیاری تا دوره پهلوی دوم و همزمان با اصلاحات ارضی در ایران به فعالیت خود ادامه داد. پس از آن تبدیل به روستا شد و با آغاز مهاجرت مزرعه نشینان به شهرهای اطراف در حال متروکه شدن است. هم اکنون بخش هایی از کشت خوان مزرعه فعال است و بقایای عناصر کالبدی وابسته به آن از قبیل؛ آسیاب، آب انبار، کاروانسرا، قنوات و قلعه کشتخوانی در این مکان دیده می شوند. مسئله اصلی تحقیق روند روبه تزاید فرسایش و نابودی کالبد مزرعه دولت آباد و تغییر هویت آن در سایه فراموشی و عدم آگاهی مزرعه نشینان، مسئولان و جوامع علمی در این باره است. در این تحقیق دو پرسش مطرح می شود؛ مزرعه دولت آباد چگونه انشاء شد ؟ و چه عواملی در انشاء و اضمحلال مزرعه دولت آباد تأثیر داشتند؟ هدف از این پژوهش معرفی مزرعه دولت آباد با واکاوی در گذشته و حال آن است. به این دلیل سعی می شود از رویکرد تفسیرگرایی و رهیافت تفسیری تاریخی برای خوانش اسناد مکتوب و پیمایش آثار مادی استفاده می شود. استفاده از اسناد شفاهی و مصاحبه با مزرعه نشینان کنونی و بازمانده های پیشین در کنار بررسی های علمی و فنی در آثار باقیمانده، ابزارهای اصلی روش تحقیق را تشکیل می دهد. پژوهش و غور در این باره نشان داده است که نظام های کالبدی و کارکردی و زیرنظام های اقتصادی، بهره برداری، معماری، اجتماعی و فرهنگی در انشاء مزرعه دولت آباد نقش داشتند و عواملی چون؛ تغییر مالکیت ها، الغای تیولداری، اصلاحات ارضی دهه 40 شمسی، ایجاد امنیت نسبی در کشور و عوامل زیست محیطی و اقلیمی موجب اضمحلال آن شدند. ثبت این مزرعه در فهرست آثار ملی کشور، اعطای کاربری گذشته در کنار صنایع تبدیلی همگون و استفاده از زمینه های مختلف گردشگری به ویژه فارم توریسم و اگری توریسم می تواند مسیرهایی برای حفاظت از نظام های کالبدی و کارکردی مزرعه دولت آباد در پیرامون قم قلمداد گردد.
به یافت؛ از مشق تا مکتب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله "بهیافت" در مرحله اول به عنوان یک فعل معرفی می شود که به دلیل دستگاه فکری توحیدی حاکم برآن با موارد مشابه مانند بازیافت و آپسایکل تفاوت داشته و به معنای نوعی از کشف استعداد مکتوم نعمت ها و کاربست آن ها است. "بهیافت" را می توان در ترادف با اصطلاحات اصیلی همچون "عمل آوردن" ، کیمیاگری و تبدیل محدودیت به امکان دانست که جزو دایره اصطلاحات پرکاربرد تمدن های واقع شده در اقلیم های سخت مانند اقلیم گرم و خشک ناحیه حاشیه کویر مرکزی ایران به شمار می روند. به واسطه عمل بهیافت با رجوع به مواد و مصالح، اشیا و وسایل بلااستفاده، چیزهایی با ارزش تر تولید می شود. به این تعبیر، هر عملی که به حفاظت و تحول ارزش چیزی بیانجامد گونه ای از بهیافت خواهد بود و می تواند در مقیاسی وسیع تر، دست مایه ای برای تعریف مجدد فعل معماری (به معنای آبادانی) باشد. این مقاله در مرحله دوم به تعریف مکتب بهیافت می پردازد که یکی از مبانی نظری تمدن معماری ایرانی و سنتِ ساختن بوده و ریشه ناپیدای به وجودآمدن بسیاری از وجوه پیدای این تمدن قابل تشخیص است. به نظر می رسد مکتب بهیافت می تواند به عنوان یک فلسفه پشتیبان، بسیاری از امور مرتبط با زیستن را متحول سازد. این مقاله از نوع تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و با اتکا بر روش استدلال منطقی بر پایه تعاریف اولیه از مفهوم بهیافت، و مراجعه به منابع و داده های کتابخانه ای و میدانی به راهبرد ارائه مدل عملیاتی می انجامد. تحقیق حاضر مشق بهیافت را به عنوان روشی برای بازرویش و احیای مکتب بهیافت معرفی می نماید که به معنی انجام روشمند عمل بهیافت بوده و شامل سه مرتبه "بن یافت"، "بهیافت" و "دریافت" می باشد. تعاملی دوسویه بین مشق و مکتب برقرار است که به دلیل قوه ی نامیه مشق بهیافت، به بالندگی ساحت نظری مکتب بهیافت می انجامد. در نهایت، مقاله حاضر طرح منظومه مشق را برای کارگاه های مشق بهیافت ارائه می دهد.
انعطاف پذیری در مسکن بومی روستایی بلوچستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلوچستان، منطقه ی وسیعی در جنوب شرقی ایران و بخشی از استان پهناور سیستان و بلوچستان است که دارای تنوع آب و هوایی، جغرافیایی، گویش، پوشش و حتی تنوع مسکن می باشد. در بلوچستان، گونه های مختلف مسکن متحرک؛ مثل سیاه چادر و کپر تا خانه های ثابت؛ مثل توپ، کاش، اتاق(کوتی یا بان)دیده می شود. این گونه های مختلف، در جوابگویی به نیازهای مردم بومی با توجه به شرایط و امکانات گوناگون زیست بوم، با مصالح بومی متنوع در طول زمان و با تجربه ی مردم بومی شکل گرفته است. که ضمن داشتن نقاط ضعف و کمبودهایی، دارای قابلیت های زیادی می باشند. یکی از این قابلیت ها که در مسکن این خطه دیده می شود، انعطاف پذیری آن است. انعطاف پذیری در انتخاب مصالح و فن آوری ساخت تا جوابگوی به نیازهای متنوع زیستی از جمله: انطباق با شرایط محیطی و اقلیمی، چرخه مداوم حیات، امکان زیست نسل های متعدد در این خانه ها امکان تغییر، رشد و استفاده از فضا در طول زمان و غیره دیده می شود. چنین قابلیت هایی در مسکن تیپ و بسته ی امروزی، کمتر به چشم می آید یا طراحان کمتر به چنین مواردی توجه دارند. چند عملکردی بودن فضاها، وجود فضاهای منعطف و برنامه پذیر با توجه به نیاز ساکنین و فضاهایی با کیفیت های متنوع؛ اعم از باز، بسته و نیمه باز در مسکن روستایی این خطه حکایت از انعطاف پدیری آن دارد. این مقاله در پی جواب دادن به این سوالات است که آیا مسکن بومی روستایی بلوچستان انعطاف پذیر است و معیارهای انعطاف پذیری مسکن بومی آن چه می باشند. جهت انجام این تحقیق از روش کیفی و مبتنی بر مطالعات میدانی و کتابخانه ایی استفاده شده ست. انعطاف پذیری در مسکن این منطقه، حاصل رابطه قوی بین انسان و طبیعت است. با الهام از قابلیت انعطاف پذیری مسکن بومی روستایی بلوچستان می توان مسکن حداقل با کارایی حداکثری را برای مردم این منطقه در نظر گرفت.
بررسی رابطه درون- بیرون و سیر تحولات آن در مساجد ایران ( از آغاز تا دوران صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه درون- بیرون در معماری مساجد ایران از آغاز تا دوران صفوی می پردازد. هدف، آشکار نمودن این موضوع است که سیر تکاملی معماری مساجد ایران در جهت شکل گیری رابطه ای متعادل میان حوزه درون و بیرون بوده است. به عبارت دیگر معماران ایرانی به کمک راهکارهایی که در یک سیر تاریخی تکمیل شده اند، تلاش کرده اند بنای مسجد را به زمینه مکانی اش پیوند دهند و با حفظ حریم مسجد، پیوستگی فضایی میان درون و بیرون آن برقرار سازند. راهبرد پژوهش، ترکیبی از استدلال منطقی و پژوهش موردی است. در ابتدا با مرور نظریات موجود، معیارهای تعیین کننده نوع رابطه میان درون و بیرون بناها دسته بندی می گردد. از آنجا که این دسته بندی با دیدی تکمیلی و انتقادی انجام می شود، پژوهش حاضر در دسته پژوهش های ثانویه در روش استدلال منطقی قرار می گیرد. مبنای نظری حاصل شده، زمینه ای برای آزمون فرضیه فراهم می آورد. در جهت آزمون فرضیه نمونه هایی از مساجد جامع به عنوان بناهایی که در تمامی دوران ها بیشترین توان جوامع را مصروف برپایی خود کرده اند و بنا بر این بیش از هر گونه دیگر می توانند معماری مساجد را نمایندگی کنند، بر مبنای اولویت هایی انتخاب شده است. مصادیق، بر اساس اسناد کتابخانه ای شامل عکس و نقشه بناها و تغییراتی که در ادوار تاریخی داشته اند، تحلیل شده اند. مشخص می گردد در مساجد اولیه رابطه درون- بیرون بیشتر از نوع تفکیک حداکثری میان این دو حوزه بوده است. در حالی که در دوران های بعدی به تدریج راهکارهایی در طراحی مسجد به کار گرفته می شود که رابطه درون- بیرون را به سوی پیوند هر چه بیشتر میان این دو حوزه سوق می دهند. این راهکارها از سه طریقِ تقویت رابطه بصری، تقویت رابطه حرکتی و تقویت رابطه شکلی- ساختاری، سبب ارتباط و اتصال هر چه بیشتر مسجد به بیرونش گردیده اند.
رویکردهای انرژی مدار در معماری از دیدگاه انرژی نهفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی 9/8 میلیارد نفر رشد جمعیت جهان تا سال 2050، نیاز به انرژی و مصرف بیشتر ذخایر را به دنبال خواهد داشت. با رشد اقتصادی فعلی، منابع سوخت فسیلی تا انتهای قرن میلادی حاضر به پایان می رسد، چون انرژی نقشی اساسی در رشد و توسعه پایدارکشورها دارد، جهان با بحران انرژی روبرو خواهد شد. کشور ما از یک سو با پهنه گسترده و در حال توسعه اقلیم گرم و خشک روبرو است که نیاز به انرژی برودتی (تولید بار برودتی و نگهداری تجهیزات آن بمراتب گرانتر و با صرف انرژی بیشتری نسبت به بار حرارتی همراه است) زیادی داشته و از سوی دیگر با اقتصادی نفت پایه در سال های آتی از ناحیه انرژی مورد تهدید خواهد بود. آمارها حاکی از مصرف 50 تا 60 درصد از انرژی در بخش معماری و شهرسازی هستند و انرژی کلی ساختمان ترکیبی متغیر از انرژی نهفته و بهره برداری می باشد، هدف مقاله تحلیل و بررسی دو بخش اصلی انرژی کلی ساختمان ، یعنی انرژی بهره برداری و انرژی نهفته، بوده تا بتوانیم با یافتن راهکارهایی مناسب از نگاه انرژی نهفته، مصرف انرژی کلی ساختمان را کاهش دهیم. روش تحقیق، بررسی و مقایسه مقادیر انرژی بهره برداری و نهفته در دوره عمر ساختمان می باشد، چون در کشور ما اندازه گیری دقیق مصرف انرژی نهفته در دوره عمر ساختمان، به دلیل فقدان اطلاعات دقیق از مراحل ساخت، مصالح و جزییات، حمل و نقل، تعمیر و نگهداری مقدور نیست. بنابراین از چند آزمایش انجام شده در کشورهای مختلف و بررسی نتایج آنها برای میزان تاثیر گذاری انواع انرژی در انرژی کلی ساختمان استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر اهمیت طراحی اولیه معماری و استفاده از جزییات مناسب بهمراه بهبود روشهای ساخت جهت افزاش عمر ساختمان است، که البته استفاده از مصالح با انرژی نهفته کمتر، با دوام و روش های تعمیر و نگهداری مدرن باعث این افزایش خواهد شد. همچنین مقایسه مصرف انرژی نهفته و بهره برداری نشان داد که افزایش انرژی نهفته ناشی از عایق بندی اضافی و ایجاد اینرسی حرارتی با افزایش ضخامت جداره ها و سقف در طول عمر ساختمان باعث کاهش انرژی کلی از طریق کاهش مصرف انرژی بهره برداری خواهد شد.
بهینه سازی عملکرد حرارتی نمای دو پوسته تیپ جعبه ای با تهویه طبیعی در فصل تابستان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمای دوپوسته یکی از انواع نماها در ساختمان های اداری است که بین طراحان محبوبیت دارد. پارامتر هایی از جمله عمق حفره میانی، سطح مقطع دریچه های تهویه برای نماهای با تهویه طبیعی، جنس، موقعیت و زاویه سایه بان، جنس شیشه جداره های شفاف نما بر عملکرد حرارتی نمای دو پوسته تاثیر گذار است. نمای دوپوسته تیپ جعبه ای یکی از انواع این نماها است که با توجه به سادگی در عملکرد، نصب و بهره برداری می تواند در ایران بیشتر مورد توجه قرار گیرد. مکانیزم عملکرد نمای دو پوسته با تهویه طبیعی وابسته به رفتار حرارتی و جریان هوا در حفره میانی است. برای آنالیز رفتار حرارتی نمای دوپوسته، دینامیک سیالات محاسباتی می تواند با هدف ارتقا و بهبود عملکرد آن استفاده شود. در این مقاله، با استفاده از نرم افزار فلوئنت، بهینه سازی عملکرد حرارتی نمای دو پوسته با تغییر سطح مقطع دریچه های تهویه، تغییر عرض حفره میانی و استفاده از شیشه معمولی و کم گسیل برای جداره های شفاف، در فصل تابستان در شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت. راستی آزمایی روش شبیه سازی ، با مقایسه اندازه گیری های آزمایشگاهی یک نمونه نمای دو پوسته تیپ جعبه ای با تهویه طبیعی، ثبت شده در دانشگاه سالفورد منچستر انگلستان با نتایج شبیه سازی همان نمونه در نرم افزار فلوئنت انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد، افزایش عرض حفره میانی می تواند منجر به بهبود عملکرد حرارتی نما شود. افزایش سطح مقطع دریچه های تهویه ورودی و خروجی و به تبع آن افزایش نرخ حجمی جریان هوا در حفره میانی لزوما منجر به ارتقا عملکرد حرارتی نما نمی شود و استفاده از شیشه کم گسیل در قیاس با شیشه های معمولی، مخصوصا برای جداره خارجی نمای دو پوسته باعث کاهش شار گرمایی عبوری از سطح شیشه داخلی نمای دو پوسته به داخل فضای ساختمان به مقدار متوسط 23/1% می شود. در نهایت برای طراحی بهینه نمای دو پوسته توجه به تمامی متغیر های اثر گذار در عملکرد نما و انجام آنالیز های اقتصادی برای انتخاب از بین گزینه های با عملکرد حرارتی مناسب، الزامی است.
تبیین سیر تحول درون گرایی در ساختار ورودی خانه های ایران در دوره قاجار و دوره پهلوی اول (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درون گرایی، یکی از اصول معماری ایرانی- اسلامی که برگرفته از اهمیت و حرمت زندگی خانوادگی و نیز عزت نفس ایرانیان بوده است و به منزله توجه هرچه بیشتر به درون فضا و سادگی و بی آلایشی در بیرون، توصیف شده است؛ این پژوهش درصدد آن است تا به بررسی گونه های مختلف مسکن، ویژگی ها و عناصر تشکیل دهنده ساختار کالبدی- فضایی ورودی خانه های شهر شیراز در دوره قاجار و دوره پهلوی اول بپردازد و طراحان و برنامه ریزان را در رسیدن به الگوی مطلوب ورودی مسکن در منطقه، متناسب با نیاز انسان، یاری رساند. بر این اساس، راهبرد پژوهش، ترکیبی از نوع پیمایشی است و از آنجایی که متغیرهای مستقل پژوهش، حوزه ها و زیرمولفه های درون گرایی و متغیر وابسته پژوهش، ساختار ورودی خانه ها می-باشند؛ داده های پژوهش در بعد کیفی از طریق منابع و اسناد تاریخی و کتابخانه ای، مشاهده و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اساتید و متخصصین و در بعد کمی در راستای تشریح پیکره بندی فضایی خانه ها بر اساس روش نحو یا چیدمان فضا با استفاده از نرم افزارهای ای گراف و دپث مپ گردآوری می گردند. نتایج نشان می دهند که همبستگی معنی داری میان درون-گرایی و ساختار ورودی خانه های ایران در دوره قاجار و دوره پهلوی اول، وجود دارد و سیر تحول درون گرایی موجب بروز تفاوت هایی در گونه های مختلف مسکن، ویژگی ها و عناصر تشکیل دهنده ساختار کالبدی- فضایی ورودی شده است؛ بدین-گونه که ساختار ورودی خانه های ایران در دوره قاجار دارای درون گرایی و محرمیت بوده و هرچه به دوره پهلوی اول، نزدیک تر می شویم، از میزان آن کمتر می گردد و تمایل به سمت برون گرایی، بیشتر می شود.
بررسی مطلوبیت کارکرد فضاهای نیمه باز خصوصی از نظر ساکنین (نمونه موردی: آپارتمان های مسکونی شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، افزایش جمعیت شهرنشین، سیر صعودی قیمت مسکن و تبدیل آن به کالایی اقتصادی و نیز تغییر الگوی ساخت از سنتی به مدرن موجب تقلیل کیفیت و مساحت فضاهای نیمه باز نسبت به گذشته شده است. این امر که باعث به خطر افتادن امنیت روانی، سلامت و کیفیت زندگی شهروندان می شود، در شهرستان سبزوار نیز مشاهده می شود. بنابراین به دلیل اهمیت ریشه یابی مشکلات و شناخت وضع موجود فضا های نیمه باز، هدف این پژوهش بررسی مطلوبیت کارکرد این فضا ها بوده و در پی پاسخ به این سوال است که کارکرد بالکن به عنوان فضای نیمه باز، تحت تاثی ر چه عواملی اس ت؟ و میزان مطلوبیت و اهمیت هر یک از این عوامل چقدر است؟ با توجه به پیشینه نظری، چهار مولفه کالبدی، اجتماعی، عملکردی، ادراکی و معیار های هر کدام برای بررسی رابطه انسان و فضای نیمه باز استخراج گردید و برای بررسی آن ها، بالکن به عنوان فضای نیمه باز خصوصی مورد بررسی قرار گرفت. روش این تحقیق کیفی و رویه های آن مطالعه اسنادی، مشاهده میدانی و تکمیل پرسشنامه است. برای مطالعه موردی، ۵۰ پرسشنامه به صورت هدفمند بین ساکنین آپارتمان های مسکونی بالکن دار شهر سبزوار توزیع شد و با تحلیل داده ها (با استفاده از نرم افزار SPSS.26) این نتیجه به دست آمد که بالکن ها بیشتر برای خشک کردن لباس و پرورش و نگهداری گیاه مورد استفاده قرار می گیرند. مولفه کالبدی، ادراکی، عملکردی و اجتماعی به ترتیب دارای بیشترین تا کمترین میزان مطلوبیت هستند که در این میان مولفه عملکردی دارای بیشترین و مولفه اجتماعی دارای کمترین اهمیت از نظر ساکنین است. معیار ایمنی و امنیت از مطلوبیت بیشتر و امکان تعامل با افراد خانواده و افراد در فضای عمومی از مطلوبیت کمتری در بین معیار ها برخوردارند. اختلاف میزان مطلوبیت و اهمیت هر معیار از نظر ساکنین که بیشترین آن در معیارهای تعامل با افراد خانواده و انعطاف پذیری مشاهده شد، بیان کننده عدم پاسخگویی مناسب این فضا به نیاز های مذکور و لزوم توجه طراحان به کاستی های موجود و رفع آنها است.
بررسی مؤلفه های پدافند غیرعامل در سازمان فضایی و کالبدی قلعه تاریخی مورچه خورت اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم پدافند غیرعامل، دربردارنده اصولی است که ضمن افزایش توان دفاعی، به کاهش آسیب پذیری در برابر بحران ها منجر می شود. اگرچه امروزه با پیشرفت جوامع و تغییر شکل مخاطرات، مؤلفه های پدافند غیرعامل دچار دگرگونی هایی شده، اما برخی تدابیری که در ادوار تاریخی برای طراحی شهرها، روستاها و عناصر معماری اندیشیده می شد، با مؤلفه های امروزیِ پدافند غیرعامل اشتراک هایی دارد. قلعه تاریخی مورچه خورت نیز به عنوان یک بافت تاریخی پابرجا، امکان مطالعه اصول پدافند غیرعامل در ادوار گذشته را فراهم می سازد. پرسش ها اینست که مؤلفه های پدافند غیرعامل در قلعه تاریخی مورچه خورت کدامند؟ این مؤلفه ها چگونه در سازمان فضایی و کالبدی قلعه مورچه خورت نمود یافته اند؟ هدف مقاله، معرفی مؤلفه ها و ویژگی های پدافند غیرعامل در قلعه تاریخی مورچه خورت به عنوان یکی از نمونه های شاخص و پابرجا از مجتمع های زیستی مرکز ایران و بررسی چگونگی کاربرد این مؤلفه ها در طراحی سازمان فضایی و عناصر معماری آن است. داده های مرتبط با مبانی پدافند غیرعامل به شیوه اسنادی گردآوری شده و ویژگی های معماری قلعه مورچه خورت به شیوه میدانی مستندنگاری شده است. این پژوهش به عنوان یک پژوهش کیفی، به شیوه توصیفی تحلیلی به انجام رسیده و تحلیل ها برای دو مقوله سازمان فضایی و عناصر معماری به طور جداگانه صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد سازمان فضایی قلعه تاریخی مورچه خورت از عواملی مانند سهولت تأمین نیازهای حیاتی در هنگام مخاطرات، طراحی غیرمتمرکز بافت مسکونی، بافت محصور و تدافعی و فشرده و ایجاد راه های گریز تأثیر پذیرفته است. همچنین، گذرها و معابر پیچ درپیچ و منتهی به بن بست از جمله مصادیقِ اصل فریب در سازمان فضایی قلعه مورچه خورت است. از نظر ویژگی های عناصر معماری نیز تدابیری مانند دسترسی زاویه دار به درون فضاها، اتاقی در بالای ورودی ها برای کنترل رفت و آمد، کوچ ه ه ای دردار و بن بست، پایین بودن سطح حیاط نسبت به م عابر اطراف، ایج اد بازش و در ارتف اع ب الا و مقاوم سازی بناها از طریق اتصال و همجواری سازه ها به منظور کاهش آسیب پذیری و حفظ ایمنی ساکنان در قلعه مورچه خورت اندیشیده شده است. درون گرایی و نماهای ساده در معماری واحدهای قلعه مورچه خورت در راستای اصل فریب و ویژگی هایی مانند مخفیگاه ها، ورودی های زاویه دار و همرنگ بودن مصالح با محیط در راستای اصل پوشش در عناصر معماری قلعه دیده می شود.