زمانی که « پل کله » در اواخر عمر خود غرق در مطالعه خطوط تصویر شده بود و آثاری همچون « باغ نزدیک لوسرن » را می آفریند عشایر این سامان با همین دیدگاه تصاویر کوچ را با زبان تصویری ، در طنابهایی می بافتند که وسیله زندگی آنان بود . در واقع اینان با آثارشان زندگی می کردند و هنرشان جزء لاینفک زندگی آنان بود . بسیاری از تصاویر بافته شده در قالی و گلیم می تواند یادآور دوره سوم آثار « پل کله » باشد . گاه این تصاویر آنقدر بهم نزدیک هستند که می توان گفت : شخصی که این گلیم ها و قالی ها را بافته است از نظر تفکر هیچ چیز از کار « پل کله » کمتر نداشته است ...
مبحث حقوق عمومی و حقوق خصوصی بر پایه نظام بخشی به مناسبات دولت و مردم تنظیم شده ، که حوزه های اقتدار و اختیار مشروع آنها را به دست می دهد . این دو بخش از حقوق در نظام های سیاسی مختلف بر حسب جایگاه و نقش دولت و مردم از نسبت های متفاوتی برخوردار می شود. این نسبت ها نیز به نوبه خود بر نظام شهر و شهرسازی تاثیر مستقیم داشته و داده های آن را در فرآیند تهیه، تدوین و اجرای طرح ها و برنامه ها بر حسب منابع و منافع گروه های ذیربط و ذینفع متفاوت می سازد. دوران معاصر کشور با دو نظام سیاسی مختلف، این نسبت ها را به گونه متفاوت به دست داده است. تفاوت در این نسبت ها در دیروز به نوبه خود نظام شهرسازی را تحت تاثیر مسائلی قرار داده که برآیند آن به چالش هایی در امروز، منجر شده است. در این مقاله، موضوع مورد پژوهش از سه منظر مورد کنکاش قرار گرفته است : 1. بحث نسبت هاست که در آن نسبت حقوق عمومی و خصوصی با یکدیگر و با شهرسازی در حوزه نظریه مورد بررسی قرار می گیرد. 2. بحث نظام هاست که نسبت های بررسی شده در چارچوب نظام های سیاسی معاصر مورد بازخوانی قرار می گیرد. 3. بحث چالش هاست که برآیند نسبت ها در نظام های معاصر بوده و در حوزه شهر و شهرسازی مورد بازشناسی قرار می گیرد.
انسان گرایی یا اومانیسم دیدگاهی است که اولویت و اهمیت را به انسان می دهد. پیدایش این واژه در محافل علمی جهان به دورة رنسانس، زمانی که مردم از سوء استفاده کلیسا از جایگاه آسمانی و الهی، آگاه و برای باز پس گرفتن حقوق خود مدعی شدند، باز می گردد. در آن زمان، انسان گرایی مفهومی خداستیز پیدا کرد و به نفی چیزهایی پرداخت که به منافع انسان ضربه می زد. در اواسط قرن بیستم، انسان گرایی با انتقاد از رویکردهای معماری مدرن که دوگانه انسان ـ طبیعت را نادیده می گرفت، وارد عرصة شهر و معماری شد تا آنجا که در رشته های نوظهور مانند منظر، ادراک انسان از محیط به محور اصلی طراحی بدل شد.
فضای جمعی از مؤلفه های اصلی منظر شهری است که به دلیل وابستگی حداکثری آن به حضور انسان، نگاه انسان گرا در ساماندهی آن، از سایر جنبه ها پیشی می گیرد. این مقاله درصدد است با بررسی جایگاه نظریة انسان گرایی در نهضت های مختلف فکری، سیاست های مدیریت شهری تهران را پس از انقلاب اسلامی نسبت به فضای جمعی ارزیابی کند.
پژوهش حاضر، حاصل بررسی همه جانبه ای از وضعیت کتابخانه هنرهای زیبا و مقایسه آن با استانداردهای کتابخانه های دانشگاهی ایران است. در این بررسی علاوه بر ارائه اطلاعاتی در حوزه علوم کتابداری و اطلاع رسانی به موارد ویژه ای از قبیل ساختار تشکیلات، عملکردها، بافت نیروی انسانی و تحلیل آماری پرداخته شده است. یافته های این پژوهش بیانگر این واقعیت است که بجز وضعیت نیروی انسانی، مجموعه و خدمات کتابخانه در مقایسه با استانداردها کمتر از 50% را نشان می دهد. در پایان پیشنهادهایی برای بهبود وضع موجود ارائه شده است.