فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۴۱۸ مورد.
۱۶۱.

تأثیر برنامة تمرین قدرتی و سرعتی با وزنه بر قدرت انقباض کانسنتریک یکطرفه، دوطرفه و نقصان دوطرفه در فلکشن آرنج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین با وزنه قدرت ا نقباض کانسنتریک یکطرفه قدرت انقباض کانسنتریک دوطرفه نقصان دو طرفه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
تعداد بازدید : 214 تعداد دانلود : 537
هنگام اعمال قدرت بیشینه، کل نیروهای اعمال شده از طریق عضلات مشابه به طور دوطرفه کمتر از کل نیروهای اعمال شده از طریق همان عضلات به طور یکطرفه است. این پدیده نقصان دوطرفه[1] نام دارد. هدف از این تحقیق، تعیین تأثیر برنامة تمرین قدرتی و سرعتی با وزنه بر قدرت انقباض کانسنتریک یکطرفه، دوطرفه و نقصان در فلکشن آرنج بود. 50 مرد غیرورزشکار با میانگین سنی 1/91 ±21/57 ، وزن 14/31 ±72/22 کیلوگرم و قد 3/31 ±175/61 سانتی متر به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. این آزمودنی ها به طور تصادفی در یک گروه کنترل (10 نفری) و در یکی از چهار گروه تمرین با وزنه (10 نفری) قرار گرفتند که تمرین جلو بازو را به صورت 1) قدرتی یکطرفه، 2) قدرتی دوطرفه، 3) سرعتی یکطرفه یا 4) سرعتی دوطرفه انجام دادند. دو تمرین در هفته به مدت هشت هفته انجام گرفت. گروه قدرتی با شدت 80 تا 100 درصد یک تکرار بیشینه در سه نوبت 1 تا تکراری و گروه سرعتی با شدت 50 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه در چهار نوبت 10 تکراری تمرین کردند. گروه کنترل بدون تمرین در جلسات شرکت کردند. قبل و پس از اعمال برنامه های تمرینی، از گروه ها آزمون های قدرت کانسنتریک بیشینة فلکشن آرنج راست (RL1RM)[2] ، آرنج چپ (LL1RM)[3] و جفت آرنج (BL1RM)[4] گرفته شد. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آمار استنباطی MANOVA و آزمون تعقیبی LSD در سطح معناداری 05/0P< نشان داد که بین تمرین قدرتی دوطرفه و یکطرفه، همچنین بین تمرین سرعتی دوطرفه و یکطرفه در متغیرهای قدرت عضلات فلکسور آرنج راست، چپ و جفت تفاوت معناداری وجود ندارد. دو گروه تمرین قدرتی در مقایسه با دو گروه تمرین سرعتی و هر چهار گروه تجربی نیز در مقایسه با گروه کنترل عملکرد بهتری داشتند. گروه های تمرینات دوطرفه در مقایسه با گروه های تمرینات یکطرفه و کنترل در تسهیل نقصان دوطرفه فلکشن آرنج عملکرد بهتری داشتند. بنابراین، برای جبران نقصان دوطرفه در ورزش هایی که با دو دست انجام می گیرد، اجرای تمرینات قدرتی و سرعتی با وزنه به صورت دوطرفه توصیه می شود.
۱۶۲.

اثر تمرین مقاومتی بر برخی عوامل آمادگی جسمانی و نشانگرهای التهابی در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی مردان نشانگرهای التهابی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 739 تعداد دانلود : 872
هدف از این پژوهش بررسی اثر دوازده هفته برنامه تمرینی مقاومتی بر برخی عوامل آمادگی جسمانی و نشانگرهای التهابی در مردان دچار اضافه وزن بود. در یک کار آزمایی نیمه تجربی 25 مرد جوان (دامنه سنی 96/1±9/20 سال و قد 39/7±34/170سانتی متر) به صورت هدفمند در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تمرین مقاومتی (15 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرین مقاومتی به مدت دوازده هفته و سه جلسه در هفته با شدت های متفاوت به تمرین پرداختند. تمرینات مقاومتی شامل شش حرکت ایستگاهی به صورت دایره ای بود. پنج میلی لیتر خون وریدی قبل از تمرین و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در وضعیت ناشتا به منظور تعیین برخی نشانگرهای التهابی جمع آوری شد. با استفاده از آزمون t مستقل و زوجی شده وزن و شاخص توده بدنی آزمودنی ها پس از دوازده هفته تمرین تغییر معناداری نداشت (05/0P>). اما برخی عوامل آمادگی جسمانی (,VO­2peak یک تکرار بیشینه پرس ساق و پرس سینه) افزایش و برخی ویژگی های آنتروپومتریکی (نسبت محیط کمر به لگن و درصد چربی بدن) آزمودنی ها بعد از دوازده هفته، کاهش معناداری یافتند (05/0P<). همچنین گروه تمرینی کاهش معناداری در مقاومت به انسولین، سطوح لپتین و TNF-α از خود نشان دادند (05/0P<). ضریب همبستگی پیرسون رابطه معناداری را بین TNF-α با BMI، W/H، درصد چربی بدن و انسولین نشان داد (05/0P<). نتایج به دست آمده نشان داد که دوازده هفته تمرین مقاومتی در مردان جوان غیر فعال دارای اضافه می تواند برخی عوامل آمادگی جسمانی و آنتروپومتریک و همچنین نشانگرهای التهابی را بهبود بخشد.
۱۶۳.

تاثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب بر عملکرد قلبی و عروقی بزرگسالان سندرم داون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سندرم داون برنامه تمرینی منتخب عملکرد قلبی و عروقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : 277 تعداد دانلود : 878
هدف از اجرای این تحقیق بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب بر عملکرد قلبی و عروقی بزرگسالان سندرم داون بود. جامعه آماری این تحقیق نیمه تجربی شامل بیماران سندرم داون بود. این بیماران از یکی از مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی انتخاب شدند. پس از مطالعه ی پرونده ی پزشکی و روان شناسی مددجویان حاضر در این مرکز 19 بیمار سندرم داون (با بهره هوشی بین 69-35) با میانگین سن 014/4 ± 684/25 سال به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (9 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی در معرض یک دوره برنامه منتخب تمرینی 12 هفته ای (ترکیبی از تمرینات قدرتی، استقامتی، تعادلی و هوازی) قرار گرفتند. قبل و بعد از دوره ی تمرینی عملکرد قلبی (16 متغیر) افراد گروه نمونه به وسیله روش ایمپدانس کاردیوگرافی با دستگاه کاردیو اسکرین اندازه گیری شد. مقایسه داده های پیش و پس آزمون در هر گروه توسط آزمون تی وابسته انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد اعضا نمونه تحقیق در هشت متغیر از 16 متغیر اندازه گیری شده دارای مقادیر غیر طبیعی بودند. اما دوره ی تمرینی منتخب ارائه شده در این تحقیق توانست تاثیر معناداری بر بهبود سلامت قلبی عروقی با تاکید بر پنج متغیر محتوای مایعات سینه ای، برون ده قلبی، میانگین فشار خون سرخرگی، مقاومت منظم عروقی و شاخص مقاومت منظم عروقی در گروه تجربی ایجاد کند(P<0.05). با توجه به اینکه هیچ متغیری پس از سه ماه در گروه کنترل تغییر معنادار نکرد (P>0.05) لذا می توان چنین نتیجه گیری نمود که فعالیت ورزشی ترکیبی ارائه شده در این تحقیق توانسته است باعث بهبود معنادار عملکرد قلبی و عروقی این بیماران سندرم داون شود.
۱۶۴.

اثر شش هفته تمرینات ثبات مرکزی بر سینماتیک تنه در زنان ورزشکار با نقص عصبی-عضلانی کنترل تنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان ورزشکار تمرینات ثبات مرکزی سینماتیک تنه نقص عصبی-عضلانی کنترل تنه آسیب لیگامان صلیبی قدامی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی روانشناسی تمرینات و مسابقات
تعداد بازدید : 631 تعداد دانلود : 533
لیگامان صلیبی قدامی ( ACL ) [1] یکی از پر آسیب­ترین لیگامان­های زانو است. تفاوت های بیومکانیکی و عصبی-عضلانی تنه و اندام تحتانی طی اعمال ورزشی، محتمل ترین دلیل اختلاف قابل توجه نرخ بالای شیوع آسیب غیر برخوردی ACL در زنان به نسبت مردان است. هدف این تحقیق ارزیابی اثر شش هفته تمرینات ثبات مرکزی بر سینماتیک تنه شامل فلکشن رو به جلو و فلکشن جانبی در زنان ورزشکار با نقص کنترل عصبی-عضلانی تنه به­منظور پیشگیری از آسیب ACL . 22 زن ورزشکار به­طور تصادفی به دو گروه تمرینی (11 نفر) و کنترل (11 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرینی، تمرینات ثبات مرکزی را طی شش هفته انجام دادند و گروه کنترل هیچ تمرین خاصی انجام ندادند. سینماتیک تنه در پیش­آزمون و پس­آزمون طی فرود تک­پا، با استفاده از دستگاه تحلیل حرکت ارزیابی شد. میزان فلکشن تنه در گروه تمرینی پس از شش هفته تمرین افزایش معنی­داری پیدا کرد (از 08/20 تا 67/27 درجه)، اما در میزان فلکشن جانبی تنه کاهش معنی­داری مشاهده نشد ( 314/0 P= ). در تحقیق حاضر در گروه تمرینی، میزان فلکشن رو به جلو به­طور معنی­داری افزایش یافت. می توان این گونه بیان کرد که تمرینات ثبات مرکزی استفاده­شده در تحقیق حاضر با افزایش ثبات ناحیه مرکزی بدن، احتمالاً استراتژی فراخوانی عضلات این ناحیه را بهبود داده است؛ از این رو با توجه به نتایج این تحقیق می توان نتیجه گرفت که شش هفته تمرینات ثبات مرکزی در زنان ورزشکار با نقص عصبی-عضلانی کنترل تنه می تواند به کاهش عوامل خطر قابل تعدیل آسیب ACL نظیر برخی عوامل بیومکانیکی و عصبی-عضلانی منجر شود.
۱۶۵.

مقایسه وضعیت استخوانی و قدرت عضلانی مردان نخبه کاراته کار سبک کاتا و کومیته استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ورزش کاراته قدرت عضلانی وضعیت استخوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 924 تعداد دانلود : 866
هدف تحقیق مقایسه تراکم استخوانی، محتوای مواد معدنی استخوانی و قدرت عضلانی مردان نخبه کاراته کار سبک کاتا و کومیته استان خراسان جنوبی است. آزمودنی های این پژوهش تعداد 12 مرد کومیته کار (سن: 23/2 ± 6/22 سال، شاخص توده بدنی: 95/1 ± 43/22 کیلوگرم بر متر مربع)، 12 مرد کاتارو (سن: 15/1 ± 5/21 سال، شاخص توده بدنی: 14/3 ± 38/22 کیلوگرم بر متر مربع) و 12 مرد غیرورزشکار سالم (سن: 60/1 ± 9/22 سال، شاخص توده بدنی: 89/2 ± 85/21 کیلوگرم بر متر مربع) از استان خراسان جنوبی بودند. گروه های ورزشکار از بین افرادی که حداقل 5 سال سابقه ورزشی مستمر در رشته کاراته داشتند و از سلامت بدنی و رژیم غذایی طبیعی برخوردار بودند، انتخاب شدند. با استفاده از روش DXA، میزان تراکم و محتوای مواد معدنی استخوان ران (نواحی گردن، برجستگی بزرگ و انتهای نزدیک به تنه) و ساعد (3̷2 انتهای دور از تنه استخوان زند زیرین و زند زبرین و استخوان های مچ دست) شرکت کنندگان اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری (05/0=α) بهره برداری گردید. نتایج نشان داد در ورزشکاران سبک کومیته، میزان تراکم (به ترتیب 04/0p= و 000/0p=) استخوانی ناحیه ساعد؛ قدرت گریپ (به ترتیب 02/0p= و 000/0p= ) و قدرت عضلات پشت (به ترتیب 000/0p= و 000/0p= ) به طور معنی داری از ورزشکاران سبک کاتا و افراد غیر ورزشکار بالاتر است. همچنین ورزشکاران سبک کاتا در تراکم و محتوای مواد معدنی استخوان ران (به ترتیب 000/0p= و 03/0p= )، قدرت گریپ (00/0p= ) و قدرت عضلات پشت (00/0p= )، به طور معناداری از مقادیر بالاتری در مقایسه با غیر ورزشکاران سود می بردند. نتایج تحقیق حاضر حاکی از آن است که ورزش کاراته به طور موثر موجب بهبود وضعیت استخوانی و قدرت عضلانی ورزشکاران می شود؛ اما در مقایسه دو سبک رایج این رشته، سبک کومیته به سبب ماهیت فشارهای مکانیکی، تاثیر بارزتری بر وضعیت استخوانی ناحیه ساعد و قدرت عضلانی کاراته کاران دارد.
۱۶۶.

تأثیر شش هفته تمرین مقاومتی بر مقدار VEGF و اندوستاتین بافت توموری در موش های مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی موش بالب سی ماده VEGF اندوستاتین تومور آدنوکارسینومای موشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 369 تعداد دانلود : 614
سلول های توموری به منظور تامین اکسیژن و مواد غذایی و همچنین توسعة شبکة عروقی جدید به آنژیوژنز وابسته اند. در این میان VEGF به عنوان محرک مهم آنژیوژنز و اندوستاتین به عنوان بازدارنده، نقش اساسی در این فرایند ایفا می کنند. بنابراین هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر شش هفته تمرین مقاومتی بر مقدار VEGF و اندوستاتین بافت توموری در موش­های مبتلا به سرطان سینه بود. به این منظور 20 سر موش بالب ­سی ماده (5 تا 7 هفته ای) از طریق جراحی زیر جلدی تومور آدنوکارسینومای موشی سرطانی شدند. بعد از یک هفته استراحت به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند و سپس دورة تمرین مقاومتی شش هفته ای (سه جلسه در هفته با شدت 50 تا بیش از 100 درصد حداکثر قدرت جلسة قبل) اجرا شد. هر جلسه نیز شامل 6 تا 8 تکرار بالا رفتن از نردبان بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرینی موش ها بیهوش شده و بافت توموری آنها به سرعت فریز شد. پروتئین­های اندوستاتین و VEGF بافت توموری از طریق وسترن بلات اندازه گیری شدند. آزمون t مستقل نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر مقادیر اندوستاتین، VEGF و نسبت افزایش حجم تومور وجود ندارد(05/0P≥). از آنجا که افزایش VEGF و کاهش اندوستاتین بعد از تمرینات ورزشی در عضله اسکلتی احتمالا موجب آنژیوژنز می شود، عدم تغییر این دو پروتئین در بافت توموری در تحقیق حاضر، می تواند نشان دهندة بی تاثیر بودن تمرین مقاومتی بر روند آنژیوژنز بافت تومور و رشد آن باشد. بنابراین این نوع تمرینات را احتمالا می توان به عنوان مداخله بی خطر برای افراد مبتلا به سرطان سینه تجویز کرد.
۱۶۷.

تاثیر تمرین هوازی منظم بر بیان ژن رزیستین لنفوسیت در زنان جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لنفوسیت رزیستین بیان ژن تمرین هوازی.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 412 تعداد دانلود : 949
رزیستین، یک هورمون مترشحه از بافت چربی است که نقش مهمی را در تنظیم هموستاز انرژی و متابولیسم ایفا می کند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین هوازی منظم بر بیان ژن رزیستین لنفوسیت زنان جوان تمرین کرده می باشد. روش بررسی: 20 نفر از بانوان تمرین کرده خراسانی انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 8 هفته و چهارجلسه در هفته با شدت70-80 درصد ضربان قلب بیشینه تمرینات هوازی را اجرا کردند . از تمامی آزمودنی ها در 48 ساعت قبل از انجام پروتکل تمرینی و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و پس از ناشتایی 10-12 ساعته خون گیری به عمل آمد. پس از جداسازی لنفوسیت ها به روش سانتریفیوژ ، بیان ژن رزیستین در لنفوسیت های آزمودنی ها با استفاده از روش Semi-quantitative-RT-PCR انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین شاخص توده بدنی و درصد چربی قبل و بعد از هشت هفته در گروه هوازی اختلاف معناداری وجود داشت (00/0p=). همچنین نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین میانگین بیان ژن رزیستین لنفوسیت در دو گروه کنترل و تمرین هوازی اختلاف معنادار وجود داشت (036/0 , p= 268/2-= (18)t ). نتیجه گیری: تمرین هوازی منظم علاوه بر کاهش وزن ، شاخص توده بدنی و درصدچربی، موجب افزایش بیان ژن رزیستین در زنان جوان تمرین کرده می شود که این نتیجه، نشان دهنده کاهش خطر ابتلا به بیماری های قلبی و افزایش قدرت دفاع ضداکسایشی بدن می باشد.
۱۶۸.

اثر شدت فعالیت هوازی بر انرژی دریافتی، اشتها و هورمون های تنظیم کننده انرژی در مردان جوان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشتها انرژی دریافتی هورمون های تنظیم کننده انرژی فعالیت ورزشی هوازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 911 تعداد دانلود : 231
تحقیق حاضر با هدف بررسی آثار فعالیت هوازی با شدت کم و زیاد بر انرژی دریافتی، اشتها و هورمون های تنظیم کننده انرژی انجام شد. شانزده مرد سالم غیر فعال (سن44/1 ±09/ 22 سال، قد 33/6±55/172 سانتیمتر، وزن 90/8±55/70 کیلوگرم، درصد چربی بدن 30/4±95/17) به صورت تصادفی به دو گروه فعالیت با شدت کم (55 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به مدت 45 دقیقه) و فعالیت با شدت زیاد (75 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به مدت 30 دقیقه) تقسیم شدند. آزمودنی ها به صورت تقاطعی متعادل، دو شرایط آزمایشی 5 روز کنترل (بدون فعالیت ورزشی) و 5 روز فعالیت را پشت سر گذاشتند. آزمودنی ها غذای مصرفی خود را در طول هر پنج روز وزن کرده و در برگه روزانه ثبت کردند. اشتهای آزمودنی ها هر روز صبح با مقیاس دیداری (VAS) ثبت شد. غلظت هورمون گرلین، لپتین، انسولین و گلوکز در صبح روز ششم در حالت ناشتا پس از شرایط کنترل و فعالیت اندازه گیری شد. تغییر معناداری در انرژی دریافتی مطلق، اشتها، غلظت هورمون گرلین و لپتین در هیچ یک از گروه ها مشاهده نشد (05/0P>)؛ اما انرژی دریافتی نسبی به طور معناداری در گروه با شدت کم کاهش یافت (018/0P=). همچنین کاهش معناداری در غلظت انسولین (041/0P=) و گلوکز (022/0P=) در گروه با شدت زیاد مشاهده شد. چنین می توان نتیجه گیری کرد که فعالیت هوازی با شدت کم در ایجاد تعادل منفی موثرتر از فعالیت هوازی با شدت زیاد عمل می کند. همچنین فعالیت هوازی با شدت زیاد در کاهش غلظت انسولین و گلوکز بهتر از فعالیت هوازی با شدت کم عمل می کند.
۱۶۹.

تأثیر یک دوره تمرین هوازی به همراه مصرف شیر بر میزان GLUT4، گلوکز و انسولین در پسران نابالغ دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیر اضافه وزن تمرین هوازی انسولین GLUT4

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : 638 تعداد دانلود : 881
هدف از تحقیق حاضر، تعیین اثر هشت هفته تمرین هوازی به همراه مصرف شیر بر میزان GLUT4، گلوکز و انسولین در پسران نابالغ دارای اضافه وزن بود. به این منظور، 28 پسر نابالغ (8 تا 10سال) دچار اضافه وزن(BMI) براساس پرسشنامة تغذیه ای، قابلیت های ورزشی، شاخص توده بدنی، صحت و سلامت بدنی از بین داوطلبان انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها به طور تصادفی به چهار گروه تمرین، شیر، تمرین + شیر و کنترل تقسیم شدند. برنامة تمرینی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و با شدت 60 - 45 درصد حداکثر ضربان قلب انجام گرفت. گروه های دریافت کنندة مکمل شیر 236 میلی لیتر شیر در روز مصرف کردند. خونگیری در شرایط 14 ساعت ناشتایی، قبل و بعد از 8 هفته برای ارزیابی سطوح GLUT4، گلوکز و انسولین انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس عاملی صورت پذیرفت. یافته های نشان داد بعد از 8 هفته میزان GLUT4 در گروه های تمرین(001 /0p=)، تمرین + شیر(005 /0p=) و شیر (002 /0p=) افزایش معنادار یافت. میزان گلوکز و انسولین در گروه های تمرین (به ترتیب 058 /0p= و001 /0p=)، تمرین + شیر (به ترتیب 001 /0p= و003 /0p=) و شیر (به ترتیب 002 /0p= و001 /0p=) کاهش داشت که این تغییرات به جز در گلوکز گروه تمرین در دیگر گروه ها معنادار بود. بنابراین به نظر می رسد یک دوره تمرین هوازی همراه با مصرف شیر، موجب بهبود هموستاز گلوکز، کاهش سطح انسولین و افزایش GLUT4 در پسران نابالغ دچار اضافه وزن می شود.
۱۷۰.

تأثیر میزان و سرعت موسیقی بر سرعت رکاب زدن روی دوچرخه کارسنج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت بدنی سرعت رکاب زدن زیرایی میزان موسیقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 668 تعداد دانلود : 637
موسیقی قادر است حرکت بدن طی اجرای فعالیت های بدنی تکرارشونده (مانند دویدن، راه رفتن و تایپ کردن) را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر میزان و همچنین سرعت موسیقی بر سرعت رکاب زدن است. بدین منظور 17 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی با میانگین سن 22/1±33/22 سال، وزن 30/10±23/57 کیلو گرم، شاخص توده بدن 51/3±09/22 کیلوگرم بر متر مربع و قد 63/4±55/160 سانتی متر انتخاب و طی چهار جلسه ارزیابی شدند (هر جلسه شامل دو وهله مشابه و مجزا بود). در جلسه اول آزمودنی ها بدون شنیدن موسیقی روی دوچرخه رکاب زدند. در جلسات دوم، سوم و چهارم آزمون دهنده ها طی رکاب زدن به قطعات موسیقی با میزان های 4/3، 8/6 و 8/7 گوش می دادند. از هر قطعه دو سرعت متفاوت (60 و 100 bpm) ساخته و برای آزمودنی ها پخش شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون ANOVA با اندازه گیری مکرر (در سطح معناداری 01/0) تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد میزان موسیقی بر سرعت رکاب زدن تأثیر معناداری ندارد (00/1=P). نتایج نشان داد که بین شرایط بدون موسیقی و میزان های با سرعت 60 bpm تفاوت معناداری وجود ندارد (517/0=P)، اما بین شرایط بدون موسیقی و میزان های با سرعت 100bpm این تفاوت معنادار است (001/0=P). از این رو به نظر می رسد قطعات موسیقی با میزان های مختلف (با زیرایی و همزمانی مشابه) تأثیر مشابهی بر سرعت رکاب زدن دارند و موسیقی قادر است سرعت رکاب زدن را هماهنگ و کنترل کند.
۱۷۱.

تأثیر دو نوع برنامة تمرین مقاومتی و استقامتی بر سطوح BDNF و کورتیزول موش های صحرایی نر جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات استقامتی تمرینات مقاومتی BDNF کورتیزول و موش صحرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 442 تعداد دانلود : 173
با افزایش نسبت افراد میانسال در جامعه و به موازات آن اختلال های شناختی و زوال عقلی ناشی از فشارهای زندگی، فعالیت ورزشی، یکی از راه حل های مناسب برای جلوگیری از اختلال در سیستم عصبی مرکزی محسوب می شود، به همین دلیل هدف پژوهش حاضر مقایسة دو نوع فعالیت ورزشی استقامتی و مقاومتی به مدت 8 هفته بر BDNF بود. به این منظور 150 سر موش صحرایی در تمرینات استقامتی (دویدن با سرعت m/min 25 – 10) و تمرینات مقاومتی (بالا بردن وزنه از نردبان مخصوص با شدت 104 تا 126 درصد وزن بدن حیوان) شرکت کردند. نمونه ها در آغاز دورة تمرینی، 24 ساعت پس از آخرین جلسة تمرین در هفتة چهارم و 24 ساعت، 3 و 5 روز پس از آخرین جلسة تمرین در هفتة هشتم جمع آوری شدند. به-منظور جمع آوری خون سرخرگی، خونگیری مستقیم از بطن چپ انجام گرفت. سپس خون گرفته شده در لوله های آزمایش حاوی آپروتینین ریخته شد و پس از 10 دقیقه قرار گرفتن در محیط آزمایشگاه به کمک سانتریفیوژ، سرم ها جدا شده و بلافاصله در دمای 80- درجة سانتی گراد به منظور انجام آزمایش های بعدی نگهداری شد. از آزمون های آماری کلموگروف – اسمیرنف، آنالیز واریانس مکرر چندعاملی و آنالیز واریانس یک عاملی برای مقایسة میانگین ها و برای بررسی ارتباط بین BDNF و کورتیزول از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. در هفته های چهارم و هشتم BDNF به طور معناداری در گروه مقاومتی افزایش یافت (به-ترتیب 014 /0 = P و 047 /0 = P) ، این افزایش در گروه استقامتی معنادار نبود (05 /0P>).ودرفواصل سه وپنج روز بعداز آخرین جلسه تمرین BDNF درگروه مقاومتی کاهش غیرمعنادارنسبت به گروه کنترل نشان داد (05 /0P>)، ولی در گروه استقامتی نسبت به گروه کنترل افزایش معنادار به دست آمد (به ترتیب 032 /0 = P و 023 /0 = P) . در هفتة هشتم، سه و پنج روز پس از آخرین جلسة تمرین سطوح کورتیزول به طور معناداری در گروه تمرین استقامتی افزایش یافت (به ترتیب 046 /0 = P و 02 /0 = P و 044 /0 = P) . در تمامی مراحل نمونه گیری ارتباط معناداری بین BDNF و کورتیزول مشاهده نشد. باتوجه به نتایج پژوهش حاضر، به نظر می رسد که شدت و مدت اجرای برنامة تمرینی بر میزان سطوح BDNF تأثیر می گذارد و تمرین با شدت متوسط منجر به بالا رفتن سطوح BDNF می شود ولی تمرینات شدید بنا به دلایلی که شاید افزایش سطوح کورتیزول یکی از آنها باشد، افزایش سطوح BDNF را مهار می کند. از طرفی در طول دورة تمرینی، تمرینات مقاومتی نسبت به تمرینات استقامتی موجب افزایش بیشتر سطوح BDNF می شوند.
۱۷۲.

اثر یک جلسه فعالیت طولانی مدت بر غلظت های بافتی لپتین و لیپوپروتئین لیپاز در موش های نر صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لپتین لیپوپروتئین لیپاز یک جلسه تمرین طولانی مدت موش نر صحرایی بافت عضلانی و چربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 636 تعداد دانلود : 655
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر یک جلسه تمرین طولانی مدت بر غلظت های بافتی لپتین و لیپوپروتئین لیپاز در موش های نر صحرایی بود. روشها: بدین منظور 16 سر موش نر صحرایی 25 ماهه از نژاد ویستار با میانگین وزن 09/31 ± 387 گرم از بین موش های نرصحرایی خریداری شده از انستیتو پاستور ایران به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شدند و بر اساس وزن مشابه در دو گروه تجربی (8n = ) و کنترل(8n = ) قرار گرفتند. گروه تجربی یک جلسه تمرین را با سرعت 18 متر بر دقیقه و شیب صفر درجه به مدت 2 ساعت روی تردمیل جوندگان انجام دادند. بلافاصله بعد از تمرین و پس از حدود 5 ساعت ناشتایی، از گروه های تجربی و کنترل به تناوب از هر گروه 4 سر موش ( جمعاً 8 موش) و دو ساعت بعد نیز 8 موش دیگر به همان صورت بی هوش شدند و نمونه گیری خونی و بافتی ( بافت عضلانی و چربی) انجام شد. مقادیر لپتین بافتی و انسولین سرم با استفاده از کیت های مخصوص به روش الایزا، فعالیت لیپوپروتئین لیپاز و گلوکز سرم نیز به وسیله کیت های مخصوص و به روش رنگ آمیزی آنزیمی اندازه گیری شدند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون t مستقل نشان داد بلافاصله پس از تمرین تغییر معناداری در متغیرهای لپتین بافت عضلانی (13/2 t= و 07/0P= )، لپتین بافت چربی (12/1 t=و30/0P= )، لیپوپروتئین لیپاز بافت عضلانی(56/ 0 t=- و 59/0P= ) مشاهده نشد در حالی که لیپوپروتئین لیپاز بافت چربی ( 85/2 t=-و02/0P= ) افزایش معناداری را نشان داد. دو ساعت پس از تمرین نیز متغیرهای لپتین بافت عضلانی (38/1t= و 21/0P= ) و لپتین بافت چربی (60/1 t=و 07/0P= ) تغییر معناداری نداشتند اما فعالیت لیپوپروتئین لیپاز در بافت عضلانی (8/2t=- و 03/0 P= ) و چربی (61/7t=- و 001/0P=) افزایش معناداری نشان داد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که یک جلسه تمرین طولانی مدت با افزایش فعالیت LPL منجر به افزایش هیدرولیز تری گلیسریدها می شود، از این رو می تواند قابلیت تارهای عضلانی را برای جذب و اکسید کردن اسید چرب پلاسما افزایش دهد و آثار مثبتی بر متابولیسم چربی ها داشته باشد.
۱۷۳.

تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی بر منتخبی از شاخص های آنتی اکسیدانی در بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی بازیکنان فوتبال آنتی اکسیدان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 371 تعداد دانلود : 149
هدف از این تحقیق، بررسی اثر یک دوره تمرینات تناوبی هشت هفته ای بر روی برخی فاکتورهای آنتی اکسیدانی (اسید اوریک، بیلی روبین و پروتئین تام پلاسمایی) در بازیکنان فوتبال بود. نمونه ها 23 بازیکن نوجوان پسر بودند که در لیگ استانی بازی می کردند و به صورت در دسترس انتخاب شدند. بازیکنان به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (13 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. نمونه های خونی برای اندازه گیری میزان اسید اوریک، بیلی روبین تام و پروتئین تام پلاسمایی قبل از شروع تمرینات و به میزان 5 سی سی از ورید دست چپ ازتمامیبازیکنان گرفته شد. بازیکنان گروه تجربی به مدت هشت هفته، هفته ای سه جلسه به تمرینات تناوبی پرداختند. شدت تمرینات از 60 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه در شروع به 80 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه در هفته هشتم افزایش پیدا کرد. بازیکنان گروه کنترل در این هشت هفته درهیچ گونه تمرینی شرکت نکردند. نمونه گیری دوم خون، بلافاصله پس از آخرین جلسه تمرینی و با تکرار رژیم غذایی مرحله اول برای 24 ساعت، جهت اندازه گیری این آنتی اکسیدان ها بعد از هشت هفته ازتمامیبازیکنان گرفته شد. از آزمون t (همبسته و مستقل) برای تجزیه و تحلیل داده ها با سطح معناداری 05/0 استفاده شد. در بازیکنان گروه تجربی افزایش معناداری در غلظت اسید اوریک پلاسمایی بعد از هشت هفته تمرین تناوبی و تفاوت معناداری بین دو گروه در سطوح اسید اوریک پلاسمایی مشاهده شد (05/0 <p). تفاوت معناداری در میزان بیلی روبین تام و پروتئین تام پلاسمایی در گروه تجربی بعد از هشت هفته و بین دو گروه مشاهده نشد (05/0 >p). تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد هشت هفته تمرین تناوبی در بازیکنان فوتبال احتمالا می تواند باعث افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسمایی از طریق افزایش اسید اوریک پلاسمایی شود.
۱۷۴.

مطالعة هزینه های مالی آسیب در اندام های مختلف فوتبالیست های لیگ برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فوتبال آسیب هزینة آسیب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی مدیریت ورزشی اقتصاد و ورزش
تعداد بازدید : 191 تعداد دانلود : 899
هدف از تحقیق حاضر، مطالعة هزینه­های مالی آسیب­های ورزشی در اندام­های مختلف در فوتبالیست­های حرفه­ای حاضر در لیگ 89 – 88 بود. تمامی بازیکنان آسیب دیده 6 باشگاه از مجموع 18 باشگاه حاضر در لیگ برتر که به طور تصادفی و به صورت گذشته­نگر، مورد بررسی قرار گرفتند. در مجموع 69 نفر (انحراف استاندارد میانگین: سن 2/5 ± 24/6، سابقة بازی رسمی 45/2 ± 26/7) دچار آسیب منجر به صرف نوعی از هزینه شده بودند و به عنوان نمونه­های تحقیق ارزیابی شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامة اصلاح شدة هاوکینز و فولر مربوط به عوامل خطرآفرین داخلی و خارجی آسیب، فرم تکمیل شدة گزارش آسیب و چک لیست محقق ساخت برای جمع­آوری و ثبت ریز هزینه­های مالی، جمع­آوری شد. هزینه­ها در دو بخش هزینه­های مستقیم و هزینه­های غیرمستقیم محاسبه گردید. از آزمون­های همبستگی پیرسون و ANOVA برای آنالیز داده­ها استفاده شد (05/0=P). نتایج این تحقیق نشان داد اندام تحتانی با میزان آسیب (7/85 درصد) بیشترین هزینه را به خود اختصاص داد (در مجموع 867/1 میلیارد تومان) که در این بین هزینه­های مربوط به آسیب زانو، با میزان آسیب 39 درصد به طور قابل ملاحظه­ای بیشتر بود (410/1 میلیارد تومان)، 68 درصد هزینه­ها (390/1 میلیارد تومان) برای آسیب­های برخوردی گزارش شد و تقریباً تمام موقعیت­های غیربرخوردی که بقیة هزینه­ها را شامل می­شود، برای زانو و به طور مشخص مربوط به آسیب ACL و مینیسک­ها گزارش شده است. نتایج آزمون رابطة معناداری بین هزینة آسیب با شدت آسیب (806/0 = r) و نیز تفاوت هزینه در نواحی مختلف بدن را نشان داد (01/0 = P). بسیاری از آسیب­های بازیکنان به ویژه در مفصل زانو با مدیریت صحیح قابل شناسایی، پیشگیری و حذف از صحنة آسیب می­باشند. تأکید بر استراتژی­های پیشگیرانه در بروز آسیب کلید کاهش هزینه­های مالی در صنعت فوتبال است که در این تحقیق بر آن تأکید شده است.
۱۷۵.

مقایسه تاثیر فعالیت مقاومتی دایره ای و هایپرتروفی بر متابولیسم چربی و کربوهیدرات طی فعالیت استقامتی در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت هوازی اکسیداسیون سوبسترا فعالیت مقاومتی لیپولیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 81 تعداد دانلود : 173
هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر فعالیت مقاومتی دایره ای و هایپرتروفی با حجم یکسان بر متابولیسم چربی و کربوهیدرات طی فعالیت استقامتی در مردان دارای اضافه وزن بود. ده مرد دارای اضافه وزن (میانگین ± انحراف معیار: سن، 8/4±8/28 سال؛ شاخص توده بدن، 4/1±2/28 کیلوگرم بر متر مربع) سه جلسه فعالیت شامل 1) فعالیت استقامتی (E)، 2) فعالیت مقاومتی دایره ای و متعاقب آن فعالیت استقامتی (CRE)، 3) فعالیت مقاومتی هایپرتروفی و متعاقب آن فعالیت استقامتی (HRE) را به صورت تصادفی و با فاصله های یک هفته ای انجام دادند. فعالیت استقامتی شامل 30 دقیقه دوچرخه سواری با شدت 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بود. فعالیت مقاومتی دایره ای شامل 3 نوبت 14 تکراری با شدت 50 درصد حداکثر یک تکرار بیشینه (1RM) برای شش حرکت با وزنه بود. پروتکل هایپرتروفی شامل 3 ست 10 تکراری با شدت 70% 1RM بود. گازهای تنفسی قبل، طی و 30 دقیقه بعد از فعالیت استقامتی برای محاسبه اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات جمع آوری شدند. نمونه های خونی سیاهرگی نیز قبل، بلافاصله و 30 دقیقه بعد از فعالیت استقامتی گرفته شدند و برای تحلیل گلوکز، انسولین، اسید چرب آزاد، گلیسرول، مالونیل کوا و گلوت4 استفاده شدند. غلظت گلیسرول پلاسما، قبل از فعالیت استقامتی، طی و در دوره ریکاوری در جلسه CRE بیشتر از دو جلسه Eو HRE و در جلسه HRE بیشتر از جلسه E بود (001/0P<). غلظت گلوکز پلاسما طی فعالیت استقامتی در جلسه HRE کاهش بیشتری نسبت به جلسه CRE و E پیدا کرد (05/0P<). در دوره ریکاوری غلظت گلوکز پلاسما در جلسه E بیشتر از دو جلسه HRE و CHR، و در جلسه CRE بیشتر از جلسه HRE بود (05/0P<). میزان اکسیداسیون کربوهیدرات طی فعالیت استقامتی در جلسه E به صورت معناداری از دو جلسه CRE و HRE بیشتر بود (05/0P<). با این وجود، برای اکسیداسیون چربی، انسولین، گلوت4، مالونیل کوآ و اسیدچرب آزاد اختلاف معناداری بین سه جلسه وجود نداشت (05/0<P). بر اساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گیری نمود که فعالیت مقاومتی دایره ای نسبت به فعالیت مقاومتی هایپرتروفی (با حجم یکسان)، موجب افزایش بیشتری در لیپولیز طی فعالیت استقامتی متعاقب آن می شود، اما بر سوخت چربی و کربوهیدرات تاثیرگذار نیست.
۱۷۶.

تأثیر یک دوره برنامة تمرینی پیلاتس بر عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کمردرد مزمن تمرینات پیلاتس فتق دیسک لمبوسیاتالژی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
تعداد بازدید : 791 تعداد دانلود : 503
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر یک دوره تمرینات پیلاتس بر عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی و مقایسة این روش با پروتکل معمولی درمان بود. به این منظور 34 بیمار فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی به­عنوان نمونه­های این تحقیق انتخاب شدند و به­طور تصادفی در دو گروه تجربی (16 نفر) و کنترل (18 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی برنامة تمرینی پیلاتس را به مدت 4 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه به مدت 60 – 45 دقیقه انجام دادند و گروه کنترل در مدت زمان مشابه، درمان­های رایج را انجام دادند. دامنة حرکتی کمر و ران به­ترتیب به­وسیلة آزمون­های شوبر و بالا آوردن مستقیم از ران (SLR) پاسیو ارزیابی شد. میزان درد از طریق پرسشنامة مک گیل و میزان ناتوانی به­وسیلة پرسشنامة اوسوستری محاسبه شد. برای تجزیه­وتحلیل داده­ها از آزمون t وابسته و t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که یک دوره تمرینات پیلاتس به افزایش زاویة SLR و دامنة حرکتی کمر و کاهش درد و ناتوانی بیماران منجر می­شود (05/0 p≤). به­نظر می­رسد تمرینات پیلاتس در بهبود عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی تأثیر داشته است.
۱۷۷.

ارزیابی ترکیب بدنی کارکنان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بوسیله روش آنالیز امپدانس الکتریکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: EIA ترکیب بدنی نسبت دورکمر به دور باسن (WHR) درصد چربی بدن (BF%) شاخص تودهء بدن (BMI)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 917 تعداد دانلود : 130
یکی از روشهای مناسب برای اندازه گیری شاخص های آنتروپومتریک استفاده از روش سریع و غیر تهاجمی آنالیز امپدانس الکتریکی (BIA) است که با دقت بیشتر و هزینه نسبتا کمتری قادر است اطلاعات جامعی از ترکیبات بافتی بدن را در حداقل زمان ارائه نماید. هدف این پژوهش اندازه گیری شاخص های آنتروپومتریک و ارزیابی ترکیب بدنی کارکنان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بوسیله روش BIAو مقایسه آن با نورم های مرجع مربوط به سازمانهای معتبر بین المللی مثل سازمان جهانی بهداشت (WHO) و موسسه ملی قلب، ریه و خون (NHLBI) است. برای این منظور270 نفر (شامل 209 مرد و 61 زن با دامنه سنی 59-23) برای مشارکت در این تحقیق داوطلب شدند. برخی شاخص های ترکیب بدنی آنها ازجمله شاخص توده بدنی (BMI)، درصد چربی بدن (BF%)، نسبت دور کمر به دور لگن (WHR)، توده چربی بدن (MBF)، توده بدون چربی (LBM) و شاخص های دیگر بوسیله روش آنالیز امپدانس الکتریکی تعیین شد. نتایج نشان داد در مردان و زنان به ترتیب میانگین درصد چربی بدن 12/5±38/24 و 11/5±03/33 درصد، شاخص توده بدنی 53/3±36/26 و 69/4±41/26 کیلوگرم برمترمربع ، نسبت دور کمر به دور لگن 06/0±90/0 و 05/0±83/0، توده چربی بدن 35/6±48/19و1/7±88/21 کیلوگرم، توده بدون چربی93/6±12/58 و 51/5±99/42 کیلوگرم بود. ارزیابی متغیرها ثابت کرد حدود 65 درصد مردان و 67 درصد زنان تحت بررسی دارای BMI فراتر از نرمال بعبارتی تیپ بدنی اضافه وزن و چاق می باشند و در شاخص درصد چربی حدود 3/61٪ زنان و 9/79٪ مردان دارای چربی بالاتر از دامنه نرمال، و در شاخص نسبت دور کمر به دور لگن _که از آن به عنوان مهم ترین شاخص خطرزای بیماریهای قلبی عروقی یاد می شود_ حدود9/33 زنان و 2/6 درصد مردان در منطقه خطر بالا قرار دارند.
۱۷۸.

تأثیر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر عوامل فیبرینولیتیک (t-PA، PAI-1 و کمپلکس t-PA/PAI-1) مردان جوان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: PAI-1 تمرینات تناوبی با شدت بالا t-PA

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 769
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر عوامل فیبرینولیتیک (t-PA، PAI-1 و کمپلکس t-PA/PAI-1) مردان جوان غیرفعال بود. به این منظور، 18 مرد جوان غیرفعال به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (9n=، سن:41/1±33/24 سال، قد:91/4±22/176 سانتی متر، وزن:59/6±27/72 کیلوگرم) و کنترل (9n=، سن:01/2±27/23 سال، قد:88/6±22/180 سانتی متر، وزن: 23/7±27/76 کیلوگرم) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت شش هفته و سه جلسه در هفته پروتکل تمرینیHIIT را اجرا کردند که هر جلسه شامل چهار تا شش تکرار دویدن با حداکثر سرعت در یک ناحیه 20 متری با 30 ثانیه بازیافت بود. نمونه های خونی یک روز قبل و 48 ساعت بعد از اجرای پروتکل تمرینی، به صورت ناشتا برای تجزیه و تحلیل های آزمایشگاهی جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری t مستقل تجزیه و تحلیل شد و نتایج نشان داد، به دنبال شش هفته اجرای HIIT، مقادیر استراحتی PAI-1 در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به طور معنادار 13/35 درصد کاهش (012/0=P) و مقادیر t-PA 69/50 درصد و کمپلکس t-PA/PAI-1 140درصد افزایش یافتند که این تغییرات نسبت به گروه کنترل معنادار نبود (257/0=P و 127/0=P). همچنین، نتایج پژوهش حاضر، افزایش معنادار 8 درصدی VO2max، حجم پلاسما و کاهش معنادار 68/15 درصدی چربی بدن را در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل نشان داد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، به نظر می رسد اجرای شش هفته HIIT علاوه بر کاهش مؤثر چربی بدن و افزایش آمادگی هوازی، به بهبود نسبی فرایند فیبرینولیز و هموستاز در مردان جوان غیرفعال منجر می شود.
۱۷۹.

تأثیر تمرینات تناوبی شدید و تمرینات تداومی متوسط بر شاخص های هوازی و بی هوازی در پسران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص های بی هوازی برنامه تمرین تناوبی برنامه تمرین تداومی شاخص های هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 810 تعداد دانلود : 56
هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثر برنامه تمرین تناوبی شدید و تمرین تداومی متوسط بر حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)، آستانه تهویه ای (VT) و نقطه جبران تنفسی (RCP)، زمان اجرای دو 3000 متر و همچنین اوج توان تولیدی (PPO) و میانگین توان تولیدی (MPO) بود. بدین منظور، تعداد 24 بازیکن فوتبال دانشگاهی داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آنان به صورت تصادفی به دو گروه تمرین تناوبی (12 نفر) و گروه تمرین تداومی (12 نفر) تقسیم شدند. هر جلسه تمرینی شامل 10 دقیقه گرم کردن، برنامه تمرین تناوبی (10-6 تکرار دویدن 30 ثانیه ای با شدت تمام و استراحت 4 دقیقه بین هر تکرار) یا برنامه تمرین تداومی (45 دقیقه دویدن با شدت 70 درصد VO2max هر آزمودنی) و 5 دقیقه سرد کردن بود که 3 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته متوالی اجرا شدند. به دنبال مداخله تمرینی VO2max (6/7 درصد در مقابل 9/8 درصد)، VT (5/4 درصد در مقابل 9/3 درصد) و RCP (2/4 درصد در مقابل 8/3 درصد) افزایش، و زمان اجرای دو 3000 متر (4/4- درصد در مقابل 2/4- درصد) کاهش معنی داری به ترتیب در گروه تمرین تناوبی و گروه تمرین تداومی نشان دادند (05/0 p ≤). تغییرات این متغیرها بین دو گروه، تفاوت معنی داری با همدیگر نداشتند (05/0 p >). همچنین، افزایش PPO (3/8 درصد) و MPO (9/10 درصد) تنها در گروه تمرین تناوبی معنی دار شد (001/0 p ≤). به نظر می رسد که برنامه تناوبی شدید با روش تمرینی حاضر در مقایسه با تمرین تداومی متوسط، باعث سازگاری های مشابهی در آمادگی قلبی- تنفسی و اجرای استقامتی می شود. همچنین، برنامه تناوبی شدید باعث افزایش همزمان در ظرفیت بی هوازی می شود.
۱۸۰.

تأثیر تمرینات تعادلی اختلالی و غیر اختلالی بر تعادل ایستا و پویای زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سالمند تعادل ایستا تعادل پویا تمرینات تعادلی اختلالی تمرینات تعادلی غیراختلالی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
تعداد بازدید : 812 تعداد دانلود : 677
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه ی اثربخشی تمرینات تعادلی اختلالی و غیراختلالی بر قابلیت های تعادل ایستا و پویای زنان سالمند بود. برای این کار 38 زن سالمند با دامنه ی سنی 80-65 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از طریق گمارش تصادفی، به گروه های آزمایشی اختلالی(n= 13)، غیراختلالی(n= 12) و کنترل(n= 13) تقسیم شدند. قبل و پس از دوره ی تمرینی، آزمون ثبات قامتی ایستا و پویا با دستگاه تعادل سنج بایودکس به عمل آمد. روایی و پایایی این دستگاه در مطالعات قبلی و تحقیق حاضر مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج نشان داد که تمرین اختلالی بر همه ی شاخص های تعادل ایستا و پویا تأثیر معنادار داشته است(P<0/05). اما در تمرین غیراختلالی فقط در شاخص نوسان میانی - جانبی(ML) هر دو نوع تعادل ایستا و پویا بهبود معنادار مشاهده نشد(P>0/05). همچنین تمرین اختلالی نسبت به تمرین غیراختلالی در شاخص نوسان میانی جانبی دو نوع تعادل ایستا و پویا تأثیر بیشتری داشته است((P<0/05. یافته های تحقیق حاضر، اصل اختصاصی بودن تمرین را مورد تأیید قرار داد. با عنایت به این که تمرینات اختلالی اثربخش تر از تمرینات غیراختلالی تشخیص داده شد، لذا می توان در مداخلات توانبخشی، برنامه های تعادلی مبتنی بر ایجاد اختلال را به منظور افزایش پایداری میانی - جانبی و در نتیجه، کاهش به خطر افتادن سالمندان مد نظر قرار داد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان