فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۴۱۸ مورد.
۱۸۱.

اثر مصرف کافئین و یک جلسه فعالیت ورزشی فزاینده بر استرس اکسایشی و آنتی اکسیدان های آنزیمی مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پراکسیداسیون لیپیدی فعالیت وامانده ساز آنتی اکسیدان های آنزیمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 543 تعداد دانلود : 303
زمینه و هدف: کافئین قادر است به واسطه پراکسیداسیون لیپیدی باعث القای شکل های خاصی از آسیب اکسیداتیو گردد. علی رغم این، کافئین به عنوان یک ماده حافظتی در برابر آسیب سلولی و برخوردار از ظرفیت آنتی اکسیدانی در مقایسه با اثرات پرو اکسیدانی آن مطرح است. هدف این پژوهش بررسی اثرات استفاده از mg/kg 5 کافئین طی یک جلسه فعالیت ورزشی فزاینده بر مالون دی آلدئید به عنوان شاخص استرس اکسایشی و آنزیم های آنتی اکسیدانی شامل گلوتاتیون پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز مردان فعال بود. مواد و روش ها: برای این منظور 10نفر از دانشجویان داوطلب پسر رشته تربیت بدنی بین 22 تا 26 سال انتخاب شدند. آزمون پیش رونده بروس به مدت 2 روز در2 هفته جداگانه با فاصله 5 روز انجام شد وآزمودنی ها در هفته اول به عنوان گروه دارونما (گروه 1)، و در هفته دوم در گروه کافئین با دز mg/kg 5 (گروه 2) در آزمون شرکت کردند. نمونه های خونی پیش آزمون و پس آزمون جمع آوری شد. یافته ها با استفاده از آزمون تی مستقل و جفت شده در سطح 05/0> P با بهره گیری از نرم افزار SPSS.18 و EXCEL 2003 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش: یافته های پژوهش نشان می دهد مصرف 5 میلی گرم کافئین موجب کاهش معنی داری میزان MDA شد(05/0 > P) . از سوی دیگر، فعالیت فزاینده وامانده ساز افزایش معنادار GPX (001/0> P) و تفاوت غیر معنادار SOD را در پی داشت )398/0 ( P=. اختلاف میان دز mg/kg 5 کافیین و دارونما در متغیر SOD معنادار نبود (05/0 < P). نتیجه گیری: به طور کلی به نظر می رسد دز mg/kg 5 کافیین فشار اکسایشی ناشی از فعالیت وامانده ساز را کاهش داده و سیستم آنتی اکسیدانی آنزیمی را به طور موثری بهبود می بخشد.
۱۸۲.

تأثیر فعالیت هوازی حاد بر پاسخ های فیبرینولیز جودوکاران در صبح و عصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت ورزشی ترومبوز تغییرات روزانه tPA PAI-1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 86 تعداد دانلود : 14
هدف از این تحقیق مقایسه پاسخ های فیبرینولیزی جودوکاران به فعالیت هوازی حاد در صبح و عصر بود. برای این منظور 15 نفر جودوکار با میانگین سنی 37/1 ± 9/24 سال، دو جلسه فعالیت ورزشی زیر بیشینه با شدت 70 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) را روی دوچرخه کارسنج و به مدت 30 دقیقه در صبح و عصر و با فاصله حداقل 4 روز از یکدیگر اجرا کردند. نمونه های خونی برای اندازه گیری فعالیت فعال کننده پلاسمینوژن بافتی (tPA) و مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن نوع 1(PAI-1) در حالت استراحت، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه برگشت به حالت اولیه جمع آوری شد. فعالیتtPA به دنبال فعالیت ورزشی در هر دو نوبت صبح و عصر افزایش یافت (001/0 ≥P) و بعد از دوره برگشت به حالت اولیه، به مقادیر پایه بازگشت (05/0 <p نسبت به مقادیر پایه). فعالیت tPA تنها در مرحله بلافاصله بعد از فعالیت ورزشی در نوبت عصر بیشتر از نوبت صبح بود (05/0 ≥P). فعالیت PAI-1 در اثر اجرای ورزشی تغییر نکرد (05/0 <p)؛ اما میزان فعالیت آن در هر سه مرحله استراحت، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه برگشت به حالت اولیه در نوبت صبح به طور معنی داری بیشتر از نوبت عصر بود (05/0 ≥P). نتایج مطالعه حاضر نشان داد فعالیت هوازی حاد می تواند باعث فعال سازی دستگاه فیبرینولیز شود. اما این افزایش در طول دوره برگشت به حالت اولیه سریعاً به مقادیر استراحتی افت می کند. بعلاوه، فعالیت خالص دستگاه فیبرینولیز در طول جلسه ورزشی نوبت عصر بیشتر از نوبت صبح بود.
۱۸۳.

تاثیر چهار هفته تمرین تناوبی شدید(HIT) بر سطوحGH ، IGF-1، IGFBP-3 و کورتیزول سرم زنان تیم ملی بسکتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول تمرین تناوبی شدید GH زنان تیم ملی بسکتبال IGF-1 IGFBP-3

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 319 تعداد دانلود : 884
تاثیر تمرینات تناوبی شدید (HIT) بر سازگاری های فیزیولوژیکی و سطوح استراحتی هورمون رشد (GH)،IGF-1،IGFBP-3 و کورتیزول در ورزشکاران نخبه هنوز نامشخص است. بنابراین، در مطالعه حاضر تاثیر چهار هفته اجرای HIT بر برخی متغیرهای هورمونی مورد توجه قرار گرفت. 14 نفر از بازیکنان داوطلب تیم ملی زنان بسکتبال ایران (با میانگین سن=24/3 ± 0/23 سال، وزن=50/8 ± 6/63 کیلوگرم و شاخص توده ی بدنی=15/3 ± 8/21 کیلوگرم بر متر مربع)انتخاب و به گونه ی تصادفی به دو گروه تجربی (7n=) و کنترل (7n=) تقسیم شدند. در مراحل پیش و پس از تمرینات نمونه های خون استراحتی در ساعت 8 صبح به صورت ناشتا جمع آوری شد. برنامه تمرین بسکتبال مشابهی توسط هر دو گروه به مدت چهار هفته دنبال شد و گروه تجربی در کنار برنامه ی تمرین بسکتبال، پروتکل دویدن سرعتی بی هوازی (RAST) را به عنوان یک پروتکل HIT، دو جلسه در هفته، اجرا کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس (ANCOVA)، در سطح معناداری 05/0p< و با نرم افزار Spss16، انجام گرفت. نتایج آزمون ANCOVA نشان داد مقادیر GH،IGF-1 وIGFBP-3 در گروه تجربی افزایش معناداری یافت (به ترتیب 012/0,p=013/0,p=015/0p=) و در این گروه کورتیزول تمایل به کاهش داشت (119/0p=). بر اساس یافته های حاضر می توان پیشنهاد کرد، یک برنامه تمرینات تناوبی شدید با دوره های استراحت کوتاه می تواند موجب افزایش سطوح هورمون های آنابولیکی سرم در مدت زمان کوتاه شود و تغییرات هورمونی مشاهده شده، سازگاری های آنابولیکی ناشی از تمرینات را حمایت می کند.
۱۸۴.

تأثیر ده روز مصرف دارچین بر شاخص های بیو شیمیایی و عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کوفتگی عضلانی تأخیری آنزیم کراتین کیناز آنزیم لاکتات دهیدروژناز دارچین نیروی بیشینه ایزوتونیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 282 تعداد دانلود : 490
هدف: کوفتگی عضلانی حالتی ناخوشایند همراه با درد در عضلات اسکلتی است که عمدتاً متعاقب فعالیت عضلانی برونگرا و یا غیر معمول ایجاد می­شود. دستیابی به روشی آسان و بی­ضرر برای پیشگیری از این عارضه یا درمان آن، از دغدغه­های رایج مربیان و ورزشکاران است. این مطالعه با هدف بررسی اثرات مصرف خوراکی پودر دارچین به مدت ده روز در پیشگیری از علائم بیو شیمیایی و نشانه­های عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری ( DOMS ) متعاقب یک جلسه فعالیت عضلانی برونگرا انجام شد. روش پژوهش: تعداد 24 دانشجوی پسر غیر فعال سالم و فاقد علائم کوفتگی عضلانی دانشگاه محقق اردبیلی با دامنه سنی (14/1 ± 1/19سال) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و شاهد (14 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی­های گروه تجربی، یک هفته قبل و سه روز بعد از ایجاد کوفتگی عضلانی، روزانه 6 عدد کپسول حاوی 420 میلی­گرم پودر دارچین ( روزانه 52/2 گرم) و گروه شاهد 6 عددکپسول حاوی 300 میلی­گرم ماده بی اثر لاکتوز (دو عدد صبح، دو عدد ظهر و دو عدد شب) بعد یا حین صرف وعده­های غذایی مصرف کردند. پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی به صورت وزنه زدن با 80 درصد یک تکرار بیشینه در چهار نوبت و هر نوبت با 20 تکرار و 3 دقیقه استراحت بین هر نوبت اجرا شد. یک هفته قبل از ایجاد کوفتگی عضلانی و نیز بلافاصله بعد، 24، 48 و 72 ساعت بعد از اجرای پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی، نیروی بیشینه ایزومتریک و ایزوتونیک، درد ادراکی، دامنه حرکتی زانو، اندازه­گیری محیط ران و غلظت آنزیم­های کراتین­کیناز (CPK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) پلاسما اندازه­گیری شد. از آزمون های تحلیل واریانس دو عاملی با اندازه­گیری ­های مکرر و تصحیح بونفرونی برای تعیین اثر دارچین در هر گروه مختلف و از آزمون تی غیر­وابسته برای مقایسه نتایج بین دو گروه در هر مرحله زمانی استفاده شد. یافته­ها: نتایج تحقیق نشان داد که مصرف روزانه 52/2 گرم پودر دارچین به مدت ده روز موجب کاهش قابل ملاحظه و معنی­داری در غلظت آنزیم CPK و LDH شد (0001/0 p< ). حداکثر قدرت ایزومتریک گروه تجربی نسبت به گروه کنترل معنی دار نبود، ولی حداکثر قدرت ایزوتونیک گروه تجربی نسبت به گروه کنترل، 24(05/0 p< )، 48 (001/0 p≤ ) و 72(0001/0 p< ) ساعت بعد از کوفتگی عضلانی افزایش معنی­داری را نشان داد. گروه مصرف کننده دارچین به طور معنی­داری تغییرات محیط ران کمتری نسبت به گروه کنترل داشت (001/0 p< ). دامنه حرکتی مفصل زانو در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل، 48 و 72 ساعت بعد از کوفتگی عضلانی افزایش معنی­داری نشان می­دهد (001/0 p< ). درد ادراکی درگروه تجربی، بلافاصله، 48 و 72 ساعت بعد از کوفتگی عضلانی به طور معنی­داری کمتر از گروه کنترل بود (0001/0 p< ). نتیجه­گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که ده روز مصرف خوراکی دارچین در پیشگیری از DOMS موثر بوده و به طور قابل ملاحظه و معنی­داری علائم آزمایشگاهی و عملکردی کوفتگی عضلانی تاخیری را تحت تاثیر قرار داده است.
۱۸۵.

مقایسه تاثیر تمرین استقامتی و مقاومتی بر مقادیر سرمی واسپین و ادیپونکتین در مردان میانسال چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی تمرین استقامتی مردان چاق واسپین ادیپونکتین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 98 تعداد دانلود : 325
مقدمه: واسپین و آدیپونکتین از جمله ادیپوسایتوکان های پپتیدی مترشحه از بافت چربی هستند که در پاتوژنز چاقی و اختلالات همراه با آن نقش دارند. پژوهش حاضر تاثیر تمرینات استقامتی و مقاومتی را بر سطح سرمی واسپین، آدیپونکتین و شاخص مقاومت به انسولین در مردان چاق کم تحرک مورد مطالعه قرار داده است. مواد و روش ها: بدین منظور 30 مرد چاق غیرفعال در سه گروه استقامتی، مقاومتی و کنترل در 12 هفته برنامه تمرینات مقاومتی (75-50% یک تکرار بیشینه) و استقامتی دویدن (HRmax75-50%)، سه جلسه در هفته شرکت کردند. شاخصهای آنتروپومتریک، سطوح واسپین و آدیپونکتین سرم و HOMA-IR قبل و بعد از اجرای تمرینات اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد تغییرات سطح سرمی آدیپونکتین و واسپین در پاسخ به 12 هفته تمرین استقامتی و مقاومتی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی داری داشت (002/0=Padiponectin, 001/0=Pvaspin). آزمون t زوجی نشان داد در گروه استقامتی سطوح آدیپونکتین (25/4٪، 002/0=P) افزایش و واسپین سرم (26/16% ،001/0=P) و HOMA-IR (45/5% ،003/0=P) کاهش معنی دار یافتند. کلیه شاخص های جسمانی مورد بررسی نیز تنها پس از اجرای تمرینات استقامتی کاهش معنی دار داشت (05/0>P). همچنین رابطه معنی داری بین تغییرات ادیپونکتین سرم با تغییرات وزن (03/0P=) و تغییرات شاخص توده بدن (05/0P=) در گروه استقامتی مشاهده گردید ولی بین تغییرات غلظت واسپین با هیچ یک از متغیرهای مورد بررسی رابطه معنی داری گزارش نشد (05/0
۱۸۶.

تأثیر دوازده هفته تمرین استقامتی بر IL-6، IL-10 و نسفاتین - 1پلاسمای رت های نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی تمرین استقامتی التهاب IL-6 نسفاتین -1

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 228 تعداد دانلود : 963
کاهش التهاب بلندمدت در اثر چاقی ناشی از رژیم غذایی پرچرب با تمرین ورزشی مشاهده شده، اما سازوکارهای آن به طور کامل مشخص نشده است. به همین منظور در پژوهش حاضر، تأثیر دوازده هفته تمرین استقامتی بر IL-6، IL-10 و نسفاتین -1 رت های نر چاق، بررسی شد. 16 سر، رت نر ویستار دو ماهه به مدت 8 هفته با غذای پرچرب تغذیه شدند تا به میانگین وزنی g 30 ± 319 رسیدند. سپس به طور تصادفی به دو گروه 8 تایی (گروه کنترل و گروه تمرین استقامتی دوازده هفته ای) هر جلسه 60 دقیقه با سرعت 25 تا 30 متر در دقیقه، 5 روز در هفته، دویدن روی تردمیل بدون شیب تقسیم شدند و از آب و غذای در دسترس استاندارد استفاده کردند. از روش الایزا برای اندازه گیری متغیرهای بیوشیمیایی IL-6، IL-10 و نسفاتین -1 استفاده شد. نتایج نشان داد که دوازده هفته تمرین استقامتی تفاوت معناداری بین وزن رت ها ایجاد کرد (001/0 = P). IL-6 گروه تمرین به طور معناداری کمتر بود (04/0 = p). نسفاتین -1 گروه تمرین به طور معناداری افزایش یافت (01/0 = P). IL-10 با آنکه در گروه تمرین کمتر بود، از لحاظ آماری معنادار نبود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمرین استقامتی بلندمدت به افزایش عامل ضدالتهابی نسفاتین -1 منجر شد و احتمالاً نسفاتین -1 در تعادل انرژی بدن نقش دارد که در سطح پلاسما مستقل از تغییرات IL-10 و IL-6 است.
۱۸۷.

تأثیر تمرینات تناوبی شدید و تمرینات تداومی متوسط بر شاخص های هوازی و بی هوازی در پسران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص های بی هوازی برنامه تمرین تناوبی برنامه تمرین تداومی شاخص های هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 302 تعداد دانلود : 376
هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثر برنامه تمرین تناوبی شدید و تمرین تداومی متوسط بر حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)، آستانه تهویه ای (VT) و نقطه جبران تنفسی (RCP)، زمان اجرای دو 3000 متر و همچنین اوج توان تولیدی (PPO) و میانگین توان تولیدی (MPO) بود. بدین منظور، تعداد 24 بازیکن فوتبال دانشگاهی داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آنان به صورت تصادفی به دو گروه تمرین تناوبی (12 نفر) و گروه تمرین تداومی (12 نفر) تقسیم شدند. هر جلسه تمرینی شامل 10 دقیقه گرم کردن، برنامه تمرین تناوبی (10-6 تکرار دویدن 30 ثانیه ای با شدت تمام و استراحت 4 دقیقه بین هر تکرار) یا برنامه تمرین تداومی (45 دقیقه دویدن با شدت 70 درصد VO2max هر آزمودنی) و 5 دقیقه سرد کردن بود که 3 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته متوالی اجرا شدند. به دنبال مداخله تمرینی VO2max (6/7 درصد در مقابل 9/8 درصد)، VT (5/4 درصد در مقابل 9/3 درصد) و RCP (2/4 درصد در مقابل 8/3 درصد) افزایش، و زمان اجرای دو 3000 متر (4/4- درصد در مقابل 2/4- درصد) کاهش معنی داری به ترتیب در گروه تمرین تناوبی و گروه تمرین تداومی نشان دادند (05/0 p ≤). تغییرات این متغیرها بین دو گروه، تفاوت معنی داری با همدیگر نداشتند (05/0 p >). همچنین، افزایش PPO (3/8 درصد) و MPO (9/10 درصد) تنها در گروه تمرین تناوبی معنی دار شد (001/0 p ≤). به نظر می رسد که برنامه تناوبی شدید با روش تمرینی حاضر در مقایسه با تمرین تداومی متوسط، باعث سازگاری های مشابهی در آمادگی قلبی- تنفسی و اجرای استقامتی می شود. همچنین، برنامه تناوبی شدید باعث افزایش همزمان در ظرفیت بی هوازی می شود.
۱۸۸.

ارزیابی همگرایی پروت کل های وابسته به زمان و وابسته به مسافت در تعیین نقطه ی شکست ضربان قلب (HRDP) در بین دختران جوان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همگرایی نقطه شکست ضربان قلب پروتکل وابسته به مسافت پروتکل وابسته به زمان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
تعداد بازدید : 335 تعداد دانلود : 692
نقطهی ش کست ضربان قلب (HRDP) نقطهی انحراف ضربان قلب از خط مستقیم در بررسی ارتباط بین بار کار و زمان تعریف می شود که به عنوان ملا کی برای برنامه ریزی شدت تمرینات هوازی مورد استفاده واقع می شود. هدف از اجرای تحقیق حاضر ارزیابی همگرایی پروتکل های وابسته به زمان و وابسته به مسافت در تعیین نقطه ی شکست ضربان قلب (HRDP) در بین دختران جوان غیر فعال بود. بدین منظور، تعداد 20 نفر از دختران غیرفعال به عنوان آزمودنی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 10 نفره، گروه پروتکل وابسته به زمان (گروه الف): سن 02/1±19 سال، قد 14/7±11/163سانتی متر، وزن74/7±00/57کیلوگرم، و حداکثر اکسیژن مصرفی14/1±89/32میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) و گروه پروتکل وابسته به مسافت (گروه ب): سن 15/1±20 سال، قد 91/7±80/162سانتی متر، وزن 14/12±30/57کیلوگرم، و حداکثر اکسیژن مصرفی 35/1±21/33میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه)[جایگزین شدند. آزمودنی های گروه الف، پروتکل وابسته به زمان و آزمودنی های گروه ب، پروتکل وابسته به مسافت را با فاصله زمانی 72 ساعت تکرار کردند. HRDP تعیین شده با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی به عنوان روش مبنا مورد توجه قرار گرفت. برای ثبت لحظه به لحظه منحنی عملکرد ضربان قلب (HRPC) از دستگاه تله متری استفاده شد. برای پردازش داده ها و تعیین همگرایی بین پروتکل ها، از مدل گرافیکی بلاند-آلتمن و روش آماری Intraclass Correlation (ICC) استفاده شد. نتایج نشان داد پروتکل وابسته به زمان با روش مبنا همگرایی ندارد (ICC= -0.0191 ; ±1.96 ; 95% CI = -8.9 to +26.5 b/min). در حالی که یافته ها همگرایی متوسط به پایینی را بین پروتکل وابسته به مسافتو روش مبنا نشان داد (ICC= 0.4002 ; ±1.96 ; 95% CI = -5.1 to +35.5 b/min). بر اساس نتایج می توان گفت در تعیین HRDP، پروتکل وابسته به مسافت نسبت به پروتکل وابسته به زمان، با روش مبنا همگرایی بالاتری دارد. با این حال برای تعیین HRDP با استفاده از این پروتکل باید تردید نمود.
۱۸۹.

تأثیر آموزش شنا بر ویژگی های شخصیتی دانشجویان دختر غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی آموزش شنا دانشجویان دختر غیر ورزشکار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی روانشناسی تمرینات و مسابقات
تعداد بازدید : 232 تعداد دانلود : 82
اهداف: شخصیت از بنیادی ترین مفاهیم روان شناسی است که با تجارب مختلف تحت تأثیر قرار می گیرد. برخوردار بودن از شخصیت مطلوب یک دیدگاه ایده ال و مورد توجه برای دانشجویان هر کشوری است. بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی اثر دوره آموزشی شنا بر ویژگی های شخصیتی دانشجویان بود. روش ها: این پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده و طرح تحقیق آن از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. آزمودنی های تحقیق عبارت بودند از 60 دانشجوی دختر غیر ورزشکار که در سال تحصیلی 89-90 در دانشگاه علم و صنعت تهران مشغول به تحصیل بودند که از طریق نمونه گیری داوطلبانه و با استفاده از پرسش نامه مشخصات فردی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری تحقیق پرسش نامه شخصیتی برن رویتر بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره در سطح معنی داری 05/0 α< استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش شنا بر هر شش صفت شخصیتی مورد بررسی تأثیر معنی دار دارد. این دوره سبب افزایش صفات شخصیتی اعتماد به نفس، برون گرایی، اجتماعی بودن و کاهش صفات شخصیتی میل به عصبی بودن، برتری جویی و با خود بودن آزمودنی های گروه آزمایشی شده است. نتیجه گیری: با توجه به این که زندگی دانشگاهی با استرس های متعدد و پیچیده ای عجین شده است، به نظر می رسد توانایی مقابله با این استرس ها به وسیله کسب توانمندی های روان شناختی از طریق مشارکت در فعالیت جذاب و مفرح شنا امکان پذیر خواهد بود. بنابراین پیشنهاد می شود به منظور تأمین و حفظ سلامت روان شناختی و برخورداری از ویژگی های مطلوب شخصیتی از آموزش شنا به عنوان یک راه کار مؤثر استفاده شود.
۱۹۰.

تأثیر چهار هفته تمرین تناوبی شدید (HIT) بر برخی شاخص های هوازی و بی هوازی زنان تیم ملی بسکتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید توان هوازی و بی هوازی زنان تیم ملی بسکتبال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 470 تعداد دانلود : 268
تمرینات تناوبی شدید (HIT) رویکرد مؤثری در بهبود آمادگی در کوتاه مدت است. اثر این گونه تمرینات بر سازگاری های عملکردی، فیزیولوژیکی در ورزشکاران نخبه هنوز نامشخص است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر چهار هفته اجرای HIT بر برخی متغیرهای عملکردی و فیزیولوژیکی انجام گرفت. بدین منظور 14 نفر از بازیکنان داوطلب تیم ملی زنان بسکتبال ایران (با میانگین سن=24/3 ± 0/23 سال، وزن=50/8 ± 6/63 کیلوگرم و شاخص توده بدنی= 15/3 ± 8/21 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و به گونه تصادفی به دو گروه تجربی (7n=) و کنترل (7n=) تقسیم شدند. پیش و پس از تمرینات ،آزمودنی ها،1. آزمون فزاینده همراه با تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی برای تعیین برخی از متغیرهای فیزیولوژیکی و 2. یک وهله آزمون وینگیت را برای تعیین حداکثر توان (PPO ) و میانگین توان (MPO) اجرا کردند. هر دو گروه، برنامه تمرین بسکتبال مشابهی را به مدت چهار هفته دنبال کردند، در حالی که گروه تجربی در کنار برنامه تمرین بسکتبال، پروتکل دویدن سرعتی بی هوازی (RAST) را به عنوان یک پروتکل HIT، دو جلسه در هفته اجرا کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس (ANCOVA )، در سطح معناداری05/0p< و با نرم افزار Spss16، انجام گرفت. نتایج آزمون ANCOVA نشان داد گروه تجربی افزایش معناداری در VO2max(001/0p=)،vLT(011/0 p=)،vVO2max(001/0 p=) و حداکثر نبض اکسیژن (001/0p=) داشتند. اجرای HIT نیز موجب افزایش معنادار حداکثر توان (03/0p=) و میانگین توان (02/0p=) شد. یافته های حاضر نشان داد، برنامه تمرینات تناوبی شدید با دوره های استراحت کوتاه می تواند موجب افزایش اجرای هوازی و بی هوازی در کوتاه مدت شود.
۱۹۱.

تأثیر تمرینات پلیومتریک و ترکیبی بر پاسخ IGF-I و MGF در عضلة پهن جانبی مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین ترکیبی عضلة اسکلتی تمرین پلیومتریک MGF-IGF-I

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 374 تعداد دانلود : 179
عامل رشد شبه­انسولین -1 در تکامل، رشد، بازسازی و حفظ بافت­ها در عضلة اسکلتی در یک روش اتوکرین / پاراکرین و آندوکرین نقش دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی پاسخ عوامل رشدی به دو شیوة تمرینی مختلف بود. در این پژوهش 14 آزمودنی مرد به­صورت داوطلبانه انتخاب و به­طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول (پلیومتریک، 7 آزمودنی، سن: 86/1±86/20 سال، قد: 23/4±29/179 سانتی­متر، وزن: 24/6±57/74 کیلوگرم) تمرین پلیومتریک و گروه دوم (ترکیبی، 7 آزمودنی، سن 72/1±43/31 سال، قد 42/6±71/181 سانتی­متر، وزن: 47/8±14/76 کیلوگرم) ترکیبی از تمرین مقاومتی و پلیومتریک را 3 روز در هفته به مدت 8 هفته (4 هفته تمرین مقاومتی و 4 هفته تمرین پلیومتریک) انجام دادند. نمونه­های عضلانی از عضلة پهن جانبی 3 روز قبل و 7 روز بعد از تمرین گرفته شد. برای تعیین توان از 3 آزمون بوسکو (5 و 60 ثانیه­ای)، سارجنت و پرش جفت و برای سنجش چابکی و سرعت از آزمون­های مانع شش­ضلعی و دو سرعت 35 متر استفاده شد. برای تخمین میزان بیان ژن عامل رشد شبه­انسولین (1) (IGF-I) و عامل رشد مکانیکی (MGF) از روش Real – time RT PCR استفاده شد. برای تجزیه­وتحلیل داده­ها از آزمون­های T زوجی و T مستقل استفاده شد و سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد در آزمون­های بوسکو، سارجنت، پرش جفت، مانع شش­ضلعی و دو سرعت 35 متر گروه پلیومتریک بهتر عمل کردند. بیان ژن در گروه اول کاهش غیرمعنادار (18/20 درصد – 29/0 P≤) اما در گروه دوم به­طور معنادرای افزایش یافت (24/159 درصد، 048/0 P≤) و بیان ژن IGF-I در گروه اول افزایش معنادار (83/133 درصد، 04/0 P≤) اما در گروه دوم به­طور غیرمعناداری افزایش (06/24 درصد، 16/0 P≤) یافت. به­طور کلی می­توان نتیجه گرفت رونوشت­های مختلف ژن IGF-I (IGF-IEa و MGF) در عضلة اسکلتی انسان به­طور متفاوتی به راهبردهای مختلف اضافه­بار مکانیکی و سوخت­وسازی پاسخ می­دهند.
۱۹۲.

اثر دست کاری بینایی حین تمرین راه رفتن بر تعادل کارکردی و پارامترهای کینماتیکی منتخب گام برداری زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان سالمند دستکاری بینایی تمرین راه رفتن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
تعداد بازدید : 793 تعداد دانلود : 569
هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر دست کاری حس بینایی حین تمرین راه رفتن بر تعادل کارکردی و پارامترهای کینماتیکی منتخب گام برداری زنان سالمند بود. به این منظور، 16 زن سالمند در دسترس و واجد شرایط با دامنه ی سنی 65-75 سال (23/4±06/70 سال) انتخاب و به روش تصادفی ساده به 2 گروه 8 نفره تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی تمرین راه رفتن معمولی را به مدت 12 هفته و هفته ای 3 جلسه انجام دادند که شامل راه رفتن در شرایط محدود شده ی قسمت پایین میدان بینایی بود. برای سنجش تعادل کارکردی از آزمون برگ و از دستگاه تجزیه و تحلیل گام برداری زبریس برای اندازه گیری اطلاعات کینماتیکی گام برداری آزمودنی ها استفاده شد.برای مقایسه ی درون گروهی، نمرات پیش آزمون و پس آزمون از آزمون آماری t همبسته و برای مقایسه ی بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تمرین راه رفتن معمولی در شرایط دست کاری شده ی حس بینایی بر برخی پارامترهای کینماتیکی راه رفتن سالمندان، یعنی طول گام، سرعت گام برداری و درصد تغییر پذیری سرعت گام برداری تأثیر معنی داری داشت (05/0 P).مقایسه ی بین گروهی در پس آزمون نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات گروه تجربی و کنترل در طول گام و سرعت گام برداری به نفع گروه تجربی وجود داشت (05/0 P). اما تفاوت های بین گروهی و درون گروهی در نتایج آزمون تعادل کارکردی دیده نشد (05/0 P). نتیجه اینکه محدود سازی قسمت پایین میدان بینایی حین تمرین راه رفتن سالمندان زن می تواند موجب بهبود برخی پارامترهای مرتبط با تعادل گام برداری آنان شود. کاهش وابستگی به اطلاعات بینایی، بهبود توانایی استفاده از حواس جایگزین مانند حس پیکری و دهلیزی می تواند از دلایل احتمالی بهبود پارامترهای گام برداری باشد.
۱۹۳.

تأثیر تمرینات ثبات دهنده ستون فقرات بر لوردوزکمری با استفاده از دستگاه بیوفیدبک فشاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات ثبات دهنده لوردوز کمری دستگاه بیوفیدبک فشاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی روانشناسی تمرینات و مسابقات
تعداد بازدید : 442 تعداد دانلود : 77
مطالعه حاضر به بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات ثبات­دهنده ستون فقرات بر میزان زاویه قوس کمری، با استفاده از دستگاه بیوفیدبک فشاری در دانشجویان دختر دانشگاه شهید باهنر کرمان می­پردازد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دانشجویان دختر مبتلا به عارضه لوردوزکمری دانشگاه باهنر کرمان است. 24 نفر از دانشجویان مبتلا به قوس کمری افزایش­یافته به­عنوان نمونه آماری انتخاب و به­طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل 12 نفری قرار داده شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق صفحه شطرنجی، اسپینال موس (سنجش قوس کمر)، قد سنج و ترازوی دیجیتال، گونیامتر (سنجش میزان انعطاف­پذیری عضلات سه سر رانی) و آزمون دراز و نشست (سنجش میزان استقامت عضله شکمی) جمع­آوری گردید. آزمودنی­های گروه تجربی، به مدت هشت هفته، هفته­ای سه جلسه و هر جلسه 60 دقیقه، با استفاده از دستگاه بیوفیدبک فشاری تمرین داده شدند. در آغاز و پایان دوره از آزمودنی ها پیش و پس­آزمون به عمل آمد و میزان لوردوز کمر، انعطاف­پذیری عضلات سه­سر رانی و استقامت عضلات شکم پیش و پس از آزمون سنجیده شد. اطلاعات جمع­آوری­شده، با استفاده از روش آماری تی مستقل و زوجی در سطح معنی­داری 95 درصد تجزیه و تحلیل شدند. نتایج، کاهشی معنی­دار در زاویه لوردوز کمری ( 001/0 P= ) ، افزایشی معنی­دار در میزان انعطاف­پذیری عضلات سه­سررانی (001/0 P= ) و افزایشی معنی­دار در استقامت عضلات شکم (001/0 P= ) در گروه تمرینی نشان داد. همچنین نتایج تحقیق تفاوت معنی­داری در میزان متغیرهای مذکور پیش و پس از آزمون در گروه کنترل نشان نداد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد انجام تمرینات ثبات­دهنده ستون فقرات سبب کاهش زاویه لوردوز کمری، افزایش انعطاف­پذیری عضلات سه­سررانی و همچنین افزایش میزان استقامت عضلات شکم می­شود.
۱۹۴.

تاثیر پیاده روی منظم بر عوامل خطرزای قلبی- عروقی و خطر بروز بیماری قلبی- عروقی در زنان یائسه با سابقه سی کل عادت ماهیانه نامنظم در سنین باروری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پیاده روی عوامل خطرزای قلبی- عروقی خطر بروز بیماری قلبی- عروقی زنان یائسه و سی کل عادت ماهیانه نامنظم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 60 تعداد دانلود : 461
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر پیاده روی منظم بر روی عوامل خطرزای قلبی- عروقی و خطر بروز بیماریهای قلبی- عروقی در زنان یائسه با سابقه سی کل عادت ماهیانه نامنظم در سنین باروری و جوانی است. در این تحقیق50 زن یائسه با سابقه سی کل عادت ماهیانه نامنظم در سنین باروری (35- 20 سالگی) در دو گروه فعال (شاخص توده بدنی:3± 25.5 kg/m2 و سن: 3.4± 54.9 سال) و غیرفعال (شاخص توده بدنی:2.3 ± 28.2 kg/m2 و سن: 3.2±55.3 سال) شر کت کردند. آخرین عادت ماهیانه تمام آزمودنی ها حداقل 12 ماه قبل از شروع تحقیق بوده است. آزمودنیهای گروه فعال حداقل از 18 ماه قبل از ورود به عنوان نمونه در این تحقیق بطور منظم در سه جلسه تمرین پیاده روی 30 دقیقه ای با شدت متوسط شرکت داشتند. در حالی که آزمودنی های گروه کنترل هیچگونه فعالیت بدنی منظم در زندگی روزمره خود نداشتند. فشار خون زمان استراحت آزمودنی ها در حالت استاندارد دو بار اندازه گیری شد و میانگین آن ثبت گردید. نمونه خونی آزمودنی ها بعد از 12 ساعت ناشتا جهت تعیین پارامترهای کلسترول تام و کلسترول HDL و کلسترول LDL گرفته شد. مقادیر بدست آمده در جدول فرمینگهام وارد و نمره و ریس ک بروز بیماریهای قلبی- عروقی CVD)) طی 10 سال آینده محاسبه شد. نمره بروز بیماری قلبی- عروقی در زنان یائسه غیر فعال بیش از زنان یائسه فعال با سابقه سی کل عادت ماهیانه نامنظم در سنین باروری بود. خطر بروز بیماری قلبی- عروقی در زنان یائسه غیرفعال با سابقه سی کل عادت ماهیانه نامنظم در سنین باروری 1.5% بیش از گروه فعال بود. تجزیه و تحلیل آماری MANOVA نشان داد شاخص توده بدنی٬ کلسترول تام و کلسترول LDL در گروه غیر فعال بیش از گروه فعال بود (05/0 P<). اما کلسترول HDL در زنان یائسه فعال با سی کل عادت ماهیانه نامنظم در سنین باروری بیشتر از گروه غیر فعال بود (05/0 P<). بنابراین نتیجه گرفته می شود پیاده روی منظم به عنوان یک تمرین هوازی بر روی عوامل خطرزای قلبی- عروقی زنان یائسه با سابقه سی کل عادت ماهیانه نامنظم در سنین باروری تاثیر مثبت دارد . لذا انجام پیاده روی منظم هفتگی با شدت متوسط می تواند به مقدار زیادی از بروز بیماری های قلبی- عروقی پیشگیری کند.
۱۹۵.

مقایسة اثر یک جلسه فعالیت شناکردن و دویدن وامانده ساز بر اشتها و کالری دریافتی در دختران سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شنا اشتها دویدن کالری دریافتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 388 تعداد دانلود : 848
هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر یک جلسه فعالیت شنا و دویدن بر میزان اشتها و کالری دریافتی دختران سالم بود. طرح تحقیق متقاطع بود و 12 داوطلب دختر (میانگین سنی 3 /1 ± 5 /22 سال، وزن 46 /5 ± 07 /56 کیلوگرم، درصد چربی بدن 316 /8 ± 125 /27 درصد و شاخص تودة بدن 68 /2 ± 175 /21 کیلوگرم بر متر مربع) از دانشجویان دانشگاه در 3 حالت کنترل، فعالیت شنا و دویدن با شدت 80 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه تا حد واماندگی قرار گرفتند. میزان اشتهای افراد در چهار نوبت شامل دو ساعت قبل از فعالیت (در حالت ناشتا)، بلافاصله بعد از فعالیت، دو و هشت ساعت بعد از فعالیت به وسیلة پرسشنامة اشتها اندازه گیری شد. همچنین کالری دریافتی در روزهای اجرای پروتکل پژوهشی و قبل و بعد از اجرای پروتکل توسط خود آزمودنی ها ثبت شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری ANOVA با اندازه گیری مکرر و آنوای یکطرفه استفاده شد. سطح معناداری آزمون ها 05 /0 P≤ در نظر گرفته شد. در پایان تغییر معناداری در اشتها و کالری دریافتی در اثر یک جلسه فعالیت شنا و دویدن مشاهده نشد (005 /0 = P) . نتایج نشان داد یک جلسه فعالیت شنا و دویدن تأثیری بر میزان اشتها و کالری دریافتی نداشت. بنابراین یک جلسه فعالیت تا هشت ساعت بعد از آن برخلاف تصور برخی افراد اشتها را افزایش نمی-دهد و می تواند در کنترل وزن و کاهش آن استفاده شود. به عبارت دیگر، ورزش موجب تعادل معنی کالری می شود که احتمالاً در کوتاه مدت این تعادل منفی جبران نمی شود و بین شنا و دویدن از این حیث تفاوتی وجود ندارد.
۱۹۶.

تأثیر سه ماهة پرش عمقی و مصرف مکمل اسیدهای آمینة شاخه دار بر فعالیت آنزیم کراتین کیناز کشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکمل پلایومتریک آنزیم کراتین کیناز پرش عمقی BCAAs

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : 620 تعداد دانلود : 411
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر مصرف مکمل اسیدهای آمینة شاخه دار در یک برنامة تمرینی سه ماهة پرش عمقی بر فعالیت آنزیم کراتین کیناز کشتی گیران بود. به این منظور 22 کشتی گیر مرد طی نمونه گیری هدفمند و تصادفی ساده از بین کشتی گیران زنجان(سن 52 /3±54 /21 سال، وزن 76 /3 ±18 /66 کیلوگرم، قد 41 /2±36 /168 سانتی متر و شاخص تودة بدن 97 /1±34 /23 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و به طور تصادفی ساده به دو گروه تقسیم شدند. طی این مدت سه ماهه، هر دو گروه ساعت 7:00 صبح صبحانه و ساعت 9 صبح نیز تمرینات پرش عمقی را در شش ست پیاپی تا سرحدخستگی، با فاصلة 5 دقیقه در بین ست ها انجام دادند و مکمل و دارونمای خود را به صورت دوسوکور بعد از پرش های عمقی دریافت کردند. گروه یکkgBW /mg 45 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن از هر یک از آمینو اسید های (والین، لوسین و ایزولوسین) به صورت محلول kgBW/ml4 دریافت کردند. گروه دارونما نیز از محلولی هم کالری (kgBW/mg 45 میلی گرم گلوکز به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و هم حجم لیمو و نمک مصرف کردند. خون گیری در دو مرحلة قبل (ناشتا) و 48 ساعت بعداز پرش عمقی به منظور اندازه گیری فعالیت آنزیم CK انجام گرفت.از روش آماری تحلیل واریانس یکطرفه و تی زوجی به ترتیب برای بررسی مقدار تغییرات CK و عملکرد استفاده شد و سطح معنی داری (0.05=α) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که میزان فعالیت آنزیم کراتین کیناز در هر دو گروه (48 ساعت بعد از پرش عمقی) هم در بررسی های درون گروهی و هم بین گروهی تفاوت معناداری نداشتند (0.05>P) . احتمالا آسیب در سطح سلول و افزایش CK پلاسما به خستگی بر می گردد. با توجه به افزایش عملکرد، پیشنهاد می شود برای اطمینان بیشتر، در تحقیقات بعدی افراد پس از سه ماه تمرینات پرش عمقی برای بررسی CK با همان بار کار سه ماه قبل فعالیت نمایند.
۱۹۷.

تأثیر سه روش آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی – ماساژ بر میزان درد عضلانی دختران ورزشکار شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماساژ درد عضلانی آروماتراپی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
تعداد بازدید : 607 تعداد دانلود : 320
همان­گونه­که ورزش بر جسم و روان تأثیر می­گذارد، عوامل جسمانی و روانی نیز بر ورزش و عملکرد ورزشی تأثیر می­گذارند. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر سه روش آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی- ماساژ بر میزان درد عضلانی بازیکنان آمادگی جسمانی دختر شهر اصفهان بود. 32 بازیکن شرکت­کننده در مسابقات دهة فجر 1390، به شیوة در دسترس انتخاب و به گروه­های مساوی، کنترل، آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی – ماساژ تقسیم شدند. به این منظور از پرسشنامه­های مشخصات فردی و درجه­بندی ذهنی درد و کوفتگی عضلانی تالوگ استفاده شد. برای تحلیل داده­ها از آزمون همبسته و مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد به­جز گروه آروماتراپی، بین میزان درد عضلانی قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 p<) و گروه­های کنترل و ماساژ و کنترل و آروماتراپی – ماساژ موجب ایجاد اختلاف شده­اند. نتایج نشان داد روش­های مورد استفاده مداخلات مؤثری برای کاهش میزان درد عضلانی ورزشکاران در مسابقات است.
۱۹۸.

تأثیر چهار هفته تمرین متناوب هوازی شدید (هاف) بر VO2max، Tmax و VO2max v بازیکنان فوتبال باشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Vo2max آمادگی هوازی تمرین متناوب هوازی شدید هاف بازیکنان باشگاهی فوتبال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 725 تعداد دانلود : 605
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر چهار هفته تمرین متناوب هوازی شدید ویژة فوتبال بر شاخص­های عملکردی هوازی بازیکنان فوتبال بود. به این منظور 18 بازیکن فوتبال شرکت کننده در لیگ آزادگان ایران با میانگین سنی 24/2 ± 88/21 سال، قد 33/5 ± 22/174 سانتی­متر، وزن 7/5 ± 7/67 کیلوگرم و درصد چربی 29/3 ± 38/12، در قالب دو گروه تمرین (12 نفر) و کنترل (6 نفر) برای شرکت در این پژوهش داوطلب شدند. برنامة چهار هفته­ای تمرین متناوب هوازی شدید (هاف)، سه جلسه در هفته شامل چهار دوره حرکت با توپ بود که در مسیر ویژة طراحی­شده انجام گرفت. درصد حداکثر ضربان قلب جدا شد. داده­ها با استفاده از t مستقل تجزیه­وتحلیل شد. نتایج نشان داد که پس از چهار هفته تمرین VO2max، Tmax، vVO2max در بین دو گروه تمرینی و کنترل تغییر معناداری پیدا نکرد. به­طور کلی می­توان گفت که چهار هفته تمرین به­صورت هفته­ای سه جلسه بر شاخص­های هوازی بازیکنان فوتبال تأثیر معناداری ندارد.
۱۹۹.

تأثیر تمرین هوازی طولانی مدت قبلی و مصرف غذای پرچرب بر مارکر التهابی مولکول چسبان عروقی و نیمرخ لیپیدی مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیمرخ لیپیدی آترواسکلروز فعال سازی آندوتلیال غذای پرچرب مولکول چسبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 977 تعداد دانلود : 395
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک جلسه فعالیت هوازی طولانی­مدت پیشین با 70 درصد VO2max بر مارکر التهابی[1] (sVCAM-I) و نیمرخ لیپیدی متعاقب مصرف یک وعده غذای پرچرب در مردان غیرورزشکار بود. سطوح پلاسمایی مولکول­های چسبان و نیمرخ لیپیدی شاخص­های مهمی در برآورد خطر بیماری­های قلبی – عروقی به­شمار می­روند. به­این منظور 20 مرد جوان غیرورزشکار به­صورت تصادفی انتخاب و باتوجه به درصد چربی به دو گروه 10 نفره، تجربی (30/1±98/21 سال، 48/2±04/18 درصد چربی) و کنترل (22/1±06/22 سال، 54/3±15/18 درصد چربی) تقسیم شدند. گروه تجربی فعالیتی به مدت 90 دقیقه با شدت معین­شده روی تردمیل انجام دادند. در روز بعد هر دو گروه یک وعده غذای پرچرب مصرف کردند. نمونه­های خون در زمان­های 5/0 ساعت قبل و 5/0، 1، 3 و 24 ساعت بعد از غذا جمع­آوری شد. برای تعیین نرمال بودن گروه­ها، از آزمون کلوموگروف – اسمیرنوف (999/0 = PEX) (996/0 = PCON) و برای تعیین همگنی واریانس­ها از آزمون لوون و برای بررسی نتایج بین­گروهی از آزمون تی مستقل استفاده شد. از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه­گیری­های مکرر[2] و آزمون تعقیبی LSD نیز برای نشان دادن تفاوت­های درون­گروهی استفاده شد. نتایج نشان داد یک جلسه تمرین هوازی طولانی­مدت پیشین sVCAM-I را کاهش می­دهد (029/0 = P). همچنین در نیم و 24 ساعت بعد از مصرف غذای پرچرب کاهش وجود داشت (016/0 = P) (049/0 = P). همچنین نشان داده شد یک جلسه تمرین هوازی طولانی­مدت پیشین مقادیر HDL-c را افزایش (00/0 = P) اما مقادیر LDL-c (012/0 = P) و (00/0 = P) و تری­گلیسیرید (037/0 = P) را کاهش می­دهد. باتوجه به نتایج به­دست­آمده می­توان گفت مصرف غذای پرچرب مقادیر sVCAM-I را افزایش می­دهد و به افزایش التهاب و بیماری منجر می­شود. تمرین قبلی می­تواند شاخص sVCAM-I و نیمرخ لیپیدی را کاهش دهد که با احتمال کاهش بیماری­های قلبی همراه است.
۲۰۰.

مقایسه اثر دو نوع تمرین مقاومتی ایزوتونیک و ایزومتریک بر قدرت و تغییرات الکترومیوگرافی عضله پای تمرین نکرده در دانشجویان مرد تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی یکطرفه قدرت پویا قدرت ایستا انتقال دو جانبه IEMG

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 217 تعداد دانلود : 634
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر دو نوع تمرین مقاومتی ایزوتونیک و ایزومتریک بر پدیده ی انتقال دو جانبه بود. تعداد 40 آزمودنی تمرین نکرده (حداقل به مدت 6 ماه) به طور تصادفی به دو گروه تمرینی ایزوتونیک و ایزومتریک و یک گروه شاهد تقسیم شدند که به طور یکطرفه اکستنسورهای زانو را تمرین دادند. طول دوره ی تمرینی 3 جلسه در هفته و 6 هفته بود. برنامه ی تمرینی گروه ایزوتونیک شامل 80% 1RM، 3 نوبت (2 دقیقه استراحت بین نوبت ها) و6 تا 8 تکرار بر روی اکستنسورهای زانو و برنامه ی تمرینی گروه ایزومتریک نیز شامل 30 انقباض ایزومتریک بیشینه (2 تا 4 ثانیه مدت انقباض) با 15 ثانیه استراحت بین هر انقباض بود. گروه کنترل نیز در محل تمرین حضور داشتند، اما هیچ گونه فعالیتی انجام ندادند. قدرت پویا (1RM)، قدرت ایستا (MVC) و الکترومیوگرافی ادغامی (IEMG) قبل و بعد از دوره ی تمرینی اندازه گیری شد. تمرین مقاومتی ایزوتونیک و ایزومتریک به طور معنی داری (05/0≥p) 1RM، MVC و IEMG را در هر دو عضو تمرین کرده و تمرین نکرده افزایش داد، اما در گروه کنترل تغییر معنی داری در هیچ یک از متغیرها مشاهده نشد. نتایج تغییرات IEMG بین گروه ها، تنها تفاوت معنی داری بین گروه ایزوتونیک و گروه کنترل نشان داد. بین دو گروه تمرینی تفاوت معنی داری بر پدیده ی انتقال دو جانبه مشاهده نشد. با وجود این، با در نظر گرفتن شدت تمرین و میزان انتقال دوجانبه در هر یک از گروه ها، به نظر می رسد در برنامه های توان بخشی، تمرین مقاومتی ایزوتونیک ممکن است موثرتر از تمرین ایزومتریک باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان