فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۴۱۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
تحقیقات نشان داده اند اندازه های آنتروپومتریکی و ابعاد دست ممکن است بر قدرت فشردن دست مؤثر باشند. مطالعه رابطه این ابعاد با قدرت فشردن دست می تواند پیش بینی کننده موفقیت ورزشکاران و شناخت افراد مستعد باشد. هدف از این مطالعه بررسی رابطه قدرت فشردن دست با متغیرهای آنتروپومتریکی پایه، اندام فوقانی و بویژه دست در دانشجویان مرد ورزشکار و غیرورزشکار است. به این منظور، 200 آزمودنی مرد شامل 100 دانشجوی غیرورزشکار (سن: 13/2±14/21سال، قد: 46/5±98/174 سانتی متر، وزن: 47/10±6/68 کیلوگرم) و 100 دانشجوی ورزشکار (سن: 96/1±66/21سال، قد: 5/6±13/179 سانتی متر، وزن: 7/8±65/73 کیلوگرم) انتخاب شدند. قد، وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی بدن، طول بازو، طول ساعد، طول ساعد و دست، عرض آرنج، عرض مچ دست، عرض کف دست، محیط بازو، محیط ساعد، محیط مچ دست و متغیرهای آنتروپومتریکی ویژه دست شامل محدوده ها، طول ها و پیرامون انگشتان و قدرت فشردن دست در همه آزمودنی ها اندازه گیری شدند. داده هابا استفاده از آزمون های آماری tمستقل، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شد (05/0p<) نتایج نشان داد قدرت فشردن دست در گروه ورزشکار تنها با وزن، شاخص توده بدن، درصدچربی بدن، طول بازو، محیط (بازو، ساعد، مچ دست) و طول انگشت پنجم رابطه معنی داری داشته است. در گروه غیرورزشکار نیز با وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی بدن، طول (بازو، ساعد، ساعد و دست)، محیط (بازو، ساعد، مچ دست)، عرض مچ دست، عرض کف دست، طول انگشت دوم، محدوده پنجم انگشتان رابطه معنی دار بوده است (05/0p<). این یافته ها نشان داد متغیرهای آنتروپومتریکی و همچنین فعالیت ورزشی بر قدرت فشردن دست تاثیرگذار هستند.
اثر فعالیت مقاومتی بر شاخص های آسیب اکسایشی در کشتی گیران سالمند تمرین کرده رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر فعالیت مقاومتی بر پراکسیداسیون لیپید و آسیب DNA در کشتی گیران سالمند تمرین کرده رقابتی بود. 8 کشتی گیر سالمند (سن 98/1 ± 75/59 سال، قد 08/7 ± 25/172 سانتی متر، وزن 6/14 ± 76 کیلوگرم) و 7 سالمند غیرورزشکار (سن 9/1 ± 42/61 سال، قد 09/4 ± 14/173 سانتی متر، وزن 15/8 ± 71/79 کیلوگرم) به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها برنامه تمرین مقاومتی را که شامل: پرس پا، پرس سینه، باز کردن زانو، کشیدن میله لت، خم کردن زانو، جلو بازو، ساق پا و پشت بازو بود را با 60 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) و 8 تا 12 تکرار انجام دادند. برای اندازه گیری شاخص های پراکسیداسیون لیپید (8-iso PGF2α) و آسیب DNA (8-OHdG)، نمونه های خونی در قبل، بعد و 24 ساعت پس از فعالیت جمع آوری شدند و با استفاده از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای مقایسه بین گروه های ورزشکار و غیرورزشکار از آزمون t مستقل استفاده شد. پس از فعالیت مقاومتی افزایش معنی-داری در پراکسیداسیون لیپید (05/0>p) و آسیب DNA (05/0>p) در هر دو گروه مشاهده شد. در 24 ساعت پس از تمرین مقدار شاخص ها کاهش معنی داری نسبت به پیش از تمرین داشت و به سطوح اولیه بازگشت. سالمندان غیرورزشکار به طور معنی داری پراکسیداسیون لیپید (05/0>p) و آسیب DNA (05/0>p) بیشتری پس از فعالیت مقاومتی داشتند. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد فعالیت منظم و طولانی مدت کشتی منجر به بروز آسیب اکسایشی کمتری می شود و کشتی گیران سالمند فعال پس از فعالیت مقاومتی آسیب اکسایشی کمتری را تجربه می کنند.
مقایسه تاثیر 3 و 5 جلسه تمرین تناوبی هوازی بر HS-CRP موش های صحرایی ماده ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش عبارت است از مقایسه تاثیر 12 هفته تمرین تناوبی هوازی با تواتر 3 و 5 جلسه در هفته بر حساس ترین شاخص التهابی پیشگویی کننده بیماری قلبی- عروقی (پروتئین واکنش دهنده C با حساسیت بالا) در موش های صحرایی. برای این منظور 56 سرموش صحرایی ماده نژاد ویستار (با وزن 93/4 ± 6/325گرم، سن 21 ماه که دست کم سه ماه از اتمام دوران باروری آن ها گذشته بود) انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه اصلی شامل گروه کنترل، گروه های تمرینی تناوبی3 و 5 جلسه ای، و زیرگروه های پیش آزمون، میان آزمون، و پس آزمون تقسیم شدند. برنامه تمرینی تناوبی به مدت 12 هفته و هفته ای 3 یا 5 جلسه تمرین با بار پیشرونده و با سرعت 12 تا 23 متر در دقیقه و مدت 10 تا 80 دقیقه اجرا شد. خون گیری در سطوح پایه و به دنبال 12 تا 14 ساعت ناشتایی در سه مرحله پیش آزمون، میان آزمون، و پس آزمون با شرایط مشابه انجام و مقادیر HS-CRP به روش ایمنوتوربیدیمتریک و شاخص های کنترلی LDL-C و HDL-C نیز با روش آنزیماتیک اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس و اندازه گیری های مکرر و آزمون های تعقیبی شفه و LSD تحلیل شد. نتایج نشان داد مقادیر درون گروه های HS-CRP گروه کنترل پس از 6 و 12 هفته افزایش معناداری داشت، در حالی که در هر دو گروه تمرینی در 6 هفته نخست تمرین، کاهش غیرمعناداری مشاهده شد که این کاهش در پایان هفته دوازدهم فقط در گروه تناوبی 5 جلسه ای به لحاظ آماری معنادار بوده است. از سوی دیگر، بررسی تفاوت HS-CRP سه گروه نشان داد این تفاوت فقط بین دو گروه تناوبی 3 و 5 جلسه ای با گروه کنترل به دنبال 12 هفته تمرین معنادار است. تغییرات مشابهی نیز در مقادیر LDL-C و HDL-C بین سه گروه مشاهده شد. با توجه به یافته های این تحقیق می توان گفت فعالیت بدنی نقش قابل توجهی در کاهش التهاب و در نتیجه پیشگیری از بیماری قلبی- عروقی دارد و در این خصوص تعداد جلسات تمرینی و تداوم تمرینات و اجرای آن به صورت منظم جزء مهمی از برنامه تمرینی محسوب می شود.
بررسی آثار روش گرم کردن بر نتایج یک برنامه تمرین قدرتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت پاییز ۱۳۸۰ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
آیا گرم کردن می تواند تاثیر زیادی در میزان قدرت عضلات فرد دریک جلسه تمرین یا مسابقه به وجود آورد؟ گرم کردن اعم از فعال ، غیر فعال ،تا چه حد موجب بهره گیری بیشتر از یک برنامه ی تمرینی خاص می شود ؟ رونشدن این نکات کمک می کند تا هرچه بهتر بتوانیم از برنامه های گرم کردن در فعالیت های ورزشی وتوانبخشی بهره بگیریم .برای اجرای تحقیق 40 نفر از دانشجویان واحد عمومی تربیت بدنی به صورت تصادفی انتخاب شدند بیست نفر درگروه اول ،یعنی گروه گرم کردن فعال وبیست نفر نیزدر گروه دوم یعنی گرم کردن غیرفعال‹دو آب گرم ›جایگزین شدند.آزمون حداتکثر قدرت ایزومتریک اختیاری دستها ‹متغیروابسته› با استفاده از دینامومتر درسه مرحله اجرا شد.مرحله ی اول ، پیش آزمون سنجش حداکثر قدرت ایزومتریک دست ها برای هردو گروه درشرایط یکسان اجرا گردید.در مرحله ی دوم، پس از اعمال متغیر مستقل تحقیق‹ شیوه ی گرم کردن فعال وغیرفعال›، آزمون حداکثر قدرت دست ها انجام شد.در مرحله ی سوم،آزمودنی ها به مدت هشت هفته وهر هفته سه جلسه تمرین معین را که برای هردو گروه مشترک بود،همراه با برنامه ی گرم کردن درابتدای آن انجام دادندوسپس آزمون حداکثر قدرت ایزومتریک دست ها اجرا شد.نتایج به دستآمده توسط آزمون t، برای گروه های مستقل وپیوسته در حد آلفای 5 درصد بررسی ومعلوم شد که احتمالاً گرم کردن اعم از فعال وغیر فعال موجب افزایش ایزومتریک اختیاری دست ها در یک جلسه تمرین یا مسابقه می شود واختلاف معنی داری بین میزان افزایش ناشی از روش گرم کردن وجود ندارد واین امر در میزان قدرت به دست آمده پس از دوره ی تمرینی ،مشابه با دو روش متفاوت گرم کردن نیز صادق است.
تأثیر یک جلسه تمرین مقاومتی بر بیان ژن myoD در عضله کند و تندانقباض رت های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلول های ماهواره ای، سلول های جوانه ای عضلات اسکلتی محسوب می شوند که بر اثر آسیب عضلانی فعال وارد چرخه سلولی می شوند. از جمله نشانه های فعال سازی و تکثیر این سلول ها افزایش بیان ژن myoD است. تناقضاتی در پاسخ این ژن در تارهای کند و تند به تمرینات مقاومتی وجود دارد، بنابراین هدف این تحقیق ارزیابی اثر یک جلسه تمرین مقاومتی بر بیان ژن myoD در عضله اسکلتی تند و کندانقباض رت های نر نژاد ویستار است.
بدین منظور پانزده رت از انستیتو پاستور تهیه شد و در شرایط طبیعی (دما، چرخه تاریکی و روشنایی و دسترسی آزاد به آب و غذا) نگهداری و به صورت تصادفی به گروه مقاومتی (ده سر) و کنترل (پنج سر) تقسیم شدند. گروه مقاومتی یک جلسه تمرین مقاومتی را اجرا کردند، سپس 3 و 6 ساعت پس از تمرین، بی هوش و تشریح شدند. پس از آن عضلات نعلی و عضله بازکننده دراز انگشتان (EDL) خارج و برای تعیین میزان بیان ژن myoD در آنها از روشReal time RT-PCR استفاده شد. با استفاده از آزمون آماری t اطلاعات به دست آمده ارزیابی شد.
در پایان نتایج نشان داد تمرین مقاومتی بیان ژن myoD در عضله EDL را 36/2 برابر (غیرمعنادار) افزایش داد و بیان ژن myoD عضله نعلی تغییر معناداری نکرد. پس می توان گفت ژن myoD در عضله تندانقباض نسبت به عضله کندانقباض سریع تر و بیشتر تحت تأثیر تمرین مقاومتی قرار می گیرد.
تأثیر یک برنامه تمرینی ویژه صبح و عصر بر سازگاری زمان تمرین و زمان آزمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مطالعه تاثیر یک برنامه تمرینی ویژه صبح و عصر بر سازگاری زمان تمرین و زمان آزمون بوده است تا تغییرات احتمالی در برخی عوامل آمادگی جسمانی و حرکتی نسبت به زمان تمرین مطالعه شود. به این منظور، زمان واکنش ساده در پاسخ به محرک دیداری، حداکثر قدرت ایزومتریک دست، توان بی هوازی پا و استقامت عضلات کمربند شانه ای، در پیش آزمون (عصر) و پس آزمون (صبح و عصر) سنجیده شده اند. در این پژوهش 20 پسر دانش آموز داوطلب که دست کم یک سال سابقه تمرین منظم کشتی داشتند، به شکل تصادفی به دو گروه تجربی 1 (زمان تمرین 9 تا 11 صبح) و گروه تجربی 2 (زمان تمرین 4 تا 6 عصر) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت 3 هفته و هر هفته 4 جلسه در یک برنامه تمرینی کشتی شرکت داده شدند. تحلیل واریانس چند عاملی نتایج نشان داد در هیچ کدام از عوامل مورد سنجش، سازگاری معنی داری با زمان تمرین رخ نمی دهد و این در حالی است که تفاوت معنی داری بین زمان های گوناگون سنجش زمان واکنش ساده مشاهده شد(001/0=P). همچنین، بین زمان های گوناگون اندازه گیری حداکثر قدرت ایزومتریک دست، تفاوت معنی داری به وجود نیامد (195/0 =P) . سنجش توان بی هوازی پا در زمان های مختلف ارزیابی، اختلاف معناداری نشان داد (00/0 =P)، در حالی که استقامت عضلات کمربند شانه ای تغییر بارزی نیافت (273/0=P).
تاثیر سه نوع برنامه گرم کردن با حرکات پویا، کشش پویا و ماساژ بر میزان توان انفجاری دوندگان مرد سرعتی
تأثیر یک دوره تمرین هوازی به همراه مصرف شیر بر میزان GLUT4، گلوکز و انسولین در پسران نابالغ دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، تعیین اثر هشت هفته تمرین هوازی به همراه مصرف شیر بر میزان GLUT4، گلوکز و انسولین در پسران نابالغ دارای اضافه وزن بود. به این منظور، 28 پسر نابالغ (8 تا 10سال) دچار اضافه وزن(BMI) براساس پرسشنامة تغذیه ای، قابلیت های ورزشی، شاخص توده بدنی، صحت و سلامت بدنی از بین داوطلبان انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها به طور تصادفی به چهار گروه تمرین، شیر، تمرین + شیر و کنترل تقسیم شدند. برنامة تمرینی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و با شدت 60 - 45 درصد حداکثر ضربان قلب انجام گرفت. گروه های دریافت کنندة مکمل شیر 236 میلی لیتر شیر در روز مصرف کردند. خونگیری در شرایط 14 ساعت ناشتایی، قبل و بعد از 8 هفته برای ارزیابی سطوح GLUT4، گلوکز و انسولین انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس عاملی صورت پذیرفت. یافته های نشان داد بعد از 8 هفته میزان GLUT4 در گروه های تمرین(001 /0p=)، تمرین + شیر(005 /0p=) و شیر (002 /0p=) افزایش معنادار یافت. میزان گلوکز و انسولین در گروه های تمرین (به ترتیب 058 /0p= و001 /0p=)، تمرین + شیر (به ترتیب 001 /0p= و003 /0p=) و شیر (به ترتیب 002 /0p= و001 /0p=) کاهش داشت که این تغییرات به جز در گلوکز گروه تمرین در دیگر گروه ها معنادار بود. بنابراین به نظر می رسد یک دوره تمرین هوازی همراه با مصرف شیر، موجب بهبود هموستاز گلوکز، کاهش سطح انسولین و افزایش GLUT4 در پسران نابالغ دچار اضافه وزن می شود.
تأثیر چهار هفته تمرین تناوبی شدید (HIT) بر برخی شاخص های هوازی و بی هوازی زنان تیم ملی بسکتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرینات تناوبی شدید (HIT) رویکرد مؤثری در بهبود آمادگی در کوتاه مدت است. اثر این گونه تمرینات بر سازگاری های عملکردی، فیزیولوژیکی در ورزشکاران نخبه هنوز نامشخص است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر چهار هفته اجرای HIT بر برخی متغیرهای عملکردی و فیزیولوژیکی انجام گرفت. بدین منظور 14 نفر از بازیکنان داوطلب تیم ملی زنان بسکتبال ایران (با میانگین سن=24/3 ± 0/23 سال، وزن=50/8 ± 6/63 کیلوگرم و شاخص توده بدنی= 15/3 ± 8/21 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و به گونه تصادفی به دو گروه تجربی (7n=) و کنترل (7n=) تقسیم شدند. پیش و پس از تمرینات ،آزمودنی ها،1. آزمون فزاینده همراه با تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی برای تعیین برخی از متغیرهای فیزیولوژیکی و 2. یک وهله آزمون وینگیت را برای تعیین حداکثر توان (PPO ) و میانگین توان (MPO) اجرا کردند. هر دو گروه، برنامه تمرین بسکتبال مشابهی را به مدت چهار هفته دنبال کردند، در حالی که گروه تجربی در کنار برنامه تمرین بسکتبال، پروتکل دویدن سرعتی بی هوازی (RAST) را به عنوان یک پروتکل HIT، دو جلسه در هفته اجرا کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس (ANCOVA )، در سطح معناداری05/0p< و با نرم افزار Spss16، انجام گرفت. نتایج آزمون ANCOVA نشان داد گروه تجربی افزایش معناداری در VO2max(001/0p=)،vLT(011/0 p=)،vVO2max(001/0 p=) و حداکثر نبض اکسیژن (001/0p=) داشتند. اجرای HIT نیز موجب افزایش معنادار حداکثر توان (03/0p=) و میانگین توان (02/0p=) شد. یافته های حاضر نشان داد، برنامه تمرینات تناوبی شدید با دوره های استراحت کوتاه می تواند موجب افزایش اجرای هوازی و بی هوازی در کوتاه مدت شود.
سازگاری های عصبی و عملکردی به تمرین پلایومتریک در مقابل ترکیب پلایومتریک و دو سرعت در فوتبالیست های نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سازگاری های عصبی و عملکردی به تمرین پلایومتریک در مقابل ترکیب پلایومتریک و دو سرعت بود. در این پژوهش 22 بازیکن نوجوان فوتبال با میانگین سن 82/0±28/14 سال، وزن 5/7±18/41 کیلوگرم، قد 36/9±5/154 سانتی متر و چربی بدن 68/2±43/7 درصد به صورت دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند، گروه اول شامل 8 نفر، تمرین پلایومتریک در کنار مهارت های فوتبال؛ گروه دوم شامل 7 نفر، تمرین ترکیب پلایومتریک و دو سرعت (ترکیبی) در کنار مهارت های فوتبال؛ و گروه سوم شامل 7 نفر فقط تمرین مهارت های فوتبال را به مدت شش هفته (16 جلسه تمرین) انجام دادند. قبل و بعد از تمرین عملکرد بازیکنان با آزمون های دو سرعت 5، 10 و 20 متر، چابکی (10 متر زیگزاگ)، پرش از حالت ایستاده (CMJ) و بوسکو 5 ثانیه ارزیابی شد. به منظور ارزیابی سازگاری های عصبی، قبل و بعد از دوره تمرین الکترومایوگرافی سطحی (SEMG) از عضلات پهن جانبی و داخلی در حالت ایستا و رفلکس هافمن از عضله نعلی در حالت استراحت انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t زوجی و آنالیز واریانس یکسویه استفاده شد و سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد. هر دو گروه پلایومتریک و ترکیبی کاهش های معناداری در زمان دو سرعت 5 متر (97/5-، 87/3- درصد)، 10 متر (05/4-، 33/2- درصد)،20 متر (64/2-، 64/1- درصد)، چابکی (99/8-، 5/7- درصد) و افزایش های معناداری درCMJ (95/12، 3/7 درصد) و بوسکو 5 ثانیه (08/14، 44/13 درصد) نشان دادند. گروه کنترل تنها کاهش معناداری در زمان چابکی (4/5- درصد) نشان داد. SEMG عضله پهن جانبی گروه پلایومتریک (54/36 درصد) و عضله پهن داخلی گروه ترکیبی (06/15 درصد) افزایش معناداری نشان دادند. رفلکس هافمن در هیچ یک از گروه ها تغییر معناداری نشان نداد.
تأثیر تمرینات هوازی در آب بر روی عملکرد قلب زنان میانسال
منبع:
حرکت پاییز ۱۳۷۸ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
علم تمرین (2)
حوزه های تخصصی:
تأثیر چهار هفته تمرین متناوب هوازی شدید (هاف) بر VO2max، Tmax و VO2max v بازیکنان فوتبال باشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر چهار هفته تمرین متناوب هوازی شدید ویژة فوتبال بر شاخصهای عملکردی هوازی بازیکنان فوتبال بود. به این منظور 18 بازیکن فوتبال شرکت کننده در لیگ آزادگان ایران با میانگین سنی 24/2 ± 88/21 سال، قد 33/5 ± 22/174 سانتیمتر، وزن 7/5 ± 7/67 کیلوگرم و درصد چربی 29/3 ± 38/12، در قالب دو گروه تمرین (12 نفر) و کنترل (6 نفر) برای شرکت در این پژوهش داوطلب شدند. برنامة چهار هفتهای تمرین متناوب هوازی شدید (هاف)، سه جلسه در هفته شامل چهار دوره حرکت با توپ بود که در مسیر ویژة طراحیشده انجام گرفت. درصد حداکثر ضربان قلب جدا شد. دادهها با استفاده از t مستقل تجزیهوتحلیل شد. نتایج نشان داد که پس از چهار هفته تمرین VO2max، Tmax، vVO2max در بین دو گروه تمرینی و کنترل تغییر معناداری پیدا نکرد. بهطور کلی میتوان گفت که چهار هفته تمرین بهصورت هفتهای سه جلسه بر شاخصهای هوازی بازیکنان فوتبال تأثیر معناداری ندارد.
اثر یک برنامه ورزشی منتخب روی ترکیب بدن و توان هوازی دختران دانشجو
حوزه های تخصصی:
برایبررسی تاثیر یک برنامه ی منتخب هوازی روی توان هوازی وترکیب بدن ،نمونه ای 20 نفر که برای شرکت درتحقیق داوطلب شدند استفاده شد. آزمودنی ها ،دختران دانشجوی مرکزتربیت معلم بودندکه به دوگروه مساوی تجربی وکنترل تقسم شدند. آزمودنی های گروه تجربیتحت تمرینات منتخب قرار گرفتند.تمرینات شامل 20 دقیقه فعالیت هوازی ‹دویدن› با شدت 60 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب بود . 10 دقیقه برای گرم کردن و10 دقیقه برای سرد کردن درنظر گرفته شده بود.تمرینات به مدت 6هفته وتعداد جلسات درهرهفته 3 تا5 بار بود.گوه کنترل تمرین خاصی راانجام نمی دادند وبه همان رونهد قبل از تحقیق خود ادامه می دادند.درآزمون نهایی درصد چربی بدن گروه تجربی به طور معنی داری کمترازگروه کنترل وتوان هوازی آن به طور معنی دار بالاتر از گروه کنترل بود05/0 تجربیP< با وجودی که بیشتر آزمودنی های گروه وزن خود راازدست داده بودند‹به طور متوسط 2/1 کیلوگرم›، این کاهش معنی دار.وزن چربی نبوده است‹05/0 چربی این P< دختران گروه تجربی کاهش میانگین 38/2 کیلوگرم ووزن بدون P< گروه افزایشی حدود5/1 کیلوگرم را به طور متوسط نشان داد،اما هیچ یک از این تغییرات معنی دار نبوده .
مقایسه اثرشدت تمرینات هوازی بر عاملهای خطرزای قلبی- عروقی در مردان بزرگسال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر یک دوره فعالیت شدید استقامتی بر عوامل همورئولوژیکی ورزشکاران تیم ملی سه گانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تغییرات کوتاه مدت رئولوژی خون پس از فعالیت شدید استقامتی در ورزشکاران تیم ملی سه گانه است. 9 نفر از ورزشکاران عضو تیم ملی ورزش سه گانة ایران به طور داوطلبانه (با میانگین سنی 2 /15±12 /20 سال و میانگین وزنی 54 /8 ±12 /70 کیلوگرم) در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها مسابقة دوگانة (سه مرحله ای) سرعتی را که یکی از رشته های رسمی مسابقات چندگانه است (شامل 2 کیلومتر دویدن، 7 کیلومتر دوچرخه سواری و 2 کیلومتر دویدن به طور متوالی)، انجام دادند. قبل و بلافاصله پس از مسابقه، 7 میلی لیتر خون از ورید بازویی گرفته شد. ویسکوزیتة خون و پلاسما، تعدا د گلبول های قرمز، هماتوکریت، هموگلوبین و سرعت رسوب گویچه ای خون افراد اندازه گیری شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون آماری t زوجی استفاده شد. یک دوره مسابقة دوگانه (سه مرحله ای) سبب افزایش معنادار ویسکوزیتة کل خون در سرعت های 12، 30 و 60 شد (05 /0 P<). تعداد گلبول های قرمز، هماتوکریت و هموگلوبین پس از فعالیت افزایش معناداری را نشان دارد (05 /0 P<). حجم پلاسما و سرعت رسوب گویچه ای خون نیز کاهش معناداری را نشان داد (05 /0P<). در تحقیق حاضر اجرای یک دوره فعالیت استقامتی شدید تأثیر ویژه ای بر عوامل هماتولوژیکی خون داشت و به افزایش ویسکوزیته و تغییرات در ترکیبات خون منجر شد.
پیش بینی حداکثر لاکتات حالت پایدار از طریق شروع تجمع لاکتات خون طی آزمون فزاینده روی دوچرخه سواران جوان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر پیش بینی برون ده توانی معادل با حداکثر لاکتات حالت پایدار از طریق شروع تجمع لاکتات خون طی آزمون فزاینده روی دوچرخه سواران استقامتی جوان تمرین کرده بود. نه دوچرخه سوار استقامتی به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. برای هر آزمودنی بار کار معادل با شروع تجمع لاکتات خون از طریق آزمون فزاینده حداکثری تعیین شد. سپس آزمودنی ها چندین جلسه آزمون 30 دقیقه ای با بار کار ثابت برای تعیین بار کار معادل با حداکثر لاکتات حالت پایدار را اجرا کردند. اولین بار کار ثابت 30 دقیقه ای، بار کار مطابق با آستانه لاکتات خون انتخاب و در نظر گرفته شد. یافته ها ارتباط معناداری بین بار کار معادل با شروع تجمع لاکتات خون و حداکثر لاکتات حالت پایدار را نشان دادند (79/18± 22/250 در مقابل 97/16± 67/250 وات؛0.979 =R وP=0.000). ارتباط معناداری بین غلظت لاکتات خون و میانگین دقایق 10، 20 و 30 حداکثر لاکتات حالت پایدار و عدم ارتباط معناداری بین ضربان قلب شروع تجمع لاکتات خون و حداکثر لاکتات حالت پایدار به دست آمد (01/0± 03/4 در مقابل 09/0± 25/4 میلی مول در لیتر و 52/5± 182 در مقابل 62/3± 89/183 ضربه در دقیقه به ترتیب) R=0.736 (P=0.037) و R=0.650 (P=0.058). معادله رگرسیونی خطی برای پیش بینی حداکثر لاکتات حالت پایدار عبارت است از 32.14+ Watt.OBLA × 0.87 = Watt.MLSS. سایر نتایج ارتباط معنادار بالایی را بین برون ده توانی مطابق شروع تجمع لاکتات خون و حداکثر لاکتات حالت پایدار نشان دادند. از این رو، معادله فوق نشان داد که می توان طی آزمون فزاینده، حداکثر لاکتات حالت پایدار را پیش بینی کرد.
مقایسه دو روش گرم کردن در کاهش استرس قبل از مسابقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: