فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۴۴۸ مورد.
۱۲۱.

تأثیر تمرین استقامتی بر بیان ژن PGC-1α، BDNF و اختلالات یادگیری در هیپوکمپ رت های سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی شناخت سالمندی BDNF

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۴۳۰
سالمندی، دوره ای است که علاوه بر مشکلات جسمی با اختلالات رفتاری، شناختی و حرکتی همراه است و تمرین استقامتی می تواند این اختلالات را به وسیله افزایش بیان برخی فاکتورها بهبود بخشد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی تأثیر 12 هفته دویدن استقامتی روی نوارگردان (هفته ای پنج روز با سرعت 20 متر بر دقیقه) بر بیان ژن PGC-1α ، BDNF ، یادگیری و حافظه در هیپوکمپ رت های سالمند بود. رت ها به صورت تصادفی به سه گروه سالمند، سالمند- تمرین و جوان تقسیم شدند. پس از پایان برنامه تمرینی، هیپوکمپ جدا شد و برای تخلیص RNA ، در فریزر 80- نگهداری شد. بیان ژن ازطریق آنوای یک طرفه و آزمون آزمون میز آبی موریس با استفاده از آنوای یک طرفه با اندازه های تکراری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که یادگیری و حافظه فضایی در گروه سالمند نسبت به گروه جوان کاهش یافتند و تمرین این نقص را بهبود بخشید. همچنین، تمرین سبب شد که بیان PGC-1α و BDNF در گروه سالمند افزایش یابد؛ به نحوی که بین گروه سالمند- تمرین و جوان در بیان این دو فاکتور تفاوت معنادار وجود نداشت (05/0 P ˂ )؛ بنابراین، با توجه به نقش PGC-1α و BDNF در محافظت از نورون ها، به نظر می رسد که فعالیت استقامتی بر اختلالات ناشی از سالمندی تأثیری پیشگیرانه داشته باشد.
۱۲۲.

تأثیر فعالیت های ورزشی استقامتی بر برخی متغیرهای وابسته به دیابت نوع دو: مروری نظام مند و فراتحلیل مطالعات انجام شده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت نوع دو نیمرخ لیپیدی حساسیت انسولینی فعالیت ورزشی استقامتی هموگلوبین گلیکوزیله فراتحلیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۶ تعداد دانلود : ۴۲۶
هدف اصلی پژوهش حاضر، فراتحلیل تأثیر فعالیت های ورزشی استقامتی بر برخی متغیرهای وابسته به دیابت نوع دو در مطالعات انجام شده در داخل کشور بود. پایگاه های اطلاعاتی sid.ir و magiran.com و نیز سامانه نشریات علمی و پژوهشی موردتأیید وزارت علوم در رشته تربیت بدنی، از سال 1380 تا 1395 جست وجو شدند. فهرست منابع مورداستفاده در تمامی مقالاتی که در جست وجوی الکترونیک یافت شدند، به شکل دستی ارزیابی شد تا سایر منابع احتمالی نیز پیدا شوند. کلیدواژه های مورداستفاده برای جست وجو، دیابت نوع دو در ترکیب با «دیابت» یا «تمرین استقامتی» یا «تمرین هوازی» یا «فعالیت ورزشی» یا «حساسیت انسولینی» یا «نیمرخ لیپیدی» یا «گلوکز خون ناشتا» و در ترکیب با " HbA1c " بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار STATA نسخه 12 انجام شد و سطح معناداری 0.05    ≥ P درنظر گرفته شد. به طورکلی، 85 مقاله در بررسی اولیه یافت شدند که پس از بررسی معیارهای ورود، سه مقاله شرایط لازم برای ورود به این پژوهش را داشتند. نتایج نشان داد که میان فعالیت ورزشی استقامتی و سطوح گلوکز خون ( 0.0001 = P ، 423/0- تا 396/1-  95% CI )، فعالیت ورزشی استقامتی و انسولین ( 0.0001 = P ، 469/0- تا 479/1-  95% CI )، فعالیت ورزشی استقامتی و مقاومت به انسولین ( 0.0001 = P ، 591/0- تا 605/1- 95% CI )، فعالیت ورزشی استقامتی و هموگلوبین گلیکوزیله ( 0.001 = P ، 369/0- تا 334/1- 95% CI )، فعالیت ورزشی استقامتی و LDL-c ( 0.007 = P ، 172/0- تا 111/1- 95% CI )، فعالیت ورزشی استقامتی و HDL-c ( 0.0001 = P ، 591/0- تا 605/1- 95% CI )، فعالیت ورزشی استقامتی و تری گلیسرید ( 0.018 = P ، 097/0- تا 030/1- 95% CI )، فعالیت ورزشی استقامتی و کلسترول ( 0.002 = P ، 281/0- تا 229/1- 95% CI ) ارتباط معناداری وجود داشت.  
۱۲۳.

اثر فعالیت وامانده ساز اندام بالایی بر فعالیت قشری- نخاعی و پاسخ دهی موتونورون های نخاعی اندام پایینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خستگی مرکزی پتانسیل برانگیخته حرکتی (MEP) پتانسیل برانگیخته گردنی- بصل النخاعی (CMEP) خستگی عضلانی غیرموضعی (NLMF)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰ تعداد دانلود : ۳۸۶
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر فعالیت وامانده ساز اندام بالایی بر فعالیت قشری- نخاعی و پاسخ مجتمع موتونورون نخاعی اندام پایینی بود. تعداد 10 آزمودنی مرد فعال به صورت دردسترس و داوطلبانه (سن 99/2 ± 1/28 سال، قد 1/4 ± 77/1 متر، وزن 98/4 ± 70/75 کیلوگرم) در سه جلسه مجزا در این پژوهش شرکت کردند. پس از اندازه گیری ویژگی های آنتروپومتریک و آشنایی با انجام درست حرکت بارفیکس و تحریکات در جلسه اول، در جلسه های دوم و سوم، پتانسیل برانگیخته حرکتی ( MEP )، پتانسیل برانگیخته گردنی- بصل النخاعی ( CMEP ) و پاسخ حرکتی مستقیم بیشینه ( Mmax )، بلافاصله 10 و 20 دقیقه پس از اتمام پروتکل خستگی (انجام حرکت بارفیکس تا واماندگی، هفت ست با فاصله استراحتی یک دقیقه)، با استفاده از تحریک مغناطیسی قشر حرکتی مغز و مسیرهای نخاعی و تحریک الکتریکی عصب پیرامونی اندازه گیری شدند. نتایج پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری نشان داد که  MEP عضله ساقی قدامی (غیردرگیر) در مراحل بلافاصله ( = 0.001 P )، 10 دقیقه ( ₌ 0.001   P ) و پس از پروتکل خستگی نسبت به مقادیر استراحتی کاهش معناداری داشت. CMEP و Mmax تغییر معناداری را نسبت به مقادیر استراحتی نشان ندادند ( P = 0.5 ، 0.07   P = ). براساس داده های به دست آمده، به نظر می رسد که در پدیده انتشار خستگی از اندام بالایی به پایینی، مراکز فوق نخاعی درگیر باشند. افزون براین، این خستگی فوق نخاعی به زمان قابل توجهی برای بازیافت نیاز دارد.
۱۲۴.

تأثیر فعالیت و تمرین ورزشی بر عملکرد و فعالیت پلاکت: مقاله مروری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت حاد ورزشی تمرین ورزشی عملکرد پلاکت تجمع پلاکت ترومبوز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۷ تعداد دانلود : ۵۶۲
پلاکت ها نقش مهمی در تشکیل لخته سفید هموستازی دارند و نقش اصلی را در فرایند بندآمدن خون ایفا می کنند. همچنین، پیشنهاد شده است که پلاکت ها برای بسیاری از واکنش های مسیر داخلی انعقاد، مهم هستند. شواهد اخیر، نقش حیاتی عملکرد غیرطبیعی پلاکت را در بیماری های حاد سرخرگ قلبی، انفارکتوس میوکارد، آنژین صدری و سکته تأیید می کنند. درصورتی که شدت فعالیت بالا باشد، فعالیت ورزشی حاد ممکن است برای افراد غیرفعال و به ویژه بیماران مضر باشد. یکی از مکانیسم های اصلی چنین شرایطی، تولید ترومبوز ناشی از فعالیت ورزشی است. ازطرف دیگر، فعالیت منظم یا تمرین ورزشی فواید برای سلامتی و بهبود شیوه زندگی را نه تنها در افراد سالم، بلکه در افراد بیمار نیز به همراه دارد؛ باوجوداین، به دلیل اینکه روش های اندازه گیری پلاکت ها متنوع هستند و با مشکلات فراوان روش شناسی دارند، مطالعه تأثیر تمرین ورزشی بر پلاکت های خون همیشه بحث برانگیز بوده است. مطالعات اندکی درزمینه تأثیر تمرین ورزشی بر پلاکت های خون انجام شده اند و اثرهای تمرین ورزشی بر فعالیت و عملکرد پلاکت ها هنوز شناخته نشده اند. همین کمبود اطلاعات است که انجام مطالعات بعدی درزمینه تعیین تأثیر تمرین ورزشی بر تجمع و فعالیت پلاکت در سلامت و بیماری، اهمیت دارد. این مقاله یافته های پژوهش های قبلی را که اثرهای تعامل بین فعالیت حاد ورزشی و تمرین با پلاکت ها را بررسی کرده اند، مرور و نتیجه گیری می کند و درنهایت، مسیرهای پژوهش های آینده را نشان می دهد.
۱۲۵.

تأثیر مصرف هم زمان مکمل های کافئین و ال-کارنیتین بر عملکرد هوازی و سوبسترای انتخابی هنگام فعالیت ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ال - کارنیتین انتخاب سوبسترا کافئین عملکرد استقامتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۶ تعداد دانلود : ۳۳۶
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مصرف هم زمان مکمل های کافئین و ال-کارنیتین بر انتخاب سوبسترای مصرفی درحین تمرین و اثر احتمالی آن بر عملکرد استقامتی در مردان کاراته کار نخبه بود. تعداد 12 کاراته کار در چهار کوشش مجزا با فاصله زمانی یک هفته، مکمل دهی کافئین ( پنج میلی گرم بر کیلوگرم )، کارنیتین ( سه گرم )، کافئین-کارنیتین ( پنج میلی گرم بر گیلوگرم + سه گرم ) و دارونما ( 250 میلی گرم لاکتوز ) را دریافت کردند و نیز آزمون فزاینده ارگومتری را انجام دادند. گازهای تنفسی درخلال آزمون و نمونه خونی قبل و بعد از آزمون، جمع آوری شدند. نقاط Fatmax به عنوان نقطه ای که چربی بیشترین سهم را در انرژی مصرفی تمرین دارد و Cross over به عنوان نقطه ای که سوخت غالب از چربی به کربوهیدرات تغییر می کند، تعیین و بار کاری و اکسیژن مصرفی معادل با آن ها استخراج شد و با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بین کوشش ها مقایسه شدند. پس از مصرف کافئین و ترکیب کافئین و ال-کارنیتین، میزان تغییرات اسید چرب پلاسما ( FFA ) درحین تمرین، بار کاری و اکسیژن مصرفی معادل با آستانه بی هوازی، نقاط Cross over و Fatmax نسبت به کوشش کنترل بیشتر بود (همه 0.05 > P ). این متغیرها در کوشش مصرف ترکیبی به طور معنا داری مقادیر بیشتری نسبت به کوشش مصرف کافئین تنها داشتند ( 0.05 > P ). مصرف ال-کارنیتین تفاوتی در این متغیرهای مطالعه شده نسبت به کوشش کنترل ایجاد نکرد. به طورکلی، مصرف مکمل کافئین با تغییر در سوبسترای مصرفی به سمت چربی سبب بهبود عملکرد استقامتی می شود و مصرف هم زمان با ال-کارنیتین می تواند این اثر را تشدید کند.
۱۲۶.

تأثیر 12 هفته تمرین هوازی با و بدون مصرف مولتی ویتامین– مینرال در هوای آلوده بر برخی عوامل ایمونولوژیک مردان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی مولتی ویتامین مینرال ایمنی ایمونوگلوبین آ کورتیزول هوای آلوده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۶ تعداد دانلود : ۲۶۲
هدف از انجام این مطالعه، بررسی تأثیر 12 هفته تمرین هوازی با و بدون مصرف مولتی ویتامین- مینرال در هوای آلوده بر برخی عوامل ایمونولوژیک مردان سالم بود. تعداد 46 مرد سالم (سن: 1/2 ± 25 سال؛ شاخص توده بدنی: 98/0 ± 83/23 کیلوگرم بر مترمربع) به طور تصادفی در چهار گروه تمرین هوازی همراه با مکمل (11 نفر)، تمرین هوازی به تنهایی (11 نفر)، مکمل به تنهایی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) در هوای آلوده با میانگین شاخص هوای ناسالم قرار گرفتند. برنامه تمرین شامل 90 دقیقه تمرین هوازی، سه جلسه در هفته با شدت 85-60 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه به مدت 12 هفته بود. علاوه براین، از شرکت کنندگان گروه تمرین همراه با مکمل خواسته شد که 500 میلی گرم مولتی ویتامین- مینرال به مدت 12 هفته مصرف کنند. تعداد گلبول های سفید، نوتروفیل ها، لنفوسیت ها، مونوسیت ها، ائوزینوفیل ها و بازوفیل ها، سطوح کوتیزول و ایمونوگلوبین A بزاقی به ترتیب با روش های سل کانتر، الیزا و ایمونودیفیوزیون در حالت پایه و در پایان 12 هفته مداخله اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تجزیه وتحلیل شدند. پس از مداخله، افزایش معناداری در سلول های ایمنی و س طوح ک ورتیزول ( P = 0.047 ) در گروه تمرین ( P = 0.01 )، و کاهش معناداری در لنفوسیت ها ( P = 0.001 )، مونوسیت ها ( P = 0.01 ) و بازوفیل ها ( P = 0.041 ) در گروه مکمل وجود داشت. همچنین، سطوح ایمونوگلوبین بزاقی آ در گروه تمرین همراه با مصرف مکمل، به طور معناداری افزایش یافتند ( P = 0.01 )؛ درحالی که در دیگر گروه ها بدون تغییر ماندند. نتایج نشان داد که تمرین هوازی همراه با مصرف مکمل موجب بهبودی در برخی عوامل ایمنی در هوای آلوده می شود؛ بااین حال، برای دستیابی به نتایج قطعی تر به بررسی های بیشتری نیاز است.
۱۲۷.

اثر تمرین هوازی و تمرین فوتبال بر سطوح عامل نوروتروفیک مشتق مغزی در افراد معتاد به مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت هوازی تمرین فوتبال عامل نوروتروفیک مشتق مغزی مواد محرک معتاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۳۳۳
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثر هشت هفته تمرین هوازی (مهارت بسته) در محیط ثابت و قابل پیش بینی و تمرین فوتبال (مهارت باز) در محیط متغیر و غیرقابل پیش بینی، بر سطوح عامل نوروتروفیک مشتق از مغز معتادان درحال ترک بود. طرح پژوهش ازنوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 45 مرد معتاد با میانگین سنی و انحراف استاندارد 65/6 ± 93/30 سال که ماده شیشه وابستگی اصلی آن ها به شمار می رفت، به طور تصادفی به گروه های تمرین هوازی، تمرین های فوتبال و کنترل تقسیم شدند. سطوح نوروتروفیک مشتق مغزی قبل از شروع مداخله و پس از اتمام مداخله اندازه گیری شدند. برای مقایسه های بین گروهی از تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده شد و داده های پژوهش با استفاده از اس.پی.اس.اس. نسخه 24 تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که هشت هفته فعالیت هوازی و تمرین های فوتبال باعث افزایش معناداری در سطوح نوروتروفیک مشتق مغزی سرم معتادان درحال ترک نسبت به گروه کنترل شدند P < 0.05) ). همچنین، بین مقادیر پس آزمون دو گروه تمرین هوازی و تمرین های فوتبال اختلاف معناداری به سود گروه تمرین های فوتبال مشاهده شد ( P < 0.05 ). به طورکلی و با توجه به نتایج پژوهش حاضر، به نظر می رسد برنامه فعالیت هوازی و تمرین های فوتبال موجب افزایش سطوح نوروتروفیک مشتق مغزی در افراد دارای اعتیاد به مواد محرک می شوند و می توان از این نوع تمرین های ورزشی به خصوص تمرین های فوتبال برای بهبود سطوح مختل شده این عامل مغزی در معتادان درحال ترک استفاده کرد.
۱۲۸.

تأثیر تمرین های استقامتی یک نوبتی و دونوبتی هم حجم بر عامل نوروتروفیک مشتق از سلول های گلیال و عامل هسته ای کاپاB در بخش حسی نخاع موش های مبتلابه نوروپاتی دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی یک نوبتی تمرین استقامتی دونوبتی نوروپاتی دیابتی عامل نوروتروفیک مشتق از سلول های گلیال عامل هسته ای کاپاB

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۳۱۱
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر شش هفته تمرین استقامتی هم حجم بر سطوح عامل نوروتروفیک مشتق از سلول های گلیال ( GDNF )، عامل هسته ای کاپا B ( NF-KB ) و درد در بخش حسی نخاع موش های صحرایی دیابتی مبتلابه نوروپاتی بود. نمونه پژوهش 40 سر موش صحرایی نژاد ویستار 10 هفته ای با دامنه وزنی 260-230 گرم بود. تعداد 10 سر موش در گروه کنترل سالم قرار گرفتند و 30 سر نیز با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین (45 میلی گرم/ کیلوگرم محلول در بافر سیترات، 5/4 pH: ) دیابتی شدند. پس از ایجاد نوروپاتی دیابتی، موش ها به طور تصادفی در سه گروه تمرین یک نوبتی، تمرین دونوبتی و کنترل دیابتی قرار گرفتند. هر دو پروتکل تمرینی شامل شش هفته تمرین هوازی بود که با شدت 70-60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی روی نوار گردان انجام شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، از بخش حسی نخاع نمونه برداری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزم ون های تحلیل واری انس یک راه ه، تعقیبی شف ه، کروس کال- والیس و من- ویتنی انجام شد (P < 0.05) . براساس نتایج، میانگین سطح GDNF نواحی حسی نخاع گروه تمرین یک نوبتی (P = 0.146) و دونوبتی  (P = 0.131) اختلافی با گروه کنترل نوروپاتی نداشت. همچنین، بین میانگین سطح GDNF گروه تمرین یک نوبتی و تمرین دونوبتی تفاوت معنا دار مشاهده نشد ( P = 0.990 ). میانگین سطح NF-KB در گروه تمرین یک نوبتی    (P = 0.022) و تمرین دونوبتی (P = 0.039) پایین تر از گروه کنترل نوروپاتی بود؛ ولی بین میانگین سطح NF-KB گروه های تمرین یک نوبتی و دونوبتی تفاوت معناداری وجود نداشت ( P = 0.994 ). نتایج آزمون های رفتاری درد نشان داد که شش هفته تمرین یک نوبتی و دونوبتی به کاهش معنادار درد نوروپاتی منج ر شد (P = 0.001) ؛ در حالی که بین گروه های تمرین یک نوبتی و تمرین دونوبتی تفاوت معنادار نبود (P = 0.990) . به نظر می رسد که تمرین های استقامتی یک نوبتی و دو نوبتی بر سطوح NF-KB و درد تأثیر مثبت دارند و باعث کاهش عوارض نوروپاتی دیابتی می شوند؛ درحالی که بر سطح GDNF تأثیر ندارند.
۱۲۹.

تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر پروتئین های FSTL-1، NDNF، VEGF و تغییرات عروق عضله قلبی رت های نر سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی FSTL-1 NDNF VEGF رت های نر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۳۶۹
در شرایط پاتولوژیک، پروتئین های FSTL-1 ، NDNF و VEGF نقش تنظیمی کلیدی ای در عملکرد سیستم قلبی عروقی دارند. پژوهش های محدودی در زمینه نقش این عوامل با تمرین ورزشی انجام شده اند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر مقادیر FSTL-1 ، NDNF ، VEGF و تغییرات عروق عضله قلبی رت های نر بود. تعداد 10 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به دو گروه (تعداد = پنج) کنترل سالم و تمرین ورزشی تقسیم شدند. تمرین ورزشی استقامتی به مدت شش هفته، پنج روز در هفته، هر جلسه 30 دقیقه و با شدت متوسط (65 – 55 درصد VO2max ) انجام شد. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی رت ها بی هوش شدند و بافت قلب آن ها خارج شد. برای سنجش مقادیر FSTL-1 ، NDNF و VEGF از روش الایزا و برای بررسی تغییرات عروق بافت قلب از رنگ آمیزی ( H & E ) استفاده شد. از آزمون آماری تی مستقل و آزمون همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها استفاده شد ( P < 0.05 ). یافته ها نشان داد که شش هفته تمرین استقامتی مقادیر FSTL-1 را به طور معناداری افزایش داد ( P = 0.002 ) و NDNF را به طور معناداری کاهش داد ( P = 0.001 ). قطر عروق در گروه تمرین ورزشی کاهش معناداری داشت ( P = 0.073 ). شش هفته تمرین استقامتی سبب افزایش مقادیر FSTL-1 عضله قلب می شود که به نظر می رسد در پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی بسیار مؤثر است. با توجه به نتایج VEGF و هیستولوژی عروق نیز تأثیرات فیزیولوژیک NDNF بر القای آنژیوژنز قلب آزمودنی های سالم با تمرین ورزشی، به مطالعات بیشتری نیاز دارد.
۱۳۰.

ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه «فعالیت بدنی نونهالان»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایی پایایی فعالیت بدنی نونهالان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۳۸۶
پژوهش حاضر با هدف ایجاد نسخه فارسی پرسش نامه «فعالیت بدنی نونهالان» و بررسی ویژگی های روان سنجی آن انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پایه چهارم تا هشتم مدارس دولتی استان مازندران در سال 1397 بودند که 864 نفر (میانگین سنی 19/1 ± 90/11 سال) با روش نمونه گیری خوشه ای از دو مقطع ابتدایی و متوسطه اول انتخاب شدند. ابتدا نسخه اصلی پرسش نامه به فارسی ترجمه شد و با روش استاندارد بازترجمه تأیید شد. سپس، آزمودنی ها آن را تکمیل کردند. ویژگی های روان سنجی پرسش نامه شامل پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی درون طبقه ای، به علاوه همبستگی گویه ها با نمره کل تصحیح شده و همچنینروایی از طریق شاخص روایی محتوا، روایی سازه با تحلیل عاملی اکتشافی (439 نفر) و تحلیل عاملی تأییدی (425 نفر) و روایی همگرا با گام شمار (328نفر) بررسی شدند. نتایج پژوهش، برازش خوب مدل نسخه فارسی پرسش نامه «فعالیت بدنی نونهالان» را نشان داد. ضریب آلفای کرونباخ برابر با 89/0 و ضریب همبستگی درون طبقه ای برابر با 92/0 بود. تمام ضرایب همبستگی گویه ها با نمره کل تصحیح شده بیش از 3/0 بود. شاخصروایی محتوا برابر با 91/0 بود. تحلیل عاملی اکتشافی ساختار تک عاملی را نشان داد و تحلیل عاملی تأییدی ساختار تک عاملی را تأیید کرد. همبستگی نمرات پرسش نامه فعالیت بدنی نونهالان با میزان فعالیت بدنی گام شمار 41/0 (P = 0.000) بود؛ بنابراین، براساس این مطالعه، نسخه فارسی پرسش نامه «فعالیت بدنی نونهالان» ابزاری روا و پایا برای سنجش فعالیت بدنی نونهالان ایرانی است.
۱۳۱.

تأثیر شش هفته تمرین تناوبی خیلی شدید بر عوامل منتخب آنژیوژنز قلبی در رت-های مبتلا به آنفارکتوس میوکارد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنژیوژنز آنفارکتوس میوکارد تمرین تناوبی شدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۵ تعداد دانلود : ۵۲۲
آنفارکتوس میوکارد، مرگ سلولی غیرقابل برگشت بخشی از عضله قلب به علت فقدان جریان خون است. فرایند مولکولی افزایش چگالی مویرگی در پاسخ به فعالیت و شدت مناسب فعالیت هنوز معلوم نیست؛ بنابراین، این پژوهش با هدف ارزیابی اثر شش هفته تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن های VEGF و COL-18 و نیز گیرنده مشترک آن ها (Flt-1) انجام شد. تعداد 12 سر رت نر نژاد ویستار 10 هفته ای با وزن 250 تا 300 گرم و مبتلابه انفارکتوس میوکارد، در دو گروه تجربی (60 دقیقه دویدن تناوبی روی تردمیل، هر تناوب شامل چهار دقیقه با شدت معادل 90-85 درصد VO2max و دو دقیقه بازیافت فعال با شدت معادل 60-50 درصد VO2max چهار روز در هفته و به مدت شش هفته) و گروه کنترل (بدون مداخله تمرین) قرار گرفتند. بیان ژن های ذکرشده توسط تکنیک PCR بررسی شد. داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. نسخه 18 (α ≥ 0.05) با روش آماری تی مستقل تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد که VEGF میوکارد گروه HIITبه طور معناداری بیشتر از گروه کنترل (0.001 ≥P ) و Flt-1 میوکارد در گروه HIIT نیز به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (0.001 ≥ P). COL-18 میوکارد در گروه HIIT نسبت به گروه کنترل تغییر معناداری نداشت (0.340 = P). به طورکلی، شش هفته تمرین تناوبی شدید باعث افزایش عوامل مؤثر در آنژیوژنز در رت های نر نژاد ویستار پس از وقوع آنفارکتوس میوکارد می شود.
۱۳۲.

تأثیر تمرین تناوبی پرشدت در موش صحرایی ماده چاق قبل از بارداری بر زمان خستگی، متیلاسیون ژن های PGC-1α و سارکولیپین در عضله دوقلوی زاده های موش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سارکولیپین اپی ژنتیک تمرین تناوبی پرشدت PGC-1α

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۳ تعداد دانلود : ۴۱۳
چاقی و نیاز به کنترل انرژی، درسراسر جهان به عنوان یکی از بزرگ ترین عوامل در بروز بیماری های مزمن محسوب می شوند و به دلیل انتقال مضرات آن از مادر به فرزند بسیار اهمیت دارند؛ بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین تناوبی پرشدت در موش صحرایی ماده چاق قبل از بارداری بر زمان خستگی، متیلاسیون ژن های Peroxisome proliferator-activated receptor gamma coactivator 1-alpha ( PGC-1α ) و سارکولیپین در عضله دوقلوزاده های موش بود؛ براین اساس، 40 موش صحرایی سه ماهه ماده نژاد ویستار خریداری شدند و به چهار گروه مساوی تغذیه پرچرب، (گرم 22 ± 250) کنترل (گرم 30 ± 170)، تمرین + تغذیه پرچرب (گرم 30 ± 240) و تمرین (گرم 33 ± 190) تقسیم شدند. بعد از انجام شش هفته پروتکل تمرین تناوبی شدید، موش های ماده باردار شدند و پس از تولد نوزادان، آن ها به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول برای بررسی متیلاسیون PGC-1α و سارکولیپین، به روش واکنش زنجیره ای پلی مراز اختصاصی تشریح شدند و گروه دوم بعد از دوماه، پروتکل شنا برای سنجش خستگی را انجام دادند. نتایج آزمون آنوای یک طرفه نشان داد که کاهش معناداری ( P = 0.001 ) در مقادیر متیلاسیون ژن PGC-1α و افزایش معناداری ( P = 0.001 ) در آزمون سنجش مقاومت به خستگی، بین گروه تمرین با گروه های دیگر و گروه تمرین + تغذیه پرچرب با گروه تغذیه پرچرب وجود داشتند؛ بنابراین، انجام تمرین های تناوبی شدید قبل از بارداری بر متیلاسیون ژن  PGC-1α و عملکرد ورزشی نوزادان موش صحرایی در مقاومت به خستگی نقش دارد. همچنین، تمرین تناوبی شدید می تواند تأثیر ناشی از مصرف غذای پرچرب را کاهش دهد.
۱۳۳.

معرفی آزمون ویژه ارزیابی عملکرد هوازی و بی هوازی فوتسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون اعتباریابی ارزیابی عملکرد فوتسال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۲ تعداد دانلود : ۴۸۴
هدف پژوهش حاضر، طراحی و بررسی اعتبار و پایایی آزمون ویژه ارزیابی عملکرد (هوازی و بی هوازی) بازیکنان فوتسال بود. نمونه آماری عبارت بود از 84 نفر از دانشجویان مرد داوطلب عضو در تیم فوتسال دانشگاه (میانگین سنی 04/2 ± 02/22 سال و شاخص توده بدنی 06/2 ± 3/22 کیلوگرم بر مترمربع). برای طراحی این آزمون، ابتدا مهم ترین تکنیک ها و حرکات فوتسال براساس مطالعات قبلی، نظرهای مربیان فوتسال، متخصصان فیزیولوژی ورزشی و علم تمرین فهرست و درنهایت حرکات دریبل، پاس، شوت، حفظ توپ، چرخش، پرش، دویدن به سمت جلو، دویدن به سمت عقب و حرکت پای پهلو انتخاب شدند. سپس، این مهارت ها و حرکات منتخب درقالب یک آزمون زنجیره ای و درطی یک مسیر طراحی شدند. برای سطح بندی و ارزیابی عملکرد بازیکنان، از سه مربی خواسته شد تا به عملکرد آزمودنی ها در سه بازی متفاوت، بین صفر تا 100 نمره دهند و میانگین این نمرات به عنوان عملکرد هر بازیکن درنظر گرفته شد. برای پیش بینی عملکرد با استفاده هریک از آیتم های آزمون و رکورد کل آزمون، از رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. برای بررسی روایی و پایایی آزمون به ترتیب از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و ضریب همبستگی درون طبقه ای استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین رکورد آزمون طراحی شده با نمرات مربیان همبستگی منفی (زمان کوتاه تر و امتیاز بالاتر) و معناداری وجود داشت. همچنین، معادله رگرسیون نشان داد که تقریباً تمام آیتم های آزمون پیش گویی معتبر برای رکورد کلی آزمون هستند. نتایج بررسی آزمون- آزمون مجدد نیز حاکی از ضریب پایایی بالای آزمون بود؛ بنابراین، آزمون جدید از اعتبار و پایایی بالایی برای ارزیابی عملکرد بازیکنان فوتسال برخوردار است و می تواند مورداستفاده مربیان و معلمان قرار گیرد.
۱۳۴.

تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن ATF3 و TLR4 عضله قلبی رت های دیابتی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید عامل رونویسی فعال شده سه بافت قلب دیابت گیرنده شبه تول چهار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۳۳۰
در بیماران دیابتی، آسیب عضله قلب باعث توسعه حجیم شدن عضلانی بطن چپ و افزایش حساسیت پذیری قلب به آسیب نرسیدن اکسیژن می شود. درپی بروز التهاب های ناشی از دیابت، گیرنده شبه تول چهار فعال می شود. عوامل محافظتی در پاسخ به این گونه التهاب ها توسط قلب فعال می شوند که عامل رونویسی فعال شده سه ازجمله آن ها است. فعالیت های ورزشی با کاهش عوامل التهابی، اثرهای آسیب عضله قلب دیابتی را کاهش می دهند. هدف از انجام این پژوهش، تعیین اثر تمرین تناوبی شدید بربیان ژن گیرنده شبه تول چهار و عامل رونویسی فعال شده سه عضله قلبی رت های دیابتی نر بود. تعداد 48 سر رت شش هفته ای با میانگین وزنی 150 گرم، به صورت تصادفی به چهار گروه 12 تایی گروه کنترل ،گروه دیابت، گروه دیابت- تمرین تناوبی شدید و گروه تمرین تناوبی شدید تقسیم شدند. شش هفته تمرین تناوبی شدید شامل 10 تکرار یک دقیقه ای دویدن روی نوار گردان با دو دقیقه استراحت بین نوبت ها، س ه روز در هفت ه انجام ش دند. ب یان ژن با تکنیک Real-Time PCR و محاسبه تغییرات با استفاده از روش ΔΔCT - 2 انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون های فیشر و مانوا درسطح معناداری 0.01 P ≤ تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها افزایش معنادار بیان ژن عامل رونویسی فعال شده سه و کاهش معنادار گیرنده شبه تول چهار را نشان داد؛ درنتیجه، تمرین تناوبی شدید ازطریق فعال کردن مسیر و سازوکارهای سلولی و مولکولی، موجب کاهش اثرهای منفی ناشی از بیماری آسیب عضله قلب دیابتی می شود.
۱۳۵.

اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید بر فعالیت سیستم یوبی کویتین – پروتئازوم در عضله تند انقباض موش های صحرایی پس از انفارکتوس میوکارد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید سیستم یوبی کویتین - پروتئازوم انفارکتوس میوکارد عضله تند انقباض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۵ تعداد دانلود : ۴۶۹
از مشخصه های مهم بیماران با نارسایی قلبی می توان به ضعف عضلانی، تحمل نکردن اجرای فعالیت ورزشی و آتروفی عضلا نی اشاره کرد؛ بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر فعالیت سیستم یوبی کویتین-پروتئازوم در عضله تند انقباض موش های صحرایی پس از انفارکتوس میوکارد (MI) بود. MI با بستن شریان کرونری نزولی چپ (LAD) به مدت 30 دقیقه انجام شد. 32 موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به چهار گروه کنترل MI(MI-CTL) ، گروه MI-HIIT ، گروه کنترل HIIT و گروه کنترل جراحی ( Sham ) تقسیم شدند. تمرین تناوبی شدید به مدت هشت هفته، سه روز در هفته و هر جلسه 30 دقیقه دویدن با شدت 85 تا 90 درصد Vo2max انجام شد. 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی رت ها بی هوش شدند و بافت عضله بازکننده طویل انگشتان پا (EDL) خارج شد. برای سنجش بیان متغیرها ( Murf-1 ، P38 MAPK ، NF-KB ، TNF-a و NOX2 ) از روش RT-PCR استفاده شد. همچنین، از آزمون آماری تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی برای تحلیل داده ها استفاده شد (P < 0.05) . یافته های پژوهش نشان دادند که تمرین HIIT موجب کاهش بیان NOX2 و TNF-a در گروه MI-HIIT نسبت به گروه کنترل و Sham شد (P = 0.03) . این کاهش ها با کاهش معنا دار در بیان ژن های Murf-1 ، P38 MAPK و NF-KB در گروه MI-HIIT نسبت به گروه کنترل و Sham موازی بود (P < 0.05) . همچنین، تغییر NOX2 در گروه HIIT نسبت به گروه کنترل و Sham معنا دار بود (P < 0.05) . با توجه به نتایج، تمرین HIIT احتمالاً به عنوان یک روش درمانی مؤثر موجب کاهش آتروفی عضلانی در عضلات تند انقباض بیماران قلبی می شود.
۱۳۶.

اثر یک دوره تمرین مقاومتی با مکمل دهی سیترولین مالات بر میزان فشارخون، NO و VEGF سرم استراحتی و در پاسخ به فعالیت بدنی در زنان یائسه دچار پیش پرفشاری خون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی فعالیت بدنی مکمل سیترولین مالات نیتریک اکساید (NO) فاکتور رشد اندوتلیال عروق (VEGF) یائسگی پرفشاری خونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۷ تعداد دانلود : ۳۱۳
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی با مکمل دهی سیترولین مالات بر پاسخ فشارخون، نیتریک-اکساید و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی سرم، نسبت به فعالیت بدنی و میزان استراحتی در زنان یائسه دچار پیش پرفشاری خون بود. تعداد 42 زن یائسه (سن: 82/1 ± 17/53 سال، قد: 86/1 ± 91/158 سانتی متر، 1.71 kg/m 2 ± 28.79 BMI = )، دچار پیش پرفشاری خون با میانگین فشارخون سیستولی 120 تا 139 میلی متر جیوه) به طور تصادفی در شش قرار گرفتند که عبات اند از: گروه تمرین + مکمل، تمرین + دارونما، تمرین، بدون تمرین و مکمل، مکمل و دارونما. تمرین مقاومتی شامل هفت حرکت، هر حرکت سه ست با 12-10 تکرار و سه جلسه در هفته با شدت 45 تا 55 درصد 1RM به مدت هشت هفته اجرا شد. مکمل دهی شامل مصرف روزانه هشت گرم سیترولین مالات بود. اندازه گیری ها در چهار نوبت قبل و بعد از دوره تمرین و میزان فشارخون، نیتریک-اکساید و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در پاسخ به فعالیت استقامتی زیربیشینه با استفاده از دستگاه فشارسنج و کیت اندازه گیری شدند. از آزمون آنوای دوراهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری ( P<0.05 ) استفاده شد. نتایج نشان داد که مصرف مکمل سیترولین مالات بر کاهش فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و افزایش نیتریک-اکساید در پاسخ به فعالیت بدنی و در میزان استراحتی مؤثر بوده است، اما هشت هفته تمرین اثری معنادار بر کاهش فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و افزایش نیتریک-اکساید و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در پاسخ به فعالیت بدنی نداشتند. همچنین، تمرین مقاومتی همراه با مصرف مکمل سیترولین- مالات بر کاهش فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و افزایش نیتریک-اکساید و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در پاسخ به فعالیت استقامتی مؤثر بود. به نظر می رسد که تأثیرگذاری تمرین + مکمل بر ﮐﺎﻫﺶ ﻓﺸﺎرﺧﻮن ﺳﯿﺴﺘﻮﻟﯽ و دﯾﺎﺳﺘﻮﻟﯽ در پاسخ به فعالیت بدنی و در میزان استراحتی بیشتر است ﮐﻪ اﯾﻦ اﺛﺮهای ﻣﻄﻠﻮب ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻄﻮح نیتریک-اکساید و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی ﻫﻤﺮاه ﺑﻮدند.
۱۳۷.

اثر حاد توانمندسازی پس فعالی با تحریک فراجمجمه ای با نویز تصادفی بر برخی متغیر های الکتروفیزیولوژیک و عملکردی در مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانمندسازی پس فعالی تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه الکترومیوگرافی الکتروانسفالوگرافی حداکثر انقباض ایزومتریک ارادی انتگرال الکترومیوگرافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۳۴۳
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثرهای ترکیب توانمندسازی پس فعالی ( PAP ) و تحریک فراجمجمه ای و نویز تصادفی ( tRNS )، بر حداکثر فعالیت عضلات در آزمون MVIC و انتگرال الکترومیوگرافی در آزمون نگه داشتن پای راست در حالت باز روی دستگاه بدن سازی بود. در این مطالعه، 10 دانشجوی ورزشکار از رشته های کشتی، دوومیدانی و والیبال با میانگین سنی 1/29 سال به صورت داوطلبانه شرکت کردند. آن ها در چهار جلسه مجزا و با فاصله 24 ساعت، یکی از چهار پروتکل گرم کردن معمول و دریافت tRNS ساختگی (گروه کنترل)، گرم کردن معمول و دریافت tRNS ، گرم کردن معمول و اجرای یک نوبت حرکت جلو پا با پای راست روی دستگاه بدن سازی و گرم کردن معمول و دریافت tRNS به همراه اجرای یک نوبت حرکت جلو پا با پای راست روی دستگاه بدن سازی را اجرا کردند. درهنگام اجرای آزمون ها، هم زمان سطوح فعالیت امواج مغزی و عضلات پهن خارجی، راست رانی و پهن داخلی پای راست، به ترتیب با استفاده از الکتروانسفالوگرافی و الکترومیوگرافی ثبت شدند. نتایج نشان دهنده افزایش معنادار توان مطلق امواج مغزی تنها در کانال Cz در هر سه روز پس آزمون نسبت به پیش آزمون در هر دو آزمون MVIC ( P = 0.001 ) و نگه داشتن پای راست در حالت باز روی دستگاه بدن سازی ( P = 0.001 ) بود. مقادیر حداکثر فعالیت عضلات هدف در آزمون MVIC و مقادیر IEMG عضلات هدف در آزمون نگه داشتن پای راست در حالت باز روی دستگاه بدن سازی، حاکی از افزایش معنادار در هر سه روز پس آزمون نسبت به پیش آزمون در هر سه عضلات هدف بود ( P = 0.001 ). مدت زمان نگه داشتن پای راست در حالت باز روی دستگاه بدن سازی، به صورت چشمگیری در هر سه روز پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش یافت ( P = 0.001 ). به نظر می رسد به کارگیری tRNS ، PAP و ترکیب این دو با یکدیگر پس از گرم کردن نسبت به گرم کردن به تنهایی، سبب افزایش فعالیت مغزی، حداکثر فعالیت عضله، انتگرال الکترومیوگرافی و مدت زمان نگه داشتن پای راست در دو آزمون نام برده می شود که دراین میان، ترکیب tRNS و PAP به مراتب دارای اثرهای هم افزایی در مقایسه با این دو روش به تنهایی است.
۱۳۸.

تأثیر تمرین استقامتی و رژیم غذایی پرچرب بر مسیر PGC-1a/FNDC5/Irisin در موش های نر C57BL/6(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رژیم غذایی پرچرب تمرین استقامتی ژنPGC-1a ژنFNDC5 ایریزین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۶ تعداد دانلود : ۴۱۸
هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر تمرین استقامتی و رژیم غذایی پرچرب بر مسیر PGC-1a/FNDC5/Irisin در بافت عضله دوقلو و بافت چربی احشایی در موش های نر C57BL/6 بود. موش ها به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند: رژیم غذایی پرچرب- تمرین ( HF-E )، رژیم غذایی پرچرب- بی تحرک ( HF-S )، رژیم غذایی کم چرب-تمرین ( LF-E ) و رژیم غذایی کم چرب- بی تحرک ( LF-S ). موش های گروه تمرینی به مدت هشت هفته و پنج روز در هفته با سرعت متوسط 19 متر بر دقیقه و به مدت 45 دقیقه، تحت تمرین روی تردمیل قرار گرفتند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موش ها قربانی شدند و برای اندازه گیری ایریزین پلاسما، خون گیری از موش ها انجام شد. بافت عضله دوقلو و چربی احشایی جدا شد و برای اندازه گیری بیان mRNA PGC-1a و mRNA FNDC5 در نیتروژن مایع فریز شد. از آزمون آنالیز واریانس دوطرفه در سطح معناداری P < 0.05 استفاده شد. نتایج نشان داد که سطوح FNDC5  عضلانی در موش های تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب بیشتر از موش های تغذیه شده با رژیم غذایی کم چرب بودند ( P = 0.001 ). به طور قابل توجهی، بیان FNDC5  عضلانی همسبتگی مثبت با چربی بدن موش های C57BL/6 داشت ( P = 0.001, r = 0.8 ). همچنین، نتایج نشان می دهد که تمرین بدنی و رژیم غذایی بر میزان ایریزین پلاسما تأثیری نداشتند ( P > 0.05 ). نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که رژیم غذایی پرچرب موجب افزایش بیان FNDC5 در بافت عضله دوقلو می شود. همچنین، احتمالاَ ارتباطی متقابل بین بیان FNDC5  عضلانی و توده چربی بدن وجود دارد که انجام مطالعاتی در آینده برای بررسی مکانیسم های سلولی و مولکولی آن لازم به نظر می رسد.  
۱۳۹.

پاسخ متغیرهای همورئولوژیک به فعالیت تناوبی بالاتنه و پایین تنه در افراد چاق و دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویسکوزیته خون فعالیت تناوبی با شدت بالا فعالیت بالاتنه فعالیت پایین تنه چاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۴ تعداد دانلود : ۴۷۲
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر فعالیت تناوبی بالاتنه و پایین تنه بر عوامل همورئولوژیک بود. تعداد 12 آزمودنی با شاخص توده بدنی 3 ± 30 کیلوگرم/ مترمربع و میانگین سنی 1/7 ± 9/32 سال، پس از تعیین حداکثر اکسیژن مصرفی برای بالاتنه و پایین تنه، فعالیت تناوبی بالاتنه و پایین تنه را در دو جلسه مجزا با فاصله یک هفته انجام دادند. فعالیت تناوبی شامل پنج تکرار بود که فعالیت به مدت دو دقیقه و با شدت 85 درصد اکسیژن مصرفی و ریکاوری چهار دقیقه با شدت 45 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بود. نمونه های خونی قبل و بلافاصله بعد از فعالیت گرفته شدند و برای تعیین فاکتورهای موردنظر آنالیز شدند. نتایج نشان داد که صرف نظر از نوع فعالیت ورزشی، فعالیت تناوبی باعث افزایش معنادار هماتوکریت، ویسکوزیته پلاسما، تعداد گلبول های قرمز، لاکتات، شاخص خشکی Tk و کاهش معنادار فیبرینوژن شد ( 0.05 > P )؛ اما فعالیت بر ویسکوزیته خون، تجمع پذیری و انعطاف پذیری گلبول های قرمز، هموگلوبین، فراهمی اکسیژن بافتی و فشارخون سیستولی تأثیر معناداری نداشت ( 0.05 < P ). همچنین، بین پاسخ مقادیر ویسکوزیته خون، هماتوکریت، هموگلوبین، فراهمی اکسیژن بافتی، تجمع پذیری و انعطاف پذیری گلبول های قرمز، شاخص Tk ، لاکتات، فیبرینوژن و فشارخون سیستولی فعالیت تناوبی بالاتنه و پایین تنه در دو جلسه تفاوت معناداری وجود نداشت ( 0.05 < P )؛ اما تغییرات ویسکوزیته پلاسما در فعالیت پایین تنه و تعداد گلبول های قرمز در فعالیت بالاتنه تفاوت معناداری با جلسه دیگر داشتند ( 0.05 > P )؛ بنابراین، فعالیت تناوبی شدید به دلیل ریکاوری فعال تأثیر منفی بر متغیرهای همورئولوژیک ندارد. همچنین، فعالیت تناوبی بالاتنه و پایین تنه به طور مشابهی بر متغیرهای همورئولوژیک اثر می گذارند.
۱۴۰.

اثر پیش آماده سازی با یک نوع برنامه تمرین شناختی ورزشی بر بیان ژن های Ntrk2، نسبت Bcl2/Bax و عوارض ناشی از سکته مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سکته مغزی Ntrk2 تمرین شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۳۸۰
یک رویکرد باارزش برای افزایش سطح سلامت و کاهش آسیب های مغزی، انجام دادن فعالیت ورزشی و فعالیت شناختی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه تمرین ورزشی شناختی بر عوامل و عوارض دخیل در سکته مغزی انجام شد. در این مطالعه، 30 سر رت نژاد ویستار (هشت هفته و با وزن 200 تا 250 گرم) به طور تصادفی به سه گروه تمرین شناختی ورزشی + ایسکمی، کنترل (سالم و بدون مداخله ورزشی) و ایسکمی تقسیم شدند. تمرین در گروه شناختی ورزشی شامل شنا در ماز آبی موریس به مدت سه هفته و در هر هفته، سه روز و در هر روز، چهار بار با فاصله 10 دقیقه بود. پس از آخرین جلسه تمرین، رت ها تحت ایسکمی گلوبال قرار گرفتند. بیان ژن های Ntrk2 و Bcl2/Bax بافت مغز با تکنیک Real-Time PCR سنجیده شد و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه وتحلیل شد. نتایج، افزایش معناداری را در میزان بیان ژن Ntrk2 در گروه تمرین شناختی ورزشی + ایسکمی نسبت به دو گروه کنترل و ایسکمی نشان داد ( 0.05 ≥ P ). همچنین، بیان ژن Bcl2/Bax در گروه کنترل نسبت به دو گروه تمرین شناختی ورزشی + ایسکمی و ایس کمی به طور معنا دار بی شت ر بود ( 0.05 ≥ P ). نمره اختلال نورولوژیک و اختلال حسی-حرکتی در گروه تمرین شناختی ورزشی + ایسکمی نسبت به دو گروه کنترل و ایسکمی کاهش معنا داری یافت ( 0.05 ≥ P ). به نظر می رسد پیش آ ماده سازی با تمرین شناختی ورزشی قادر به افزایش میزان بیان ژن های Ntrk2 و Bcl2/Bax و کاهش نمره اختلال نورولوژیک و اختلال حسی-حرکتی در فرایند ایسکمی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان