فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۴۴۲ مورد.
۶۱.

اثر ورزش بر بافت چربی بژ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت چربی بژ ورزش چاقی گرمازائی UCP1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 589 تعداد دانلود : 487
چاقی منجر به ایجاد بیماری های متابولیک می شود و بافت چربی از تنظیم کننده های متابولیسم است. تحقیقات نشان می دهد برخی محرک ها منجر به بژ شدن بافت زیر پوستی می شوند، در نتیجه سلول ها دارای اثر گرمازائی و بسیاری از ویژگی های بافت چربی قهوه ای می شوند. فعال شدن گیرنده های-β3 آدرنرژیک در بافت چربی قهوه ای که در اثر تمرینات ورزشی هم رخ می دهد منجر به فعال شدن UCP1 می شود و از موثرترین روش های مبارزه با افزایش وزن می باشد. از آنجا که ورزش یک مداخله ارزان در سبک زندگی است، و مزایای استفاده از تمرین بدنی به منظور بهبود و درمان غیردارویی بیماری های متابولیکی از جمله چاقی به خوبی نشان داده شده است، بررسی سازوکارهای مولکولی اثرات مثبت تمرین ضروری به نظر می رسد. از جمله این سازوکارهای مولکولی، افزایش ترموژنز به سبب انجام تمرینات ورزشی است که می تواند در اثر رهاسازی انواع سایتوکاین ها باشد. در اثر فعالیت بدنی UCP1 افزایش می یابد که به واسطه آن روند بژ شدن در انبارهای چربی سفید زیر پوستی رخ می دهد. افزایش سایتوکاین های مختلف و ژن های مهم درگیر در این روند که با انواع تمرینات در سطوح مختلف رخ می دهد نوید بخش این مسئله است که تمرینات ورزشی را می توان از جمله راه کار های احتمالی مبارزه با چاقی و سندروم متابولیک برشمرد.
۶۲.

تأثیر چهار هفته تمرین هوازی بر بیان ژن فاکتور تغذیه ای مشتق شده از سلول های گلیال، TNF-α و عوامل شناختی در هیپوکمپ رت های مبتلا به بیماری آلزایمر القاشده با آمیلویید بتا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آلزایمر فعالیت ورزشی GDNF

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 96 تعداد دانلود : 566
زمینه و هدف : بیماری آلزایمر شایعترین شکل زوال عقل است و آمیلوئیدبتا نقشی در بیماری زایی آن ایفا میکنند. در سالهای اخیر ورزش منظم به عنوان یکی از سازوکارهای غیردارویی مهم برای مقابل با بیماری آلزایمر مطرح شده است. هدف از مطالعه بررسی تاثیر 4 هفته تمرین هوازی بر روی بیان ژن GDNF در رت های مبتلا به آلزایمر القا شده با Aβ1-42 بود. روش کار: آزمودنی های پژوهش شامل 56 سر رت نر ویستار 8 هفته ای با میانگین وزن 20±190 گرم بودند که به طور تصادفی به چهارگروه تقسیم شدند: گروه ورزش، گروه آلزایمر+ ورزش، گروه آلزایمر و گروه کنترل. Aβ1-42 به درون هیپوکمپ تزریق شد و 7 روز بعد از جراحی و توسعه بیماری آلزایمر رت های هر گروه به طور تصادفی قربانی شدند و گروهی تحت آزمون رفتاری قرار گرفتند. برای اندازه گیری بیان ژن GDNFبا استفاده از روش کمی Real time-PCR استفاده شد. نتایج: براساس مقایسه سطوح بیان ژن در چهار گروه مورد مطالعه، بیان ژن GDNF در بین گروههای تحقیق اختلاف معنی داری دارند بطوریکه ژن GDNF در گروه تمرین بیشترین و در گروه آمیلوئید بتا کمترین سطح بیان را داشته است (p <0.001). یادگیری و حافظه فضایی در گروه ورزش به طور معنی داری بهتر از گروه آلزایمری بود (p <0.001). نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین هوازی می تواند نقش بسزایی در بهبود یادگیری و همچنین افزایش بیان ژن های عامل تغذیه ای عصب در هیپوکمپ آلزایمری خصوصا GDNF داشته باشد که نهایتا به بهتر شدن حافظه و یادگیری کمک می کند.
۶۳.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر نسبت لپتین به آدیپونکتین و شاخص های کنترل قندخون در مردان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات هوازی دیابت نوع دو نسبت لپتین به آدیپونکتین شاخص های کنترل قند خون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 659 تعداد دانلود : 405
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر نسبت لپتین به آدیپونکتین و شاخص های کنترل قندخون در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. از بین مردان مبتلا به دیابت نوع دو 24 نفر (میانگین سنی 71/0±7/48 سال و شاخص توده بدنی 3/3±7/30 کیلوگرم/مترمربع) به صورت تصادفی در دو گروه تمرین هوازی(12 نفر) و گروه کنترل(12 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین هوازی به صورت هشت هفته دویدن، پنج جلسه در هفته به مدت یک ساعت با شدت 50 تا 75 درصد ضربان قلب ذخیره اجرا شد. در پیش آزمون و پس آزمون،  سطوح لپتین، آدیپونکتین، نسبت لپتین به آدیپونکتین، HbA1c، گلوکز پلاسما، انسولین، HOMA-IR و حساسیت انسولین اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری تحلیل کواریانس و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد در گروه تمرین هوازی در مقایسه با گروه کنترل، نسبت لپتین به آدیپونکتین و سطوح لپتین کاهش و سطوح آدیپونکتین افزایش معنا داری داشت (P < 0.05). همچنین در گروه تمرین هوازی سطوح انسولین، گلوکز،  HbA1cو HOMA-IR در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت و میزان حساسیت انسولین افزایش معنا داری نشان داد (P < 0.05)، اما نتایج آزمون همبستگی ارتباط معنا داری بین نسبت لپتین به آدیپونکتین با شاخص های کنترل قندخون نشان نداد (P > 0.05). به نظر می رسد بهبود نسبت لپتین به آدیپونکتین به دلیل تأثیر تمرین های هوازی بر تغییرات مربوط به کاهش BMI و درصد چربی است؛ باوجوداین، مکانیزم بهبود شاخص های کنترل قندخون احتمالاً مسیرهای دیگری غیر از آدیپوکاین ها دارد که لازم است بررسی شود.
۶۴.

تأثیر چهار هفته تمرین هوازی همراه با مکمل گیری نارنژین بر سطح آدیپونکتین در هیپوکمپ و عملکرد حافظه در رت های مبتلا به بیماری آلزایمر القاء شده با تزریق آمیلوئیدبتا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیماری آلزایمر تمرین هوازی نارنژین آدیپونکتین عملکرد شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 416 تعداد دانلود : 307
بیماری آلزایمر شایع ترین شکل زوال عقل است. با وجود نبود درمان قطعی برای این بیماری، انجام دادن فعالیت ورزشی و مصرف فلاونوئیدها به عنوان نگرش های غیردارویی محتمل برای کاهش خطر بیماری آلزایمر مطرح شده است؛ بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر چهار هفته تمرین هوازی همراه با مکمل گیری نارنژین بر سطح آدیپونکتین هیپوکمپی و اختلال حافظه در رت های مبتلا به بیماری آلزایمر القاشده با تزریق Aβ 1-42 انجام شد؛ بر این اساس، 32 سر رت نر هشت هفته ای با میانگین وزن 26 ± 232 گرم به صورت تصادفی به چهار گروه بیماری آلزایمر (AD)، گروه AD + تمرین هوازی (ADET)، گروه AD + مکمل گیری نارنژین (ADN) و گروه AD + تمرین هوازی + مکمل گیری نارنژین (ADETN) تقسیم شدند. القای AD از طریق تزریق Aβ 1-42 به درون هیپوکمپ صورت پذیرفت. ده روز پس از جراحی، مداخله های تمرین هوازی (پنج روز در هفته به مدت چهار هفته) و/یا مکمل دهی نارنژین به روش گاواژ (با دوز 80 میلی گرم/کیلوگرم به صورت روزانه) شروع شد. سپس از حیوانات آزمون رفتاری گرفته شد. چهل وهشت ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین حیوانات بی هوش شدند و بافت هیپوکمپ برداشته شد. برای اندازه گیری میزان پروتئین آدیپونکتین از روش وسترن بلات استفاده شد. نتایج نشان داد که عملکرد یادگیری و حافظه فضایی در گروه های ADET، ADN و ADETN در مقایسه با گروه AD به طور معنا داری بهبود یافت (0.001 > P). میزان آدیپونکتین هیپوکمپ در گروه های ADET، ADN و ADETN در مقایسه با گروه AD به طور معنا داری افزایش یافت (0.001 > P). به علاوه، رت های گروه ADETN عملکرد حافظه فضایی بهتر و میزان آدیپونکتین هیپوکمپی بیشتری در مقایسه با گروه های ADET و ADN داشتند (0.05 > P). به طورکلی، نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد هم تمرین هوازی و هم مکمل دهی نارنژین احتمالاً از طریق تعدیل میزان آدیپونکتین هیپوکمپ موجب بهبود یادگیری و حافظه فضایی در رت های مبتلا به بیماری آلزایمر می شوند. به علاوه، ترکیب این عوامل با یکدیگر اثر بیشتری بر بهبود حافظه دارد.
۶۵.

مقایسه آثار تمرینات استقامتی تداومی و تناوبی بر فاکتورهای گلیسمیک بیماران مبتلا به دیابت نوع دو: مرور نظام مند و فراتحلیل مقالات داخل ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گلوکز انسولین مقاومت به انسولین تمرینات تناوبی تمرینات تداومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 864 تعداد دانلود : 594
پژوهش های زیادی تأثیر فعالیت ورزشی را بر عوامل مرتبط با بیماری دیابت   بررسی کرده اند . هدف اصلی از انجام شدن پژوهش حاضر، مقایسه آثار تمرینات استقامتی تداومی و تناوبی بر فاکتورهای گلیسمیک بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، به صورت مرور نظام مند و فراتحلیل مطالعات داخل ایران بود. در پژوهش حاضر، پایگاه های اطلاعاتی Science Direct ، PubMed ، Scopus ، Web of Science ، SID ، Magiran و Google Scholar از سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸، همراه با کلمات کلیدی جست وجو شدند. بعد از غربالگری اولیه، متن کامل مقالات ارزیابی شد و مقالاتی که معیارهای ورود به پژوهش داشتند، تحلیل شدند. تعداد ۲۳1 مقاله بررسی اولیه شدند و از این میان 25 مقاله معیارهای ورود به مرور سیستماتیک و فراتحلیل را داشتند؛ براین اساس ۹۰۸ فرد دیابتی که به دو گروه تجربی و گروه کنترل به ترتیب تعداد ۴۹۴ و ۴۱۴ نفر تقسیم شدند، در گروه تجربی (30۵ زن، 189 مرد) و در گروه کنترل (۲۷۸ زن، ۱۳۶ مرد) قرار گرفتند. میانگین سنی آزمودنی ها در پژوهش حاضر ۵۰ سال بود. نتایج متاآنالیز نشان داد که تمرینات تناوبی و تداومی هر دو موجب بهبود شاخص های گلیسمی می شوند. تمرینات استقامتی تداومی و تمرینات تناوبی موجب کاهش معنادار سطوح گلوکز ( (P=0.001; SE=0.18, 95% CI= -1.24 - 0.86, Z=-10 و انسولین ( (P=0.001; SE= 0.18, 95% CI= -1.62 - 0.917, Z=-7 و مقاومت به انسولین ( P=0.001; SE= 0.05, 95% CI= -0.34 - 0.13, Z=-4.52 ) شدند. بین تمرین تداومی و تناوبی در سطوح گلوکز و انسولین اختلاف معنادار مشاهده شد ( P=0.002 ، P=0.0001 )، اما این اختلاف در مقاومت به انسولین مشاهده نشد ( P=0.42 ) . تمرینات استقامتی تداومی و تناوبی موجب بهبود سطوح گلوکز خون، انسولین و   مقاومت به انسولین می شوند و تمرینات تناوبی در بهبود عملکرد شاخص های گلیسمی مؤثرتر هستند؛ اگرچه در این زمینه به انجام دادن مطالعاتی بیشتر و با کیفیت بهتر نیاز است .
۶۶.

تأثیر تمرین شنا بر سلول های گانگلیونیک و میزان بیان پروتئین NeuN در گانگلیون ریشه خلفی رت های نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پروتئین NeuN تمرین شنا گانگلیون ریشه خلفی نرونهای حسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 662 تعداد دانلود : 309
یکی از نشانگرهای تمایز نرونی، پروتئین NeuN است که در نرون های بالغ بیان می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر 20 روز تمرین استقامتی شنا بر پروتئین NeuN و تعداد سلول های گانگلیونیک در گانگلیون ریشه خلفی موش های صحرایی نر نژاد ویستار بود. در این پژوهش تجربی 16 رت با 6 هفته سن نر ویستار با وزن 250-200 گرم به عنوان نمونه پژوهش از مرکز نگهداری حیوانات آزمایشگاه پاستور تهیه و به طور تصادفی به دو گروه (کنترل و تجربی) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 20 روز فعالیت شنا (30 دقیقه در روز برابر با 65 درصد Vo2max) را انجام دادند. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی، حیوانات بیهوش و گانگلیون ریشه خلفی مناطق اندام تحتانی آن ها جداسازی شد. برای ارزیابی جمعیت گانگلیونیک و پروتئین NeuN به ترتیب از تست کریزیل ویوله و ایمونوهیستوشیمی استفاده شد ، از آزمون آماری t مستقل برای تعیین تفاوت بین گروه ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که تمرین استقامتی شنا باعث افزایش معنی داری در بیان پروتئین NeuN می شود (p <0.05). علاوه بر این، تعداد سلول های گانگلیونیک در گروه تمرین ورزشی استقامتی شنا افزایش معناداری را نشان داد (p <0.05). این مطالعه برای اولین بار نشان داد که تمرین شنا موجب افزایش تعداد سلول های حسی و همچنین افزایش تمایز آنها و در نتیجه توسعه نرون های حسی بالغ در گانگلیون ریشه خلفی نخاع می شود.
۶۷.

تأثیر یک دوره تمرین ترکیبی و بازی در محیط غنی شده در دوره پیش از بلوغ بر ساختار هیپوکمپ موش های صحرایی بزرگسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه مغزی تمرین ترکیبی بازی در محیط غنی شده دوره پیش از بلوغ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 134
حفظ ساختار و عملکرد مغز در طول زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است. فرآیندهای کلیدی توسعه مغزی در دوره-های بحرانی رشد به ویژه در دوره پیش از بلوغ برجسته هستند. از این رو مداخلات محیطی در طی این دوره حساس رشدی، ممکن است به تغییرات قابل توجه و ماندگار در ساختارهای در حال رشد مانند هیپوکمپ منجر شوند. در این مطالعه، تاثیر تمرین ترکیبی و بازی در محیط غنی شده پیش از بلوغ بر ساختار هیپوکمپ موش های صحرایی بزرگسال مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور، تحقیق به صورت طولی انجام شد و 27 سر موش صحرایی نر پس از دوره شیردهی به سه گروه تمرین ترکیبی، بازی در محیط غنی شده و کنترل تقسیم شدند. مداخلات به مدت سه هفته در دوران قبل از بلوغ (48-28 روزگی) اجرا شدند و در ادامه تا دوره بزرگسالی (85-48 روزگی) همه حیوانات بدون مداخله درون قفس-های استاندارد نگهداری شدند. پس از این دوران، مراحل تشریح و بافت برداری هیپوکمپ انجام شدند. روش وسترن بلات برای اندازه گیری عامل رشد عصبی مشتق از مغز (BDNF) و رنگ آمیزی نیسل برای ارزیابی تعداد سلول ها در نواحی هیپوکمپ استفاده شدند. نتایج آزمون آنوا یک طرفه نشان دادند که سطوح پروتئین BDNF (P
۶۸.

مقایسه تأثیر تمرین استقامتی کم شدت و تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن Hig2 و محتوای تری گلیسیرید چربی احشایی رت های مبتلا به کبد چرب غیرالکلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت چربی احشایی تمرین تناوبی شدید پروتئین القاء کننده هیپوکسی 2 تری گلسیرید کبد چرب غیر الکلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 302 تعداد دانلود : 885
هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر هشت هفته تمرینات LIET و HIIT بر میزان بیان ژن HIG2 و محتوایTG بافت چربی احشایی موش های صحرایی نر مبتلا به NAFLD بود. این پژوهش بر روی 40 سر موش نر نژاد ویستار مبتلا شده بهNAFLD انجام شد. موش ها به گروه های ده تایی کنترل سالم و گروه های کنترل LIET و HIIT (رژیم غذایی پر چرب) تقسیم شدند. مصرف رژیم غذایی پرچرب پس از گذشت 16 هفته تا پایان دوره تمرین ادامه داشت. پروتکل تمرینHIIT باشدت 90 % و پروتکل تمرینی LIET شامل دویدن باشدت 45% حداکثر سرعت بیشینه بود. سنجش بیان ژن HIG2 با استفاده از تکنیک Real-time PCR و سنجش TG بر روی دستگاه اتو آنالیزور (مدل BT3000) انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معنی داری در میزان بیان ژن HIG2 بین گروه های تمرینی در مقایسه با گروه کنترل وجود ندارد (05/0P>). افزایش معنی داری در میزان بیان ژن HIG2 صرفاً در گروه کنترل (039/P=0) نسبت به گروه شم مشاهده شد. تفاوت معنی داری در میزان محتوایTG بافت چربی احشایی بین گروه کنترل و تمرین استقامتی کم شدت (001/P=0) و بین گروه کنترل و تمرین تناوبی شدید (001/P=0) و بین تمرین استقامتی کم شدت و تمرین تناوبی شدید (003/P=0) مشاهده شد.مشاهده شد. علاوه براین، می توان چنین نتیجه گرفت که ادامه رژیم پرچرب در طول تمرین و نیز تاثیر تمرینات بر میزان TG بافت چربی احشایی و عدم تاثیر بر بیان ژن HIG2، به نظر می رسد که هر دو نوع تمرین مستقل از مسیر HIG2 بر محتوای چربی احشایی در رت های مبتلا بهNAFLD تاثیر داشتند.
۶۹.

تاثیر شش هفته تمرین تناوبی شدید شنا و مکمل رزوراترول بر مساحت هپاتوسیت ها و هسته های پلی پلوئید در موش های صحرایی نر پیر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید شنا رزوراترول مساحت هپاتوسیت ها هسته های پلی پلوئید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 10 تعداد دانلود : 239
هسته های پلی پلوئید از چرخه تقسیم سلولی ناقص شکل می گیرند که ارتباط شدیدی با فرایند افزایش سن و سالخوردگی دارند و به افزایش مساحت هپاتوسیت ها که نشان دهنده التهاب سلولی است، منجر می شوند؛ بنابراین این پژوهش با هدف بررسی تأثیر شش هفته تمرین تناوبی شدید شنا و مکمل دهی رزوراترول بر مساحت هپاتوسیت ها و هسته های پلی پلوئید در موش های صحرایی پیر انجام شد. در این پژوهش 40 سر موش صحرایی نر پیر نژاد ویستار (بیست ماهه با وزن 350-450 گرم) که آزمون ناول آن ها منفی بود و اختلال حرکتی نیز نداشتند، به پنج گروه کنترل (C)، تمرین تناوبی (HIT)، مکمل رزوراترول (R)، مکمل + تمرین (HITR) و حلال (S)  تقسیم شدند. تمرین تناوبی شنا به مدت شش هفته (سه روز در هفته یک روز در میان) انجام شد و میزان بار اعمال شده در هفته اول، نه درصد وزن بدن هر موش صحرایی بود که هر هفته یک درصد به آن اضافه می شد. همچنین هشت سر موش صحرایی جوان (سه ماهه با وزن 150-180 گرم) برای مقایسه استفاده شدند. در انتهای پروتکل و پس از بافت برداری، از هر گروه پنج بافت سالم کبد به دست آمد. متغیرها به روش هماتوکسیلن و ائوزین (H&E) رنگ آمیزی شدند و مساحت هپاتوسیتها با استفاده از نرم افزار Image J محاسبه شد. همچنین از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه گروه ها استفاده شد. نتایج نشان داد که به دنبال شش هفته تمرین تناوبی شدید شنا با و بدون مکمل دهی رزوراترول، در میانگین مساحت هپاتوسیت ها در گروه های پژوهش کاهش معناداری وجود داشت که این کاهش در گروه تمرین در مقایسه با دیگر گروه ها درخور توجه بود، اما این تغییر در هسته های پلی پلوئید معنا دار نبود (P ≤ 0.05). این تفاوت معنادار بین میانگین مساحت هپاتوسیت ها در بین گروه های کنترل و تمرین (P = 0.0001)، کنترل و جوان (P = 0.0001)، ح لال و مک مل (P = 0.012)، حلال و تمرین (P = 0.0001)، حلال و جوان (P = 0.0001)، مکمل و تمرین + مکمل (P = 0.0001)، مکمل و تمرین (P = 0.002)، مکمل و جوان (P = 0.003)، تمرین + مکمل و تمرین (P = 0.0001) و تمرین + مکمل و جوان (P = 0.0001) بود. بین سایر گروه ها تفاوت معنا دار وجود نداشت. به نظر می رسد انجام دادن یک دوره شش هفته ای تمرین شدید تناوبی شنا با مکمل دهی رزوراترول می تواند مساحت هپاتوسیت ها را کاهش دهد.
۷۰.

تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی، استقامتی و موازی بر مقادیر سرمی CTRP-12، فورین، KLF-15، پروفایل لیپیدی و مقاومت به انسولین در مردان چاق غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی تمرین استقامتی تمرین موازی CTRP-12 فورین KLF-15

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 450 تعداد دانلود : 168
آدیپوکاین ها و بیومارکرهای التهابی، تسهیل کننده اثرات تخریبی چاقی نظیر مقاومت به انسولین هستند که در القای بیماری متابولیکی تقش بسزایی دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ۸ هفته تمرین مقاومتی، استقامتی و موازی بر مقادیر سرمی CTRP-12، فورین، KLF-15 و مقاومت به انسولین در مردان چاق غیر فعال بود.40 مرد چاق غیرفعال (45 30 سال، BMI≥30) به طور تصادفی در 4 گروه، تمرین مقاومتی، تمرین استقامتی، تمرین موازی و کنترل تقسیم بندی شدند. گروه های تمرینی به مدت 8 هفته، سه جلسه در هفته به تمرینات ویژه پرداختند. مقادیر سرمی CTRP-12، فورین و KLF-15 با استفاده از کیت به روش ELISA اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری t همبسته و ANOVA در سطح معنا داری (05/0 ≥p) استفاده شد. نتایج آزمون t همبسته نشان داد که مقادیر KLF-15 گروه های تمرین هوازی (p=0.006) و موازی (p=0.036) به طور معناداری افزایش یافت. در حالی که، مقادیر فورین در این دو گروه کاهش معنا داری نشان داد (به ترتیب: p=0.001 p=0.044). مقادیر CTRP-12 نیز تنها در گروه تمرین موازی افزایش معنا داری (p=0.023) داشت. تمرین هوازی (p=0.009) و موازی (p=0.006) به طور معناداری مقاومت به انسولین را کاهش دادند. در بررسی بین گروهی تمرین هوازی تغییرات معنا داری در KLF-15 (p=0.039 و F=3.090) و فورین (p=0.031 و p=3.297) نسبت به گروه کنترل ایجاد کرد. به نظر می رسد استفاده از تمرینات هوازی و به ویژه تمرینات موازی تاثیرات بهتری بر پروفایل لیپیدی و همچنین آپریگولیشن آدیپوکاین های ضد التهابی جدید نظیر KLF-15 و CTRP-12 و همچنین دانرگولیشن آدیپوکاین التهابی فورین داشته باشد.
۷۱.

تأثیر تمرین تناوبی شدید و مصرف کورکومین بر بیان ژن miR-208، miR-499 و HSP60 کاردیومیوسیتهای موشهای نر مدل سکته قلبی مواجهه با ایزوپروترنول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورکومین تمرین تناوبی شدید سکته قلبی میکروRNA

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 648 تعداد دانلود : 615
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تمرین هوازی تناوبی شدید و مصرف کورکومین بر بیان ژن miR-208، miR-499 و HSP60 کاردیومیوسیتهای رت های نر مدل سکته قلبی حاد ناشی از ایزوپروترنول انجام شد. تعداد 40 سر موش صحرایی نر شانزده هفته ای با وزن 200 تا 250 گرم نژاد ویستار با تزریق درون صفاقی ایزوپروترنول (با دوز 100 میلی گرم بر هر کیلوگرم وزن بدن در دو روز متوالی) دچار آنفارکتوس میوکارد (تأیید از طریق شاخص های آسیب قلبی: CK، LDL و CTnI) شدند. سپس به طور تصادفی به چهار گروه (هشت سر موش در هر گروه) تمرین، کورکومین، توأم (تمرین + کورکومین) و کنترل تقسیم شدند. تمرین HIIT به مدت هشت هفته (پنج روز در هفته) شامل 60 دقیقه دویدن تناوبی(چهار دقیقه دویدن با شدت 85-90 درصد VO2max و دو دقیقه ریکاوری فعال با شدت 50-60 درصد) انجام شد. کورکومین روزانه 15 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت گاواژ خوراکی استفاده شد. بیان ژن های miR-208، miR-499 و HSP60 با استفاده از روش Real-Time PCR انجام شد. هر سه مداخله شامل تمرین، کورکومین و توام موجب افزایش معنا دار بیان ژنی miR-499 و HSP60 و همچنین بهبود حداکثر اکسیژن مصرفی شدند؛ درحالی که بیان ژن miR-208 کاهش یافت (P = 0.001 در همه موارد). همچنین بیان  miR-208در گروه توأم به طور معنا داری کمتر از گروه های HIIT (P = 0.03) و کورکومین (P = 0.049) بود. هر سه مداخله احتمالاً با تغییر بیان میکروRNAها با کاهش عوارض حاصل از سکته قلبی از جمله استرس اکسایشی، آسیب ایسکمی/تزریق مجدد و بازسازی بافتی مرتبط هستند، ولی شاید کاهش بیشتر بیان miR-208 در گروه توأم به وجود خطر کمتر مرگ ومیر یا سکته مجدد یا بازسازی ساختاری بهتر قلب به دنبال سکته اشاره دارد و بر کسب نتایج بهتر در تجویز هم زمان کورکومین با تمرینات HIIT تأکید می کند؛ بااین حال به دلیل اندازه گیری مستقیم نشدن بسیاری از متغیرها و محدودیت های پژوهش به بررسی های بیشتر نیاز است. 
۷۲.

تأثیر چهار هفته تمرین هوازی بر سطوح Trk-B ، PKC و AKT در هیپوکمپ رت های نر مبتلا به بیماری آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیماری آلزایمر Trk-B PKC AKT تمرین هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 948 تعداد دانلود : 878
واکنشهای تخریبی ناشی از AB در CNS منجر به اختلال فاکتورهای نوروتروفیک می شود که ممکن است به نوبه خود توسعه پاتولوژی آمیلوئید را تسهیل کند. اخیراً آثار ورزش بر این عوامل مورد توجه قرار گرفته است، با اینحال درک چگونگی اثر آن نیاز به بررسی بیشتر دارد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین هوازی بر سطوح Trk-B، PKC و AKT در هیپوکمپ رتهای نر نژاد ویستار به دنبال القای آلزایمر بود. در این مطالعه تجربی 36 سر رت نر بالغ 8 هفتهای با میانگین وزنی 20 ± 195 گرم به صورت تصادفی به 3 گروه آلزایمر، آلزایمر + ورزش و کنترل تقسیم شدند. القای آلزایمر از طریق تزریق درون هیپوکمپی Aβ1-42 صورت پذیرفت. تمرین هوازی به مدت 4 هفته، 5 جلسه در هفته انجام شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی حیوانات یا تحت آزمون رفتاری قرار گرفتند و یا کشته شده و هیپوکمپ آنها جهت انجام آزمایشهای بعدی استخراج شد. از آزمون تحلیل واریانس یکراهه برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج نشان داد رتهای گروه تمرین هوازی به طور معنیداری مدت زمان بیشتری را در ربع دایره هدف در مقایسه با گروه آلزایمری در آزمون پروب سپری میکنند (05/0 ≥ p). همچنین، سطوح Trk-B، PKC و AKT به دنبال تزریق Aβ1-42 کاهش مییابد (001/0 ≥ p). تمرین هوازی موجب افزایش سطوح Trk-B، PKC و AKT در مقایسه با رتهای آلزایمری شد (05/0 ≥ p). بنابراین، به نظر میرسد تمرین هوازی از طریق فعالسازی مسیر پیامرسانی AKT-PKC- TrkB به بهبود حافظه فضایی کمک کند.
۷۳.

تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا زیاد و مکمل دهی Q10 بر محتوی پروتئین PGC-1α و فعالیت آنزیم سیترات سنتاز در عضله نعلی موش های صحرایی نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید Q10 چاقی عضله نعلی بیوژنز میتوکندری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 556 تعداد دانلود : 73
چاقی بیوژنز میتوکندری عضلات را تضعیف می کند و در مورد تاثیر HIIT و Q10 بر آن نیاز به بررسی وجود دارد. هدف پژوهش بررسی اثر توام تمرین HIIT و مکمل Q10 بر دو شاخص بیوژنز میتوکندری در عضله نعلی موش های نر چاق بود. 48 موش صحرائی نر 16 هفته-ای]وزن گروه های چاق 272 تا372 گرم(36/22±8/308گرم)؛ وزن گروه وزن معمولی 140تا197 گرم (21/226/158گرم)[،به شش گروه شامل وزن معمولی، چاق مرجع، چاق کنترل، چاق HIIT، چاق Q10 و چاق توام تقسیم شدند. چاقی با رژیم پرچرب القا شد. مصرف Q10 روزانه به مقدار mg/kg.bw 500 و تمرین HIIT (10 وهله فعالیت4 دقیقه ای با شدت 90-85 درصد v VO2 peak با 2 دقیقه استراحت) به مدت12 هفته انجام شدند. متغیرها به روش وسترن بلات و اسپکتروفتومتری اندازه گیری شدند و داده ها با تحلیل واریانس یک راهه مقایسه شدند. در گروه های چاق مرجع و کنترل، مقدار پروتئین PGC-1α عضله نعلی کمتر از گروه وزن معمولی(به ترتیب P=0.001 و P=0.003) و در عوض فعالیت آنزیم سیترات سنتاز بیشتر بود (به ترتیبP=0.039وP=0.031).HIIT (0.001=P)، Q10 (0.001=P) و اثر توام(0.001=P) مقدار PGC-1α را از گروه وزن معمولی(نیز فراتر بردند که از این لحاظ اثر HIIT بیشتر از Q10 بود(0.017=P). اما هیچ یک از مداخلات، فعالیت CS را تغییر ندادند(P>0.05). می توان گفت چاقی بیوژنز میتوکندری عضله را تضعیف می کند و HIIT به طور مناسبی سبب جبران این وضعیت و حتی ارتقای آن نسبت به موش های وزن معمولی می شود. مکمل Q10 نیز دارای اثرات مفید اما ضعیف تر از HIIT است. با این حال، به دلیل کمبود شواهد و محدودیت ها هنوز نیاز به بررسی باقی است.
۷۴.

هنجارهای آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی برای مردان 18 تا 60 ساله شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنجار آمادگی جسمانی مردان رشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 843 تعداد دانلود : 226
هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین هنجار آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی مردان 18 تا 60 ساله شهر رشت بود. این پژوهش از نوع توصیفی و به روش پیمایشی بود که از میان جامعه آماری موردنظر 384 مرد 18 تا 60 ساله شهر رشت به صورت خوشه ای و سیستماتیک انتخاب شدند. وزن، قد، BMI، WHR،چربی زیرپوستی 3 نقطه، استقامت قلبی- تنفسی ، قدرت پنجه های دست، انعطاف تنه، استقامت کمربند شانه ای و استقامت عضلات شکم با استفاده از آزمون های استاندارد اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، فرمول z و محاسبه نقاط درصدی در هر آزمون استفاده شد و از روی رتبه های درصدی به تفکیک عوامل آمادگی جسمانی، هنجار تهیه شد. میانگین استقامت قلبی- تنفسی(14/48 میلی-لیتر/کیلوگرم/دقیقه)، قدرت پنجه دست (28/54 کیلوگرم)، استقامت عضلات ناحیه شکم (تعداد 77/34 دراز و نشست)، استقامت عضلانی ناحیه کمربند شانه (تعداد 39/32 شنای سوئدی)، انعطاف پذیری (52/26 سانتی متر)، چربی بدن (76/25 درصد)، BMI (38/26 کیلوگرم بر مترمربع) و WHR (96/0) آزمودنی ها به دست آمد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد اکثر مردان 18 تا 60 ساله شهر رشت در ارتباط با ترکیب بدن در وضعیت متوسط و در ارتباط با دیگر عوامل آمادگی جسمانی در شرایط نسبتاً خوبی قرار دارند. خوشبختانه در بسیاری از فاکتورهای آمادگی جسمانی، مردان رشتی در مقایسه با مردان دیگر مناطق ایران و حتی دیگر کشورها در وضعیت بهتری قرار دارند. بااین حال، اطلاعات اندکی در زمینه نورم آمادگی جسمانی افراد جامعه در رده سنی بررسی شده در مطالعه حاضر(18-60 ساله)در ایران وجود دارد که پیشنهاد می شود مطالعاتی در این راستا صورت پذیرد.
۷۵.

تأثیر هشت هفته تمرین در آب با محدودیت جریان خون بر میزان هورمون رشد، فاکتور رشد شبه انسولین یک و متابولیسم استخوان زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین در آب BFR GH IGF-1 BMD زنان سالمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 872 تعداد دانلود : 481
 این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تمرین با محدودیت جریان خون ( BFR ) در آب بر مقدار هورمون رشد ( GH )، فاکتور رشد شبه انسولین یک ( IGF-1 ) و تراکم مواد معدنی استخوان ( BMD ) زنان سالمند انجام شد . تعداد 30 نفر از زنان غیر ورزشکار ( سن 60 تا 70 سال، وزن 5/2 ± 34/72 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 07/4 ± 8/28 کیلوگرم بر مترمربع) داوطلبانه در مطالعه شرکت کردند و به طور تصادفی به سه گروه کنترل، تمرین در آب با BFR و تمرین در آب بدون BFR تقسیم شدند. هر دو گروه تمرینی تمرینات هوازی با مقاومت آب را (هشت هفته، سه روز، یک ساعت) اجرا کردند. فشار کاف در گروه تمرینی با BFR 110 تا 2 2 0 میلی متر جیوه بود. خون گیری 24 ساعت قبل از اولین و بعد از آخرین جلسه تمرینی انجام شد. از آزمون آماری تحلیل کواریانس (آنکوا) وابسته برای تحلیل نتایج استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد گروه های تمرین در مقادیر BMD ، IGF-1  و مقدار نمره T ( T-Score ) در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشتند ( 0.05 ≥ P ). در مقدار GH فقط گروه تمرین با BFR نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت ( 0.05 ≥ P ) . همچنین نتایج پس آزمون گروه تمرین با BFR در مقایسه با گروه تمرین بدون BFR در مقادیر BMD ، GH ، IGF-1  و T-Score افزایش معناداری داشت ( 0.05 ≥ P ).   پژوهش حاضر نشان داد تمرین در آب در زنان سالمند به بهبود اثر عوامل آنابولیک در جلوگیری از کاهش تراکم استخوان منجر می شود، اما تمرین در آب با BFR  دارای اثرهای مفیدتری در افزایش BMD است؛ بنابراین توصیه می شود از این تمرینات در برنامه تمرینی زنان سالمند استفاده شود.  
۷۶.

تغییرات عوامل آنزیمی و غیرآنزیمی آنتی اکسیدانی پس از یک جلسه فعالیت ورزشی سرعتی تکراری و غوطه وری در آب سرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گلوتاتیون ریکاوری آنتی اکسیدان فعالیت ورزشی سرعتی تکراری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 589 تعداد دانلود : 863
مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان تغییرات گلوتاتیون اکسیدشده (GSSG)، گلوتاتیون احیاشده (GSH) وآنزیم های گلوتاتیون ردوکتاز (GR) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) پس از فعالیت سرعتی تکراری و پس از آن غوطه وری در آب سرد (CWI) انجام شد؛ ازاین رو، 20 ورزشکار تمرین کرده با میانگین حداکثر اکسیژن مصرفی 9/2 ± 9/52 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن در دقیقه، میانگین سنی 2/2 ± 9/21 سال، قد 4/5 ± 2/174 سانتی متر و وزن 4/4 ± 68 کیلوگرم برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. پس از انجام دادن فعالیت سرعتی تکراری، 10 نفر از آزمودنی ها داخل آب سرد با دمای 14 درجه سانتی گراد و 10 نفر دیگر در دمای اتاق به شکل غیرفعال روی صندلی نشستند. خون گیری نیز قبل و پس از انجام دادن فعالیت سرعتی و همچنین پس از ریکاوری در آب سرد یا استراحت غیرفعال و پس از 24 ساعت انجام شد و متغیرهای خونی با استفاده از روش الایزا سنجیده شدند. نتایج نشان داد که 24 ساعت پس از فعالیت سرعتی تکراری، میزان عوامل غیرآنزیمی آنتی اکسیدانی در خون به حالت اولیه بازنگشت و در این بین نیز غوطه وری در آب سرد بر این عوامل تأثیر نداشت و تنها عوامل آنزیمی GPX و GR پس از 24 ساعت به حالت اولیه خود بازگشتند، اما باز هم تفاوت معناداری بین گروه آب سرد و گروه کنترل وجود نداشت. همچنین براساس نتایج پژوهش، میزان عوامل آنزیمی و غیرآنزیمی آنتی اکسیدانی پس از فعالیت ورزشی سرعتی تکراری شدید زیاد بود، ولی غوطه وری در آب سرد هیچ تأثیری بر بازگشت به حالت اولیه این عوامل نداشت.
۷۷.

بررسی ارتباط شاخص های بالیدگی، عملکردی و هورمونی با زمان انجام بازی (مسابقه) در بازیکنان فوتبال نخبه نوجوان در طول فصل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فوتبال سن اسکلتی روش فلس مدت زمان بازی (مسابقه) هورمون فاکتور رشد شبه انسولین-یک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 190 تعداد دانلود : 389
زمان بازی (مسابقه) ممکن است تحت تأثیر میزان بالیدگی، فعالیت هورمونی و سطح آمادگی جسمانی بازیکنان نوجوان قرار گیرد؛ به همین دلیل مطالعه حاضر با هدف تعیین و ارتباط شاخص  های بالیدگی، عملکردی و هورمونی با زمان انجام بازی در بازیکنان نخبه نوجوان فوتبال انجام شد. در این پژوهش 31 بازیکن فوتبال نوجوان با میانگین سنی 252/0 ± 51/16سال در طی یک دوره فصل فوتبالی پایش شدند و مدت زمان بازی در مسابقات بازیکنان ثبت شد. بعد از اتمام فصل، شاخص  های آنتروپومتریک، هورمونی] هورمون رشد و فاکتور رشد شبه انسولینی [(IGF-1) با روش کمّی لومینسانس، میزان بالیدگی به وسیله ارزیابی سن اسکلتی، آزمون های عملکردی ]پرش ارتفاع (CMJ)برای ارزیابی توان انفجاری، تست غیرخطی (7RST) برای ارزیابی توان بی هوازی و تست یویو برای ارزیابی حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)[ اندازه گیری شدند. برای تعیین همبستگی از روش های پیرسون و اسپیرمن استفاده شد و برای محاسبه پیش بین متغیرها رگرسیون خطی چندگانه در سطح معناداری کمتر از 05/0 انجام شد. نتایج همبستگی بین متغیرها نشان داد که زمان انجام بازی با VO2max (0.56 = r)، سن اسکلتی (0.42- = p )، توان انفجاری(0.40 = r)، انحراف بالیدگی (0.38- = r) و IGF-1(036 = r) ارتباط معناداری داشت. تحلیل رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که زمان انجام بازی با استفاده از شاخص های مطالعه شده به طور معناداری پیش بینی شد (0.55 = R2). براساس نتایج پژوهش حاضر، سطح بالای IGF-1 و VO2max نقش عمده ای در انتخاب و زمان انجام بازی بازیکنان در رقابت ها دارد؛ بااین حال، واقع بینانه تر به نظر می رسد که سایر موارد تأثیرگذار بر انتخاب بازیکنان برای بازی و زمان انجام بازی نیز درنظر گرفته شوند.
۷۸.

بررسی تأثیر شش هفته تمرین تناوبی شدید بر میزان بیان ژن پروتئین های HDAC4/5، Dch2 و مایوژنین عضله پلانتاریس رت های پیر نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیری آتروفی نوروژنیک HDAC4/5 Dch2 مایوژنین تمرین تناوبی شدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 249 تعداد دانلود : 609
علل نوروژنیک یکی از مهم ترین علل آتروفی عضلانی وابسته به سن در پدیده سارکوپنیاست؛ باوجوداین، هنوز نقش بسیاری از عوامل مؤثر احتمالی همچون انواع تمرین های ورزشی، به ویژه تمرین تناوبی شدید بر فاکتورهای مسیر آبشارگونه آتروفی نوروژنیک کاملاً مبهم است؛ بنابراین، هدف از انجام دادن این پژوهش تعیین تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید بر میزان بیان ژن پروتئین های HDAC4/5، Dch2 و مایوژنین عضله پلانتاریس رت های پیر نر نژاد ویستار بود. 28 سر رت نر نژاد ویستار به طور تصادفی به چهار گروه شامل بالغ تمرین، بالغ کنترل، پیر تمرین و پیر کنترل تقسیم بندی شدند. گروه های تمرین به مدت شش هفته و هر هفته پنج جلسه تمرین تناوبی شدید را اجرا کردند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، حیوانات قربانی شدند و عضله پلانتاریس استخراج شد. میزان بیان ژن پروتئین های HDAC4/5، Dch2 و مایوژنین با استفاده از روش Real Time PCR سنجیده شد. برای تعیین معنا داربودن تفاوت بین گروه ها از تحلیل واریانس دوطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. سطح معنا داری نیز  0.05≥p درنظر گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان داد که متعاقب شش هفته تمرین HIT، در عضله پلانتاریس رت های پیر نر نژاد ویستار میزان بیان ژن های HDAC4، HDAC5 و مایوژنین به طور معناداری کاهش یا فت. میزان بیان ژن Dch2 نیز افزایش معناداری در مقایسه با  گروه کنترل بالغ داشت. براساس نتایج این پژوهش، به نظر می رسد احتمالاً تمرین های تناوبی شدید می توانند تا حدود بسیار زیادی موجب سرکوب آتروفی نوروژنیک در دوران سالمندی شوند.
۷۹.

اثر طول دوره مصرف کورکومین در طی تمرین استقامتی شدید بر میزان فعالیت GPX و سطوح مالون دی آلدئید کبد، قلب و عضله اسکلتی موش های صحرایی نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورکومین تمرین استقامتی شدید ظرفیت آنتی اکسیدانی فشار اکسایشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 427 تعداد دانلود : 789
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مصرف مکمل کورکومین طی هشت هفته و 48 ساعت پایانی تمرین استقامتی شدید بر میزان فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و مالون دی آلدئید (MDA) کبد، قلب و عضله اسکلتی موش های صحرایی انجام شد. تعداد 39 سر موش صحرایی نر ویستار (با سن هشت هفته و با میانگین وزنی 64/18 ± 76/226 گرم)، پس از یک هفته آشناسازی به شش گروه کنترل، کورکومین، 48 ساعت کورکومین، استقامتی، استقامتی + کورکومین و استقامتی + 48 ساعت کورکومین تقسیم شدند. تمرین استقامتی شدید (پنج جلسه در هفته) روی نوارگردان مخصوص جوندگان انجام شد. مکمل کورکومین در طی هشت هفته، سه جلسه در هفته (30 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن) یا 48 ساعت پایانی (هر هشت ساعت) به وسیله تزریق درون صفاقی مصرف شد. سطوح فعالیت GPX به روش الایزا وMDA با روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد.نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که فعالیتGPX بافت کبد (0.001 = P) و قلب (0.034 = P) گروه استقامتی، در مقایسه با گروه کنترل به طور معنا داری کمتر و سطوح MDA در بافت کبد (0.001 = P) و قلب (0.004 = P) به طور معنا داری بالاتر بود. همچنین، میزان فعالیت GPX در هر دو گروه استقامتی + کورکومین (0.002 = P) و استقامتی + 48 ساعت کورکومین (0.001 = P) بافت کبد، به طور معنا داری از گروه استقامتی بیشتر بود. سطوح MDA بافت کبد (0.007 = P) و قلب (0.018 = P) در گروه استقامتی + کورکومین به طورمعنا داری از گروه استقامتی پایین تر بود و MDA قلب گروه کورکومین از گروه کنترل بیشتر بود. فعالیت GPX و MDA عضله اسکلتی هیچ گونه تفاوت معناداری را نشان نداد. به نظر می رسد تمرینات استقامتی شدید به بروز پاسخ های اکسایشی متفاوت در بافت های مختلف منجر می شود و مصرف مکمل کورکومین در طی هشت هفته تمرین یا حتی 48 ساعت پایانی تمرینات استقامتی شدید، می تواند در بافت های کبد و قلب از اثرهای فشار اکسایشی جلوگیری کند و ظرفیت آنتی اکسیدانی را تقویت کند.
۸۰.

اثرات تمرین تناوبی شدید و مصرف مکمل کورکومین بر بیان کاسپاز 3 و میکروRNA های آپوپتوزی بافت قلب موش های صحرایی در مواجهه با آرسنیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرسنیک تمرین تناوبی شدید کورکومین میوکارد آپوپتوز میکروRNA

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 323 تعداد دانلود : 631
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تمرین های تناوبی شدید (HIIT) و مصرف مکمل کورکومین بر مقدار کاسپاز سه و بیان miR-1 و miR-133 بافت قلبی موش های صحرایی در مواجهه با آرسنیک انجام شد. بدین منظور 48 موش صحرایی نر 16 هفته ای با وزن 77/24 ± 31/340 گرم به شش گروه شامل آرسنیک-تمرین، آرسنیک-کورکومین، آرسنیک-توأم (شامل آرسنیک – تمرین - کورکومین)، آرسنیک، کنترل اتانول و کنترل معمولی تقسیم شدند. آرسنیک روزانه با دوز پنج (میلی گرم/ وزن بدن و کورکومین با دوز روزانه 15 (میلی گرم/ وزن بدن به مدت شش هفته استفاده شد. تمرین  HIITبه مدت شش هفته (پنج روز در هفته) شامل 60 دقیقه دویدن تناوبی در هر جلسه (هر تناوب شامل چهار دقیقه دویدن با شدت 90-85 درصد v VO2max و دو دقیقه ریکاوری فعال با شدت 60- 50 درصد) انجام شد. سنجش کاسپاز سه به روش وسترن بلات و مقدار بیان ژنی به روش RT-PCR انجام شد. یافته ها نشان داد در گروه آرسنیک بیان ژن miR-1 (0.001=p ) و محتوای کاسپاز سه ( 0.001=p ) بیشتر و بیان ژن miR-133 کمتر از گروه کنترل معمولی بود ( 0.001=p ). با اینکه در گروه آرسنیک-تمرین تفاوتی در بیان ژن های miR-1 ( 0.45=P ) و miR-133، (0.20=p ) و محتوای کاسپاز سه ( 0.26=p ) در مقایسه با گروه آرسنیک مشاهده نشد، در گروه آرسنیک-کورکومین مقدار کاسپاز سه از گروه آرسنیک کمتر بود (0.001=p )، اما در گروه آرسنیک-توأم، بیان ژن miR-1 ( 0.042=p ) و محتوای کاسپاز سه ( 0.001=p ) کمتر و بیان ژن miR-133 بیشتر (0.010 =P ) از گروه آرسنیک بود. مواجهه با آرسنیک از طریق تغییر بیان mir-1 و mir-133 کاردیومیوسیت ها را مستعد آپوپتوز دخیل در بیماری های قلبی می کند. درحالی که تمرین بدنی قادر به فرونشاندن کامل آثار سوء آرسنیک در کاردیومیوسیت ها نیست، به جای آن مکمل کورکومین و عمدتاً اثر توأم فواید بهتری دارد، اما به دلیل نبود شواهد مشابه و محدودیت های پژوهش انجام دادن پژوهش های بیشتر لازم است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان