فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۶۸۶ مورد.
۲۱.

مقایسه اثر دو نوع تمرین مقاومتی ایزوتونیک و ایزومتریک بر قدرت و تغییرات الکترومیوگرافی عضله پای تمرین نکرده در دانشجویان مرد تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی یکطرفه قدرت پویا قدرت ایستا انتقال دو جانبه IEMG

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۰۰
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر دو نوع تمرین مقاومتی ایزوتونیک و ایزومتریک بر پدیده ی انتقال دو جانبه بود. تعداد 40 آزمودنی تمرین نکرده (حداقل به مدت 6 ماه) به طور تصادفی به دو گروه تمرینی ایزوتونیک و ایزومتریک و یک گروه شاهد تقسیم شدند که به طور یکطرفه اکستنسورهای زانو را تمرین دادند. طول دوره ی تمرینی 3 جلسه در هفته و 6 هفته بود. برنامه ی تمرینی گروه ایزوتونیک شامل 80% 1RM، 3 نوبت (2 دقیقه استراحت بین نوبت ها) و6 تا 8 تکرار بر روی اکستنسورهای زانو و برنامه ی تمرینی گروه ایزومتریک نیز شامل 30 انقباض ایزومتریک بیشینه (2 تا 4 ثانیه مدت انقباض) با 15 ثانیه استراحت بین هر انقباض بود. گروه کنترل نیز در محل تمرین حضور داشتند، اما هیچ گونه فعالیتی انجام ندادند. قدرت پویا (1RM)، قدرت ایستا (MVC) و الکترومیوگرافی ادغامی (IEMG) قبل و بعد از دوره ی تمرینی اندازه گیری شد. تمرین مقاومتی ایزوتونیک و ایزومتریک به طور معنی داری (05/0≥p) 1RM، MVC و IEMG را در هر دو عضو تمرین کرده و تمرین نکرده افزایش داد، اما در گروه کنترل تغییر معنی داری در هیچ یک از متغیرها مشاهده نشد. نتایج تغییرات IEMG بین گروه ها، تنها تفاوت معنی داری بین گروه ایزوتونیک و گروه کنترل نشان داد. بین دو گروه تمرینی تفاوت معنی داری بر پدیده ی انتقال دو جانبه مشاهده نشد. با وجود این، با در نظر گرفتن شدت تمرین و میزان انتقال دوجانبه در هر یک از گروه ها، به نظر می رسد در برنامه های توان بخشی، تمرین مقاومتی ایزوتونیک ممکن است موثرتر از تمرین ایزومتریک باشد.
۲۲.

مکانیسم کنترل انقباض عضله اسکلتی در پاسخ به شدت های مختلف انقباضات عضلانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکانیسم انقباض شدت انقباض واحد های حرکتی پتانسیل عمل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۳۹۱۴ تعداد دانلود : ۸۹۰
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی مکانیسم کنترل انقباض عضلانی هنگام تعویض نیرو از شدت پایین تا شدت بالا بود. در این مطالعه فرض گردید که مکانیسم صدور پتانسیل عمل می تواند عامل درگیر در این فرایند باشد. روش تحقیق: سیگنال های خام درون عضلانی وسطح پوستی در حد فاصل 0/015 بین سطح کشککی وستیغ خاضره از قسمت تحتانی عضله پهن خارجی 15 آزمودنی مرد) سن ;1/2± 25 سال، وزن ;6/3 ± 75 کیلوگرم وقد; 08/0 ± 1/75 متر( در طی انقباضات 5 ثانیه ای با سطوح شدت 0/04، 0/016 و 0/032 حداکثر انقباض ارادی ثبت گردیدند .سپس میزان صدور پتانسیل عمل بر ثانیه از طریق روش کراس کرولیشن از سیگنال درون عضلانی استخراج گردیدند .سیگنال های سطح پوستی نیز فیلتر شده وسپس جهت محاسبه بزرگی موج EMG ومیانگین توان فرکانسی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج : تجزیه وتحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که میزان صدور پتانسیل عمل واحدهای حرکتی در ابتدای هر انقباض به طور معنا دار به شدت انقباض عضله بستگی دارد (0/05 >P). علاوه بر این بزرگی موج EMG و میانگین توان فرکانس نیز به طور معنی داری به شدت نیروی انقباضی اعمال شده بستگی دارد (0/05 >P). نتیجه گیری: هم چنان که فرض گردیده بود انقباض عضله اسکلتی هنگام تعویض شدت نیرو می تواند توسط مکانیسم افزایش صدور پتانسیل عمل کنترل گردد، واین به خوبی در سایر ساختار EMG هم چون بزرگی موج ومیانگین توان فرکانسی نمایانگر بود .
۲۳.

ویژگی های تیپ بدنی، ترکیب بدنی و فیزیولوژیک بازیکنان هندبال نوجوانان و جوانان مرد نخبه ایران به تفکیک پست بازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هندبال پیکرسنجی ترکیب بدنی توان هوازی پست بازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸۳ تعداد دانلود : ۸۹۴
هدف پژوهش حاضر، مقایسه ویژگی های تیپ بدنی، ترکیب بدنی و فیزیولوژیک بازیکنان تیم ملی هندبال نوجوانان و جوانان مرد نخبه ایران، به تفکیک پست بازی بود. براساس پست های بازی، بازیکنان در پست گوش (10 نفر)، پست بغل (11 نفر)، پست خط زن (11 نفر)، پست پخش (10 نفر) و پست دروازبان (هشت نفر) طبقه بندی شدند. میانگین سنی بازیکنان 3/2 ± 17 سال بود. ویژگی های پیکری (با استانداردهای انجمن بین المللی پیشبرد پیکرسنجی ورزشی و به وسیله کالیپر و متر پیکرسنجی) و فیزیولوژیک توان هوازی (آزمون یک مایل دویدن)، توان بی هوازی (آزمون وینگیت 30 ثانیه با کارسنج مونارک) و قدرت پنجه (قدرت گرفتن پنجه با دستگاه دینامومتر) نیز ارزیابی شدند. برای مقایسه ویژگی های موردبررسی در پست های مختلف، از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. یافته ها نشان داد که بازیکنان پست گوش با میانگین 6/5 ± 180 کوتاه قدترین بازیکنان هستند و این مقدار در مقایسه با دیگر پست ها معنادار است ( 0.05 ≥ P ). سایر متغیرهای پیکری دربین پست های مختلف معنادار نیستند ( 0.05 < P ). از متغیرهای فیزیولوژیک، توان هوازی دربین پست های گوش-خط زن، خط زن-پخش، پخش-دروازبان و دروازبان-گوش، تفاوت معنادار دارد ( 0.05 ≥ P ) (پخش < گوش < بغل < خط زن < دروازبان). نتایج نشان داد که بازیکنان تیم ملی هندبال نوجوانان و جوانان مرد نخبه ایران، شرایط فیزیکی و فیزیولوژیک مناسبی ندارند. با توجه به نقش های ویژه بازیکنان در هر پست و نیازمندی فیزیکی و فیزیولوژیک آن پست، استفاده از این داده ها به عنوان مرجع در کشف یا شناسایی بازیکنان در پست های مختلف مفید خواهد بود.
۲۴.

بررسی اثر تداخلی تمرینات ترکیبی (قدرتی و استقامتی همزمان) بر قدرت و توان هوازی بیشینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت استقامت تمرینات ترکیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵۴ تعداد دانلود : ۱۵۴۳
نتایج پژوهش های مختلف درباره اثر تداخلی تمرینات ترکیبی بر قدرت و توان هوازی بیشینه (VO2max) متفاوت است. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر شش هفته تمرینات ترکیبی بر قدرت بیشینه و VO2max مردان غیرورزشکار بود. به این منظور 34 دانشجوی غیرفعال و سالم (با میانگین سن 18/1± 22 سال، قد 48/6 ±54/173 سانتیمتر و وزن 50/8 ± 01/65 کیلوگرم) داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی در یکی از چهارگروه استقامتی (10=n)، قدرتی (8 = n)، ترکیبی (8 = n) و کنترل (8 = n) قرار گرفتند.گروه استقامتی، برنامه تمرین استقامتی اینتروال بومپا (3 روز در هفته، 25 – 5/12 دقیقه، 70 – 50 درصد HRR) را به مدت شش هفته انجام دادند. گروه قدرتی، برنامه تمرینی قدرتی (3 روز در هفته، 3 ست / 6 حرکت، 85 – 70 %RM1) و گروه ترکیبی نیز از تمرینات استقامتی و قدرتی (تمرین استقامتی قبل از ظهر و تمرین قدرتی بعد از ظهر) را اجرا کردند. گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی شرکت نکردند. کلیه آزمودنی ها قبل و بعد از برنامه تمرینی آزمون های ارزیابی قدرت (حرکت لیفت با دستگاه) و VO2max (آزمون بروس) را انجام دادند. نتایج تحقیق حاضر با تی وابسته نشان داد، اجرای تمرینات ترکیبی به افزایش معنی دار قدرت (00/0=P) و VO2max (00/0=P) آزمودنی ها منجر شد. به علاوه، با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه بین توسعه VO2max در دو گروه استقامتی (18%) و ترکیبی (16%)، اختلاف معنی داری مشاهده نشد (95/0=P). بین مقدار افزایش قدرت بیشینه در گروه قدرتی (39%) و ترکیبی (31%) به لحاظ آماری اختلاف معنی داری مشاهده نشد (31/0=P). نتیجه این که اجرای تمرینات ترکیبی هیچ اثر تداخلی در افزایش قدرت و توان هوازی بیشینه نسبت به گروه های قدرتی و استقامتی نداشت.
۲۵.

تأثیر تمرینات تناوبی شدید و تمرینات تداومی متوسط بر شاخص های هوازی و بی هوازی در پسران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص های بی هوازی برنامه تمرین تناوبی برنامه تمرین تداومی شاخص های هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۶۴ تعداد دانلود : ۲۷۴۰
هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثر برنامه تمرین تناوبی شدید و تمرین تداومی متوسط بر حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)، آستانه تهویه ای (VT) و نقطه جبران تنفسی (RCP)، زمان اجرای دو 3000 متر و همچنین اوج توان تولیدی (PPO) و میانگین توان تولیدی (MPO) بود. بدین منظور، تعداد 24 بازیکن فوتبال دانشگاهی داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آنان به صورت تصادفی به دو گروه تمرین تناوبی (12 نفر) و گروه تمرین تداومی (12 نفر) تقسیم شدند. هر جلسه تمرینی شامل 10 دقیقه گرم کردن، برنامه تمرین تناوبی (10-6 تکرار دویدن 30 ثانیه ای با شدت تمام و استراحت 4 دقیقه بین هر تکرار) یا برنامه تمرین تداومی (45 دقیقه دویدن با شدت 70 درصد VO2max هر آزمودنی) و 5 دقیقه سرد کردن بود که 3 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته متوالی اجرا شدند. به دنبال مداخله تمرینی VO2max (6/7 درصد در مقابل 9/8 درصد)، VT (5/4 درصد در مقابل 9/3 درصد) و RCP (2/4 درصد در مقابل 8/3 درصد) افزایش، و زمان اجرای دو 3000 متر (4/4- درصد در مقابل 2/4- درصد) کاهش معنی داری به ترتیب در گروه تمرین تناوبی و گروه تمرین تداومی نشان دادند (05/0 p ≤). تغییرات این متغیرها بین دو گروه، تفاوت معنی داری با همدیگر نداشتند (05/0 p >). همچنین، افزایش PPO (3/8 درصد) و MPO (9/10 درصد) تنها در گروه تمرین تناوبی معنی دار شد (001/0 p ≤). به نظر می رسد که برنامه تناوبی شدید با روش تمرینی حاضر در مقایسه با تمرین تداومی متوسط، باعث سازگاری های مشابهی در آمادگی قلبی- تنفسی و اجرای استقامتی می شود. همچنین، برنامه تناوبی شدید باعث افزایش همزمان در ظرفیت بی هوازی می شود.
۲۶.

مقایسه تأثیر تمرینات پیلاتس و ایروبیک بر عملکرد تنفسی پویا در دانشجویان دختر دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضافه وزن تمرین ایروبیک تمرین پیلاتس عملکرد تنفسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴۰ تعداد دانلود : ۲۳۰۸
در تحقیقات بر سازگاری های ساختاری و عملکردی دستگاه تنفسی پس از ورزش تأکید شده است، اما نوع و ماهیت تمرین می تواند اثرات متفاوتی ایجاد کند. هدف این تحقیق مقایسه تأثیر تمرینات ایروبیک و پیلاتس بر شاخص های عملکرد تنفسی دانشجویان دختر دارای اضافه وزن است. 45 دانشجوی دختر دارای اضافه وزن با میانگین شاخص توده بدنی 81/1±05/26 به صورت تصادفی به سه گروه ایروبیک، پیلاتس و کنترل تقسیم شدند و شش هفته تمرین را با تکرار چهار جلسه در هفته اجرا کردند. تمرینات ایروبیک شامل حرکات جهشی و پرشی از تمرینات با تماس پایین به تمرینات با تماس و تمرینات پیلاتس شامل حرکات ارّه، گربه، کشش تک پا، شیرجه فرشته، پیچ ستون مهره ها و ... بودند که با شدت 50 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره افراد به اجرا درآمدند. عملکرد تنفسی با شاخص های ظرفیت حیاتی با فشار (FVC)، حجم بازدمی با فشار در ثانیه اول (FEV1) و نسبت حجم بازدمی در ثانیه اول به ظرفیت حیاتی با فشار ((FEV1/FVC بودند که با استفاده از دستگاه اسپیرومتری مدل ST- 90 و اجرای مانورهای تنفسی متداول اندازه گیری شدند. برای استخراج نتایج از آزمون t همبسته، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد و سطح معنی داری 05/0>p منظور شد. نتایج آزمون t همبسته نشان داد پس از شش هفته تمرین ایروبیک و پیلاتس تغییر معنی داری در هیچ یک از شاخص های تنفسی اندازه گیری شده ایجاد نمی شود (05/0 p>). به علاوه، نتایج آزمون آنالیز واریانس نیز نشان داد میزان تغییر در شاخص FVC (68/0 =p)، FEV1 (76/0p=) و FEV1/FVC (66/0p=) از پیش آزمون تا پس آزمون سه گروه شرکت کننده تفاوت معنی داری با هم ندارد. بر اساس یافته های تحقیق، شش هفته تمرین ایروبیک و پیلاتس با تکرار چهار جلسه در هفته موجب بهبود شاخص های عملکرد تنفسی در زنان دارای اضافه وزن نمی شود و نمی توان بین تأثیر دو نوع تمرین بر شاخص های عملکرد تنفسی تفاوتی قائل شد.
۲۷.

تعیین آستانه بی هوازی از راه کنترل شاخص درصد SPO2 و تغییرات پارامترهای گازی در مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آستانه تنفسی آستانه لاکتات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳۵ تعداد دانلود : ۱۳۳۴
هدف از پژوهش حاضر، تعیین آستانه بی هوازی به وسیله کنترل تغییرات شاخص درصد SPO2 (درصد اشباع هموگلوبین از اکسیژن) و مقایسه سه روش متداول در برآورد آستانه بی هوازی به وسیله پارامترهای گازی بود. 15 مرد فعال، داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و در سه جلسه مجزا با حداقل فاصله زمانی 48 ساعت سه آزمون فزاینده را انجام دادند. آستانه بی هوازی در آزمون تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی با روش های درصد SPO2، کنترل معادل تهویه ای اکسیژن، RER و V-Slope و در آزمون مرجع براساس تجمع لاکتات خون تعیین شد. در خلال انجام آزمون ها، گازهای تنفسی به طور نفس به نفس، ضربان قلب هر پنج ثانیه یک بار به طور دستی، مقدار لاکتات خون هر سه دقیقه یک بار و درصد SPO2 هر ده ثانیه یک بار اندازه گیری شد. همبستگی بین متغیرهای معادل با آستانه (ضربان قلب و سرعت دویدن) برآورد شده به وسیله روش های SPO2%، کنترل معادل تهویه ای اکسیژن، RER و V-Slope با آزمون مرجع به وسیله ضریب همبستگی پیرسون محاسبه و برای تعیین توانایی پیش بینی از آنالیز رگرسیون استفاده شد. تعیین اختلاف بین متغیرها نیز به وسیله آزمون t زوجی انجام گرفت. همبستگی معنی دار بین آستانه RER و آستانه لاکتات (1/0 P< ، 784/0 = R)، آستانه VE/Vo2 و آستانه لاکتات (1/0P<، 731/0 = R)، آستانهV-slope و آستانه لاکتات (05/0P< و 59/0 = R)، آستانه SPO2% و آستانه لاکتات (5/0 P<، 61 = R)، به دست آمد. بررسی ها نشان داد که می توان از تغییرات شاخص SPO2% برای تعیین آستانه بی هوازی استفاده کرد. همچنین برآورد آستانه بی هوازی براساس نسبت تبادل تنفسی بیشترین همسبتگی با برآورد آستانه براساس لاکتات خون را دارد . در این پژوهش بهترین روش در برآورد آستانه بی هوازی استفاده از پارامترهای گازی است.
۲۸.

تاثیر تمرین بدنی و ذهنی بر یادگیری حرکتی دانش آموزان عقب ماندة ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویرسازی ذهنی عقب ماندگی ذهنی مهارت حرکتی یادگیری و اجرای حرکتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی رفتار حرکتی
تعداد بازدید : ۳۶۲۵ تعداد دانلود : ۱۵۲۲
هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسة تأثیر شیوه های مختلف تمرین بدنی و ذهنی بر یادگیری مهارت شوت بسکتبال بود. به منظور تحقق اهداف 40 نفر از دانش آموزان عقب ماندة ذهنی آموزش پذیر مبتدی مقطع راهنمایی استان تهران به صورت تصادفی انتخاب شده و بر اساس نمره های پیش آزمون و بهرة هوشی در 5 گروه 8 نفری همگن سازماندهی شدند. پس از توجیه کلی در مورد چگونگی انجام تمرینات مربوط، آزمودنی ها تمرینات خود را به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه به تعداد 30 تکرار انجام دادند. جمع آوری اطلاعات لازم در زمینة چگونگی وضعیت و پیشرفت آزمودنی ها در مهارت ملاک، با استفاده از آزمون پرتاب آزاد بسکتبال از نقطة پنالتی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها که با استفاده از آزمون آماری K-s، t همبسته، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد، نشان داد که تمرین بدنی و ذهنی بر یادگیری حرکتی دانش آموزان عقب ماندة ذهنی تأثیر معنی داری داشته است و تمرین بدنی که تمرین ذهنی دنبال شود، به بیشترین میزان یادگیری منجر می شود. ازاین رو، نتایج تحقیق نشان می دهد ترکیب تمرین بدنی و تمرین ذهنی در افراد کم توان ذهنی به بیشترین میزان یادگیری منجر می شود.
۲۹.

تاثیر یک دوره فعالیت هوازی همراه با مصرف اسپیرولینا بر بیشینه اکسیژن مصرفی و عملکرد برخی از شاخص های دستگاه ایمنی مردان تمرین کرده پس از فعالیت بدنی وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسپیرولینا فعالیت وامانده ساز Vo2max دوی هوازی CD4+ CD8+ نسبت CD4+ به CD8+ NK

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲۷ تعداد دانلود : ۱۹۰۰
پژوهش حاضر تاثیر یک دوره دوی هوازی همراه با مصرف اسپیرولینا بر بیشینه اکسیژن مصرفی و عملکرد برخی از شاخص های دستگاه ایمنی مردان تمرین کرده پس از یک جلسه فعالیت بدنی وامانده ساز را مورد مطالعه قرار داده است. در این پژوهش 40 نفر از دانشجویان تمرین کرده به صورت تصادفی در چهار گروه، اسپیرولینا – دوی هوازی، اسپیرولینا، دارونما – دوی هوازی و گواه موردمطالعه قرار گرفتند. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از روش آماری واریانس (ANOVA) یک سویه با در نظر گرفتن سطح معنی داری 005/0= a و آزمون تعقیبی (LSD) استفاده شد. از آزمودنی ها آزمون مرحله اول در حالت ناشتا و استراحت بلافاصله پس از آزمون بیشینه بروس روی نوارگردان تا رسیدن به واماندگی کامل نمونه خونی گرفته شد و مقدار Vo2max آنها از طریق آزمون مذکور تعیین شد. آزمودنی های گروه های اسپیرولینا – دوی هوازی ودارونما – دوی هوازی به مدت شش هفته روزی سه عدد قرص 500 میلی گرمی اسپیرولینا و 500 میلی گرمی دارونما مصرف نمودند و هفته ای سه بار به مدت 30 دقیقه در آستانه تحریک هوازی دویدند. گروه های اسپیرولینا و دارونما نیز به روش فوق قرص اسپیرولینا و دارونما در مدت شش هفته مصرف نمودند. سپس مجدداً همان آزمون مرحله اول را به عنوان آزمون مرحله دوم انجام دادند. نمونه های خونی برای اندازه گیری تعداد CD4+ ، CD8+ ، NK و نسبت CD4+ بهCD8+ در چهار نوبت پیش و پس آزمون مرحله یک و دو گرفته شد. تجزیه وتحلیل یافته ها نشان داد که: دوی هوازی و مکمل اسپیرولینا هر یک به تنهایی باعث افزایش Vo2max می شوند، دوی هوازی و مصرف اسپیرولینا باعث افزایش بیشتر Vo2max نسبت به سایر گروه ها می شود (05/0P< )، CD4+ و هموگلوبین گروه اسپیرولینا - دوی هوازی تفاوت معنی داری با سایر گروه ها داشت (002/0 = P )، CD4+ گروه ها با هم اختلاف معنی داری نداشتند، NK تمام گروه ها افزایش داشت، نسبت CD4+ به CD8+ گروه ها با هم اختلاف معنی داری داشت (002/0=P )، نسبت CD4+ به CD8+ در گروه اسپیرولینا – دوی هوازی کمتر از گروه اسپیرولینا و دارونما بود. در مجموع می توان نتیجه گرفت که احتمالاً مکمل اسپیرولینا و دوی هوازی باعث افزایش Vo2max و بهبود شاخص های ایمنی می شود.
۳۰.

بررسی تأثیرات برنامه ورزش درمانی ویژه در بهبود ناهنجاری های تعادلی کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی آسیب شناسی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
تعداد بازدید : ۳۵۲۴ تعداد دانلود : ۱۵۶۶
در این تحقیق 10 کودک و نوجوان 15 - 8 ساله مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک از نوع دای پلژی به ترتیب با میانگین قد و وزن 09/0 ± 35/1 سانتی متر، 7/5 ± 8/30 کیلوگرم به مدت 12 هفته تحت برنامه ورزش درمانی قرار گرفتند. با استفاده از دستگاه تعادل سنج ، میانگین انحرافات نقطه اثر نیروی ثقل بدن از مرکز مختصات سطح اتکا اندازه گیری شد. آزمون های تعادل در حالت های پایدار، نیمه پایدار و ناپایدار سطح اتکا و نیز با کفش و بدون کفش تکرار شد. نتایج نشان داد که انحرافات مرکز ثقل در بیماران فلج مغزی بعد از برنامه ورزش درمانی حدود 25 درصد بهبود یافته بود (001/0 =P). بیشترین بهبودی در حالت نیمه پایدار و ناپایدار سطح اتکا و در جهت AP بود. انحرافات COG بعد از ورزش درمانی به الگوی طبیعی نزدیک تر شد. نتیجه نهایی اینکه در بیماری فلج مغزی اسپاستیک دای پلژی انحرافات مرکز ثقل بدن در حالت ایستاده دینامیکی به طور معنی داری افزایش می یابد که مبین ضعف در گیرنده های حسی عمقی این بیماران است . برنامه ورزش درمانی ویژه موجب بهبود انحرافات مرکز ثقل و تقارن وضعیتی در حالت ایستاده شد. این نتیجه اهمیت کفش و برنامه ورزش درمانی را در ایجاد توانبخشی در بیماران فلج مغزی آشکار می کند.
۳۱.

تاثیر هشت هفته تمرینات جودو بر ایمنی هومورال جودوکاران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایمنی هومورال جودوکاران جوان تمرینات جودو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴۷ تعداد دانلود : ۳۲۱۵
هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات جودو روی ایمنی هومورال جودوکاران جوان بوده است. بدین منظور، تعداد 24 نفر جودوکار سالم (سن 5/1± 41/ 21 سال، قد 61/3± 5/178 سانتی متر، وزن 67/7 ± 5/75 کیلوگرم) به صورت داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (12 نفر) و تجربی (12 نفر)، تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته، هفته ای چهار جلسه و هر جلسه به مدت دو ساعت تمرینات اختصاصی جودو را انجام دادند، اما آزمودنی های گروه کنترل در طول این مدت هیچ نوع فعالیت بدنی را انجام ندادند. به منظور بررسی سطوح ایمونوگلوبولین های سرم (IgG, IgA, IgM)، در سه نوبت قبل از تمرینات جودو (11)، پس از پایان تمرینات جودو (12) و پس از پایان یک هفته دوره بازیافت (13)، نمونه گیری خونی انجام گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش مدل خطی و t همبسته در سطح معنی داری (05/0 p<) استفاده شد. نتایج نشان داده است که در جودوکاران گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل، پس از پایان تمرینات جودو (12)، غلظت IgG سرم به طور معنی داری افزایش یافت (001/0= P)، در حالی که غلظت های IgA و IgM سرم کاهش معنی داری داشتند (001/0= P)، اما در پایان دوره بازیافت (13)، غلظت ایمونوگلوبولین های سرم به طور معنی داری به مقادیر پایه برگشت کردند (001/0= P). در مجموع، این یافته ها نشان می دهند که تمرینات جودو موجب ایجاد تغییراتی در دستگاه ایمنی هومورال جودوکاران جوان می شود که آن احتمالاً می تواند به دلیل شدت، مدت و نوع تمرینات جودو، تغییرات ترکیب بدن و تبادلات پروتئین های پلاسمایی باشد. همچنین این تغییرات می تواند پیش آگاهی مناسبی برای مربیان و جودوکاران جوان در تدوین برنامه های تمرینی بر پایه دستگاه ایمنی باشد.
۳۲.

تاثیر تمرینات استقامتی ، مقاومتی و ترکیبی بر ساختار قلب دختران دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص توده بطن چپ ضخامت سپتوم بین بطنی قطر پایان دیاستولی قطر پایان سیستولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹۴ تعداد دانلود : ۱۵۹۳
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تاثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی، و ترکیبی بر ساختار قلب دختران دانشگاهی. 39 دانشجوی دختر غیرورزشکار با میانگین سن 58/2±24 سال، قد 2/8±161 سانتی متر و وزن بدن 61/14±8/56 کیلوگرم با سلامت کامل قلبی- عروقی به صورت تصادفی در چهار گروه کنترل (9نفر:C)، تمرین استقامتی (10 نفر:E)، تمرین قدرتی (10 نفر: S)، و تمرین ترکیبی (10 نفر: SE) قرارگرفتند. برنامه استقامتی در هفته اول شامل دویدن با شدت 65 درصد ضربان قلب بیشینه (MHR) روی نوارگردان الکتریکی به مدت 16 دقیقه بود که هفته هشتم به تدریج به 80 درصد MHR و مدت 30 دقیقه رسید. برنامه تمرین قدرتی عبارت بود از اجرای حرکات پرس پا، پرس سینه، کشش زیر بغل، و کشش پشت ساق پا. حرکات در هفته اول با 50 درصد یک تکرار بیشینه (RM1) در 2 نوبت با 10 تکرار اجرا شد که به 80 درصد RM1 در 3 نوبت با 6 تکرار در هفته هشتم رسید. برنامه تمرین ترکیبی، ترکیب تمرینات دو گروه استقامتی و مقاومتی در هر نوبت تمرین بود. برنامه تمرین گروه ها سه روز در هفته انجام شد. اندازه های پایان دیاستولی و سیستولی، ضخامت دیواره خلفی، توده، و شاخص توده بطن چپ و ضخامت سپتوم بین بطنی استراحتی آزمودنی ها به روش اکوکاردیوگرافی تک و دوبعدی اندازه گیری شدند. یافته ها نشان داد اندازه پایان دیاستولی بطن چپ در دو گروه استقامتی و ترکیبی و قطر پایان سیستولی، توده بطن چپ، و شاخص توده بطن چپ گروه ترکیبی افزایش معناداری داشت (05/0≥P). در مقایسه چهار گروه، تنها اندازه قطر پایان دیاستولی بطن چپ گروه ترکیبی بیشتر از سایر گروه ها بود (05/0≥P). با وجود افزایش برخی متغیرهای ساختاری قلب در گروه ترکیبی که احتمالاً ناشی از ترکیب تمرینات استقامتی و قدرتی است، برنامه تمرینی تغییرات معناداری در متغیرهای ساختاری قلب ایجاد نمی کند.
۳۳.

سیستم عصبی و نقش و اثر آن در ترمیم، بازسازی و بهبود کار عضلات مخطط

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶۱ تعداد دانلود : ۱۶۳۹
اهمیت کار سیستم عصبی در کنترل حرکتی عضلات بحدی است که مطالعات وتحقیقات متعددی درزمینه های مختلف کارعضلات ،انجام گرفته ونتایج این تحقیقات ،می تواند دراین امورکاربرد داشته باشد که عارتند از: - بررسی وترمیم وبازسازی تارهای عضلانی تحلیل رفته یا ازکارافتاده؛ - مطالعه ی نحوه ی افزایش توده وحجم تارها ومیوفیبریل ها؛ - افزایش مقاومت تارهای عضلانی ؛ - افزایش وبهبود سرعت به کارگیری تاهای عضلانی واستفاده مطلوبترازواحدهای هرچه بیشتر آنها هنگام اجرای حرکات وچگونگی بالا رفتن نیروی انقباضی تارهای عضلانی. حضور عب در عضله وتغذیه ی مطلوب بافت عصبی ،موجب بهبود کارتارهای عضلانی گردیده ودر مقابل آن ،عدم حضور عصب،اعمال ارادی عضلات رابا مشکلاتی مواجه می سازد وازسویی دیگر،میزان جریانات عصبی نیز به همان نسبت اهمیت دارد؛ اختلال در جریانات عصبی،مشکلاتی را برای تاهای عضلانی به وجود می آورد ،قطع عصب حرکتی در عضلات ،علاوه برایجادمشکلات مذکور، تغییرات بیوشیمیایی وآنزیمی را نیز به همراه خواهد داشت وبلافاصله پس ازقطع عصب آتروفی عضلانی به وقوع می پیوندند.کاهش وفقدان حرکت وفعالیت در عضلات نیز به نحوی موجب آتروفی وتحلیل رفتن تارهای عضلانی خواهد گردید، درمقابل این کاهش فعالیت درحرکت که نتیجه ی آن تحلیلدر قدرت وحجم عضلات است ،تمرینات قدرتی ،موجبات هایپرتروفی وافزایش حجم وقدرت تارهای عضلانی را فراهم می سازد که می تواند از بهود فعالیت عصبی ومتناسب با آن رشد میوفیبریل ها ،بهبود اثرات عوامل شیمیایی روی تارهای عضلانی واثرات مثبت هورمونی روی میوفیبریل ها تاثیر پذیرفته باشد .تحقیقات اخیر، نشان می دهد که درجه ی هایپرتروفی عضلانی، نمی تواند تنها به نوع تمرینات قدرتی مربوط باشدبلکه اثرات عصبی وبازدهی وفعالیتواحدهای حرکتی با همان درجه ی اهمیت، درتغیرات میوفیبریلی نقش دارند. افزایش قدرت به طورموازی وهمزمان با افزایش فعالیت واحدهای عصبی – حرکتی دریک عضله به وقوع می پیوندد ودر دوره هایی که قدرت پیشرفت وافزایش زیادی داشته، فعالیت سیستم عصبی نیز دربالاترین حد قرارگرفته است وبا کاهش قدرت، فعالیت واحدهای حرکتی نیز کاهش می یابد. کاهش در شدت کارتمرینات قدرتی نیز،موجب کاهش فعالیت واحدهای حرکتی می گردد.بنابراینبرای بقای قدرت درسطحی بالا باید شدت تمرینات مرتباً افزایش داشته باشد.هنگام انقباضات سریع نیز،به همان نسبت،فعالیت سیستم عصبی درحدی بالا قرار داردو ارتباط مستقیمی در بسیج هرچه بیشترواحدهای حرکتی ،دراین باره گزارش شده است.
۳۴.

ارتباط بین ویژگی های پیکری، فیزیولوژیکی و ترکیب بدنی تکواندوکاران نخبه مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های فیزیولوژیکی تکواندوکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲۴ تعداد دانلود : ۱۴۵۵
هدف از پژوهش حاضر، تعیین ارتباط بین ویژگی های پیکری، فیزیولوژیکی و ترکیب بدن تکواندوکاران نخبه مرد با موفقیت آنها بود. به این منظور 20 تکواندوکار مرد نخبه (میانگین سن 75/25 سال، وزن 6/73 کیلوگرم و قد 55/180 سانتیمتر) که در سال 1385 به اردوی تیم ملی دعوت شده بودند، ارزیابی شدند. از ویژگی های پیکری ترکیب بدنی، قد، وزن، درصد چربی بدن و شاخص توده بدن (BMI)، طول اندام تحتانی و طول بالاتنه و از ویژگی های فیزیولوژیکی، توان هوازی (آزمون شاتل ران) و توان بی هوازی (آزمون سارجنت)، چابکی (آزمون ایلی نویز)، انعطاف پذیری (آزمون خمش به جلو و عقب)، سرعت (آزمون دو 40 یارد) و تعادل (آزمون استورک) سنجیده شد. موفقیت تکواندوکاران باتوجه به مقام های کسب شده در مسابقات کشوری، آسیایی و بین المللی ارزش گذاری شد. از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین، انحراف استاندارد اطلاعات به دست آمده و از روش همبستگی پیرسون برای تعیین ارتباط ویژگی های یادشده با موفقیت تکواندوکاران استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین تعادل (486/0 = r و 05/0P<)، انعطاف پذیری ناحیه کمر (474/0=r و 05/0P<) و توان بی هوازی (559/0=r و 05/0P<) با موفقیت تکواندوکاران نخبه ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین ارتباط بین سن (335/0=r و 149/0P<)، وزن (014/0=r و 935/0P<)، قد (032/0-=r و 392/0P<). طول اندام تحتانی (065/0=r و 068/0P<)، توان هوازی (251/0=r و 286/0P<)، سرعت (224/0=r و 409/0P<)، چابکی (392/0-=r و 086/0P<) و انعطاف پذیری به جلو (180/0=r و 450/0P<) با موفقیت معنی دار نبود. باتوجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت موفقیت در رشته تکواندو به عوامل زیادی بستگی دارد و تکواندوکار موفق مرد باید انعطاف پذیری عالی کمر برای داشتن دامنه حرکات خوب در ناحیه کمر، حفظ تعادل مناسب برای افزایش ضربات امتیازآور در موقعیت های گوناگون و توان بی هوازی زیاد برای انجام ضربات و مهارت های سریع و انفجاری داشته باشد. همچنین احتمال می رود عواملی چون سرعت و چابکی تکواندوکاران باید تقویت شود.
۳۵.

بررسی تأثیر مصرف ویتامین های C ،E و ترکیب C+E بر شاخص های بیوانرژتیک مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۳۳۰۵ تعداد دانلود : ۹۷۷
در این تحقیق تاثیر مصرف ویتامین های E وC و ترکیب این ویتامین ها بر شاخص های بیوانرژتیک (توان هوازی و توان بی هوازی ) در 36 دانشجوی مرد تربیت بدنی مورد مطالعه قرار گرفت . پس از تقسیم آزمودنی ها به چهار گروه ، هر یک از آزمودنی ها 21 روز تحت مصرف ویتامین قرار گرفتنـد. گروه اول روزانه 400 میلی گرم ویتامین E ، گروه دوم 1000 میلی گرم ویتامین C، گروه سوم 400 میلی گرم ویتامین E همراه با 1000 میلی گرم ویتامین C و گروه چهارم طی همین مدت ، ماده دارونما مصرف کردند. بعد از تجزیه و تحلیل آماری بر اساس تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) و آزمون فریدمن و آزمون تعقیبی توکی در سطح احتمال05 /0? P و با ضریب اطمینان 95 درصد، نتایج این مطالعه نشان داد مصرف روزانه میلی گرم ویتامینE ، 1000 میلی گرم ویتامین C و 400 میلی گرم ویتامین E همراه با 1000 میلی گرم ویتامینC به مدت سه هفته بر توان هوازی و بی هوازی دانشجویان تاثیر معنی داری دارد.
۳۶.

تأثیر مصرف مکمل های گلوتامین و کراتین بر عملکرد ورزشی کشتی گیران نخبه پس از یک دوره کاهش وزن حاد(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸۱ تعداد دانلود : ۱۵۷۸
هدف این تحقیق تاثیر مصرف مکمل های گلوتامین و کراتین بر عملکرد ورزشی کشتی گیران آزاد کار نخبه پس از یک دوره کاهش وزن حاد بود . جامعه آماری را کشتی گیران نخبه تشکیل می دادند که 21 نفر از آنها به صورت داوطلب با میانگین سنی 50/2 + 23/22 سال ، وزن 40/9 + 75 کیلوگرم ، قد 50/5 + 170 سانتی متر 70/2 + 8/25 به عنوان نمونه آماری انتخاب و به سه گروه هفت نفره تقسیم شدند . ابتدا از آزمودنی های سه گروه آزمون های عملکرد ورزشی ، با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی و دستگاه نوار گردان برای مشخص کردن مقادیر پایه متغیرها به عمل آمد. گروه اول ، در دوره شش روزه کاهش وزن و پس از آن در دوره 16 ساعته برگشت به حالت اولیه ، مکمل گلوتامین و گروه سوم ، در دوره کاهش وزن گلوتامین و در دوره برگشت به حالت اولیه گلوتامین و کراتین مصرف کردند . برای تعیین تاثیر کاهش وزن و مصرف مکمل ها بر متغیرهای عملکرد ورزشی ،بار دیگر آزمون های عملکرد ورزشی به عمل آمد . برای تحلیل دادها از آزمون t وابسته ،آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. نتایج درون گروهی نشان داد در گروه کنترل متغیرهای عملکرد ورزشی کاهش یافتند. ولی این کاهش از نظر آماری معنی دار نبود. در گروه گلوتامین نه تنها کاهش وجود نداشت، بلکه افزایش اندک اما غیر معنی داری نیز در تمامی متغیرها مشاهده شد. در گروه ترکیبی گلوتامین + کراتین در تمامی متغیرها افزایش وجود داشت که این افزایش در متغیر تحمل لاکتات معنی دار بود. مقایسه گروه ها تفاوت معنی داری بین دو گروه ترکیبی و کنترل را د رمتغیرهای توان هوازی و تحمل لاکتات نشان داد . به طور کلی نتایج این تحقیق نشان می دهد مصرف مکل های گلوتامین در دوره کاهش وزن حاد و گلوتامین و کراتین در دوره بازگشت به حالت اولیه می تواند تاثیرات سودمندی بر عملکرد ورزشی داشته باشد.
۳۷.

تأثیر تمرین پلایومتریک، قدرتی و ترکیبی بر چابکی کشتی گیران آزادکار جوان شهرستان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چابکی تمرینات قدرتی تمرینات پلایومتریک کشتی گیر آزادکار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۳۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۵۴۵
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر هشت هفته تمرین پلایومتریک، قدرتی و ترکیبی بر چابکی کشتی گیران آزاد کار جوان شهرستان ایلام بود. این تحقیق از نوع تحقیقات نیمه تجربی است که جامعه آماری آن را 328 کشتی گیر جوان آزادکار شهرستان ایلام تشکیل داده است. بدین منظور 40 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب و پس از اجرای آزمون چابکی ایلینویز در پیش آزمون، به صورت تصادفی به چهار گروه10 نفره تمرین قدرتی، پلایومتریک، ترکیبی و کنترل تقسیم شدند و پس از هشت هفته اجرای پروتکل های تمرینی مجدداً در پس آزمون تست ایلینویز به عمل آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی وابسته، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد، سطح معنا داری 05/0P< در نظر گرفته شد. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که انجام هشت هفته تمرینات قدرتی، پلایومتریک و ترکیبی بر کاهش زمان آزمون چابکی کشتی گیران تأثیر معنا داری دارد (05/0P<). در مورد تفاوت های بین گروهی، نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که در پیش آزمون تفاوت معنا داری بین میزان چابکی آزمودنی ها در هر یک از گروه های تحقیق وجود ندارد (655/0, P= 856f=). اما پس از هشت هفته مداخله های تمرینی اختلاف معنا داری بین آنها مشاهده شد (009/0, P= 48/4f=). نتایج آزمون تعقیبی LSD نشان داد که بیشترین تأثیر بر بهبود چابکی ابتدا مربوط به تمرینات ترکیبی سپس تمرینات پلایومتریک و در نهایت تمرینات قدرتی بوده است. البته بین گروه های تمرین ترکیبی و پلایومتریک و بین گروه های تمرین قدرتی و کنترل این اختلاف معنا دار نبود. با توجه به نتایج تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که، برای بهبود وضعیت چابکی کشتی گیران، انجام تمرینات پلایومتریک و به خصوص تمرینات ترکیبی (پلایومتریک _ قدرتی) بسیار مفیدتر از انجام تمرینات صرفاً قدرتی است. در نتیجه انجام تمرینات مذکور با تأکید بر رعایت ویژگی های نمونه های تحقیق و معیارهای ورود و خروج نمونه ها در تحقیق حاضر توصیه می شود.
۳۸.

اثر درازمدت فعالیتهای استقامتی ، سرعتی و مقاومتی بر تراکم ماده معدنی استخوان ورزشکاران نخبه مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدن سازان چگالی ماده معدنی استخوان دوندگان استقامتی دوندگان سرعتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲۷ تعداد دانلود : ۷۸۵
مطالعات انجام شده حاکی از آن است که ورزش تراکم توده استخوانی را افزایش می دهد. اما هنوز در مورد نوع و شدت آن که حداکثر تحریک آنابولیک را بر استخوان ایجاد می کند اطمینان حاصل نشده است (6). هدف این مطالعه، تعیین اثر درازمدت سه نوع فعالیت بدنی (استقامتی، سرعتی، و قدرتی) بر میزان تراکم توده استخوانی ورزشکاران نخبه مرد در مقایسه با مردان غیرورزشکار بوده است. این تحقیق از نوع علی- مقایسه ای پس از وقوع است. نمونه ها عبارت بودند از 30 ورزشکار نخبه مرد (10 دونده استقامتی3000 و5000 متر، 10دونده سرعتی100 و200متر، و 10 بدن ساز)، و10 غیرورزشکار سالم، بین سنین 20 تا 30 سال، که به صورت در دسترس انتخاب شدند. چگالی ماده معدنی استخوان (BMD) مهره های کمر و گردن استخوان ران نمونه ها با دستگاه جذب سنج دوتایی انرژی اشعه ایکس (DEXA) اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD) تحلیل شدند. در مقایسه با گروه کنترل، بدن سازان و دونده های سرعت در ناحیه گردن استخوان ران، و مهره های کمر به طور معناداری چگالی ماده معدنی بالاتری داشتند، در حالی که چگالی ماده معدنی هر دو ناحیه مذکور در دوندگان استقامتی، به طور معناداری پایین تر بود) 05/0≤ P). همچنین، تراکم توده استخوانی بدن سازان، در مقایسه با دونده های سرعت، در دو ناحیه اندازه گیری شده بیشتر و به لحاظ آماری معنادار بود (05/0≤ P)، در صورتی که تراکم استخوانی هر دو ناحیه در دوندگان استقامت به طور معناداری کمتر بود) 05/0≤ P). نتایج تحقیق حاضر حاکی از این است که پاسخ استخوان در برابر بار مکانیکی، به نوع و شیوه فعالیت ورزشی وابسته است.
۴۰.

بررسی و مقایسه تأثیر تمرین های با وزنه و پلایومتریک بر سرعت دویدن و توان انفجاری ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۴۵۴
هدف این پژوهش ، بررسی و تاثیر تمرین های پلایومتریک و با وزنه بر عملکرد دانشجویان رشته تربیت بدنی بوده است . بدین منظور 30 دانشجوی پسر رشته تربیت بدنی در محدوده سنی 23-21 سال به تمرین دعوت شدند. قد ، وزن ، سرعت 60 متر ، توان پرش آزمودنی ها در پیش آزمون اندازه گیری شد . سپس آزمودنی ها به طور تصادفی به سه گروه 10 نفری شامل دو گروه تجربی ، پلایومتریک و با وزنه و یک گروه کنترل تقسیم شدند . گروه های تجربی به مدت 8 هفته ، هر هفته 2 جلسه به تمرین های منتخب پرداختند . کل زمان تمرین برای هر دو گروه 48 دقیقه در نظر گرفته شد . گروه کنترل در این پروتکل تمرینی برنامه خاصی انجام نمی دادند. پس از پایان دوره تمرینی ، آزمون پرش سارجنت و دو 60 متر از آزمودنی ها به عمل آمدو داده های خام به وسیله آمار توصیفی و استنباطی به شرح ذیل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 1. تمرین های با وزنه و پلایومتریک تاثیر معنی داری بر توان انفجاری و سرعت دویدن آزمودنی ها داشته است. 2. تفاوت معنی داری بین تمرین های با وزنه و پلایومتریک بر توان انفجاری و سرعت دویدن مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان داد تفاوتی بین تاثیرات دو شیوه تمرینی پلایومتریک و تمرین های با وزنه بر توان انفجاری و 60 متر سرعت وجود ندارد و هر دو شیوه تمرینی به طور یکسان بر متغیرهای مذکور تاثیر گذاشته اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان