فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۶۸۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی و مقایسه دو روش کاهش وزن در کشتی گیران تمرین کرده 25–20 ساله بود. به این منظور 30 نفر از کشتی گیران تمرین کرده استان خراسان با محدوده سنی 25 – 20 سال به صورت داوطلبانه انتخا ب و به طور تصادفی به دو گروه کاهش وزنی حاد (سریع) و گروه کاهش وزنی کند (پیشنهادی توسط محققین) تقسیم شدند. قبل و 16 ساعت بعد از دوره کاهش وزن، از هر دو گروه به وسیله کالیپرلافایت درصد چربی و هم چنین آزمون هایی برای ارزیابی قدرت و استقامت بالاتنه و پایین تنه گرفته شد. از آزمودنی ها خواسته شد که 4 درصد از وزن خود را کاهش دهند. گروه اول به طور سنتی با استفاده از سونا و رژیم سخت غذایی طی 48 ساعت و گروه دوم براساس روشی جدید بر پایه رژیم خاصی که توسط محققان برنامه ریزی شده بود (12 روز)، به کاهش وزن پرداختند. متغیرهای جمع آوری شده عبارت بودند از: پرس سینه و اسکات پا با 1RM (برای اندازه گیری قدرت بالاتنه و پایین تنه)، حداکثر تکرار حرکات پرس سینه، اسکات پا با 1RM 40 درصد و حداکثر اجرای بارفیکس (برای اندازه گیری استقامت بالاتنه و پایین تنه) و درصد چربی بدن. داده ها به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون t زوجی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که کاهش سریع وزن موجب کاهش معنی دار قدرت بالاتنه و استقامت بالاتنه و پایین تنه شد، در حالی که قدرت پایین تنه و درصد چربی تغییر معنی داری نداشت، اما در گروه کاهش وزن کند، درصد چربی کاهش معنی داری نشان داد و هیچ یک از عوامل ذکرشده تغییر معنی داری نداشت.
تاثیر انواع تمرین ثابت و متغیر بر یادداری و انتقال دقت پرتاب از بالای شانه در کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تاثیر انواع تمرین ثابت و متغیر بر یادداری و انتقال دقت پرتاب از بالای شانه در کودکان پیش دبستانی است. به این منظور 36 کودک دختر و پسر راست دست به طور داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند و بر اساس نمرات پیش آزمون در سه گروه تمرین ثابت، متغیر قالبی و متغیر تصادفی منتسب شدند. گروه تمرین ثابت با هدفی به ابعاد 60 در60 و گروه های دیگر با اهدافی به ابعاد 30 در30، 60 در60 و 90 در90 سانتی متر پرتاب از بالای شانه را تمرین نمودند. مرحله اکتساب شامل 6 دسته کوشش 6 تایی در طی 2 روز بود. آزمون یادداری پس از24 ساعت اجرا شد و آزمون انتقال 10 دقیقه پس از آزمون یادداری با تغییر در اندازه هدف انجام شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس عاملی و تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0 > α استفاده شد. در آزمون یادداری تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایش مشاهده نشد ولی در آزمون انتقال عملکرد گروه تمرین متغیر تصادفی به طور معنی داری برتر از سایر گروه ها بود.(033/0 > (p . نتایج نشان می دهد استفاده از تمرینات متغیر به ویژه تمرین متغیر تصادفی در کودکان می تواند به طور موثری در انتقال دقت پرتاب از بالای شانه تاثیر داشته باشد.
تأثیر مصرف گلوتامین بر تغییرات سطوح گلوتامین پلاسما و فاکتورهای ایمنی در کشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت پاییز ۱۳۸۲ شماره ۱۷
حوزه های تخصصی:
تاثیر مصرف مکمل گلوتامین بر تغییرات سطوح گلوتامین پلاسما و برخی از فاکتورهای ایمنی در یک گروه ورزشکار مرد هدف این تحقیق بود آزمودنی های تحقیق را 20 کشتی گیر داوطلب تشکیل میدادند که به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل در یک برنامه تمرینی 16 جلسه ای قرار گرفتند گروه تجربی از مکمل گلوتامین و گروه کنترل از پلاسیبو استفاده کردند پیش از شروع برنامه تمرینی نمونه خون آزمودنی ها جمع آوری شد در پایان اولین جلسه تمرین و قبل و بعد از آخرین جلسه تمرین مجددا نمونه های خونی آزمودنی ها گرفته شد آزمودنی ها هر روز در برنامه تمرینی شرکت کردند و به مدت 90 دقیقه به تمرین پرداختند و در انتهای تمرین از گلوتامین خوراکی یا پلاسیبو استفاده کردند پس از اندازه گیری فاکتورهای خونی یافته های به دست آمده در سطح آلفای 05/0 مورد تجزیه و تحلیل آماری ANOVA قرار گرفت نتایج نشان داد که سطوح گلوتامین پلاسما در پایان یک جلسه تمرین در ابتدا وانتهای دوره تمرینی در گروه کنترل کاهش معنی داری پیدا کرد اما در گروه تجربی این سطوح نزدیک به سطوح استراحتی حفظ شد تغییرات فاکتورهای ایمینی در دو گروه مشابه بود بنابراین به نظر نمی رسد که استفاده از گلوتامین خوراکی بتواند از تغییرات فاکتورهای ایمنی جلوگیری کند سطوح استراحتی گلوتامین در انتهای دوره تمرینی در گروه کنترل کاهش ودر گروه تجربی افزایش نشان داد 05/0>P یافته های تحقیق بین کاهش سطوح گلوتامین پلاسما و تغییرات فاکتورهای ایمنی ارتباطی را نشان نداد
تاثیر کم آبی بدن بر حداکثر اکسیداسیون چربی ( MFO ) و شدت فعالیت متناسب با MFO(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تاثیر کم آبی بر حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و Fatmax. 10 دانشجوی پسر غیر ورزشکار با میانگین سن 2/2±3/21 سال، وزن 3/8±0/71 کیلوگرم، قد 1/4±5/172 سانتی متر، BMI 3/1±23 کیلوگرم بر مترمربع، چربی بدن 6/4±3/18 درصد و max2VO، ml/kg/min 2/4±8/38، در دو جلسه جداگانه، فعالیت فزاینده ای را تا سر حد خستگی روی نوارگردان اجرا کردند. در جلسه کنترل، وضعیت آب بدن آزمودنی ها طبیعی بود. در جلسه کم آبی، آزمودنی ها، قبل از اجرای آزمون، به واسطه استفاده از سونا دچار کم آبی شدند. میزان اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات طی فعالیت با استفاده از روش کالری سنجی غیرمستقیم اندازه گیری شد. برای هر فرد، میزان حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدتی از فعالیت که MFO در آن روی می دهد (Fatmax) و نقطه تقاطع تعیین گردید. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازآزمون آماری t همبسته نشان داد که MFO در جلسه کم آبی به طور معناداری پایین تر از مقدار آن در جلسه کنترل بود (05/0±24/0 در مقابل 08/0±31/0 گرم در دقیقه؛ 05/0≥P). همچنین، Fatmax در جلسه کم آبی در مقایسه با کنترل در شدت پایین تری روی داد (3/8±4/40 در مقابل 8/7±46 درصد max2VO؛ 05/0≥P). نقطه تقاطع نیز به طور معناداری بر اثر کم آبی به شدت پایین تری جابه جا شد (2/9±8/44 درمقابل 7/6±4/53 درصد max2VO؛ 05/0≥P). نتایج این تحقیق نشان داد کم آبی به واسطه افزایش در میزان اکسیداسیون کربوهیدرات، سهم نسبی چربی را در جریان فعالیت کاهش می دهد. همچنین، باعث جابه جایی Fatmax و نقطه تقاطع به شدت پایین تری از فعالیت می شود. این جابه جایی ممکن است علتی برای کاهش در زمان رسیدن به خستگی تحت شرایط کم آبی باشد.
تاثیر تمرینات مقاومتی بر نیمرخ متابولیکی و حساسیت به انسولین در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی بر نیمرخ متابولیکی و حساسیت به انسولین در مردان چاق بود. به همین منظور، 16 مرد چاق (48-35 سال) به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه هشت نفری قرار گرفتند :1)گروه تمرین مقاومتی و 2) گروه کنترل. از همه آزمودنی ها پس از 12 ساعت ناشتایی و در دو مرحله (قبل و بعد از انجام تمرین) و در شرایط مشابه، خون گیری به عمل آمد. گروه آزمایش 13 هفته و هر هفته سه جلسه تمرینات مقاومتی داشتند. برنامه تمرینات مقاومتی به صورت دایره ای و در یازده ایستگاه با شدت 50-60 درصد یک تکرار بیشینه (1_RM) انجام گرفت. تحلیل اطلاعات با کمک آزمونt مستقل نشان داد که تمرینات مقاومتی تاثیر معنی داری بر متغیرهای وزن، نسبت محیط کمر به لگن، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، قند خون ناشتا و تری گلیسیرید سرمی ندارد، ولی این تمرینات موجب کاهش معنی دار متغیرهای درصد چربی بدن، کلسترول تام، LDL-C ، هموگلوبین گلیکوزیله و انسولین و افزایش معنی دار حداکثر توان هوازی، HDL-C و شاخص حساسیت به انسولین می شود. می توان گفت تمرینات مقاومتی به بهبود نیمرخ متابولیکی و حساسیت به انسولین در مردان چاق منجر می شود و می توان آن را به عنوان یک جزء مؤثر در برنامه ورزشی این افراد در نظر گرفت.
تاثیر مصرف کوتاه مدت 20 و 30 گرم مکمل کراتین منو هیدرات بر اجرای بی هوازی و لاکتات خون کشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تاثیر مصرف کوتاه مدت 20 و 30 گرم مکمل کراتین بر اجرای بی هوازی و لاکتات خون کشتی گیران. 24 کشتی گیر مرد منتخب باشگاهی با میانگین سن 71/2±2/23 سال، قد 07/8±6/174 سانتی متر، و وزن 5±8/73 کیلوگرم به صورت تصادفی در سه گروه مصرف کننده 20 گرم کراتین (20CrM)، 30 گرم کراتین (30CrM) و دارونما (P) تقسیم شدند. گروه 20CrM و 30CrM به ترتیب روزانه 20 و30 گرم کراتین منوهیدرات را در 4 وعده به مدت 6 روز دریافت کردند. گروه P کپسول حاوی آرد ذرت مصرف کردند. پیش و پس از دوره مصرف، میانگین، اوج، و حداقل توان بی هوازی، شاخص خستگی، لاکتات خون استراحت، بلافاصله و 5 دقیقه پس از انجام آزمون وینگیت، ضربان قلب بلافاصله پس از فعالیت شبیه سازی شده کشتی و آزمون وینگیت، همچنین توده کل بدن اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون t همبسته، تحلیل واریانس ( ANOVA) یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شدند و سطح معناداری 5 درصد منظور شد (05/0≥P). یافته ها نشان داد توان بی هوازی میانگین، اوج، و حداقل و توده کل بدن در مقایسه با مقادیر پس آزمون گروه های 20CrM و 30CrM نسبت به پیش آزمون افزایش معناداری داشت. در متغیرهای دیگر پس آزمون گروه های 20CrM و 30CrM و P نسبت به پیش آزمون تفاوت معنادار مشاهده نشد. همچنین، تفاوت معنادار بین گروهی در توان بی هوازی اوج، میانگین، و حداقل در پس آزمون گروه های 20CrM، و 30CrM نسبت به گروه P مشاهده شد، در حالی که تفاوت معنادار در مرحله پس آزمون گروه 20CrM نسبت به گروه 30CrM مشاهده نشد. نتیجه اینکه مصرف کوتاه مدت 20 و 30 گرم مکمل کراتین به طور یکسان باعث بهبود اجرای بی هوازی کشتی گیران شد، اگر چه تاثیر معناداری بر لاکتات خون و ضربان قلب نداشت.
اثر تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی میوستالین ، تستوسترون و کورتیزول در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میوستاتین تنظیم کننده منفی قوی در رشد عضله اسکلتی است و نقش مهمی در تنظیم توده عضله بازی می کند. با این همه سازوکارهایی که تولید میوستاتین عضلانی را تنظیم می کند به خوبی روشن نیست. هدف تحقیق حاضر عبارت است از تعیین اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر تغییرات قدرت عضلانی، توده بدون چربی، میوستاتین، تستوسترون، و کورتیزول سرمی در مردان جوان تمرین نکرده. بدین منظور، 16 مرد جوان (میانگین سن 9/2 5/22) به دو گروه تمرین مقاومتی (8 نفر) و کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی عبارت بود از 3 ست 8 تا 10 تکراری با 60 تا 70 % RM1، سه جلسه در هفته با حرکات دربرگیرنده کل بدن. گروه کنترل تمرین مقاومتی انجام نمی داد. نمونه گیری خون، آزمون قدرت عضلانی، و سنجش ترکیب بدنی (DEXA) در هفته های صفر، چهارم، و هشتم انجام شد. تحلیل واریانس یکطرفه با اندازه گیریهای مکرر و همبستگی دو متغیره نشان داد تمرین مقاومتی باعث افزایش قدرت عضلانی، توده بدون چربی، و تستوسترون می شود، در حالی که کورتیزول و میوستاتین کاهش می یابد (05/0P<). همچنین، به ترتیب، ارتباط منفی و مثبتی بین تغییرات میوستاتین با تستوسترون (05/0P< و 69/0-=r) و میوستاتین با کورتیزول (03/0P< و 73/0=r) متعاقب تمرین مقاومتی وجود دارد. این یافته ها نشان می دهد سطوح سرمی میوستاتین در پاسخ به تمرین مقاومتی کاهش می یابد و تغییرات ایجاد شده با تمرین مقاومتی در سطوح میوستاتین، تستوسترون، و کورتیزول ممکن است در افزایش قدرت و توده عضلانی نقش داشته باشد.
آثار چاقی بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در طی فعالیت زیر پیشینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظرفیت اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در طول فعالیت نقشی مهم در نوع سوبسترای مصرفی و ذخیره سازی انرژی در بدن دارد. هدف از این پژوهش بررسی اثر چاقی بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در هنگام فعالیت ورزشی می باشد. 6 مرد چاق و 6 مرد لاغر (شاخص توده بدن به ترتیب برابر با22/1± 55/29 و35/1± 27/18 کیلوگرم بر متر مربع) غیرفعال و بزرگسال (سن به ترتیب 83/0 ±50/ 22 و 32/1 ± 83/21 سال، قد 12/9 ± 174 و 75/4 ± 17/175 سانتی متر، وزن 85/8 ± 31/89 و 58/5± 1/56 کیلوگرم، چربی بدن 62/3 ± 38/26 و 92/3 ± 35/ 11 درصد)، 30 دقیقه دویدن روی نوارگردان را با شدت 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی در شرایط مشابه انجام دادند. جلسه آزمون در هنگام صبح و پس از 12 ساعت ناشتا انجام گرفت. اکسیژن مصرفی، هزینه انرژی و اکسیداسیون چربی/ کربوهیدرات در حین فعالیت به روش اسپیرومتری مدار باز و کالری سنجی غیرمستقیم با دستگاه گاز آنالایزر اندازه گیری و محاسبه شد. روش آماری آنالیز واریانس دوطرفه مکرر و آزمون t نشان داد که اکسیژن مصرفی(002/0 P =) و انرژی مصرفی(003/0 P =) در افراد چاق نسبت به افراد لاغر بیشتر بود، اما تفاوت معنی داری در نسبت اکسیداسیون چربی/ کربوهیدرات مشاهده نشد (394/0 P =). این یافته ها نشان می دهد که نوع اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در افراد چاق نسبت به لاغر در فعالیت ملایم و کوتاه مدت، تفاوتی ندارد و تفاوت در درصد چربی نمی تواند موجب تغییر در اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در فعالیت زیر بیشینه شود.
ارتباط تغییرات هورمون کورتیزول و متابولیت های پلاسما در دوندگان مرد جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی ارتباط تغییرات هورمون کورتیزول و متابولیت های پلاسما در دوندگان مرد جوان است. به این منظور 16 دونده مرد جوان داوطلب با میانگین سنی 2 ± 8/21 سال، قد 26/5 ± 175 سانتیمتر، وزن 21/2 ± 17/64 کیلوگرم در این تحقیق شرکت کردند. به منظور بررسی تغییرات کورتیزول و متابولیت های پلاسما، آزمودنی های تحقیق در آزمون هوازی بالک شرکت کردند. نمونه های خونی، قبل و بلافاصله و 3 ساعت پس از اتمام آزمون ورزشی جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از تحلیل واریانس یکطرفه با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی توکی و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0P< استفاده شد. نتایج پژوهش افزایش معنی داری را در غلظت های کورتیزول، اسید لاکتیک و کراتینین پلاسما نشان داد (001/0 = P). هم چنین بین کورتیزول و اسید لاکتیک سرم بلافاصله پس از فعالیت بدنی شدید ارتباط مثبت معنی داری مشاهده شد (001/0 = P و 62/0 = r). در حالی که چنین ارتباط معنی داری بین کورتیزول و اسید لاکتیک سرم پس از 3 ساعت از فعالیت ورزشی وجود نداشت (005 P>). به علاوه هیچ ارتباط معنی داری بین کورتیزول و کراتینین سرم، بلافاصله و 3 ساعت پس از فعالیت ورزشی مشاهده نشد (05/0P>). در مجموع، یافته های تحقیق حاضر نشان داد که افزایش کورتیزول و متابولیت های پلاسما شاید ناشی از شدت فعالیت بدنی و هم چنین وجود ارتباط مثبت معنی دار بین تغییرات هورمون کورتیزول و اسیدلاکتیک سرم متعاقب آزمون میدانی بالک، نشان دهنده کارایی مطلوب این آزمون در ایجاد تغییرات سوخت و ساز و اهمیت بررسی هورمون کورتیزول و متابولیت های پلاسما در دوندگان جوان است.
تحلیل و مقایسه روش های مختلف تعیین آستانه بی هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مقایسه روش های مختلف تعیین آستانه بی هوازی به اجرا در آمد بدین منظور 15 نفر(با میانگین + انحراف معیار سنی 32/1+ 21 سال قد 5/2 + 178 سانتی متر و وزن 78/6+ 2/64 کیلوگرم بعنوان آزمودنی های تحقیق انختخاب شدند برای تعیین نقطه انحراف ضربان قلب HRDP از پروتکل هافنمن استفاده شد ضربان های قلب فعالیت آزمودنی ها لحظه به لحظه بااستفاده از تله متری ثبت شد همزمان در 5 مرحله مختلف با استفاده از انژوکت نمونه خون از سیاهرگ دست چپ آزمودنی ها جمع آوری و میزان اسید لاکتیک آن ها به طور آنزیماتیک اندازه گیری شد در تعیین آستانه بی هوازی با استفاده از HRDP و منحی عملکرد ضربان قبل HRPC روش های بلک بورن 70 در صد ضربان قلب بیشینه روش 90 در صد ضربان قلب بیشینه معادله ناریتا مدل بلند بیشترین فاصله L.Dmax و مدل کوتاه بیشترین فاصله S.Dmax با روش سنجش لاکتات روش مبنا مورد مقایسه قرار گرفتند نتایج نشان داد که روش S.Dmax در برآورد ساتانه بی هوازی روش دقیقی است و تفاوت معنی داری بین این روش و روش مبنا وجود ندارد 83/8+ 167 در برابر 17/8+ 168 و 85/0=p از طرف دیگر مقایسه نتایج روش بلک بورن روش 90 در صد ضربان قلب بیشینه معادله ناریتا و مدل L.Dmax با روش مبنا نشان دهنده اختلاف معنی دارد در برآورد آستانه بی هوازی با استفاده از HRDP بود با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیتجه گیری کرد که روش S.Dmax می تواند جایگزین مطمئن روش سنتی پر هزینه و وقت گیر خون گیری متعدد ( سنجش لاکتات ) شود بر همین اساس مربیان و ورزشکاران برای تعیین آستانه بی هوازی و کنترل شدت برنامه تمرینات خود می توانند از این روش استفاده کنند
آگاهی پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی درباره دوپینگ و مصرف مواد نیروزا در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۶ شماره ۳۱
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان آگاهی پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی درباره دوپینگ و مصرف مواد نیروزا در ورزش است . در این تحقیق توصیفی که جامعه آماری آن را کلیه پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی دانشگاه های استان لرستان تشکیل می دادند، 180 پرسشنامه با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس ، توزیع و 168 پرسشنامه برگشت داده شد که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد که میانگین شناخت کل نمونه ها از 26 دارو و 12 مکمل ذکر شده در این تحقیق به ترتیب 2 /8 و 5/6 است . همچنین میانگین نمره آگاهی از دوپینگ در ورزش 7/6 از 7، میانگین نمره آگاهی از عوارض جانبی داروها و مکمل ها 85/14 از 26، میانگین نمره آگاهی از قانونی بودن آنها 47/14 از 26 و میانگین نمره آگاهی از تاثیر نیروزایی این مواد در ورزش نیز 5/13 از 26 بود.میانگین نمره کلی آگاهی هر فرد که از جمع نمره های کل پرسشنامه تشکیل می شد 50/78 از 162 نمره بود که تفاوت این نمره در مقاطع تحصیلی مختلف در سطح 01/0 = ? کاملاً معنی دار بود. 45 درصد (76 نفر) از نمونه های این تحقیق اطلاعات خود را در زمینه دوپینگ و داروهای نیروزا در ورزش کم و 35 درصد نیز اطلاعات خود را متوسط عنوان کردند. نتایج این تحقیق نیز همچون تحقیقات مشابه در کشورهای دیگر حاکی از آگاهی بسیار کم یا ناچیز پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی در زمینه دوپینگ در ورزش است که لزوم تدوین برنامه های آموزشی برای این دسته را هر چه بیشتر آشکار می سازد.
تاثیر تمرینات استقامتی و مقاومتی بر ملکولهای چسبان محلول در گردش خون مردان سالم و نسبتاً چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق عبارت است از بررسی اثر تمرینات مقاومتی و استقامتی بر ملکولهای چسبان سرمی در مردان نسبتاً چاق. به این منظور 24 مرد نسبتاً چاق انتخاب شدند و به طور تصادفی در 3 گروه تمرینات استقامتی (8n=)، تمرینات مقاومتی (8n=)، و گروه کنترل (8n=) قرار گرفتند. گروههای تمرین مقاومتی و استقامتی به مدت 13 هفته تحت تاثیر تمرینات بودند. تمرینات استقامتی عبارت بود از دویدن با شدت 75-85 درصد حداکثر ضربان قلب آزمودنیها و تمرینات مقاومتی شامل 11 ایستگاه تمرین با وزنه که هر جلسه 4 ست با 12 تکرار و با شدت 50-60 درصد 1RM انجام می شد. نمونه های خونی قبل و بعد از تمرین گرفته شد. ICAM-1 و –E سلکتین سرمی با روش الیزا اندازه گیری شده است. تحلیل داده ها با روش آزمون MANOVA نشان داد تمرینات هوازی به طور معناداری به کاهش 69/17 درصدی در ICAM-1 و 6/27 درصدی در -Eسلکتین انجامید و تمرینات مقاومتی به طور معناداری 75/26 درصد از ICAM-1 و 2/30 درصد از -Eسلکتین مردان نسبتاً چاق کاست. دو گروه تمرین مقاومتی و استقامتی در ICAM-1 و –E سلکتین سرمی تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند. در مجموع از این تحقیق می توان نتیجه گرفت تمرینات مقاومتی و استقامتی ملکولهای چسبان سرمی را کاهش می دهد.
اثر پیاده روی بر کیفیت، کمیت و برخی پارامترهای فیزیولوژیک مرتبط با خواب در مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر هشت هفته برنامه پیاده روی بر کیفیت، کمیت و برخی پارامترهای فیزیولوژیک مرتبط با خواب (TG، TC، HDL) در مردان سالمند بود. به این منظور 20 مرد سالمند سالم (با میانگین سنی 24/7±4/72 سال، قد 11/6 ±59/163 سانتیمتر و وزن 19/9±31/68 کیلوگرم) به صورت تصادفی به دو گروه 10 نفره پیاده روی و شاهد تقسیم شدند. آزمودنی ها در گروه پیاده روی به مدت هشت هفته هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت 45 – 30 دقیقه با شدت 75 – 60 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره روی نوارگردان تمرین کردند. کیفیت خواب آزمودنی ها توسط پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) و کمیت خواب توسط ثبت طول مدت خواب مفید شبانه آزمودنی ها ارزیابی شد. متغیرهای فیزیولوژیک مرتبط با خواب نیز (TG، TC، HDL)، قبل و بعد از هشت هفته پیاده روی توسط نمونه گیری خون سنجیده شد. نتایج نشان داد که در گروه پیاده روی کیفیت خواب آزمودنی ها 31 درصد بهبود یافت و کمیت خواب نیز 45 دقیقه افزایش داشت که از لحاظ آماری معنی دار بود (05/0P<). به علاوه، در گروه پیاده روی تغییرات TC و HDL بهبود معنی داری داشت (05/0P<). نتایج آزمون t مستقل هم نشان داد که کیفیت و کمیت خواب بین دو گروه پیاده روی و شاهد تفاوت معنی داری داشت (05/0P<). با این حال هیچ رابطه ای بین تغییرات کیفیت و کمیت خواب با تغییرات متغیرهای فیزیولوژیک مرتبط با خواب مشاهده نشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت هشت هفته پیاده روی کیفیت و کمیت خواب را به همراه برخی از پارامترهای فیزیولوژیک مرتبط با خواب در سالمندان بهبود می بخشد و به عنوان راهی برای درمان مشکلات خواب در سالمندان مفید خواهد بود.
بررسی اثر هیپوکسی ناشی از ارتفاع روی متغیرهای قلبی - عروقی، ظرفیت عملی و متغیرهای خونی کوهنوردان آماتور
حوزه های تخصصی:
مقایسه تاثیر دو نوع بازیافت فعال و غیرفعال پس از ورزش درمانده ساز بر تغییرات شاخص های منتخب دستگاه ایمنی در دانشجویان مرد ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه تاثیر دو نوع بازیافت فعال و غیرفعال بر تغییرات شاخص های منتخب دستگاه ایمنی پس از فعالیت ورزشی درمانده ساز در دانشجویان مرد ورزشکار است. به این منظور با استفاده از آزمون کوپر و سنجش BMI، 20 دانشجوی ورزشکار رشته آمادگی جسمانی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه اول (بازیافت فعال) و گروه دوم (بازیافت غیرفعال) تقسیم شدند. هر دو گروه پروتکل چندمرحله ای را تا درماندگی و بلافاصله به مدت 30 دقیقه دوره بازیافت خود را انجام دادند. آزمودنی های گروه اول در 15 دقیقه ابتدایی با 65 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه روی نوارگردان فعالیت داشتند در حالی که گروه دوم این مدت زمان را به حالت درازکش سپری کردند. سپس هر دو گروه 15 دقیقه بازیافت بعدی را در حالت نشسته به پایان رساندند. نمونه های خون، قبل، بلافاصله، 15 و 30 دقیقه پس از فعالیت درمانده ساز جمع آوری شد. نتایج تحقیق با استفاده از آزمون تحلیل واریانس طرح های تکراری، افزایش معنی داری شاخص های لکوسیت، لنفوسیت، مونوسیت، نوتروفیل، CD4، CD8 و کاهش نسبت CD4:CD8 را بلافاصله پس از پایان فعالیت نشان داد (05/0//P). هر دو نوع بازیافت فعال و غیرفعال موجب کاهش معنی دار مقادیر CD8، CD4، لنفوسیت، مونوسیت و لکوسیت وکاهش غیرمعنی دار نوتروفیل و افزایش غیرمعنی دار نسبت CD4:CD8شد که در کاهش مقادیر مذکور، تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت (05/0P>). در ضمن تمامی شاخص ها به غیر از مونوسیت در گروه اول، پس از هر دو نوع بازیافت تقریباً به سطوح استراحتی خود بازگشتند.
تاثیر چهار هفته تمرین هوازی همراه با محدود کردن حرکت قفسه سینه بر توان هوازی و عملکرد قلبی- تنفسی افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق عبارت است از تعیین تاثیر چهار هفته تمرین هوازی همراه با محدود کردن حرکت قفسه سینه بر توان هوازی و عملکردهای قلبی- تنفسی افراد سالم. بدین منظور 18 دانشجوی مرد غیر ورزشکار به طور داوطلبانه انتخاب و به دو گروه 9 نفری (گروه تجربی 1 و 2) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت چهار هفته، سه جلسه در هفته با شدت 70 تا 85 درصد HRmax تمرین دوی هوازی داشتند. گروه تجربی یک تمرین هوازی همراه با بستن باند الاستیکی به دور قفسه سینه و گروه تجربی دو تمرین بدون استفاده از باند انجام دادند. به منظور اندازه گیری توان هوازی و عملکرد ریوی از دستگاه تحلیلگر گازهای تنفسی و به منظور اندازه گیری زمان رسیدن به واماندگی (TTE) از آزمون با بار ثابت روی نوارگردان استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون t (مستقل و همبسته) در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته های آزمون t همبسته نشان داد پس از تمرین، max2VO،VEmax و MVV در هر دو گروه تجربی، و TTE در گروه تجربی1 افزایش معناداری یافت (05/0p<). همچنین، نتایج آزمون t مستقل نشان داد گروه تجربی1 در مقایسه با گروه تجربی 2 افزایش بیشتری در max2VO (001/0p=)، VEmax (008/0p=) و MVV (04/0p=) داشت. اما تمرین روی FVC و FVC/1FEV این آزمودنی ها تاثیر معناداری نداشت (05/0p>). به طور کلی، نتایج این تحقیق آشکار ساخت علاوه بر افزایش توان هوازی و عملکرد قلبی- تنفسی هر دو گروه پس از تمرین، استفاده از باند الاستیکی هنگام تمرین هوازی در مقـایسه بـا تمرین هوازی به تنهـایی بر متغیرهای ذکرشده تاثیر بیشتری داشت.
رابطه بین آمادگی جسمانی با درصد چربی بدن و چربی های سرم خون و تفاوت آن متغیرها در دانش آموزان پسر 15-13 ساله شهری و روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین میزان آمادگی جسمانی، درصد چربی بدن و چربی های سرم خون و تفاوت آن متغیرها در دانش آموزان پسر 13- 15 ساله دوره راهنمایی شهری و روستایی است. به همین منظور 60 دانش آموز پسر از مدارس راهنمایی شهرستان جوانرود از دو گروه شهری (30 نفر) و روستایی (30 نفر) انتخاب شدند. میانگین سن، قد و وزن گروه شهری به ترتیب 778/0±97/13 سال، 579/9 ±20/157 سانتی متر و 159/8±70/44 کیلوگرم و میانگین سنی، قد و وزن گروه روستایی به ترتیب830/0± 14 سال، 803/7±73/153 سانتی متر و 225/9±17/40 کیلوگرم بود. به منظور انجام این تحقیق از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف برای تعیین طبیعی بودن داده ها واز آزمون لوین برای همگنی واریانس ها استفاده شد. از آزمون برتر ایفرد که شامل آزمون های دراز و نشست، بارفیکس اصلاح شده، انعطاف پذیری و دویدن540 متر است، برای سنجش میزان آمادگی جسمانی دو گروه استفاده شد و همچنین برای به دست آوردن درصد چربی بدن از کالیپر و با استفاده از فرمول دونقطه ای (سه سر بازو- ساق پا ) لومان و اسلاتر استفاده شد. میزان چربی های سرم خون نمونه ها بر اساس نمونه خونی به دست آمد که در آزمایشگاه پزشکی از آن ها گرفته شد. ابزار اندازه گیری شامل آزمون برتر ایفرد و دستگاه کا لیپر بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری، از آزمون تی مستقل برای مقایسه متغیرهای بین دو گروه و از آزمون همبستگی پیرسون برای ارتباط بین گروهی متغیرها استفاده و نتایج زیر حاصل شد. بین میانگین نمرات آمادگی جسمانی در دو گروه شهری و روستایی، اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد. بین میانگین درصد چربی بدن دو گروه شهری و روستایی اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد(گروه روستایی درصد چربی بدن کمتری داشتند). بین متغیرهای چربی سرم خون (TC, TG , LDL, HDL ) دو گروه شهری و روستایی، فقط در دو فاکتور HDL و TC اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد (گروه روستایی مقادیر بیشتری HDL و TC نسبت به گروه شهری داشتند). بین سطح آمادگی جسمانی و چربی های سرم خون دو گروه شهری و روستایی فقط بین میانگین آمادگی جسمانی با HDL درگروه شهری (410/0=r ) ارتباط مستقیم معنی داری مشاهده شد. بین درصد چربی بدن و چربی های سرم خون دو گروه شهری و روستایی، فقط بین درصد چربی بدن با TG در گروه شهری (367/0=r ) ارتباط مستقیم معنی داری مشاهده شد.
تاثیر مکمل بی کربنات سدیم بر میزان اسیدلاکتیک ، آمونیاک و عملکرد پسران دونده 400 متر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی تاثیر مصرف مکمل بی کربنات بر عملکرد دو 400 متر و سطوح برخی متابولیت های پلاسما در مردان جوان ورزشکار، 16 مرد جوان دونده 400 متر (سن 25/3 ? 58/20 سال، قد 48/2?33/175 سانتیمتر و شاخص توده بدن 68/2? 57/21 کیلوگرم بر مترمربع) طی دو جلسه یک ساعته پس از مصرف مکمل بی کربنات به مقدار 3/0 گرم در هر کیلوگرم وزن بدن) یا دارونما (کربنات کلسیم)، در آزمون دو 400 متر (ترتیب تصادفی معکوس) شرکت کردند. در هر دو جلسه، طی سه مرحله (استراحت، 30 دقیقه پس از مصرف مکمل و 2 دقیقه پس از پایان دویدن) خونگیری به عمل آمد و سطوح آمونیاک، لاکتات، بی کربنات و PH خون اندازه گیری شد. زمان دویدن در جلسه مصرف بی کربنات کلسیم (11/0? 41/57 ثانیه)، به طور معنی داری کمتر از زمان دویدن در جلسه مصرف دارونما (78/0?01/59 ثانیه) بود (05/0P<). همچنین با مصرف بی کربنات سدیم، سطوح بی کربنات پلاسما (64/2?53/29 میلی مول بر لیتر)، نسبت به حالت استراحتی (84/1?13/23 میلی مول بر لیتر) افزایش معنی داری یافت، ولی بعد از دویدن (92/1? 45/20 میلی مول بر لیتر)، تقریباً به مقادیر استراحتی خود بازگشت (05/0P<). به علاوه در جلسه مصرف دارونما، سطوح بی کربنات خون بعد از دویدن (48/2?89/17 میلی مول بر لیتر)، به پایین تر از سطوح استراحتی (15/2?31/23 میلی مول بر لیتر) رسید (05/0P<) . همچنین در هر دو جلسه مصرف بی کربنات کلسیم و دارونما، افزایش معنی داری در سطوح لاکتات خون پس از دویدن مشاهده شد و کاهش PH خون، فقط در جلسه مصرف دارونما معنی دار بود (05/0 P<) . پس می توان نتیجه گرفت که مصرف بی کربنات سدیم، اثر ارگوژنیک دارد و از افت محتوای بی کربنات خون در ورزش شدید جلوگیری می کند.
اثر دو برنامه تمرین مقاومتی به صورت دایره ای و ست های استاندارد با شدت های مختلف بر پاسخ EPOC در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، اثر دو برنامه تمرین مقاومتی به صورت دایره ای و ست های استاندارد با شدت های مختلف بر پاسخ EPOCدر مردان جوان است. به همین منظور 12 مرد دانشگاهی با میانگین سن 1/1 ± 92/21 سال، قد 55/4 ± 17/175 سانتی متر و وزن 5/7±74/69 کیلوگرم، به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و در دو مرحله آزمون (یک وهله ورزش مقاومتی با شدت 50% و 75% 1RM) شرکت کردند. اندازه گیری EPOCبه صورت پیش آزمون و پس آزمون در سه بازه زمانی 30 دقیقه ای به مدت 90 دقیقه انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی tهمبسته و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مقادیر VO2 بعد از هر دو برنامه ورزش مقاومتی نسبت به مقادیر VO2 پایه(بر حسب میلی لیتر دردقیقه) 90 دقیقه بعد از ورزش ، افزایش معنی داری داشت، اما این افزایش در 30 دقیقه سوم پس از ورزش مقاومتی با شدت 50 درصد معنی دار نبود. مقدار کالری مصرفی در ورزش با شدت 75 درصد تا یک ساعت پس از ورزش و در ورزش با شدت 50 درصد تا نیم ساعت پس از ورزش افزایش داشت. مقادیر RER بعد از هر دو برنامه ورزش مقاومتی نسبت به مقادیر RERپایه 90 دقیقه بعد از ورزش کاهش معنی داری داشت. با وجود این، در مقایسه بین دو شدت تمرین، مقدار EPOC و انرژی مصرفی اضافی در هر سه بازه زمانی پس از ورزش در مرحله شدت 75 درصد 1RM به طور معنی داری بیشتر از مرحله شدت 50 درصد 1RM بود. اما مقدارRER بین دو شدت تمرین تفاوت معنی داری نداشت. می توان گفت انجام ورزش مقاومتی با ست های استاندارد و شدت بیشتر، EPOC بیشتری را تا 90 دقیقه پس از ورزش تولید می کند که در صورت تداوم این نوع روش تمرینی، می توان از آن برای برنامه های کاهش وزن استفاده کرد.
تدوین نورم ویژگی های آنتروپومتریک پسران 8 تا 13 سال ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری پژوهشگران از آنتروپومتری بعنوان روشی با قابلیت های میدانی فراوان و اعتبار مناسب استفاده می-کنند. مطالعات این حوزه در زمینه هایی چون ارگونومی، استعدادیابی ورزشی، پایش های رشدی و آسیب-شناسی ورزشی مورد توجه پژوهشگران است. هدف پژوهش حاضر، تدوین نورم ویژگی های آنتروپومتریک نونهالان پسر ایرانی بود. تحقیق حاضر از نوع توصیفی برای تدوین نورم است. 1712 نفر از نونهالان پسر داوطلب شرکت در برنامه های اوقات فراغت تابستانی سازمان ورزش بسیج بصورت تصادفی انتخاب و در 6 گروه سنی8،9،10،11،12،13 سال تقسیم شدند. بر اساس دستورالعمل انجمن بین المللی پیشبرد پیکرسنجی متغیرهای قد، وزن، قد نشسته، ضخامت چربی زیر پوستی در هشت نقطه، محیط اندام در پنج نقطه و دو قطر استخوانی اندازه گیری شد و تیپ بدنی به روش هیث-کارتر محاسبه گردید. تحلیل داده ها با استفاده شاخص های گرایش به مرکز، انحراف استاندارد و آزمون کلموگروف اسمیرنوف محاسبه گردید. یافته ها نشان داد که اجزای نوع پیکری نونهالان پسر ایرانی در اکتومورفی 1/3، مزومورفی3/4 و در اندومورفی 1/3 بود. آنها از جزء مزومورفی بالاتری نسبت به سایر اجزای تیپ بدنی برخوردار بودند. نتایج میانگین قد 63/9± 63/143 سانتی متر و وزن 54/10± 84/37 کیلوگرم را نشان داد همچنین یافته ها بیانگر افزایش تدریجی شاخص های مرتبط با چربی از 8 تا 12 سالگی و کاهش آن در 13 سالگی بود. همچنین یافته ها، افزایش مستمر متغیرهای محیط و طول اندام را نشان داد. بنابراین نونهالان 12-8 ساله از تیپ بدنی«مزومورف متعادل» و نونهالان 13 ساله، از تیپ بدنی ""مزومورف اکتومورف"" برخوردار بودند. با توجه به نتایج احتمالاً شاخص های مرتبط با چربی در سنین 8 تا 12 سالگی افزایش پیدا می کند و در 13 سالگی کاهش می یابد. با استفاده از این نورم واحد می توان از آزمون های غربالگری در استعدادیابی ورزشی، پایش های رشدی، ملاحظات تغذیه ای و صدمات ورزشی مورد استفاده قرار داد.