فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۶۸۶ مورد.
۱۰۱.

پارامترهای قلبی-عروقی زنان متعاقب دو هفته تمرینات تناوبی عملکردی با شدتهای متفاوت با و بدون ماسکهای تنفسی: ارزیابی پاسخ و سازگاریها در طی پاندمی کوید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماسکهای تنفسی پاندمی کووید-19 تمرینات تناوبی شدید پارامترهای قلبی عروقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵
سازمان بهداشت جهانی پوشیدن ماسک های صورت در مکان های عمومی را توصیه می کند. برخی افراد نگران تأثیر زیانبار پوشیدن ماسک بر دستگاه قلبی-عروقی در طی انجام دادن فعالیت بدنی هستند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر دو هفته تمرین تناوبی عملکردی با شدت های بالا (HIIT) و متوسط (MIIT) همراه با ماسک های تنفسی بر پاسخ پارامترهای قلبی-عروقی زنان در طی دویدن با شدت های بالا (HIR) و متوسط (MIR) روی نوارگردان انجام شد. تعداد 36 زن سالم (دامنه سنی 25 تا 45 سال و شاخص توده بدنی 23 کیلوگرم بر مترمربع) به طور تصادفی به شش گروه تقسیم شدند: گروه HIIT با ماسک N95، گروه HIIT با ماسک جراحی، گروه MIIT با ماسک N95، گروه MIIT   با ماسک جراحی، گروه HIIT  بدوم ماسک و گروه MIIT بدون ماسک. تمرینات HIIT و  MIIT(دو تا چهار وهله 20 تا 60 ثانیه ای با 80 تا 90 درصد و یا 60 تا 70 درصد HRmax و فواصل استراحتی 15 تا 60 ثانیه ای) سه جلسه در هفته برای دو هفته اجرا شد. پارامترهای قلبی-عروقی با دستگاه های ECG و پالس اکسیمتر ارزیابی شد. یک وهله دویدن روی نوارگردان به ویژه با شدت بالا و ماسک N95 در قبل و متعاقب دو هفته HIIT و MIIT، موجب افزایش موقت معنادار HR، SBP و بار کار روی قلب (RPP) (P < 0.05) و تغییر معنادار نکردن SPo2% در مقایسه دویدن با شدت متوسط و گروه کنترل بدون ماسک شد (P ≤ 0.05). مداخله دو هفته ای HIIT موجب افزایش معنادار زمان رسیدن به واماندگی و VO2max (P < 0.05) و کاهش غیرمعنادار پارامترهای CV استراحتی زنان در مقایسه با گروه های MIIT شد. درمجموع، اجرای دو هفته HIIT با ماسک های تنفسی موجب بهبود عملکرد شد و پوشیدن ماسک های تنفسی حین فعالیت در زنان سالم ایمن بود و فقط با تغییرات گذرا در پارامترهای CV همراه شد. 
۱۰۲.

تأثیر مدت زمان ریکاوری فعال بر پاسخ کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز سرمی به یک جلسه فعالیت تناوبی در آب در شناگران زن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شنای تناوبی مدت ریکاوری کراتین کیناز لاکتات دهیدروژناز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش تأثیر مدت زمان ریکاوری فعال بر تغییرات کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز در پاسخ به یک جلسه فعالیت تناوبی شدید در شناگران زن بود. مواد و روش ها: در این مطالعه شبه تجربی، ۱۰ شناگر زن با دامنه سنی ۲۰ تا ۲۶ سال، با طرح متقاطع در دو گروه تجربی ۱ (۱۰ نفر) و تجربی ۲ (۱۰ نفر) قرار گرفتند. آزمودنی ها مسافت های ۲۵ متر را با حداکثر سرعت شنا کردند، مدت ریکاوری فعال در گروه تجربی ۱، سه برابر مدت شنا و در گروه تجربی ۲، چهار برابر مدت شنا بود. شدت فعالیت هنگام بازیافت فعال ۵۰ تا ۶۰ درصد حداکثر ضربان قلب آزمودنی ها در نظر گرفته شد، آزمودنی ها مسافت های ۲۵ متر را تا زمان واماندگی شنا کردند. نمونه های خونی قبل از شروع جلسه تمرین و بعد از مرحله ی بازیافت جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آنوا با اندازه گیری های مکرر در سطح معناداری 0.05>P  استفاده شد.  یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد بین دو زمان بازیافت (۱ به ۳ و ۱ به ۴) از لحاظ اثرگذاری برکراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز تفاوت معنی داری وجود ندارد (P≥0.05). بحث و نتیجه گیری: بین ریکاوری سه برابر و چهار برابر بدنبال یک وهله فعالیت شنای تناوبی شدید بر تغییرات کاهشی شاخص های آسیب عضلانی (کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز) تفاوتی مشاهده نشد؛ بنابراین بنظر می رسد ورزشکاران این رشته بتوانند با توجه به شرایط مسابقات از هر دو نوع ریکاوری بهره مند شوند.
۱۰۳.

تدوین و به روزرسانی نُرم های آمادگی جسمانی مردان و زنان 18 تا 60 ساله شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان مردان فاکتورهای آمادگی جسمانی تدوین نورم شهر کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۲۰۱
هدف کلی این پژوهش تدوین و به روز رسانی نورم های آمادگی جسمانی مردان و زنان 18 تا 60 سال شهر کرمانشاه بود. آزمودنی های این پژوهش را 200 نفر از مردان و 200 نفر از زنان شهر کرمانشاه تشکیل دادند که به ترتیب، متوسط سن آن ها 421/11±82/34 و 31/1±96/36 سال، قد 297/5±64/179 و57/0±46/161 سانتی متر ، وزن 586/11±97/80 و 17/1±86/70 کیلوگرم بود که به طور تصادفی انتخاب و در طبقات مختلف سنی تقسیم شدند. از آزمون های دویدن/ راه رفتن راکپورت برای اندازه گیری استقامت قلبی- عروقی، شنا برای سنجش استقامت عضلات کمربند شانه ای، درازونشست برای سنجش استقامت عضلات ناحیه شکم، نیروسنج دستی برای سنجش قدرت عضلات مچ دست، جعبه اندازه گیری انعطاف بدنی برای تعیین انعطاف تنه، چین پوستی سه ناحیه ای برای تخمین درصد چربی بدن استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که میانگین استقامت قلبی- عروقی آزمودنی ها در مردان و زنان به ترتیب،14/45 و 80/38 میلی لیتر برکیلوگرم بر دقیقه، درصد چربی بدن 28/23 و 95/31 درصد، WHR 927/0 و 829/0 متر، انعطاف پذیری 43/29 و 91/23 سانتی متر، قدرت عضلانی پنجه دست راست 21/42 و 63/24 کیلوگرم، قدرت عضلانی پنجه دست چپ 02/36 و 13/23 کیلوگرم، استقامت عضلات سینه ای تعداد 18/44 و 32/14 شنای سوئدی، استقامت عضلات شکم تعداد 81/32 و 94/28 دراز و نشست بود. در مقایسه با هنجار های موجود، مردان شهر کرمانشاه در متغیرهای توان هوازی، قدرت عضلانی پنجه، استقامت عضلات سینه وضعیت بهتری به نسبت شهرهای دیگر و سایر کشورها داشتند و زنان شهر کرمانشاه در متغیرهای درصد چربی بدن، قدرت عضلات پنجه و انعطاف پذیری وضعیت نامناسبی داشتند.
۱۰۴.

تأثیر مدل های مختلف تحریک الکتریکی جریان مستقیم فراجمجمه ای بر تصمیم گیری ریسک پذیر داوران ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحریک مغزی تصمیم گیری تکانشگری داوران ورزشی قشر خلفی جانبی پیش پیشانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۱۹۲
هدف از مطالعه حاضر؛ بررسی تأثیر مدل های مختلف تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر تصمیم گیری ریسک پذیر داورانِ رشته های ورزش تیمی بود. 24 داور مرد در ورزش های فوتبال، فوتسال، والیبال، بسکتبال و هندبال (با دامنه سنی 19 تا 38 سال، درجه داوری: درجه 3 تا ملی؛ سابقه داوری: 2 تا 18 سال) به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. بعد از جلسه آشنایی، آزمودنی ها در سه جلسه مجزا با فاصله حداقل 72 ساعت در آزمایشگاه حضور یافتند. در یک طرح درون گروهی به شیوه دوسویه کور و به صورت موازنه متقابل، هر آزمودنی 3 نوع تحریک الکتریکی شامل تحریک آنُد، کاتُد و شَم را بر روی قشر خلفی-جانبی پیش پیشانی راست دریافت نمود. قبل و بعد از هر نوع تحریک؛ تکالیف روانشناختیِ تکانشگری برو/نرو و بازی قمار آیوا انجام شد. نتایج با استفاده از آزمون آنالیز واریانس دوراهه مرکب نشان داد که مقادیر دلتای IGT در شرایط آنُد و کاتد در مقایسه با شَم به شکل معنی داری بیشتر بود (به ترتیب، p=0.003، p=0.01). همچنین، نتایج نشان داد که مقادیر دلتای IMP در شرایط آنُد و شَم در مقایسه با کاتُد افزایش معنی داری داشت (به ترتیب، p=0.0001، p=0.002). به عنوان یک یافته جدید، این نتایج نشان دهنده اثرات مثبت تحریک آنُد بر روی قشر خلفی-جانبی پیش پیشانی راست بر عوامل مرتبط با تصمیم گیری ریسک پذیر در داوران ورزشی مرد است. در پایان، می توان چنین نتیجه گیری نمود که tDCS احتمالاً می تواند به عنوان ابزاری برای بهبود تصمیم گیری ریسک پذیر داوران ورزشی مورد استفاده قرار گیرد، گرچه تأئید نهایی این امر نیاز به انجام تحقیقات متعدد دیگری دارد.
۱۰۵.

تغییرات بیان ژن شاخص های پرو و آنتی آپوپتوتیک بافت کبد و مقاومت به انسولین پس از تمرین تناوبی و مصرف عصاره آویشن در رت های دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی دیابت نوع دو آویشن آپوپتوز کبد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۱۴۸
دیابت می تواند باعث واردکردن صدمه بافتی و مرگ سلولی یا آپوپتوز در برخی بافت های حیاتی مثل کبد شود. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تغییرات بیان ژن آپوپتوزی و آنتی آپوپتوزی بافت کبد و شاخص مقاومت به انسولین پس از انجام دادن تمرین تناوبی و مصرف عصاره آویشن شیرازی در رت های چاق دیابتی نوع دو انجام شد. در این مطالعه، 36 سر رت نر ویستار چهارهفته ای در دامنه وزنی 20 ± 110 گرم  از مؤسسه رویان  با هدف آشنایی با محیط برای دو هفته نگهداری شدند و به حدود 20 ± 190  گرم رسیدند. همه رت ها برای مدت 20 هفته با رژیم پرچرب تغذیه شدند تا به میانگین وزنی حدود 50 ± 407 گرم رسیدند. برای ایجاد مدل دیابتی نوع دو،  25 میلی گرم STZ با دوز کم بر کیلوگرم وزن بدن به شیوه تزریق درون صفاقی به رت ها تزریق شد که گلوکز ناشتای بین  mg/dl 150 تا400 معیار دیابتی شدن در نظر گرفته شد. سپس همه موش ها دیابتی شدند و در چهار گروه کنترل، تمرین تناوبی، آویشن و تمرین-آویشن قرار گرفتند. پروتکل تمرینی به صورت هشت هفته تمرین تناوبی، پنج جلسه در هفته با تناوب شدید دو دقیقه ای با دو تا هشت تناوب و با 80 تا 90 درصد vo2max و تناوب استراحت یک دقیقه ای با 50 تا 56 درصد vo2max  اجرا شد. عصاره آویشن به صورت گاواژ به میزان mg/kg 200 برای پنج روز در هفته به مدت هشت هفته داده شد. شاخص مقاومت به انسولین با استفاده از فرمول محاسبه شد و بیان ژن های آپوپتوزی بافت کبد نیز توسط RT-PCR اندازه گیری شد. از تحلیل واریانس یک طرفه، تحلیل واریانس دوعاملی، آزمون تعقیبی بنفرونی و شاخص تعیین اندازه اثر برای مقایسه میزان تأثیر هریک از متغیرهای مستقل استفاده شد. سطح معناداری آزمون ها P ≤ 0.05 در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل، تمرین تناوبی شدید به کاهش معنا دار گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین منجر شد. همچنین تمرین تناوبی و مصرف عصاره آویشن به کاهش بیان ژن Bax و افزایش بیان Bcl2 در سلول های کبدی در مقایسه با گروه کنترل منجر شد (P < 0.05). درمجموع، تمرینات تناوبی همراه با مصرف عصاره آویشن در رت های دیابتی به بهبود نیمرخ گلیسیمیک و تغییرات سطوح گلوکز و انسولین و نیز تغییرات مثبت و مناسب در بیان ژن های آپوپتوزی و ضدآپوپتوزی کبدی منجر شد (P < 0.05).
۱۰۶.

اثر تمرین استقامتی بر بیان ژن های هموباکس سی هشت (HOXC8) و سی نه (HOXC9) در بافت چربی موش های صحرایی نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین ورزشی قهوه ای شدن بافت چربی سفید همو پروتئین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۵۴۵
پروتئین های هموباکس سی هشت(HOXC) و سی نه (HOXC9) پروتئین هایی هستند که در نمو بافت چربی نقش دارند. هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرین استقامتی بر بیان ژن های هموباکس سی هشت و سی نه در بافت چربی سفید زیر پوستی بود. برای این منظور، 16 موش (سن هشت نه هفته با میانگین وزن 220 گرم) صحرایی نژاد ویستار به صورت تصادفی به دو گروه؛ 1)کنترل (هشت سر) و 2) تمرین استقامتی (هشت سر) تقسیم شدند. موش های گروه تمرینی، به مدت هشت هفته، هفته ای پنج جلسه، تحت تمرین استقامتی تداومی بر روی نوارگردان (با میانگین شدت 25 متر در دقیقه و با میانگین مدت 25 دقیقه) قرار گرفتند. برای اندازه گیری بیان نسبی ژن های هدف در بافت چربی زیرپوستی از روش ریل تایم (Real Time–PCR)استفاده شد. داده ها نشان داد که بیان نسبی ژن پروتئین غیر جفت کننده یک (UCP1) در گروه استقامتی در مقایسه با گروه کنترل به صورت معناداری بیشتر بود (P=0.018). با این حال، بیان نسبی ژن های هموباکس سی هشت و سی نه در گروه استقامتی در مقایسه با گروه کنترل از نظر آماری تفاوت معناداری نداشت (P hoxc9=0.36; Phoxc9=0.52). یافته های این مطالعه نشان داد که تمرین استقامتی تغییری در بیان ژن های هموباکس سی هشت و سی نه در بافت چربی زیرپوستی ایجاد نمی کند؛ که احتمالا بیانگر این است که تمرین استقامتی مورد استفاده در این مطالعه، تغییری در ویژگی بافت چربی سفید از نظر قهوه ای شدن یا سفید شدن بافت چربی سفید، ایجاد نمی کند.
۱۰۷.

اثر هشت هفته تمرین هوازی توأم با مصرف اتانول بر بیان ژن Nrf2 در عضله قلب و برخی از شاخص های آنتی اکسیدانی موش صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتانول تمرین هوازی فاکتور هسته ای اریتروئید 2 مرتبط با فاکتور2 (Nrf2) بیان ژن آنتی اکسیدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۲۰۴
در ارتباط با تأثیر ترکیب تمرینات ورزشی و مصرف الکل بر تنظیم کننده های سیستم دفاع آنتی اکسیدانی به ویژه فاکتور هسته ای اریتروئید 2 مرتبط با فاکتور2 (Nrf2) در عضله قلب مطالعات محدودی انجام شده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی توأم با مصرف اتانول بر بیان ژنNrf2 عضله قلب و شاخص های آنتی اکسیدانی پلاسما در موش صحرایی نر بود. تعداد 32 سر موش صحرایی با میانگین وزنی6±230 گرم به چهار گروه کنترل، تمرین هوازی، اتانول20% با دوز 4 گرم بر کیلوگرم وزن بدن و اتانول به همراه تمرین تقسیم شدند. در پایان دوره سطوح میزان بیان ژن Nrf2 و میزان ظرفیت تام آنتی اکسیدانی (TCA) و مالون دی آلدئید (MDA) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس دو سویه و در سطح معنی داری 0.05≥p تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تمرین هوازی اثر معنی داری در بیان ژن Nrf2 دارد (P=0.0068). نتایج عدم تأثیر معنی دار مصرف اتانول(P=0.312) و اثر تعاملی بین تمرین هوازی و مصرف اتانول (P=0.237) را در بیان ژن Nrf2 نشان دادند. تمرین هوازی بطور معنی داری بیان ژن Nrf2 را در گروه های تمرین و تمرین به همراه اتانول نسبت به گروه کنترل افزایش داد. مصرف اتانول بطور معنی داری سبب کاهش میزان TCA و افزایش MDA در مقایسه با سایر گروه ها شد. یافته ها نشان داد که مصرف اتانول به ترتیب سبب کاهش و افزایش سطوح پلاسمایی TAC و MDA می گردد. در مقابل انجام تمرین هوازی از طریق افزایش سطوح TAC و افزایش بیان ژن Nrf2 منجر به کاهش آسیب اکسیداتیو ناشی از مصرف اتانول شد.
۱۰۸.

مقایسه اثر فعالیت تناوبی شدید با حرکت هم زمان، متوالی و متناوب بالاتنه و پایین تنه بر آیریزین وBDNF پلاسمای زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: HIIE بالاتنه و پایین تنه آیریزین BDNF زنان چاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۹۲
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر فعالیت تناوبی شدید با سه مدل چیدمان؛ همزمان، متوالی و متناوب فعالیت بالاتنه و پایین تنه بر آیریزین و BDNF پلاسمای زنان چاق بود. 11 زن تمرین نکرده ی چاق، 5/8±30/5 ساله و درصد چربی؛ 4/0±39/9، طی سه روز غیر متوالی، سه پروتکل روی دستگاه الپتیکال را با اعمال طرح متقاطع اجرا کردند. در پروتکل متوالی؛ پدال زدن دست، سپس پا بصورت متوالی هر کدام 10 تکرار با 90% وات حداکثر به مدت 40 دقیقه، در پروتکل همزمان؛10 تکرار پدال زدن دست با پا بصورت همزمان با 90% وات حداکثر به مدت 29 دقیقه و در پروتکل متناوب؛ پدال زدن دست و پا بصورت متناوب هر کدام 14 تکرار با 90% وات حداکثر به مدت 26 دقیقه و40 ثانیه، اجرا گردید. وهله های یک دقیقه ای فعالیت توسط استراحت های فعال یک دقیقه ای با 30% وات حداکثر تفکیک شدند. نمونه خونی قبل و یک ساعت پس از اتمام پروتکل ها اخذ شد. نتایج تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی LSD، تفاوت معناداری (p≤0/05) در مقایسه تغییرات آیریزین و یا BDNF بین پروتکل ها نشان نداد اما در پروتکل های همزمان، متوالی و متناوب به ترتیب با افزایش 28/24 (0/02=p)، 21/86 و 17/18 (0/03=p) درصدی سطوح آیریزین و کاهش 0/01، 10/08 و 10/76 درصدی سطوح BDNF، نسبت به مقادیر پایه روبرو بودیم. در مجموع علیرغم صرف زمان کمتر در مدل های همزمان و متناوب نسبت به مدل متوالی و درک فشار کمتر مدل متناوب نسبت به مدل همزمان، به نظر می رسد ترشح آیریزین و BDNF بیشتر متاثر از انرژی مصرفی طی ورزش باشد تا شدت، مدت و یا مدل چیدمان فعالیت عضلات.
۱۰۹.

تدوین هنجار آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی برای زنان سنین 60-18 ساله استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نورم آمادگی جسمانی زنان استان البرز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۵۱
پژوهش حاضر با هدف تدوین نُرم عوامل آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی برای زنان سنین 18-60 ساله استان البرز انجام شد. 255 نفر از زنان سنین 18-60 ساله استان البرز با میانگین قد 0/5±159 سانتی متر، وزن 6/10±3/71 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 1/4±1/28 کیلوگرم بر مترمربع، نمونه آماری تحقیق را تشکیل دادند که به شکل سیستماتیک انتخاب شدند. استقامت قلبی-تنفسی با استفاده از آزمون راکپورت، قدرت عضلانی با استفاده از دینامومتر پنجه دست، استقامت عضلانی با استفاده از آزمون درازونشست و شنای سوئدی، انعطاف پذیری با استفاده از آزمون نشستن و خم شدن به سمت جلو و ترکیب بدن با استفاده از کالیپر ارزیابی شد. با استفاده از آمار توصیفی و محاسبه نقاط درصدی به تفکیک آزمون های مختلف، نُرم آمادگی جسمانی تهیه شد. یافته های تحقیق نشان داد که میانگین استقامت قلبی-تنفسی آزمودنی ها 2/25 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه، چربی بدن 32 درصد، قدرت مچ دست راست 4/23 کیلوگرم، قدرن مچ دست چپ 0/23 کیلوگرم، استقامت عضلانی ناحیه شکم تعداد 8/15 درازو نشست، استقامت عضلانی ناحیه کمربند شانه ای تعداد 3/7 شنای سوئدی بود. در این متغیرها آزمودنی ها در مقایسه میانگین و نُرم های افراد همسال درکشورهای دیگر و نُرم های موجود از نظر متغیرهای ترکیب بدن در وضعیت خوبی نبودند و آمادگی هوازی بسیار ضعیفی داشتند. همچنین نُرم های استقامت عضلانی در مقایسه با نُرم های ذکرشده مقادیر بسیار کمتری را نشان داد؛ بنابراین فقر حرکتی در زنان میانسال استان البرز مشهود است و لازم است برای فعال ترکردن آنان چاره اندیشی شود.
۱۱۰.

تاثیر تمرین مقاومتی روی سطح ناپایدار همراه با محدودیت جریان خون بر الگوهای زمانی و تعداد سینرژی عضلانی سالمندان با سابقه افتادن در حین راه رفتن: مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راه رفتن سینرژی عضلانی شاخص های زمانی محدودیت جریان خون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۰
مقدمه و هدف: با افزایش سن، سازگاری های عصبی - عضلانی کاهش و میزان سقوط افراد افزایش می یابد. تجزیه و تحلیل الگوهای زمانی سینرژی عضلات می تواند چارچوب مفیدی را برای توصیف و تفسیر سازگاری سیستم عصبی - عضلانی فراهم آورد. لذا هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین مقاومتی ناپایدار همراه با محدودیت جریان خون بر الگوهای زمانی و تعداد سینرژی عضلانی سالمندان با سابقه افتادن درحین راه رفتن بود.مواد و روش ها: 27 مرد سالمند (1.5±62 سال) با سابقه افتادن به صورت تصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی ناپایدار بدون محدودیت جریان خون، تمرین مقاومتی ناپایدار با محدودیت جریان خون و کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرینی شامل 4 هفته و هر هفته سه جلسه تمرین اسکات با وزن بدن روی سطح ناپایدار بود. قبل و بعد از مداخله، سیگنال های الکترومیوگرافی از هشت عضله اندام تحتانی در حین راه رفتن برای استخراج تعداد سینرژی، میزان به کارگیری عضلات، مدت زمان به کارگیری عضلات و ثبات و پایداری فرمان های عصبی ثبت گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون کروسکال-والیس، آزمون جفت شده ویلکاکسون و تحلیل کوواریانس با آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد (0.05>P < span lang="FA">).یافته ها: نتایج نشان داد که اگرچه در تعداد سینرژی عضلانی بین گروه کنترل با گروه تمرین مقاومتی روی سطح ناپایدار با محدودیت جریان خون (0.002=P < span lang="FA">) و بدون محدودیت جریان خون (0.013=P < span lang="FA">) تفاوت معنادار آماری وجود دارد؛ ولیکن بین دو گروه تمرینی تفاوت معنی دار آماری مشاهده نشد (0.23=P < span lang="FA">). هم چنین میزان به کارگیری عضلات و مدت زمان به کارگیری عضلات در هر دو گروه تمرین با محدودیت جریان خون (0.0001=P < span lang="FA">) و بدون محدودیت جریان خون (0.0001=P < span lang="FA">) کاهش یافته است. تفاوت معنی دار آماری تنها در متغیر پایداری فرمان های عصبی بین دو گروه تمرین با و بدون محدودیت جریان خون  مشاهده شد (0.005=P < span lang="FA">).بحث و نتیجه گیری: تمرینات مقاومتی ناپایدار همراه با محدودیت جریان خون تنها منجر به بهبود شاخص پایداری فرمان های عصبی حین راه رفتن نسبت به تمرینات مقاومتی ناپایدار بدون محدودیت جریان خون در افراد مسن با سابقه افتادن می گردد.
۱۱۱.

بررسی اثرات دو تمرین بلندمدت و کوتاه مدت تناوبی با شدت بالا بر برخی از شاخص های التهابی و ایمنی در نوجوانان پسر دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی تمرینات HIIT شاخص های التهابی شاخص های ایمنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه و هدف: چاقی و سندروم متابولیک با التهاب خفیف و مزمن همراه است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر دو تمرین بلندمدت و کوتاه مدت تناوبی با شدت بالا بر شاخص های التهابی IL-1 β, TNF-α ، SFRP5، CTRP12 و تعداد شاخص های ایمنی لنفوسیت، مونوسیت و نوتروفیل در نوجوانان پسر دارای اضافه وزن می باشد. مواد و روش ها: در یک طرح پژوهشی نیمه تجربی، 30 نوجوانان پسر چاق (13-18سال، میانگین قد 154.33 سانتی متر، میانگین شاخص توده بدنی 27.05 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت تصادفی به 3 گروه 10 نفره شامل گروه تمرین تناوبی بلندمدت با شدت بالا (4 وهله 150 ثانیه ای با 240 ثانیه استراحت)، گروه تمرین تناوبی کوتاه مدت با شدت بالا (9 وهله 30 ثانیه ای با 150 ثانیه استراحت) و گروه کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت هشت هفته به تمرین پرداختند. آنالیز داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس مکرر (3 گروه × 2 زمان اندازه گیری) و در سطح معنا داری 0.05≥P < span lang="FA"> انجام شد.یافته ها: پس از هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بلندمدت و کوتاه مدت سطوح سرمی TNF-α (P=0.001) و IL-1β (P=0.001) در گروه های تمرینی به طور معناداری نسبت به گروه کنترل کاهش یافت. همچنین سطوح سرمی SFRP5 (P=0.041) و CTRP12 (P=0.001) درگروه های تمرینی به طور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش یافت. اما افزایش غیرمعنی داری بعد از اجرای تمرینات تناوبی بلندمدت و کوتاه مدت در تعداد لنفوسیت ها (P=0.064)، مونوسیت ها (P=0.450) و نوتروفیل ها (P=0.190) در گروه های تمرینی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد.بحث و نتیجه گیری: طبق یافته های تحقیق حاضر، انجام هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا به صورت کوتاه مدت و بلندمدت موجب کاهش معنادار سطوح برخی از فاکتورهای پیش التهابی و افزایش معنادار سطوح برخی از فاکتورهای ضدالتهابی می شود، اما اثری بر عملکرد سیستم ایمنی ندارد.
۱۱۲.

بررسی سطح فعالیت بدنی، عادت های تغذیه ای و شیوع سندرم متابولیک در کارکنان شهرداری رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عوامل خطرساز قلبی-عروقی پروفایل لیپیدی فشار خون رژیم غذایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۳
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی شیوع سندرم متابولیک در کارکنان شهرداری رشت و مقایسه سطح فعالیت بدنی، عوامل خطرساز متابولیکی و عادت های تغذیه ای آن ها با کارکنان غیر مبتلا بود. مواد و روش ها: در این پژوهش 1007 نفر از کارکنان شهرداری شرکت کردند (سن: 9.2±43.3 سال، 800 مرد، 207 زن). قد، وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی، دور کمر و فشارخون آن ها اندازه گیری شد. برای بررسی سطح فعالیت بدنی از پرسشنامه بِک و عادت های تغذیه ای از یک پرسشنامه استاندارد ملی استفاده شد. تشخیص ابتلا به سندرم متابولیک با استفاده از شاخص فدراسیون بین المللی دیابت (IDF) صورت گرفت. از آزمون کروسکال- والیس و یومن- ویتنی جهت تجزیه وتحلیل داده ها در سطح معناداری 0.05>P استفاده شد.یافته ها: نتاج آماری نشان داد ارتباط معنی داری بین سطح فعالیت بدنی و میزان ابتلا به سندرم متابولیک وجود دارد (10.4=p < span lang="AR-SA">=0.005, X2)؛ به طوری که درصد افراد مبتلا به سندرم متابولیک در سطح فعالیت بدنی بالا، متوسط و خفیف به ترتیب 10.4، 15.4 و 21.5 بود. در سطح بالای فعالیت بدنی، مقادیر TG و HDL مردان، WC زنان و FBS هر دو جنس تفاوتی با کارکنان غیر مبتلا نداشت (0.05 )؛ در حالی که این عوامل در سطح متوسط و خفیف فعالیت به طور معنی داری نسبت به کارکنان غیرمبتلا در سطح بالاتری بود. (0.05>P < span lang="AR-SA">). همچنین، ابتلا به سندرم متابولیک با مصرف هفتگی میوه و ماهی یک ارتباط معکوس (0.05>P < span lang="AR-SA">) و با مصرف غذای سرخ کرده در سه وعده روزانه ارتباط مستقیم داشت (0.01>P < span lang="AR-SA">). بحث و نتیجه گیری: خطر شیوع سندرم متابولیک در کارکنانی که از سطح فعالیت بدنی بالاتری برخوردار بوده کمتر است و داشتن سطح فعالیت بدنی بالا می تواند یک راهکار موثر در کنترل برخی از اجزای سندرم متابولیک نظیر TG و FBS و WC باشد. همچنین، علاوه بر بهبود سطح فعالیت بدنی، افزایش مصرف میوه ها و ماهی می تواند در کاهش خطر ابتلا به سندرم متابولیک کارکنان موثر باشد.
۱۱۳.

اثر یک دوره تمرینات کراس فیت بر سطح سرمی فتوئین B و پروفایل لیپیدی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین کراس فیت فتوئین B پروفایل لیپیدی زنان دیابتی نوع 2

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه و هدف: اهداف سودمند تمرینات کراس فیت دوره کوتاه زمان اجرای آن است، که باعث دستاوردهای سلامتی بیشتری نسبت به تمرینات سنتی برای بیماران دیابت نوع 2 می شود. هدف تحقیق حاضر تعیین  اثر یک دوره تمرینات کراس فیت بر سطح سرمی فتوئین B و پروفایل لیپیدی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بود.مواد و روش ها: در تحقیق نیمه تجربی حاضر 30 زن مبتلا به دیابت نوع 2 به طور تصادفی به دو گروه کراس فیت (سن: 3.93±40.75 سال؛ شاخص توده بدن: 2.31±29.49 کیلوگرم بر مترمربع؛ قندخون ناشتا 6.20±168.67 میلی گرم بر دسی لیتر) و کنترل (سن: 3.11±41.55 سال؛ شاخص توده بدن: 2.45±30.55 کیلوگرم بر مترمربع؛ قندخون ناشتا 6.25±164.46 میلی گرم بر دسی لیتر) تقسیم شدند. تمرینات کراس فیت (شدت تمرین در 4 هفته اول با 75-70 درصد ضربان قلب ذخیره و از هفته 8-5 با 80-75 درصد ضربان قلب ذخیره) به صورت یک روز در میان (سه جلسه در هفته، هر جلسه تمرین شامل 6-3 ایستگاه تمرینی کراس فیت بود. حرکات مورد استفاده در این ایستگاه ها از حرکات چند مفصلی و فول بادی بودند) و به مدت هشت هفته انجام شد. نمونه گیری خون به صورت ناشتا و 48 ساعت قبل و پس از مداخله تمرین اندازه گیری شد. شدت تمرینات به وسیله ضربان قلب کنترل شد. مقایسه درون گروهی از آزمون تی وابسته و مقایسه بین گروهی از آزمون تحلیل کوواریانس، با سطح معنی داری 0.05≥P < span lang="FA"> با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: پس از هشت هفته تمرین کراس فیت کاهش معنی داری در سطح فتوئین B سرمی (0.036=P < span lang="FA">)، کلسترول تام (0.001>P < span lang="FA">)، لیپوپروتئین کم چگال (0.001>P < span lang="FA">) و افزایش معنی داری در لیپوپروتئین پرچگال (0.001>P ) گروه تمرین نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت که کاهش فتوئین B به عنوان یک بیومارکر مرتبط با دیس لیپیدمی در ارتباط با بهبود پروفایل لیپیدی ناشی از سازگاری به تمرینات کراس فیت می باشد.
۱۱۴.

اثر تمرین هوازی و مکمل اوژنول بر بیان ژن های SERCA2a و NKX2-5 بافت قلب در رت های مسموم شده با کلروپیریفوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس اکسیداتیو آپوپتوزیس سموم ارگانوفسفره فعالیت بدنی مسمومیت مکمل اوژنول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۱۵۷
کلروپیریفوس از سموم ارگانوفسفره است که برای کنترل آفات کشاورزی استفاده می شود. این سموم باعث ایجاد استرس اکسیداتیو و آپوپتوزیس در بافت های مختلف بدن از جمله قلب می شوند. SERCA2a و NKX2-5 از ژن هایی اند که تنظیم کننده عملکرد انقباضی و رشد قلب هستند. مطالعات پیشین اثر مثبت فعالیت بدنی را بر بیان ژن های ذکرشده در وضعیت نارسایی قلبی نشان داده اند، ولی تاکنون تغییرات این ژن ها متعاقب استفاده از فعالیت بدنی در وضعیت مسمومیت با کلروپیریفوس بررسی نشده است؛ ازاین رو در پژوهش حاضر به بررسی اثر مستقل و تعاملی تمرین هوازی و مکمل اوژنول بر بیان ژن های SERCA2a و NKX2-5 در بافت قلب رت های مسموم شده با کلروپیریفوس پرداخته شده است. تعداد 36 سر رت نر نژاد ویستار به شش گروه (شش سر در هر گروه) با نام های کنترل سالم، شم، کنترل مسموم، مسموم تمرین هوازی، مسموم اوژنول و مسموم + تمرین هوازی + اوژنول تقسیم شدند. تمرین هوازی روی تردمیل مخصوص جوندگان (پنج جلسه در هفته، هر جلسه 20 دقیقه و با سرعت 26 متر بر دقیقه) به مدت چهار هفته اجرا شد. اوژنول با دوز 250 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، پنج روز در هفته و به مدت چهار هفته با استفاده از گاواژ به رت های گروه های مکمل خورانده شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و تعقیبی توکی تحلیل شدند و P < 0.05  به عنوان تغییر معنا دار در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد، مسمومیت به طور معنا داری بیان ژن های SERCA2a و NKX2-5 را در بافت قلب کاهش داد. همچنین تمرین (نه مکمل) بیان ژن های SERCA2a و NKX2-5 را در قلب رت های مسموم افزایش داد. به هرحال، تعامل تمرین-اوژنول باعث ایجاد اثر سینرژیک نشد. درمجموع به نظر می رسد در مطالعه حاضر تمرین عاملی مهم تر در مقایسه با اوژنول برای کاهش اثر مسمومیت مزمن بر قلب است؛ البته انجام دادن مطالعاتی در آینده با دوزهای بیشتر مکمل دهی اوژنول نیاز است.
۱۱۵.

تاثیر تمرینات پیلاتس در خانه و زیر نور آفتاب بر عملکرد قلبی تنفسی و برخی عوامل آمادگی جسمانی در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین پیلاتس در خانه تمرین زیر نور آفتاب ویتامین دی ظرفیت عملکردی مولتیپل اسکلروسیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۱
مقدمه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) یک بیماری ناتوان کننده سیستم عصبی است که سبب ضعف عضلانی و اختلال در عملکرد جسمانی از جمله راه رفتن و تعادل می شود. هدف مطالعه حاضر مقایسه تمرین پیلاتس درخانه و زیر نور آفتاب بر میزان استقامت قلبی تنفسی، قدرت و استقامت عضلانی، تعادل، هماهنگی و ویتامین دی بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود.مواد و روش ها: از میان زنان مبتلا به ام اس تعداد 44 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به سه گروه تمرین در خانه، تمرین زیر نور آفتاب و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرینی 8 هفته تمرین پیلاتس را بین ساعت 8 تا 10 صبح به صورت انفرادی (از طریق DVD) در خانه یا زیر نورآفتاب انجام دادند. استقامت قلبی تنفسی و استقامت عضلانی، قدرت بالاتنه و پایین تنه، تعادل، هماهنگی و سطح ویتامین دی بیماران پیش و پس از تمرینات اندازه گیری شد و داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس تحلیل شدند.یافته ها: هشت هفته تمرین پیلاتس در خانه و زیر نور آفتاب باعث افزایش استقامت قلبی تنفسی و استقامت عضلانی، قدرت بالاتنه و پایین تنه، هماهنگی و سطح ویتامین دی و بهبود تعادل بیماران شد (0.05>P < span lang="FA">). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که تمرین زیر نورآفتاب در مقایسه با تمرین در خانه باعث افزایش بیشتر در قدرت عضلانی بالاتنه و پایین تنه، تعادل و ویتامین دی بیماران شد. اما تغییرات در میزان استقامت قلبی تنفسی، استقامت عضلانی و هماهنگی بین دو گروه تمرینی از نظر آماری معنی دار نبود (0.05).بحث و نتیجه گیری: به طور کلی تمرین پیلاتس در خانه و زیر نورآفتاب باعث افزایش ظرفیت عملکردی زنان مبتلا به ام اس شده و جهت اثرگذاری بیشتر، تمرین زیر نورآفتاب به علت کاهش عوارض جسمانی بیماری توصیه می شود.
۱۱۶.

اثر فعالیت کاهش یافته بر بیان برخی ژن های مرتبط با آتروفی عضلانی در عضله پلانتاریس موش های صحرایی پس از تمرینات مقاومتی، استقامتی و ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت کاهش یافته آتروفی عضلانی محرک ضعیف آپوپتوز شبه فاکتور نکروز تومور فاکتور رشد فیبروبلاست القایی-1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۸
مقدمه و هدف: کاهش فعالیت بدنی به روش لیگاسیون عصب نخاعی (SNL) سبب آتروفی عضلانی می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر فعالیت کاهش یافته به شکل لیگاسیون عصبی بر بیان ژن های مرتبط با آتروفی عضلانی (TWEAK و Fn14) پس از تمرینات مقاومتی، استقامتی و ترکیبی بود.مواد و روش ها: تعداد 30 سر موش صحرایی به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند: 1. گروه کنترل (7 سر موش)، 2. گروه تمرین ترکیبی (7 سر موش)، 3. گروه تمرین استقامتی (8 سر موش) و 4. گروه تمرین مقاومتی (8 سر موش). مدت برنامه تمرینی گروه های 2، 3 و 4، شش هفته و مدت فعالیت کاهش یافته، چهار هفته بود. برای سنجش بیان ژن از تکنیک Real time-PCR استفاده شد. برای تعیین تفاوت میان متغیرهای پژوهش از آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی در سطع معنی داری 0.05 استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که بیان ژن های TWEAK و Fn14 در اثر فعالیت کاهش یافته، افزایش می یابد. در گروه های تمرین مقاومتی و تمرین ترکیبی نسبت به گروه کنترل، کاهش معنی داری در بیان ژن TWEAK (P < span lang="FA">=0.001) مشاهده شد. در گروه تمرین ترکیبی نسبت به گروه کنترل، کاهش معنی داری در بیان ژن Fn14 (P=0.003) مشاهده شد. با این حال تغییری در بیان ژن های TWEAK و Fn14 در گروه تمرین استقامتی نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد.بحث و نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که اجرای شش هفته تمرین مقاومتی یا ترکیبی نسبت به تمرین استقامتی پیش از فعالیت کاهش یافته (SNL)، از افزایش بیان ژن های TWEAK و Fn14 پیشگیری می کند. بنابراین حیواناتی که در برنامه تمرینی آنها، تمرین مقاومتی وجود داشت نسبت به گروهی که تنها تمرین استقامتی انجام داده اند در برابر آتروفی عضلانی ناشی از کاهش فعالیت بدنی مقاوم ترند. 
۱۱۷.

اثر ورزش بر بافت چربی بژ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت چربی بژ ورزش چاقی گرمازائی UCP1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۱۸۸
چاقی منجر به ایجاد بیماری های متابولیک می شود و بافت چربی از تنظیم کننده های متابولیسم است. تحقیقات نشان می دهد برخی محرک ها منجر به بژ شدن بافت زیر پوستی می شوند، در نتیجه سلول ها دارای اثر گرمازائی و بسیاری از ویژگی های بافت چربی قهوه ای می شوند. فعال شدن گیرنده های-β3 آدرنرژیک در بافت چربی قهوه ای که در اثر تمرینات ورزشی هم رخ می دهد منجر به فعال شدن UCP1 می شود و از موثرترین روش های مبارزه با افزایش وزن می باشد. از آنجا که ورزش یک مداخله ارزان در سبک زندگی است، و مزایای استفاده از تمرین بدنی به منظور بهبود و درمان غیردارویی بیماری های متابولیکی از جمله چاقی به خوبی نشان داده شده است، بررسی سازوکارهای مولکولی اثرات مثبت تمرین ضروری به نظر می رسد. از جمله این سازوکارهای مولکولی، افزایش ترموژنز به سبب انجام تمرینات ورزشی است که می تواند در اثر رهاسازی انواع سایتوکاین ها باشد. در اثر فعالیت بدنی UCP1 افزایش می یابد که به واسطه آن روند بژ شدن در انبارهای چربی سفید زیر پوستی رخ می دهد. افزایش سایتوکاین های مختلف و ژن های مهم درگیر در این روند که با انواع تمرینات در سطوح مختلف رخ می دهد نوید بخش این مسئله است که تمرینات ورزشی را می توان از جمله راه کار های احتمالی مبارزه با چاقی و سندروم متابولیک برشمرد.
۱۱۸.

مقایسه آثار تمرینات استقامتی تداومی و تناوبی بر فاکتورهای گلیسمیک بیماران مبتلا به دیابت نوع دو: مرور نظام مند و فراتحلیل مقالات داخل ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گلوکز انسولین مقاومت به انسولین تمرینات تناوبی تمرینات تداومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۱۴۷
پژوهش های زیادی تأثیر فعالیت ورزشی را بر عوامل مرتبط با بیماری دیابت   بررسی کرده اند . هدف اصلی از انجام شدن پژوهش حاضر، مقایسه آثار تمرینات استقامتی تداومی و تناوبی بر فاکتورهای گلیسمیک بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، به صورت مرور نظام مند و فراتحلیل مطالعات داخل ایران بود. در پژوهش حاضر، پایگاه های اطلاعاتی Science Direct ، PubMed ، Scopus ، Web of Science ، SID ، Magiran و Google Scholar از سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸، همراه با کلمات کلیدی جست وجو شدند. بعد از غربالگری اولیه، متن کامل مقالات ارزیابی شد و مقالاتی که معیارهای ورود به پژوهش داشتند، تحلیل شدند. تعداد ۲۳1 مقاله بررسی اولیه شدند و از این میان 25 مقاله معیارهای ورود به مرور سیستماتیک و فراتحلیل را داشتند؛ براین اساس ۹۰۸ فرد دیابتی که به دو گروه تجربی و گروه کنترل به ترتیب تعداد ۴۹۴ و ۴۱۴ نفر تقسیم شدند، در گروه تجربی (30۵ زن، 189 مرد) و در گروه کنترل (۲۷۸ زن، ۱۳۶ مرد) قرار گرفتند. میانگین سنی آزمودنی ها در پژوهش حاضر ۵۰ سال بود. نتایج متاآنالیز نشان داد که تمرینات تناوبی و تداومی هر دو موجب بهبود شاخص های گلیسمی می شوند. تمرینات استقامتی تداومی و تمرینات تناوبی موجب کاهش معنادار سطوح گلوکز ( (P=0.001; SE=0.18, 95% CI= -1.24 - 0.86, Z=-10 و انسولین ( (P=0.001; SE= 0.18, 95% CI= -1.62 - 0.917, Z=-7 و مقاومت به انسولین ( P=0.001; SE= 0.05, 95% CI= -0.34 - 0.13, Z=-4.52 ) شدند. بین تمرین تداومی و تناوبی در سطوح گلوکز و انسولین اختلاف معنادار مشاهده شد ( P=0.002 ، P=0.0001 )، اما این اختلاف در مقاومت به انسولین مشاهده نشد ( P=0.42 ) . تمرینات استقامتی تداومی و تناوبی موجب بهبود سطوح گلوکز خون، انسولین و   مقاومت به انسولین می شوند و تمرینات تناوبی در بهبود عملکرد شاخص های گلیسمی مؤثرتر هستند؛ اگرچه در این زمینه به انجام دادن مطالعاتی بیشتر و با کیفیت بهتر نیاز است .
۱۱۹.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر نسبت لپتین به آدیپونکتین و شاخص های کنترل قندخون در مردان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات هوازی دیابت نوع دو نسبت لپتین به آدیپونکتین شاخص های کنترل قند خون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۱۴۶
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر نسبت لپتین به آدیپونکتین و شاخص های کنترل قندخون در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. از بین مردان مبتلا به دیابت نوع دو 24 نفر (میانگین سنی 71/0±7/48 سال و شاخص توده بدنی 3/3±7/30 کیلوگرم/مترمربع) به صورت تصادفی در دو گروه تمرین هوازی(12 نفر) و گروه کنترل(12 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین هوازی به صورت هشت هفته دویدن، پنج جلسه در هفته به مدت یک ساعت با شدت 50 تا 75 درصد ضربان قلب ذخیره اجرا شد. در پیش آزمون و پس آزمون،  سطوح لپتین، آدیپونکتین، نسبت لپتین به آدیپونکتین، HbA1c، گلوکز پلاسما، انسولین، HOMA-IR و حساسیت انسولین اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری تحلیل کواریانس و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد در گروه تمرین هوازی در مقایسه با گروه کنترل، نسبت لپتین به آدیپونکتین و سطوح لپتین کاهش و سطوح آدیپونکتین افزایش معنا داری داشت (P < 0.05). همچنین در گروه تمرین هوازی سطوح انسولین، گلوکز،  HbA1cو HOMA-IR در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت و میزان حساسیت انسولین افزایش معنا داری نشان داد (P < 0.05)، اما نتایج آزمون همبستگی ارتباط معنا داری بین نسبت لپتین به آدیپونکتین با شاخص های کنترل قندخون نشان نداد (P > 0.05). به نظر می رسد بهبود نسبت لپتین به آدیپونکتین به دلیل تأثیر تمرین های هوازی بر تغییرات مربوط به کاهش BMI و درصد چربی است؛ باوجوداین، مکانیزم بهبود شاخص های کنترل قندخون احتمالاً مسیرهای دیگری غیر از آدیپوکاین ها دارد که لازم است بررسی شود.
۱۲۰.

اثر الگوی کاهشی شدت تمرین طی دوره تیپر بر بیان ایمونوهیستوشیمیایی کاسپاز-3 در نموسیت های نوع I و II ریه رت های جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تیپر کاسپاز-3 نموسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۲
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تیپر شدت بر بیان کاسپاز-3 در نموسیت نوع I  و نوع II بافت ریه موش های ویستار جوان بود. مواد و روش ها: در پژوهش حاضر 30 سر رت ویستار نر جوان پنج هفته ای به طور تصادفی به دو گروه 15 تایی (گروه های کنترل و تمرین) تقسیم شدند. پس از 6 هفته تمرین اینتروال برای گروه تمرین و در کنار آن استراحت برای گروه کنترل، به تعداد 5 سر رت از گروه تمرینی و 5 سر رت از گروه کنترل با بافت برداری از دوره آزمون خارج شدند. در ادامه 10 سر رت گروه تمرینی باقی مانده وارد دوره تیپر دو و سه هفته ای شدند و 10 سر رت گروه کنترل در دو گروه دو و سه هفته ای کنترل قرار گرفتند. تمرین اینتروال فزاینده به مدت 6 جلسه در هفته، هر جلسه 30 دقیقه با سرعت 15 تا 70 متر بر دقیقه و سپس مرحله تیپر به مدت سه هفته با الگوی کاهش شدت انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری (0.05P≤) استفاده شد. یافته ها: بررسی ایمونوهیستوشیمی بافت ریه گروه های مختلف نشان داد که تمرین اینتروال در افزایش معنادار بیان کاسپاز-3 در رت های ویستار جوان تأثیر گذار است (0.001P≤). در حالی که تمرینات تیپر توانست مقدار بیان کاسپاز-3 را در نموسیت های بافت ریه تقلیل دهد. در بیان کاسپاز-3 در نموسیت نوع I (0.033P≤) و نموسیت نوع II (0.001P≤) گروه تیپر شدت 3 هفته ای در مقایسه با گروه تیپر شدت دو هفته ای کاهش معنی داری مشاهده شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد استفاده از یک دوره کاهش بار تمرینی بتواند به عنوان روش مناسب در جهت کاهش آپوپتوز در آلوئول های ریوی به دنبال تمرینات شدید مورد بررسی بیشتری قرار گیرد و امکان مطالعه آن در بهبود شاخص های فیزیولوژیکی ریه در نمونه های انسانی مورد توجه قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان