فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۶٬۸۹۴ مورد.
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۷)
6 - 36
حوزه های تخصصی:
هدف:اشغال همدان توسط نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم پیامدهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متعددی را برای این شهر به وجود آورد. پیامدهای اجتماعی این جنگ عبارت بودند از: بحران نان؛ شیوع بیماری؛ ورود مهاجران به شهر؛ مهاجرت از شهر و گسست اجتماعی؛ تبعید؛ بیگانه ستیزی؛ هم گرایی؛ و... . روش/ رویکرد پژوهش: با روش تاریخی و با شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از اسناد و مدارک آرشیوی و منابع کتابخانه ای نوشته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: تاثیرات و پیامدهای اجتماعی جنگ جهانی دوم بر همدان مستمر و بیشتر از دیگر پیامدهایی چون اقتصادی و فرهنگی بود. پیامدهایی چون تعدی، غارت و قحطی، افزایش فقر و نارضایتی و تبعید و زندانی ناشی از حوادث جنگ جهانی دوم منجر به بیگانه ستیزی و نارضایتی از عملکرد متفقین در بین مردم شهر و روستا گردید. این ویژگی های مثبت مختص شرایط دوران جنگ بود و به محض پایان جنگ این پیامدها نیز استمرار نیافت. کمبود نان و هیجان عمومی ناشی از آن در زمان جنگ پیامدی چند وجهی بود که تاثیرات آن طولانی و مخرب تر از دیگر پیامدهای اجتماعی بود. این قضیه با دخالت-های متعدد نیروهای متفقین، ملاکین و محتکرین، نانوایی ها و حکومت محلی به حادثه ای تاثیر گذار در زمان جنگ تبدیل گردید. تبعید و زندانی نمودن مردم مخالف حضور متفقین در همدان، سیاست غالب انگلیسی ها در همدان دوران جنگ بود. با این سیاست انگلیسی ها زمام شهر را در اختیار خود گرفتند. در زمان جنگ مهاجرت درونی به خصوص مهاجرت روستاییان به شهر پر رنگ تر از مهاجرت بیرونی بود اما با دور شدن از فضای جنگ روند مهاجرت بیرونی بر مهاجرت درونی غالب گردید که تاکنون نیز ادامه دارد. گسست اجتماعی دوران جنگ باعث ایجاد دگرگونی شدید در حوزه قومی، زبانی و ساختار اجتماعی منطقه شد. شکل گیری غارت، راهزنی و حتی دست درازی به اموال نیروهای متفقین برای به دست آوردن مواد غذایی، ایجاد هرج و مرج در شهر، دستبرد به دکاکین و منازل از مصادیق پیامد ناامنی بود که با گسترش آن، آرامش از منطقه رخت بربست و نارضایتی مردم در این زمان رو به افزایش نهاد..
مطالعه علم سنجی تحقیقات مدیریت سود در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
93 - 118
حوزه های تخصصی:
مطالعات علم سنجی تصویرى از جریان تولید، اشاعه و بهره گیری از علم را در اختیار مدیران سطوح مختلف پژوهشی و اجرائی قرار می دهد تا بر اساس آن به برنامه ریزی در حوزه مربوطه بپردازند. هدف این مقاله، مطالعه علم سنجی تحقیقات مدیریت سود در ایران بود. پژوهش از نوع کاربردی بوده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مجلات علمی رشته های آموزشی حسابداری و مالی است که اقدام به انتشار مقاله در این زمینه نموده اند. محدود ه زمانی پژوهش نیز 26 ساله بوده و از سال 1371 تا سال 1397 می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد تحقیقات مدیریت سود در ایران با فاصله 37 ساله از سایر کشورها و از سال 1382 شروع شده است. پژوهش های مرتبط با مدیریت سود واقعی نیز با 14 درصد از مجموع این تحقیقات سهم اندکی از این نوع پژوهش ها را در ایران به خود اختصاص داده است. مدل تعدیل شده جونز (1991) با 56 درصد، در بخش مدل های مدیریت سود تعهدی و مدل رویچودری (2006) با 55 درصد در بخش مدل های مدیریت سود واقعی بیشتر از سایر مدل های کشف مدیریت سود مورد استفاده پژوهشگران قرار گرفته است. از مجموع 7012 منبع مورد استناد در مقالات نیز، 73 درصد منابع به زبان انگلیسی و 27 درصد به زبان فارسی بوده است. در هر حال، با توجه به اهمیت موضوع، تعداد اندک پژوهش های صورت گرفته در این حوزه، بخصوص در بخش مدیریت سود واقعی، بر لزوم توجه بیشتر به این حوزه که به منظور پیشگیری و کشف مدیریت سود انجام می شوند، تأکید دارد.
شناسایی عوامل مؤثر در کسب خوش اقبالانه اطلاعات: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : رفتار اطلاعاتی شامل رفتارهای عمدی و غیرعمدی است. کسب خوش اقبالانه اطلاعات یکی از نمودهای رفتارهای اطلاعاتی غیرعمدی است. این رفتار به منزله یکی از رویکردهای رفتار اطلاعاتی، که مکمل پرس وجوست، نقش مهمی در یادگیری و کسب اطلاعات روزمره افراد دارد. بروز این نوع رفتار، تحت تأثیر عواملی است که پژوهش حاضر با هدف شناسایی آن ها انجام شده است. روش : این مطالعه با روش مرور نظام مند و با بهره گیری از فرایند هشت مرحله ای اُکُلی انجام شده است. جامعه پژوهش را مقالات انگلیسی نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی وبگاه علوم و اسکوپوس و مقالات فارسی نمایه شده در پایگاه های استنادی علوم جهان اسلام، اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، مگ ایران، نورمگز و پرتال جامع علوم انسانی تشکیل می دهد. پس از حذف مقالات تکراری، براساس معیارهای ورود و خروج تعیین شده، 40 مقاله مرتبط به منظور شناسایی عوامل مؤثر در کسب خوش اقبالانه اطلاعات مطالعه شدند. یافته ها : تحلیل مقالات بازیابی شده نشان داد که پیشینه مطالعه کسب خوش اقبالانه اطلاعات به بیش از سه دهه می رسد. کسب خوش اقبالانه اطلاعات تحت تأثیر عوامل درونی، عوامل بیرونی و ویژگی های محیطی قرار دارد. عوامل درونی تحت تأثیر ویژگی های روان شناختی و شخصیتی فرد است و به دست خود فرد خلق یا مدیریت می شود. عوامل درونی شامل نیاز اطلاعاتی، دانش موضوعی، هوشمندی، کنجکاوی، حساسیت، وظیفه شناسی، برون گرایی، احساسات، اعتمادبه نفس، سواد اطلاعاتی، لذت بردن از فرایند جست وجو و تحصیلات است. این درحالی است که عوامل بیرونی همانند زمان، وضعیت و مکان جدای از ویژگی های روان شناختی و شخصیتی فرد است و سبب تسهیل خوش اقبالی می شود. برخی ویژگی های محیطی ازجمله قابلیت جست وجو و اکتشاف، سهولت دسترسی، قابلیت اتصال، غنی از محرک، محرک های برجسته، تنوع، تضادها، ناقص بودن، دسترسی چندگانه، توقف پذیری خوش اقبالی را پرورش می دهند. همچنین به رغم اهمیت مقوله خوش اقبالی در علم اطلاعات و دانش شناسی، به منزله یکی از روش های کسب اطلاعات، این حوزه مورد توجه پژوهشگران داخل کشور واقع نشده است و فقر پژوهشی در این زمینه وجود دارد. نتیجه گیری : پیشرفت های اخیر در فناوری اطلاعات و ظهور وب 2 سبب افزایش رفتارهای کسب غیرعمدی اطلاعات شده است؛ بنابراین چگونگی بروز این رفتارها و آثار و نتایج آن ها باید بررسی شود. پژوهش های انجام شده گویای این حقیقت است که جست وجوگران براساس عوامل گوناگون، رفتارهای اطلاعاتی متفاوتی بروز می دهند. این امر درمورد کسب خوش اقبالانه اطلاعات به منزله یکی از انواع رفتارهای اطلاعاتی نیز صدق می کند. با شناسایی مناسب و کنترل عوامل مؤثر در کسب خوش اقبالانه اطلاعات کمک شایان توجهی به روند صحیح جست وجو به دست افراد و یافتن اطلاعات مورد نیاز آن ها و توسعه علمی پژوهشگران و استفاده بهینه از اینترنت خواهد شد.
بررسی عوامل تسهیلگر در پیاده سازی مدیریت دانش با توجه به نقش متغیر میانجی ساختار سازمانی (نمونه پژوهی: کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این پژوهش عوامل تسهیلگر در پیاده سازی مدیریت دانش با توجه به نقش متغیر میانجی ساختار سازمانی در کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه بررسی شد و بر مبنای آن مدل ساختاری برآورد شده ارائه گردید. روش شناسی: روش پژوهش بر اساس هدف پژوهش از نوع کاربردی است. براساس نحوه گردآوری داده ها روش پژوهش پیمایشی از نوع طرح های همبستگی به شیوه تحلیل مسیر و الگوی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کتابداران کتابخانه های عمومی تشکیل داد. برای برآورد حجم نمونه از فرمول کرجسی و مورگان با سطح خطای 05/0 استفاده شد. حجم نمونه 109 نفر برآورد شد. 92 نفر (5/84) به پرسشنامه پاسخ دادند. در این پژوهش از پرسشنامه جهت گردآوری داده ها استفاده شد. برای بررسی اعتبار محتوایی از نظرات کارشناسان و خبرگان مدیریت دانش استفاده شد. برای بررسی پایایی گویه ها و سازه ها از آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و میانگین واریانس استخراج شده استفاده گردید. برای توصیف داده ها از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 26 و برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی مسیری ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی (Smart PLS 3.3) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین دیدگاه های کتابداران زن و مرد در مورد عوامل تسهیل کننده پیاده سازی مدیریت دانش تفاوت معناداری وجود داشت. نتایج آزمون حداقل مربعات جزئی حکایت از تأیید فرضیه های پژوهش داشت و بر این اساس مدل های اندازه گیری و ساختاری از نظر آماری برازش مناسبی داشتند. نتایج نشان داد راهبرد مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات و منابع انسانی اثر مثبت و معناداری بر پیاده سازی مدیریت دانش داشتند. استراتژی مدیریت دانش بالاترین (310/0) و فناوری اطلاعات (261/0) کمترین ضریب تأثیر را بر پیاده سازی مدیریت دانش داشتند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد ساختار سازمانی به عنوان متغیر میانجی در تعدیل روابط بین عوامل تسهیل کننده و پیاده سازی مدیریت دانش نقشی نداشت. نتیجه گیری : نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها اثرات عوامل تسهیل کننده بر پیاده سازی مدیریت دانش را تأیید کرد. بنابراین می توان به مدل طراحی شده و عوامل تسهیلگر پیاده سازی مدیریت دانش تکیه کرد و نتایج به دست آمده را برای پیاده سازی مدیریت دانش به کتابخانه ها تعمیم داد.
ارائه مدل مفهومی پشتیبانی نظام اطلاعاتی از بکارگیری تاکتیک های جستجوی کاربران براساس شناسایی موقعیت های نیازمند پشتیبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی موقعیت های نیازمند پشتیبانی نظام اطلاعاتی از بکارگیری تاکتیک های جستجوی کاربران و پیشنهاد ویژگی هایی در نظام طلاعاتی به منظور بهبود جستجو از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر شناسایی موقعیت های نیازمند پشتیبانی نظام اطلاعاتی از بکارگیری تاکتیک های جستجوی کاربران و ارائه مدل مفهومی پژوهش در قالب چرخه جستجوی کاربران است. روش پژوهش حاضر دارای رویکرد ترکیبی است که براساس داده های کمی و کیفی گردآوری شده است. داده های کمی از طریق داده های برگرفته شده از پرسشنامه،و اطلاعات اخذ شده از پروتکل بلنداندیشی برگرفته از نرم افزار مورائه، داده های کیفی را تشکیل می دهند. با توجه به معیارهای ورود به پژوهش، نمونه پژوهش ۳۵ نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی (دانشجویان دکتری و دانشجویان ترم آخر کارشناسی ارشد) از دو حوزه علوم انسانی و فنی و مهندسی شهر تهران انتخاب شدند. ابزار پرسشنامه با ۱۷ گویه برای سنجش قضاوت کاربران در خصوص میزان اهمیت مولفه های موثر در پشتیبانی نظام اطلاعاتی از بکارگیری تاکتیک های جستجو به کار رفت. همچنین ۴ وظیفه و سناریوی جستجو براساس طرح طبقه بندی شناختی آندرسون و کراسوول تدوین و به منظور انجام جستجو در اختیار جستجوگران قرار گرفت. اطلاعات برگرفته از نرم افزار مورائه که شامل جستجو در اختیار جستجوگران قرار گرفت. اطلاعات برگرفته از نرم افزار مورائه که شامل داده های حاصل از پروتکل بلنداندیشی به دو شیوه همزمان و گذشته نگر بود، برای شناسایی مقوله ها و زیرمقوله ها و مفاهیم استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین موقعیت نیازمند پشتیبانی از دیدگاه جستجوگران در مرحله بکارگیری تاکتیک ایجاد و اصلاح پرسش اولیه، پشتیبانی از تاکتیک ارزیابی نتایج و ارزیابی موردهای اطلاعاتی قرار دارد. تحلیل محتوای کیفی داده های برگرفته از پروتکل بلنداندیشی گذشته نگر که در قالب مفاهیم استخراج شد، نشان داد که جستجوگران نیازمند کمک نظام اطلاعاتی در مراحل مختلف جستجو هستند. کمک در انتخاب کلیدواژه های مناسب برای جستجو، ارائه لینک منابع مرجع الکترونیکی (همچون اصطلاحنامه های برخط و دایره المعارف ها) برای تعیین حدود و ثغور موضوع، پیشنهاد استفاده از عملگرها از سوی نظام اطلاعاتی، پیشنهاد معادل ها و مترادف های کلیدواژه ها، پشتیبانی در شناسایی اعتبار نتایج بازیابی شده، ارائه نتایج به صورت دسته بندی و خوشه بندی شده، نشان دادن محدوده موضوعات و روابط حاکم بر موضوعات جهت آشنا شدن با دامنه آنها، رنگی و برجسته کردن اطلاعات مرتبط در متن بازیابی شده، مشخص کردن زیربخش ها و زیر مجموعه های محتوا، آشنا کردن کاربر با قابلیت های موتورهای جستجو و طراحی رابط کاربر برای ثبت نظرات دیگر جستجوگران در خصوص عبارت های جستجو جهت کمک به جستجوگران مبتدی کمک کننده خواهد بود. در نهایت مدل مفهومی پژوهش ارائه شده است. باتوجه به مطالعات اندک در حوزه پشتیبانی نظام اطلاعاتی از بکارگیری تاکتیک های جستجو، یافته های این پژوهش در روشن ساختن آنچه در فرایند جستجو روی می دهد و موقعیت هایی که کاربر نیازمند پشتیبانی ازسوی نظام اطلاعاتی است، کمک کننده بوده و برای طراحان پایگاه های اطلاعاتی اطلاعات مفیدی در اختیار قرار می دهد.
بررسی دسته بندی های مجله های پایگاه هایWOS ، Scopus و Mathscinet تحت عنوان چارک ها (Richard & Sun)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه استناد نقش مهمی در اعتباردهی به مجله ها و ارزیابی عملکرد آن ها دارد، هرقدر استناد به مجله ها توسط مقاله ها بیشتر شود، اعتبار آن ها افزایش خواهد یافت؛ لذا وجود شاخصی که کارایی بیشتری جهت ارزیابی اعتبار مجله ها داشته باشد، تبدیل به امری ضروری و مهم گردیده است. هدف این پژوهش تهیه روش های جدید ارزیابی اعتبار مجله های پایگاه های Scopus، WOS و Mathscinet است. روش شناسی: جهت دستیابی به این هدف، شیوه گردآوری داده ها به صورت استخراج داده های ثبتی مبنا و رسمی در نظر گرفته شد و با مراجعه به سه پایگاه Scopus، WOS و Mathscinet فهرست مجلات به همراه شاخص رتبه بندی را استخراج نموده و با استفاده از دو روش پارامتری (مبتنی بر توزیع آماری) و ناپارامتری و شاخص های امتیازدهی مختص هر پایگاه، چارک های دسته بندی جهت اعتباردهی به مجله ها به دست آمد. با کمک روش های پیشنهادی، مجله های آمار و ریاضی بیشتر بررسی شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که می توان با استفاده از روش های پیشنهادی، مجله های موجود در هر پایگاه را، به صورت دقیق تر و کاراتر، براساس اعتبار واقعی دسته بندی کرد. نتیجه گیری: روش پارامتری در مقایسه با روش دسته بندی موجود در پایگاه های سه گانه به صورت دقیق تری عمل می کند، زیرا در روش پارامتری به توزیع آماری شاخص رتبه بندی مجلات توجه می شود. لذا روش پارامتری علاوه بر دسته بندی دقیق تر مجلات براساس کیفیت، به پژوهشگران کمک می کند تا بتوانند به صورت صحیح تر، دقیق تر و کاراتر مجله موردنظر را با توجه به دسته کیفی آن انتخاب کنند. همچنین در این پژوهش تلاش شد نوعی دسته بندی برای مجلات ریاضی و آمار ارائه گردد.
ارائه الگوی درس هوشمندی رقابتی برای برنامه آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش ارائه الگویی برای درس هوشمندی رقابتی در برنامه آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی از طریق ترسیم تصویر وضعیت هوشمندی رقابتی در عرصه بین المللی از منظر پژوهش و آموزش و همچنین کسب نظر خبرگان است. روش کار: پژوهش حاضر با رویکرد چند روشی و بهره گیری از روش تحلیل محتوای کمی در سه بخش صورت پذیرفته است. جامعه اول این پژوهش، کلیه تولیدات علمی نمایه شده در پایگاه استنادی وب آو ساینس از سال 1945 تا سال 2018 است. در بخش دوم در بین کشورهای تولیدکننده آثار علمی پایگاه استنادی وب آو ساینس در حوزه علم کتابخانه و اطلاعات نمونه گیری هدفمند صورت گرفت و برنامه درسی دانشکده ها و یا گروه های علم کتابخانه و اطلاعات کشوری که بیشترین تولیدات علمی را در حوزه هوشمندی رقابتی داشت، مورد تحلیل محتوا قرار گرفت (52 دانشگاه، جامعه دوم پژوهش بود). پس از تحلیل محتوای برنامه درس هوشمندی رقابتی در پنج دانشگاه، الگوی درس تدوین شد. جامعه سوم پژوهش، خبرگان و استادان علم اطلاعات و دانش شناسی هستند. داده های این پژوهش از طریق سیاهه وارسی محقق ساخته و بر اساس مشاهده مستقیم و همچنین پرسشنامه به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره هایی مانند فراوانی و درصد و آزمون نسبت استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که حوزه علم کتابخانه و اطلاعات، بیشترین میزان تولیدات علمی را در موضوع هوشمندی رقابتی به خود اختصاص داده است. بیشترین تولیدات در سال 2016 بوده و کشور آمریکا در زمینه این تولیدات پیشتاز بوده است. دانشگاه های گرانادا و غرب اوراسیا در این زمینه بیشترین سهم مشارکت را داشته اند. جین، واقان، بوتیلیر و سیمون پر تولیدترین افراد در این حوزه بوده اند. تولیدات علمی بیشتر در قالب مقاله بوده و میزان استناد به این آثار در سال 2018 به بیشترین مقدار خود رسیده است. هوشمندی رقابتی در اکثر دانشکده ها و گروه های آموزشی علم کتابخانه و اطلاعات در کشوری که بیشترین میزان تولیدات علمی را دارد، تدریس می شود. در الگوی درس هوشمندی رقابتی برای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی که بر اساس دانشگاه های آمریکا پیشنهاد شد مواردی مانند نام، تعداد واحد، سرفصل ها و نظایر این مورد توجه قرار گرفت و سپس ارائه این درس و الگوی آن مورد تأیید خبرگان واقع شد. نتیجه گیری: نتایج حاکی است که فقدان حضور ایران و ایرانیان در عرصه هوشمندی رقابتی در علم اطلاعات و دانش شناسی بسیار آشکار است. موافقت خبرگان و استادان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی با وجود این درس نشان از علاقمندی آن ها به مرزگستری رشته و کسب سهم بیشتر در بازار کار است.
برنامه هسته ای دولت پهلوی دوم و اهمیت آرشیوهای دیجیتال آنلاین در شناخت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۶)
26 - 50
حوزه های تخصصی:
برنامه عظیم و پرهزینه هسته ای ایران در دهه 1340 و 1350ش/ 1960 و 1970م، یکی از نمادهای اصلی اقتصادی و دیپلماسی خارجی دوران پهلوی دوم بود. بخش عمده ای از این طرح ازجمله ساخت نیروگاه اتمی شماره 1 و 2 بوشهر، آموزش نیروی انسانی و کشف معادن اورانیوم -که با نظارت مستقیم شاه انجام می شد- تا فروپاشی نظام شاهنشاهی به نتیجه رسیده بود. در شناخت این فرایند کاملاً محرمانه، اسناد نقش مهمی را ایفاء می کنند. انتشار آنلاین اسناد کم یاب در آرشیوهای جهان غرب، نقطه عطفی در مطالعات تاریخ فعالیت های هسته ای در این برهه از تاریخ ایران است. هدف : در این پژوهش نگارنده با تکیه بر منابع دست اول سعی دارد به پرسش های زیر پاسخ دهد: تحولات صنعت هسته ای دولت پهلوی دوم چگونه شکل گرفت؟ آرشیوهای آنلاین اسناد لاتین چه نقشی در تدوین صحیح و علمی این فرایند دارند؟ روش / رویکرد پژوهش : روش پژوهش توصیفی-تحلیلی براساس مطالعه داده های اسنادی بایگانی های متعدد داخلی، آرشیوهای آنلاین خارجی، آمار رسمی سازمان انرژی اتمی و نشریات گوناگون ایران در این دوره است. یافته ها و نتیجه گیری : مطالعه اسناد و مدارک مکتوب و دیجیتال گوناگون نشان می دهد که صنعت اتمی ایران تا اواخر دهه 1960م/1340ش به صورت آرام ولی مستمر ادامه داشت و از آغاز دهه 1970م/1350ش با اهداف درازمدت و فعالیت های عمرانی عظیم، حرکتی شتابان یافت و نمادی از دوران نوین تاریخ و صنعت ایران شد. باتوجه به سرّی بودن این برنامه و ابهامات متعدد، اسناد آنلاین لاتین در بازشناسایی این بخش از تاریخ معاصر ایران نقشی بسیار مهم دارند.
بررسی کمی و کیفی محیطی و بیولوژیک در مخازن و فضاهای کتاب خانه ای در مرکز اسناد و کتاب خانه پژوهشگاه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۶)
101 - 125
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از مشکلات عمده کتاب خانه ها و مراکز اسناد در سراسر جهان، مربوط به آسیب های بیولوژیکی مواد کتاب خانه ای است. شناخت کمی و کیفی عوامل بیولوژیک و عوامل محیطی مؤثر بر بقا و رشد میکروارگانیسم ها از بخش های اصلی حفاظت پیشگیرانه به شمار می آید. در این مطالعه در راستای حفاظت پیشگیرانه از تخریب آثار کاغذی و نسخ خطی موجود در مرکز اسناد و کتاب خانه پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ایران، به بررسی آلودگی های بیولوژیک مخازن و بخش های مختلف این مرکز و ارزیابی فاکتورهای محیطی (دما، رطوبت نسبی) پرداخته ایم. روش/ رویکرد پژوهش: در این مطالعه بررسی کمی و کیفی آلودگی های بیولوژیک (باکتریایی و قارچی) با کمک روش رسوبی (غیرفعال) انجام شده است. هم چنین از فاکتورهای محیطی (دما و رطوبت نسبی) در دو مخزن اصلی این مرکز شامل مخزن دیداری شنیداری و مخزن اسناد نمونه برداری انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری: میزان نوسانات دما و رطوبت نسبی در مخزن اسناد و دیداری شنیداری زیاد و خارج از محدوده استاندارد بود. هم چنین در بررسی های بیولوژیک مخازن، میزان آلودگی باکتریایی و قارچیِ مخزن کتاب خانه بالاتر از سطح هشدار بود. سویه های غالب باکتریایی جداسازی شده در این مطالعه به جنس های باسیلوس و استافیلوکوکوس و سویه های غالب قارچی جداسازی شده به جنس های آسپرژیلوس، پنی سیلیوم، آلترناریا، کلادوسپوریوم تعلق داشتند که اغلب آن ها ظرفیت زیادی برای تولید آنزیم های تجزیه کننده کاغذ دارند.
نگرش کاربران نسبت به پیاده سازی فهرست نویسی اجتماعی پویا در اپک کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تمایل کاربران کتابخانه ملی ایران جهت پیاده سازی فهرست نویسی اجتماعی پویا در اپک کتابخانه ملی ایران، صورت پذیرفته است. روش شناسی : پژوهش حاضر، به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و به شیوه نمونه گیری در دسترس انجام شده است. یافته ها: با توجه به یافته های این پژوهش، بیشتر کاربران کتابخانه ملی ایران از طریق فیلد موضوع و جستجوی ترکیبی، منبع مورد نظر خود را جستجو می کنند. میزان سودمندی موضوعات مندرج در پیشینه های فهرست نویسی بانک کتاب شناختی کتابخانه ملی ایران در حد مطلوب بوده و به کاربران کتابخانه ملی در یافتن منبع مورد نظرشان کمک می کند. کاربران کتابخانه ملی تمایل دارند در بخشی با عنوان «کتابخانه من» منابع مورد علاقه خود را ذخیره کنند. کاربران کتابخانه ملی ایران تمایل دارند در فهرست نویسی منابع و به ویژه اختصاص کلیدواژه های موضوعی در پیشینه های فهرست نویسی و نیز در نقد و اعمال نظر و پیشنهاد در مورد پیشینه های فهرست نویسی شده توسط فهرست نویسان مشارکت کنند. به طور کلی بیش از نیمی از کاربران کتابخانه ملی به رویکرد فهرست نویسی اجتماعی تمایل نشان داده اند. نتیجه گیری: با توجه به ابراز تمایل بیش از نیمی از کاربران به رویکرد فهرست نویسی اجتماعی، پیاده سازی و اجرای فهرست نویسی اجتماعی پویا در اپک کتابخانه ملی ایران می تواند تا حد زیادی به بهبود کیفیت پیشینه های فهرست نویسی و بازیابی بهتر منابع و تعامل بیشتر با کاربران منجر شود.
شناسایی و رتبه بندی موانع کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه علوم پزشکی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه کتابخانه ها جهت حفظ جایگاه خود و اثرگذاری بهتر در جامعه، نیازمند کارآفرینی درون سازمانی هستند؛ اما نتایج پژوهش ها حکایت از وضعیت نامطلوب کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه ها دارد. ازاین رو، هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی موانع کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی کتابداران کتابخا نه های دانشگاه فردوسی (47 نفر) و دانشگاه علوم پزشکی مشهد (45 نفر) بودند. حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شد (هر دانشگاه یک طبقه در نظر گرفته شد). بر اساس فرمول حجم نمونه کوکران، تعداد نمونه دانشگاه فردوسی 37 نفر و تعداد نمونه دانشگاه علوم پزشکی مشهد 30 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود (شامل 72 گویه). پرسشنامه پس از تأیید روایی و پایایی، به اعضای نمونه توزیع شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و به وسیله نرم افزار اس پی اس اس تحلیل گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر سه دسته موانع ساختاری، رفتاری و زمینه ای، موانع کارآفرینی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد بودند که مهمترین آنها موانع زمینه ای بود و سپس به ترتیب موانع ساختاری و رفتاری قرار داشتند. در کتابخانه های هر دو دانشگاه، مهمترین مانع زمینه ای، عوامل اقتصادی؛ مهمترین مانع ساختاری، سیستم حقوق و دستمزد و مهمترین مانع رفتاری، انگیزش کارکنان بود. نتیجه گیری: موانع متعدد داخلی و خارجی برای کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه علوم پزشکی مشهد وجود دارد، اما نکته با اهمیت آن است که ویژگی های شخصیتی کتابداران و مدیران و همچنین فرهنگ سازمانی که از عوامل مهمی جهت بروز رفتارهای کارآفرینانه در یک سازمان هستند، در این کتابخانه ها وضعیت مناسبی دارند و در صورت رفع موانع، امکان بروز فعالیت های کارآفرینانه در این کتابخانه ها به خوبی میسر خواهد شد.
پیشرفت یا کامیابی علم از دیدگاه فلسفه علم: ضرورت تغییر رویکرد از فعالیت علمی به پیشرفت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مقاله تحلیل دیدگاه های مختلف درباره پیشرفت علم و نقدهای وارده بر هر یک و تبیین ضرورت تغییر رویکرد از فعالیت علمی به پیشرفت علمی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از حیث ماهیت، نظری فلسفی و از نظر روش قیاسی و استنتاجی است. با استفاده از این روش نظریه ها و آراء صاحب نظران در باب پیشرفت علم واکاوی و توصیف شده و به کمک قیاس نتایجی استنتاج شده است. یافته ها: در باب پیشرفت علم سه رویکرد وجود دارد: رویکرد معرفتی، رویکرد معنایی و رویکرد عملکردی درونی. هر یک از این رویکردها حکایت های متفاوتی از پیشرفت علم عرضه می دارند. در دیدگاه معرفتی یا رویکرد سنتی، پیشرفت علم تجمع یا انباشتی از باورهای علمی واقعی است. بر انباشتگی خطی دانش و ابقاء نظریه های علمی تأکید می شود. در رویکرد معنایی، رئالیست ها توفیق علم را حاصل صدق تقریبی، صدق نمایی، ارجاع عبارات اصیل یا ترکیبی از این امور می دانند و بر ایده همگرایی، انباشتگی و انطباق در علم پای می فشارند. رویکرد عملکردی درون گرا و مسئله محور است و پیشرفت علم را حاصل انقلاب های علمی می داند. طرفداران این رویکرد یا پسارئالیست ها، نسبی گرا هستند. این نسبی گرایان متهمند که موضع آنها به نسبی بودن منجر می شود و اعتبار و قدرت روش علمی را برای مبارزه یا مواجهه با باورهای دیگر تضعیف می کند؛ به علاوه به خاطر خصلت سرنگون کننده انقلاب، هیچ انباشت علمی وجود ندارد. در مقابل رئالیست ها که اعتقادی به تغییرات انقلابی در نظریه های علمی ندارند، معتقدند که در اثر به وجود آمدن اصلاح تدریجی نظریه ها، علم رشد می یابد. نتیجه گیری : علیرغم تفاوت در نظریه ها، هر سه رویکرد پیشرفت علم را پیشرفت شناختی می دانند، نه تولید نوشتارگان یا تولید اطلاعات علمی (کتاب، مقاله). حرکت در مسیر علم باید شکوفایی ابعاد مختلف توسعه را فراهم آورد. پیشنهاد پژوهش آن است که مفهوم پیشرفت علم یا پیشرفت شناخت در قالب «اصل کانتی اشاعه سؤال» قابل توجیه است.
آینده علم اطلاعات و دانش شناسی: مروری نظام مند بر مطالعات انجام شده در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: رشته علم اطلاعات و دانش شناسی برای انطباق و همگام شدن با تحولات روز و رویارویی مؤثر با آن ها و حفظ موقعیت و بقای خود در شرایط رقابتی کنونی، نیاز به مطالعاتی نظام مند درباره آینده دارد. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا با مرور مطالعات مربوط به آینده علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران و جهان، پژوهشگران آینده را در جهت توسعه پژوهش در این زمینه سوق دهد. روش پژوهش: پژوهش حاضر با استفاده از روش مرور نظام مند انجام گرفته است. بدین منظور، پژوهش های مرتبط در پایگاه های اطلاعاتی بین المللی و داخلی بدون در نظر گرفتن محدودیت زمانی مورد جستجو قرار گرفتند. در مجموع، 114 اثر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مروری بر مطالعات نشان داد که 14 پایان نامه، 25 مقاله همایش، 65 مقاله نشریه و 10 یادداشت وبگاه به مسئله آینده علم اطلاعات و دانش شناسی پرداخته اند. این پژوهش ها در چهار محور مورد مطالعه قرار گرفتند: 1. کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتی در آینده؛ 2. کتابداران و متخصصان علم اطلاعات در آینده؛ 3. آینده آموزش در علم اطلاعات و دانش شناسی؛ و 4. آینده پژوهش در این حوزه. نتیجه گیری: رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، کتابخانه ها و کتابداران در آینده همچنان به ایفای نقش خود ادامه خواهند داد؛ اما، برای این که بتوانند با وجود رقبایی نظیر اینترنت، ابرموتورهای جستجو، شبکه های اجتماعی و سایر ابزارهای نوین جایگاه خود را حفظ و ارتقا دهند، لازم است خدمات خود را متناسب با نیازهای روز و فناوری های نوین متحول سازند.
Modeling the Relational Marketing of Iranian Films in the Digital Age(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No.۴, Winter & Spring ۲۰۲۲
253 - 273
حوزه های تخصصی:
Purpose : Relationship marketing seeks to build relationships with your customers that will make them repurchase from the company in the future and encourage others to do so, which is the best approach to retaining customers. Therefore, Internet service providers should be aware of how to establish lasting relationships with their customers and look for relationships to attract customers. The purpose of this study is to design a relational marketing model in the film sales and screening network in Iran. Method : In the present research method, after analyzing the theoretical and experimental records, the qualitative method and in-depth interviews with 10 managers of film sales companies were carried out using targeted sampling method and theoretical sampling, which has reached theoretical saturation. The obtained information was then analyzed using the content analysis method and a paradigm model of relational marketing was constructed. Findings: The results showed that relational marketing in the sales and film network in Iran is one of the factors of relational marketing (including the themes of causal conditions: communication, relationship quality, innovation; background conditions: marketing, advertising; mediating conditions: Customer gender, customer expectations, customer knowledge, customer focus and ultimately the outcome: customer loyalty, customer satisfaction, customer trust, competitive advantage, business performance, and customer commitment) can have an impact. Conclusion : By focusing on the factors obtained in this research, relationship marketing can create customer loyalty, customer satisfaction, competitive advantage, business performance, and customer commitment in film sales companies.
بررسی ساختار اداری هیئت امنای کتابخانه های عمومی ایالات متحده امریکا به منظور ارایه الگویی برای کاربست در انجمن های کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش مطالعه ساختار اداری هیأت امنای کتابخانه های عمومی کشور ایالات متحده آمریکا در راستای ارائه الگویی برای کاربست در انجمن های کتابخانه های عمومی کشور ایران است. روش: پژوهش حاضر کاربردی بوده و ازنظر روش شناسی از نوع تحلیل محتوای کمی و کیفی است. برای پاسخگویی به سؤالات پژوهش در خصوص کتابخانه های عمومی ایالات متحده امریکا از قوانین ایالتی، دست نامه ها، فصلنامه ها، استانداردها، جعبه ابزارها و راهنماهایی است که هیئت امنا کتابخانه های عمومی، انجمن هیئت امنا، دپارتمان کتابخانه، دپارتمان آموزش و کتابخانه های ایالتی در هر ایالت منتشر کرده اند، استفاده شد. برای شناسایی کتابخانه های مورد بررسی و اشخاص و ارکان هر کتابخانه نیز از وب سایت com . www.publiclibraries ، www.ala.org و موتورهای جستجو و شبکه های اجتماعی استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که تمرکز اعضای هیئت امنای کتابخانه های عمومی ایالات متحده آمریکا بیشتر بر مباحث مالی، اداری، انسانی و سیاست گذاری است؛ مباحث مربوط به ارتباط با جامعه، مجامع رسمی و قانونی اجتماعی، مشارکت، هماهنگی و همکاری بین هیئت ها، انجمن ها و مجامع، مباحث آموزشی و کارگاهی، نظارت بر قراردادها و .... نیز از دیگر وظایف این هیئت ها هستند؛ در ترکیب اعضای آن ها تنوع در وظایف و مسئولیت ها در مناطق جغرافیایی مختلف به روشنی قابل مشاهده است؛ وظایف و اختیارات آن ها به صورت تفصیلی و با رویکرد عمل گرایانه تری تدوین شده اند و بیشتر انعکاسی از وجه محلی کتابخانه ها هستند؛ رویه تعریف شده ای برای انتصاب یا انتخاب اعضای هیئت امنای آن ها وجود ندارد و رویه انتصاب اعضای هیئت امنای کتابخانه های عمومی هر ایالت تقریباً با سایر ایالت ها متفاوت است؛ اغلب اعضای آن ها را اعضای حقیقی تشکیل می دهند؛ 41 درصد آن ها در مؤسسات غیرانتفاعی مشغول به کار هستند؛ 57 درصد اعضای آن ها را زنان تشکیل می دهند؛ میانگین سنی اعضای آن ها 47 سال بود. ارزش/ اصالت: این پژوهش توصیه می کند ساختار اداری انجمن های کتابخانه های عمومی ایران بر اساس ساختار اداری حاکم بر هیئت امنای کتابخانه های عمومی ایالات متحده آمریکا به شکلی تغییر یابند که با ترکیبی متوازن از حمایت های محلی و دولتی برخوردار باشند، و نسبت به تنوع جمعیتی، جنسیتی، سنی، شغلی، و کارکردی آن ها در انجمن های آن ها اهتمام لازم وجود داشته باشد. همچنین باید وظایف و کارکردهای نوینی برای انجمن های کتابخانه های عمومی ایران تعریف شده و میزان اختیارات آن ها افزایش یابد. درنهایت پیش بینی می شود با بهره گیری از تجارب سایر کشور و به تبع آن افزایش وظایف و اختیارات انجمن های کتابخانه های عمومی ایران، وجه محلی کتابخانه های عمومی ایران تقویت شده و روند تصمیم گیری نیز سرعت خواهد گرفت.
ارائه یک روش ساختارمند در اندازه گیری و تحلیل کیفیت اطلاعات پایان نامه ها و رساله های درون کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، اندازه گیری کیفیت داده یکی از مهم ترین راهبردها در بهبود فرایندهای کسب وکارهای داده محور به حساب می آید. هرگونه تصمیم درست برای بهبود سیستم ها در این دسته از سازمان ها به یک تحلیل مناسب از کیفیت داده ها وابسته است. داده های پژوهشی و به ویژه، پایان نامه/ رساله ها (پارساها)ی دانش آموختگان کل کشور بر پایه همین اصل از جنبه های گوناگون کیفیت داده نیازمند بررسی و ارزیابی است. در فرایند ثبت «پارسا»ها کنترل کیفیت فراداده ها یکی از مهم ترین بخش هاست که به بررسی اقلام اطلاعاتی مدارک (مانند نام پژوهشگر، استادان راهنما و مشاور، چکیده، فهرست و ...) می پردازد. در وضعیت موجود، مدارک ناهمخوان در فرایند کنترل کیفیت شناسایی شده و مدرک مربوطه پس از درج در سامانه (به صورت متن) به صورت سیستمی به پژوهشگر برگردانده می شود. استاندارد نبودن ناهمخوان های شناسایی شده و نبودِ دسته بندی مناسب برای مدارک ناهمخوان به اطلاع رسانی سلیقه ای به پژوهشگران منجر شده، تحلیل های آماری از مشکلات کیفی فراداده ها را با دشواری روبه رو ساخته، و تحلیل ریشه ای خطاهای مشاهده شده را ناممکن می سازد. از این رو، در این پژوهش ساختار ناهمخوان های مشاهده شده پس از استاندارد شدن به صورت آزمایشی در دوره های دوماهه استفاده شده و نتایج آن ارائه شده است. ناهمخوانی در تاریخ دفاع، صفحه عنوان (فارسی و انگلیسی) و وجود صفحه های سفید در فایل «پارسا» از جمله مهم ترین دلایل بازگرداندن مدارک به کاربران بوده است. همچنین، تحلیل همه داده ها نشان داد که ۵۹ درصد از ناهمخوانی ها به فایل های ضمیمه شده و ۴۱ درصد به اطلاعات ثبت شده در سامانه مربوط می شود. در نهایت، بر پایه تحلیل های انجام شده، رهنمودهایی به منظور بهبود کیفیت داده ها به تفکیک حوزه های تخصصی برای کاربران سامانه ارائه شده است
بهبود سئوی فهرست های کتابخانه ای با بهره گیری از کنسول جستجوی گوگل: اقدام پژوهی در اپک سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه فهرست های کتابخانه ای در وب پنهان قرار دارند، این پژوهش با هدف افزایش یافت پذیری و رؤیت پذیری رکوردهای کتابشناختی فهرست برخط دسترسی همگانی (اپک) «سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران» انجام شد. در این پژوهش «اپک» از منظر مؤلفه های «سئو» (رؤیت پذیری، رتبه بندی و نرخ کلیک) در «گوگل» قبل و بعد از بهره گیری از ابزار جست وجوی «گوگل» سنجیده شد. روش پژوهش اقدام پژوهی است. جامعه پژوهش رکوردهای کتابشناختی «کتابخانه ملی ایران» است. این رکوردها در قالب نقشه سایت به ابزار کنسول جست وجوی «گوگل» ارسال شد. در این روش از مراحل سه گانه «لوین» (برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی) برای طراحی مراحل اقدام پژوهی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در مدت کمتر از چهار ماه از ارسال اولین نقشه سایت به ابزار «گوگل»، افزایش پنج برابری رکوردهای نمایه سازی از ۱۷۹۴۸ به ۹۰۳۳۰ مشاهده شد. در این مدت ۴ درصد از «یوآراِل» های نقشه های سایت ارسال شده به کنسول جست وجوی «گوگل» نمایه سازی شده بود که این تعداد روزانه رو به افزایش است. از منظر سایر مؤلفه های «سئو» (رتبه بندی و نرخ کلیک) تنزل رتبه از ۷/۸ به ۸/۶ و نیز نرخ کلیک از ۱۲/۵درصد به ۱۱/۱درصد مشاهده شد. بالاترین نرخ کلیک مربوط به کامپیوتر رومیزی با ۱۹/۳درصد است. نرخ کلیک از تقسیم تعداد کلیک ها بر تعداد نمایش ها به درصد بیان می شود. با افزایش تعداد نمایش «اپک» در نتایج جست وجو که ناشی از نمایه سازی رکوردهاست، تعداد کلیک ها نیز باید افزایش یابد تا سرانجام، نرخ کلیک بالایی به دست آید. بنابراین، آنچه که می تواند نرخ کلیک را با توجه به نمایه شدن رکوردهای «اپک» افزایش دهد، بالا آوردن رتبه «اپک» از هشتم به سه رتبه اول است. تغییرات زیرساخت و پرداختن به تگ ها و متاتگ ها می تواند این رتبه را افزایش دهد. افزایش دوبرابری نرخ کلیک در کامپیوتر رومیزی نسبت به موبایل نیز هشداری به «کتابخانه ملی ایران» است که معماری «اپک» پانزده سال پیش خود را تغییر اساسی دهد. امروزه، سازگاری با موبایل یکی از مؤلفه های مهم در رتبه بندی «گوگل» است. «اپک کتابخانه ملی ایران» همانند سایر «اپک» های دنیا نیاز به برنامه ریزی استراتژیک و مداوم برای رؤیت پذیری و رتبه بندی بالا در وب دارد.
Analyzing the Brand-Customer Relationship on Instagram with a Mixed Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No.۴, Winter & Spring ۲۰۲۲
224 - 252
حوزه های تخصصی:
Purpose: The present study aims to provide a model for analyzing the brand-customer relationship on Instagram in the cosmetics industry. Method: In this study, qualitative and quantitative methods have been used to analyze the data. The statistical population in the qualitative phase includes brand marketing experts and in the quantitative phase consists of customers of the cosmetics industry. Sampling has been non-probabilistic and purposeful in the qualitative phase, and random using Cochrane formula in the quantitative phase. Interviews and questionnaires were utilized as data collection tools. Content analysis was used to analyze specialized interviews. Moreover, the identified indicators were validated by Fuzzy Delphi method. Then, using the structural-interpretive method, the initial model is designed and finally, using the partial least squares method, the final model of the research is presented. The analysis of research data in qualitative quantitative phases has been done with MaxQDA software and Smart PLS software, respectively. In order to achieve the objectives of the study, a set of practical indicators of brand-customer relationship were identified on Instagram through analyzing experts’ interviews. Findings: The findings reveal that brand performance influences the positioning and creating of brand and brand value. Brand awareness and brand personality are among the indicators that affect brand performance. Furthermore, marketing strategy affects the quality of services. Conclusion: It is recommended that various entertainment tools such as videos, applications, in cyberspace on Instagram be posted and create a happy and fun atmosphere in cyberspace along with humor, contest design, and puzzles related to the type of activity and brands.
واکاوی نظام معنایی گفتمان سازماندهی اطلاعات دیجیتال در برچسب گذاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور شبکه های اجتماعی و پدیده هایی نظیر برچسب گذاری، تغییراتی را در زمینه زبان اطلاعات، هم در محتوا و هم در بیان صوری آن و در ساختار سازماندهی اطلاعات موجب شده است. هدف این پژوهش بررسی نظام معنایی گفتمان سازماندهی اطلاعات دیجیتال در پدیده برچسب گذاری اجتماعی است. روش پژوهش تحلیل گفتمان با رویکرد «لاکلا و موف» است. پایگاه «لایبرری ثینگ» با توجه به این که نمونه ای برجسته و غنی از دلالت های گفتمان سازماندهی اطلاعات دیجیتال در برچسب گذاری را ارائه داده، به صورت هدفمند به عنوان مورد پژوهش انتخاب شد. یافته ها نشان داد که گفتمان سازماندهی اطلاعات در برچسب ها در تقابل با گفتمان مدرن سازماندهی اطلاعات در کتابخانه ها شکل گرفته است. در مفصل بندی گفتمان سازماندهی برچسب ها، کاربر به عنوان دال مرکزی، محور مفصل بندی قرار گرفته و دال های شناوری چون زبان، فهرست نویسی، و عضویت در نظام معنایی گفتمان سازماندهی برچسبی پیرامون دال مرکزی کاربر مفصل بندی می شوند. این گفتمان تلاش دارد با جذب عناصری از گفتمان رقیب نظیر رده بندی، روزآمدی، رایگان بودن و ایجاد انسداد معنایی، آن ها را تبدیل به وقته های گفتمان خود کند. این کار در فضای تقابل و غیریت سازی با ایجاد زنجیره هم ارزی از عناصر قابل جذب در گفتمان خودی، و در مقابل، ایجاد زنجیره تفاوت و بزرگنمایی عناصری همچون کهنگی، اقتدارگرا بودن، و سلسله مراتبی بودن در گفتمان رقیب (گفتمان مدرن سازماندهی اطلاعات) و طرد آن ها به حوزه گفتمان گونگی یا میدان گفتمان صورت می گیرد.
تجزیه متون استنادی در زبان فارسی با استفاده از ماشین بُردار پشتیبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک متن استنادی را می توان به عنوان مجموعه ای از مولفه ها مانند نام نویسندگان، عنوان، محل نشر، سال نشر، شماره صفحات و ... در نظر گرفت. در حالیکه تجزیه متون استنادی موجود در انتهای یک مدرک علمی توسط کاربر انسانی به راحتی انجام پذیر است، تنوع موجود در شیوه های استناددهی در کنار اشتباهات رخ داده توسط نویسندگان در نگارش این متون، خودکارسازی انجام این عملیات را دشوار نموده است. روش های زیادی برای خودکارسازی تجزیه متون استنادی ارائه شده اما، این روش ها وابسته به زبان بوده و امکان استفاده از یک روش ارائه شده برای یک زبان در زبانی دیگر منجر به نتایجی اشتباه می شود. تحقیقات صورت گرفته بیان گر این است که تاکنون هیچ روشی برای خودکارسازی تجزیه متون استنادی در زبان فارسی ارائه نشده است. با توجه به این مهم و نقش گسترده این مسئله در ساخت خودکار شبکه های استنادی مدارک علمی و فرایندهای بازیابی اطلاعات، در این مقاله به این مسئله پرداخته شده و با استفاده از روش یادگیری ماشین بردار پشتیبان به عنوان یک دسته بند چند دسته ای، یک روش هوشمند برای مسئله تجزیه متون استنادی در زبان فارسی ارائه شده است. با توجه به اهمیت انتخاب ویژگی های مناسب برای استفاده در دسته بند ماشین بردار پشتیبان، در این پژوهش این مهم با توجه به ویژگی های استفاده شده در زبان انگلیسی و ویژگی های زبان فارسی و ارجاع دهی در این زبان انجام شده است. نتایج پیاده سازی و آزمایش روش پیشنهادی با استفاده از مجموعه داده ای ایجاد شده در این پژوهش نشانگر مقدار ۰.۹۵ برای پارامترهای دقت، فراخوانی و اف-۱ است.