فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۷۲۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
مدل ساختاری ارتباط میان استرس، خودکارآمدی و فرسودگی شغلی در معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعیین کننده استرس و خودکارآمدی در فرسودگی شغلی آموزگاران در قالب مدل سازی معادلات ساختاری بود. در یک طرح همبستگی 330 نفر از آموزگاران خراسان شمالی با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه منابع استرس آموزشگاهی(کریاکو و ساتکلیف، 1978)، خودکارآمدی معلمان(اسکالوویک و اسکالوویک، 2007) و فرسودگی شغلی معلمان(ماسلاچ و همکاران، 1996) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که استرس و خودکارآمدی با فرسودگی شغلی روابط معناداری دارند. اثرات غیر مستقیم نیز معنادار بوده و مدل ساختاری از برازش مناسبی برخوردار بود. به نظر می رسد استرس به طور مثبت و خودکارآمدی آموزگاران به طور منفی می تواند فرسودگی شغلی را در آنان پیش بینی کند.
بررسی رویکرد تربیت معلم شایسته براساس اسناد تحولی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم تأکید اسناد بالادستی نظام تعلیم و تربیت، به پرورش و توسعه شایستگی های پایه، جهت تعمیق هویت مشترک و حرفه ای معلمان در ابعاد فردی، انسانی، اسلامی و ایرانی، فقدان الگوی مناسب تربیت معلم و عدم وجود چارچوب مدونی از شایستگی های معلمان در برنامه درسی تربیت معلم، موجب بروز آشفتگی و سردرگمی در شیوه تربیت و تأمین منابع انسانی در دستگاه تعلیم و تربیت شده است. لذا هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی رویکرد تربیت معلم شایسته براساس اسناد تحولی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و ارائه الگوی مناسب آن است. بدین منظور با استفاده از راهبرد نظریه داده بنیاد در یک تحلیل کیفی، متن اسناد تحولی بالغ بر 544 صفحه به طور دقیق مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. سپس 148 گزاره نشانگرِ عوامل و شرایط زمینه ساز معلم شایسته استخراج و مقوله بندی شد. نتایج تحلیل طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی در قالب یک الگوی نظری، با محوریت مقوله اصلی (شایستگی های معلمان)، شرایط علّی (هدف گذاری و برنامه درسی)، شرایط زمینه ای (نهادها، سازمان ها و ادارات دولتی و غیردولتی سهیم در امر تربیت رسمی و عمومی)، شرایط واسطه ای (ویژگی های فردی، اجتماعی و عوامل سازمانی)، راهبردها (برنامه ریزی و توسعه حرفه ای) و پیامدها (هویت یکپارچه توحیدی) منعکس شده است. یافته های حاضر می تواند به عنوان چارچوبی مفهومی برای طراحی و تدوین برنامه درسی تربیت معلم مبتنی بر شایستگی های معلمان استفاده شود.
تدوین یک مدل مفهومی و عملیاتی برای ایجاد علاقه و انگیزه به پژوهش در دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و تدوین مدل مفهومی و عملیاتی برای ایجاد علاقه و انگیزه در دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی نسبت به پژوهش بود. مدل تدوین شده در قالب یک طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون اجرا شد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانشجویان پسر دانشگاه علوم انتظامی تشکیل داده اند که در قالب دوره های آموزشی مصوب کارشناسی در سال 1387- 1386 مشغول به تحصیل بوده اند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد. بدین منظور ابتدا از بین رشته های مختلف تحصیلی رسته انتظامی به طور تصادفی انتخاب گردیده و از بین کلاس های سال دوم رسته انتظامی به طور تصادفی دو گروه 30 نفره به عنوان گروه آزمایش و گروه گواه با در نظر گرفتن متغیرهای کنترل، انتخاب شدند.
ابزار اندازه گیری انگیزه و علاقه دانشجویان به پژوهش، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی آن به روش روایی محتوایی و پایایی آن از طریق روش آلفای کرانباخ محاسبه گردید.
نتایج حاکی از آن بود که استفاده از مدل طراحی شده برای ایجاد انگیزه و علاقه در دانشجویان علوم انتظامی به پژوهش، سبب شد تا دانشجویان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، دارای سطح کارآمدی شخصی بیشتری شده و برای انجام فعالیت های پژوهشی اهمیت بیشتری قائل شوند و ضمن تلاش و صرف زمان بیشتر به سطح رضایتمندی بالاتری دست یابند. یعنی استفاده از مدل مذکور سبب کاهش عاطفه منفی دانشجویان گروه آزمایش نسبت به تحقیق و بهبود نگرش آنان به این امر گردید.
هویت دانشجو
دین و سلامت اجتماعی: بررسی رابطه دین داری با سلامت اجتماعی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه پیام نور مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه بین دین داری با سلامت اجتماعی دانشجویان است. این پژوهش با روش پیمایشی و با نمونه ای به حجم 345 نفر با ابزار پرسش نامه در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور مرند انجام گرفت. پایایی و اعتبار پرسش نامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ و اعتبار صوری مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته ها، میزان سلامت اجتماعی اکثریت دانشجویان در سطح متوسط و میزان دین داری آن ها در سطح بالا است. یافته های حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین دین داری و سلامت اجتماعی دانشجویان و همچنین، بین دین داری و ابعاد سلامت اجتماعی (یک پارچگی، پذیرش، مشارکت، انسجام و شکوفایی اجتماعی) رابطه معنی دار و مستقیمی وجود دارد که بیشترین شدت همبستگی با بعد انسجام اجتماعی و کمترین همبستگی با بعد شکوفایی اجتماعی می باشد. میزان سلامت اجتماعی دانشجویان برحسب جنسیت آن ها دارای تفاوت معنی داری است؛ اما این تفاوت با دیگر متغیرهای جمعیتی، معنی دار نیست. همچنین، بین سن افراد با سلامت اجتماعی، رابطه معنی داری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون دو متغیره نیز نشان داد که متغیر دین داری 3/27 درصد بر میزان سلامت اجتماعی دانشجویان تأثیر دارد.
بررسی تأثیر ابعاد آمیخته بازاریابی اجتماعی بر پیشگیری از مصرف مواد مخدر مورد مطالعه: دانش آموزان پسر دبیرستان های استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوع گسترده مواد مخدر در جامعه و به تبع آن معتاد شدن عده زیادی از افراد به ویژه جوانان و نوجوانان به صورت یکی از معضلات تقریباً غیرقابل حل در ایران تبدیل شده است . عوامل متعددی در سبب شناسی سوء مصرف و اعتیاد مؤثر هستند که در تعامل با یکدیگر به شروع مصرف و سپس اعتیاد منجر می شوند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ابعاد آمیخته بازاریابی اجتماعی بر نیت نوجوانان در دوری از مصرف مواد مخدر پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش نوجوانان پسر در مقطع دبیرستان در شهر اصفهان است که تعداد کل آن ها 68035 نفر است. روش نمونه گیری از نوع تصادفی چندمرحله ای خوشه ای است. با توجه به این که بخش یک استان اصفهان برای جمع آوری داده ها انتخاب گردید، در هر منطقه (از نظر موقعیت اجتماعی- فرهنگی متمایز) به صورت تصادفی 2 مدرسه انتخاب و پرسشنامه در اختیار مشاوران آن مدارس پسرانه قرار داده شد و تعدادی از دانش آموزان که رضایت در ورود به پژوهش دارند، انتخاب شدند. با توجه به این که جامعه مورد مطالعه محدود است، از این رو جدول مورگان برای تعیین حجم نمونه استفاده گردیده است. بر اساس جدول مورگان حجم نمونه برابر با 381 نفر تعیین شد. در کل تعداد 390 پرسشنامه با همکاری مشاوران مدارس توزیع گردید، به دلیل خارج شدن برخی از افراد یا ناقص بودن برخی پرسشنامه ها در نهایت تعداد 336 پرسشنامه قابل قبول مبنای انجام پژوهش قرار گرفت. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه های محقق ساخته جمع آوری گردید. که روایی آن به صورت محتوایی توسط اساتید و پایایی آن ضریب آلفا کرونباخ بالاتر از 75/0 مورد تأیید واقع شد. داده ها توسط نرم افزار spss 18و Amos 20 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود 5 مؤلفه آمیخته بازاریابی اجتماعی (پیشنهاد رفتار مطلوب، قابلیت دسترسی، هزینه، ارتباطات اجتماعی، سیاست) بر نیت نوجوانان در دوری از مصرف مواد مخدر تأثیر مثبت و معناداری دارد.
تکنولوژی آموزشی
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه علی اهداف پیشرفت و راهبردهای خودتنظیمی با عملکرد حل مسأله ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: حل مسأله یکی از هدف های مهم آموزشی به شمار می آید و یکی از خواسته های معلمان و والدین، کسب توانایی حل مسأله از سوی دانش آموزان می باشد. هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه علی اهداف پیشرفت و راهبردهای خودتنظیمی با عملکرد حل مسأله بود. روش: پژوهش حاضر در زمره تحقیقات همبستگی با استفاده از روش های الگوی علّی قرار دارد. در این پژوهش از دو پرسشنامه اهداف پیشرفت (الیوت و مک گیرگور، 2001) و راهبردهای خودتنظیمی (پینتریچ و همکاران، 1991) و یک آزمون ریاضی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تنها، راهبرد انگیزشی اثر مستقیمی بر عملکرد حل مسأله داشته و اهداف گرایش به تسلط و گرایش به عملکرد بر هر چهار راهبرد شناختی، فراشناختی، انگیزشی و مدیریت منابع تأثیر مستقیم داشته اند. این اهداف به واسطه راهبرد انگیزشی، تأثیر غیرمستقیمی نیز بر عملکرد حل مسأله داشته اند. بحث و نتیجه گیری: نتایج به دست آمده با یافته های تعدادی از پژوهش ها همسو و با بعضی از تحقیقات مغایر است؛ نکته حائز اهمیت، مقدار اندک واریانس تبیین شده عملکرد حل مسأله است. یکی از عواملی که می تواند در این امر مؤثر باشد، عدم تأثیر راهبردهای شناختی، فراشناختی و مدیریت منابع بر متغیر حل مسأله ریاضی می باشد.
بررسی میزان انطباق محتوای کتاب های درسی جدید التالیف حرفه و فن دوره راهنمایی تحصیلی با اهداف مصوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوا، میزان انطباق محتوای سه کتاب درسی حرفه و فن جدید التالیف دوره راهنمایی تحصیلی با اهداف مصوب جزئی آن ها برای هر یک از واحدهای درسی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری، سه کتاب درسی مذکور بوده که همه آن ها نیز مورد بررسی واقع شده اند...
بررسی تأثیر دانش آفرینی سازمانی بر ظرفیت انطباق پذیری سازمانی (مورد مطالعه: کارمندان دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه موفقیت سازمان ها به توانایی سازگاری و انطباق آن ها با عوامل متغیر محیطی بستگی دارد؛ به عبارت دیگر، به دلیل تغییرهای سریع در جهان کنونی، انطباق موفقیت آمیز با محیط بخش مهمی از پیروزی است. بر این اساس، توجه به ظرفیت انطباق پذیری در سازمان ها رو به افزایش است؛ زیرا اصل اساسی مفهوم یادشده، توانایی سازمان ها در پندآموزی، سازگاری، ارزیابی و پاسخ دهی به تغییرها و تحول های درون و برون سازمانی است. ظرفیت انطباق پذیری سازمانی در سازمان های دانشگاهی زمانی ارتقا می یابد که روحیة دانش آفرینی در بین کارمندان وجود داشته باشد؛ بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دانش آفرینی بر ظرفیت انطباق پذیری سازمانی بوده است. روش تحقیق پیمایشی و ابزار اندازه گیری پرسشنامه بود. جامعة آماری، 716 نفر از کارمندان دانشگاه تبریز در سال 1391 است که از این تعداد 239 نفر براساس فرمول کوکران و به شیوة نمونه گیری طبقه ای تصادفی در مقایسه با سطوح طبقات انتخاب شدند. یافته های تحقیق بیان می کند میزان ظرفیت انطباق پذیری سازمانی کارمندان دانشگاه تبریز بالاتر از حد متوسط (21/117) است. همچنین، براساس نتایج تحلیل رگرسیونی، به ترتیب آثار ابعاد جامعه پذیری، ترکیب و درونی سازی سازة دانش آفرینی بر متغیر وابسته (ظرفیت انطباق پذیری سازمانی) معنی دار است و متغیرهای یادشده توانستند 59 درصد تغییرهای متغیر وابسته را تبیین کنند.
تاثیر مسایل و چالش های محیط علمی بر جامعه پذیری دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر ضمن بررسی و استخراج مسایل و چالشهای دانشگاهها در کشور ایران -در قالب 26 مفهوم- به رتبه بندی آنها از دیدگاه 260 نفر از دانشجویان دوره دکتری دانشگاه تهران بر اساس بالاترین میزان عینیت در محیط علمی آنان و بررسی تاثیر این مسایل بر جامعه پذیری دانشگاهی پرداخته شده است. در این مطالعه جامعه پذیری دانشگاهی از طریق چهار مقیاس شامل میزان تبعیت دانشجو از هنجارهای دانشگاهی، ارزیابی دانشجویان از میزان تبعیت محیط آموزشی از هنجارهای دانشگاهی، میزان تبعیت دانشجو از ضد هنجارها و ارزیابی دانشجویان از میزان تبعیت محیط علمی از ضد هنجارها سنجش و اندازه گیری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که چالشهای اساسی محیطهای علمی که می تواند به عنوان موانع جامعه پذیری دانشگاهی به حساب آید و از منظر دانشجویان دکتری بالاترین رتبه را دارد، عمدتا دارای ماهیت نهادی و ساختاری اند و عوامل فردی در سطح بعدی قرار می گیرند. همچنین، نتایج تحلیل روابط همبستگی نیز نشان می دهد که این مسایل به طور مستقیم بر پیروی دانشجویان از هنجارها و ضد هنجارهای دانشگاهی تاثیر ندارند، بلکه از طریق تاثیر بر تبعیت محیط علمی از هنجارها و ضدهنجارهای دانشگاهی، جامعه پذیری دانشگاهی و درونی شدن هنجارها در بین دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهد.
نقد و بررسی کتاب «طراحی آموزش اثربخش»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت طراحی آموزش و نقش آن در ایجاد محیط یادگیری موثر، امروزه سازمانهای مختلف تجاری، صنعتی، خدماتی و بسیاری از مراکز آموزشی به طراحی آموزشی توجه خاصی مبذول داشته اند. علی رغم گسترش روزافزون طراحی آموزشی در مجامع علمی جهانی؛ با این حال، در این خصوص، منابع علمی و متون درسی معتبر به زبان فارسی که بتواند نیازهای متخصصان و دانشجویان را برآورده سازد انگشت شمارند. کتاب «طراحی آموزش اثربخش» منبع سودمندی است که در سالهای اخیر در اختیار متخصصان، کارشناسان، و دانشجویان قرار گرفته است. در این مقاله، کتاب مذکور نقد شده است. در یک دید کلی، کتاب مورد بررسی، به عنوان یک کتاب درسی دانشگاهی، علاوه بر ویژگیهای مثبت شکلی، از امتیازهای محتوایی نظیر جامعیت، غنای علمی، و همچنین اثربخشی آموزشی برخوردار است. مولفان در این کتاب، یک الگوی طراحی آموزشی را ارائه داده اند که برگرفته از مبانی علمی و همچنین سوابق تجربی آنان است. وجود بخشهای متنوع، سبب شده است که کتاب مورد بررسی علاوه بر علمی بودن، از ویژگی درسی و آموزشی بودن نیز برخوردار باشد. در کنار مزیتهای یاد شده، کتاب دارای معدود کاستی هایی است که در این مقاله ذکر شده است.
بررسی تأثیر سیاست های تحصیل اتباع افغانستانی در ایران (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، شناسایی امکانات و موانع موجود در دسترسی اتباع افغانستانی به خدمات آموزشی و تأثیر سیاست های کنونی بر جامعه ایران است. برای جمع آوری اطلاعات با 116 نفر از اتباع افغانستانی ساکن شهر تهران در قالب مصاحبه های نیمه ساختاریافته مصاحبه شده است. نتایج نشان می دهد: آن دسته از اتباع افغانستانی که به صورت قانونی در ایران زندگی می کنند، اگرچه منع قانونی برای تحصیل ندارند، با موانعی چون فقدان توان مالی پرداخت شهریه، مقاومت مردم محلی، الزام به ترک کشور پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه یا عدم امکان اشتغال با مدرک تحصیلی روبرو هستند. اتباع غیرمجاز نیز در مدارس دولتی امکان ثبت نام ندارند و تعداد محدودی از آنها در قالب مدارس خودگردان تحصیل می کنند. با توجه به حضور پرتعداد مهاجران قانونی و غیرقانونی افغانستانی در ایران و تداوم مهاجرت به ایران، پیامدهای منع کودکان آنها از تحصیل متوجه جامعه ایرانی خواهد بود. شکل گیری نسلی کم سواد و کم مهارت و سرخورده از جامعه ایران می تواند حتی برای امنیت ملی کشور مخاطره آمیز است.