فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۳۳ مورد.
نقدی بر روش نشانه شناسی و تحلیل روایت «رولان بارت»
حوزه های تخصصی:
روش نشانه شناسی وتحلیل روایت رولان بارت نظریه پرداز فرانسوی درمطالعات رسانه ای وتحلیل خبردستمایه تحقیق بسیاری ازمحققان دردانشگاه های ایران است، پذیرش این روش بدون نقد و بررسی آن یکی ازمشکلات دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی است. این مقاله درصدد بررسی و نقد این روش ها است.
بازنگری درآرا و اقوال اندیشمندان غربی که بدون نقد وبررسی عالمانه به محیط های علمی و آکادمیک ایران اسلامی وارد و مورد استقبال بی شائبه برخی دانشگاهیان قرار می گیرد، از اهداف اصلی این مقاله است و در همین جهت هم به بررسی و نقد آرای مهم رولان بارت فرانسوی به عنوان منتقد ادبی می پردازد. اندیشه های بارت در حوزه هایی چون: نشانه شناسی، ساختارگرایی، تحلیل روایت ونقد ادبی بردانشگاهیان ایران تاثیرگذار بوده است. زبان پیچیده و پست مدرنی بارت، آرا و اقوال او را غیرقابل درک کرده و او را از نقد و بررسی در امان گذاشته است. در این بررسی مشخص می شود که دوران سخت کودکی و بیماری بارت درشکل گیری شخصیت همجنس گرای او موثر بوده است. او درنقد آثار نویسنده، به مرگ مولف باور دارد و خواننده را تنها مفسر متن می داند.
بارت، مخالف شیوه های علمی در دانشگاه هاست. در نشانه شناسی به ساختارگرایی می رسد و پس از آن با نفی رابطه میان دال و مدلول، همچون دریدا به نفی متافیزیک حضور می رسد. بنابراین سیرتحولی بارت از ساختگرایی به پسا ساختگرایی کاملاً قابل درک و فهم است.
یکی دیگر از حوزه های کاری بارت، تحلیل روایت است. انحراف او از مبادی و مبانی تحلیل روایت کلاسیک ولادیمیر پراپ و دیگران روش تحلیلی بارت را پیچیده و غیر قابل استفاده کرده است به نحوی که هر تحلیلگری می تواند برداشت هایش را از کنش شخصیت های روایت به عنوان تحلیل بنویسد.
بررسی و نقد ترجمة بین زبانی و ترجمة بین نشانه ای «مرگ دستفروش» از دیدگاه نشانه شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی و نقد نمایشنامة «مرگ فروشنده»، ترجمة بین زبانی آن به فارسی و ترجمه بین فرهنگی- بین نشانه ای آن به یک تله تئاتر ایرانی می پردازد. نمایشنامه از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه شده و ترجمة فارسی مبنای ترجمة بین نشانه ای آن بوده است. بر این اساس نگارنده هر دو ترجمه را با متن های پیشین مربوطه مقایسه کرده و در هر دو ترجمه، نشانه هایی که مشخصاً کارکرد ایدئولوژیک دارند تعیین و بررسی شدند. سپس با بسط نظریه نشانه شناسی انتقادی برای نقد ترجمه، انواع این نشانه ها و چگونگی تغییرات و حفظ این نشانه ها در تله تئاتر تحلیل و نقد شده اند. یافته های به دست آمده نشان داد که در ترجمة بین زبانی هیچ سانسوری وجود نداشته ولی در تله تئاتر تقریباً همة نشانه های دارای کارکرد ایدئولوژیک خاص حذف شده اند و در واقع متن آنقدر سانسور شده که گاهی حتی انسجام خود را از دست داده است. مترجم/ کارگردان سعی کرده تا جایی که می تواند متن را مطابق فرهنگ مقصد تغییر دهد و از طریق حذف و اضافه کردن نشانه های منطبق با دیدگاه ها و سنت های غالب متن مقصد و حذف کامل نشانه هایی که با این دیدگاه ها منطبق نیستند و در حقیقت از طریق حذف و اضافه های کاملاً مشهود با کارکردهای ایدئولوژیک مشخص دیدگاه های فرهنگ و سنت غالب جامعة مقصد را از طریق ترجمه به دریافت کنندگان اعمال کند؛ به همین دلیل متنی آفریده که در برخی موارد کاملاً انسجام خود را از دست داده و یا نسبت به متن پیشین معناهای متفاوتی پیدا کرده که گاه حتی در تضاد کامل با معناهای موردنظر متن اصلی بوده اند.
تحلیل روانشناختی شخصیت های بوف کور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این نظم گاهشمارانه، راوى داستان که بوف کور نام دارد با نقاشى تکرارى روى جلد قلمدان زندگى مى کند و در خانه اى که خلوتگاه یا پناهگاه زمستانى اوست، نقاشى می کند و اغلب لحظات زندگى را در خلسه مى گذراند و به عشقى وسواسى و جنون آمیز، به همسرى که به دست خود کشته، دل مشغول است. لکاته براى بوف کور هیچ نشانى از عواطف عالى انسانی ندارد، در حالى که مادر وى زنى است بسیار مهربان و دلسوز که براى بوف کور مادرى کرده است این دو زن یا ""دو نیمه زن "" جانشین مادر اصلى او یعنى بوگام داسى اند. رابطه بوف کور با مادر و پدر به دو مرحله تقسیم شده است: مرحلهء نخستین رابطهء او با مادر ""زیست شناختى "" است (مادر زاینده) و پدرى ""دو تکه "" که به شکل دو برادر دوقلو است، براى او مادر ابژهء نخستین است، و ابژه هاى دومین نیز شامل پدر و جانشینان پدر و مادرند که آن ها نیز همه دو نیمه شده اند. ننجون- دایه، مادرى مهربان است و لکاته دختر اوست. این دو زن در درون خانهء بوف کور به سر مى برند و در بیرون دو مرد را مى بیند: پیرمرد خنزر پنزرى است و دیگرى مرد قصاب که در انتها، بوف کور احساس مى کند که آمیخته اى از این دو مرد شده است. این طرح دوتایى که در این مقاله به آن پرداخته مى شود، در تمامى سرگذشت گسترده است، بوف کور بر اساس دوگانگى (ثنویت) و جفت و همزاد بنا شده است که پایه اى ترین دوگانگى آن، تقابل زندگى و مرگ و خیر و شر یا اثیرى و رجاله است.
"
تحلیل نشانه شناختی آگهی های بازرگانی تلویزیون جمهوری اسلامی ایران از منظر سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۷
149-186
حوزه های تخصصی:
در جوامع امروزی تبلیغات ابعاد مختلف زندگی انسان را تحت تأثیر قرار داده و جزو جداناشدنی آن تلقی می شود. تلویزیون به عنوان یکی از مؤثرترین رسانه ها در دوران کنونی برای تبلیغ کالاها، نقش مهم و اساسی در صنعت تبلیغات ایفا می کند. با این توضیح تحقیق حاضر آگهی های بازرگانی تلویزیون جمهوری اسلامی ایران را با تأکید بر آرای بارت و ویلیامسن و نیز مدل تحلیلی جان فیسک به منظور شناخت عناصر سبک زندگی تحلیل کرده است. این تحقیق یک پژوهش کیفی است که سعی دارد به روش نشانه شناسی با بررسی انواع نشانه ها و قواعد حاکم بر آنها، ساختارهای معنایی فرهنگ و نظام ارزش های پنهان در تبلیغات را کشف کند. در اینجا با نمونه گیری هدفمند، 50 نمونه از آگهی های بازرگانی پخش شده از شبکه های سراسری سیمای جمهوری اسلامی ایران در بهار 1394 انتخاب شده است. یافته ها نشان می دهد مهم ترین ارزش های فرهنگی و نشانه های معنایی نهفته در این تبلیغات شامل «تلقی کالا به مثابه یک آرزو»، «مصرف کالا به مثابه رخداد یک معجزه»، «منزلت بخشی به کالا»، «اثرگذاری غیرواقعی کالا» و «برساختن نقش های جنسیتی» هستند. با توجه به اینکه آگهی های تجاری ظرفیت فرهنگ سازی در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و فرهنگی را دارا هستند، لازم است سیاستگذاران فرهنگی و به ویژه مراکزی که به ساماندهی فرهنگ تبلیغات و شیوه های اجرا و ارائه آن در تلویزیون می پردازند، به ابعاد و کارکردهای مختلف تبلیغات تجاری نگاه ویژه ای داشته باشند.
ارتباطات غیرکلامی و نشانه شناسی حرکات بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی ارتباطات غیرکلامی و نقش حرکات بدنی در برقراری ارتباط در فرهنگ ایرانی و زبان فارسی می پردازد. نگارنده در این مقاله به این نتیجه می رسد که حرکات بدنی نقش بسزایی در برقراری ارتباط دارند و حتّی جنبه هایی از این حرکات می توانند نقشی اساسی تر از مهارت های کلامی در برقراری ارتباط ایفا کنند. به طور کلی، این حرکات از سه طریق عمل می کنند: 1- جایگزین پیام های کلامی می شوند. 2- پیام های کلامی را تقویت می کنند. 3- در جهت خلاف و رد پیام های کلامی عمل می کنند. در این بررسی حرکات مختلف اندام های سر، صورت (که خود به اشارات ابروان، چشم، بینی، دهان و لب تقسیم می شود)، دست، پا و همچنین حرکت اندام های دیگر مانند حرکت شانه ها و معنی هر کدام از آن ها در زبان فارسی پرداخته می شود.
اسطوره و شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جا که خالق اسطوره ذهن آفریننده انسان و خالق ادبیات، عالم ذهنی شاعر و نویسنده است، میتوان اسطوره و ادبیات را دارای خاستگاه مشترکی دانست . شعر معاصر فارسی به عنوان یکی از جلوههای ادبی علاوه بر این خاستگاه مشترک، نمود دیگری از پیوند با اسطوره را در خود جای داد که در این مقاله به بررسی آنها پرداخته شده است.
پربسامدترین روابط مفهومی میان واژگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی روابط مفهومی میان واژگان زبان می پردازد. روابط مفهومی انواع روابطی را تشکیل می دهند که در نظام معنایی زبان میان واژگانی یافت می شوند که چه بسا در ابتدا مستقل از هم به نظر برسند اما در عمل و در حقیقت ارتباط تنگاتنگی میان آن ها وجود دارد. در مورد تعداد این روابط و گستردگی آن ها تحقیقات قابل توجهی انجام شده است. در این تحقیق، سعی شده است تا با کمک آزمون روانشناختی تداعی معنایی به تشخیص پربسامدترین روابط مفهومی میان پاره ای واژگان زبان فارسی نایل شویم. نتایج این تحقیق نشان می دهد که روابط سلسله مراتبی (شمول معنایی)، روابط نقشی، تقابل معنایی، با هم آیی و هم معنایی بیشترین درصد انواع پیوندهای واژگانی را در میان داده های تحقیق حاضر به خود اختصاص داده اند.
تحلیل نشانه- معناشناختی احساس حسادت در داستان «طلب آمرزش» اثر صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«طلب آمرزش» یکی از داستان های مجموعة سه قطره خون اثر صادق هدایت است. این داستان، روایتِ بخشی از زندگی زنی است که با حسادت ورزی خود، باعث مرگ اولین و دومین فرزند هوویش و سرانجام خود او می شود. داستان پر از ملامت و ناراحتیِ حاصل از احساسِ حسادت است. این پژوهش می کوشد با نگاهی به دیدگاه های لاندوفسکی پیرامون کلیت احساسات بشری و با پیروی از الگوهای منسجم ارائه شده توسط صاحب نظرانی همچون گرمس و فونتنی درباره چگونگی شکل گیری احساسات انسانی، «حسادت» را از دیدگاه نشانه معناشناسیِ عواطف و احساسات بررسی کند. در این راستا مشهود است که چگونه این احساس انسانی، عامل محرک تمامی کنش ها و واکنش ها در داستان بوده و به چه شکل، گفتمانی شده است و همچنین بررسی خواهد شد که جایگاه آن در داستان تا چه اندازه با الگوهای نظام مند مربوط بهنشانه معناشناسی عواطف و احساسات مطابقت دارد. این بررسی، برای نمونه، امکان ارزیابی و سنجش متون داستانی فارسی را براساس الگوهای یادشده، فراهم خواهد کرد.
تحلیل نشانه شناسی اجتماعی فیلم نامة آژانس شیشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتار هر فرد ارائه دهندة باورها، ارزش ها و جهان بینی هایی است که به صورت نهفته در زبان فرد جای می گیرند و افراد ناخواسته آنچه را که می اندیشند، بر زبان خود جاری می سازند. استفاده از این خاصیت زبانی، روشی مناسب برای پیشبرد اهداف رسانه ها خواهد بود، تا جایی که آنها قادرند با استفاده از این ویژگی، ایدئولوژی ای را مثبت تلقی کرده، آن را برجسته کنند و یا ایدئولوژی ای را منفی نشان داده، آن را به حاشیه برانند. در این میان، فیلم های سینمایی نیز از این قاعده جدا نیستند. به همین منظور، ما در این مقاله فیلم نامة «آژانس شیشه ای»، نوشتة ابراهیم حاتمی کیا را از منظر نشانه شناسی اجتماعی مورد تحلیل قرار دادیم و متوجه شدیم زندگی در فضای دوقطبی، بر ذهن او بی تأثیر نبوده است. برای این کار از دو ابزار فرانقش اندیشگانی (در دستور نظام مند هلیدی) و قطب بندی «خود» و «دیگری» (بر اساس مربع ایدئولوژیک ون دایک) استفاده شده است. آن گاه بعد از قطب بندی شخصیت های درون فیلم نامه، دریافتیم که قطب1 بر ضلع برجسته سازی نکات مثبت «خود» بیش از ضلع های دیگر مربع ایدئولوژیک تکیه کرده است و این تکیه را با استفاده از فرایندهای مادی نشان داده و قطب مقابل بر برجسته سازی نکات منفی «دیگری» تکیه کرده و برای این کار از فرایند رابطه ای بهره برده است که این شیوة کاربرد با ویژگی های شخصیت های فیلم نامه متناسب است.
نشانه شناسی عناصر اسطوره ای در روایتهای عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره و کهن الگوها بیانگر آمال و اندیشه های جهان شمول انسانی اند. از سویی اسطوره نشانگر تأمل، تجربه دینی و رویارویی آدمی با امر قدسی اند. اگرچه اندیشه و زیست انسان دچار تغییرات و دگرگونی های گونا گون است؛ اما از نفوذ اسطوره و کهن الگوها رهایی ندارد. بر این مبنا، روایت های عرفانی یکی از اساسی ترین محمل ها برای بروز کهن الگو و اسطوره هاست. نگارنده با توجه به اهمیت نمادپردازیِ روایت های عرفانی و لزوم تفسیر آن ها برای درک متن و حصول کارکردهای روایی آن، به بررسی عناصر اسطوره ای در سه اثر اصیل و تأثیرگذار کشف المحجوب، رساله قشیریه و تذکرة الاولیا پرداخته است. از آن جا که روایت های عرفانی از تمام اجزاء فرهنگی اندیشه بشری به خصوص کهن الگوها سود می برند، عناصر اسطوره ای نظیر باغ و درخت، کوه و غار، حیوانات، رنگ ها، دور و مرکز، نام ها و اعداد در سه اثر مذکور دسته بندی و بررسی و لایه های پنهان دلالت های این عناصر با توجه به بافت و معنای متون یادشده مشخص شده است. این بررسی نشان می دهد روایت های عرفانی همچون دیگر حوزه های تأملات بشری برای رسیدن به کارکرد و اهداف خود از اسطوره و کهن الگو به عنوان یکی از عناصر مسلط روایی خود بهره می برند. بر اساس این ویژگی، بسیاری از روایت های عرفانی یا از ادب و روایات عامیانه استفاده می کنند یا در ساختار خود به ادب و فرهنگ عامه نزدیک می شوند. در روایت های عرفانی کهن الگو و اسطوره ها به بیان و توضیح تجربه های دینی در قالب نمادین و پوشیده می پردازند. هرچند عناصر اسطوره ای عمدتا با جهان فوق طبیعی پیوند دارند، در روایت های عرفانی رنگ و بویی متمایزتر می گیرند و به بیان اندیشه هایی چون مراحل سه گانه تولد، مرگ، بازتولد و شرح و تبیین مواجهه آدمی با امر قدسی می پردازند.
نگاهی تازه به فرایند «مجاز» در زبان وادب فارسی
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر کوشش شد ه است تا به چگونگی عملکرد فرآیند «مجاز»در زبان خودکار فارسی و نیز امکان طرح این فرآیند در زبان ادب پرداخته شود. برای نیل به این هدف، ابتدا به سنت مطالعه «مجاز» اشاره شده و سپس جایگاه طرح این فرآیند در پژوهشهای ادبی مورد ارزیابی قرار گرفته، گونه های «مجاز» بر حسب نوع رابطه معنایی در سنت مطالعه این فرآیند باز کاویده شده است. بازبینی این دسته از مطالعات بخش بعدی نوشته ی حاضر را به خود اختصاص داده و سپس توصیف تازه ای از «مجاز» در زبان ادب پیشنهاد شده، تا در نهایت مشخص شود این فرایند از دیدگاه معنی شناسی چگونه قابل تبیین می نماید.
دگرگونی انسان گرایی عرفانی در شعر معاصر فارسی، مثال از سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۴ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
در نگاه اول واضح و مبرهن است که مفاهیم عرفان و انسان گرایی در تضاد با یکدیگر قرار دارند. در حقیقت، تعاریف داده شده در مورد این دو کلمه، که بسیار موجز هستند، منجر به ایجاد یک تقارن بی معنا و ناتمام می شوند. بر اساس معیارهای غربی، بشرشناسی جایگاه انسان را در مرکز عالم هستی می داند و به طور اساسی رابطه افقی وی با سایر هم نوعانش را در نظر می گیرد. این در حالی است که عرفان اتحاد و رابطه عمودی بین قلمرو بشری و الهی را مد نظر دارد. مقاله حاضر سعی در توصیف کلمات این دوگانگی آشکار و پرداختن به خصایص چنین ترکیبی را دارد. بخش گسترده ای از مقاله به روند ترکیبی (و از بعضی جهات انتقادی) این مساله اختصاص داده خواهد شد. در دنباله، روند ترکیبی خود را با پرداختن به سهراب سپهری، شاعر ایرانی ادامه خواهیم داد که مجموعه هشت کتاب وی در به تصویر کشاندن فرضیه مان نقش به سزایی دارد.
نمادپردازی در شعر صلاح عبدالصبور (1931 - 1981 م )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگیهای شعر معاصر عرب ، نماد پردازی است . شاعران با توجه به موقعیت سیاسی و اجتماعی عصری که در آن به سر می برند ، زبان ویژه آن روزگار را انتخاب می کنند . صلاح عبدالصبور ، از شاعران برجسته مصر است که تجربه های متعددی در عرصه نویسندگی ، دوام منظور ، شعر و سیاست داشته است . گرچه شهرت وی در درام منظوم است ، اما در شعرش به وفور از نمادهای سیاسی ، اجتماعی و دینی بهره برده است . در این مقاله به بررسی چند نماد عمده در دیوان وی می پردازد که مهمترین آنها عبارتند از : طبیعت ، تاریخ ، بر ، شب ، حلاج ، یعقوب و ...
نام، ظهور و نقش شخصیت ها در سووشون اثر سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۶ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
"همه شخصیتهای رمانها نامی دارند که ممکن است با نگاهی اجمالی ارزش واقعی آن نام تجلی پیدا نکند. شخصیت همچنین در نخستین ظهور خود در داستان، بر خواننده تاثیر ویژه ای می گذارد که فقط با تحلیلی دقیق می توان به ارزش واقعی آن پی برد. هر چند نویسندگان نقشهای مختلفی به هر یک از شخصیتهای خود در قسمتهای مختلف رمان می دهند، با این همه، نخستین ظهور شخصیت در اثر، از همه مهمتر است زیرا ممکن است بر درک خواننده از این شخصیت تاثیر به سزایی بگذارد. هدف از ارایه این مقاله که با مطالعه بر شخصیتهای سووشون اثر سیمین دانشور شکل گرفته، یافتن ارتباطهای احتمالی میان نام و نقش شخصیت از یک سو و نخستین ظهور و نقش آن از سوی دیگر است.
تحلیل زمان و شاخص های زمانی در ضرب المثل ها با رویکرد نشانه-معناشناسی، مورد مطالعه: زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها گونة خاصی از گفتمان هستند که مانند اصطلاحات عمل می کنند و با وجود فراوانی لغات، در آن ها یک واحد ثابت معنایی به وجود آمده که حتی مفهوم آن از نظر معناشناسی غیر قابل تغییر و از پیش تعیین شده است.
اما مسئله ای که قابل توجه و تأمل به نظر می رسد این است که با شنیدن ضرب المثل و یا خواندن آن، مخاطب در چه زمانی در گفته پردازی قرار می گیرد؟ چگونه ضرب المثل ها قادرند زمان متفاوتی مانند زمان حالتی را خلق کنند؟ با توجه به اینکه عمل گفته پردازی پویا است و هر پویایی ای باید دارای بعد زمانی باشد، چگونه مخاطب ضرب المثل، در این تعامل گفتمانی می تواند در وضعیت جدیدی قرار بگیرد؟
روشی که ما برای پاسخ به این سؤالات برگزیده ایم، روش نشانه- معنا شناسی است که فونتنی، برتراند، بوردرن و دیگر نشانه شناسان مکتب پاریس، در چند سال اخیر تحت عنوان «نظام زمانیت در گفتمان ها» مطرح کرده اند. با تکیه بر این روش و همچنین با استفاده از فلسفة پدیدار شناسی، نظام زمانی ضرب المثل ها را تحلیل خواهیم کرد.
هدف از پژوهش حاضر این است که نشان دهیم چگونه مخاطب ضرب المثل می تواند از وضعیت انفصال وجودی به وضعیت اتصال حالتی که عامل تجربه آن را ایجاد می کند، انتقال یافته و در سطحی از آگاهی و شناخت قرار بگیرد که بتواند «اکنون» را درک کند و همچنین تبیین این مسئله که چگونه زمان دستوری می تواند در این نوع گفته ها که اغلب «زمان حال» است، دخالت داشته باشد.