فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۲۸۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
ترجمه افعال انعکاسی دو طرفه‘ از زبان اسپانیایی به فارسی و بالعکس به دلیل پیچیدگی معانی‘ از موارد مشکل ساز به شمار می روند. هدف از این بررسی مطالعه اجمالی ساختارهای افعال انعکاسی دو طرفه در زبان های فارسی و اسپانیایی‘ با در نظر گرفتن تشابهات و تمایزات زبانی بین آنها است. در مقاله فوق‘ چگونگی ایجاد ارتباط بین افعال دو جانبه ذاتی و ساختاری و همچنین شیوه استفاده از واژه های اضافی در زمینه افعالی که فاقد ویژگی دو جانبی اند‘ برای رساندن منظور از زبانی به زبان دیگر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این دو گونه فعل را به ترتیب افعال دوجانبی و افعال شبه دو جانبی می نامیم. در ادامه‘ برای یافتن راه حل مناسب‘ به منظور معادل یابی در زبان مقصد‘ تقسیم بندی درهر یک از این شاخه ها انجام شده و هر یک از آنها به چند زیر شاخه تقسیم شده اند.
بررسی کارآیی رویکردهای کمینگی و بهینگی در تبیین مطابقة فعل و فاعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقالة حاضر به بررسی دستگاه مطابقة فعل لازم و فاعل در زبان فارسی می پردازیم. داده های این پژوهش را از برخی مقالات و منابع مکتوب و متون زبان گفتاری گردآوری کرده ایم. چارچوب این پژوهش دو نظریة بهینگی و کمینگی است که هر دو در چارچوب مکتب زایشی مطرح شده اند. در این تحقیق درصددیم موارد استثنای مطابقه در دستور سنتی زبان فارسی را بر اساس رویکرد کمینگی که نحو محور است و نظریة بهینگی که محدودیت بنیاد است نشان دهیم. دلیل انتخاب این دو نظریه این است که مشخص کنیم کدام یک موارد استثنای مطابقه را بهتر بیان می کنند. مطابقه در دستور کمینگی، رابطة بین جستجوگر و هدف بر پایة ارزش گذاری مشخصه ها است. مشخصه ها به دو گونة ذاتی و بافتی هستند و مشخصه های بافتی در بافت های مختلف، ارزش متفاوت دارند. در نظریة بهینگی تعامل محدودیت ها بر انتخاب گزینة بهینة مطابقه تأثیر می گذارد. همة موارد استثنای مطابقه در نظریة کمینگی بر اساس رابطة بین جستجوگر و هدف بیان می شوند؛ در کاربرد محترمانه، با حضور مشخصة [+HON] شمار جمع محسوب می شود و در فعل های بی نهاد، جستجوگر (هستة زمان) با ضمیر بی آوای PRO (هدف) مطابقه می کند. در نظریة بهینگی، گزینة بهینة مطابقه با پیروی از سلسله مراتب نشانداری جانداری تعیین می شود. با بررسی داده های تحقیق به این نتیجه رسیدیم که نظریة کمینگی در تبیین موارد مطابقة فعل با فاعل کارآمدتر از نظریة بهینگی است و می تواند مطابقة افعال بی نهاد را نیز تبیین کند.
ساختار معنایی جمله و نقش فعل در شکلگیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر مسائل مربوط به تعیین نظام جمله در تشابه ساختاری زبان، قوانین شکل گیری ساختار معنایی جمله، ارتباط نظام معنایی جمله با قابلیت معنایی فعل مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. فعل به عنوان عنصر اساسی و کلیدی محسوب می شود که جریان پیدایش معنی را آشکار می سازد و در ارتباط با این مسئله قابلیت ترکیب فعل با دیگر کلمات، نقش عامل ها در شکل گیری مفهوم جمله، انواع عامل ها، نظام عامل ها و همچنین پدیده چندپایه ایی مورد توجه نگارنده قرار گرفت.
ساختار مصدری وجهی فعل «بودن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبارت sein + zu + Infinitiv به دلیل مفهوم مبهم آنکه هم به معنی امکان و هم به معنی الزام میباشد، به عنوان قسمت مهمی از مبحث «عبارات چندوجهی» در آلمانی محسوب میشود. به همین دلیل این ترکیب دستوری با افعال کمکی «توانستن» و «بایستن» از نظر معنایی در رقابت است، گرچه این عبارت در اکثر موارد به معنای «امکان» است. سؤال مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که چه عوامل زبانی و غیرزبانی در این مورد نقش ایفا میکنند که شنونده باتوجه به آنها تشخیص دهد که کدام معنای این ترکیب دستوری مدنظر گوینده میباشد. در این رابطه چهار عامل مهم مطرحاند که عبارتند از: زمینه گفتار، موقعیت گفتار، فحوای کلام، نوع متن و وجود بعضی از ادات جمله. با در نظر گرفتن و بررسی این موارد میتوان به مفهوم واقعی Der modale Infinitiv mit "sein" پی برد.
رابطه بین خطر پذیری و پیچیدگی نحوی و صحت گرامری در نگارش توصیفی و توضیحی دانشجویان ایرانی سطح متوسط رشتة زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر تاثیر خطر پذیری بر روی تمایل یادگیرندگان زبان به پیچیدگی نحوی یا صحت گرامری در دو نوع نگارش توصیفی و توضیحی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور‘ تعداد185 دانشجوی رشته زبان انگلیسی در آزمون تافل شرکت کردند‘ هر کدام دو نوع نگارش نوشتند و یک پرسشنامه خطرپذیری را تکمیل نمودند. از این تعداد 118 نفر از لحاظ مهارت زبانی تقریبا همسطح بودند. آزمودنی ها به سه گروه با میزان خطرپذیری پایین‘ متوسط و بالا تقسیم شدند. روش آماری تجزیه و تحلیل واریانس به منظور تحقیق درباره رابطه بین خطر پذیری ‘ پیچیدگی نحوی و صحت گرامری در دو نوع گرایش مورد استفاده قرارگرفت. نتایج تحقیق رابطه عمده ومعنی داری را بین خطر پذیری‘پیچیدگی نحوی و صحت گرامری در دو نوع نگارش نشان ندادند. با این وجود‘ در هر دو نوع نگارش افراد با میزان خطر پذیری کم بیشتر از گروه های دیگر تمایل به صحیح نوشتن داشتند. همچنین‘ افراد با میزان خطرپذیری متوسط و زیاد بیشتر از افراد با میزان خطرپذیری کم تمایل به نوشتن ساختارهای پیچیده داشتند. یافته های این تحقیق میتواند در آموزش زبان و آزمون سازی کاربرد داشته باشد.
حالت تهی زبان انگلیسی در میان گویشوران فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تحقیقی است در مورد یادگیری ساختارهای نظارت فاعل در زبان انگلیسی توسط گویشوران فارسی. ساختارهای نظارت، بندهای پیرو مصدری هستند که دارای فاعل انتزاعی با حالت تهی می باشند. در زبان فارسی بندهای پیرو همیشه دارای مشخصه زمان و فاعلی هستند. براساس فرضیه های مختلف بلوغ مانند فرضیه پارامتری بودن مقوله های کارکردی و فرضیه نقصان مشخصه های دستوری حالت تهی می تواند یکی از مشخصات پایدار و غیرقابل یادگیری برای گویشوران زبانهایی باشد که فاقد این مشخصه هستند. شواهد بدست آمده از چهار گروه فارسی زبان که در مقاطع مختلف یادگیری زبان انگلیسی می باشند نشان می دهد که این پیش بینی فرضیات فوق تحقق نمی پذیرد و گرچه فراگیران در مراحل اولیه یادگیری بجای ساختارهای مصدری از ساختارهای مصدری از ساختارهای زماندار استفاده می نمایند؛ اما علیرغم این انتقال اولیه در مراحل بعد ساختارهای مصدری ظاهر می گردند. در این ساختارها نه فاعل و یا ضمیری با حالت فاعلی و نه مشخصه زمان مشاهده می گردد.
کانونی سازی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی ازجمله زبان هایی است که در آن کانونی سازی[1] رخ می دهد. درنتیجه رخ دادِ این پدیده، که نمونه ای از قلبِ نحوی[2] به شمار می رود، سازه نحویِ کانونی شده یا در سطح ساخت ظاهری جابه جا می شود و یا در سطحِ صورتِ منطقی به جایگاهِ شاخصِ فرافکنِ کانون. یافته ها نشان می دهد که: (الف) حرکت کانونی سازی، قبل از بازنمون[3]، ضرورتاً منجر به خوانشِ تقابلی نمی شود، (ب) کانونی سازی شامل حرکتِ کلِ سازة کانونی شده در سطح منطقی است، و فقط حرکتِ مشخصة کانون نیست، آن گونه که در ادبیاتِ مربوط ادعا شده است. (ج) در زبانِ فارسی، کانونی سازیِ تقابلیِ[4] دو سازه نحویِ ذاتاً غیرکانونی نیز امکان پذیر است.
بررسی تاثیرات بسامد در ساختهای نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا انواع بسامد شامل بسامد مورد (token frequency) و بسامد نوع (type frequency) در مطالعات زبانی معرفی می شود. سپس با تحلیل و واکاوی تعدادی از ساختهای زبانی، به بررسی تغییراتی که به موجب هر کدام از انواع بسامد در ساختهای نحوی و زبانی به وجود می آید می پردازیم و بر اساس این تغییرات، اثرات بسامد مورد را به دو نوع اثر فروکاهنده (reduction effect) و اثر حفظ کننده (conserving effect) تقسیم و اثرات بسامد نوع را در زایایی نحوی (syntactic productivity) بررسی می کنیم. اثرات بسامد مورد در نحو و تعامل آن با اثر بسامد نوع در طول زمان این امکان را به ما می دهد تا بسیاری از شرایط زبانی را که به نظر دلبخواهی می نماید تبیین نماییم.
تشکیل افعال مرکب فارسی از منظر دستور شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحوة تشکیل فعل مرکب فارسی تاکنون کمتر مورد توجه زبان شناسان بوده است. هدف این مقاله قرار دادن اجزای فعل مرکب در بافت هایی زبانی است که تصورشان به مثابة عامل انگیزشِ تشکیل فعل مرکب، موجه به نظر می رسد. به عقیدة نگارندگان، افعال مرکب را می توان به طور مستقیم یا غیرمستقیم حاصل فرایند انضمام دانست. در اینجا مفهومی گسترده از انضمام مورد نظر است که آن را باXI نشان می دهیم و در آن X شامل مقولات اسم، صفت و گروه حرف اضافه ای می شود. بر این اساس و با استفاده از برخی مفاهیم دستور شناختی می توان گفت فعل مرکب از بند کامل اولیه ای نشئت می گیرد که در فرایند عبور از مسیر ترکیب، یک عنصر فعلی و یک عنصر غیرفعلی از آن انتخاب و به هم منضم می شوند. در این مسیرِ فرضی، گاهی موضوع فعل حذف، و متمم یا وابستة آن که برجستگی شناختی بیشتری دارد، به فعل منضم می شود. در ادامة مقاله، فعل های مرکب ساخته شده با پرکاربرترین همکرد فارسی، یعنی «کردن» بررسی و نشان داده می شود که متناظر با معانی مختلف فعل «کردن» در مقام فعل سنگین، مانند «انجام دادن» و «ساختن»، مسیرهای مختلفی برای تشکیل دسته های مختلف فعل مرکب با این همکرد قابل ترسیم است. به علاوه، هر فعل مرکب طرحواره ای ساختی در اختیار گویشوران قرار می دهد که جوازبخش فعل های مرکب جدیدی با همان فعل سبک خواهد بود.
خاصیت ترکیب پذیری کلمات در ساختار گروه واژه های روسی
حوزه های تخصصی:
خاصیت ترکیب پذیرى کلمات از جمله موضوعاتى است که در علم نحو روسى به هنگام بر رسى نحوهء ترکیب کلمات با یکدیگر مورد مطالعه و بررسى قرار مى گیرد ویژگی ترکیب پذیرى کلمات را مى توان در دوسطح متفاوت زبان، یعنى در دو سطح معنا و دستور مشاهده نمود. زباشناسان روس خاصیت ترکیب پذیرى کلمات را در درون "گروه واژه هاى وابستگى " مورد مطالعه و بررسى قرار داده و بر این اساس در درون تمامی گروه واژه های وابستگى، کلمه اى را به عنوان "کلمهء اصلى " و کلمه دیگر را تحت عنوان "گسترش دهنده " مشخص مى نمایند. در گروه واژه هاى وابستگى، میان کلمات اصلى و گسترش دهنده ها نوعى رابطهء معنایى وجود داردکه "نسبت نحوى " نامیده مى شود زبانشناسان روس نسبت نحوی موجود میان کلمات در گروه واژه را به عنوان معناى کل گروه واژه در نظر مى گیرند و بر این اساس، گروه واژه ها را به چند نوع تقسیم بندى مى کنند. مقاله حاضر ماهیت و نحوهء عملکرد خاصیت ترکیب پذیرى کلمات در ساختار گروه واژه هاى روسى را مورد بررسی قرارمی دهد.
بررسی نحوی بندهای موصولی در زبان فارسی: فرآیند حرکت بند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به مطالعة ساختاری و صوری بندهای موصولی (توصیفی و توضیحی) زبان فارسی می پردازد. پرسش اصلی این پژوهش، چگونگی حرکت بند موصولی از جایگاه اشتقاق در پایه به انتهای جمله و چگونگی اتصال آن به گروه های بالاتر است. به طور کلی، سه دیدگاه در خصوص حرکت بند موصولی در زبان وجود دارد: دیدگاه حرکت بند به سمت راست (جایگاه پس از فعل و انتهای جمله)، دیدگاه ادغام با تأخیر و دیدگاه حرکت عناصری مانند فعل به سمت چپ و سرگردانی بند در جایگاه پس از فعل. برای پاسخگویی به پرسش پژوهش باید گفت تحلیل داده های زبان فارسی نشان می دهد با توجه به امکان داشتن بندهای موصولی متوالی در جایگاه پس از فعل، حرکت اجباری بند نتیجه از جایگاه متمم درجه به جایگاه پایانی و نیز امکان حرکت بند موصولی با هسته های همپایه، حرکت بند موصولی در فارسی فقط به جایگاه پس از فعل صورت می پذیرد. بند موصولی حرکت یافته به گروه زمان یا گروه کانون افزوده می شود تا بر ردّ خود تسلط سازه ای داشته باشد.
مفهوم مقولة وجه در زبان روسی و مقایسة آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اساسا وضعیت اندیشه در زبان شناسی، متکی بر دو رویکرد است: عملکردی و تطبیقی. هدف دنبال شده در این کار تحقیقی، معرفی یک رشته مسایل مربوط به نمایان سازی تشابه و اختلاف وجه در زبان روسی و فارسی می باشد. فقط در صورت رویکرد تطبیقی در زمینه مطالعه مقوله وجه در زبان های روسی و فارسی که اجازه تعیین وجوه تشابه و تضاد را می دهد، می توان پدیده های نامحسوس را در زبان های اشاره شده، نمایان ساخت. در زبان روسی معاصر، معمولا وجه را به سه گروه اخباری، امری و التزامی تقسیم می کنند و هم چنین این گروه ها به دو گونه مستقیم و غیر مستقیم تقسیم می شوند. به عقیده زبان شناسان، مقوله وجه عبارت است از هسته مقوله عملکردی - معنایی ذهنیت، که شامل ابزار برابر دستوری بیان رابطه گفته با واقعیت است. در دستور زبان فارسی از زبان فارسی به عنوان زبانی تحلیلی با عناصر صرفی یاد می شود. اگر چه برخی از دستورنویسان زبان فارسی، مقوله وجه را به بیش از سه دسته هم تقسیم می کنند، اما بسیاری از آن ها مقوله وجه را (همچون در زبان روسی) به سه دسته به عنوان وجوه اصلی، تقسیم می کنند و وجه دعایی به عنوان وجه غیر مستقل، فقط در ادبیات کلاسیک مشاهده می شود.
Gerunds, infinitives and cleft sentences As Noun Phrase Substitutes in Persian
حوزه های تخصصی: