فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۸۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
جُستار حاضر در پی آن است تا به بررسی گروهی از کلمات بپردازد که در جمله، مرجع ضمیری مذکور (پیوسته یا گسسته) هستند و در صورت حذف ضمیر می توانند جایگزین آن شوند و نقش آن را برعهده گیرند؛ ازاین رو، ما این دسته واژه ها و گروه های اسمی را «هم نقشِ ضمیر» نامیده ایم. ضمایری که این گروه واژه ها مرجع آن ها هستند بعد از اسم، حرف اضافه و فعل به کارمی روند و غالباً در سه نقش مضافٌ الیهی، متمّمی و مفعولی ظاهر می شوند؛ با این توضیح که نقش مفعولی آن ها، به ویژه در سوم شخص مفرد، دارای تفاوت هایی با دو نقش دیگر است. به باور ما، همین تفاوت ها سبب شده است که برخی دستورنویسان آن را با یک کاربرد ویژه و امروزی در گویش فارسی تهرانی مقایسه کنند و به اشتباه آن را «ضمیر فاعلی» بنامند. همچنین، کوشیده ایم تا در این مقاله نشان دهیم که نقش دستوری ضمایر پیوسته در جمله های بیانگر حالت انفعالی و احساسی، چیزی جز مفعول، متمّم یا مضافٌ الیه نیست و نقش دستوری اسم یا ضمیر گسسته در ابتدای این جمله ها نیز «هم نقش ضمیر» است؛ امّا قراردادن اسم یا ضمیر گسسته به جای ضمایر پیوسته در این گونه جمله ها در اغلب موارد باعث «نادستورمندی» جمله می شود. در این مقاله همچنین نشان داده شده که نقش دستوری ضمایر پیوسته در جمله های بیانگر حالت انفعالی و احساسی، چیزی جز مفعول، متمّم یا مضافٌ الیه نیست و نقش دستوری اسم یا ضمیر گسسته در ابتدای این جمله ها نیز ""هم نقش ضمیر"" است؛ امّا قرار دادن اسم یا ضمیر گسسته به جای ضمایر پیوسته در این گونه جمله ها در اغلب موارد باعث « نادستوری شدن» جمله می گردد.
روش های کاربرد فعل مضارع در عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعل مضارع در میان زبانهای عربی و فارسی از دیگر فعلها، کاربرد بیشتری دارد زیرا این فعل دارای گونههای بسیار و ساختارهای متنوع است و برخلاف فعل ماضی که تنها برگذشته دلالت دارد، این فعل هم بر زمان حال و هم بر آینده دلالت می کند و از همین روی دامنه معنایی آن وسیعتر و گستره کاربردی آن پهناورتر و میدان ساختاری آن فراختر از فعلهای دیگر است. نگارنده در این مقاله با پی گیری و پژوهش در روشهای کاربردی این فعل، به ارایه نمونه هایی از عربی و فارسی خواهد پرداخت و با مقایسه و تطبیق آنها با یکدیگر و با بهره گیری از نظرات دانشمندان نحوی و دستوری در این باره به توضیح و تبیین خواهد نشست تا گوشه ای از وسعت هر دو زبان را آشکار سازد. بیگمان گستردگی فعل مضارع در زبان فارسی از گستردگی آن در زبان عربی کمتر نمی باشد و با برابر نهادن عربی این موضوع در کنار فارسی آن، نه تنها به زوایای پنهان زبان می توان پی برد بلکه از این راه نکات بلاغی و زیباییهای ظریف آن نیز دریافت می شود و مرزهای قلمرو معانی بلند بر محمل الفاظ دقیق نمایان می گردد.
دو نوع وابسته اضافه ای در زبان فارسی: مضاف الیه اسمی و مضاف الیه وصفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت های اضافه ای براساس معیارهای مختلف، ازجمله امکان جابه جایی وابستة اسمی و وصفی آنها، به دو نوع مضاف الیه وصفی (که بی هیچ اشکالی هم پیش از صفت می آیند و هم پس از آن) و مضاف الیه اسمی (که جز با تغییر معنا و یا غیردستوری شدن گروه اسمی، پیش از صفت واقع نمی شوند) قابل تقسیم است. در این مقاله ابتدا از این منظر به بررسی و طبقه بندی ساخت های اضافه ای پرداخته ایم، سپس آنها را به دو گروه کلی ساخت های اضافه گزاره ای و ساخت های اضافه غیرگزاره ای تقسیم کرده ایم و توضیح داده ایم که الگویِ آهنگِ «هسته + مضاف الیه وصفی» هرچند تاحدی شبیه الگوی آهنگی اسم های مرکب است، اما این مضاف الیه درواقع یکی از وابسته های پسین اسم است که عمدتاً در نقش افزوده خاص اسم در ساخت های اضافه غیرگزاره ای ظاهر می شود
چندمعنایی حرف اضافه ”به“ در زبان فارسی با رویکرد معنی شناسی شناختی
حوزه های تخصصی:
مطالعه حروف اضافه در زبان فارسی می تواند گامی در جهت شناخت پیچیدگی های آن و کمکی در جهت تبیین صحیح ساخت زبان فارسی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی معانی مختلف حرف اضافه ”به“ از منظر معنی شناسی شناختی است. برای این منظور از رویکرد چندمعنایی سامان مند تایلر و ایوانز (2003) در چارچوب معنی شناسی شناختی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. در جهت نیل به این هدف، مثال های مختلف از فرهنگ لغات سخن، معین و دهخدا، متون مختلف و مکالمات روزمره زبان فارسی استخراج شده و با بکارگیری رویکرد شناختی مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که این حرف اضافه دارای معانی مختلفی است که همه از یک معنی واحد یعنی ’الصاق و ارتباط‘ مشتق شده و شبکه ای به هم پیوسته را تشکیل می دهند و تمامی مفاهیم متمایز به طور نظام مند و با توجه به ملاک های تایلر و ایوانز، از پیش صحنه و مفهوم اولیه مشتق می شوند. این مفاهیم متمایز عبارتند از :مقصد، مخاطب سازی و پیشِ و نزدِ که زیرمجموعه مفهوم مقصد به شمار می آیند، بر رویِ، سازگار و مطابق، مقابلِ و برابرِ، توالی و ترتیب، تعلیل، استعانت و با استفاده از. همچنین نشان داده شد که کاربردهای مجازی این حرف اضافه موجب انباشت معانی استعاری بر تنها معنای صریح آن و منجر به چندمعنا شدن آن شده است. در واقع، معانی مشتق حروف اضافه در چندمعنایی حاصل بسط استعاری معانی مرکزی اند.
ساخت های تعجبی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در زبانشناسی، بررسی ساختار و خصوصیات انواع جمله های موجود در زبان و تعیین تفاوت ها و شباهت های آن ها با یکدیگر است. هدف مقالة حاضر نیز پرداختن به جمله های تعجبی زبان فارسی ازدیدگاه زبانشناسی و ارائة دادههای جدیدی از زبان فارسی است که ضرورت توصیف این گونه جمله ها را توجیه می کند و اساس درک ماهیت جملههای تعجبی را وسعت می بخشد. در این تحقیق تلاش میشود تا در چارچوب رویکرد زانوتینی و پورتنر (2003) به این پرسشها پاسخ داده شود: الف. ساختار جمله های تعجبی در زبان فارسی چگونه است؟ ب. نقش معنایی و کاربردشناختی این گونه جمله ها چیست؟ ج. تفاوت این جمله ها با جمله های پرسشی خبری چیست؟ د. عنصر نفی در این ساختارها چه جایگاهی دارد؟ دادههای این تحقیق به شیوة پیکرهبنیاد گردآوری و به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. نتایج حاکی از این است که در زبان فارسی، تعجبی های خبری و تعجبی های پرسش واژهای دو نوع اصلی جمله های تعجبی را تشکیل میدهند که تمایز میان آن ها با بررسی ویژگیهای معنایی، کاربردشناختی، آکوستیکی و نحوی این جمله ها و همچنین مقایسة رفتار آن ها در رابطه با فرایند منفیسازی و ساختهای مقایسهای امکان پذیر است.
نقدی بر مقاله «فعل مرکب در زبان فارسی» از دکتر محمد دبیر مقدم
حوزه های تخصصی:
متمم چیست؟
افعال دومفعولی در زبان فارسی: تعامل میان نحو و کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ساختار افعال دو مفعولی در زبان فارسی مورد بررسی قرار می گیرد. چنین بررسی ای در چارچوب دستور ساختاری گلدبرگ (زیر چاپ)، نگاهی متفاوت (غیر خطی) به چنین افعالی دارد. یکی از اهداف این پژوهش، تبیین ویژگی های درونی ساختارها و تعیین انواع ساختارهای افعال دو مفعولی در زبان فارسی است. در این مقاله درصددیم تا با نمایش تمایزات ساختاری افعال دو مفعولی در زبان فارسی، نقطة تلاقی نحو و کلام را نیز نشان دهیم. علاوه بر تفاوت های نحوی و صوری می توان به تمایزات کاربردی و کلامی نیز اشاره کرد. این مهم، تنها با نگاهی تعاملی (میان نحو و کلام) و به بیان دیگر، رویکردی صوری- نقشی میسر خواهد بود. بررسی داده های فارسی نشان می دهد که تأثیر ساخت اطلاع و تعامل آن با پذیرا و کنش رو در چنین ساختارهایی اجتناب ناپذیر است. بنابراین این بررسی نشان می دهد عوامل کاربردی، همگام با عوامل نحوی / صوری در عملکرد وابسته های اسمی تأثیر گذار هستند. ساخت اطلاع بر نحوة توزیع وابسته های اسمی و میزان سیطرة آن ها در جملات فارسی تأثیر بسزایی دارد. از این رو، این ساختارها علاوه بر تمایزات صوری، تفاوت های اطلاعی نیز دارند. در نتیجه، با اتکای به توجیه های نحوی در کنار ملاحظات کاربردی، می توان به تبیین چندجانبه و جامعی که هدف اصلی این پژوهش است، دست یافت.
نفی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث هر زبان ، نحوه منفی ساختن در سطوح مختلف - جمله ، گروه ، واژه و تکواژ است و در این مورد ، هر زبان ویژگیهای خود را دارد . در زبان فارسی ، تا آن جا که نگارنده می داند ، در این باره کاری انجام نگرفته است ؛ البته در دستورهای زبان فارسی اشاره ای مختصر به منفی سازی فعل شده است ، ولی نه جامع است و نه دقیق . در این گفتار ، مسائل مربوط به منفی سازی در زبان فارسی بررسی می شود .
ساختار فعل در فارسی میانه ترفانی و پهلوی اشکانی ترفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی بازمانده فارسی میانه یا پهلوی و آن زبان بازمانده فارسی باستان است. فارسی میانه ترفانی گونه ای از فارسی میانه است که متون مانوی بدان نوشته شده است. به گونه ای از پهلوی اشکانی که متون مانوی بدان نوشته شده است، پهلوی اشکانی ترفانی گویند. عنوان ترفانی منسوب به جایی است که متون مانوی در آنجا یافته شده اند. هدف این مقاله بررسی ساختار دستوری فعل در فارسی میانه ترفانی و پهلوی اشکانی ترفانی و چگونگی تحول آن از صورت ایرانی باستان است.
کارکرد جمله های مرکب در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افصح المتکلمین، سعدی شیرازی، از بزرگ ترین ارکان ادب پارسی است. بخشی از صیت و شهرت سعدی در گرو سعدی نامه یا همان بوستان است که از مثنوی های اخلاقی برجسته و باارزش حوزه زبان و ادب پارسی است. این کتاب بی مانند،زبان سخته و پیراسته ای دارد که نظر هر مخاطبی را به خود جلب می کند. این میزان از شایستگی در گرو ِشگردهای هنری و زبانی فراوانی است که شیخ اجل به کار بسته است. از ویژگی های دستوری آن، استفاده گسترده از جمله ها ی مرکب است. در جمله های مرکب، به جای نقش های دستوری مفرد، جمله پیرو به کار می رود. جمله های پیرو از لحاظ معنا از مفردات غنی ترند؛ زیرا وجود فعل در آنها موجب انتقال مفهوم، وجه، زمان و شخص به مخاطب می شود که افزونی توصیف گری و تحرک و پویایی کلام را در پی دارد. در این پژوهش که کاملاً جنبه آماری دارد، 1100 بیت از بوستان را به عنوان جامعه آماری از متن برگزیده و از دیدگاه «کارکردهای جمله های مرکب» بررسی کرده ایم. مبانی نظری و تعاریف اصطلاحات را از دستور زبان فارسی،تألیف دکتر حسن انوری و دکتر حسن احمدی گیوی، برگرفته ایم. بر اساس مهم ترین نتایج به دست آمده، در بوستان کاربرد جمله های مرکب به مراتب بیش از جمله های ساده است؛از میان آنها، جمله هایی که از پایه و یک پیرو ساخته شده اند، بسامد بیشتری دارند که معمولاً هر کدام در یک مصراع به کار می روند؛ در بیشتر جمله های مرکب، پایه بر پیرو مقدم شده است؛ جمله های پیرو بیشتر در نقش غیراصلی به کار رفته است.
مصاحبت در معانی حروف جر عربی و حروف اضافه ی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دلیل اهمیت ارتباط دو زبان ریشه دار عربی و فارسی، نگارندگان در پژوهش حاضر با تکیه بر مطالعات انجام شده در حوزه ی حروف جر و حروف اضافه1 و نیز بر اساس روش توصیفی- تحلیلی، به بحث و بررسی در زمینه ی معنی «مصاحبت» به عنوان یکی از معانی مشترک حرفی میان دو زبان عربی و فارسی پرداخته و حروف نمایان گر مصاحبت و ویژگی های آن را مورد مطالعه قرار داده اند.
در این راستا، برای معنی مصاحبت در هر دو زبان، اداتی اصلی و کلیدی ارایه می شود. علاوه بر این، حروف جر و حروف اضافه ای که از این ادات نیابت کرده و مفید مصاحبت است، مورد بررسی قرار می گیرد. به امید این که نتایج آن برای پژوهش گران، زبان شناسان و به ویژه مطالعات ترجمه، سودمند واقع شود.
دستوری بودن در برنامه کمینهگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحو، در رویکرد زایشی چامسکی، همواره به عنوان هسته زبان در نظر گرفته شده و دستوری بودن نیز به نوبه خود، هسته نحو تلقی گردیده است. تا پیش از ظهور برنامه کمینهگرا و بهطور خاص، در چارچوب نظریه «حاکمیت و وابستگی» که سرآغاز رویکرد «اصول و پارامترها» محسوب می گردد، شرایط تعیین کننده و حاکم بر دستوری بودن ساختهای زبانی، خواه اشتقاقی و خواه بازنمودی، شروط خوش ساختی بودند که بر سطوح گوناگون و سازوکارهای نحوی زبان، از درون اعمال می گردیدند، بدون آنکه تحت تاثیر نظامی بیرون از حوزه نحو قرار داشته باشند. در نظریه «حاکمیت و وابستگی» توصیف ساختاری یک عبارت زبانی، چهار سطح بازنمایی را در بر میگرفت که حضور این سطوح یا توسط اصول و پارامترها، که به عنوان شروط خوش ساختی عمل میکردند، تعیین میشد، و یا توسط صافیهای ناظر بر سطوح گوناگون. با ظهور برنامه کمینهگرا و ارائه تفسیری نوین از دستوری بودن در قالب شرایط خوانش پذیری، دستوری بودن جمله ها، تحت تاثیر عوامل بیرونی کنشی تعیین می شوند. به دیگر بیان، عملکرد نظامهای کنشی خارج از حوزه زبان اما درون ذهن، تعیینکننده دستوری بودن عبارتهای زبانی می گردند. این مقاله کوششی است برای نشان دادن اینکه چگونه بازتعریف دستوری بودن در قالب شروط خوانش پذیری، کمینهگرایی را که برنامه ای صورت گراست به نظریهای نقشگرا مبدل ساخته است.
وجه بلاغی تضمین نحوی در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضمین نحوی نوعی از ایجاز است که با یک لفظ، همزمان دو معنا به ذهن مخاطب منتقل می گردد. اگرچه تضمین در اسم و فعل و حرف جریان دارد ولیکن بیشترین شهرت و کاربرد آن در فعل است بدین گونه که یک فعل در بردارنده معنای فعل دیگر باشد و از نظر متعدی و لازم، حکم فعل دوم را به خود اختصاص دهد. در این مقال ضمن تعریف انواع و وجوه بلاغی تضمین، موارد تضمین در قرآن کریم بررسی شده و تقسیمات جدیدی عرضه گردیده است.
بررسی نقش اطلاعی دو فرایند مبتدا سازی و مجهول سازی در زبان فارسی از دیدگاه نقش گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۵ شماره ۳۰
مفهوم قید و انواع آن در زبانهای روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ساختار متفاوت دستور زبانهای روسی و فارسی، بررسی تطبیقی آنها علاوه بر کمک به آشنایی بهتر با زبان روسی می تواند به یادگیری زبان روسی به عنوان یک زبان خارجی کمک کند. قید یکی از اجزای جمله است که در مباحث دستوری پس از اسم، صفت و فعل مورد بررسی قرار می گیرد. قید در زبانهای روسی و فارسی از نظر معنا و نحو انواعی دارد. در هر دو زبان قید در جمله ها نقش متممی دارد. قیدها تاثیری در ساختمان جمله نمی گذارند و سبب تغییر دستوری کلمات دیگر جمله نمی شوند. در زبان روسی قیدها به هنگام قرار گرفتن در جمله در ترکیب با سایر اجزای جمله..
ارزیابی روایی سازه و پایایی ابزارهای سنجش سبکهای یادگیری زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سال های بسیاری است که در برنامه ریزی آموزشی به تفاوت های فردی توجه شده است. یکی از شاخصه های تفاوت های فردی، سبک های یادگیری است. کارشناسان آموزش زبان انگلیسی، مانند سایر دست اندرکاران تعلیم و تربیت، می توانند با کشف سبک های یادگیری، برنامه آموزشی مناسبی را طراحی کنند. البته تولید ابزار پایا (reliable) و معتبر (valid) مسئله ای مهم در سنجش سبک های یادگیری فراگیران زبان انگلیسی (به عنوان زبان خارجی) است. در این مقاله نتایج اجرای دو پرسشنامه سبک های یادگیری موسوم به پرسشنامه برتری سبک های یادگیری ادراکی رید(Reid) و نشانگر سبک های یادگیری وینترگرست و دی کاپیوا (Wintergerst and DeCapua) گزارش می شود. پرسشنامه اول در سال 1987 تولید شده است و به اختصار PLSPQ نامیده می شود و پرسشنامه دوم در سال 2002 تولید شده است که به اختصار LSI خوانده می شود. هر دو پرسشنامه در اصل برای کسانی تدوین شده اند که انگلیسی زبان دوم آنهاست. نتایج این تحقیق – که با روش آماری تحلیل عامل تأییدی (confirmatory factor analysis ) و آلفای کرانباخ(Cronbach’s alpha ) بررسی شده است– نشان داد که PLSPQ روایی سازه ندارد و نیز پایایی آن از حد معمول کمتر است. اما LSI از حیث روایی سازه و پایایی قابل قبول است. از آن جایی که تعداد سؤالات LSI از PLSPQ کمتر است، می توان گفت که از نظر عملی ( practicality ) از PLSPQ بهتر است. بنابراین، می توان گفت که LSI بهتر از PLSPQ سبک های یادگیری را می سنجد. اهل فن می دانند که کمتر پرسشنامه یا آزمونی پیدا می شود که همه جوانب یک سازه را در بر گیرد. برای نمونه در پرسشنامه LSI به «شیوه استدلال» (استقراء/قیاس) توجه نشده است. از این رو پیشنهاد می شود، سؤالاتی برای سنجش این سازه به این پرسشنامه اضافه شود تا به غنای آن افزوده شود.