فعل مضارع در میان زبانهای عربی و فارسی از دیگر فعلها، کاربرد بیشتری دارد زیرا این فعل دارای گونههای بسیار و ساختارهای متنوع است و برخلاف فعل ماضی که تنها برگذشته دلالت دارد، این فعل هم بر زمان حال و هم بر آینده دلالت می کند و از همین روی دامنه معنایی آن وسیعتر و گستره کاربردی آن پهناورتر و میدان ساختاری آن فراختر از فعلهای دیگر است. نگارنده در این مقاله با پی گیری و پژوهش در روشهای کاربردی این فعل، به ارایه نمونه هایی از عربی و فارسی خواهد پرداخت و با مقایسه و تطبیق آنها با یکدیگر و با بهره گیری از نظرات دانشمندان نحوی و دستوری در این باره به توضیح و تبیین خواهد نشست تا گوشه ای از وسعت هر دو زبان را آشکار سازد. بیگمان گستردگی فعل مضارع در زبان فارسی از گستردگی آن در زبان عربی کمتر نمی باشد و با برابر نهادن عربی این موضوع در کنار فارسی آن، نه تنها به زوایای پنهان زبان می توان پی برد بلکه از این راه نکات بلاغی و زیباییهای ظریف آن نیز دریافت می شود و مرزهای قلمرو معانی بلند بر محمل الفاظ دقیق نمایان می گردد.