فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۸۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، بررسی حذف گروه فعلی و حذف متمم فعل های وجهی و فعل های اصلی (فعل هایی که بند را به عنوان متمم می پذیرند) در زبان فارسی است. بدین منظور، پس از مرور و نقد مطالعات انجام شده در رابطه با این ساخت در زبان فارسی، به بررسی حذف متممِ فعل وجهی و فعل اصلی پرداخته می شود. از آنجا که در زبان فارسی نمی توان گروه فعلی را حذف، و زمان جمله را ابقا کرد، باید گفت که در زبان فارسی، برخلاف زبان انگلیسی، ساخت حذف گروه فعلی (طبق تعریفی که در زبان شناسی زایشی به آن استناد می شود) وجود ندارد. اما در یک ساخت مشابه، امکان حذف متمم فعل های وجهی جز «باید» و فعل های اصلی در صورت احراز شرایط حاکم بر حذف وجود دارد. فعل های وجهی به لحاظ واژ- نحوی فعل اصلی به حساب می آیند و جایگاه نحوی این دو یکسان است، از این رو، حذف متمم هر دوی آنها یک ساخت واحد تلقی می شود. خروج سازه ای مانند مفعول از جایگاه حذف، وجود پدیده مرجع ناپیدا و امکان خوانش دقیق و نادقیق از ویژگی های نحوی مهم این ساخت به حساب می آیند.نتایج این تحقیق نشان می دهد که در این ساخت، مشخصه حذف روی فعل کوچک می نشیند و پس از ارتقای فعل به جایگاه فعل کوچک و بازبینی مشخصه های تعبیرناپذیر از طریق رابطه تطابق، متمم فعل حذف می شود اما فعل کوچک ابقا می شود. طبق شواهد مطرح شده، گروه فعلی واقع در بالای گروه متمم نما حذف می شود؛ از این رو، این ساخت، حذف گروه فعلی با ابقای فعل کوچک به حساب می آید.
بررسی و تحلیل ساختمان جمله در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افصح المتکلمین، سعدی شیرازی، از بزرگ ترین ارکان ادب پارسی است. نقادان ِسخن از قدیم شیوه هنری وی را سهلِ ممتنع نامیده اند. عنوانی متناقض نما که نه تنها نکته ای بر خواننده نمی گشاید بلکه او را در ابهامی بیش تر فرو می بَرد. از آن جا که برای پی بردن به راز و رمز زبان شگفت انگیز وی راهی جز بررسی علمی و موشکافانه آثار وی نیست، به همین سبب بر آن شدیم تا ساختمان جمله های بوستان را به شکلی کاملاً علمی و آماری بررسی نماییم. بدین منظور 1100 بیت از بوستان را که از مهم ترین آثار شیخ اجل است، به عنوان جامعه آماری از متن برگزیدیم و از دیدگاه «ساختمان جمله» بررسی نمودیم و پس از آن به مستقیم یا غیر مستقیم بودن جمله ها پرداختیم. مبانی نظری و تعاریف اصطلاحات را از کتاب «جمله و تحول آن در زبان فارسی» فرشیدورد برگرفته ایم که به نسبت دیگر دستورنویسان، با حوصله بیش تری بدین موضوع پرداخته است.
معرفی یک گروه نقشی جدید در نحو زبان فارسی؛ گروه نقشی نکره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر /i:/ که در فارسی به عنوان تکواژ یا واژه بست نکره شناخته می شود در پژوهش های مختلف ساختواژی و معناشناختی بررسی شده است. امّا در تحلیل های نحوی جایگاه خاصی برای آن درنظر گرفته نمی شود. در دستور زایشی، مقوله های نقشی به عنوان عناصری که جایگاه و ارتباط دستوری میان مقوله های واژگانی را مشخص می کنند مطرح شده اند. پیشتر گروه اضافه به عنوان یک گروه نقشی در بالای اسم در فارسی مطرح شده است. در این پژوهش برای نخستین بار تحلیل کاملی از عملکرد عنصر نکره به عنوان یک گروه نقشی مبتنی بر برنامه کمینه گرا ارائه و استدلال می شود که می توان بسیاری از سازه های اسمی (NP/DP) را به عنوان گروه نقشی نکره (IndefP) نمایش داد. بر این اساس، مقوله یادشده یک مقوله نقشی هسته پایانی در زبان فارسی است که اسم یا گروه های اسمی را به عنوان متمّم و انواع سازه های وصفی (بند موصولی، گروه حرف اضافه ای، گروه صفتی) را به عنوان ادات می پذیرد. گروه نقشی نکره علاوه بر جایگاه های موضوع، خود می تواند در جایگاه غیر موضوع و به عنوان ادات به گروه (بیشینه یا درونی) زمان T افزوده شود.
ساختار موضوعی افعال دومفعولی در کُردی هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران به مطالعة ساختار موضوعی افعال دومفعولی در زبان های ایرانی با رویکردهای نوین زبان شناسی کمتر پرداخته اند. در کُردی هورامی دو دسته از افعال دومفعولی اصلی و ساخت های دومفعولی فرعی وجود دارد. در این پژوهش ساختار موضوعی افعال دومفعولی اصلی از نظر مقوله بندی، آرایش نحوی و بازنمایی معنایی بررسی می شوند. این افعال براساس شواهد نحوی، ساخت واژی و معنایی به دو گروه افعال انتقال مالکیت و افعال انتقال مکانی طبقه بندی و توصیف می گردد. سپس، نمونه ای از هر گروه در چارچوب رویکرد برنامة کمینه گرایی/ صرف توزیعی (MP/DM) تحلیل می شود. این مطالعه به اصلاح مقولة الحاقی پایین پیلکانن (2008) برای تبیین ساختار نحوی و سایر ویژگی های هورامی در رویکرد مذکور می پردازد و شباهت ها و تفاوت های ساختار موضوعی آن دو را از لحاظ مقوله بندی، آرایش نحوی و بازنمایی معنایی به خوبی تبیین می نماید.
کاربرد فعل شدن در بیان نمود لحظه ای-تداومی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعل ""شدن"" یکی از مهم ترین افعال در زبان فارسی می باشد که به عنوان یک فعل حایل در ساخت گروه عظیمی ازافعال شرکت کرده و می تواند ارزشهای نمودین مختلفی داشته باشد. از بین نمودهایی که ترکیبات فعل ""شدن"" می توانند بیانگر آن باشند می توان به نمود لحظه ای-تداومی اشاره کرد. ویژگیهای نمود لحظه ای-تداومی و نحوه تشخیص آن در زبان فارسی، از جمله مسایلی است که تا کنون چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. در این تحقیق ابتدا ترکیبات مختلف فعل ""شدن"" در زمانهای ماضی نقلی و ماضی بعید را از لحاظ وقوع فعل مورد بررسی قرار خواهیم داد. سپس به بررسی نحوه تشخیص نمود لحظه ای- تداومی پرداخته و خواهیم دید کدام گروه از ترکیبات فعل ""شدن"" میتوانند بیانگر این نمود باشند و در پایان تقش گفته پردازی در تعیین ارزش نمودین افعال را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
بررسی مشخصه واژگانی و جایگاه نحوی قید اجباری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی، برخی از قیدها که غالباً با عنوان افزودة اجباری از آن ها یاد شده است، کانون توجه شماری از زبان شناسان بوده است. در تحلیل های یادشده، بی آنکه تبیینی فراگیر در مورد جایگاه نحوی قیدهای گوناگون ارائه شود، قیدها تنها در دو گروه افزودة اختیاری و افزودة اجباری بررسی می گردد. در این میان، مقالة حاضر می کوشد تا در قالب دستور کمینه گرابه این پرسش پاسخ دهد که فصل ممیز قیدهای اجباری و غیر اجباری کدام است و جایگاه ساختاری قیدهایی که در تحلیل های پیشین با نام افزودة اجباری مورد بررسی قرار گرفته شده است کجاست. در تحلیل حاضر، علاوه بر وجود مشخصة [umanner] بر روی فعل، مشخصة واژگانی [+manner] برای قید اجباری پیشنهاد می شود . همچنین استدلال می شود که این دسته از قیدها، بر خلاف سایر قیدها، جایگاه مشخص گر فرافکن نقشی خاصی را اشغال نمی کنند و تولید پایة آن ها در جایگاه مشخص گر گروه فعلی بزرگ صورت می پذیرد.
مقاله به زبان روسی: تجزیه و تحلیل مقایسه ای جملات ساده در زبان های تاجیکی و روسی (بر اساس کتاب «کلیله و دمنه» نصرالله منشی) ( Сравнительный анализ простых предложений таджикского и русского языков (на примере поэмы «Калила и Димна» Насруллоха Мунши) )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی روش و اهداف ربطی انواع جملات ساده در زبان های روسی و تاجیکی می پردازد. نمونه ها از کتاب معروف «کلیله و دمنه» برگرفته شده که یکی از بهترین آثار ادبیات فارسی و تاجیکی است، مطالعه این اثر ایده ای از زبان، فرهنگ و خصوصیات آن در سده ششم تاریخ مسلمانان را مشخص می کند. تجزیه و تحلیل جملات تاجیکی و روسی طرح های متنوعی از جملات ساده (خبری، پرسشی و امری) را نشان می دهد. در زبان روسی و تاجیکی در ساخت جملات خبری، پرسشی و امری هم لحن و هم نوع ربط، نقش بسزایی بازی می کند. چگونگی سیستم ادای کلمات و لحن در زبان های مورد مطالعه بعضاً متفاوت است. شیوه بیان جملات منفی در این زبان ها دارای تفاوت هایی است. زبان روسی در مقایسه با زبان تاجیکی برای بیان انگیزه فرصت های متنوع تری دارد.
بررسی معناشناختی فعل «خوردن» بر اساس معنای پایه «پذیرا بودن»/ ایزانلو- نصیب ضرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این بررسی به مطالعة معانی مختلف فعل «خوردن» در پیکره ای شامل 160 ترکیب می پردازد. این پیکره برگرفته از فرهنگ معین، سخن، لغت نامة دهخدا و نیز نتیجة جستجو در سایت ها و وبلاگ های فارسی می باشد. پس از تحلیل داده ها، مشخص شد که معنایی پایه در تمامی این ترکیبات دیده می شود و آنها را مرتبط می سازد. معنی پایة «پذیرا» را می توان در دو دستة درون سو و برون سو جای داد. دستة درون سو دربرگیرندة رابطة ویژه ای است که دوسویه نام گرفته است. دسته های درون سو و برون سو خود شامل زیرشاخه هایی نیز می باشند. هر یک از این شاخه ها به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته اند. در پایان نیز سه دلیل برای عدم وجود مجهول معنایی برای برخی از ترکیبات ذکر می شود؛ اولین دلیل اشاره به وجود سد هم معنایی دارد؛ دومین دلیل به امکان استفاده از فعل «گرفتن» در ساختار مجهول معنایی می پردازد و آخرین دلیل هم به وجود بالقوة این نوع مجهول برای برخی از ترکیبات اشاره خواهد کرد.
واکنش سه ساختار نحوی زبان انگلیسی به انواع بازخورد نوشتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهد علمیِ موجود برای نشان دادن کارایی طولانی مدت تصحیح های نوشتاری، محدود به مطالعاتیست که به تأثیر بازخورد متمرکز بر ارتقای دقت دستوریِ دو جنبه خاص از حروف تعریف انگلیسی پرداخته اند. بدیهی ست تصحیح های متمرکز، هربار تنها یک یا دو نوع اشتباه دستوری را هدف قرار می دهند و در دوره های آموزشیِ مهارت نگارش بی اعتبارند. هدف پژوهش حاضر مطالعه واکنش ساختارهای مختلف، به تصحیح هایی است که اعتبار بیشتری در کلاس های آموزشی دارند. با استفاده از طرح آزمایشی پیش آزمونج پس آزمون، واکنش طولانی مدت سه ساختار دستور زبان انگلیسی (حروف اضافه، مصدر و جمله های شرطی غیرواقعی) به بازخورد نوشتاری نیمه متمرکز، غیرمتمرکز و بازنویسی بررسی شد؛ نتایج نشان داد، در پس آزمون تأخیری که یک ماه پس از مداخله بازخوردی اجرا شد کارکرد زبان آموزان گروه های آزمایشی، تفاوت معناداری با گروه کنترل نداشت. همچنین پیشرفت معناداری در هیچ یک از گروه ها نسبت به پیش آزمون دیده نشد.
دو قالبگی «قید» در زبان عربی (تکمله ای بر مقاله ی قید دکتر آذرنوش )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«قید» نامی است که دکتر آذرنوش در سال 1367 شمسی، بر منصوب های غیررکن در نحو عربی نهاد و نشانه آن را نصب دانست. مقاله حاضر، ضمن تأیید این نام گذاری، با دلایلی قید را دارای دو قالب دانسته است: یکی مفرد و منصوب که آذرنوش پیش تر بدان اشاره کرده بود و دیگری مرکب و مجرور با حرفِ جر که نگارنده آن را ادعا کرده و دلایلی برای اثبات آن آورده است.
این دلایل عبارت اند از: خویشاوندشمردن نصب و جر ازسوی برخی نحویان قدیم؛ تصریح دستورنویسان فارسی به قیدبودن ترکیب های جارومجرورِ به کاررونده در فارسی؛ امکان مجرورشدن بخش عظیمی از منصوبات عربی با حرف جر؛ معادل یابی بسیاری از این منصوبات با یک جارومجرورِ مشابه به دستِ واژه نامه نویسان. هدف از این پژوهش آن بوده که در کنار قالبی که دکتر آذرنوش برای قید عربی پیشنهاد کرده است، قالب دومی جارومجرور برای آن نشان دهد تا از این راه، به آموزش نحو عربی به عربی آموزان یاری رساند. با این راهکار، برای بسیاری از جارومجرورهایی که اغلب نقشی برای آن ها تعیین نمی شود، نقشی دستوری معین می گردد و درنهایت، برای قید دو قالب مفرد اغلب منصوب و مرکب به دست می آید. سرانجام،قید در عربی یا واجب النصب است یا واجب الجر و یا جائز النصب و الجر.
ساختار سه لایه ای گروه تعریف در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تناظر میان گروه های مختلف نحوی از دیرباز مورد توجه زبان شناسان بسیاری بوده است. در این بین تناظر میان گروه اسمی و گروه فعلی از اهمیت بیشتری برخودار بوده است. مقالة حاضر می کوشد تا چنین تناظری را در چارچوب مفاهیم نظری برنامة کمینه گرا بررسی کند. داده های ارائه شده نشان می دهند که گروه تعریف نیز همانند گروه فعلی از سه لایة متفاوت تعبیری، توصیفی و نقش های معنایی تشکیل شده است. این لایه ها در زبان فارسی نیز هم سو با سایر زبان ها وجود دارد که در هر لایه عناصر مختلفی متناسب با آن حوزه موجود می باشد. بدین ترتیب که در لایة تعبیری گروه تعریف، مشخصات مربوط به تعبیر گروه اسمی از جمله معرفه یا نکره بودن گروه اسمی مشخص می شود. در لایة دوم یا لایة توصیفی گروه های نقشی مختلف مانند گروه صفتی و یا گروه شمار قرار دارند که نقش توصیف گروه اسمی را به عهده دارند و در لایة واژگانی نیز نقش های معنایی مناسب به موضوعات اعطا می شود.
حالت نحوی ضمیر مستتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی حالت نحوی ضمیر مستتر همواره یکی از چالش های نظریة زبان از آغاز کار دستور زایشی تاکنون بوده است. دستوریان حاکمیت و مرجع گزینی، این مقولة تهی را بر اساس قضیة ضمیر مستتر، بدون حالت نحوی انگاشتند. اما فقدان حالت، و نیز اتکا به مفهوم حاکمیت، ضمیر مستتر را متفاوت از هر عنصر اسمی دیگر می کرد. به منظور پرهیز از این وضع، فرضیة حالت تهی در آغاز کار برنامة کمینه گرا این عنصر را دارای حالت نحوی تهی دانست که آن را با هستة زمان واقع در بندمتمم در ساخت های کنترلی ناخودایستا بازبینی می کند. فقدان محتوای این نوع نگرش به حالت، هم از نگاه نظری و هم از دید تجربی مورد نقد قرار گرفت. سرانجام استدلال شد که چنانچه ضمیر مستتر بتواند حالتی را از خود بروز دهد، آن گاه همچون دیگر عناصر اسمیآشکار، داراییک حالتنحوی متعارف خواهد بود. بر این پایه، کاوش کنونی تلاش می کند به نقد و بررسی دیدگاه های پیشین دستوریان دربارة حالت ضمیر مستتر پرداخته و نشان دهد این عنصر پنهان دارای یک حالت متعارف ساختاری است که آن را با هستة زمان بند متمم در ساخت های کنترل خودایستای التزامی بازبینی می کند.
بررسی ساخت اطّلاع جملات پرسشی در فارسی نو با تأکید بر متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جملات پرسشی از جمله ابزارهای زبانی هستند که با ساخت اطّلاع جمله در ارتباط هستند و یا مستقیماً علامت و سازوکاری برای تشخیص نوع اطّلاع در جمله محسوب می شوند. جملات پرسشی از لحاظ ساختار و نوع و حرکت پرسش واژه ها تاکنون مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند. پژوهش حاضر به مطالعه تطبیقی تحوّل جملات پرسشی و نقش آنها در دوره فارسی نو پرداخته است. برای این منظور، متون نثر متعلّق به قرن 4 تا معاصر مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج حاصله عبارتند از اینکه جملات پرسشی در فارسی نو از نوع پرسش واژه ابقایی هستند و در عین حال، ترتیب واژگانی آزاد دارند و این ویژگی موجب می شود تا علاوه بر کانونی سازی اطّلاعی، پرسش واژه ها از طریق حرکت، نوعی کانون تقابلی در متن به وجود بیاورند و در صورت وجود هر عنصر جاذب کانون، به جایگاه گروه منظوری حرکت نمایند و تنها بار پرسشی را به جمله القاء نمایند. لذا طبق بررسی انجام شدة پیوستاری از نشانداری سیر تطوّری پرسش های دوره فارسی نو بر اساس حرکت و نوع ساخت اطّلاع پرسش ها به دست داده شده است.
بررسی معنایی، نحوی و کاربردشناختی سببی های مرکب در ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق توصیفی- تحلیلی بعد از گردآوری داده ها از زبان گفتاری آنها را واج نگاری و مورد تحلیل معنایی،نحوی و کاربرد شناختی قرارداد تا مشخّص شود که آیا طبقه بندی ون ولین و مشخّصه های مورد نظر وی در ترکی آذری وجود دارد یا نه.مهم ترین نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که سببی های گروه دوم وامری مورد نظر ون ولین در زبان ترکی آذری وجود دارند.همچنین ارتباط خاصی بین مشخّصه های نحوی،معنایی و کاربرد شناختی سببی های فاعلی-فاعلی و فاعلی–مفعولی و سلسله مراتب معنای درون بندی وجود دارد.مقایسه سببی های مُرکّب شباهت ها و تفاوت هایی را نشان می دهند:همه گروه ها مورد بررسی دارای معنای سببی،تأکید محدود و برتری موضوع نحوی در همه آن ها کنش گر است.سببی فاعلی– فاعلی و فاعلی–مفعولی با واسطه رابطه ضعیف سببی را بیان می کنند،حال آنکه سببی های فاعلی–مفعولی بی واسطه مفهوم سببی قوی را نشان می دهند.
هدف از این پژوهش بررسی شباهت ها و تفاوت های معنایی،نحوی وکاربرد شناختی سببی های مرکب فاعلی– فاعلی و فاعلی– مفعولی از دیدگاه دستور نقش و ارجاع ون ولین (2008) است تا با بررسی معنایی،نحوی و کاربردشناسی سببی های مُرکّب به تعیین و تبیین شباهت ها و تفاوت های سببی های مُرکّب بر اساس طبقه بندی ون ولین از سببی ها مرکب پر داخته شود
ساخت غیرشخصی در گیلکی شهرستان لنگرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی ساخت های غیر شخصی در گویش گیلکی شهرستان لنگرود در چارچوب نظریه کمینه گرا می پردازیم. هدف از این پژوهش، تعیین ماهیت عنصر غیر فعلی و نحوه اطلاق حالت به گروه اسمی ابتدای این جملات و تبیین جایگاه زیر ساختی و روساختی این سازه است. بررسی داده های گیلکی نشان می دهد که ساخت های غیر شخصی قالبی دارای گزاره مرکب اند و فعل آن ها از نوع نامفعولی است. عنصر غیر فعلی به عنوان هسته گزاره، نقش معنایی تجربه گر به گروه اسمی ابتدای جمله اعطا می کند. این گروه اسمی در حقیقت متمم حرف اضافه پسایند «را» است و با آن تشکیل یک گروه حرف اضافه ای می دهد و در زیر ساخت نحوی در جایگاه شاخص گروه اسنادی (محمول غیر فعلی) ادغام می شود. به اعتبار آزمون های فاعلی، این گروه حرف اضافه ای در روساخت نحوی به جایگاه شاخص گروه زمان حرکت نمی کند و به همین خاطر گیلکی فاقد فاعل کوئرکی است. از این رو گروه حرف اضافه ای را مبتدای رو ساختی درنظر می گیریم.
بررسی تطبیقی و نقد آراء دستورنویسان درباره عناصر ساختمانی گروه اسمی در زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش کوشش شده است دیدگاههای دستورنویسان برجسته ی معاصر درباره ی عناصر ساختمانی گروه اسمی با هم مقایسه و وجوه اختلاف و اشتراک آنها مشخص شود. بعد از آن دیدگاههای مختلف با اصول علمی مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد. در این تحقیق،ضرورت توجه به هسته ی مصدری و وابسته های اختصاصی آن، نقش نماها و هسته ی همسان در ساخت گروه اسمی اثبات گردیده و وابسته ی گروه ساز بودن تکواژهای دستوری و نقش مکرر ناپذیرفتنی دانسته شده است. همچنین نظریه ی وجود گروه اسمی چند هسته ای و گروه اسمی آمیخته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در این تحلیل موارد زیر مشخص گردیده است: بدل نه هسته ی همسان است و نه نقش مکرر بلکه مسندواره ای است که با هسته ی خود گروه اسمی وابستگی تشکیل می دهد؛ تاکید نه هسته ی همسان است و نه وابسته ی گروه ساز؛ تفسیر هسته ی همسان نیست اما درباره ی نقش مکرر یا وابسته بودن آن تحقیق بیشتری لازم است.
الگوی شناور در ساخت جمله های مرکّب با توجه به کاربرد زمان افعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمله و ساختار آن، مفصّل ترین، پربحث ترین و جذّاب ترین موضوع نحوی در دستور زبان است. از نظر ساختار، جمله یا ساده است یا مرکّب. درباره جمله ساده چندان اختلاف و پیچیدگی وجود ندارد اما در بررسی جمله مرکب، هم کمتر تحقیق شده و هم جای بحث و اختلاف بیشتری وجود دارد؛ زیرا در برخی از دستورها بدون دقّت در معیار ترکیب، همه جمله هایی را که با حروف ربط به هم وصل و عطف شده اند، جمله مرکب شمرده اند. در این پژوهش با بررسی دقیق جمله هایی که مرکب شمرده شده اند و بیان معیارهای جمله مرکب، به اشتباه برخی از دستورها اشاره شده و برای اوّلین بار در پژوهشی مفصّل الگوهای ساختاری جمله های مرکب با توجه به کاربرد زمان افعال معرفی گردیده است. سؤال اصلی در این تحقیق این است که چه نوع جمله ای را می توانیم مرکب بشماریم و الگوی ساختاری آن چگونه است؟ در کنار پاسخ به این پرسش به چگونگی تعریف آن در دیدگاههای زبان شناسی و دستورهای فارسی و برخی ویژگیهای جمله مرکب پرداخته ایم. در بررسی جمله های امروزی زبان فارسی و برخی جمله های زبان متون گذشته که مانند جمله های امروزین هستند، 193 الگو برای ساخت جمله مرکب، استخراج و معرفی شده است که به سبب فراوانی و تنوع الگوی ساخت و کاربرد زمان افعال این جمله ها، آن را شناور نامیده ایم. نتیجه پژوهش نشان می دهد که زبان فارسی در ساخت جمله بویژه جمله مرکب، امکانات فراوان و در نحوه بیان پیام و خبر، انعطاف، گستردگی، آزادی عمل و تنوع کم نظیری دارد
حرکت های نحوی روبه پایین در زبان فارسی براساس کمینه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکت نحوی یکی از جذاب ترین بخش های نظریه دستور همگانی است که از الگو های آغازیِ این نظریه تا الگوهای متأخر امروزی، همگی جایگاه و اهمیت خود را حفظ کرده اند. توجیه های بسیاری برای چگونگی کارکردِ این فرایند نحوی در ساخت های زبانیِ زبان های گوناگون ارائه شده است. با تلاش های بسیارِ زبان شناسان ایرانی، هنوز بسیاری از مسائل مطرح شده در دستور همگانی به ویژه دیدگاه کمینه گرا- در زبان فارسی بررسی نشده است.
در این پژوهش، با بررسی حرکت های نحوی روبه پایین براساس کمینه گرایی، به نحو جملات فارسی و پیچیدگی های این نوع حرکت دقیق تر نگریسته می شود. بر این اساس، ویژگی های یگانه و تمایزدهنده حرکت های رو به پایین در زبان فارسی معرفی و شِش نوع حرکت روبه پایین بررسی و توصیف می شوند که در این میان می توان به حرکت هسته گروه مطابقه، گروه زمان و گروه نفی اشاره کرد. به نظر می رسد با درنظرگرفتن امکان حرکت روبه پایین، می توان توجیه بهتری از چگونگیِ نحو جملات فارسی و جایگاه گره های نقشی صرفی در ساخت سلسله مراتبی اشتقاق جمله های زبان فارسی ارائه کرد.