فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
۲۲۲.

خوشه دوهمخوانی آغازین در گویش سیستانی از دیدگاه واج شناسی خودواحد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واج شناسی گویش شناسی گویش سیستانی واجشناسی زایشی همگونی واج شناسی خودواحد خوشه همخوانی آغازین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری واج شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۸۸۰ تعداد دانلود : ۸۴۸
گویش سیستانی یکی از گویش های شرقی ایران امروز است که برخی ویژگی های آوایی، واجی، صرفی و نحوی متفاوت با زبان فارسی در آن مشاهده می شود. یکی از ویژگی های واجی منحصر به فرد این گویش، کاربرد متعدد خوشه دوهمخوانی آغازین در ابتدای هجا است. شواهد به دست آمده از گویش سیستانی نشان دهنده وقوع فرایندهای واجی در آغاز هجا و منتهی شدن به خوشه دوهمخوانی آغازین در این جایگاه می باشد. این پژوهش قصد دارد فرایندهای واجی به کاررفته در آغاز هجا را که منجر به ایجاد برخی خوشه های دوهمخوانی آغازین می شوند دریابد و از طریق واج شناسی خودواحد به طور کامل به ساختار درونی هجاهای این گویش نفوذ نموده و آنها را تحلیل و بررسی کند. واج شناسی خودواحد اولین بار توسط گلداسمیت (1976) مطرح گردید. گلداسمیت بازنمایی واجی را به صورت شبکه ای از چند لایه و در فضای چندبعدی که هر بعدش یک یا چند مشخصه آوایی مستقل دارد، مطرح نموده است. در این پژوهش ابتدا هجاهایی که دارای خوشه همخوانی آغازین هستند، جدا گشته و سپس بر طبق نظریه گلداسمیت تحلیل خودواحد بر روی آنها صورت گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که گویش سیستانی علاوه بر ساختار هجایی CV(C)(C) دارای ساختار هجایی C(C)V(C)(C) نیز می باشد و این ساختار که دارای خوشه دوهمخوانی آغازین است، منجر به اعمال دو فرایند واجی مرکزی شدگی و حذف واکه مرکزی به طور پی در پی در بعضی واژه های بسیط و غیربسیط می گردد.
۲۲۳.

شعر منظوم و نثر شاعرانه در زبان های هندواروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گاهان ریگ ودا زبان شناسی تطبیقی زبان هندواروپایی زبان شناسی درزمانی و هم زمانی شعر منظوم و نثر شاعرانه مفاهیم شعری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۰ تعداد دانلود : ۷۵۷
زبان شناسی تطبیقی برای شناخت زبان ها دو روش مشخص دارد: روش رده شناختی و روش تکوینی. هدف روش نخست تثبیت ویژگی های همگانی زبان ها و هدف روش تکوینی، تدوین تاریخ زبان هاست. زبان شناس تطبیقی برای هر زبانی یک اصل مسلم و یک فرض دارد. اصل مسلم نزد ایشان مشابهت های بسیار زبان هاست که نمی توان آنها را حمل بر اتفاق یا وام گیری کرد. فرض آنان بر این است که این زبان ها از یک اصل مشترکی منشأ گرفته اند و اختلافات کنونی میان آنها نتیجه تحولی است که زبان های هر گروه، پس از جدایی از نیای اصلی، پذیرفته اند. بررسی زبان ها از طریق روش تطبیقی، بازسازی ویژگی های بنیادی دستور و واژگان زبان فرضی را ممکن می سازد، که این خود آغازی برای توصیف تاریخی زبان های وابسته است. بر اساس مطالعات زبان شناسی تطبیقی، زبان دارای دو بعد است، یکی توصیفی، یعنی بعد زبانی و دیگری هنری و شعری. بعد زبانی به دنبال عاملی است که یک پیام زبانی را به یک اثر هنری تبدیل می کند. مقایسه الگوهای شاخص در زبان های هندواروپایی امکان باسازی زبان ها را تا رسیدن به زبان مشترک اصلی، نیز شناخت ویژگی های شعر منظوم و نثر شاعرانه را فراهم می سازد. بر اساس این مقایسه می توان دریافت که در جوامع سنتی هندواروپایی، زبان شاعرانه در صلاحیت متخصصانی بوده است که انگیزه شاعری داشته، امّا جز سرودن شعر، وظایف دیگری از نوع موبدی، پیشگویی و مداحی را نیز عهده دار بوده اند. اصطلاحات بازمانده در برخی از شاخه های زبانی این خانواده، هم در بُعد واژه ها و هم در چهارچوب وظایف و خویشکاری های شاعران، در شرق و غرب یکسان است و از خلال این مشترکات می توان هم از پایگاه اجتماعی شاعر آگاه شد و هم اصطلاحات مربوط به شعر را در شاخه های زبانی خانواده هندواروپایی باز شناخت. در گفتار پیش رو کوشش شده است با تأکید بر شاخه هندوایرانی زبان ها، زبان شعری و شکل آغازین آن بر اساس داده های موجود باسازی و توصیف شود.
۲۲۵.

بررسی و توصیف حالت نمایی در چهار گویش فارسی خوزستان از منظر رده شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش گویش شناسی رده شناسی حالت نمایی گویش های فارسی خوزستان حالت خنثی حالت کنایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری رده شناسی زبان
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۹۳۰ تعداد دانلود : ۶۶۲
یکی از روش های نشان دادن روابط دستوری بین سازه های جملات حالت نمایی است. در این پژوهش به بررسی حالت نمایی در چهار گویش فارسی خوزستان یعنی دزفولی، شوشتری، بهبهانی و هندیجانی پرداخته می شود. داده های این پژوهش به صورت میدانی و با استفاده از پرسش نامه و گفت وگو و مصاحبة حضوری با 33 گویش ور جمع آوری شده است. رویکرد نظری اصلی این پژوهش، نظام پنج گانة حالت نمایی کامری (1978) است که پنج ردة زبانی را از لحاظ حالت نمایی معرفی کرده است. در بررسی داده های پژوهش مشخص شد که نظام حالت نمایی در سه گویش دزفولی، شوشتری و هندیجانی نظام فاعلی-مفعولی بوده و در این سه گویش زمان جمله و وجهیت، جان داری یا بی جانی فاعل یا مفعول تأثیری در نظام حالت ندارند. در مورد گویش بهبهانی مشخص شد که زمان در حالت نمایی در این گویش مؤثر است. در زمان حال و آینده در بندهای لازم و متعدی حالت نمایی به صورت خنثی است؛ یعنی فاعل فعل لازم، فاعل فعل متعدی و مفعول از نظر حالت نمایی نشانة خاصی ندارند و هر سه بی نشان هستند. اما در زمان گذشته فاعل با یک واژه بست غیرفاعلی که میزبان های متفاوتی را بر می گزیند، مضاعف سازی می شود؛ یعنی در زمان گذشته این گویش از نظام حالت کنایی پیروی می کند. این الگو هم در افعال ساده و هم در افعال مرکب حاکم است. علاوه بر این لازم به ذکر است که دو مصدر #خواستن# و #داشتن# در بهبهانی هم در زمان حال و هم در زمان آینده از نظام حالت کنایی برخوردار هستند.
۲۲۸.

بازنمود رویدادهای حرکتی در گفتار روایی کودکان فارسی زبان در نگرش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تابع معنی شناسی شناختی رویدادهای حرکتی رده شناسی دوگانه الگوهای واژگانی شدگی زبان کودک گفتار روایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۲ تعداد دانلود : ۸۸۳
براساس الگوهای واژگانی شدگی تالمی (2000b) زبان ها بسته به آن که شیوه و مسیر حرکت را در ستاک فعل یا تابع های آن رمزگذاری کنند، به دو ردة فعل محور و تابع محور تقسیم می شوند. فرض تالمی بر آن است که زبان های هندواروپایی، به استثنای زبان های رومی و پسایونانی، در ردة زبان های تابع محور جای می گیرند؛ چرا که شیوة حرکت را در ستاک فعل ادغام می کنند و مؤلفة مسیر را در قالب تابع فعل بیان می نمایند. در این پژوهش با استفاده از کلیپ های انیمیشن که در آن مسیر و شیوة حرکت به طور همزمان به نمایش درمی آیند، چگونگی رمزگذاری دو مؤلفة مسیر و شیوة حرکت در گفتار روایی کودکان پیش دبستانی فارسی زبان، بررسی و با گفتار بزرگسالان مقایسه شده است؛ سپس این پرسش به بحث گذاشته شده است که زبان فارسی، به عنوان یکی از زبان های هندواروپایی، در رده شناسی دوگانه می گنجد یا خیر. تحلیل داده های این پژوهش نشان می دهد که کودکان فارسی زبان هنگام بازگویی رویدادهای حرکتی، از همان الگویی بهره می گیرند که بزرگسالان برای رمزگذاری آن ها استفاده می کنند: مسیر حرکت را در ستاک فعل های مسیرنما ادغام می کنند و آن ها را همراه یا بدون تابع های مسیر (برای مسیرهای عمودی) و گروه حرف اضافه (برای مسیرهای افقی مرزگذر) به کار می گیرند. به این ترتیب تا آنجا که رمزگذاری مسیر در ستاک فعل یا تابع، مورد نظر است، زبان فارسی در گسترة پژوهش حاضر در ردة زبان های فعل محور جای می گیرد.
۲۲۹.

شناسایی طبقات طبیعی همخوان ها با توجه به سجع پایانی آیات قرآن کریم

کلید واژه ها: همخوان واکه طبقه طبیعی سجع پایانی مشخصه های تمایزدهنده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۹ تعداد دانلود : ۵۵۰
هدف پژوهش حاضر، بررسی طبقات طبیعی موجود در سجع پایانی برخی از سوره های قرآن کریماست. بسیاری از سوره های قرآن، به ویژه جزء سی اُم سجع پایانی دارند و به واکه ها و همخوان های یکسان ختم شده اند. برخی دیگر با وجود نداشتن واکه ها و همخوان های یکسان در سجع پایانی، موزون و گوشنوازند. دلیل این امر را می توان در رابطه ای دانست که واکه ها و همخوان ها در پایان هر آیه با آیة دیگر دارند که در قالب طبقات طبیعی قابل تبیین است. متن مورد استفاده در این پژوهش را کلیة آیات قرآن کریمتشکیل می دهند. برخی نتایج این تحقیق عبارتند از: 1 با وجود آنکه همخوان ها در واژه های پایانی برخی آیات با یکدیگر تفاوت دارند، از دیدگاه واج شناسی در یک طبقة طبیعی جای می گیرند. 2 در یک سوره، برخی از آیات به /m/ و برخی به /n/ پایان می یابند که این دو همخوان در یک طبقة طبیعی جای می گیرند. 3 طبقة طبیعی «رساها» بیشترین بسامد را در سجع پایانی آیات قرآنبه خود اختصاص داده اند.
۲۳۰.

بررسی معناشناختی استعاره های چند شبکه ای در دیوان شمس (از مراحل نطفه بستن تا فطام)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مولوی مثنوی دیوان شمس معناشناسی شناختی استعاره مفهومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۸ تعداد دانلود : ۵۴۴
کاربردِ استعاره های گسترده و گوناگون در متونِ عرفانی موجب شده است که دیدگاه های نوی پیش روی مخاطب باز شود و فهمِ افراد در بابِ عالم معانی گسترش یابد. در واقع، استعاره به سبب عملکردِ تداعی گری-اش در متونِ عرفانی به تسهیل شماری از تجارب نو کمک می کند؛ تجاربی که از دایره تجربه مستقیم فرد خارج است. این پژوهش بر اساسِ دیدگاه های لیکاف و جانسون، دو نظریه پرداز معنی شناسی شناخت گرا، انجام شده است. این دو نظریه پرداز بر این باورند که استدلال و مفهوم سازی بستگی لاینفک با ویژگی های فیزیکی و محیطی دارند. در اشعار مولوی مجموعِ مفهوم سازی ها و استدلال ها با توجه به قابلیت های بیولوژیکی و تجربه-های جسمانی و اجتماعی انسان طرح شده است. شبکه ای از روابطِ استعاری در نظامِ شناختی مولوی وجود دارد که به شکلِ «زنجیره ای» از زمانِ نطفه بستن و تشکیلِ جنین در رحم آغاز و تا فطامِ کودک ادامه می-یابد. افزون بر این، بارداری مریم(س) و زایشِ عیسی(ع)، یکی از پرکاربرد ترین استعاره ها برای تبیین معانی و معارفِ مولوی از جمله «وحدت اولیا» است. همچنین در درون این شبکه، مولوی از رابطه «مادر و کودک» برای تبیین و تفهیمِ رابطه «خداوند و انسان» استفاده می کند. در این مقاله، برای رسیدن به نتیجه بهتر، پیوندهای مادر و همه تصویرهای مرتبط با آن (از جمله پستان و شیر) تحلیل، و در صورتِ لزوم به ابیاتِ مثنوی نیز استناد شده است. مولوی توانسته است در زبان هنری خود، مراحلِ سیر و سلوک و احوال روحانی را با طبیعی ترین تجربه های فیزیکی انسان، یعنی مراحل رشد وی، تبیین کند.
۲۳۱.

بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر «سفر به خیر» شفیعی کدکنی با رویکرد نشانه- معنا شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان شفیعی کدکنی نشانه - معنا شناسی الگوی تنشی رویکرد عاطفی گفتمان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها نشانه شناسی
تعداد بازدید : ۲۲۷۳ تعداد دانلود : ۱۱۲۹
این مقاله به بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر «سفر به خیر» از شفیعی کدکنی می پردازد. دیدگاه گفتمانی با رویکرد نشانه- معنا شناختی، تولیدات زبانی را تابع فرآیندی پیچیده می داند که عوامل نشانه-معنایی بسیار در آن دخیل اند. آنچه دارای اهمیت است، نوعی موضع گفتمانی است که به دلیل پویایی، ما را با نوعی جهت گیری گفتمانی، بسط روابط و تعامل بین نیروهای همسو یا نا همسو مواجه می سازد. گفتمان ادبی، جریانی سیال است که تعامل دو گونة شناختی و عاطفی در آن سبب تولید معنا می شود که عدم قطعیت معنا و سیر تکاملی آن مدیون فرآیند تنشی گفتمان است. این شکل گیری تابع نوعی حضور نشانه- معنا شناختی است. هدف ما در این مقاله، بررسی شعر «سفر به خیر» از نظر ساز و کار تولید و دریافت معنا با تکیه بر شرایط پیوستار و گسست گفتمانی و تأثیر گذاری آن در درک مفهوم شعر است. از طرفی فضای تنشی، محلی برای بروز احساسات در گفتمان است. بدین جهت ما رویکردهایی چون «روند شکل گیری معنا»، «شاخص ها»، «انفصال و اتصال گفتمانی»، «تأثیر افعال»، «دورنما سازی» و «گونة القا» را برای نشان دادن عمق عاطفه در شعر بررسی کرده ایم. بدین ترتیب گونه های تقابلیِ شناخته شده و دخیل در تولید معنا، به گونه هایی سیال و ناپایدار تغییر می یابند. استفاده از این نشانه- معناها باعث افزایش عاطفه در کلام، دست یابی زبان به ناممکن ترین زمان ها و مکان ها و درنتیجه، اثرگذاری بیشتر بر خواننده می شود. این پژوهش به شیوة کتابخانه ای و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است و براساس نتایج به دست آمده می توان گفت غلبة فضای گفتمانی عاطفی در شعر ذکرشدة شفیعی کدکنی بسیار بارز است.
۲۳۲.

واژه های ویژه زبان فارسی: خلأهای موجود در انطباق واژگانی فارس نت با شبکه واژگانی پرینستون (وردنت)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انطباق واژگانی شدگی وردنت فار س نت خلأ واژگانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۲ تعداد دانلود : ۴۹۲
این پژوهش به بررسی انطباق فارس نت با شبکه واژگانیِ انگلیسی پرینستون (وردنت) می پردازد و در پی پاسخ به پرسش های زیر است: آیا دسته های هم معنایی که در فارس نت بدون تطابق با وردنت اند، واژه های ویژه زبان فارسی اند؟ به عبارت دیگر آیا این واژه ها در زبان انگلیسی آمریکایی و یا شبکه واژگانی پرینستون واقعاً خلأ واژگانی به شمار می روند؟ پرسش دیگر اینکه این موارد را چگونه می توان تقسیم بندی کرد و درصد هرکدام به چه میزان است؟ آیا می توان برای بعضی از آن ها با کنکاش و بررسی بیشتر معادلی در انگلیسی یا وردنت پرینستون یافت؛ به عبارت دیگر آیا می توان گفت، خلأ واژگانی نیستند؛ بلکه علت، عدم سهولتِ یافتن معادل های آن هاست؟ به این منظور، با بررسی نمونه ای شامل 2000 دسته هم معنای فارس نت به مواردی که بدون انطباق با دسته های هم معنای وردنت اند، پرداخته می شود. دسته های هم معنای یادشده استخراج می شوند که حدوداً پانزده درصد از نمونه ها را به خود اختصاص می دهند. طبقه بندی و بررسی موارد یادشده حاکی از این امر است که درحدود دوسوم از مواردِ بدون انطباق، واژه های ویژه زبان فارسی اند و یک سوم دیگر به علل دیگری بدون انطباق اند که بسیاری از آن ها واژه های ویژه زبان فارسی نیستند. در پایان با تکمیل اطلاعات موجود در وردنت و فارس نت برای برخی از دسته های هم معنای بدون انطباق در فارس نت می توان معادل هایی در وردنت یا زبان انگلیسی یافت و با تکمیل اطلاعات وردنت می توان میان دسته های هم معنای فارس نت و آن ها انطباق برقرار کرد.
۲۳۳.

تأملی بر مبحث «وجهیّت های» زبانی با تأکید بر نقش افعال شبه معین در تکوین نظام معرفت شناختی در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت شناسی مثنوی وجهیّت زبانی نقصان معنا کنش کلامی عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۰ تعداد دانلود : ۵۳۸
از جمله ابزارهای زبانی که می تواند محقق را در بررسی ارتباط میان گوینده و مخاطب یاری رساند، «وجهیت ها»ی زبانی است که معمولاً در قالب کنش های کلامی عاطفی نمود می یابد. نظر به این که کنش های عاطفی لازمة گونه هایی از متون به شمار می رود که ذهنیت ها، احساسات و ارزش های گوینده در آن پر رنگ تر جلوه می کند، از این رو، در مثنوی نیز که به سبب برخورداری از چند گونگی ادبی، به گوینده امکان می دهد که از خاموشی روحانی خود، به شیوه ای مؤثر و خلاق بیرون آید و زبان را همچون واقعیتی اجتماعی و در مسیر ایجاد رشد و ارتباط با مخاطب به کار گیرد، تنوع جهات زبانی امری انکارناپذیر است. با توجه به ویژگی های زبان عرفانی، مطالعة آن قسم جهت های زبانی که حیثیت هستی شناختی و معرفت شناختی متن را منعکس می سازد، حائز اهمیت است. این مقاله بر آن است تا نشان دهد که چگونه گوینده با استفاده از گونه ای از جهت ها که از نظر «منطقی» شهرت دارد، توفیق یافته است تا اندیشه ها و احوال خود را در قالب واژه ها بریزد و از این طریق، مخاطب را از نظام فکری و ارزشی خود بیاگاهاند. به همین منظور، این مقاله، ضمن اشاره به دسته بندی های ارائه شده از جهت های گوناگون زبانی، ابتدا به تبیین ارتباط میان افعال شبه معین جهت دار با نظام معرفت شناختی حاکم بر متن می پردازد و سپس متن را مطابق با این ابزارها تجزیه و تحلیل می کند.
۲۳۴.

XML تبیین تشدیدزدایی از پایانه مشدّد وام واژه های عربی در چارچوب نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تشدیدزدایی تشدید نظریه بهینگی همخوان مشدّد کشش همخوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۳ تعداد دانلود : ۵۵۳
واژه هایی در زبان عربی وجود دارند که پایانه هجایشان دارای همخوان مشدّد است. این واژه ها وارد زبان فارسی شده اند. ولی از آنجا که در زبان فارسی وجود همخوان مشدّد در پایانه مجاز نیست، این پایانه ها از حالت مشدّد به غیرمشدّد یا ساده تبدیل شده اند. این فرایند، تشدیدزداییِ پایانه نامیده می شود. هدف این پژوهشِ تحلیلی، تبیین این فرایند در چارچوب نظریه بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993/2004) است. نخست، تشدید و گونه های آن تعریف می شود تا بر آن اساس بتوان تشدیدزدایی را مورد تحلیل قرار داد. سپس، استدلال می شود که این واژه ها در درون داد مشدّدند و از توالی دو همخوان یکسان تشکیل شده اند، نه یک همخوان کشیده. در تحلیل فرایندهای مربوط به تشدید و تشدیدزدایی، معمولاً واج شناسانِ نظریه بهینگی از نظریه مورایی یا نظریه ایکس بهره می گیرند. در این پژوهش استدلال می شود که نظریه مورایی برای تبیین فرایند تشدیدزداییِ پایانه در زبان فارسی کارایی لازم را ندارد و هرچند نظریه ایکس کارآمدتر است، دچار یک نارسایی است. بدین منظور این واژه ها در سه بافت مورد تحلیل قرار می گیرند؛ در حالت مجزّا و در بافت هایی که نخستین واجِ تکواژ یا واژه ای که در پی آنها می آید یک همخوان یا یک واکه باشد. محدودیت هایی که عامل رخداد تشدیدزداییِ پایانه در هر گروه هستند در قالب رتبه بندی ارائه می شوند. هدف دست یابی به یک رتبه بندیِ دربرگیرنده نهایی است که قابلیت تبیین تشدیدزداییِ پایانه در هر سه بافت را داشته باشد.
۲۳۵.

ساخت افعال سبک رمزگردانی شده ترکی آذری- فارسی براساس مدل زبان ماتریس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان فارسی زبان ترکی آذری رمزگردانی درون جمله ای مدل زبان ماتریس ساخت فعل سبک زبان ماتریس زبان درونه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۱ تعداد دانلود : ۵۴۳
تحقیق حاضر، ساخت افعال سبک رمزگردانی شده ترکیِ آذری‑ فارسی را از منظر «مدل زبان ماتریس» مورد مطالعه قرار داده است. داده ها با حضور در کلاس و ضبط و یادداشت برداری از تعاملات رسمی و غیر رسمی چهار نفر از معلّمان با صد نفر از دانش آموزان دوزبانة کلاس های ابتدایی و همچنین مصاحبت با هشت نفر از معلّمان دو زبانه جمع آوری شدند. بررسی داده های جمع آوری شده نشان داد که در ساخت افعال سبک رمزگردانی شده، سازه های غیر فعلی زبان فارسی (اسم ها، صفت ها، قیدها و گروه های حرف اضافه ای)، به عنوان عناصر درونه با افعال سبک ترکی آذری ترکیب می شوند و در جملات زبان ترکی آذری به کار می روند. زبان ترکی آذری به عنوان زبان ماتریس، چارچوب ساخت واژی‑ نحوی این جملات را تعیین می کند. این بخش از داده ها با اصول مدل زبان ماتریس انطباق کامل دارد. امّا کاربرد ساخت افعال سبک رمزگردانی شده ترکی آذری‑ فارسی در جملات سببی ترکی آذری، اصل ترتیب تک واژهای مدل زبان ماتریس را نقض می کند. بررسی ساخت های سببی رمزگردانی شده نشان داد که سازة غیر فعلی زبان فارسی به عنوان عنصر درونه، نه تنها در سطح مفهومی‑ واژگانی، بلکه در سطح گزاره‑ موضوع نیز فعّال می شود. فعّال شدن سازه غیر فعلی زبان درونه در سطح گزاره‑ موضوع و به دنبال آن، اعمال نحو زبان درونه بر بند متمم سببی رمزگردانی شده، نه تنها بر بسط و گسترش اصل ترتیب تک واژهای مدل زبان ماتریس تأکید دارد، بلکه نشان دهنده تأثیرپذیری نحو از واژگان است که تأییدی بر عدم استقلال نحو از واژگان به شمار می آید.
۲۳۶.

طرح واره های تداعی شده تکواژ «کار» به عنوان مقوله ای چندمعنا: مطالعه ای در صرفِ شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره طرح واره های تصوری صرف شناختی تکواژ «کار»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۴ تعداد دانلود : ۵۸۳
در مقاله حاضر سعی بر آن است تا در چارچوب صرفِ شناختی، به ویژگی های معناییِ تکواژ زایای «کار» به عنوان مقوله ای چندمعنا پرداخته شود و امکاناتِ طرح واره های تصوری برای طبقه بندیِ صورت هایی که این تکواژ در آن به کار می رود، معرفی شود. این تحقیق نشان می دهد که فارسی زبان ها هنگام مواجهه با بسیاری از واژه های حاوی تکواژ «کار»، معنای استعاری آن را درک می کنند و طرح واره های تصوری آن را در ذهن خود می سازند. به این منظور، نخست رویکرد شناختی در مطالعه صرف آورده شده است و سپس مفهوم استعاره و طرح واره های تصوری از همین دیدگاه معرفی شده اند. لازم به ذکر است در این مطالعه پیکره زبانی از مجموعه دادگان زبان فارسی معیار، از جمله فرهنگ فارسی معین، فرهنگ فارسی عمید و فرهنگ فارسی عامیانه ابوالحسن نجفی و دادگان زبان فارسی به کوشش پژوهشگاه علوم انسانی و فرهنگ واژه یاب آنلاین فارسی و نیازمندی های شغلی روزنامه، انتخاب شده است. سعی این مقاله بر آن است تا با بررسی همزمانی کارکردهای مختلفِ این تکواژ از منظر دیدگاه شناختی، طرح واره های متداعی با آن معرفی شوند. در نهایت می توان گفت، برای تبیین تکواژ «کار» می توان آن را در حالت پسوند، تکواژ آزاد در واژه مرکب و به صورت استعاری در اصطلاح های مختلف در نظر گرفت و در اکثر موارد، چندمعناییِ همزمانی دیده می شود.
۲۳۷.

ویژگی های آوایی«ترجمه قرآن کریم به زبان طبری قدیم»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحولات زبانی تحولات آوایی زبان طبری متون طبری قرآن طبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۰ تعداد دانلود : ۱۲۲۲
زبان شناسان زبان های ایرانی را از نظر تاریخی به سه دوره «باستان»، «میانه» و «جدید» تقسیم کرده اند. زبان طبری یکی از زبان های دوره جدید است که به طور طبیعی در ادامه زبان های ایرانی میانه قرار دارد. از آثار برجای مانده از زبان طبری، نسخه خطی «ترجمه قرآن به زبان طبری» مکتوب درحدود قرن 9 و 10هجری قمری می باشد. در این مقاله بعضی از ویژگی های آوایی زبان طبری را در کتاب «ترجمه قرآن به زبان طبری» با گزینش حدود 2500 واژه بررسی کرده ایم. بررسی تحولات آوایی با توجه به «بسامد وقوع» و «تنوع نمونه ها» انجام گرفته است. در این بررسی روشن شده که این اثر بعضی از خصوصیات زبان های ایرانی دوره «میانه» را در خود حفظ کرده است. اهمیت این موضوع زمانی مشخص می شود که به این نکته توجه کنیم که «ترجمه قرآن به زبان طبری قدیم» در حدود قرن 9 و 10هجری قمری تألیف شده است، در حالی که دوره «میانه» زبان های ایرانی با سقوط سلسله ساسانی در قرن اول هجری پایان یافته بود و بعد از گذشت حدود 900-800 سال از پایان دوره «میانه»، هم چنان بعضی از خصوصیات این دوره به ویژه ویژگی های آوایی آن در زبان طبری باقی مانده است. ازجمله این تحولات آوایی می توان به برخی از تغییرات آوایی مانند وجود «ج» به جای «ز» مثل: «نماج» به جای «نماز»، وجود «و» به جای «گ» مثل: «وناه» به جای «گناه»، وجود «و» به جای «ب» مثل: «شتاو» به جای «شتاب» اشاره کرد. این ویژگی ها در زبان طبری امروز نیز دیده می شود مانند وجود «و» به جای «پ»، مثل: «چاروا» به جای «چارپا» و... که در متن مقاله به آنها اشاره کرده ایم. بررسی تحولات آوایی نشان می دهد که زبان طبری در طول چند قرن اخیر از نظر آوایی دچار تغییرات زیادی شده است به گونه ای که بعضی از واژگان موجود در این متن برای گویشوران امروزی قابل فهم نیست.
۲۳۹.

الگوی شناور در ساخت جمله های مرکّب با توجه به کاربرد زمان افعال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ساختار جمله دستور زبان جمله مرکب الگوی شناور حروف ربط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۸ تعداد دانلود : ۴۷۵
جمله و ساختار آن، مفصّل ترین، پربحث ترین و جذّاب ترین موضوع نحوی در دستور زبان است. از نظر ساختار، جمله یا ساده است یا مرکّب. درباره جمله ساده چندان اختلاف و پیچیدگی وجود ندارد اما در بررسی جمله مرکب، هم کمتر تحقیق شده و هم جای بحث و اختلاف بیشتری وجود دارد؛ زیرا در برخی از دستورها بدون دقّت در معیار ترکیب، همه جمله هایی را که با حروف ربط به هم وصل و عطف شده اند، جمله مرکب شمرده اند. در این پژوهش با بررسی دقیق جمله هایی که مرکب شمرده شده اند و بیان معیارهای جمله مرکب، به اشتباه برخی از دستورها اشاره شده و برای اوّلین بار در پژوهشی مفصّل الگوهای ساختاری جمله های مرکب با توجه به کاربرد زمان افعال معرفی گردیده است. سؤال اصلی در این تحقیق این است که چه نوع جمله ای را می توانیم مرکب بشماریم و الگوی ساختاری آن چگونه است؟ در کنار پاسخ به این پرسش به چگونگی تعریف آن در دیدگاههای زبان شناسی و دستورهای فارسی و برخی ویژگیهای جمله مرکب پرداخته ایم. در بررسی جمله های امروزی زبان فارسی و برخی جمله های زبان متون گذشته که مانند جمله های امروزین هستند، 193 الگو برای ساخت جمله مرکب، استخراج و معرفی شده است که به سبب فراوانی و تنوع الگوی ساخت و کاربرد زمان افعال این جمله ها، آن را شناور نامیده ایم. نتیجه پژوهش نشان می دهد که زبان فارسی در ساخت جمله بویژه جمله مرکب، امکانات فراوان و در نحوه بیان پیام و خبر، انعطاف، گستردگی، آزادی عمل و تنوع کم نظیری دارد
۲۴۰.

حرکت های نحوی روبه پایین در زبان فارسی براساس کمینه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادغام کمینه گرایی حرکت روبه پایین هسته صرفی حرکت اجباری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۲ تعداد دانلود : ۵۲۱
حرکت نحوی یکی از جذاب ترین بخش های نظریه دستور همگانی است که از الگو های آغازیِ این نظریه تا الگوهای متأخر امروزی، همگی جایگاه و اهمیت خود را حفظ کرده اند. توجیه های بسیاری برای چگونگی کارکردِ این فرایند نحوی در ساخت های زبانیِ زبان های گوناگون ارائه شده است. با تلاش های بسیارِ زبان شناسان ایرانی، هنوز بسیاری از مسائل مطرح شده در دستور همگانی به ویژه دیدگاه کمینه گرا- در زبان فارسی بررسی نشده است. در این پژوهش، با بررسی حرکت های نحوی روبه پایین براساس کمینه گرایی، به نحو جملات فارسی و پیچیدگی های این نوع حرکت دقیق تر نگریسته می شود. بر این اساس، ویژگی های یگانه و تمایزدهنده حرکت های رو به پایین در زبان فارسی معرفی و شِش نوع حرکت روبه پایین بررسی و توصیف می شوند که در این میان می توان به حرکت هسته گروه مطابقه، گروه زمان و گروه نفی اشاره کرد. به نظر می رسد با درنظرگرفتن امکان حرکت روبه پایین، می توان توجیه بهتری از چگونگیِ نحو جملات فارسی و جایگاه گره های نقشی صرفی در ساخت سلسله مراتبی اشتقاق جمله های زبان فارسی ارائه کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان