عنوان این پژوهش «مقایسه جایگاه طنز در رادیو و تلویزیون ما و دیگر کشورها»ست که باتوجه به تغییرات عمدهای که در نظام ارتباط رادیو و تلویزیونی، به ویژه درچندسال اخیر، در جهان روی داده است، مدخل ورود به بحث، مییابد بر ارایه تعریفی از دو پدیده مهم ارتباطی عصر حاضر؛ یعنی رسانه بومی (Native media) و رسانه مدرن (Modern media) استوار شود. طبق پژوهشهای تحلیلی - آماری متخصصان علوم ارتباطات، دودهه اخیر را میتوان به صراحت، عصرجالش و رویارویی دورسانه بومی و مدرن نامید و تمام عوارض و پیامدهایی که در حوزههای فرهنگ، سیاست و اقتصاد این دو دهه مشاهده میکنیم، بهطور ضمنی ناشی از برآیند و تعامل این دو نظام ارتباطی است.
زندگی اجتماعی انسان مبتنی بر ارتباطات میان فردی است در دین اسلام ضوابطی وجود دارد که تعیین کننده حدود روابط بین افراد است و عنصر تواضع از جمله آنهاست که نقش مهمی برای برقراری ارتباط و تداوم آن دارد. تواضع به معنای کوچک کردن خود در برابر دیگران در قرآن و روایات به وفور در این مورد پرداخته شده است و اغراض بکار گیری آن حد و مرز تواضع ممدوح و مذموم است مثلا بکار بردن آن با اغراض مادی و شهواتی و غیر الهی از مصادیق تواضع مذموم است. ارتباطات میان فردی فرآیندی است که دارای دو قسم کلامی و غیر کلامی می باشد. و تواضع می تواند نمود خود را در رفتار و کلام نشان دهد و چه بسا ضروری است با به کار بستن عوامل پیدایش تواضع و آثار آن تواضع به معنای واقعی نمود پیدا کند تا از ابزار سوء ا ستفاده و نیل به مقاصد دنیوی محفوظ باشد عواملی که باعث اصلاح رابطه با دیگران می شود اشاره شده است که عبارتند از ادب و احترام متقابل، مثبت اندیشی، راز داری، همگامی، هنرخوب گوش کردن، استفاده از نشانه های غیر کلامی، سلامت و عفت کلام، شایسته سخن گفتن، استوار و سنجیده بودن، ضایع نکردن حقوق دیگران، دوری از افراط و تفریط، ترک عجب و کبر، کینه توز نبودن، انتقاد مودبانه، دوری از خودنمایی کردن، داشتن ارتباط دو طرفه، دوری از تجسس، ترک مجادله، طعنه نزدن، ترک غیبت، ترک دروغ، اجتماعی بودن، پرحرف نبودن، زشت حرف نزدن، ترک در گوشی حرف زدن (ترک نجوا) و نداشتن گفتگوهای دستوری و منفعلانه. شناخت ظرفیت درونی، کنترل غضب و گذشت از مردم برخی از اموری است که طبق آیات و روایات تواضع در ایچاد آنها نقش اساسی دارد تا شکل گیری ارتباطات میان فردی بوسیله تواضع مشخص شود. عنصر تواضع با نمود خود در محبت، حق پذیری، منظم شدن کارها، بزرگی و سربلندی و رشد علمی و ... در تقویت ارتباطات میان فردی نقش اساسی دارد.
وسایل ارتباط جمعی محصولی اندیشه انسانها و متاثر از آن هستند و لذا برمبنای تفکری که آنها را اداره میکند، میتوانند تاثیرگذار باشند. امروزه پس از پیشرفتهای زیاد، رسانه های جمعی امکان سازمان داشتن و ساخت یابی را دارند و ساختار سازمانی رسانهها از بحثهای مهم در دانش ارتباطات است؛ اینکه دولتی بودن این سازمان چه مضار و منفعت هایی دارد و چنانچه مستقل از دولت باشد، چگونه است؟ دراین نوشتار،درصدد بحث در تمامی جنبه های آن نیستیم.لاسول در اثری به نام «ساخت و کارکرد ارتباط در جامعه» به ساخت پذیری ارتباطات و حتی تشابه جامعه انسانی با دیگر اجتماع موجودات از این دیدگاه اشاره دارد و رسانههارا مجموعهای به هم پیوسته میداند که مجموعهای پنج عضوی یعنی چه کسی، چه میگوید، از کدام مجرا، با چه کسی، با کدام نتیجه،از وی معروف است.
نسبیت فرهنگی یکی از استدلال های مشهور کسانی است که به نسبیت گروی اخلاقی معتقدند. به نظر این عده، باورهای متفاوت اخلاقی در میان فرهنگ های مختلف نشان می دهد که مطلق گروی اخلاقی پشتوانه ای ندارد و بنابراین نمی توان به منشأ واحد مانند عقل یا فطرت برای داوری های اخلاقی مشترک فکر کرد. از طرف دیگر، مطلق گروی اخلاقی معتقد است که قواعد اخلاقی جهان شمول هستند و نقطه مقابل نسبیت گروی اخلاقی محسوب می شود. در این مقاله استدلال خواهیم کرد که رویارویی این دو نظریه قبل و بعد از پیدایش عصر اطلاعات و فضای سایبری، مرزبندی های متفاوتی خواهند داشت و دستاوردهای اخلاقی و فرهنگی قبلی دچار تزلزل خواهند شد. ما در این نوشته توضیح می دهیم که بدون در نظر گرفتن عصر اطلاعات، نسبیت گروی فرهنگی ضرورتاً به نسبیت گروی اخلاقی نمی انجامد و یا به تعبیر بهتر، نسبیت گروی فرهنگی با مطلق گرایی اخلاقی قابل جمع است. سپس توضیح خواهیم داد که با لحاظ کردن شرایط ارتباطی عصر اطلاعات و فضای سایبری، نسبیت گروی فرهنگی با نسبیت گرایی اخلاقی بیشتر قابل جمع است. به همین دلیل نشان خواهیم داد که فضای سایبری در آفرینش ارزش ها و پدیده های نوین فرهنگی و اخلاقی ابتکار عمل را به دست گرفته و گونه ای جدید از تعامل بین اخلاق و فرهنگ را رقم خواهد زد که ما آن را تحت یک نظریه جدید، «نسبیت گرایی فرهنگی و اخلاقی سایبری» می نامیم.
کودکان و نوجوانان به دلایل گوناگون از جمله محدودیتهای شناختی در درک و پردازش اطلاعات، مخاطبان خاص تلویزیون به شمار میآیند. حجم تحقیقات انجام شده در خصوص رابطه کودکان با تلویزیون نشاندهنده نگرانیهای صاحبنظران و کارشناسان در مورد پیامدهای منفی تماشای تلویزیون و علاقه آنان به افزایش کارکردهای مثبت این رسانه است. در این مقاله وضعیت برنامههای کودکان طی دهة 1990 میلادی به تفکیک حوزههای جغرافیایی و فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده اعتقاد دارد طی این دهه رابطه کودکان و تلویزیون تحت تأثیر رشد فزایندة فناوریهای رسانهای دچار تحولات و دگرگونیهای گسترده شده و مسائلی مانند شیوع خشونت و محتوای غیراخلاقی، کژدیسگی تصویر کودکان در رسانهها و دسترسی کودکان به انواع محصولات رسانهای باعث شده است مسئولان و صاحبنظران اقدامات پیشگیرانهای مانند تصویب قطعنامهها و منشورهای جهانی، منطقهای و ملی، گسترش سواد رسانهای، مشارکت دادن کودکان در تولیدات رسانهای و نظارت بر رسانهها را مورد توجه جدی قرار دهند.
ارتباطات تربیت محور مفهومی نوینی است که از مفاهیم دو گانه ارتباطات انسانی و تربیت دینی الهام گرفته است. با نگرش در مفهوم ارتباطات انسانی از نوع اسلامی می توان به این موضوع اذعان نمود که غالبا در برقراری ارتباطات اعم از چهره به چهره، حضوری، غیرمستقیم، فردی، اجتماعی و....می توان به دو نوع کلی ارتباط پی برد. در هر یک از انواع ارتباط، مسائلی نظیر رشد، تعالی، تربیت وهدایت و...را به وضوح می توان مشاهده نمود. بنابراین، نویسندگان درصدد ارائه پاسخی متقن بدین سوال اساسی می باشند که ارتباطات تربیت محور مبتنی بر چه شاخص هایی است؟ و در ادامه ارتباطات تربیت محور در نظام اسلامی(ایران) دارای چه پیامدهای تربیتی، فرهنگی و ارتباطاتی خواهد بود؟ نتایج پژوهش که بر اساس تحلیل نخبگی یا سوات و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه ای تدوین گردیده اند، 59 مولفه اصلی را در راستای طراحی مدل ارتباطات تربیت محور احصاء نموده اند. سپس مولفه ها و با استفاده از تکنیک QSPM مورد تحلیل و ارزیابی دقیق واقع شدند و پس از تبیین و اولویت بندی متغیرها، طرحواره ارتباطات تربیت محور دینی تدوین گردید. نظریه های مورد استفاده در این مقاله نیز مبتنی بر نظریه های تربیت اسلامی علامه مطهری و ارتباطات دینی پروفسور حمید مولانا می باشد.
زمانه واقعا تغییر کرده است. تاهمین یکی دو نسل پیش، شماراندکی از کودکان با چشمان خود شاهد تصویر شخصی بودند که مورد اصابت گلوله، ضربات کارد، انفجار یا تجاوز قرار میگرفت. اما امروزه اکثر کودکان هرروز چنین خشونتی را اغلب باتمام جزئیات هولناکش روی صفحه تلویزیون میبینند. برآوردشده است که یک کودک معمولی آمریکایی تا هیجده سالگی شاهد 18000 قتل ساختگی در تلویزیون است.
در مورد تاثیراتی که مشاهده عمومی تصاویر خشونت آمیز درپی دارد، هنوز اختلاف نظریه های عمیقی وجود دارد. چندین مورد خاص جنایت خشونت بار وجود داشته است که ظاهرا از فیلمها الهام گرفته شدهاند. در عین حال هیچ توافق کلی درخصوص تاثیر وسیعتر و سریعتر خشونت رسانه ها بر رفتار تهاجمی یا خشونت آمیز بینندگان کودک وجود ندارد زیرا یافته های پژوهشی تاکنون متناقض بودهاند.
در ابتدا نظر اندیشمندان ارتباطی این بود که رسانه ها توان آنرا دارند تا با به عهده گرفتن سهمی مهم در آموزشهای رسمی وغیر رسمی تغییرات عظیم و گسترده ای در شیوه تفکر و نگرش جامعه نسبت به پدیده های مختلف ایجاد کنند.
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه های تهران درباره تغییرات آیین نامه جدید ارتقا و اضافه کردن ماده ای در زمینه فعالیت های فرهنگی تربیتی اجتماعی است. روش پژوهش حاضر از نوع آمیخته کمی کیفی است، که بخش کمی آن توصیفی از نوع زمینه یابی است. نمونه در مرحله کیفی شامل 34 نفر و در مرحله کمی شامل 252 نفر از اعضای هیئت علمی 6 دانشگاه (تهران، شهید بهشتی، خوارزمی، تربیت مدرس، علامه طباطبایی، و صنعتی شریف) بود که در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و در قسمت کمی با استفاده از روش هدفمند انتخاب شدند. برای انجام پژوهش در مرحله کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته شامل 8 سؤال بازپاسخ، و در قسمت کمی نیز از یک پرسش نامه محقق ساخته شامل 35 سؤال و 3 بخش (1. دیدگاه ها و نظرات 2. مشکلات اجرایی 3. پیشنهادها) استفاده شده است. در مجموع می توان گفت که اعضای هیئت علمی به ضرورت توجه و پرداختن به مسائل فرهنگی اذعان دارند، اما در این که این فعالیت ها توسط چه کسانی و به چه نحوی انجام شود، و چگونه مورد ارزیابی قرار بگیرد، با یکدیگر و با برنامه ریزان امور فرهنگی در آموزش عالی اختلاف نظرهایی دارند. اعضای هیئت علمی فعالیت های فرهنگی و تربیتی را نهفته در بطن فعالیت های آموزشی و پژوهشی می دانند و به زعم بسیاری از آنها آموزش از تربیت و فعالیت فرهنگی تفکیک ناپذیر است.
"سمینار دین و رسانه: سمینار «دین و رسانه»: دومین همایش بینالمللی دین و رسانه از 19 تا 22 آبان 1387 در تهران و قم برگزار میشود. هدف از برگزاری این همایش ارائه، نقد و بررسی جدیدترین پژوهشهای انجام شده در حوزه دین و رسانه در سطح بینالمللی، بسط و گسترش دانش نظری و کاربردی درباره رسانه دینی، آسیبشناسی وضعیت رسانهها در ایران و جهان در موضوع دین و ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت دین در رسانه است.
«دین و ارتباطات رسانهای» و «دین در رسانه» محورهای این همایشند. تاکید همایش بر رادیو و تلویزیون به عنوان اثرگذارترین رسانههای موجود است.
علاقهمندان به شرکت در این همایش میتوانند چکیده مقالات خود را به همراه مشخصات کامل به صورت تایپ شده، حداکثر تا تاریخ 30 خرداد 1387 به آدرس زیر ارسال کنند:
Rm2008@religion-media.ir
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت www.religion-media.ir مراجعه کنید.
"