فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۶۷۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظوردستیابی به اطلاعاتی از میزان و چگونگی استفاده دانشجویان دانشگاه های شهر اصفهان از اینترنت انجام می شود. در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران ، تعداد 400 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر اصفهان ، به روش نمونه گیری تصادفی بر اساس متغیرهای جنس و مقطع تحصیلی و رشته تحصیلی انتخاب شده اند . جمعیت مورد نظر ما در این پژوهش تمامی دانشجویان دختر و پسر در دانشگاه های شهر اصفهان است. نتایج بدست آمده حاکی از این مطلب بود که استفاده روز افزون از اینترنت در دانشجویان به تدریج وابستگی هایی در آنان به وجود خواهد آورد. ضمناً بین جنس، مقطع تحصیلی و استفاده از اینترنت رابطه وجود دارد در حالی که بین رشته تحصیلی و نوع نظر و استفاده از اینترنت رابطه ای وجود در نهایت نتیجه گرفته شد که میزان استفاده دانشجویان پسر از سایت های غیر اخلاقی ، همسریابی ، سیاسی ، بیش از دانشجویان دختر، ولی میزان استفاده دانشجویان دختر، از سایت های دوست یابی و سرگرمی بیش از دانشجویان پسر است.
شناسایی نقش های رسانه ملّی (تلویزیون) در توسعه کارآفرینی در ایران بر مبنای روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنوّع جمعیتی و مطالبات تغییریافته مشتریان و اُفت وخیزهای مداوم اقتصادی و تغییر رویکرد انرژی، همگی باعث شده اند تا کارآفرینی به عنوان یکی از اصلی ترین استراتژی های ملّی اکثر کشورهای پیشرفته و حتی جهان سومی مدّنظر قرارگیرد. یکی از عوامل مؤثر در توسعه کارآفرینی، نقش رسانه های جمعی از جمله تلویزیون است. هدف این تحقیق تبیین نقش تلویزیون در توسعه کارآفرینی در ایران بر اساس روش شناسی کیو (Q Methodology) است. بر اساس داده های مشارکت 48 نفر حاصل از تکمیل پرسشنامه کیو و نتایج تحلیل عاملی بر حسب اشخاص (مدیران و خبرگان رسانه و کارآفرینی)، نقش های سیزده گانه تلویزیون در توسعه کارآفرینی بر اساس مدل سه شاخگی شناسایی شد؛ نقش های رفتاری: آموزش کارآفرینانه، قابلیت کارآفرینانه، الگوسازی رفتار کارآفرینانه، شناسایی فرصت کارآفرینانه، گرایش کارآفرینانه، توسعه مهارت های کسب و کار، خودکارآمدی (خودباوری) کارآفرینانه، و اقدام کارآفرینانه؛ نقش های ساختاری: اصلاح قوانین کسب و کار، مستندسازی تجارب کارآفرینانه؛ نقش های زمینه ای: فرهنگ سازی کارآفرینانه، اطلاع رسانی فعالیت های کارآفرینانه و نهادینه سازی فرهنگ کار گروهی
از فیلم مردم نگارانه تا شبه مستند (نقدی بر فیلم شهر زنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلم شهر زنان(1377) اثر عطاالله حیاتی، در قالب فیلمی داستانی به آیین برف چال در روستای آب اسک آمل اشاره می کند. در این اثر، یک آیین سنّتی به شیوه «نمایشی شده» بازسازی می شود. با توجه به ورود اثر به حوزه آیین ها و فرهنگ بومی مردم یک منطقه واقعی، استفاده از فیلم های مستند، تأکید بر واقعی بودن داده های فیلم و همچنین طبقه بندی این اثر در گروه «فیلم های میانه»، این فیلم با نگاه مردم نگارانه و با معیار نقد یک فیلم مستند نقد می شود. با توجه به فقر مستندات در زمینه مطالعات مردم شناختی ایران، هر اثر شبه مستند یا میانه ای ممکن است اثری مستند در حوزه مردم نگاری و بر همین اساس قابل استناد و واقعی تلقی شود، لزوم نقد این دست آثار در تأکید بر اهمیت پژوهش علمی، پیش از تولید هر فیلمی در حوزه مردم شناسی است. فیلم ساز با گذشتن از کنار اعتقادهای مردم منطقه و با نمایش جزئیات غیرواقعی از آیین، بدون توجه به اهمیت پژوهش های علمی و دقیق در این زمینه، نه تنها از بافت جامعه ای که تصویر می کند، بسیار دور افتاده است، بلکه با ارائه داده های فرضی، باعث به وجود آمدن برداشت های اشتباه متعدد در مخاطب و بروز سوءتفاهم در مردم منطقه می شود. هدف نوشتار حاضر، علاوه بر نقد مردم نگارانه این فیلم، تأکید بر اهمیت تشخیص نوع یک اثر پیش از نقد آن است.
نقش رسانه ها در هدایت فرهنگ عمومی (بررسی موردی: جریان مد در جامعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تاریخی تفسیری از طریق جمع آوری و طبقه بندی نمونه های تصویری مربوط به دهه های 60، 70 و 80 سعی دارد به این پرسش پژوهش پاسخ گوید که «آیا بین رسانه ها و الگوی فرهنگی پوشاک جامعه در هر مقطع زمانی ارتباط معناداری وجوددارد؟» اگر مد را به عنوان ابزاری قدرتمند برای انتشار فرهنگ به خصوص در بین جوانان قلمداد کنیم، در جامعه، بین مد و رسانه نوعی گفت وگوی فرهنگی بروز می کند. با افزایش تنوّع و تکثیر رسانه ها، انتخاب الگوی پوشاک افراد که نوعی رسانه هویتی آنان محسوب می شود تابع عوامل متنوّع تر و پیچیده تری می گردد، به طوری که دیگر کنترل آن توسط یک قدرت صاحب رسانه امکان پذیر نیست، بلکه برآیند جهت گیری رسانه ها با بی شمار اشکال گوناگون است که جهت گیری مد را رقم می زند. این پژوهش با بررسی روند تغییر رسانه ها، اهمیت امکان دخالت آگاهانه را در شکل دهی به جریان مد در جهت ارتقای فرهنگ عمومی نشان می دهد.
نگرش اعضای هیئت علمی دانشگاه های تهران به فعالیت های فرهنگی استادان بر اساس ماده اول آیین نامه ارتقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه های تهران درباره تغییرات آیین نامه جدید ارتقا و اضافه کردن ماده ای در زمینه فعالیت های فرهنگی تربیتی اجتماعی است. روش پژوهش حاضر از نوع آمیخته کمی کیفی است، که بخش کمی آن توصیفی از نوع زمینه یابی است. نمونه در مرحله کیفی شامل 34 نفر و در مرحله کمی شامل 252 نفر از اعضای هیئت علمی 6 دانشگاه (تهران، شهید بهشتی، خوارزمی، تربیت مدرس، علامه طباطبایی، و صنعتی شریف) بود که در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و در قسمت کمی با استفاده از روش هدفمند انتخاب شدند. برای انجام پژوهش در مرحله کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته شامل 8 سؤال بازپاسخ، و در قسمت کمی نیز از یک پرسش نامه محقق ساخته شامل 35 سؤال و 3 بخش (1. دیدگاه ها و نظرات 2. مشکلات اجرایی 3. پیشنهادها) استفاده شده است. در مجموع می توان گفت که اعضای هیئت علمی به ضرورت توجه و پرداختن به مسائل فرهنگی اذعان دارند، اما در این که این فعالیت ها توسط چه کسانی و به چه نحوی انجام شود، و چگونه مورد ارزیابی قرار بگیرد، با یکدیگر و با برنامه ریزان امور فرهنگی در آموزش عالی اختلاف نظرهایی دارند. اعضای هیئت علمی فعالیت های فرهنگی و تربیتی را نهفته در بطن فعالیت های آموزشی و پژوهشی می دانند و به زعم بسیاری از آنها آموزش از تربیت و فعالیت فرهنگی تفکیک ناپذیر است.
تبیین جامعه شناختی رابطة پزشک و بیمار (مطالعة کیفی در شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطة پزشک بیمار یکی از مسئله برانگیزترین انواع روابط اجتماعی است. باوجود اشتراک های جهانی دربارة این مفهوم، تفاوت های زیاد دراین زمینه جوامع را ازهم متمایز می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة پزشک و بیمار از دید بیماران و به روش ""نظریه پردازی داده محور"" انجام شده است. اطلاعات ازطریق مصاحبة نیمه ساخت یافته با 21 بیمار مراجعه کننده به مطب های خصوصی متخصصان زنان و زایمان شهر اهواز و مشاهدة جریان مشاوره های پزشکی در این مطب ها جمع آوری و به روش کدگذاری نظری تحلیل شده است.
براساس تحلیل کدگذاری باز و محوری پنج مقولة ""ویزیت گروهی""، ""محدودیت زمانی""، ""تعداد زیاد بیماران""، "" آماده نبودن بیماران"" و ""رفتار اجتنابی پزشکان"" به مثابة شرایط علّی ""رابطة غیرمشارکتی و درمان محور"" به دست آمد که الگوی ارتباطی غالب میان پزشک و بیمار در قلمرو تحقیق حاضر شناخته شد. شرایط میانجی نیز در محدوده ای وسیع تر درقالب فرهنگ، الگو های ذهنی، آگاهی و اقدامات حمایتی مادی تحت بررسی قرار گرفت ""که ازآن میان، ""تحصیلات"" نقش بسیار پررنگی را ایفا می کرد. بیماران دربرابر پدیدة محوری راهبردهای ""سازگاری""، ""تحمل""، ""خودیاری"" و ""ضدیت"" را اتخاذ می کنند که مهم ترین پیامد های آنها ""افزایش خطای پزشکی""، ""آسیب مادی و روانی""، ""دلسردی از همکاری"" و ""خوددرمانی"" است و اگر برای بهبود این رابطه تدبیری اندیشیده نشود، چرخة تولید و ""بازتولید رابطه ای نابرابر"" همچنان به حیات خود ادامه می دهد.
بررسی رابطه بین شادی و احساس امنیت (ابعاد آن) در افراد (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آزاد تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس شادی به عنوان یک پدیده روانشناختی و اجتماعی، تحت تأثیر تجربه های مستقیم و غیرمستقیم افراد از شرایط متفاوت اجتماعی است که انسان ها برای دست یابی به زندگی سالم و تداوم روابط اجتماعی نیازمند آن هستند. در این مطالعه شادی در رابطه با احساس امنیت مدنظر است، که با فراهم شدن بسترهای احساس امنیت در جامعه، زمینه جهت سرعت بخشیدن به سلامت اجتماعی و پایداری بهداشت روانی و جامعه شاد فراهم خواهد بود.
روش تحقیق حاضر پیمایشی و از نوع همبستگی است. نمونه ی آماری تحقیق حاضر 381 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد تبریز بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند. داده ها به کمک پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده و با استفاده از روش های آماری آزمون t ، همبستگی و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بعد امنیت مالی، امنیت شغلی و امنیت عاطفی رابطه معنی داری با شادی دانشجویان داشته است.
شبکه های اجتماعی فردی و دلبستگی به محله در شهر تهران: با تأکید بر وسایل ارتباطی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلبستگی به محله نمایانگر احساس ذهنی مثبت افراد نسبت به محلة مسکونی است که تعهد ساکنان به محل سکونت و تمایلشان به حفظ رابطه با آن در طول زمان و در مراحل مختلف زندگی را موجب می شود. این پژوهش نقش شبکه فردی و همچنین شیوه های ارتباطی نوین بر دلبستگی را بررسی می کند. در بررسی شبکه های فردی، به پیوندهای محلی و فرامحلی توجه شده است. جامعه آماری این پژوهش پیمایشی را 391 نفر از ساکنان بالای 15 سال ساکن شهر تهران تشکیل می دهند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. مناطق 3، 11 و 18؛ و چهار محله از هر منطقه شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. بر اساس یافته ها، دلبستگی افراد به محله در سطح متوسط است. روابط افراد بیشتر فرامحلی است، شبکه روابط محلی فرد بر دلبستگی به محله تأثیر می گذارد اما روابط فرامحلی مؤثر نیست. بررسی نتایج پژوهش در زمینه نقش وسایل ارتباطی نوین نشان می دهد که دربین وسایل ارتباطی نوین، فقط تماس از تلفن همراه افراد با دلبستگی به محله ارتباط معناداری دارد. بین متغیرهای زمینه ای و محله ای نیز سن، درآمد ماهیانه خانوار و مدت اقامت فرد در محله با دلبستگی به محله ارتباط مثبت و معناداری دارند.
کاربرد اینترنت بر مبنای خودکارآمدی و کلیشه های جنسیتی در دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناخت دیدگاه و ادراک دانشجویان دختر و پسر نسبت به کاربرد اینترنت و تعیین نوع استفاده آن ها از اینترنت بود، هدف دیگر این پژوهش بررسی رابطه بین خرده مقیاس های نگرشی یعنی خودکارآمدی و کلیشه های جنسیّتی با نوع استفاده از اینترنت بود. به این منظور 421 دانشجوی دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی انتخاب شدند و در بین آن ها پرسشنامه سه بخشی شامل: الف) اطلاعات جمعیت شناختی، نوع و میزان استفاده از امکانات اینترنت، ب) پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی دانیف وکافتروس (2002) و ج) پرسشنامه محقق ساخته کلیشه های جنسیّتی توزیع شد. یافته ها نشان داد که بین خودکارآمدی و کلیشه های جنسیّتی دختران و پسران تفاوت معنا داری وجود دارد؛ بدین معنا که پسران نسبت به دختران خود کارآمدی بالاتری داشتند و از کلیشه های جنسیّتی منفی کم تری بهره مند بودند. همچنین یافته ها نشان می دهد که بین خودکارآمدی و کلیشه های جنسیّتی با نوع کاربرد اینترنت رابطه معنا دار وجود دارد؛ بدین معنا که هرچه دانشجویان از کلیشه های جنسیّتی منفی کم تری بهره مند بوده و خودکارآمدی بالاتری داشته باشند به همان نسبت میزان استفاده آن ها از اینترنت به طور متنوع تری افزایش می یابد؛ اگرچه این افزایش در هر دو جنس معنا دار مشاهده شد، ولی پسران از ابزارهای گوناگون اینترنتی بیش از دختران بهره می گرفتند.
بازنمایی زندگی روزمره جوانان در شهر تهران؛ تحلیل فیلم های نیمه دوم دهه 80(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و از دریچه نگاه متفکران نظریه انتقادی زندگی روزمره، همچون هانری لوفور، میشل دوسرتو، و جان فیسک، و با استفاده از روش نشانه شناسی رولان بارت، به تحلیل نشانه شناختی و کشف معنای تصویر بازنمایی شده از ابعاد مختلف زندگی روزمره جوانان در بستر شهر تهران در سه فیلم ”طهران، تهران“، ”مرهم“ و ”انتهای خیابان هشتم“، و در دو سطح دلالت آشکار و پنهان پرداخته می شود. انتخاب فیلم ها بر اساس نمونه گیری هدفمند و توالی زمانی در ساخت فیلم ها برای آشکار شدن نوع نگاه کارگردانانی از نسل های متفاوت و نیز اهمیت نقش شهر به عنوان عنصر پیش برنده روایت در آنها بوده است. تصویر ارائه شده از جوانان تهرانی نشان می دهد که تلقی آنها از رابطه و موقعیت شهروندی، تلقی عمودی است که با وجود تلاش برای مقاومت در مقابل منافع قدرت حاکم، در نهایت خود را در شرایطی به ناچار تابع و پذیرای منفعل تحولات محیط پیرامون می بینند. ویژگی های خاص تهران، به مثابه اراده، نیرو، و فشاری بر جوانان، آنها را وادار به تصمیم گیری یا واکنشی می کند که اگر در این شهر نبودند چنین نمی کردند. شهری که در این فیلم ها تصویر می شود محلی است که در آن شخصیت ها روابطی کوتاه و ناپایدار دارند، فضای ناامنی است که آرزوهای جوانانش را سرکوب می کند و آنها را برای دست یابی به خواسته هاشان به مکانی خارج از خود سوق می دهد. تهران جایگاه فاصله گذاری میان قهرمانان، نسل ها و شهروندان خود است که نسل جدید پرورش یافته در دامان خود را به بهای تلاش برای انتخاب و تعیین سرنوشت خود، از جریان اصلی جامعه به حاشیه می راند.
مدل سازی عامل محور اعتماد در ساختارهای مختلف شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه های اجتماعی مجموعه ای از روابط اجتماعی هستند و اعتماد، یکی از ویژگی های مهم روابط اجتماعی محسوب می شود. بی اعتمادی زمینه ساز عدم همکاری و بی نظمی در جامعه می گردد از این رو هدف اصلی این پژوهش، بررسی تولید و فرسایش اعتماد در ساختارهای شبکه ای مختلف است. ازآنجایی که تعامل های اجتماعی درون روابط اجتماعی رخ می دهند، چگونگی انتخاب طرف تعامل می تواند بر شکل گیری اعتماد تأثیرگذار باشد. دو معیار مهم کنشگران در انتخاب طرف تعامل شدت اعتماد در رابطه اجتماعی و سابقه تعامل می باشد. بر همین اساس در این مقاله سه نوع راهبرد جهت انتخاب طرف تعامل به کار گرفته شده است که همگی مبتنی بر میزان اعتماد موجود در رابطه است: انتخاب روابط با اعتماد قوی، متوسط و ضعیف. پاسخ دهی طرف تعامل نیز به دو گونه تصادفی و مبتنی بر اعتماد امکان پذیر می باشد. به منظور بررسی دقیق چنین وضعیتی از مدل سازی عامل محور استفاده شده است چراکه با این روش می توان جهت به فهم فرآیندها و سازوکارها و حتی انجام آزمایش های مصنوعی اقدام کرد. لذا، در دو نوع ساختار شبکه ا ی چهار حالت تنظیم برای مدل طراحی گردید. هرکدام از حالات، 300 بار و در 100 واحد زمانی اجرا شد. خروجی مدل با نرم افزار Spss و Matlab مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهند عامل های دارای راهبرد قوی در مقایسه با عامل های دارای راهبرد ضعیف بیشترین توانایی را در تولید اعتماد دارند. همچنین در شبکه هایی که پاسخ دهی عامل ها به صورت تصادفی صورت می گیرد، امکان انباشت اعتماد در رابطه وجود ندارد، درصورتی که در شبکه هایی که پاسخ دهی مبتنی بر اعتماد است شاهد انباشته شدن اعتماد در بلندمدت خواهیم بود. همچنین، اعتماد در شبکه های مرکزی در مقایسه با شبکه های خوشه ای با احتمال بیشتری دچار فرسایش می شود.
بررسی ارتباط میان مشارکت در شبکه های نهادی اجتماعی و تجربه احساس تنهایی (مورد مطالعه: کلان شهر تهران)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط میان مشارکت درشبکه های نهادی اجتماعی و تجربه احساس تنهایی در بین شهروندان کلان شهر تهران بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه را کلیه شهروندان بالغ کلانشهر تهران دادند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 524 نفرشان با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات فرم کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی اجتماعی–عاطفی بزرگسالان (SELSA-S)، مقیاس حمایت اجتماعی ِلین و مقیاس سنجش مشارکت در شبکه های نهادی اجتماعی بوده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله نرم افزار SPSS16 نشان داد که میزان مشارکت 58 درصد از حجم نمونه مورد بررسی در شبکه های نهادی اجتماعی در حد متوسط رو به پایین بود. علاوه بر این، میزان حمایت دریافتی 47 درصد از افراد مورد بررسی در حد بالا بوده و 6/50 درصد از آنها نیز در حد متوسط رو به پایین احساس تنهایی را تجربه کردند. یافته های تحلیلی نیز حاکی از آن هستند که فرضیه ارتباط میان میزان مشارکت در شبکه های نهادی اجتماعی با میزان حمایت اجتماعی دریافتی(180/. ) معنادار بوده است. همچنین، رابطه میان میزان مشارکت در شبکه های نهادی اجتماعی (240/.-) و میزان حمایت اجتماعی دریافتی (552/.-) با سطح تجربه احساس تنهایی، رابطه ای معنادار و معکوس می باشد.
تأثیر رسانه بر شبکه های اجتماعی و کنش اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر کنونی، با توسعه ارتباطات جمعی، به خصوص ارتباطات رسانه ای، تأثیر و توسعه هویت شخصی و نظام اجتماعی، تا حد موازین و معیارهای جهانی و عام صورت گرفته است. بنابراین، هم بر اولویت های ارزشی جامعه و هم بر درجه وفاق ارزشی جامعه در سامان دهی نظام رفتاری جامعه مؤثر خواهدبود. به تعبیر دیگر، شکل گیری فرآیند «خاصیت زدایی» و «معنازدایی» از نظام ارزشی و بسترهای مولّد آن، هم در کانون های رسمی نهادی سیستمی و هم کانون های غیررسمی مانند زیست بوم فرهنگی، محلّی شده است.
در این پژوهش، با استفاده از شیوه مطالعه اسنادی و کتابخانه ای به بررسی نظری رابطه رسانه و شبکه های اجتماعی از یک طرف و فرآیند تعاملی و تحوّلی آن بر نظام کنش اجتماعی و هویتی در سطح خرد و کلان می پردازیم و با رویکرد تحلیلی، تأثیرات عینی و ذهنی ظهور رسانه های نوین را به عنوان مرکز قدرت خودگردان نظام ارزشی، که موجب تقویت شخصی سازی امر اجتماعی در چارچوب فضای رسانه ای جهانی شده است، بررسی می کنیم.
بازنمایی «ارتباط فرشته و انسان» در سریال های ماورایی (مطالعة موردی: تحلیل روایت سری ال ملکوت)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تجسم نمایشی پدیده های ماورایی به همان اندازه که اهمیت فرهنگی – تربیتی دارد، همواره دارای چالش های نظری و بیانی (فنی) خاص است. در این پژوهش به امید تقویتِ بخشی از مبانی اسلامی ژانر نوپدید «سینمای ماورا» در ایران که علی رغم طلوع درخشنده ای که در دهة هشتاد داشت متأسفانه اکنون در رکود به سر می برد، به بررسی موردی بازنمایی «ارتباط فرشته با انسان» در سریال «ملکوت» پرداخته ایم. بدین منظور نخست مبانی نظری «ارتباط فرشته با انسان» را بنابر فرهنگ اسلامی ارائه، سپس ارتباط فرشته با انسان را در سریال مذکور به گونه روایی تحلیل کرده ایم. نقد بازنمایی ارتباط انسان با فرشته در سریال یادشده و ارائة الگویی اسلامی از الزامات روایی این مقوله به منزلة بن مایة اساسی نمایش این مقولة ماورایی در درام های تصویری، از دستاوردهای این پژوهش است.
استفاده از رسانه ها، سبک زندگی و کیفیت زندگی جوانان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک های زندگی بر رفاه و بهزیستی افراد تأثیر می گذارند. از طریق سبک های زندگی، افراد توانایی های خود را ارتقا می بخشند. این روابط در کیفیت زندگی و اجزای سازنده آن نقش مهمی دارند. اطلاعات از 745 نفر از جوانان 29-15 سال شیراز در سال 1390 با روش پیمایشی و با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته سبک زندگی و پرسش-نامه سازمان بهداشت جهانی برای کیفیت زندگی، جمع آوری شدند. هفت نوع سبک زندگی بر اساس تحلیل عاملی از هم جدا شدند و همه آن ها به جز سبک زندگی مذهبی مناسکی با کیفیت زندگی در ارتباط بودند. میزان استفاده از رسانه های جدید و عمومی نیز با سبک زندگی رابطه مثبت و معناداری نشان داده است. در تحلیل های رگرسیونی مهم ترین متغیر، رسانه های جدید ارتباطی، سبک زندگی مذهبی سنتی و سبک های فراغتی بوده اند که با ضریب مثبت وارد معادله رگرسیون شده اند و ترجیحات موسیقیایی جدید با ضریب منفی وارد معادله رگرسیون شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که هر سبک فراغتی با سطوح متفاوتی از کیفیت زندگی همراه است؛ اما برخی از سبک-های زندگی در کیفیت زندگی اهمیت بیشتری دارند.
عناصر شکل دهنده حس حضور و بازتاب آن بر هویت کاربران بازی های رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بازی های رایانه ای، به عنوان رسانه ای تعاملی، محیطی برای کاربران خود فراهم کرده اند که موجب ایجاد حس حضور در آنها می شود. حس حضور در فضای مجازی بازی های رایانه ای، به هم ذات پنداری و حتی فراتر از آن، به یکی شدن کاربر با شخصیت درون بازی منجر می شود. یکی شدن کاربر با شخصیت درون بازی، هویتی مجازی برای او به وجود می آورد. با گذشت زمان و تداوم حضور در فضای بازی های رایانه ای، هویت واقعی کاربر با هویت مجازی درهم می آمیزد و تغییر و تحول آن تابعی از متغیرهای عناصر مجازی می شود. پرسشی که مقاله حاضر در صدد پاسخ به آن برآمده، چگونگی به وجود آمدن حس حضور در کاربران بازی های رایانه ای و کیفیت تأثیرگذاری هویت مجازی این رسانه نوظهور بر هویت واقعی مخاطب است. از این رو با توجه به دیدگاه نظریه پردازان حوزه رسانه های تعاملی و با گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و تبیین آنها به صورت توصیفی تحلیلی، این فرض بررسی می شود که به واسطه فرم زیبایی شناختی سینمایی، روایت های تعاملی و ظرفیت های منحصر به فردی که این رسانه در اختیار بازی های رایانه ای قرار می دهد، زمینه ایجاد محیطی فراهم می شود که به تبع ایجاد حس حضور در کاربر، هویت واقعی او را دستخوش دگرگونی می کند.
رسانه مدرن و درک معنایی از تجربه فراغت (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات گسترده در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در دهه های اخیر، بسیاری از تجربه های انسانی را تحت تأثیر خود قرار داده است. یکی از مهم ترین این تحولات، حاکم شدن منطق رسانه های ارتباطی بر سیطره زندگی مدرن است که بسیاری از سنن جوامع را با چالش جدی روبرو نموده است. سبک زندگی و تجربه فراغت یکی از حوزه هایی از زندگی اجتماعی انسان مدرن است که تحت تأثیر رسانه های ارتباطی، تغییراتی را تجربه نموده است. مقاله حاضر در همین راستا، به دنبال بررسی تجربه فراغت جوانان در بستر رسانه های ارتباطی است. به عبارتی دیگر، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیرات رسانه های ارتباطی بر تجربه فراغت جوانان می باشد. روش پژوهش از نوع کیفی و ابزار پژوهش، مصاحبه روایی می باشد که طی آن با 35 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران مصاحبه روایی صورت گرفته شده است.
یافته های پژوهش نشانگر این مسئله است که مناسبات قدرت رسانه ای و ایدئولوژی نهفته در آن که «متن تجارت محور» را رمزگذاری می کند، تجربه فراغت جوانان را تحت تأثیر قرار می دهد. تجربه رسانه ای فراغت، سبب تضعیف ارتباطات واقعی گشته و ارتباطات را به درون شبکه های سایبری انتقال می دهد. تجربه فراغت در چنین حالتی، بیشتر از آنکه جمعی باشد، نوعی تجربه فردی است. رسانه های ارتباطی درحالی که خود ابزاری برای کنترل فراغت محسوب می شوند، می توانند ابزاری هم برای مقاومت باشد و سبب احساس رهایی (هر چند ظاهری) در جوانان گردد. چنین تجربه ای می تواند به عنوان رها شدن از زندان روزمرگی معنا پیدا کند. رهایی ذهنی تنها به معنای فارغ شدن از مشغولیت های روزمره نیست، بلکه اختیار انتخاب فراغت نیز قابل توجه است
تحلیل بازنمایی روحانیت در سینمای ایران مطالعه موردی؛ تحلیل گفتمان فیلم «طلا و مس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رسانه های جمعی زمینه را برای بیان مسائل زندگی عموم در سطح ملی و بین المللی فراهم آورده اند. صنعت سینما در نقش رسانه ای تأثیرگذار، برای نمایش و معرفی برخی از این عناصر اصیل در قالب الگویی پایدار کوشیده است؛ اما از ابتدای شکل گیری تا کنون، به دلیل محدودیت های هر دوره، تنوع ژانر اندکی داشته است و همین موضوع، بر شخصیت پردازی فیلم ها و ارائه الگوهای انسانی و شخصیت های رفتاری و اخلاقی تأثیر چشمگیری داشته است.
در این پژوهش پس از مرور مفاهیم فیلم دینی از دیدگاه اندیشمندان این حوزه، نظریه بازنمایی را بررسی خواهیم کرد که یکی از اساسی ترین و مهم ترین مفاهیم در مطالعات فرهنگی و رسانه ای است؛ و درنتیجه چگونگی بازنمایی روحانیت را در فیلم «طلا و مس» با استفاده از روش تحلیل گفتمان ترکیبی بررسی می کنیم. براساس نتایج، فیلم طلا و مس از سویی نقدی است بر جامعه ای که همواره پایبندی به اخلاق را فریاد می زند اما در بسیاری از لحظات دلیلی برای بی اخلاقی حاکم بر فضای جامعه ندارد؛ از سوی دیگر راه رسیدن به عرفان حقیقی را حضور در متن جامعه و توجه به مسائل جزئی نهفته در زندگی بیان می کند که نتیجه اش حرکت از اخلاق نظری به اخلاق عملی است.
رسانه و مصرف گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی رابطه استفاده از انواع رسانه ها با مصرف گرایی پرداخته است و با استفاده از روش پیمایش، 358 نفر از افراد بالای 18 سال شهر تهران را مورد بررسی قرارداده است. در این تحقیق، تأثیر استفاده از انواع رسانه، استفاده از انواع برنامه ها، دنباله روی از گروه مرجع رسانه ای ایرانی و دنباله روی از گروه مرجع رسانه ای خارجی بر مصرف گرایی بررسی شده است.
بر اساس نتایج تحقیق، از میان انواع رسانه، ماهواره و اینترنت بالاترین تأثیر را بر مصرف گرایی دارند. در میان انواع برنامه های رسانه ها، رقص و موزیک بالاترین اثرگذاری را بر مصرف گرایی نشان دادند. همچنین، دنباله روی از گروه مرجع رسانه ای ایرانی، اثر معناداری بر مصرف گرایی نداشت، ولیکن دنباله روی از گروه مرجع رسانه ای خارجی، اثر معنادار و افزایشی بر مصرف گرایی نشان داد.
بررسی تأثیر موقعیت ارتباطی بر انتخاب راه بردهای ادب در مکالمه های دانش آموزان دختر دبیرستانی در بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مکالمه های دختران دبیرستانی در شهرستان بیرجند، تفاوت هایی در شیوه استفاده از راه بردهای ادب در موقعیت های ارتباطی مختلف دیده می شود. در پژوهش حاضر، راه بردهای ادب مورد استفاده در پیکره ای از مکالمه های تعدادی از دختران نوجوان بیرجندی را در موقعیت های ارتباط با همسالان، خانواده (خواهر بزرگ تر) و دبیران توصیف، تحلیل و مقایسه کرده و میزان تأثیر موقعیت ارتباطی (رابطه بین گوینده و شنونده) را بر انتخاب انواع راه بردهای ادب نشان داده ایم. برای انجام دادن این پژوهش، نخست، داده های پژوهش را از طریق مشاهده مستقیم و ضبط مکالمه های دانش آموزان در موقعیت های یاد شده گرد آورده و سپس آن ها را طبقه بندی و تحلیل کرده ایم. نتایج تحقیق، بیانگر آن است که میزان استفاده از انواع مختلف راه بردهای ادب در موقعیت های مختلف، با یکدیگر متفاوت و ادب سلبی [3] در همه موقعیت ها، از ادب ایجابی [4] ، رایج تر است. در میان راه بردهای ادب سلبی، استفاده از پرسش، هنگام ارتباط با همسالان و خانواده، از همه موارد، بیشتر و معذرت خواهی، از همه کمتراست. هنگام ارتباط با دبیران، برخلاف زمان ارتباط با همسالان و خانواده، راه بردهای غیر مستقیم، از دیگر راه بردها کمتر و احترام، بیشتر از دیگر راه برد ها به کار می رود. استفاده از راه برد بیان مستقیم [5] در قالب صورت امری، هنگام ارتباط با همسالان، از دیگر راه بردها و موقعیت ها بیشتر و هنگام ارتباط با دبیران، کمتر است. استفاده از ادب سلبی نیز در مقایسه با دیگر راه بردها، هنگام ارتباط با دبیران، رایج تر است.