مانى، پیامبر ایران باستان، در ابتداى تشکیل حکومت ساسانى ظهور کرد. وى با آمیختن ادیان مختلف چون مسیحیت، یهودیت، بودایى و هندو، توانست به آسانى با فرهنگ و آداب و رسوم مردم هر منطقه نزدیکى یافته و پیروان فراوانى بیابد، اما در مقابله با موبدان زرتشتى شکست خورد و سرانجام با سعایت آنان کشته شد و مانویت نیز در انزوا فرو رفت. فتح اعراب و ورود اسلام به ایران، مرحله جدیدى براى فعالیت تازه مانویان فراهم نمود. دو قرن اول هجرى، مجالى براى آشنایى و نزدیکى پیروان مانى با اسلام و نحلههاى آن به وجود آورد. در پروهش ذیل، حیات سیاسى مانویان در دوره اسلامى و سازماندهى رهبرى در این فرقه و نیز تأثیر آنان بر اوضاع اجتماعى مسلمانان بررسى شده است.
مکتب حیات بخش اسلام، بر اساس جهان بینی و نگاهی که به انسان و جهان دارد، برای نظام سیاسی و حاکمان جامعه، اهداف و وظایفی در نظر گرفته است، تا بدین سان، نظام سیاسی مورد نظر اسلام، جامعه را به سمت آرمان های مطلوب هدایت کند. پرسش اصلی این مقاله این است که «اهداف و وظایف دولت اسلامی کدام اند؟» این مقاله با روشی توصیفی و با هدف تبیین اهداف و وظایف دولت اسلامی، درصدد است تا زاویه نگاه اسلام اصیل در زمینه اهداف و وظایف یک دولت را در قبال جامعه روشن کند.
حاصل این مقاله اینکه، هدف اساسی اسلام تکامل همه جانبه انسان در ابعاد فردی، اجتماعی، مادی و معنوی است و این کمال بدون تحقق عدالت و رهبری صالح در جامعه امکان پذیر نیست.
هدف از انجام این پژوهش بررسی اصول و روش های تربیتی از دیدگاه امام خمینی (ره) بوده و درصدد پاسخ گویی به این سؤالات است: قواعد تربیت از دیدگاه امام خمینی(ره) چیست؟روش های تربیتی از دیدگاه ایشان کدام است؟روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده است.در مقاله حاضر با بررسی آراء امام خمینی(ره) تلاش شده است تا اصول و روش های تربیتی از منظر ایشان استخراج گردد.یافته های پژوهش نشان می دهد که امام خمینی(ره) تعلیم و تربیت را از کارکردهای مهم نظام آموزشی جامعه اسلامی می داندکه مبتنی براصول و قواعدی چون:تعقل؛تکیه براصلاح خود؛تقدم تزکیه بر تعلیم؛تکراروتلقین؛تداوم تربیت؛جهت داربودن تربیت؛دوری ازتکبر؛ نیت و انگیزه الهی ؛اختیار و آزادی؛تکلیف و مسئولیت؛استمرار؛و وجوب می باشد. همچنین برای دستیابی به تربیت انسان کامل از دیدگاه امام راحل تربیت باید میتنی بر روشهایی چون:1- روش محبت و امید2- روش تشویق و تنبیه 3- روش الگو برداری 4- روش تکرار و تلقین 5- روش توبه 6- روش دعا باشد.
بغی عبارت است از خروج و جبهه گیری گروهی از مسلمانان مقابل امام عادل و قیام براندازانه ضد او.
بر اساس ادله و قراین، ضرورت جهاد و مقابله با باغیان و خروج کنندگان بر «امام عادل» شامل خروج کنندگان بر ولی فقیه نیز می شود و این عنوان، اختصاص به امام (ع) ندارد. البته لازم است، پیش از هرگونه اقدام قهرآمیز ضد این گروه، آنان را ارشاد و راهنمایی کرد و به شبهه های احتمالی آنان پاسخ داد. باغیان، محکوم به کفر نیستند و در صورت صلاحدید حاکم اسلامی، اموال آنان، مصادره نمی شود. چنانچه خروج کنندگان بر پیشوای عادل، جدای از تشکیلات حاکمیت اسلامی، دارای سازمان و قدرت و شوکت باشند، به منزله بغات شناخته می شوند، در غیر این صورت، از مصادیق محاربان خواهند بود و احکام ویژه این گروه بر آنان مترتب می گردد.
درک تغییرات همواره شامل یک دوره گذرا نظری و عملی است که محدوده زمانی ـ مکانی مشخص را دربرمیگیرد؛ بعبارت دیگر با لحاظ نسبیّت موقعیتها، همواره کلیت وضع موجود، گستره وسیعی را با عنوان آینده (وضع مطلوب) پیش رو دارد. خواست تغییر نیز معطوف به تغییر جریانها و معادلات بهگونهای است که برایند نیروها، آینده را به صورتی مطلوب درآورد. بدینترتیب چارچوبهای قدرت به جهت تاثیری که بر تولید و توزیع منابع و امکانات دارند، محوریترین بحث دربرآورد و چگونگی تغییرات از حال به سوی آینده هستند، امّا تغییرات جوامع انسانی همچون فعل و انفعالات شیمیایی نیست که در محیط پیرامونی و طبیعت، پیوسته رخ میدهد، بلکه خود جوشی تغییرات اجتماعی برخاسته از پویایی درون جوامع است که عنصر مهم اراده انسانی آن را هدفدار (مشخص و متنوع) میکند. علاوه بر این تغییرات در جوامع با تغییرات در طبیعت به دلیل ماهیت ارادی ـ عاطفی فعالیتهای انسانی، متفاوت میباشد. بنابراین میتوان گفت در هر تغییر اجتماعیای میتوان و باید ردپای عناصر انتخاب را جستوجو کرد؛ انتخابهایی که نه صرفاً عقلانی و ارادی و نه لزوماً احساسی صرف میباشند. پویش تحولات گروههای انسانی در قالب جوامع و در طی دورههای زمانی در عصر جدید، ویژگیهای خاصی یافته است که درک آنها مستلزم در نظر داشتن پیچیدگیهای مذکور است؛ البته پذیرش این پیچیدگی به معنای عدم امکان درک چگونگی تحرک از وضع موجود به وضع مطلوب نمیباشد، بلکه یادآور تعدد متغیرها و تنوع روابط میان آنها در بروز انگیزهها و رشد جریانهای همسو از مبدأ وضع موجود به سمت آینده به صورت وضع مطلوب میباشد.
در دوره جدید که ساخت قدرت سیاسی در جوامع به صورت دولت ـ ملت پدیدار گردید، تغییرات فراگیر و بنیادی نظام سیاسی همچون انقلاب را متأثر از متغیرهای جدیدی ساخته است که از جمله آنها حاکمیت و مقوله چند لایه و به هم بافته مشروعیت میباشد. هر انقلابی یک تجربه بشری است که حاصل تجمع نگرشهای مشابه علیه وضعیت نامناسب و نامتناسب چارچوبهای قدرت حاکم بر مدارات تولید و توزیع در محدوده زیر سلطهای خود میباشد. اکنون در مورد انقلاب اسلامی به عنوان یک نمونه واقعی، این پرسش مطرح میشود که گردهمایی و اجماع آراء در تفسیر عدم تناسب وضع موجود برای برپایی و حرکت به سمت گستره آیندهای که مطلوب و سزاوار باشد، از کدام مصدر و منبع و با چه رویکرد و نیازی صورت گرفته است؟
شاید مناسبترین پاسخ، از بعد فرهنگی ـ اجتماعی انقلاب اسلامی به دست آید؛ یعنی آنچه مایههای همبستگی تفسیری آحاد مردم را در قبال عملکرد رژیم سیاسی و به عبارتی برآمد حکومت و ایدئولوژی حاکم، شکل و سامان داد. به نظر میرسد تقویت حساسیت پذیری نسبت به نابرابریها و سابقه طولانی در ستمستیزی در چارچوب واجب دینیای که راهکار عملی و اطمینانبخش برای زندگی کنونی را دربرمیگیرد، تجمیع آراء را برای «اعتراض» فراهم آورد؛ اعتراضی که یک روند طولانی از درون به بیرون بود و انسان انقلاب اسلامی را به انسانهای انقلاب اسلامی تکثیر کرد و انقلاب 57 را به انقلابی مردمی و اجتماعی با ماهیتی اسلامی تبدیل نمود. پس از آن نیز جایگزینی گفتمان عدالت سیاسی به جای استبداد سیاسی سبب گردید تا نظام جدید (جمهوری اسلامی) برپایه این نگرش که دولت مقتدر در گرو جامعه قوی و جامعه قوی نیازمند پرهیز از نخبهگرایی محض در سیاست است، بنا شود.