هدف اصلی تحقیق دستیابی به چگونگی اثربخش نمودن خدمات مشاوره ای حسابرسی داخلی آجا با رویکرد اقتصاد مقاومتی است. اهداف فرعی تحقیق، شناسایی عوامل مؤثر در اثربخشی خدمات مشاوره ای حسابرسی داخلی آجا با رویکرد اقتصاد مقاومتی و تعیین میزان تأثیر عوامل خدمات مشاوره ای حسابرسی داخلی با رویکرد اقتصاد مقاومتی می باشد. سؤال اصلی تحقیق، چگونگی اثربخشی خدمات مشاوره ای حسابرسی داخلی آجا در رویکرد اقتصاد مقاومتی است. سؤال های فرعی تحقیق نیز عبارت اند از: در رویکرد اقتصاد مقاومتی، عوامل اثربخشی خدمات مشاوره ای حسابرسی داخلی آجا کدم اند و به چه میزان تأثیر می گذارند؟ نوع تحقیق کاربردی و روش پژوهش توصیفی با رویکرد آمیخته است. داده های تحقیق به روش میدانی و کتابخانه ای تهیه شده است. جامعه آماری تحقیق 130 نفر از کارشناسان ارشد در سازمان حسابرسی آجا و مشاغل کنترولر و امور مالی آجا است که با استفاده از روش کوکران 60 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردیدند. داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوا و داده های کمّی نیز با استفاده از آزمون های خی ناپارامتریک، کولموگروف- اسمیرنوف، ویلکاکسون و پی ولیو تحلیل و دو نتیجه تحقیق عبارت اند از: 1- در اقتصاد مقاومتی عوامل توسعه جمع آوری اطلاعات برای تصمیم گیری، تشخیص مشکل و ارائه آن در گزارش ها، ارائه پیشنهاد راه حل برای رفع مشکلات و پیگیری های حسابرسی برای افزایش بهبود فرایند عوامل خدمات مشاوره ای حسابرسی داخلی مؤثر در آجا هستند. 2- تأثیر عوامل بالا در اثربخشی حسابرسی داخلی آجا در اقتصاد مقاومتی بیشتر از 70 درصد است.
دانشگاه ها به عنوان مبدا تحولات جامعه مد نظر هستند. با توجه به محدودیتهای منابع و امکانات در جامعه امروز از سویی و اهداف برنامههای اقتصادی از سوی دیگر در سازمانهای مختلف، نیاز به بهبود عملیات و حسابرسی عملکردی به منظور نظارت بر عملیات و فعالیتهای دانشگاهها، بیش از پیش احساس میشود. حسابرسی عملکرد، فرآیند سیستماتیک ارزیابی صرفه اقتصادی، کارایی و اثربخشی عملیات تحت کنترل مدیریت و گزارش نتایج همراه با توصیه هایی برای بهبود عملی است. پژوهش حاضر، با هدف شناسایی متغیرهای نظام حسابرسی عملکرد در دانشگاه های کشور صورت گرفته است. روش اجرای این پژوهش توصیفی-پیمایشی بوده و از نظر هدف، کاربردی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردیده است که اعتبار آن با روش آلفای کرونباخ به میزان (936/0) تعیین شد. برای بررسی فرضیات پژوهش از روشهای آمار استنباطی (آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون تی تک نمونهای، آزمون فریدمن) بر اساس نرم افزار 20 SPSSاستفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه حسابرسانی است که دارای سابقه انجام امور حسابرسی عملکرد بوده که تعداد 185 نفر بوده اند و البته 121 پرسشنامه واصل گردید. و در سال 1394 مورد بررسی قرارگرفته اند. فاکتورهای استقرار نظام حسابرسی عملکرد مبتنی بر سه عامل توانمندی، اختیار و پذیرش در این رابطه به تعداد 16 مورد شناسایی گردید.
هدف از انجام این مطالعه بررسی رفتار سود در شرکتهای ورشکسته با تاکید بر نقش حسابرس می باشد. در این راستا، پژوهش حاضر به مطالعه مدیریت سود در شرکت های ورشکسته و تاثیر تغییر و اندازه حسابرس بر میزان مدیریت سود در چنین شرکت هایی می پردازد. نتایج حاصل از بررسی 41 شرکت ورشکسته و 41 شرکت غیرورشکسته در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1380 تا 1389 نشان می دهد که شرکت های ورشکسته در سال قبل از ورشکستگی، چه از طریق دستکاری اقلام تعهدی و چه از طریق فعالیت های واقعی، به مدیریت سود می پردازند. به علاوه یافته ها نشان می دهد اگرچه تغییر حسابرس در سال قبل از ورشکستگی موجب کاهش مدیریت سود می گردد اما اندازه حسابرس تاثیری بر میزان مدیریت سود در شرکت های ورشکسته ندارد.
هدف اصلی پژوهش حاضر آزمون رابطه بین دوره تصدی حسابرس و محافظه کاری حسابداری در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده، که بر اساس شرایط در نظر گرفته شده برای انتخاب نمونه، 49 شرکت طی دوره 1385 تا 1389 انتخاب گردید. برای اندازه گیری محافظه کاری از مدل های گیولی و هین، و مدل خان و واتز استفاده شده است. برای آزمون فرضیه پژوهش از روش رگرسیون داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان می دهد که بین دوره تصدی حسابرس و محافظه کاری حسابداری در کلیه شرکت های مورد مطالعه رابطه مثبت معنی داری وجود دارد.
مطابق با استانداردهای حسابرسی، حسابرس باید شواهد کافی و قابل قبولی را درباره برآوردهای حسابداری گردآوری کند تا از منطقی بودن آنها در شرایط موجود و در صورت لزوم، افشای مناسب آنها اطمینان حاصل کند. هدف تحقیق حاضر شناسایی متغیرهای مالی و غیر مالی موثر بر مبانی تعدیل گزارش حسابرسی مرتبط با برآوردهای حسابداری و نهایتاً ارائه مدلی برای پیش بینی مبانی و ماشین C مذکور با استفاده از سه تکن کی شبکه های عصبی مصنوعی، درخت تصمی مگیری 5.0 بردار پشتیبان می باشد. جامعه آماری تحقیق، شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1384 الی 1391 می باشد. نتایج حاصله، نشان م یدهد که متغیرهای نوع مبانی تعدیل سال قبل، نسبت حسابهای دریافتنی به کل دارای یها، سود یا زیا نده بودن شرکت، مدیریت سود، درصد تغ ییرات ذخیره مالیات، تخصص صنعت، نوع صنعت، اندازه شرکت، بازده دارای یها و دفعات گردش موجودی کالا مهم ترین متغیرها جهت پیش بینی می باشند. همچنین، از بین سه تکن کی بکارگرفته شده، تکن کی درخت تصمیم با میانگین 91 % از بالاترین توانایی جهت پیش بینی برخوردار می باشد.
هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی نقش دیوان محاسبات در ایفای مسئولیت پاسخگویی و کاهش ارجاع موارد انحراف )واخواهی( به دادسرای دیوان محاسبات کشور در دستگاه های اجرایی استان سیستان و بلوچستان می باشد . جامعه آماری این پژوهش، شامل مدیران، معاونین مالی، ذیحسابان دستگاه های اجرایی استان سیستان و بلوچستان و حسابرسان و کارشناسان اداره کل دیوان محاسبات استان می باشد. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده هایی که در خصوص ارزیابی ایفای مسئولیت پاسخگویی دستگاه های اجرایی از طریق پرسشنامه گردآوری می شود و برای تحلیل داد هها از روش های آماری پارامتریک شامل روش توصیفی و آزمون تی تک نمونه ای استفاده می شود و همچنین در خصوص کاهش موارد واخواهی ارجاعی به دادسرای دیوان محاسبات، از طریق اطلاعات مندرج در گزارش تفریغ بودجه تایید شده سالهای 87 تا 91 استان سیستان و بلوچستان گردآوری و از نسبت های آماری و آزمون لون جهت تجزیه و تحلیل آن استفاده می شود. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که نقش )قانونی و مشاوره ای( دیوان محاسبات استان در ارتقا ایفای مسئولیت پاسخگویی دستگاه های اجرایی استان و همچنین در کاهش موارد واخواهی ارجاعی به دادسرای دیوان محاسبات کشور، تاثیر بسزا و مطلوبی را دارا می باشد.