فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسى ارتباط میان اخلاق و حقوق و دادوستدهاى میان آن دو، مطلبى اساسى و پر دامنه است و توجه بسیارى را به سوى خود معطوف داشته است . این نوشتار با عناوین زیر به وجه تمایز این دو مقوله مىپردازد: تفاوت اخلاق و حقوق در هدف، اهمیت نیت در اخلاق، وجود ضمانت اجرایى بیرونى در حقوق، پرداختن حقوق به مسائل اجتماعى، ثبات و کلیت اصول اساسى اخلاق، و محدود شدن حقوق در چارچوب قواعد اخلاقى .
انسان اخلاقی
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۷ شماره ۲۴۳
حوزه های تخصصی:
بررسی تحلیلی اهداف تربیت اجتماعی آموزش و پرورش ایران و مقایسةآن با دیدگاه های علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
اهداف تربیتی یکی از مهم ترین مؤلفه ها برای نمایش وضعیت تعلیم و تربیت یک جامعه است و یکی از مهم ترین ابعاد تربیتی، تربیت اجتماعی است. زیرا رسیدن به آن کارکرد اجتماعی تعلیم و تربیت را نشان می دهد. در این راستا، مقالة حاضر به بررسی تحلیلی و مقایسه ای اهداف تربیت اجتماعی در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران با اهداف تربیت اجتماعی از منظر علامه طباطبایی پرداخته است. هدف از این بررسی، تحلیل اهداف تربیت اجتماعی در آموزش و پرورش ایران و کشف موارد تشابه و تفاوت آن با دیدگاه های علامه طباطبایی است. بدین منظور از روش اسنادی - تحلیلی بهره گرفته شد. نتایج مقاله نشان داد که از اهداف تربیت اجتماعی ایران، هفت هدف در نظام آموزشی ایران و دیدگاه علامه به طور یکسان مورد توجه قرار گرفته است، دو هدف در دیدگاه علامه به صورت کامل تر و عمیق تر تعریف شده است، در دو هدف تفاوت های محتوایی و در دو هدف تفاوت بیانی وجود دارد. در ضمن علامه افزون بر این اهداف، به پنج هدف دیگر در تربیت اجتماعی اشاره کرده است.
جایگاه و آثار باور به خدا در سبک زندگی خانوادگی از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
یکی از مهم ترین مباحث اعتقادی، مسئلة باور و شناخت خداست که از عمیق ترین نیازهای انسان و همانند چراغ روشنگری است که مسیر زندگی را برای انسان ها مشخّص می کند و به آن معنا و مفهوم می بخشد و زندگی پاک و واقعی را از زندگی معمولی و طبیعی جدا می سازد. سبک زندگی یکی از پردامنه ترین بحث هایی است که همة ابعاد زندگی انسان را در بر می گیرد، ولی خانواده به عنوان بستر فرهنگ های گوناگون و زمینه ساز سعادت و شقاوت افراد و جامعه، و بنیادی ترین و اوّلین نهاد اجتماع، شاخص ترین بُعد زندگی انسان می باشد. بنابراین، بحث از سبک زندگی در عرصة زندگی خانوادگی، از مباحث بسیار ضروری است. خدا باوری به عنوان اوّلین باور دینی، مسیر زندگی را برای خانواده ها روشن می کند و آثار زیادی در سبک زندگی خانواده ها دارد: تقویت ایمان، سلامت جسم و روان، آرامش روحی، وحدت و همبستگی، خوش بینی و معنایابی زندگی، تقویت روحیّة رضا و تسلیم، تقوا، آسان شدن مشکلات و ایجاد روحیّة صبر و بردباری از جمله آثار این مبنا می باشد.
تأثیر ایمان به معاد بر تربیت اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
یکی از آثار ایمان به معاد، اعتقاد به رویارویی انسان با پرونده عمل است. عمل می تواند فردی یا اجتماعی باشد. شاید در بین افراد متدین، عمل فردی و ارتباط آن با معاد کمتر مورد بحث باشد؛ چون اکثریت افراد به این مسئله توجه دارند، اما یکی از مسائلی که در بین افراد به ویژه مسلمانان مخفی مانده است، عمل اجتماعی و آثاری است که نوع رفتار اجتماعی و تقابل افراد با هم در جامعه به جای می گذارد و در قیامت مورد بررسی قرار می گیرد. ازاین رو، مقاله حاضر که به شیوه توصیفی تحلیلی و بر مبنای آثار و نظریات دانشمند و فیلسوف شهیر، علّامه طباطبائی، گردآوری شده است، می کوشد با استفاده از نظریات گران سنگ ایشان، اهمیت و ضرورت توجه به معاد، بخصوص در زمینه مسائل اجتماعی را تبیین نماید. در این مقاله با تأکید بر نقش ایمان به حیات پس از مرگ به عنوان عامل کنترل کننده در اعمال و رفتار اجتماعی، ارتباط میان عالم پس از مرگ و زندگی اجتماعی انسان و برخی از پیامدهای تربیتی ایمان به این اصل مانند مسئولیت پذیری، امنیت و عدالت اجتماعی، صبر و خویشتن داری، فداکاری، هدفمندی، امیدواری، تحکیم روابط انسانی و وفای به عهد و آینده نگری مورد بررسی قرار گرفته است.
اخلاق اسلامی؛ هستی و چیستی
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۷ شماره ۲۴۳
حوزه های تخصصی:
فضیلت گرایی اخلاقی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه اخلاقی ابن سینا در زمره نظریه های فضیلت گرایی قرار می گیرد. وی نظریه اخلاقی خود را با بحث از سعادت به عنوان غایت نهایی زندگی انسان آغاز می کند و سعادت نهایی انسان را در «قُرب به خداوند متعال» و راه رسیدن به مقام قرب را کمال در عمل و نظر می داند. بنابراین سعادت حقیقی انسان در کمال قوه نظری و عملی اوست. کمال قوه عملی در این است که انسان به ملکه عدالت برسد و قوای شهوی و غضبی را تحت کنترل قوه عاقله درآورد و فضائل حکمت، شجاعت و عفت را کسب کند. همچنین کمال قوه نظری در آن است که انسان به حقایق همه اشیا علم پیدا کند و عالَم عقلی مضاهی با عالَم عینی باشد. ابن سینا فضائل را به فضائل نُطقی (یا عقلی) و خُلقی تقسیم می کند که فضائل نطقی، فضائل نفس هستند و فضائل خُلقی، فضائل بدن اراده کننده در نگاه او، راه رسیدن به فضائل اخلاقی، رعایت قاعده اعتدال است و نکته مهم در نظریه وی، اکثری دانستن این قاعده است. در این مقاله سعی شده است جهات ابتکاری نظریه اخلاقی ابن سینا در مقایسه با دیگر حکمای اسلامی نیز بیان شود.
معناشناسی واژة اخلاق در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق از واژه هایی بشمار می رود که تاریخ آن همزاد و همراه با آفرینش انسان است؛ زیرا انسانیت انسان با اخلاق معنا پیدا می کند. بر همین اساس است که در آموزه های دینی بالاخص معارف قرآنی به اخلاق و مؤلفه های آن به صورت ویژه پرداخته شده است. قرآن کریم به عنوان آخرین وکاملترین ذخیره ی خداوند سبحان، به مؤلفه های اخلاقی نگاه بی بدیلی داشته است. در این مقاله با بهره برداری از روش های نوین روش شناسی مطالعات قرآنی، واژه ی اخلاق مورد واکاوی قرار گرفته و با استفاده از مفهوم و منطوق آیات قرآن کریم معنای آن روشن گردیده است، و برای دستیابی به این مهم ضمن روشن کردن معنای لغوی واژه اخلاق واژه های مرتبط با آن با بکارگیری قاعده ی سیاق هسته معنایی اخلاق و ارتباط نظام مند مؤلفه های مرتبط با آن تبیین گردیده است
به سوی اخلاق جهانی ترجمه، تحلیل و نقد نخستین بیانیه اخلاق جهانی
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۳ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
اخلاق دانشجویی در اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بنا بر آیة دوم سورة جمعه علم آموزی یکی از اهداف بعثت پیامبر اکرم صله الله علیه و آله وسلم است. ضرورت یادگیری علم، ضرورتی مطلق، فرازمانی و فرامکانی است. اخلاق و علم از نگاه اسلامی، رابطه ای عمیق و ناگسستنی با هم دارند. ضرورت اخلاق دانشجویی آنجایی است که اخلاق گریزی، تأثیر ژرف بر تخریب مبانی اخلاقی جامعه و دور شدن جامعه از مسیر دینی خود دارد. اسلامی شدن دانشگاه ها، نیز در گرو اخلاقی بودن آنهاست. در آموزه های دینی نیز برای دانشجوی مسلمان در حوزه های حرفه ای و عمومی، اخلاقیات ویژه ای مانند بزرگداشت مقام استاد و رعایت ادب، آداب پرسش، مطالعة پیگیر، انجام مذاکرات علمی و عمل به علم و... مطرح شده است؛ تهاجم فرهنگی و توجه یک جانبه به آموزش و کم صبری دانشجو از جمله موانع رشد اخلاق دانشجویی در دانشگاه ها هستند. رعایت اصول اخلاقی دانشجویی، نقش مهمی در انسجام و اتحاد جامعة بشری، امنیت اجتماعی، گسترش دین الهی و تولید دانش و تحقیقات علمی ایفا می کند. در این مقاله از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
معیار فعل اخلاقی و رابطه دین و اخلاق از منظر استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه استاد مطهری در باب اخلاق، به طور پراکنده و گسترده در آثار ایشان آمده است و البته احصای اشارات مربوط به آن آسان نیست. هدف در این مقاله بیان نظر ایشان در دو مسأله مهم اخلاقی است: یکی این که معیار فعل اخلاقی چیست؟ استاد با تحلیل و نقد نظریات مهم اخلاقی همچون نظریه عاطفی، نظریه وجدانی و نظریه اراده می کوشد نظریه کرامت را به عنوان مبنای اخلاق اسلامی معرفی کند. مسأله دوم این که نسبت میان دین و اخلاق چیست و آیا اخلاق لزوماً باید بر دین استوار باشد؟ استاد در پاسخ به این پرسش، از یک سو دین را تنها پشتوانه اخلاق معرفی می کند و اخلاق بدون دین را چون اسکناس بدون پشتوانه، بی ارزش می داند و از سوی دیگر فعل اخلاقی انسان بی دین را دارای ارزش می داند. در این مقاله سعی شده است با توسل به معنای موسع دین و خداپرستی در اندیشه استاد و نیز تفکیک میان اخلاق فردی و اخلاق جمعی، تعارض ظاهری در کلام ایشان را برطرف کنیم.
راهکارهای نهادینه کردن اخلاق حرفه ای در سازمانها از دیدگاه آموزه های دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائة راهکارهایی جهت نهادینه کردن اخلاق حرفه ای در سازمان ها از دیدگاه آموزه های دینی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است. جامعة آماری پژوهش را قرآن، نهج البلاغه و کتب معتبر روایی تشکیل داده اند. همچنین، نمونة آماری را مجموعه ای از آیات و روایات که به طور مستقیم و غیرمستقیم با هدف پژوهش ارتباط داشتند، تشکیل داده اند. شیوة نمونه گیری بدین صورت بود که به آیات و روایات ممکن مراجعه و مورد خاص انتخاب شده است. روش گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای بوده برای این کار، از ابزار فیش برداری استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که به کارگیری نیروی انسانی مقید به رعایت اخلاقیات و قانون در سازمان ها، آموزش عملی اخلاق توسط کارکنان مقید و پایبند به رعایت اخلاقیات و قانون، و در نهایت، تدوین منشور اخلاقی برای سازمان ها، از جمله راهکارهای نهادینه کردن اخلاق حرفه ای در سازمان ها می باشند.
نقش محبت در زندگی اخلاقی از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفا و حکما در تعریف محبّت، دیدگاه های متفاوتی ارائه کرده اند. اغلب متکلمان و فیلسوفان بر این باورند که محبّت قابل تعریف نیست. نگارنده در این مقاله کوشیده است براساس حکمت متعالیه و دیدگاه ملاصدرا به تبیین محبّت و نقش آن در زندگی انسان بپردازد. از دیدگاه ملاصدرا اساس اخلاق در حیاتِ آدمی، محبّت است و محبّتِ حقیقی، محبّت به خداوند است که جلوه ای از محبّت خداوند به آدمی است. اگر کسی به گونه حقیقی به خداوند عشق ورزد، به مرتبه ای می رسد که تمامی آدمیان، که جلوه های مختلفِ خداوند هستند، محبوب او واقع می شوند و آن گاه این شخص، در اخلاقِ فردی، تدبیر منزل و زندگی اجتماعی با خود و دیگران به مثابه «محبوب» برخورد خواهد کرد.
ملاصدرا با تقسیم محبّتِ آدمی به محبّت نفسانی و محبّت الهی بیان می کند که هر محبّتی نوعی عبودیت است، از این رو اگر آدمی محبّتِ نفسانی به چیزی غیر از خدا داشته باشد، شرک محسوب می شود؛ اما محبّت الهی که می توان آن را «محبّتِ معرفت و حکمت» نیز نامید، گرچه در ظاهر، محبّت به امور دنیوی باشد، ولی در حقیقت تنها به خداوند تعلّق می گیرد. معرفت به کمال و زیبایی حق، موجب محبّت خداوند در دل انسان می شود. عالَم در نهایتِ زیبایی، آیینه حق است و آدمی با نظر در زیبایی های عالم و تفکّر در آن محبّتش به خدا افزون می شود. درواقع انسان به سبب ویژگی های خاصّ خود که او را از دیگر کائنات ممتاز می سازد، می تواند قلبش را از کدورت ها پاک سازد و به مقام محبّت دست یازد.
فلسفهی اخلاق و سیاست ارسطو و افلاطون از نگاه السدیر مکاینتایر
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۳ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
تلبیس ابلیس
اخلاق شناسی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد ارائه آرای فلسفی علامه طباطبایی در باب اخلاق می باشد. این آرای فلسفی در دو اثر مهم ایشان، ( المیزان) و (اصول فلسفه و روش رئالیسم) . منعکس شده است. مقاله حاضر تلاش دارد تا دیدگاه اخلاقی علامه را به طور جامع ارائه دهد. نکات عمده ای که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است عبارتند از:تأملات فلسفی در المیزان و اصول فلسفه در باب اخلاقی، اخلاق و معرفت شناسی، هستی شناسی، روانشناسی و جامعه شناسی، مکاتب سه گانه اخلاق و تفاوت میان آنها، فطرت اخلاقی، مسأله حسن و قبح افعال الهی.
اهداف تربیت از نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
یکی از عناصر اصلی تعلیم و تربیت، هدف است. اگر تعلیم و تربیت را صیرورت و تحول انسان از وضع موجود به وضع مطلوب تعریف کنیم، بدون شک این تحول نیازمند آگاهی از هدف حرکت یا مجموعه اهدافی است که جهت و مسیر حرکت و سرانجام آن را مشخص می سازد. ابن سینا در ضمن مسائل نفس شناسی به موضوع تعلیم و تربیت انسان پرداخته است و برای حرکت تکاملی انسان هدف اصلی و کلی که همان سعادت حقیقی انسان است، قرار می دهد. او در مسیر رسیدن به این هدف اصلی، اهداف میانی را معرفی می نماید که عبارتند از: اهداف اعتقادی، اهداف اخلاقی، اهداف علمی آموزشی، اهداف فرهنگی هنری، اهداف اجتماعی، اهداف زیستی جسمانی، اهداف سیاسی اقتصادی.
اخلاق دینی و اخلاق سکولار(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
طرفداران اخلاق دینی ارزش حقیقی و کمال نهائی انسان را در قرب الهی و تشبه به خداوند می دانند که در سایه ی تجربه ی زندگی معنوی و رفتارهای اخلاق دینی سبب می آید، البته در اخلاق دینی، رفاه و آسایش دنیوی انسان، از یاد نرفته و دنیا ناشایسته تعریف و توصیف نشده گرچه وابستگی به دین و دنیازدگی و غفلت از آخرت و ساحت معنایی و حقیقی انسان مذموم شمرده شده است. از نگاه دین شناسان در خصوص اخلاق دینی این اختلاف وجود دارد که یا دینی بودن اخلاق ناظر به امر الهی است چنانچه اشاعره بر این اعتقادند - و یا آن که در حوزه ی دین نیز نظام اخلاقی بر اساس حسن و قبح ذاتی و عقلی تفسیر شده است. طرفداران اخلاق سکولار بر این باورند که اخلاق دینی وظیفه گرا و تکلیف مدار است و حقوق بشر را نادیده می گیرد؛ از این رو معتقدند اخلاق باید از ساحت دین بیرون باشد و ارزش ها و قواعد اخلاقی بر مبنای اصول انسانی و زندگی دنیوی و رفاه عمومی تعریف و تعیین گردد. در این مقاله پس از طرح و تبیین مسأله، مبانی و دلایل دو رویکرد اخلاق دینی و اخلاق سکولار تحلیل شده و با نقد و بررسی ادعاهای طرفداران اخلاق سکولار، پیامدهای آن یادآور شده است
تأثیر سه سطح هویتی انسان (نفسانی، عقلانی و روحانی) بر رشد اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولوی در مثنوی براساس سیر تحولی ـ تشکیکی هویت انسان سه مرتبه هویتی را برای او قائل است. بر این اساس شخص در مرتبه نفسانی تحت کشش محرک های نفسانی و میدان هویتیِ بیرون از خود رفتار کرده، بازتاب هویت جمعی را «خود» خویش قلمداد می کند آدمی در این سطح هویتی در قبال استیفای حقوق خود از محیط، کمترین وظیفه را به محیط ارائه می دهد. در مرتبه هویت عقلانی، شخص بدون چشم پوشی از حقوق خود، در قبال حقوق محیط برای خویش وظایف تعیین شده ای قائل است. گفتگوهای درون شخصی حاصل مشاجرات عقل و نفس در این بازه هویتی است. اما هویت روحانی انسان که مولوی آن را نفس دوم یا هویت ازلی قلمداد می کند، در یک محیطِ بدون زمان به نام پسا مکان تعریف می شود. تعامل بین سطح هشیار یا «خود» انسان با این سطح هویتی، صرفاً از طریق «ذکر» حاصل شده و منجر به فربهی فکری شخص می شود. در این سطح هویتی، شخص در قبال حقوق اندک محیط بیشترین وظیفه را ارائه می دهد. مولوی الگوی چنین رفتارهایی را انبیا می داند. فرایند توبه، مقوله اختیار و زمان اندیشی (توزیع اندیشه در زمان های گذشته و آینده)، با ارتقای هویت انسانی دستخوش تغییر شده و در آستانه های خاصی کاملاً از بین می روند. عناصر یادشده در سطوح تحتانی هویت انسان پررنگ تر از سطوح میانی و فوقانی است.