این مقاله در صدد ارائه آرای فلسفی علامه طباطبایی در باب اخلاق می باشد. این آرای فلسفی در دو اثر مهم ایشان، ( المیزان) و (اصول فلسفه و روش رئالیسم) . منعکس شده است. مقاله حاضر تلاش دارد تا دیدگاه اخلاقی علامه را به طور جامع ارائه دهد. نکات عمده ای که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است عبارتند از:تأملات فلسفی در المیزان و اصول فلسفه در باب اخلاقی، اخلاق و معرفت شناسی، هستی شناسی، روانشناسی و جامعه شناسی، مکاتب سه گانه اخلاق و تفاوت میان آنها، فطرت اخلاقی، مسأله حسن و قبح افعال الهی.
حسان العجم افضل الدین بدیل بن علی خاقانی، ملقب به حقایقی شروانی (م: 595 ق) یکی از بزرگترین سخنوران شعر فارسی است؛ شاعری که دتر سرودن انواع شعر به ویژه در قصیده سرایی، در طول تاریخ ادبیات فارسی، برجستگی و بلندمرتبگی خاصی دارد. مضامین نو، ترکیبات ناب و تازه، گستره معلومات علمی در زمینه های گوناگون همراه با باریکی اندیشه و وسعت دامنه تخیل و ظرافت های شاعرانه دیگر، به ویژه توصیفهای استادانه و دقیقه، شعر او را نسبت به اکثر شاعران فارس گوی، تشخیص و برتری داده است. علو اندیشه، وسعت تخیل و تصویر آفرینی های اعجاب انگیزش نه تنها شهرت و محبوبیت او را در ایران و کشورهای همجوار به ویژه آذربایجان موجب شده است، بلکه دامنه نفوذش مرزهاش جغرافیایی را در نوردیده و آوازه اش تا دوردست ترین آفاق شرق و غرب طنین انداخته و زندگانی، آثار و افکار او مورد نقد و بررسی پژوهشگران و خاورشناسان بزرگی چون یان ریپکا قرار گرفته است.
هدف عمده این مقاله بررسی تحلیلی دو شیوه فراگیری زبان دوم، تحت شرایط محیط طبیعی زبان و آموزش کلاسی می باشد.در نوشته حاضر، پژوهش های صورت گرفته در این زمینه مورد بررسی دقیق قرار گرفته و نتایج آنها ارائه خواهد شد.بررسی تحقیقات انجام گرفته و نتایج حاصله نشان می دهد که آموزش کلاسی روند فراگیری زبان دوم را آسانتر نموده و باعث ارتقای کیفی و کمی فراگیری زبان دوم می شود
در تمام طول قرن بیستم، فرهنگستان سوئد، به عنوان متولی موقوفات آلفرد نوبل، هرسال وظیفه شاق انتخاب بهترین نویسنده یا شاعر جهان را برعهده گرفت و به مقبول ترین صورت این وظیفه مهم را به انجام رسانید. در مقاله حاضر ضمن معرفی اولین و آخرین برنده جایزه نوبل ادبی قرن بیستم به مشکلات کار داوران سوئدی در انجام این رسالت مهم پرداخته ایم، مسائلی که از بسیاری جهات حائز اهمیت است.
معانی مفاهیم (اولی، ضروری، بدیهی، یقینی) به ظاهر، روشن است. اما کاربرد آنها در مواضع و مباحث مختلف منطق متفاوت می باشد؛ به تبع این مواضع و مباحث مختلف، معانی آنها نیز تاحدی تغییر کرده و مختلف خواهد بود. در این مقاله سعی داریم این موانع و اختلاف معانی را روشن کنیم.کلید واژه: ابن سینا، استدلال مباشر، اولی، بدیهی، تصور، تصدیق، شیخ اشراق، عرضی، ضروری، ملاصدرا، یقینی.
آنچه محور بحث ما را در این مقال تشکیل می دهد، ورای توجه و علاقه ویژه (گی دوموپاسان) به عنصر آب و آبکی، تمایزی است که وی بین آب شور و آب شیرین (دریا و رودخانه قائل است) : آب شور (دریا) از دید ( موپاسان) علی رغم آنکه به جهت طوفانهای ویرانگرش می تواند بسی خطرآفرین و نابودکننده باشد ولی با این همه (روراست) و یکرنگ است؛ و حال آنکه آب شیرین (رودخانه) به رغم ظاهر آرام و دوست داشتنی اش، تله ها و کمینگاههای هولناکی در درونش نهفته دارد. خلاصه آنکه آب شور (دریا) و آب شیرین (رودخانه) هر دو می توانند به یکسان مرگ آور باشند با این تفاوت عمده که اولی چیزی را پنهان نمی کند و به اصطلاح (مردانه) می کشد، در صورتی که دومی بسان گربه ای ملوس و خوش خط و خال، چنگالهای تیز و خون چکانش را در پس پرده ای مخملی مخفی می دارد.