فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴٬۲۹۹ مورد.
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
155 - 187
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تحقیق های صورت گرفته درحوزه تربیت اجتماعی با ملاک های معیّن برای به دست دادن چارچوبی مفهومی درباره این موضوع بود. به منظور انجام پژوهش از روش مرور نظام مند استفاده شد. جامعه پژوهش از چهار پایگاه معتبر و مشهور داخلی درحوزه علوم انسانی (گنج، انسانی، جهاد دانشگاهی و علم نت) به دست آمد که مشتمل بر 784 پژوهش در قالب پایان نامه و مقاله بود. بدین صورت که طی فرایندی نظام مند، 61 اثر انتخاب شدند؛ سپس در مرحله تجزیه وتحلیل، با استفاده از روش مطالعه دامنه، توصیف و دسته بندی پژوهش های منتخب درحیطه تربیت اجتماعی صورت گرفت و حجم مطالعات و مضامین اصلی حیطه موضوعی نشان داده شد. پس از آن، از روش شبکه مفهومی از اطلاعات که از انواع پژوهش های فراترکیب است، استفاده گردید. یافته های تحقیق، شامل چهار مؤلفه کلی تشکیل دهنده مفهوم تربیت اجتماعی «روابط انسانی مبتنی بر اخلاق الهی» با دو شاخص عدالت و احسان؛ «مواجهه خردمندانه با میراث فکری _ فرهنگی و مسائل اجتماعی»، «وفاق حق محور» و «مشارکت اجتماعی» بود. هر یک از این چهار مؤلفه کلی دارای زیرمؤلفه هایی در سه حیطه شناختی، انگیزشی و رفتاری بوده که رابطه آن ها با یکدیگر در قالب یک مدل ارائه گردید در بخش توصیفی نیز به لحاظ دقت های موضوعی، توجه به بحث جنسیت، نقش پدر و مادر در این گونه تربیت و همچنین شناخت جریان های دارای تقابل با حق برای این نوع تربیت ضرورت دارد.
آسیب های تربیت دینی در دوره پیش دبستانی: یک مطالعه پدیدارنگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بازنمایی آسیب های تربیت دینی در دوره پیش دبستانی است. این پژوهش در قالب رویکرد کیفی و به روش پدیدار نگاری انجام شده است. پانزده کارشناس حوزه پیش دبستانی و تربیت دینی از سطح کشور به روش نمونه گیری هدفمند، از نوع ملاکی با حداکثر تنوع انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند تا زمان اشباع داده ها گردآوری شد. برای تحلیل داده ها، از تحلیل محتوا کیفی استفاده شد. یافته ها حاکی از آسیب های جدی و اساسی در دو بعد درون سازمانی و برون سازمانی است. آسیب های درون سازمانی شامل؛ آسیب های مربوط به مربّیان، آسیب های مربوط به هدف گذاری تربیت دینی، آسیب های مربوط به محتوا و شیوه های ارائه آن به کودکان و آسیب های برون سازمانی شامل؛ آسیب ها در بخش سیاست های مدیریتی و آسیب ها در بخش سیاست های فرهنگی – اجتماعی است. بر اساس یافته ها، پیشنهادهای برای رفع آسیب های تربیت دینی پیش دبستانی ارائه شده است.
طراحی الگوی یاددهی- یادگیری تربیت اخلاقی دانش آموزان مدارس دوره دوم استعدادهای درخشان آموزش و پرورش استان تهران مبتنی بر الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
169 - 196
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی یاددهی- یادگیری تربیت اخلاقی دانش آموزان مبتنی بر الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی - توسعه ای و از نظر ماهیت توصیفی - پیمایشی بود. اجرای پژوهش به صورت ترکیبی (کیفی-کمی) و در دو مرحله انجام شد. جمع آوری داده ها در مرحله اول (کیفی) مبتنی بر مصاحبه با 16 نفر از خبرگان علمی و اجرایی و تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر روش تحلیل تم (مضمون)انجام شد. روایی و پایایی بخش کیفی مبتنی بر چهار عنصر قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، تلفیق و ترکیب و قابلیت اتکاء مورد تایید واقع شد. در مرحله دوم (کمی) 330 نفر از معلمان مدارس دوره دوم استعدادهای درخشان آموزش و پرورش استان تهران به پرسشنامه حاصل از مرحله اول پاسخ دادند و تجزیه و تحلیل داده ها نیز مبتنی بر روش های آماری و مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. بر اساس نتایج پژوهش، الگوی یاددهی- یادگیری تربیت اخلاقی دانش آموزان مبتنی بر الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت دارای چهار بُعد فکری، علمی، زندگی و معنویت است که به ترتیب بُعد فکری شامل 6 مؤلفه و 22 شاخص، بُعد علمی شامل 4 مؤلفه و 16 شاخص، بُعد زندگی شامل 6 مؤلفه و 23 شاخص و بُعد معنویت شامل 5 مؤلفه و 21 شاخص است. نتایج پژوهش نشان داد که الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت می تواند به عنوان الگویی مناسب در خدمت فرایند یاددهی- یادگیری تربیت اخلاقی دانش آموزان قرارگیرد.
تحلیل محتوای مؤلفه های خودمراقبتی در کتاب های درسیِ تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
37 - 67
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتب درسی دوره متوسطه اول ازنظر میزان توجه به مؤلفه های خودمراقبتی در آن ها بوده است. بدین منظور، از روشی ازنوع تحلیل محتوای کمّی استفاده شد و جامعه پژوهش، شامل محتوای کتب درسی تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول (پایه های هفتم و هشتم) در سال تحصیلی 1401-1402 بوده است. جهت گردآوری اطلاعات از تکنیک های تحلیل محتوا (فهرست وارسی) استفاده و فرم اولیه این چک لیست از ادبیات و مبانی نظری پژوهش تهیه شد. جهت اعتباربخشی، چک لیست تهیه شده دراختیار استادان راهنما و مشاور و همچنین پنج نفر از صاحب نظران این حوزه قرار گرفت و پس از اِعمال نظرات آن ها فهرست وارسی تحلیل محتوا تدوین نهایی شد. واحد تحلیل و بررسی در این پژوهش، همه اجزای کتاب تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول (مشتمل بر محتوا، تصاویر، فعالیت و پرسش ها) و واحد ثبت، یک مضمون بود. در این پژوهش، از روش آنتروپی شانون جهت وزن دهی به داده ها استفاده شد؛ بدین صورت که داده ها بهنجار شدند و ضریب اهمیت و بار اطلاعاتی و انحراف معیار هر مؤلفه محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان می دهد در کتاب های تفکر و سبک زندگی پایه های هفتم و هشتم، به میزانی اندک به مؤلفه های خودمراقبتی توجه شده است. ازمیان مؤلفه های موردمطالعه، بیشترین فراوانی، مربوط به مؤلفه های جسمی (رعایت کردن پوشش مناسب و براساس فصول سال)، عاطفی (عامل مهربانانه با خود و دیگران) و روانی (احساس اعتمادبه نفس کافی) بوده است. کمترین فراوانی هم به مؤلفه های خودمراقبتی معنوی مربوط می شود و به اکثر زیرمؤلفه های آن ها (مانند تلاوت و شنیدن آیات قرآن و شرکت کردن در مراسم و مناسک دینی، انجام دادن کار های خیر، کمک به نیازمندان و شکرگزاری درقبال نعمت های الهی) توجهی نشده است. پیشنهاد می شود با گنجاندن مؤلفه های خودمراقبتی در کتاب های آموزشی و نگاه متوازن به آن ها در کتب دوره متوسطه اول، به خصوص در کتاب های تفکر و سبک زندگی، آموزش دهی مهارت های خودمراقبتی به دانش آموزان ارتقا یابد.
بررسی ابعاد معرفتی مفهوم قناعت ازمنظر صحیفه سجادیه و میزان توجه به آن از سوی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
79 - 98
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی این است که مقیاسی برای سنجش قناعت به دست آورد و با کمک آن میزان توجه به این فضیلت را در میان جوانان بسنجد. به این منظور ابعاد معرفتی و مؤلفه های مفهوم قناعت ازمنظر صحیفه سجادیه بررسی شد و از مؤلفه های حاصل از این بررسی برای طراحی، ساخت و اعتباریابی مقیاس قناعت درقالب پرسشنامه ای با 19 سؤال استفاده شد. سپس میزان توجه جوانان به فضلیت اخلاقی قناعت با این پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری در این پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه بوعلی سینا همدان با حجم ۲۶۶ نفر، ورودی ۱۳۹۹-۱۴۰۲ بودند که ازطریق روش نمونه گیری جدول مورگان، حجم نمونه ۱۵۵ اندازه گیری شد. تحلیل یافته ها بیانگر آن است که پاسخ ها را می توان در 3 سطح رعایت قناعت در مقیاس بالا، متوسط و پایین بررسی کرد. باتوجه به آزمون تی تک نمونه ای میانگین قناعت (89/2) و سطح معناداری (003/0) از مقدار ارزش آزمون (3) پایین تر است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت وضعیت قناعت از دیدگاه دانشجویان پایین تر از حد متوسط است.
مفهوم کاوی و مرزشناسی «تربیت انقلابی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
55 - 77
حوزه های تخصصی:
در میان جمعیت های وفادار به انقلاب اسلامی ایران سبک های تربیتی متعددی دیده می شود که وجه اشتراک آن ها در الگویی از تربیت مبتنی بر انقلاب اسلامی است که به «تربیت انقلابی» موسوم است. نوشتار حاضر درصدد است با روش تحلیل مفهومی به مفهوم شناسی و مرزشناسی این نوع تربیت بپردازد. برای این منظور ابتدا گونه ها و معانی تربیت انقلابی صورت بندی شد و درادامه باهدف ارائه تعریفی هنجاری از «تربیت انقلابی» و «انسان انقلابی»، عناصر معنایی «انقلابی گری» مورد تحلیل قرار گرفت. سپس مرز مفهومی تربیت انقلابی با مفاهیم مشابه در گفتمان خودی یعنی تربیت مهدوی، تربیت جهادی، تربیت بسیجی و نیز گفتمان های رقیب مرزشناسی شد. پس از بررسی ها و تحلیل معانی و اقسام تربیت انقلابی و نیز بررسی عناصر معنایی آن در گفتمان انقلاب اسلامی، در تعریف تربیت انقلابی، بر فرایند یاری رسانی به متربی برای مبارزه عدالت خواهانه و عقلانی با حاکمیت غیرالهی و پذیرش و التزام به ربوبیت تشریعی الهی همراه با تأیید، مشارکت، نظارت و انتقاد در حکومت اسلامی تأکید شد. همچنین مفهوم تربیت انقلابی در گفتمان های دیگر مانند پست مدرن، نومارکسیستی و رویکردهای انتقادی با این مفهوم در گفتمان انقلاب اسلامی، به لحاظ زیربنایی و روبنایی تمایز دارد.
تحلیل شبکه مضامین اندیشه ورزی در آثار شهید مطهری (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
149 - 176
حوزه های تخصصی:
اندیشه ورزی امروزه به مثابه یک ضرورت پایه در نظام های تربیتی و آموزشی مطرح می شود. حرکت در مسیر تمدن سازی مستلزم برخورداری از نظام آموزش وپرورشی است که تصویر روشنی از مفاهیم پایه و رایج داشته و الگوی برجسته ی خود را ارایه نماید. این پژوهش با هدف تدوین شبکه مضمونی اندیشه ورزی در آثار شهید مطهری صورت گرفته است. پس از بررسی اسنادی منابع مکتوب شهید مطهری، بر اساس اصول روش تحلیل مضمون (روش اترید-استرلینگ)، مفاهیم مرتبط با موضوع اندیشه ورزی در آرای ایشان دسته بندی شد. نتایج پژوهش در قالب 59 مضمون پایه ظاهر شدند و در گام بعدی 12 مضمون سازمان دهنده شناسایی گردید: استقلال فکری، توانایی تدبر، تصمیم گیری منطقی، روشن اندیشی، خوداصلاحی، نقادی، تجزیه و تحلیل، استدلال، کل نگری، خلاقیت، شخصیت توسعه یافته و ارزیابی. تعامل مضمون های ظهوریافته در قالب شبکه مضمونی اندیشه ورزی (مضمون مرکزی) ارایه شده است و زمینه ی نظری مناسبی برای پژوهش های میدانی و محتوایی در نظام آموزش وپرورش محسوب می گردد. شکل گیری این زنجیره مطالعاتی می تواند جایگاه اندیشه ورزی را در تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش تصریح کند.
تحلیل مبانی تربیتی کانون های فرهنگی - آموزشی مساجد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل مبانی تربیتی کانون های فرهنگی-آموزشی مساجد، درصدد پاسخ به این پرسش برآمد که این کانون ها به کدام مبانی پایبند بوده و از چه اهداف و اصولی پیروی می کنند؟
روش: این پژوهش با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی و به کارگیری روش تحلیل محتوای قیاسی- استقرایی، به صورت مطالعه موردی «مجموعه تربیتی حضرت روح الله(ره)» مشهد را مورد بررسی قرار داد.
یافته ها: یافته های پژوهش شامل مبانی تربیتی، اهداف، اصول و روش های تربیتی بود که طی تحلیل محتوای اسناد این مجموعه تربیتی به دست آمد. مبانی تربیتی در دو سطح کلان و خرد طبقه بندی شد. مبانی سطح کلان (سیاست گذاری) ارائه شده در حوزه ساختاری (ناکارآمدی بسترهای نظام آموزش و پرورش موجود)، و در حوزه رویکرد (محوریت مسجد در امر تعلیم و تربیت، تقدم پرورش بر آموزش، مرجعیت علمی-اخلاقی مربی و اولویت نقش خانواده در تربیت) بودند. هم چنین مبانی تربیتی سطح خرد (اجرا) در حوزه محتوای تربیت (اولویت ساحت تربیت اعتقادی- عبادی- اخلاقی، ساحت های مختلف انسان و لزوم توجه به آن) و در حوزه روش های تربیت (اهمیت بسترسازی و تدریج در ارائه محتوا، تنوع ظرفیت متربی و توجه به آن) شناسایی شد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد این مجموعه ها علی رغم تنوع، از حیث مبنا و هدف از اشتراک بالایی برخوردار بوده اما در اصول و روش ها تفاوت بین کانون های فرهنگی-آموزشی مختلف قابل توجه می باشد. از این رو، یافته های حاصله در دو سطح کلان و خرد می تواند در نظام های تربیتی مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل مفهوم عقل از دیدگاه امام علی علیه السلام و استنتاج دلالت های آن در مبانی و اصول تربیت عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل مفهوم عقل از دیدگاه امام علی علیه السلام و استنتاج دلالت های آن در مبانی و اصول تربیت عقلانی است. از آنجا که اندیشه ورزی و تفکر یکی از مهم ترین عوامل نیل به هدایت و راهبری بسوی کمال شایسته آدمی می باشد از این رو بررسی و تحلیل این عنصر سترگ نظام تربیت در هندسه تربیت علوی از اهمیت شایانی برخوردار می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی ، تحلیلی و استنتاجی به واکاوی سخنان آن حضرت در این خصوص پرداخته شد و مبانی و اصول ناظر بر تربیت عقلانی احصاء گردید در ارتباط با مبنای قابلیت عقل در نیل به شناخت، اصل عقل ورزی معطوف به شناخت و هدایت و در ارتباط با مبنای محدودیت عقل ،اصل اندیشه ورزی در حیطه عقل مطرح گردید همچنین اصول کسب دانش و تجربه، اصل مشورت، اصل گشودگی و اصل پیوند جویی با آموزه های وحیانی در ذیل مبنای قابلیت استکمال عقل و اصول تربیتی غلبه بر هوای نفس، پرهیز از خود بنیادی و کنترل حب و بغض در ارتباط با مبنای قابلیت زوال عقل بررسی گردید و در نهایت نیز با نظر به ویژگی ذو مراتب بودن عقل، اصل رعایت اقتضائات هر مرتبه و اصل تعالی یافتن در مراتب عقلی احصاء گردید.
واکاوی تجارب زیسته مربّیان عفاف گرایی: پیش برنده ها و بازدارنده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور واکاوی تجارب زیسته مربّیان عفاف گرایی صورت گرفته است تا امکان تحلیل فرصت ها و چالش های این حرفه مهم مهیا شود. جامعه پژوهش حاضر، مربّیان عفاف گرایی مرتبط با مدارس دوره ابتدایی و متوسطه شهر مشهد را شامل می شود که هفده نفر از ایشان به صورت هدفمند ازنوع با حداکثر تنوع» انتخاب شدند و با توجه به معیار اشباع داده ها و تکرار اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته با آن ها صورت گرفت. پس از انجام شدن مصاحبه ها، کاوش در تجارب مربّیان عفاف گرایی و تجزیه وتحلیل اطلاعات، یافته های پژوهش درقالب 103 مفهوم و 21 مقوله جای داده شد و درنهایت، مقوله های تدوین شده، تحت لوای شش مضمونِ پیش برنده فردی، پیش برنده تعاملی، پیش برنده دانشی و مهارتی، بازدارنده دانشی و مهارتی، بازدارنده تعاملی، و بازدارنده ساختاری و فرهنگی قرار گرفتند. بررسی یافته ها نشان می دهد آنچه مربّیگری را پیش می رانَد، تعامل و برهم کُنش مجموع عوامل پیش برنده است و حاصل جمعِ عوامل بازدارنده نیز اسباب بازدارندگی و اثربخش نبودن وظیفه مربّیگری می شود؛ از این روی، برآیند مجموعه عوامل پیش برنده با هم جمعیِ عوامل بازدارنده، درکنار دیگر عوامل، تعیین کننده موفقیت یا ناکامی جامعه در عفاف گرایی و تربیت جنسی مطلوب و درنتیجه، بروز رفتارهای سالم یا مخرب جنسی در نسل آینده خواهد بود.
تحلیل برداشت اساتید دانشگاه از مولفه های برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی و ارائه الگوی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تحلیل برداشت اساتید دانشگاه از مؤلفه های برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی و ارائه الگوی مطلوب است.
روش: روش پژوهش، آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید حوزه تعلیم و تربیت و در بخش کمّی کلیه معلمان دوره دوم ابتدایی نواحی یک و دو شهر کرمان در سال تحصیلی 1401- 1402 است. نمونه مورد مطالعه در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدف مند، در بخش کمّی از روش تمام شماری استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 20 نفر از صاحب نظران حوزه تعلیم و تربیت در دانشگاه شهید باهنر و دانشگاه فرهنگیان کرمان در سال 1401 و در بخش کمّی پرسش نامه استخراج شده از نتایج مصاحبه بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی، از روش سه مرحله ای (استراوس و کوربین (2006) و در بخش کمّی از تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. جهت تأمین روایی و پایایی بخش کیفی از روش لینکلن و گوبا (1985) که مشتمل بر شاخص های چهارگانه مقبول بودن، قابلیت انتقال، اطمینان پذیری و تأییدپذیری است، استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که 13 مقوله اصلی و 33 مقوله فرعی شناسایی شدند. سپس پرسش نامه ای جهت اعتبارسنجی الگو طراحی شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ (92/0) و روایی (صوری و محتوایی) بر اساس نظرات اساتید در حوزه تعلیم و تربیت و با استفاده از روش سیگمای شمارشی (85/0) محاسبه شد. در بخش کمّی نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری ضمن تأیید برازش مدل نشان داد که هر 33 مؤلفه مورد بررسی دارای تأثیر معناداری بر برنامه درسی تربیت اخلاقی هستند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این بررسی و با تمرکز بر الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی می توان به بهبود تربیت اخلاقی دانش آموزان ابتدایی کمک کرد.
روش های انتقال مفاهیم فرهنگی و اجتماعی به کودکان با استفاده از پویانمایی از دیدگاه کارشناسان (مطالعه موردی مجموعه «پهلوانان»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، فهم دیدگاه کارشناسان در مورد روش های انتقال مفاهیم فرهنگی و اجتماعی از طریق پویانمایی است. دلیل اصلی توجه به این امر، استراتژیک بودن ژانر پویانمایی برای کودکان است؛ ژانری که می تواند به عنوان جزئی از فرآیند رشد کودک و وسیله نهادینه شدن انواع مفاهیم اجتماعی و فرهنگی موردنیاز وی در طول زمان رشد به حساب آید. از این رو مفاهیم منتقله و روش های نهادینه شدن صحیح مفاهیم، برای استفاده از این ابزار در فرایند رشد کودک، اهمیت خواهد داشت. این پژوهش با استفاده از روش کیفی انجام شده و از طریق مصاحبه عمیق با کارشناسان، اطلاعات و داده ها جمع آوری گردیده است. همچنین، از روش مقایسه دائمی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. به منظور همگرایی مصاحبه ها و نیز نگاه عملی به موضوع، تأکید در مصاحبه ها بر نمونه ای ایرانی از تولیدات مرکز صبا با نام «پهلوانان» بود؛ که به داستان هایی از زندگی پوریای ولی به عنوان یک اسطوره ایرانی می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که : «ساخت مفهوم توسط کودک به جای انتقال آن» ، «تقویت بازارهای جانبی (ایجادپیوست فرهنگی) به عنوان تحکیم کننده انتقال مفاهیم»، «تولید پویانماییهای صامت(بدون دیالوگ)»، «الگو پروری»،«توجه انتقال مفاهیم بر اساس مقتضای سنی کودک»، «انتقال مفاهیم در حاشیه به جای متن پیام»،«استفاده از روش یادگیری پنهان»،« اصالت داستان زیبا و متناسب با مفهوم در نوشتن فیلم نامه»، از مهم ترین روش های انتقال مفاهیم فرهنگی و اجتماعی از طریق پویانمایی است.
همایندی ادراک دانش آموزان دربارۀ نقش متوازن خانواده و مدرسه در تربیت دینی: پژوهشی پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش خانواده و مدرسه در تربیت دینی و ادراک دانش آموزان درباره همایندی میان آن ها با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناختی انجام شد. مشارکت کنندگان در این تحقیق، هجده دانش آموز دختر از مقطع متوسطه بوده اند که با استفاده از روش انتخاب هدفمند گزینش و براساس اصل اشباع به فرایند پژوهش وارد شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده های به دست آمده با استفاده از روش اسمیت تحلیل شد. یافته های پژوهش در چهار مقوله نقش خانواده و مدرسه در دین داری، همایندی/ تعارض میان آن ها، راهبرد دانش آموزان در مواجهه با تعارض و راهکار پیشنهادی جهت ارتقای همایندی دسته بندی شد. نقش خانواده در بُعد مثبت، شامل الگوی عمل گرا، جلب مشارکت خانوادگی و انعطاف پذیری در آداب دینی، و در بُعد منفی، مشتمل بر انفعال در تربیت دینی و تعارض های خانوادگی بوده است. نقش مدرسه در بُعد ثمربخش با توانمندی های معلم، انعطاف پذیری و احترام در رفتار مرتبط بوده و در بُعد تخریب کننده، رفتارهای خشن و تبعیض آمیز، و اجبار بدون آگاهی بخشی شناسایی شد. در بُعد همایندی مدرسه و خانواده، طیفی وسیع، از همایندی کامل تا اختلاف در روش های تربیتی و مبانی اعتقادی دیده شد و اهداف این دو بافت نیز دارای تنوع و طیفی وسیع بود. نتیجه همایندی، تقویت و رشد دانش آموزان در باورهای دینی و نتیجه ناهمایندی، سردرگمی آنان، اجبار به گزینش یک سو و گاه انحراف آن ها از مسیر برنامه ریزی شده به سمت دین داری بوده است. در بُعد راهبردها، سه شیوه قانون مداری، همراهی با خانواده و انتخاب مسیر بهینه دیده شد. جهت ارتقای همایندی، سه راهکار آگاهی از ویژگی های نوجوانان، تعامل بهتر خانواده و مدرسه، و تشویق دانش آموزان پیشنهاد شد.
تبیین عناصر و مولفه های تربیت عقیدتی سیاسیِ نیروهای مسلحِ تمدن ساز مبتنی بر بیانات مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه دستیابی به مولفه ها و شاخص های تربیت و آموزش عقیدتی سیاسی نیروهای مسلح تمدن ساز بود. این پژوهش،کیفی و روش آن نظریه برخاسته از داده ها و طرح نوخاسته گلیزر می باشد. منبع تحقیق بیانات مقام معظم رهبری در خصوص عقیدتی سیاسی بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون دپوی و گیلتین استفاده شد. درمورد مولفه های تضمین کیفیت، در پایان 7 مقوله اصلی حاصل شد. در زمینه سیاست ها و اقدامات مرتبط با هر مولفه 71 کد باز به دست آمد که پس از کدگذاری محوری ، 18 اقدام و سیاست شناسایی شد . برای مقوله گزینش، حسن شهرت خانواد ه ، روحیه انقلابی و آمادگی معنوی؛در راستای نیازسنجی نیازهای فردی ، اجتماعی و سازمانی ؛در مسئله تربیت، تربیت دینی ، فرهنگی ، سیاسی و نظامی؛ در مقوله مجریان ، حوزه علمیه و نمایندگی ولی فقیه ؛در روش اجرا ، پویایی؛ در توانمند سازها ، باورهای اعتقادی ، اندیشه ورزی ، تکرار و تلقین و جو سازمانی ؛ در مقوله ارزش آفرینان هم تربیت یافتگان، شناسایی شد . در نهایت الگویی به منظور تحقق تربیت و آموزش عقیدتی سیاسی نیروهای مسلح تمدن ساز تدوین شد.
واکاوی انگاره اجتماعی امام موسی صدر و دلالت های آن در تبیین ماهیت تربیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
278 - 312
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد با تحلیل مؤلفه ها و مقولات اجتماعی مورد نظر امام موسی صدر تصویر کلی ایشان از ماهیت اجتماعی شدن را شناسایی کرده و دلالت های آن را برای حوزه تربیت اجتماعی روشن سازد. در این تحقق از روش های توصیفی - تحلیلی و استنتاج عملی مورداستفاده قرار گرفته است. بر مبنای این پژوهش انگاره کلی امام موسی صدر از اجتماع، انگاره ای مبتنی بر تصویر ارگانیزمی جامعه و مبتنی بر نگرش توحیدی است که مؤلفه های اصلی آن در یازده مؤلفه؛ (وحدت، کنشگری انسان، اجتماعی بودن هویت انسان، تفکر تشکیلاتی و تمدنی، کیفیت رابطه فرد و جامعه، آزادی، تعامل و همزیستی، گشودگی و رواداری، گفت وگو، احترام متقابل، ارزش ها)، مورد بررسی قرار گرفته است. دلالت های این انگاره کلی و مؤلفه های تشکیل دهنده آن برای ماهیت تربیت اجتماعی نیز، در هشت دلالت کلی مشخص گردیده است. این دلالت ها عبارت اند از؛ اصل نگرش توحیدی، ا اصل انسان گرایی فطری، اصل نگاه مشفقانه به دیگری، اصل نگاه به دیگری به مثابه خویشتن، اصل باور به آزادی چون ارزش، اصل مبتنی ساختن رشد بر عمل، اصل برخورداری از اندیشه و منش تشکیلاتی، اصل ضرورت گفت وگو چون بینش، منش و روش، اصل هویت سازی بر محور انسانیت
پدیدارشناسی پرسش های دینی دانش آموزان و تحلیل کتب درسی دین و زندگی براساس آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش کیفی حاضر، پدیدارشناسی پرسش های دینی دانش آموزان و بررسی نسبت نوع پرسشها و دغدغه های دینی دانش آموزان دوره دوم متوسطه با محتوای کتب درسی دین و زندگی آنها به این پرسش هاست.
روش پژوهش :بدین منظور از روش کیفی پدیدارشناسی برای پاسخگویی به سئوال بازیابی و تدوین نوع پرسشها و دغدغه های دینی دانش آموزان دوره دوم متوسط شهر کرمان استفاده گردیده است و از روش تحلیل محتوای مضمونی برای پاسخگویی به سئوال بررسی نسبت نوع پرسشها و دغدغه های دینی دانش آموزان با محتوای کتب درسی(کتب دین و زندگی) آنها استفاده شده است. در قسمت پدیدارشناسی، برای نمونه آماری پژوهش 44 نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرمان به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و گزارشهای خودنوشت دانش آموزان بود.
یافته ها : نتایج پژوهش در این قسمت نشان دهنده 87 کد پایه( مقوله فرعی ) و11کدسازماندهنده ( مقوله اصلی ) است. مقوله های اصلی پرسشها و دغدغه مندی دانش آموزان شامل مواردی چون: پرسش درباره خدا، جهان آخرت، ماهیت مرگ، فلسفه عبادات، امام زمان(عج)، سایر ادیان آسمانی، روابط دختر و پسر است. در بررسی و تحلیل کتب دین و زندگی دوره دوم متوسطه با توجه به نوع پرسش ها و دغدغه های دانش آموزان، نتایج پژوهش حکایت از حضور بسیار کم رنگ پاسخ و بحث درباره دغدغه ها و پرسشهای نسل جدید دانش آموزان دارد.
نتیجه گیری : از این رو، ضروت دارد در بازنگری و بازتألیف این کتب، اهتمام جدی تری به این امر مهم داده شود.
تأثیرآموزش سیره تربیتی معصومین (ع) بر مسئولیت پذیری، نگرش و توانایی معنوی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
81 - 109
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سیره تربیتی پیامبر (ص) و ائمه (ع) بر مسئولیت پذیری و نگرش و توانایی معنوی دانش آموزان پسر، مقطع متوسطه دوم، صورت گرفت. این تحقیق به روش شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و دو گروه گواه انجام شد. جامعه آماریِ تحقیق شامل کلیه دانش آموزان پسر، مقطع متوسطه دوم در شهرستان نجف آباد در سال تحصیلی 1401-1402، بود و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، چهار مدرسه و از هر مدرسه یک کلاس انتخاب شد و 48 نفر در دو گروه آزمایش و 51 نفر نیز در دو گروه گواه شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه مسئولیت پذیری چندبعدی، بر مبنایِ متون اسلامی و پرسشنامه نگرش و توانایی معنوی استفاده گردید. روایی این پرسشنامه ها به دستِ متخصصان موضوعی و پایایی پرسشنامه ها نیز به دستِ آلفای کرونباخ بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد، آموزش سیره پیامبر (ص) و ائمه (ع) بر روی یکی از مؤلفه های مسئولیت، همچون مسئولیت در برابر طبیعت، دارای تأثیر معنی دار نیست. امّا بر روی بقیه مؤلفه های مسئولیت پذیری، همچون مسئولیت دربرابرِ خود، مسئولیت در برابر اجتماع و مسئولیت در برابر خداوند، تأثیر معنی داری دارد. همچنین اجرای برنامه آموزش سیره پیامبر (ص) و ائمه (ع) در گروه آزمایش بر روی نگرش و توانایی معنوی دانش آموزان دارای تأثیر معنی داری داشت؛ در نتیجه با توسعه برنامه های آموزشی، مبتنی بر سیره پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) در مراکز آموزشی، می توان مسئولیت پذیری و نگرش و توانایی معنوی دانش آموزان را ارتقاء بخشید.
شناسایی و تبیین مولفه های زیبایی شناسی برنامه درسی بر مبنای مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
175 - 206
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین مولفه های زیبایی شناسی برنامه درسی بر مبنای مثنوی معنوی، جهت معرفی مختصاتی از برنامه درسی زیبایی شناسی اسلامی- ایرانی انجام گرفته است. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی و به لحاظ روش انجام کار تحلیل محتوای کیفی با رویکرد عُرفی می باشد. میدان این پژوهش، تمامی شش دفتر کتاب مثنوی معنوی، به میزان بیست و پنج هزار و ششصد و پنجاه و پنج بیت را در بر می گیرد، که به شیوه کدگذاری، معانی و مفاهیم صریح و نهفته ی زیبایی شناسانه برنامه درسی در ابیات مثنوی معنوی را مورد شناسایی قرار داده است. پس از تحلیل محتوای اشعار کتاب مثنوی معنوی، در نهایت 10 مولفه اصلی زیبایی شناسی برنامه درسی شناسایی و کشف گردیدند. بر این اساس مولفه های زیبایی شناسی برنامه درسی بر آمده از مثنوی معنوی شامل : خودشناسی ، ژرف نگری ، تناسب ، عشق ، حُریّت ، نقَّادی ، احترام به تفاوت ها ، کمال جویی ، کل نگری و ابتکار می باشد. مولفه های زیبایی شناسی بر آمده از مثنوی معنوی به عنوان یک منبع ارزشمند تعلیم و تربیت اسلامی – ایرانی، قادر است یک الگوی کامل ، جهان شمول و خط سیر جامع در مسیر بهره گیری از ابعاد ارزشمند برنامه درسی زیبایی شناسی را در تمامی عرصه های تعلیمی و تربیتی ارایه نماید. به گونه ای که با داشتن ویژگی بومی بودن، با دغدغه های فلسفی اسلامی و ایرانی مرتبط تر و قابل پذیرش تر باشد.
دلالت های تربیتیِ ادوار سه گانه کودک در متون اسلامی، برای مقطع بندی تحصیلی در نظام رسمی آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
241 - 272
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله روشن ساختن ابعاد روشی برای بهره برداری از تقسیم دوره های هفت ساله در جایگاه مقاطع تحصیلی است برای این منظور با استفاده از روش تحلیلی سه دسته روش از یکدیگر متمایز و معرفی شدند که شامل روش های متن محور (اشارات تکمیلی تقسیم مراحل و سایر شواهد دینی)، روش های زاینده (مقایسه ساحت های دو طرف تشابه، روش استنطاق و روش تعیین کلیات و آزادی در جزئیات) و روش های تطبیقی ( انطباق جویی و مقایسه با اندیشه های متفکران مسلمان و غیرمسلمان و استفاده از آن) هستند. هر گروه از این روش ها به ترتیب به نیاز به اطمینان از اصالت دینی تقسیم مراحل آموزشی، نیاز به پاسخگویی در ابهامات و اقتضائات مربوط به شرایط و نیاز به گفت و گو و تعامل با اندیشه های نوپدید پاسخ می دهند. بررسی این روش ها نشان می دهد گزاره های تقسیم هفت ساله دارای قابلیت و ظرفیت قرار گرفتن در جایگاه مقاطع تحصیلی را داشته و مواضع دین اسلام درباره سن استعدادیابی، زمان آموزش احکام فراسنی، جایگاه قرآن و شیوه آموزش همراه با عمل و غیرانتزاعی دوره دبیرستان را پشتیبانی می کنند.
تربیت متعالی در دیدگاه امام محمد غزالی و آبراهام مازلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی و به شیوه استقرایی کوشیده است با بررسی آراء و افکار امام محمد غزالی _اندیشمند و عارف مسلمان قرن پنجم هجری_ و آبراهام مازاو _روان شناس انسان گرای قرن بیستم_ مدل تربیتی آن دو را برای دستیابی به بالاترین مراتب تعالی بررسی و مقایسه نماید. جامعه آماری پژوهش، آثار دو اندیشمند شامل کتاب ها، مقالات و سخنرانی هاست. بررسی نشان می دهد که نظام تربیتی این دو، اشتراکات و نیز تفاوت هایی دارد. مهمترین تفاوت در تعیین هدف غایی از تربیت متعالی است که غزالی آن را هدفی اخروی می داند. در شیوه تربیتی غزالی، بر اعتدال، ایجاد عادت به عمل نیک، و حضور مربیان فرهیخته تأکید شده است؛ درحالی که مازلو بر ارضای سلسله مراتب پایین تر نیازها، و تکیه بر خلاقیت و آزادی فردی تأکید می کند. اگرچه ارزیابی نشان می دهد که نظام تربیتی غزالی از انسجام بیشتری برخوردار است اما تأکید بر خلاقیت و آزادی انتخاب _آن چنان که در دیدگاه مازلو وجود دارد_ همزمان با حضور مربیان متعالی به عنوان الگوی متربیان، می تواند به کارآمدتر شدن این نظام کمک کند.