فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۲٬۹۱۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
مسئولیتِ اخلاقی یا در معرض بازخواست بودن نسبت به وظایفِ اخلاقی، در اخلاق اسلامی صرفاً در برابر خداوند معنا پیدا می کند. تلاش انسان در نیل به هدف، در پرتو مسئولیت است که معنا دار شده، شتاب فزاینده ای پیدا خواهد کرد. عدمِ مسئولیت، زندگی فردی و اجتماعی انسان را به مخاطره انداخته، نظام اجتماعی را دچار اختلال می کند. اولین و مهم ترین بحث در این زمینه، بحث از مبانی نظری و مبانیِ هستی شناختی مسئولیت اخلاقی است. این پژوهش با رویکرد تحلیلی، به بررسی خاستگاه هستی شناختی مسئولیت اخلاقی انسان در اخلاق اسلامی می پردازد. از جمله این مبانی، اصل وجود خداوند، توحید، حاکمیت مطلق و قدرت فراگیر الهی، حکمت، عدل و رحمت خداوند می باشد. فوائد اثبات این اصل عبارتند از: انسان ها نسبت به حقوق خداوند و دیگران مسئولند؛ انسان نسبت به هر فعلی که در رشد کمال اختیاری وی تأثیرگذار است، مسئولیت دارد؛ فساد و تباهی در عالم، مستقیم و یا غیرمستقیم، مسئولیت آور است؛ هدایت جز از طریق مسئول بودن انسان امکان ندارد؛ مسئول نبودن انسان با حکمت، عدل، رحمت الهی و نظام احسن در تضاد است.
نقد دیدگاه پدیدارشناسی در برنامه درسی با شاخص های مبانی فلسفی تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با استفاده از روش اسنادی تحلیلی و با هدف نقد مبانی فلسفه پدیدارشناسی در برنامه درسی بر اساس شاخصهای مبانی فلسفی تربیت اسلامی صورت گرفته است. در این راستا، طی رویکردی سه مرحله ای شناسایی ویژگیهای دیدگاه پدیدارشناسی مبانی فلسفی (هستی شناسی، معرفت شناسی، انسانشناسی، ارزش شناسی) پدیدارشناسی و نقد و مقایسه مبانی فلسفی برنامه درسی پدیدارشناسی بر اساس مبانی فلسفی تربیت اسلامی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های مطالعه حاکی است که دیدگاه پدیدارشناسی در مبنای هستی شناختی بر عدم اعتقاد به حقیقت و تبیین علت و معلولی، در مبنای معرفت شناسی بر شهود به عنوان ابزار رسیدن به آگاهی و ذات هر چیزی، در انسان شناسی بر رابطه انحلال ناپذیر انسان با هستی و ماهیت ترکیبی جسم و روح انسان و در بعد ارزش شناسی بر شخصی، نسبی و وابسته به موقعیت بودن ارزشها استوار است. در مقابل مبانی فلسفی تربیت اسلامی در اصول هستی شناختی معتقد به حقیقت مطلق یا علت العلل، در اصول انسانشناسی بر اعتقاد به متکی بودن وجود حقیقی انسان بر روح، در اصول معرفت شناسی بر قابل وصول بودن معرفت، در اصول ارزش شناسی بر تکیه بر قرآن و مبانی دین اسلام و ارزشهای ثابت و متغیر استوار است. در مجموع نقد مبانی فلسفی پدیدارشناسی از دیدگاه مبانی فلسفی تربیت اسلامی نشان می دهد که تأکید و تمرکز پدیدارشناسان بر شهود برای دستیابی به ذات درونی هر چیزی اگر چه می تواند ارزشمند باشد، عدم اتصال آن به آفریدگار هستی، دیدگاه های آن را با چالش روبه رو کرده است.
تبیین مدل نوعدوستی خیرین مدرسه ساز در ده سال اخیر (1390 1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین مدل نوعدوستی خیِّرین و کشف روابط مشترک براساس تحلیل مسیر است. جامعه آماری آن تمام خیرین مدرسه ساز هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و براساس تعداد متغیرها و نمونه (15×22) و جدول کرجسی و مورگان، از میان آن ها 370 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری عوامل روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی از سیزده آزمون شامل آزمون شخصیتی نئو، خوش بینی، خودکارآمدی عمومی، باورهای مدرنیته، باورهای دینی، ارزش های علاقه به مادیات، ارزش های متافیزیک، نیازهای اساسی (شایستگی و روابط خاص) خودمختاری اخلاقی، انگیزش اخلاقی، انگیزش پیشرفت، احساسات اخلاقی و نوعدوستی استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از داده های کیفی مدل مفهومی طراحی شده و پس از تهیه مدل ازتحلیل عاملی تأییدی و برای برازندگی مدل ها از متغیرهای نهفته براساس نرم افزارهای Lisrel, Spss20 استفاده شد. عوامل اصلی علیت نوعدوستی شامل اخلاق فطری، اخلاق توحیدی و خودگرایی اخلاقی و ضریب شیب استاندارد بتا به ترتیب برابر با (49/0=β)، (13/0=β)، (24/0=β) و در سطح 01/0 معنادار نشان داد. عوامل میانجی نوعدوستی در خودگرایی اخلاقی مشتمل بر صفات شخصیت (28/0=β)، ارزش های درونی (45%=β)، ارزش های بیرونی (13/0=β) و عوامل اجتماعی (27/0=β) گزارش شده؛ عوامل میانجی نوعدوستی در اخلاق فطری، ویژگی های صفات شخصیت (33/0=β)، ارزش های درونی (28/0=β)، ارزش های بیرونی (26/0=β) و عوامل اجتماعی (24/0=β) و در اخلاق توحیدی ویژگی های صفات شخصیت (75%=β) ارزش های درونی (66%=β) ارزش های بیرونی (84%=β) و عوامل اجتماعی (10/0=β) گزارش شده است. بنابراین اخلاق نوعدوستی تابعی از خودگرایی اخلاقی، اخلاق فطری و اخلاق توحیدی است و اخلاق نوعدوستی تابعی ضمنی از صفات شخصیت، ارزش های درونی، بیرونی و عوامل اجتماعی است.
آداب اجتماعی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علّامه طباطبائی از مفسرانی است که با رویکردی اجتماعی به تفسیر آیات قرآن می پردازد. ادب اجتماعی از مباحث ایشان در تفسیر المیزان است که مقاله حاضر می کوشد با بررسی آن، گامی در جهت احیای سبک زندگی اسلامی بردارد. بنابراین، با روش اسنادی و نوعی تحلیل محتوای کیفی در این تفسیر به تحلیل، تبیین و تفسیر آداب اجتماعی قرآنی می پردازد.
نکته اساسی در این تحقیق این است که آداب اجتماعی دارای تنوع و گوناگونی در قرآنند. این آداب به دلیل آثار مطلوبی که در جامعه بر جای می گذارند، نه تنها نظام اجتماعی اسلامی را سامان دهی می کنند، بلکه فرد را نیز در مسیر سعادت و کمال مطلوب قرآن راهبری می نمایند. اساس آداب اجتماعی در قرآن بر محوریت تقوا، اخلاص و ایمان قرار داشته و ریشه اصلی آن خدامحوری و آخرت گرایی است. قرآن منظومه رفتارهای اجتماعی انسان را بسیار هدفمندانه وضع نموده است.
بررسی رویکرد تطبیقی دیدگاه های علامه طباطبائی و پارسونز نسبت به مدیریت خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
مقاله حاضر که با هدف بررسی مقایسه ای مدیریت خانواده از دیدگاه علّامه طباطبائی و پارسونز تهیه شده است، به دنبال پاسخ گویی به این سؤال اصلی بود که میان آرای علّامه طباطبائی و پارسونز نسبت به مدیریت خانواده چه تشابهات و تمایزهایی وجود دارد؟ جمع آوری اطلاعات و انجام این پژوهش با روش اسنادی صورت گرفته است. این پژوهش از یک سو، دارای رویکردی میان رشته ای بین اخلاق و جامعه شناسی است و از سوی دیگر، پژوهشی علمی دینی به شمار می رود. در این مقاله ابتدا الگوهای مدیریتی در خانواده مطرح شده اند، سپس به دیدگاه های علّامه طباطبائی و پارسونز در خصوص مدیریت خانواده اشاره شده است.
بر اساس دستاوردهای این پژوهش، علّامه طباطبائی در خصوص مدیریت خانواده بر تفکیک نقش ها و تعقل تأکید ورزیده و پارسونز به تفکیک نقش ها و اصل سازش ناپذیر بودن آن اشاره کرده است. البته بین دیدگاه علّامه طباطبائی و پارسونز پنج تشابه و چهار وجه تمایز وجود دارد که در این نوشتار بدان اشاره شده است.
جایگاه یادگیری ضمنی و غیرمستقیم در آموزش اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد عقل گرا سال های متمادی بر فضای آموزش ارزش ها حاکم بوده است. تمرکز یک جانبه و افراطی بر این رویکرد، سبب غفلت از بخش وسیعی از یادگیری های ضمنی انسان و داوری های اخلاقی شهودی او که منشأ بسیاری از رفتارهایی اخلاقی هستند شده است. مسئله این پژوهش آن است که چرا آموزش های مستقیم و استدلالی در حوزه ارزش ها، به تنهایی تحقق اخلاق را در رفتار متربیان تضمین نمی کند؟ به نظر می رسد آموزش مستقیم و کلامی ارزش ها، تنها منبع یادگیری اخلاقی انسان نیست؛ بلکه بخش وسیعی از یادگیری های انسان به صورت ضمنی و در قالب تجارب واقعی او صورت می پذیرد. برای بررسی این فرضیه، دیدگاه های جدید در مورد یادگیری های ضمنی، عملی و ادراکات شهودی بررسی و اثبات شده است که یادگیری اخلاقی انسان از دو طریق مستقیم و ضمنی صورت می گیرد و البته با وجود همکاری و تعامل این دو شیوه، اغلب داوری ها و اعمال اخلاقی ما به صورت شهودی انجام می گیرد. این داوری ها ریشه در تجارب اولیه زندگی و تعاملات غیرکلامی فرد محیط دارد که از یادگیری های ضمنی ناشی شده اند. در پایان نیز پیشنهادهایی برای اثربخشی بیشتر برنامه های آموزش اخلاقی مطرح شده است.
بررسی تطبیقی آرای تربیتی ملامحسن فیض کاشانی و جان دیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
این پژوهش به بررسی تطبیقی آرا و اندیشه های تربیتی فیض کاشانی و جان دیویی در زمینه-های مبانی، اصول و اهداف تربیت به منظور بهره گیری در تعلیم و تربیت می پردازد. این تحقیق از نوع تحلیل اسنادی است که با هدف مقایسه و تطبیق، و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است. در این راستا یافته های پژوهش دلالت دارد که دیدگاه فیض کاشانی در مقایسه با دیویی تفاوت و تشابهاتی دارد. مبنای اختلاف نظر این دو اندیشمند در نگاه ایشان به انسان است. فیض انسان را موجودی مرکب از روح و جسم و دیویی آن را مادی محض می داند. در زمینه هدف تربیت، فیض هدف غایی را قرب الهی و دیویی آن را رسیدن به جامعه دموکراتیک می داند و در زمینه اصول تربیت، هر دو متفکر، اصل فعالیت و همراهی علم و عمل را جز اصول خود می دانند.
تحلیل تواضع براساس اندیشه های فیلسوفان اخلاق معاصر غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از فضایل مهم در حوزه اخلاق، «تواضع» است و فیلسوفان اخلاق در باب ماهیت تواضع و مؤلفه های تشکیل دهنده آن بسیار سخن گفته اند. در این پژوهش به تبیین و تحلیل دیدگاه های فیلسوفان اخلاقِ معاصر غربی پرداخته شده است؛ این نظریات را می توان در چهار گروه دسته بندی کرد: 1. نظریه باورمحور؛ 2. نظریه مبتنی بر غفلت؛ 3. نظریه میل محور؛ 4. نظریه مبتنی بر عدم تقارن. با تحلیل این نظریات معلوم می شود که برخی از آنها نه جامع اند و نه مانع و برخی دیگر از توجیه فضیلت بودنِ تواضع ناتوان اند. در نهایت نظریه «میل باور» به عنوان نظریه مختار برگزیده شده که به نظر می آید از اشکالات وارد بر دیدگاه های چهارگانه مذکور مصون است.
آسیب شناسی جامعة اسلامی بر مبنای آموزه های فرهنگ وحیانی اسلامی (بررسی موردی پیشگیری از رشوه پذیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن جامعه در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق معاشرت[اجتماعی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و جامعه
پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی و بر اساس آموزه های فرهنگ وحیانی اسلامی، به ارائة راهبرد و برخی از راهکارهای مصداقی در راستای پیشگیری از رشوه پذیری به عنوان یکی از آسیب های جامعة اسلامی پرداخته است. مقدّمات آن شامل تأمّلی در سه شاخصة «هدایت»، «حکمت» و «رضایت» و عنایت بر «عرصه های برجستة نظام هدایت انسان» (خودیابی، خودآگاهی، خودبانی و خودآیی) است. بر اساس راهبرد پیشنهادی، فرد در عرصة «خودآگاهی»، چهار نکته را به عنوان باورهای بنیادین در نگرش، گرایش و کُنشِ خود در رابطه با مسئلة رشوه دانسته است و در عرصة «خودبانی» بر آن اهتمام خواهد داشت: 1 برطرف کردن نیازهای سایر افراد در چارچوب قوانین الهی، نعمتی از جانب خداوند و دارای آثار نیکی در دنیا و آخرت است. 2 در عالم هستی، کسب رزق و روزی دارای قوانین مشخّص است و در این مهم، نقش تعیین کنندة امور معنوی، افزون تر است. 3 رشوه بر اساس دلایل شرعی و عقلی موجب پیدایش تبعیض، بی عدالتی و بی اعتمادی به حکومت اسلامی می شود. 4 مال و منفعتی که از طریق رشوه به دست می آید. از آنجا که تخلّف از قوانین الهی برای کسب روزی و برخلاف رضایت الهی است، در مسیری نامطلوب و نامشروع هزینه خواهد شد.
بررسی نسبت دیدگاه اخلاقی ابن سینا با واقع گرایی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی نسبت دیدگاه اخلاقی ابن سینا با واقع گرایی اخلاقی است، اما ازآنجاکه در تفسیر دیدگاه اخلاقی ابن سینا، اختلاف نظر وجود دارد، در این مقاله سعی بر آن است که ابتدا با روشی توصیفی تحلیلی دیدگاه اخلاقی ابن سینا تبیین گردد و سپس نسبت آن با واقع گرایی اخلاقی بیان شود. نتیجه تحقیق این است که علی رغم اینکه ابن سینا قضایای اخلاقی را بدیهی نمی داند، اما هیچ دلیلی وجود ندارد که آنها را اخباری و قابل صدق و کذب هم نداند. اما اینکه ایشان قضایای اخلاقی را از اقسام مشهورات ذکر کرده، منافاتی با واقع گرایی ندارد؛ زیرا مقصود ایشان که می گوید احکام اخلاقی پایه ای جز شهرت ندارند، این است که اساس معرفتی احکام اخلاقی شهرت است. بنابراین، به نظر می رسد سخن ابن سینا ناظر به مقام اثبات است و نه ثبوت. بر این اساس، تفسیر مرحوم مظفر و محقق اصفهانی، که سخن ابن سینا را ناظر به مقام ثبوت می دانند، صحیح نیست.
چالش های اخلاقی در بازاریابی ویروسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه در دنیای امروزی استفاده از اینترنت یک ضرورت شناخته شده است، کسب و کارها در جنبه های مختلف به ویژه برای بازاریابی و تبلیغات از این تکنولوژی بهره می برند و صاحبان کسب وکار، به دنبال روش های مؤثر بازاریابی که سرعت خیلی بالا و هزینه کمی برایشان دارد مانند بازاریابی ویروسی می باشند. بازاریابی ویروسی، علی رغم کارایی و اثربخشی بالا، مسائل و چالش های اخلاقی متعددی را نیز پیش روی سازمان ها و افراد قرار می دهد که توجه به آنها از سوی سازمان ها و افراد ضروری است. با وجودی که اخلاقیات مبحث مهمی در جذب، حفظ و به دست آوردن اعتماد مشتریان است، بسیاری از کسب و کارها که از بازاریابی ویروسی استفاده می کنند اخلاقیات را مدنظر قرار نمی دهند. این تحقیق، ضمن مرور مختصر مسائل اخلاقی در بازاریابی، به طور خاص به بررسی اخلاقیات در بازاریابی ویروسی می پردازد و چالش های اخلاقی در بازاریابی ویروسی را تشریح می نماید. مسئله اصلی تحقیق، شناسایی چالش های اخلاقی در بازاریابی ویروسی به منظور ارائه راهکارهایی برای رفع یا کاهش آنها می باشد.
نگاهی اجمالی به دلالت های تربیتی اصول موضوعه انسان شناسی مولوی در راستای برنامه های درسی و ارتباط شاگرد و معلم
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
باور دینی، انگیزش و التزام اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
فیلسوفان اخلاق در باره نقش انگیزشی باورهای اخلاقی دو رویکرد مختلف دارند: درون گرایان با انحصار دلایل انگیزشی به باور، رابطه باور و التزام اخلاقی را ضروری می دانند و برون گرایان با پذیرش باور و میل به عنوان دو عنصر انگیزشی، ارتباط باور و التزام اخلاقی را ضروری تلقی نمی کنند. از این رو، ضعف اراده را ممکن می دانند یعنی فاعل با وجود باور به درستی فعل، آن را انجام نمی دهد. این مقاله نقش انگیزشی باورهای دینی را مورد سؤال قرار می دهد و از ارتباط باور با التزام اخلاقی می پرسد؛ اینکه باورهای دینی می توانند فاعل را به سوی انجام فعل برانگیزانند؟ و آیا باورهای دینی شرط لازم و کافی برای التزام اخلاقی اند؟ این مقاله پس از تحلیل دو رویکرد درون گرایی و برون گرایی اخلاقی و توضیح صور مختلف رابطه دین و اخلاق، رابطه روان شناختی را بررسی می کند و پس از تبیین نقش انگیزشی باور دینی رابطه ضروری آن را با التزام اخلاقی رد و ایمان را جایگزین باور می کند و درنهایت، نتیجه می گیرد ایمان، اگر واقعی باشد، می تواند با التزام اخلاقی ارتباط ضروری داشته باشد.
پیش بینی تأثیر رفتارهای اخلاقی و معنوی مدیران بر میزان استقرار رهبری تحولی در دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی تأثیر رفتارهای اخلاقی و معنوی مدیران بر میزان استقرار رهبری تحولی در دانشگاه اصفهان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 92-1391 جمعاً به تعداد 1230 نفر بود. حجم نمونه آماری از جدول کرجسی و مورگان به تعداد 201 نفر محاسبه شد که پس از توزیع پرسشنامه ها در مجموع تعداد 188 نفر آنها را تکمیل نمودند. با توجه به این که تعداد کارکنان دوایر ستادی و دانشکده ها متفاوت بود، از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با جامعه آماری استفاده شد. ابزارهای اندازه گیری استفاده شده شامل پرسشنامه 16 سؤالی رهبری معنوی محقق ساخته بر اساس نظریه های ریو (2005) و فرای(2003) با ضریب پایایی 85/0 و پرسشنامه سبک رهبری تحولی چند عاملی باس(1985) (MLQ)، با ضریب پایایی 85/0 بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون انجام گرفت. نتایج نشان داد بطور کلی همبستگی مثبت و معناداری بین میزان اعمال رفتارهای اخلاقی و معنوی مدیران با رهبری تحولی مدیران دانشگاه اصفهان وجود دارد (05/0 AWT IMAGE). علاوه بر آن، مؤلفه های رهبری معنوی، یعنی ترویج معناداری کار، توسعه فرهنگ بشردوستانه، بینش و بصیرت کاری، درستی، صداقت و تواضع در کار نیز به طور معناداری پیش بینی کننده چهار مؤلفه سبک رهبری تحولی(نفوذ آرمانی، انگیزش الهام بخش، تحریک فکری و ملاحظات فردی) بودند.
بررسی میزان تأثیر مؤلفه های اخلاقی در تدریس اساتید از دیدگاه دانشجویان دانشگاه کوثر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود اخلاق در آموزش عالی باعث رشد و بالندگی آن می شود. اخلاقی بودن استاد در حرفه اش حاصل دانستن، خواستن، توانستن و نگرش است. اخلاق و تدریس به طور ذاتی همسو و درهم تنیده می باشند. استاد مهم ترین و اساسی ترین عامل موفقیت در تحقق اهداف آموزشی در هر دانشگاه می باشد. در این تحقیق به تعیین میزان تأثیر هر یک از مؤلفه های اخلاقی در تدریس اساتید، از دیدگاه دانشجویان پرداخته شده است. پژوهش توصیفی- مقطعی با مشارکت 23 دانشجوی مؤنث ترم دوم مقطع کارشناسی در رشته ی جغرافیا از دانشگاه کوثر بجنورد که از معدل بالای 5/16 در ترم اول برخوردار بودند انجام شد. طی پرسشنامه ای (بر اساس نتایج کار به دست آمده از تحقیق مطلبی فرد و همکاران، 1390) دانشجویان به میزان تأثیر هر یک از هشت مؤلفه ی اساسی در تدریس اخلاقی اساتید با 22 زیر مقوله در مقیاس لیکرت 5 درجه ای پاسخ دادند. این مؤلفه ها کارآمدی آموزشی، کارآمدی در ارائه ی محتوا، تعامل حرفه ای، توجه به رشد همه جانبه ی دانشجویان، احترام به همکاران، فضای بحث مناسب در کلاس، احترام به کلاس و ارزشیابی درست را شامل می شد. نتایج نشان داد که کارآمدی آموزشی و ارزشیابی درست به عنوان شاخصه های بااهمیت تری در تدریس اخلاقی اساتید ایفای نقش می نمایند و نسبت به سایر مؤلفه ها از میزان تأثیر بیشتری برخوردار هستند. اساتیدی که خود را ملزم به رعایت تدریس اخلاقی می دانند به نحو بارزتری از روش ها و راهکارهای آموزشی آگاه هستند و ارزشیابی مناسب و عادلانه ای انجام می دهند. توجه به انتخاب اساتید با کارآمدی آموزشی بالا و آگاه به اررزشیابی درست در نظام آموزش عالی شایان توجه می باشد.
بررسی و نقد مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت پویشی وایتهد با تکیه بر آرای علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
هدف این مقاله بررسی انتقادی مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت پویشی وایتهد با تکیه بر آرای علامه طباطبایی است. وایتهد یکی از تأثیرگذارترین فلاسفة قرون اخیر در غرب بود که نظریاتش تأثیری مستقیم بر تعلیم و تربیت داشت و موجب تولد تعلیم و تربیت پویشی شد. او توانسته است با نقد تصور مکانیکی دکارت و نیوتن مقابله کند و با طرح سیلان در واقعیت و تعامل خداوند با هستی های بالفعل قدمی فراتر بگذارد و تحولی در عرصة تعلیم و تربیت بنا نهد؛ بااین حال مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت پویشی با نقدهایی روبه رو هستند. هستی های بالفعل از دیدگاه وایتهد مستقل و در سیلان اند و خلاقیت آنها تا جایی گسترده است که توسط ارادة خداوند هم محدود نمی شود. از سویی خداوند نیز به منزلة یک هستی مستقل دارای ذات ازلی است، ولی دارای ذات تبعی نیز هست؛ یعنی در تعامل با جهان، در حال تکامل است. بررسی آرای علامه طباطبایی نشان می دهد که ایشان توانسته با تکیه بر مبانی هستی شناختی همانند اصالت وجود و تشکیک در وجود، از سویی نتایج مثبت فلسفة پویشی را در خود داشته باشد و از سوی دیگر برداشت درخوری از خداوند و ارتباط او با جهان به دست دهد و این برداشت می تواند مبانی مستحکم هستی شناختی برای تدوین اهداف و اصول تعلیم و تربیت را فراهم آورد.
محبت ورزی در همزیستی اخلاقی از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
سعادت و کمال انسان در نحوه همزیستی با دیگران است. قرآن کریم، انسان را به رعایت ارزش های اخلاقی در همزیستی فرامی خواند، تا به تربیت افراد جامعه و هم افزایی فضایل اخلاقی بینجامد. در این روش از همزیستی، مسالمت آمیز بودن تعاملات اجتماعی، اصل نیست؛ بلکه اصل، تعالی اخلاقی افراد جامعه است. مهم ترین عامل در تربیت و استقرار ارزش های اخلاقی، محبت است؛ زیرا محبت میان افراد جامعه، الفتی طبیعی ایجاد می کند و جامعه را همچون پیکر واحد می سازد. مقصود از محبت، محبتی است که از رذایل اجتماعی می کاهد و بر فضایل می افزاید؛ و آن، محبت فی الله و محبت لله، یا به تعبیر دیگر، محبت خیرخواهانه است که از محبت انسان نسبت به خیر محض یعنی خدای متعال برانگیخته می شود. از آن جا که محبت برای تربیت اخلاقی است، به تناسب شرایط و گروه های مختلف اجتماعی، جلوه های متفاوتی می یابد: گاهی به صورت ولایت نمود می یابد؛ و گاهی به شکل برائت ظاهر می شود؛ چنان که محبت طبیب، سبب برائت او از آلودگی موجود در بدن بیمار است. در بیان قرآن، مهرورزی پیامبر اسلام با مردم، محبت مؤمنان نسبت به هم، حتی مهرورزی مؤمنان نسبت به کافران و دشمنان، به اشکال مختلف به هم افزایی فضایل اخلاقی منجر می شود. همچنین دشمنی و برائت مؤمنان از کفاری که در دشمنی با مؤمنان لجاجت دارند، تجلی رحمت الاهی است که سبب خروج آن ها از ولایت شیطان و پذیرش ولایت خدای سبحان می شود.
بررسی نظریة فلسفة اخلاق آیت الله مصباح یزدی و نسبت آن با «توحید»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
نظریه استاد مصباح را می بایست در دو مبحث «تحلیل فعل اخلاقی» و «تحلیل گزاره های اخلاقی» بیان کرد. در بخش اول، استاد مصباح معتقد است که میل محوری و اصلی در انسان، «حب نفس» است؛ و آن کمال و مطلوبیتی که بیش تر از همه، منافع نفس را تأمین می کند، دوست داشتنی تر و علاقه انسان به آن افزون تر است. چنین مطلوبی را «کمال نهایی» می خوانند که مصداق آن، «قرب به خداوند» است. بنابراین افعالی که نسبت به این کمال نهایی جنبه مقدمیت دارند و موجب تقرب می شوند، فعل اخلاقی و ارزشی اند؛ و افعالی که جنبه مانعیت دارند، افعال ضداخلاقی هستند. مقصود ایشان از «مقدمیت»، ضرورت بالقیاس میان فعل اخلاقی و آن کمال نهایی است. در مبحث دوم (تحلیل گزاره های اخلاقی)، ایشان «موضوع گزاره های اخلاقی» را از سنخ مفاهیم ثانی فلسفی می داند که از روابط علیتی موجود بین فعل اختیاری و نتیجه آن، انتزاع می شود. بخش دوم مقاله به بررسی این نظریه و نسبت آن با «توحید» اختصاص دارد. آیا طبق این نظریه، «پرستش و عبودیت» به تبع «حب نفس» تعریف نمی شود؟ آیا شدت و ضعف در «حب نفس» می تواند توجیه کننده «طاعت و عصیان» الاهی شود؟ آیا این نظریه، برای طرح نظام افعال اخلاقی موفق است؟ سؤالات سه گانه فوق، محورهای بخش دوم مقاله است.
مقایسه تطبیقی نظریه «ناظر آرمانی» در فرااخلاق و نظریه «امر الهی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو نظریه «ناظر آرمانی» و «امر الهی» نظریه هایی بر ساخت گرا و اراده گرا هستند. بر طبق نظریه ناظر آرمانی، حقایق اخلاقی براساس نگرش های ناظران آرمانیِ فرضی، تعریف و معنا می شود. بر این اساس، شالوده این نظریه ها بر نفی حقایق اخلاقی مستقل شکل خواهد گرفت. بنابراین وجود حقایق اخلاقیِ مستقل و بدیهی که بتواند مکشوف عقل آدمی قرار گیرد، انکار می شود و حقیقت اخلاقی، ساخته و پرداخته پسند / ناپسند ناظرانی آرمانی شمرده می شود. به همین دلیل، خودِ این ناظران خالی از فضایل اخلاقی مستقل اند و در داوری های اخلاقی خود ملزم به رعایت هیچ اصل و ارزش اخلاقی نخواهند بود. نظریه امر الهی نیز دارای تقریرهای متعددی است و نظریه ناظر آرمانی با مبانی فرا اخلاقی خود، به برخی از گونه های نظریه امر الهی شباهتی تام دارد. در این میان، یکسانی ماهیت نظریه های ناظر آرمانی و امر الهی اشاعره بسیار چشمگیر است. گویا نظریه ناظر آرمانی همان نظریه اشاعره است که به صورت لابشرط نسبت به وجود و عدم ناظرانِ ایدئال در لباسی غیردینی نمودار شده است. این مقاله با طرح و مقایسه این دو نظریه، درپی بازتاب ماهیت یکسان آن دو است.