فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۲٬۹۱۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
حاکمیت نظم و قانون مداری از مهم ترین مؤلفه های اجتماعِ به سامان است که بستر امنیت و آرامش را برای سیر افراد در جهت اه داف ف ردی و جمعی امکان پذیر می سازد. دستی ابی به جامع ة بهره مند از نظم عمومی، نیازمند وجود قوانین مربوط و مابازای قانونی مناسب برای اجرای این قوانین است. بی شک مهم ترین ضامن اجرای قوانینِ دارای جنبه نظم عمومی، دولت ها و نهادهای اجتماعی قضایی و انتظامی هستند؛ اما توجه به اخلاقیات، حاکی از وجود مابازای اخلاقی و درونی برای رعایت قوانین یادشده است. ازاین رو هماهنگی و همراهی الزامات خارجی و درونی، مهم ترین دستاورد برای رسیدن به نظم عمومی خواهد بود. در تحقق این هدف، مفهوم وجدان اخلاقی با توجه به کارکردهای آن، نقش اساسی دارد. در این نوشتار با مراجعه به آرای اندیشمندان، ضمن مفهوم شناسی «وجدان اخلاقی»، تأثیر این عاملِ در دسترس و همگانی برای تربیت افراد اخلاقی و به تبع آن تشکیل جوامع اخلاقی که نظم داری و قانون مداری را سرلوحه فعالیت های خود قرار دهند، بررسی شده و تلاش گردیده است تا مفهوم اخلاقی وجدان به صورتی کاربردی تر ارائه شود.
تحلیل مفهومی و گزاره ای قاعده زرّین اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۹
حوزه های تخصصی:
«آنچه را بر خود می پسندی، بر دیگران هم بپسند.» این گزاره در اخلاق به قاعده زرّین (طلایی) معروف است. به نظر می رسد دشواری های نظری و کارکردیِ احتمالیِ قاعده به عدم وضوح محتوای آن باز می گردد. بررسی و تحلیل مفهومی و گزاره ای این قاعده نشان می دهد مؤلفه های مهم این قاعده که عبارت اند از: «خود»، «دیگری»، «پسندیدن» و مشارالیه «آنچه» هر کدام حاوی دشواری هایی هستند که در آغاز، امکان فهم و عمل به قاعده را با تردید مواجه می کند. تحلیل گزاره ای قاعده و نقایص ناظر برآن نیز به گونه ای با مؤلفه های مذکور پیوند می خورد. نوشتار حاضر با تدقیق در محتوای قاعده نشان می دهد خودگروی، نسبی گرایی فرهنگی، سلایق متفاوت در پسندها و ناپسندها و بی شماری افعال در مواجهه عملی با دیگران، هیچ کدام زیانی به قاعده نمی زند؛ درنتیجه امکان تصور معقول و عمل به قاعده وجود دارد.
رابطه سعادت و فضیلت از دیدگاه ارسطو و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
تبیین مسئله سعادت و فضیلت در نظام فکری ارسطو به عنوان معلم اول و فارابی به عنوان معلم ثانی گره-گشای مهم ترین مسائل حکمت عملی یعنی اخلاق و سیاست بوده است. مسئله ی اساسی این نوشتار بیان رابطه ی فضیلت و سعادت است. اطلاق عنوان کمال اول به فضیلت و کمال ثانی به سعادت و حصول سعادت از طریق فضیلت بر مبنای رعایت حدوسط، در نگرش این دو فیلسوف مشایی بهترین رابطه لحاظ شده این دو مسئله است. از طرفی به کارگیری طرح مدینه ی فاضله توسط فارابی و تأکید بر آن به این دلیل بوده که تحقق سعادت فردی منوط به سعادت اجتماع است و این مسئله را بیان می کند که فارابی سعادت را در نظام اجتماعی هم به صورت کامل به کاربرده است. هردو فضیلت را برحسب جنس ملکه و برحسب نوع حدوسط می دانستند. باوجوداین اشتراکات اختلافاتی در دیدگاه این دو فیلسوف وجود دارد که مهم ترین آن ها تفاوت در نگرش این دو متفکر بوده است؛ ارسطو سعادت را مسئله ای اخلاقی و نه دینی دانسته، ولی فارابی سعادت را مسئله دینی و اخلاقی قلمداد کرده و اساس هستی شناسی خود را بر مبنای توحید بنانهاده است. نقطه افتراق دیگر این دو فیلسوف در تحقق سعادت است که ارسطو سعادت را به این دنیا محدود می داند ولی فارابی علاوه بر سعادت دنیوی به سعادت قصوی معتقد است که همان قرب به کمال خداوند است و در این دنیا محقق و حاصل نمی شود. فارابی با این تفکر به سعادت جنبه و حیثیتی عرفانی بخشیده است. علاوه بر این در مشهورترین تقسیم فضیلت که مشترک بین ارسطو و فارابی است، ارسطو بر نقش فضایل عقلانی در تحصیل سعادت اعتقاد داشته اما فارابی هرچند سعادت را درگرو کسب فضایل دانسته، درعین حال مهم ترین نقش را به فضایل اخلاقی داده است و به سعادت اجتماعی در قالب مدینه ی فاضله توجه بیش تری نموده است.
تبیین و تحلیل مبانی معرفتی امام موسی صدر در تقریب مسلمانان و مسیحیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقریب ادیان، ازجمله مسائلی است که برخی عالمان دین در طول تاریخ برای تحقق آن تلاش بسیار نموده اند. در ورای فعالیت های تقریبی، مبانی معرفتی مختلفی وجود دارد که با توجه به آن، تجلیات متفاوتی در حوزه عمل آشکار خواهد شد. شفاف سازی و تأکید بر مبانی صحیح تقریب، می تواند زمینه ساز ارتقا و گسترش فضای تقریبی میان پیروان ادیان الهی گردد. یکی از پرچم داران این عرصه، امام موسی صدر می باشد. این پژوهش تلاش دارد با واکاوی سخنان و آثار ایشان، مبانی معرفتی وی را در سه حوزه هستی شناسی، دین شناسی و انسان شناسی بازشناسایی نماید. هم گرایی تمام هستی، نگاه متعالی به حقیقت دین و توجه به کرامت انسان، ازجمله مبانی معرفتی امام موسی صدر در این سه حوزه به شمار می رود.
نارسایى قرائت اخلاقى رالز از لیبرالیسم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
دستاورد فکرى برجستهترین فیلسوف سیاسى غرب در قرن بیستم، جان رالز(1921 - 2002) طى بیش از چهار دهه تلاش علمى در حوزه فلسفه سیاسى ارایه قرائتى از لیبرالیسم است که در عین وجوه اشتراک فراوان با سنت لیبرالیسم، مشتمل بر رویکرد بدیع و تازهاى در تقریر و توجیه جان مایههاى اصلى این مکتب سیاسى - فلسفى مىباشد.
تلاش فکرى رالز به دو دوره تقسیم مىشود و محصول این دو دوره، ارایه دو قرائت متفاوت از لیبرالیسم است: مرحله نخست اندیشه سیاسى وى که در کتاب مشهور وى یعنى نظریه عدالت متبلور مىشود، رویکردى فلسفى - اخلاقى به عدالت اجتماعى را به تصویر مىکشد و محصول آن قرائتى از لیبرالیسم است که بر دکترین اخلاقى و فلسفى خاصى تکیه زده است.رالز در دوره دوم تفکر سیاسى خویش با طرح نظریه «عدالت سیاسى» و «لیبرالیسم سیاسى» بر آن است که مىتوان قرائتى از لیبرالیسم و عدالت اجتماعى ارایه داد که برخلاف کتاب نظریه عدالت بر هیچ نظریه و دکترین جامع اخلاقى و فلسفى خاصى مبتنى نباشد.مقاله حاضر به قرائت اخلاقى رالز از لیبرالیسم مىپردازد و لیبرالیسم سیاسى که محصول دوران متأخر اندیشه ایشان است، از میدان بررسى و تحلیل انتقادى ما خارج است.
مسؤولیت اخلاقى(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، ترجمهى مقالهاى از آقاى دکتر اندرهاشلمن[1]با عنوان
«مسئولیت اخلاقى»[2]است. وى داراى کارشناسى ارشد در رشتهى فلسفه وادیان از دانشگاه کالرمونت و دکترى فلسفه از دانشگاه ریورساید کالیفرنیاست. آقاى دکتر اشلمن هماکنون عضو همکار گروه فلسفه و مطالعات آزاد دانشگاه استندفورد آرکانزاس است. وى در آن دانشگاه در زمینههاى فلسفهى دین، اندیشههاى شرقى، اخلاق، اخلاق پزشکى و غیره مشغول تدریس است. او داراى چندین مقاله در زمینهى اخلاق است که نوشتار حاضر یکى از مقالات چاپ شدهى وى در دایرهالمعارف استندفورد وابسته به لابراتور تحقیقات متافیزیک استندفورد[3]است.
وى در این مقاله سعى دارد تاریخچهاى از سیر تفکر و اندیشهى غرب
دربارهى مفهوم «مسؤولیت اخلاقى»، را بیان نموده و سپس با توجه به نگرش سقراط به این مفهوم، نظرات دیگر اندیشمندان را مورد بررسى قرار دهد
نقش نخبگان دینی در تربیت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
تعیین محدودة نقش آفرینی هر یک از عوامل انسانی دخیل در تربیت دینی سهمی بسزا در تحقق اهداف مورد نظر تربیت دینی دارد. نخبگان دینی از جملة مهم ترین عوامل انسانی دخیل در تربیت دینی هستند که مطالعات تربیتی، روان شناختی و جامعه شناختی صورت گرفته دربارة نخبگان و نیز تحلیل متون دینی ناظر به بحث از وظایف عالمان دینی، در عین هم پوشی و تأکید نتایج یکدیگر، در مجموع، معین کنندة نقش ایشان در تربیت دینی است. نقش نخبگان دینی در تربیت دینی، گرچه در تصور اولیه، بیشتر در حیطة شناختی نمود دارد، اما اعم از هر سه حیطة شناختی، گرایشی و رفتاری بوده است. ایشان در تمامی مراحل فرایند عملی تربیت دینی، به دلیل کارکرد اجتماعی الگو بودن، نقش آفرین بوده و با داشتن جایگاهی ممتاز در میان عوامل تربیت دینی، حتی نسبت به ایشان نیز دارای وظیفه هستند و نقش رهبری جریان تربیت دینی ایفا می کنند.
جایگاه آثار اخلاقی طوسی در فلسفه، تشیع و تصوف
منبع:
معارف ۱۳۷۸ شماره ۴۸
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات کتابشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام فرق و مذاهب تشیع
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
اهداف تربیت دینى از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر زبان شناسان تربیت را با عنایت به ریشه رب یرب یعنى پروردن، سرپرستى و رهبرى کردن،رساندن به فرجام، نیکو کردن، و به تعالى و کمال رساندن تعریف کرده اند. در تعریف دین نیز مانندسایر حقایق مربوط به ارزش هاى حیات معقول انسانى اختلاف نظریه هایى وجود دارد که معمولاًناشى از شرایط ذهنى و اطلاعاتى است که تعریف کنندگان درباره مختصات آن دارند. آیت اللّهجوادى آملى معناى دقیقى از دین ارائه داده است. ایشان دین را مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین ومقرراتى مى داند که گاهى همه این مجموعه حق و گاهى همه آن باطل و زمانى مخلوط از حق و باطلاست. اگر مجموعه حق باشد آن را دین حق، در غیر این صورت آن را باطل، یا التقاطى از حق وباطل مى نامند. تربیت دینى نیز بنا بر جهان بینى اسلامى، تربیتى است که رفتار فرد را در برابر خدا،جامعه، خود او و طبیعت بر معیارهاى دینى منطبق سازد و بر اساس قواعد دینى تنظیم کند. تربیتکه از اهداف بسیار مهم خلقت است مانند هر کار دیگرى، نمى تواند بدون هدف باشد. به رغم اینکهاهداف مختلفى براى تربیت دینى بیان شده است، اما مى توان در یک جمع بندى به این نتیجه رسیدکه هدف غایى تربیت اسلامى آن است که افراد در مسائل فردى، اجتماعى و مسائل مربوط به کلانسانیت، کاملاً مطیع خداوند باشند. در این مقاله پس از تبیین مفاهیم تربیت و دین و مقوله تربیتدینى، اهداف مدنظر قرآن درباره تربیت دینى بیان شده است.
نظام اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی از منظر واقع گرایی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به مقوله واقع گرایی اخلاقی در تفکرات اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی پرداخته می شود. نظام اخلاقی خواجه نصیر، نظامی فضیلت گرا می باشد که مبتنی بر نفس شناسی شکل گرفته است. تحلیل کامل نفس شناسی خواجه نحوه شکل گیری فضائل اخلاقی و تشریح کامل نظام اخلاقی عناصر واقع گرایانه نظام اخلاقی وی مشخص کرده و بر این اساس به دیدگاه ایشان یعنی دیدگاه فضیلت گرا صحه خواهیم گذاشت.
فهم آموزش اخلاق در مدارس ابتدایی شهر شیراز از دیدگاه معلمان پایه ی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی و فهم آموزش اخلاق در پایه ی اول ابتدایی از دیدگاه معلمان بود. این پژوهش در پارادایم کیفی انجام گرفت. گردآوری داده ها، به روش مصاحبه عمیق صورت گرفت که در آن افراد مورد مطالعه به شیوه ی هدفمند و با توجه به اصل رسیدن به نقطه اشباع انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شیوه ی تحلیل محتوای استقرایی متون مصاحبه ها استفاده گردید. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد که عوامل تأثیرگذار بر روی آموزش اخلاق از دیدگاه معلمان اول ابتدایی عبارت اند از ویژگی های دانش آموز که سن را دربر می گیرد، مدرسه (معلم به عنوان الگو و انواع روش های آموزشی همچون آموزش عملی، آموزش کلامی، آموزش رسمی، آموزش غیررسمی و آموزش تلفیقی)، خانواده، همکاری و هماهنگی بین عناصر آموزشی. نتایج تحلیل مصاحبه ها همچنین موانع موجود در راه آموزش اخلاق را نشان داد. از دیدگاه معلمان اول ابتدایی موانع آموزش اخلاق عبارت اند از عدم هماهنگی اولیا و مربیان، تناقض و دوگانگی بین عناصر تربیتی، دنیای مجازی و ارتباطات جمعی، آموزش و پرورش، معلم، گروه هم سالان و برنامه ی درسی.
سرشت و ساختار مقالات اخلاقی: اصول راهنما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو می کوشد تا ماهیت مقالات علمی پژوهشی در عرصه اخلاق را بازگوید و منطق حاکم بر آن را آشکار سازد. نگارنده نخست منطق نگارش را به مثابه فرآیند اقناع بیان می کند و بر این باور است که نوشتن آکادمیک تلاشی برای اقناع مخاطبان متخصص و در نتیجه مستلزم تن دادن به قواعدی مشخص است. سپس به تحلیل ماده و صورت مقالات علمی پژوهشی در عرصه اخلاق پرداخته، یکایک اجزای اساسی چنین مقالاتی را معرفی می کند و با برشمردن برخی لغزش های رایج در این زمینه، شیوه مقاله نویسی عالمانه را بازگو می کند. با این نگاه، نویسنده همه اجزای اصلی مقاله را تحلیل کرده و راه نگارش هر یک را گفته است و با بیان اصول راهنمایی برای نگارش چنین مقالاتی در عین تأکید بر اهمیت محتوا، ظرایف ساختاری را نیز خاطرنشان ساخته است.
ارزش های اخلاقی و خودگرایی روان شناختی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هنری سیجویک خودگرایی را نظریه ای اخلاقی میداند که شبیه سودگرایی است. سودگرایان بر آن هستند که فرد باید در صدد حداکثر کردن خیر و خوبی همه یا بیشتر انسان ها در جهان باشد. اما خودگرایان معتقدند که تنها خوبیای که فرد باید درپی آن باشد، خوبی خود اوست. این خودگرایی، که «خودگرایی اخلاقی» نامیده میشود، باید از این فرضیه تجربی، که انسان ها درصدد حداکثر کردن خوبی خودشان هستند، تمییز نهاد. خودگرایی اخلاقی، میتواند با رفتاری که به نفع دیگران است موافق باشد، زیرا غالباً بهترین راه برای ارتقای خیر و خوبی، روابط مشترک است، اما خودگرایان نمیتوانند توجیه دگرگرایانه برای این گونه مشارکت ها را بپذیرند. در واقع، دگرگرایی خیر دیگران را صرفاً به سبب خود ایشان میخواهد، در حالی که خودگرایان تأکید میکنند که باید هدف غایی انسان صرفاً خیر خودش باشد.
مسیحیت همواره «حب ذات» را بخشی از ذات ما و نیز تأثیرات آن را به طور محدود قابل قبول میدانست. در بسیاری از دیدگاه ها و ایدئولوژیها، حب ذات منشأ تمام خواست ها و حرکات انسانی خوانده شده است. اما مقولاتی چون فداکاری و از جان گذشتگی میتوانند، تناقضی بر این مدعا باشند.
اقدامات جبرانی؛ نقد و بررسی دلایل موافقان و مخالفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقدامات جبرانی، تبعیض مثبت یا تبعیض معکوس واژگانی است که امروزه در اخلاق کاربردی برای مجموعه ای از اقدامات و امتیازاتی به کار می روند که به منظور جبران ظلم ها و تبعیض های تاریخی که بر گروه ها و طبقاتی از جامعه تحمیل گشته، برنامه ریزی شده است. ظلم ها و تبعیض های مذکور می تواند عامدانه یا سهواً و یا از روی غفلت اِعمال شده باشد. این اقدامات و امتیازات در ابتدا برای سیاه پوستان و زنان در نظر گرفته شد، اما درباره هر گروه و طبقه دیگر جامعه که مورد ظلم و تبعیض واقع شده اند نیز به اجرا گذاشته می شود. شکل هایی از اقدامات جبرانی در ایران نیز اِعمال شده؛ ازجمله واگذاری سهام عدالت و اختصاص سهمیه برای پذیرش دانشجویان مناطق محروم. موافقان این اقدامات استدلال های خود را در دو دسته عمده سامان داده اند: استدلال های گذشته نگر و استدلال های آینده نگر. این نوشتار پس از طرح استدلال های مذکور و گزارش نقد های مخالفان، به بررسی و ارزیابی دلایل دو طرف پرداخته است. نگارندگان استدلالی را با استفاده از نظریه های محرومیت نسبی ـ که در علوم سیاسی مطرح است ـ به نفع اقدامات جبرانی طرح کرده اند که به نظر می آید در کنار دیگر استدلال هایِ موافقان اِقدامات جبرانی، این موضع را تقویت می کند. استدلال مذکور از نوع استدلال های آینده نگر است.
بهداشت فردی در سیره ی نبوی
حوزه های تخصصی:
رعایت بهداشت فردی و اجتماعی در اسلام مطلوب و بسیار مورد توجه است. قرآن کریم در زمینه بهداشت در پوشش، تغذیه، بدن و سایر امور زندگی انسان به وضوح سخن گفته و آن را از مطالبات و در حد تکالیف شرعی مطرح کرده است. راجع به این رویکرد، ده ها آیه در قرآن هست که به روشنی در برخی از امور رعایت بهداشت را لازم می داند. به همین جهت، در سیره نبوی نیز اهتمام جدی در تمام امور به بهداشت دیده می شود. گاهی حضرت از مردم با تاکید و سفارش درخواست رعایت بهداشت را کرده و آن را به عنوان نماد مسلمانی و جزئی از ایمان به خداوند و در درون معرفت الهی جای داده است. در سیره نبوی توجه به بهداشت در تغذیه و پوشش و محیط زندگی، به عنوان برنامه دائمی رعایت شده و یکی از راه های ترقی معنوی انسان مطرح است. در مقاله حاضر علاوه بر توجه به رویکرد قرآن به بهداشت، نمونه هایی از رفتار و سیره نبوی در رعایت بهداشت از جمله در تغذیه و لباس و آراستگی ظاهری و توجه به سلامتی جسمی تبیین شده است.
فضیلت در نگاه ارسطو و توماس آکوئیناس(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از بنیادیترین مفاهیم فلسفة اخلاق ارسطو، فضیلت است و شناخت این مفهوم، راه را برای شناخت و ارزیابی دستگاه اخلاقی او هموار میسازد. از سوی دیگر، قدیس توماس، بزرگ ترین پیرو ارسطو در قرون وسطا نیز ظاهراً با این مفهوم همچون ارسطو برخورد میکند؛ با این تفاوت که آن را افزون بر معنای پیشین، معنایی متعالی میبخشد. اکنون پرسش اساسی این است که فضیلت در نظام اخلاقی ارسطو چه جایگاهی دارد و آیا معنای فضیلت در دستگاه فکری توماس، دقیقاً همان معنای ارسطویی را دارد یا خیر؟ پس از دانستن اینکه ارسطو تعریفی انسانی، دنیایی و عقلانی از مفاهیم سعادت و خیر و فضیلت ارائه میدهد و توماس، با دشواریهایی میکوشد تا این مفاهیم را با دستگاه فلسفی - مسیحی خود سازگار کند، در این نوشتار خواهیم کوشید تا بدان پرسشها پاسخ دهیم. همچنین در پایان، کلام هر دو فیلسوف را به اختصار نقد و بررسی کرده ایم.