فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
ابوالقاسم شابی(1909-1934م) یکی از شاعران برجسته معاصر تونس در ادب عربی به شمار می آید که شعر و اندیشه اش را در خدمت انسان و ارزش های انسانی قرار داده است. یافته های این پژوهش توصیفی تحلیلی بیانگر این است که شعر او توانسته است به عنوان الگوی دیگر شاعران معاصر عرب در مسیر انسانیّت حرکت نماید. وی برآن بود تا در چارچوب هنر شعری ، تجسّم کننده آرزوها و رؤیاهای ناب انسانی باشد.شابی برای رسیدن به چنین هدفی،درون مایه های اساسی شعر خویش را انسان و فضیلت های انسانی همچون؛ بیان ارزش های والای انسانی و اسلامی، تحلیل دردها و رنج های انسان معاصر، فراخوانی انسان به دانش و آگاهی و بیداری و... . قرار داده و پیوسته زمزمه کننده خصلت های ناب انسانی باشد.تعصّب شابی نسبت به وطن و مردم ، خشم و غضب او از بی عدالتی ها ، دعوت به مبارزه با استبداد و استعمار ، فراخوانی به بیداری و تحریک همتها و اراده های انسانی و به حرکت در آوردن اجتماع خفته در تباهی و فساد ،حرکت در مسیرآزادی و عدالت و شجاعت و عشق و ایثار و...از ارجمندترین خصلت های ناب انسانی هستند که شابی در بیشتر شعرهایش، زیبایی آنها را ستوده است.اهمّیت و ضرورت این جستار در این است که چنین پژوهش های می تواند پژوهشگران و ادیبان را به سمت اهداف والای انسانی رهنمون نماید.
همدانی عرب
حوزه های تخصصی:
نعلیات، دیوان عشق و دلدادگى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در خلال حیات نسبتآ طولانى حکومت اسلامى در اندلس، سلسله اى به نام موحدین با راه انداختن یک قیام دینى توانستند امپراتورى بزرگ خود را میان سالهاى (524 هق تا 7 66ه ق) بر آن سرزمین حاکم نمایند. در پرتو حکمرانى این سلسله، اوضاع فکرى، فرهنگى، اجتماعى و سیاسى جامعه شاهد بروز تحولاتى اساسى بود. از نقطه نظر ادبیات عربى در پرتو سلسله موحدین، ظهور نوعى شعر که نگارنده از آن به ""نعلیات "" یاد نموده- پدیده اى بارز و مقوله اى در خور تحقیق و مطالعه است. در این فرصت تلاش شده است تا با ذکر شواهد متنوع، تحلیل ویژگیهاى محتوایى این نوع سروده ها و بیان انگیزهء سرایندگان آنها به معرفى پدیدهء ادبى ""نعلیات "" پرداخته شود. در این میان با طرح سه سوال اساسى، چهارچوب بحث در مسیرى معین، هدایت و از آن پس به موضوع ""تمثال نعل "" پرداخته شده و هر چند ماهیت تحلیلى موضوع وکند وکاو در سروده هایى خاص چندان مستلزم ذکر ارجاعات پیاپى نیست ولى همیان امر از نگاهى دیگر موید این نکته است که ""نعلیات ""- به طور خاص- پس از ""مقرى تلمسانى "" جز از سوى دکتر محمد تاویت مورد بحث واقع نشده است.
مبتکر واقعی فن مقامات
حوزه های تخصصی:
زبان و تصویر در تعبیرات قرآنی قصاید عربی سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل قصاید عربی سعدی و تبیین ساختار زبانی شاعر در تصاویر قرآنی موجود در این قصاید، محور اصلی مقاله حاضر است که با توجه به جایگاه رفیع سعدی در عرصه ادبیات ایران و جهان، تبیین شاخصه های اصلی زبان تصویری او در راستای اثبات تسلط شاعر بر زبان قرآن و شعر عربی ضرورت می یابد. از آن جایی که رویکرد زبان و تصویر در اشعار سعدی با زیر ساخت تاثیرات شاعر از قرآن، کار نشده است لذا در این مقاله در صدد پاسخگویی به سوالات زیر هستیم:
اول این که جایگاه آیات قرآنی در قصاید عربی سعدی چگونه است؟ و میزان ابیات تصویری و غیر تصویری شاعر در چه حدی است؟ دیگر آن که صور خیال در ابیات قرآنی سعدی چه ویژگی هایی دارد؟ و کانون مرکزی تصویر در این ابیات چیست؟ بیان نحوه تقابل و تعامل، پیوند و مجاورت واژگان قرآن در نگاه تصویری شاعر، از رویکردهای دیگر مقاله حاضر است.
مقاله به زبان عربی: درنگی در زندگی و شعر ابو المجد اصفهانی (أبو المجد الأصفهانی حیاتُه وشعرُه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابو المجد اصفهانی یکی از برترین شاعران ایرانی عربی سرا است که در دو محیط ایران و عراق (اصفهان و نجف) تربیت شد و به تحصیل علم پرداخت و از این دو سرچشمه فرهنگی نوشید. با وجود اینکه ابوالمجد, شاعر و دانشمند توانایی است اما زندگی علمی و ادبی او کمتر مورد توجه محافل علمی و دانشگاهی قرار گرفته است، لذا پژوهش حاضر در صدد است تا با روشی توصیفی ـ تحلیلی جنبه های مختلف زندگی علمی و ادبی او را مورد بررسی قرار دهد.
از مهمترین یافته های این پژوهش این است که اخوانیات مهمترین موضوع شعری ابوالمجد را تشکیل می دهد, کما اینکه او همیشه به مدح بزرگان و شکوه از انسان های باطل و پست نیز نظر داشته است. او هر چند شاعر پرکاری نبوده است اما معانی و مفاهیمی را در شعرش گنجانده که او را شاعری با طبع روان نشان می دهد. مهمترین ویژگی شعر ابوالمجد, اهتمام او به صنایع بدیعی و از همه مهمتر جناس و توریه است.
تحلیل موازنه ای دو سوگ چامه از ابوفراس حمدانی و محمود سامی البارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوفراس حمدانی شاعر با احساس قرن چهارم هجری است که در زندان رومیان، چکامه ای در سوگ مادرش به نظم کشید و بارودی، شاعر باذوق قرن سیزدهم هجری است که در روزگار تبعید، به یاد همسر فقیدش اشک حسرت ریخت و طرح چامه ای باشکوه را در انداخت. این دو چکامه از جمله باشکوه ترین سوگ سرودهای این دو سراینده و ادبیات عربی است. تحلیل ساختاری و محتوایی این دو اثر جاودان و قرار دادن آن ها در ترازوی نقد و موازنه، چشم انداز کلان این نوشتار را تشکیل می دهد. پژوهش حاکی از آن است که این دو اثر شایان، با برخورداری از وحدت موضوعی و صدق هنری، عواطف دردآلود، دغدغه های روانی و شرایط ناگوار حاکم بر زندگی دو سراینده محنت کشیده را به نیکویی و در نمایی هنری به تصویر می کشند. دلالت ساختار سروده ها بر احوال و احساسات دو سراینده که در سطح گزاره ها، واژگان و حروف، نمودار شده، از جمله شباهت های دو چکامه است. اختلاف بین این دو چامه نیز، برآمده از تفاوت بین شرایط و روحیّات سرداری است گرفتار که در سوگ مادرش، اشک می ریزد و امیر رانده شده ای که داغدار همسر خاک نشین خویش است.
أشکال الحنین إلی الماضی فی شعر بدر شاکر السیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إن تقنیه الحنین إلی الماضی إحدی التقنیات المهمّه التی ظهرت کمصطلح نقدی فی الأعوام الأخیره عند نقّاد الأدب. هذه التقنیه وإن کانت حدیثه الظهور فی النقد الأدبیّ العربی، لکنّ توظیفها فی النّصوص الأدبیه کان موجوداً، بدءً بالعصر الجاهلی ومروراً بالعصر الحدیث. فالحنین إلی الماضی عند الأدباء، وخاصه الشّعراء منهم، له أسباب مختلفه، وهو منبعث من دواعٍ وعوامل کثیره، کالعوامل الشخصیه، والسّیاسیه، والاجتماعیه، والعاطفیه، وغیرها. والشاعر الذی ین زع نحو هذا الفنّ تؤذیه الغربه والاغتراب عاده ویتضجّر من ظروفه الراهنه، شخصیه کانت أو اجتماعیه، إذن بمقدورنا أن نقسِّم الحنین، بناء على العوامل المذکوره، إلی قسمین رئیسین: الحنین الفردیّ والحنین الاجتماعیّ- السیاسیّ. وقد ظهرت هذه الظاهره فی عصرنا الحاضر عند الشعراء العرب فی ظلّ الأحداث السیاسیه والاجتماعیه والآلام النفسیّه الفردیه فی البلاد العربیه.
ومن أبرز هؤلاء الشعراء الذین یتجلّی الشعور بالشوق والحنین فی أشعارهم هو بدر شاکر السیاب (1926– 1964م)، رائد الشعر الحرّ، حیث حنّ إلی الطفوله والشباب والأهل والوطن. وقد توصل البحث إلى أن السیّاب، لعوامل عدیده، التجأ إلی ماضیه المفعم بالأفراح والراحه، تسلیه لهمومه التی ألمّت به من کلّ جانب، ومن أهمّ تلک العوامل عاطفته الجیّاشه العمیقه التی کانت تجرُّه إلی الأیام الحالمه الجمیله التی لم تتکرّر أبداً. وهذه المقاله تعمد إلی دراسه هذه الظاهره فی شعر الشاعر وأسبابها وأنواعها.
ابونواس
حوزه های تخصصی:
نوآورى در ادب متعهد عرب ""شعر حسینى معاصر""(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، محقق تلاش نموده با بررسى نمونه اى از ادب متعهد عرب ضمن پرداختن به خصائص آن گونه ادبى جلوه هاى تجدید و نوآورى را در آن به بحث نشیند. نمونه منتخب اختصاص به ادبیات عاشورا و امام حسین (ع) در جلوهء نظم آن دارد. بخشى از پژوهش به مقایسة گذرى این شعر با اشعار حسینى دوره هاى گذشته مى پردازد و بخش عمده جستار به فنون و شیوه هاى نو در این شعر همت مى گمارد. اشعار قصصى و شعر آزاد از این زمره محسوب مى شوند که ضمن تکیه بر چارچوبهاى اصلى که برخى از ادب غربى به ادبیات عرب واردگردیده است، به دلیل آمیختگى با مایه هاى عربى و ارزشها و فرهنگ اسلامى جلوه اى نو از این فنون را به جهان عرب عرضه داشت.
گفتارى کوتاه در باب ابیردبن معذر، شاعر عصر اموى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشعار ابیرد بن معذر چه آنچه که در مناسبتهاى گوناگون سروده شده و یا در احوال دیگرى نقل شده، در واقع آئینه تمام نماى زندگى عصر خویش است. او به خلق و خوى نیکو، سجایاى انسانى، صفات پسندیده و اوضاع اجتماعى زمان خود توجه فراوان داشت. به گونه اى که جان، روح و همه وجود او را پر ساخته و اندیشه، عاطفه و خیالش را مشغول ساخته بود. تا آنجا که به ذهن او صراحت مى بخشید، اندیشه اش را روشنى مى داد و روحش را به جانب یقین متمایل مى ساخت. ازاین رو نگارنده بر آن شد تا به بررسى زندگى و اشعار شاعر بپردازد. چندانکه بیانگر هوشیاری وحضور ذهن شاعر باشد و احساس لطیف و شعور دقیقش رابه تصویرکشد.
جایگاه باران نزد عرب در دوران جاهلیت ( با نگاهی به سروده های شاعران این دوره)
حوزه های تخصصی:
التناصّ القرآنی فی شعر محمود درویش وأمل دنقل (دراسه ونقد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إنَّ ظاهرهَ التناصّ الدینی والتفاعل مع النصوص القرآنیه مِن التقنیات الأسلوبیه التی حفل بها الشعر العربی المعاصر. وبما تمتلکه هذه الظاهره من مِصْداقیَّه وحُظْوَه فی توسیعِ فضاءات المعنى فی النصّ الشعری، تعمّق الشعر وتجعله مفتوحاً على التأویل والتفسیر فی الذات الإنسانیه، فإنّ فضلاً عن دورها فی قداسهِ کلام الشاعر فی سیاقه الجدید. وبالإجمال إنتاج دلاله مؤازره للنص بالتضمین أو بالتلمیح، هذا مِنْ جهه، ومِنْ جهه أخری ظهر خلال السنوات الأخیره فی التناصّ القرآنی فی الشعر العربی، ما لا یراعی الشأن القرآنی المقدّس کما ینبغی. تهدف هذه الدراسه إلى معالجه ظاهره التناصّ القرآنی ونقده فی نماذج مختاره من شعر المقاومه فی فلسطین ومصر تمثّلت فی أعمال شعریه للشاعرین: محمود درویش وأمل دنقل. من النتائج التی خرجت بها أنّنا نرى أحیاناً بعض التجانفِ للشاعرینِ عن استغلالهما الأمثل للتفاعل مع النصوص القرآنیه.
ترجمه کهن لامیة العجیم(در اوائل قرن هشتم.از مترجم ناشناخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصیده لامیة العجم، سروده طغرائی شاعر ایرانی عربی سرای ، در اواخر قرن پنج هجری، از قصیده های ممتاز و مشهور و به تعبیر قدیم از امهات قصاید ادب عربی است. این ترجمه فارسی از لامیة که در اوایل قرن هشتم انجام گرفته قدیم ترین ترجمه تاکنون شناخته شده از این قصیده بلند آوازه است و در ضمن نمونه ای کمیاب است درنوع خوداز ترجمه کامل آثار محض و ناب ادب عربی به زبان فارسی.
هنجارگریزی معنایی در قصیدة «رَحَلَ النَّهَار» بدر شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی، بحثی در نقد صورتگرا و یکی از نظریّه های ادبی معاصر است که مبنای آن بر پایة علم بلاغت استوار می باشد. در رویکردهای جدید زبان شناختی، نظریّه پردازان معاصر هنجارگریزی را ابزار شعرآفرینی معرّفی کرده اند و برای آن انواع گوناگونی برشمرده اند. در این میان، هنجارگریزی معنایی بیش از همه در عرصة شعر بازخورد دارد. شاعر با به کارگیری این صنعت و طولانی کردن فرایند ادراک مخاطب، پیام هنری خویش را به وی عرضه می کند، چراکه در این نوع از هنجارگریزی، بازی دال ها، گریز و سیلان معنا را به دنبال دارد که باعث تعویق معنا و ایجاد خوانش های متعدّد در ذهن مخاطب می شود. گذری بر شعر سیّاب، گرایش وی به کاربرد رمز و اسطوره را در بازپرداخت مفاهیم شعری خویش، آشکار می سازد. وی با چنین رویکردی، عناصر زیباشناختی کلام خویش را افزوده، کارکرد واژگان زبانی را رنگی مجازی بخشیده است. نمودهای بیانی علم بلاغت در شعر سیّاب، جلوه هایی از هنجارگریزی معنایی هستند که نگارندگان به بررسی این عناصر در قالب دو محور جانشینی و همنشینی در قصیدة «رَحَلَ النَّهَار» و کارکرد آنها در بازتاب پیام شعری وی پرداخته اند و از این رهگذر، تبیین نموده اند که بسامد بهره مندی وی از عناصر بلاغی و طولانی کردن فرایند ادراک مخاطب، تأثیر شگرفی بر همراهی مخاطب با معانی شعری وی دارد.
ناسازوارگی در سروده های عرفانی (مطالعة موردپژوهانه: دیوان کبیر «ابن عربی» و دیوان «ابن فارض»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع آشنایی زدایی در زبان، انتخاب بیان پارادوکسی است. پارادوکس در زمرة قوانین شناخته شدة رستاخیز کلمات در حوزة بوطیقای جدید و زبان شناسی قرار دارد. ادیبان عرب در بهره گیری از این ترفند ادبی غافل نمانده اند. آنان به ویژه در ادبیّات عرفانی غنی ترین جلوه های پارادوکسی زبان را به کار گرفته اند. آمیختگی عرفان با ادب و تحوّل تکاملی ادبیّات از سادگی به ژرفایی را می توان مهم ترین عامل گسترش ناسازوارگی در ادب عربی برشمرد. در بلاغت صوفی، محور جمال شناسی شکستن عرف و عادت های زبانی است. در مرکز این قلمرو استتیک غلبة موسیقی و شطح (پارادوکس) بر دیگر جوانب بیان هنری کاملاً آشکار است.
با واکاوی در دیوان کبیر«ابن عربی»و«ابن فارض» درمی یابیم که هرچه از عرفان زاهدانه به عرفان عاشقانه گرایش پیدا می کنیم، بسامد ناسازوارگی بیشتر می شود؛ و هرچه فاصلة میان دوسویة ناساز واره در دیوان «ابن عربی» و «ابن فارض» کمتر می شود بر بلاغت سخن آنان افزوده می شود و پایه و مایة سخن آنان را بالاتر می برد.
ملامح المقاومه فی شعر أبی القاسم الشابّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إن شعر المقاومه رکنٌ عظیم من أرکان الأدب العربی الحدیث، و من أوسع الأبواب الشعریه التی یدور الشعراء فی رحابها. فالشاعر المقاوم علیه أن یصنع مصیره بیده و یکون داعیاً إلی التحرر و الاستقلال و ملتزماً بقضایا مجتمعه.
إذا أمعنّا النظر فی الشعر التونسی المعاصر وجدنا أبا القاسم الشابّی(1909م- 1934م) من أکبر الشعراء المقاومین؛ بحیث کان شدید الإیمان بحریّه الاختیار و مسؤولا أمام مجتمعه الذی ینتمی إلیه، مسایراً شعبه و أبناء قومه، مقاوماً للظلم و الطغیان، مناصراً ضد الظالم، متغنیاً بأمجاد شعبه و رافضاً المصالحه مع الواقع الاجتماعی الذی یعیشه شعبه.
یهدف هذا البحث إلی دراسه الظواهر المختلفه للمقاومه فی شعر الشابّی کما یهدف الکشف عن حیاه الشاعر و شخصیته و ثقافته، ثم التعرف علی أدبه المقاوم و أهم الموضوعات الوارده فیه و أنماطها التی تمثلت فی المحاور التالیه:
1- الوطنیه
2- کفاح المستعمر
3- القومیه العربیه (الالتزام القومی)
عناصر الإیقاع ودلالاتها فی ""قصیدة الانتفاضة"" لسمیح القاسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعتبر الموسیقی من أهم أداة بنائیة یقوم علیها البناء الشعری وهی عنصر من أبرز العناصر التی تمیّز الشعر من سائر الفنون الأدبیة. والعنصر الإیقاعی تکمن فیه الطاقة التعبیریة والدلالیة وله أهمیة بارزة فی خلق الجو العام للقصیدة وتماسک بنیتها. ستحاول هذه الدراسة أن تتلمس البنیة الإیقاعیة وعناصرها وآثارها فی ""قصیدة الانتفاضة"" للشاعر سمیح القاسم وهی قصیدة تتمیز بإیقاعات موسیقیة متنوعة تجعل المتلقی یستعذبها وتنقله إلی حالة الشاعر الشعوریة. وفی هذه الدراسة ندرس تشکیل البنیة الإیقاعیة فی القصیدة من خلال رصد بعض الظواهر الإیقاعیة مثل الوزن العروضی والزحافات والعلل، القافیة وما یتعلق بها، والظواهر الإیقاعیة الأخری؛ مثل التدویر، والسطر الشعری، والتضاد، والتوازی، والتکرار، وقد اتبع البحث منهجاً وصفیاً تحلیلیاً إحصائیاً وذلک باستقراء القصیدة وتفکیک عناصرها الإیقاعیة لاستخراج قیمها الدلالیة والجمالیة. وقد تبین من خلال هذه الدراسة؛ أنّ الشاعر یحاول فی تشکیل البنیة الإیقاعیة لقصیدته، الإفادة من أصغر الجزئیات وأدقها من أجل توظیفها واستثمار مکوناتها بغیة إثراء النغمة المؤثرة المنبعثة من الإیقاعات الخارجیة والداخلیة وإثراء دلالات النص. وأن العنصر الإیقاعی بکافة أشکاله له دور واضح فی إثراء البنیة الإیقاعیة والبنیة الدلالیة للقصیدة وتماسک بنیتها وکسر رتابتها واکتساب القصیدة درجة موسیقیة ملموسة، وأنه یؤدی دوراً دلالیاً وجمالیاً لإثارة المتلقی وإثراء القصیدة.