فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱٬۶۹۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
تتناول هذه الدراسه الکشف عن علاقه الذات بالآخر، کما قدمتها الروایه السوریه، تلک العلاقه التی کانت محکومه بمنطق القوَّه؛ إذ صورت الروایه السوریه قوه الآخر على الصعد العسکریه والسیاسیَّه والفکریه، فی مقابل ضعف الذات و تشرذمها، ما جعلها فی موقف استلاب أمام الآخر، وأدَّى کذلک إلى إضعاف أجهزه مقاومتها له.
بررسی معناشناختی ترکیب «قرّه العین» و معادل های فارسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
حوزه های تخصصی:
«قرّه العین» از جمله ترکیب هایی است که در ادبیات عربی به ویژه در منابع دینی مانند قرآن و حدیث بسیار تکرار شده است. در زبان فارسی برای این ترکیب معادل هایی چون «خنکی چشم»، «روشنی چشم» و مانند آن در نظر گرفته شده است، ولی به نظر می رسد این ترجمه ها چندان گویای معنای مورد نظر این تعبیر نیست. بر این اساس در این مقاله، نگارندگان در جستاری گسترده با تکیه بر کتب معتبر لغت، و استناد به نمونه های نظم و نثر کهن عربی، و آیات و روایات و با توجه به نکات بلاغی و ویژگی های بافتی کلام، در باره معنی و کاربرد ترکیب «قرّه العین» در زبان عربی و ترجمه درست و گویای آن به زبان فارسی به بحث و بررسی پرداخته، نادرستی یا نارسایی برگردان های آن را به اثبات رسانده و برابر نهاده هایی برای آن پیشنهاد کرده اند.
نقش علم صرف در دستیابی به قرائت صحیح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از آیات قرآن به گونه های مختلف قرائت شده است که طبق دیدگاه صحیح منطبق با روایات اهل بیت علیهم السلام، یکی از آنها صحیح و بقیه غیرصحیح است. شناخت قرائت صحیح از طریق معیارهای مشخص شده برای تفسیر درست قرآن و تلاوت صحیح آن لازم است. یکی از علومی که می تواند در این امر نقش آفرین باشد علم صرف است. مقاله حاضر با روش تحلیلی توصیفی و با هدف نشان دادن نقش دانش صرف در دستیابی به قرائت صحیح، به بررسی برخی از قرائت های اختلافی قرآن پرداخته و با بیان موافقت و عدم موافقت آنها با قواعد علم صرف، به این نتیجه رسیده است که علم صرف می تواند در برخی از قرائت های اختلافی در تعیین، ترجیح یا در تساوی برخی از قرائت ها نقش آفرین باشد.
بررسی بنیادی برخی از الفاظ قریب المعنی در قرآن کریم (دلالتها- کاربردها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تحلیل و بررسی دلالت معنایی واژگان مترادف و قریب المعنی در قرآن کریم، روشن می شود که میان کاربرد این واژگان و بافت معنایی آن ها هماهنگی و پیوند عمیقی نهفته است؛ بطوریکه در ساختار زبانی قرآن کریم، هر واژه ای بار معنایی خاص خود را داشته و معنا و مفهوم آن در مقایسه با سایر واژگان قریب المعنی متفاوت است، لذا با توجه به اهمیت موضوع بر آن شدیم تا برای پی بردن به تفاوت های دلالی این الفاظ، معنای لغوی آن ها و نیز سیاق آیاتی که این الفاظ در آن به کار رفته اند، مورد بررسی قرار دهیم، سپس معنای لغوی آن ها را با معنای قرآنی ای که از این الفاظ است نباط می گردد، مقایسه کنیم.
باز نگری ِریشه وساخت فارسیِ سه واژه قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت متفاوت زبان عربی که زبانی اشتقاقی است ازجهت اشتمالش بر الگوهای آوایی و قالب های صرفی خاص وتغییرات بابهای فعلی وصیَغِ اسمی-اعم از مشتقات و جمع های مکسّر و دیگر ساختها- سبب می شود که واژه های بیگانه/دخیل، گاه چنان دستخوشِ تحول وتنوع می شوند که خاستگاه و ریشه هایِ آنها و مسیرهای دگرگونی صرفی و مفهومی شان پوشیده بمانَد و ردیابی اصل و فرع واژگان برای محقق دشوار شود.
از دیرباز کسانی چون جوالیقی، سیوطی، خفاجی و دیگر زبانشناسان و لغویان درباره واژگان اقتباسی و وضع تحول و تعریب آنها تحقیقات ارزشمندی را به میراث گذاشتند. پژوهش های دقیق و روشمند خاورشناسان درباره زبان عربی، زبان قرآن وواژه های دخیل درقرآن، از نیمه دوم سده نوزدهم ضمن بهره گیری از میراث گذشتگان، اشتباهات نظام مند و روشمند آنها را نشان داده اند و تحولی بنیادی در علوم ریشه شناسی و تبارشناسی واژه های قرآنی، ایجاد کرده اند.
یکی از پژوهش های ارجمند دراین حوزه، کتاب «آرتورجفری» است که ازحیث روش شناسی ؛ دقیقتر و از جهت تعداد واژه های دخیل، بسیار چشمگیراست. وی بیست وهفت واژه ی قرآن را فارسی دانسته است. در چند دهه اخیر کتب و مقالات بسیاری دراین باب نوشته شده است.
با اینهمه به نظر می رسد که بررسی های موجود درباره ی سه واژه ی «صِهْر، صَکّ و اَوْزار» ناقص و اشتباه است. سیطره ی سنت واژه شناسی، سنت ترجمه و تفسیر و شباهت هایِ رهزنِ شکلی و وزنی و دیگر ویژگیها، اسباب این اشتباهات اند. سعی ما دراین تحقیق این است که با مرور فرهنگها و ترجمه ها وتفاسیر و تامل درساخت این واژه ها وجوه مغفول آنها را باز می نماییم.
بررسی کهن الگوی«آنیما» و «تولد دوباره» در ذهن و زبان خلیل حاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کهن الگو، صورت ازلی، صورت مثالی و به بیان یونگ، «آرکی تایپ»، عبارت از طرح کلی آن دسته از رفتار های بشری است که در ناخودآگاهی جمعی ریشه دارند. از مهم ترین کهن الگو هایی که یونگ،آن ها را بررسی کرده است، می توان آنیما (مادینه روان مرد)، آنیموس (نرینه روان زن)، پرسونا (نقاب اجتماعی فرد)، سایه و خود را نام برد. هدف اصلی از نوشتار حاضر، بررسی نمود آنیما در ذهن وزبان شاعر و اندیشمند معاصر عرب، خلیل حاوی است؛ زیرا واکاوی سروده های این شاعر، به ویژه دو مجموعه نهر الرماد و بیادر الجوع او، حضور آنیما را در ذهن سراینده و نمود آشکار و ماندگار آن را درزبان سروده هایش آشکار می کند.
خوانش های گوناگونِ شاعران معاصر عربی از داستان حضرت ایوب (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران معاصر عربی برای بیان تجربه های گوناگون، اهداف مورد نظر و نیز برای رهایی شعر از حالت خطابه گری و گزارشی و در راستایِ اصالت بخشی به اثر ادبی، به فراخوانی چهره های سنتی و بویژه چهره های دینی روی آورده اند. آنان این شخصیت ها را به دلیل برخورداری از دلالت های بالقوه و سازگاری با تجربه های معاصر خویش بکار گرفته و به منظور انتقال مفاهیم ذهنی، به شکل نمادین از آنها بهره ها برده اند. پژوهش حاضر بر آن است تا به واکاوی حضور شخصیت حضرت ایوب (ع) در شعر معاصر عربی بپردازد. در این راستا، نخست با نگاهی گذرا به جنبه هایی از ویژگی های شخصیتی آن حضرت در تورات و قرآن کریم پرداخته و سپس رویکرد سه شاعر معاصر عربی «بدر شاکرالسیاب»، «محمود درویش» و «عبدالعزیز المقالح» را در فراخوانی این چهره ی دینی تبیین نموده است. برداشت این است که ایوب شاعرانِ معاصر، تابع دغدغه های فردی و اجتماعی- سیاسی آنان است و عهده دار تجسم ناکامی های ایشان است.
دراسه نقدیه فی توظیف الاسترجاعات فی قصه النبی یوسف(ع) (دراسه على أساس نموذج جیرار جینت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر الزمان هو الحجر الأساس فی الحیاه عامه وفی الحیاه الأدبیه خاصه ولطالما شغلت هذه القضیه أذهان الباحثین. ومن ثمّ فالروایه هی الزاخره بالأحداث والأفعال وهما عنصران لاینفصلان عن الزمن الروائی. فهنالک نقاشات قامت لتشید بجانب من جوانب هذا العنصر الحاسم. ومن الذین شمّروا عن سواعدهم لینالوا حظاً فی هذا المیدان هو جیرار جینت الذی اقترح نموذجاً لتحلیل الزمن الروائی فی کتابه «خطاب الحکایه» ومقترحه قام على أکتاف ثلاثه عناصر؛ هی: الترتیب، الاستمرار، والتواتر.
تقنیه الترتیب تقوم بدراسه الاسترجاعات والاستباقات فی النص السردی. والاسترجاعات هی الرجوع إلى الحادث الماضوی وإعادته لأهداف خاصه. استهدفت المقاله تبیین فاعلیه الاسترجاعات ومدى تأثیرها فی قصه یوسف النبی(ع) فی القرآن الکریم وبعد مقدمه فی تبین الترتیب الزمنی وأنواع الاسترجاعات درست المقاله توظیف الاسترجاعات فی القصه واختارت المنهج الوصفی التحلیلی أساساً للدراسه. وصلت المقاله أخیراً إلى أنّ الاسترجاعات المتواجده فی قصه النبی یوسف(ع) فی القرآن الکریم تؤدی إلى انسجام هذه القصه وتواشجها والاسترجاعات الداخلیه هی من أکثر أنواع الاسترجاعات تواتراً فی قصه یوسف النبی(ع) وهذا الأمر لعب دوراً هاماً فی تکوین السرد العنقودی لهذه الحکایه حیث إنّها تتمحور حول بؤره رئیسه هی رؤیا یوسف(ع) التی تبدأ من عهد الطفوله إلى أن تنتهی القصه بتأویلها فی المشهد الأخیر. المشهد الرابع هو أکثر المشاهد دینامیه وانفعالاً فی قصه یوسف النبی(ع) کما أنّه أوسع مجالاً قیاساً بالمشاهد الأخرى، والاسترجاعات فی هذا المشهد تبرز أشد البروز وتسهم إسهاماً کبیراً فی انفکاک العقد النهائیه للحکایه، حیث لا یمکن التغاضی عن دورها الجلی.
مقاله به زبان عربی: نقد و بررسی رنگ قرمز و سبز در اشعار نازک الملائکة (نقد اللون الأحمر والأخضر ودراستهما فی أشعار نازک الملائکة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگ برجسته ترین عنصر در شکل گیری تصاویر حسی شاعران قدیم و معاصر به شمار می رود و شاعران از واژگان رنگین در عینی تر شدن و واقع نمایی تصاویر شاعرانه و کشف و توضیح روابط میان اجزای تصاویر شعری بهره برده اند. در این میان ""نازک الملائکه"" نیز از رنگ های مختلفی برای تعبیر از افکار و عواطف و احساسات خود در سطح گسترده ای بهره می برد. به دلیل اهمیت و زیبایی های دو رنگ قرمز و سبز در اشعار او، این مقاله به نقد و بررسی زیبایی های این دو رنگ و دلالت های آن در اشعار ""نازک الملائکه"" می پردازد. روش کار در این مقاله توصیفی- تحلیلی و آماری است. رنگ ها بازگو کننده احساسات و غم و شادی های اوست و گاهی موارد نازک الملائکه از جایگاه غیر حقیقی رنگ ها بهره گرفته و رنگی را به رنگ دیگری به عنوان عنصر زیبایی و القای مفاهیم سیاسی و اجتماعی تبدیل کرده است. توجه زیاد شاعر به رنگ ها و معانی متنوع و دلالات های نمادی و زیبای آن ها نشانگر نگاه هوشمندانه شاعر به دقائق هستی و طبیعت اطراف خود و تأثیرپذیری او ازحوداث و تحولات سیاسی و اجتماعی اوست. انتخاب قرمز میل درونی او را به کوشش نشان می دهد که به مدلول هایی مثل آزادی خواهی و عشق و حیا دلالت دارد و انتخاب رنگ سبز بعد از قرمز نماد امید و زندگی و تحقق آرزوهاست.
وأدالبنات؛ دراسة دلالیة سیمیولوجیة (پژوهشی از منظر معنی شناسی و نشانه شناسی در زمینه زنده به گور کردن دختران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلایل و اسباب متعددی در رابطه با زنده به گور کردن دختران گفته شده است. این اختلاف اقوال، خواننده را به تفکر و اندیشه وا می دارد تا در ریشه های فرهنگی این عادت تأمل نماید، تأملی که از خلال آن این نتیجه به دست می آید که دلایل وجود و بروز این عادت، ریشه در مسائلی غیر از آنچه تا کنون گفته شده دارد، آن گونه که شاید این علل بتواند زیر مجموعه آن علت اصلی باشد.
به هر حال، با بررسی علل و انگیزه های وجود این سنت نزد عرب های جاهلی و تحلیل آن از دیدگاه نشانه شناسی، پرده از روی این عادت برداشته می شود. بررسی های نشانه شناسی ثابت می کند که ""دال""های نسبتا زیادی وجود دارد که ""مدلول""هایی غیر از تفسیرهای مذکور می طلبد، علائمی که این عادت و سنت را به دین و اعتقادات دینی پیوند می دهد.
آنگونه که در تاریخ مشهود است، قربانی کردن انسان ها برای خدایان ، نزد دیانت های گذشته و امت های سابق مرسوم بوده است. بررسی های نشانه شناسی و استفاده از روش تقابلی در تفسیر یک عادت میان اقوام و آیین های مختلف، نشان می دهد که میان قربانی کردن انسان ها نزد اقوام گذشته و قربانی کردن پسران برای خدایان، نزد عربهای جاهلیت و همچنین میان زنده به گور کردن دختران ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد؛ ارتباطی که ما را به این نتیجه می رساند که این سنت با اعتقادات ماورائی پیوند و خویشاوندی دارد.
الفصول والغایات، الرموز والدلالات (الفصول والغایات، رمزها و مضامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الفصول والغایات فی تمجید الله و الله والمواعظ"" از مهمترین آثار منثور ابوالعلاء است که تنها بخش کمی از آن به دست ما رسیده است. حجم وسیع رجع ها، غایات و تفاسیر در این کتاب، وپرداختن هر رجع به مضمون جدید خود بیانگر وسعت افکار و عمق اندیشه معری است. این مقاله رجع ها، غایات و تفسیرهای این کتاب را از نظر شکل، بررسی و مقصود از این عناوین را بیان می کند؛ سپس با ذکر بعضی از مضامین و تحلیل های آن به شرح معیارهای ابوالعلاء در تفاسیر و غایاتی که عنوان رجع ندارند، می پردازد.
پرداخت بدیع معری به مضامین که در آن از انواع علوم و دانش های عصر چون: صرف و نحو، عروض، فقه و ... بهره گرفته است و نیز شباهت ظاهری این کتاب با قرآن مجید، حاسدان را برآن داشته که کتابش را به تحدی با قرآن متهم کنند.
إشکالیّة ""الوظیفة المسرحیّة"" لدى المسرحیّین الروّاد فی المشرق: بلاد الشام و إیران و ترکیا العثمانیّة (مسأله ""وظیفه تئاتر"" از نظر نمایشنامه نویسان پیشگام در مشرق: ""بلاد شام، ایران، ترکیه عثمانی"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشگامان نمایشنامه نویسی در مشرق زمین که در قرن نوزدهم میلادی به نوشتن نمایشنامه هایی به سبک اروپایی آن پرداختند، در آغاز با برخی مسائل مواجه بودند که از آن جمله است، وظیفه نمایش و کاربرد آن. در این پژوهش، موضوع یاد شده در کشورهای بلاد شام و به طور ویژه لبنان و سوریه و همچنین ایران و ترکیه عثمانی که در نمایشنامه نویسی و اجرای نمایش در مشرق پیشگام بودند، مورد بررسی قرار گرفته است.
پیشگامان تئاتر با تاکید بر ضرورت وجود نمایش در کشورهایشان، معتقد بودند که نمایش صرفا یک هنر برای سرگرمی نیست بلکه از آن فراتر می رود و وظایف دیگری بر عهده این هنر و نوع ادبی است.
آنان به فایده نمایش در جوامع و تاثیر آن بر ملتها ایمان داشتند و آن را از برترین انواع ادبی و هنری به شمار می آوردند و تاکید می کردند که تئاتر خدمت بزرگی به کشورهایشان ارائه می کند و یک هنر متعالی است. از نظر آنان، تئاتر می تواند در تهذیب سرشت مردم، اصلاح جان هایشان و روشن کردن عقلشان و همچنین در بهبود اخلاق اجتماعی مؤثر باشد و به طور کلی تئاتر را علاوه بر بعد سرگرمی، دارای وظیفه و رسالتی در جوامع می دانستند.
تحلیل زیبایی شناختی تصویر های هنری در قرآن (مطالعه موردی سوره فصّلت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم منشوری آسمانی است که سرشار از جلوه هایی زیبا، جذاب و پویاست؛ یکی از این جلوه ها، صحنه ها و تصویرهای هنری شگرف و نفیس آن است که هر یک به روشنی، پرده از جمال خالق همه زیبایی ها بر می دارد. این مصحف شریف با به کارگیری یک رشته الفاظ و تعابیر ظاهراً ساده، گاه صحنه هایی باشکوه و تصاویری زیبا ارائه می دهد که می تواند ضمن برانگیختن احساسات و عواطف آدمی، عقل و اندیشه وی را نیز به تکاپو وا دارد؛ این الفاظ و تعابیر چنان زنده و تأثیرگذار است که انسان به جای آن که خود را در مقام خواننده الفاظ بیابد؛ خود را بیننده تابلوها و صحنه هایی زنده و سرشار از حرکت و پویایی می یابد. آن چه سبب پیدایش این تصاویر هنری در قرآن کریم شده است از یک سو کار رفت برخی فنون بلاغی از جمله: استعاره، کنایه تشخیص و تجسیم (مجسم سازی) است و از سویی دیگر حاصل ترکیب عناصری همچون تقابل صحنه ها، محاوره و گفت و گو و غیره. این پ ژوهش بر آن است تا ضمن بررسی مفهوم تصاویر هنری و مصادر آن، به تحلیل زیبایی شناختی این تصاویر در سوره فصّلت بپردازد.
دور حرف الجرّ «فی» فی صیاغه بعض تراکیب تمییز النسبه («فی» بمعنى «من ناحیه ومن حیث»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تتعدّد معانی حرف الجرّ (فی) لتصل إلى أکثر من عشره معانٍ، وذلک ما نجده فی الکتب اللغویه المعنیّه بالنحو والصرف. ولکن حرف الجرّ ذاک یدخل فی تراکیب معینه تفضی إلى خلق معانٍ جدیده یؤدّیها ذلک الترکیب، حیث إنّ واحداً من تلک المعانی الترکیبیه الکثیره الاستعمال فی النصوص العربیه القدیمه والحدیثه هو معنى تمییز النسبه، ولکنّ الکتب النحویه لم تُشر إلى ذلک المعنى الترکیبی. یأتی حرف الجرّ (فی)، فی هذا الاستعمال، مع فعل أو شبهه دالّ على المشابهه أو المخالفه، وغالباً ما یکون مجروه اسم معنى (مصدراً وغیره)، أو مضافاً لاسم معنى.
إنّ أدلتنا لإثبات ما ندّعیه هو وجود نماذج متعدده، واستعمال بعض الأفعال أو شبهها بطریقتین مختلفتین؛ تمییزیه (فی + اسم معنى) وغیر تمیزیه، إضافه إلى وجود المعنى نفسه واستعمالاته فی اللغات الأخرى کالفارسیه والإنجلیزیه، أی فی تراکیب حرف الإضافه (در) فی الفارسیه وحرف الإضافه In فی الإنجلیزیه. إنّ العثور على معنى ترکیبیّ جدید لحرف الجرّ «فی» وإنّ کون تمییز الذات یتضمّن معنى «من» البیانیه، فیما یتضمّن ترکیب تمییز النسبه معنى «فی»، هی من أهم نتائج هذا البحث.
نوستالژی در شعر سمیح القاسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، پژوهشی درباره فرآیند نوستالژی در شعر شاعر معاصر فلسطینی، سمیح القاسم، است. نوستالژی در آغاز اصطلاحی روان شناختی بود و سپس وارد ادبیات شد. این واژه، دراصل، به معنای رنج بردن و غم ناشی از غیرممکن بودن بازگشت به گذشته است. این خصلت روانی، به منزله یک رفتار ناخودآگاه، زمینه خلق بسیاری از آثار ادبی جهان را فراهم کرده است. شعر عربی نیز، از نخستین نمونه ها تاکنون، سهم بسزایی از این احساس داشته است. شعر سمیح القاسم دارای احساس نوستالژیک است. نوستالژی او مولود عوامل مختلف فردی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داخلی و خارجی است. بازخوانی خاطرات گذشته و ایام کودکی، پناه بردن به آرمان شهر و آرکاییسم (باستان گرایی) مهم ترین واکنش های سمیح القاسم دربرابر احساس نوستالژی است.
صور الکنایة فی الکلام النبوی الشریف (جلوه های کنایه در فرمایشات پیامبر (ص))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان غیر مستقیم به عمق و عظمت امر افزوده و به آن تازگی و زیبایی می بخشد. سبک کنایه ای در بردارنده بلاغت و زیبایی کلام و نکات و فوائد بیانی است، فوائدی که با بیان مستقین حاصل نمی شود. این مقاله درپی پژوهش در فن کنایه و مظاهر آن در فرمایشات پیامبر(ص) بوده به این امید که اندکی از بلاغت و فصاحت پیامبر(ص) را به تصویر کشیم، و بدنبال آنیم که به سؤلاتی چند پاسخ دهیم، از جمله اینکه کنایه از چه جایگاهی نزد پیامبر (ص) برخوردار بوده، آن حضرت چگونه این فن را به کار می بردند؟ پیامبر تا چه اندازه از کنایه برای نزدیک کردن معنی به ذهن مخاطبان بهره می گرفته، علت این امر چه بوده است؟ روش ما انتخاب تعدادی از فرمایشات پیامبر(ص) که در آن ها نشانه هایی از فن کنایه دیده شده است و نیز بررسی مفصل کنایه می باشد. در این بین به تعدادی از کتاب های بلاغی که به بیان کنایه در فرمایشات پیامبر(ص) پرداخته از جمله کتاب ""المجازات النبویة"" از شریف رضی مراجعه کردیم و تلاش کردیم که این مطالب را بطور کامل تر و مفصل تر بیان کنیم.
تحلیل رمان «کودک پاک کن» (طفل الممحاة) اثر ابراهیم نصرالله از منظر پیوند میان باورهای دینی و رئالیسم
حوزه های تخصصی:
ابراهیم نصر الله، رمان نویس معاصر فلسطینی، در مجموعه رمان های «کمدی فلسطینی» غالباً به شکلی واقع-گرایانه توجه خویش را به موضوع فلسطین و سرنوشت مصیبت بار مردم این سرزمین معطوف نموده است، اما او در یکی از رمان های این مجموعه، به نام: «طفل الممحاة» (کودکِ پاک کن)، شیوه ای متفاوت در پیش گرفته و در آن، برخلاف دیگر آثارش، از الگوی واقع گرایانه در روایت و پیرنگ حوادث پیروی نکرده است، وی در این رمان. حوادث فرا واقعی را در بستری از واقعیت ها ارائه نموده و پیرنگ رمان را بر آن ها استوار ساخته است. جستار حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی این رمان را از منظر پیوند میان باورهای دینی و رئالیسم بررسی نموده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش گویای آن است که نویسنده درتلاش به منظور ایجاد هماهنگی میان مضمون و فرم، ابتکاری نو در رمان معاصر عربی به خرج داده است. او با این اثر، میان باورهای عامیانه مردم با رئالیسم جادویی پیوندی هنری ایجاد نموده است.
موازنه الدلالات المعنویه واللفظیه لکلمتی «الأجر والثواب» (لغویاً وتفسیریاً وأدبیاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الترادف قضیه نراها فی جمیع اللغات واللغه العربیه لیست مستثناه منها، لذلک یتناول هذا البحث کلمتی الأجر والثواب من حیث الترادف، ودلالاتهما فی القرآن الکریم ویبحث عن الجوانب المتعلّقه بذلک ویقوم بإحصاء مواضع الأجر والثواب فیه حتی یعرّف بمعانیهما المختلفه، منتخِباً نموذجاً من حیث اللفظ والمعنی مع شیء من جمالهما الصوتی وأٔثره فی المعانی الوجدانیه. وبما أنّ هاتین الکلمتین قد أُخضعتا للدراسه اعتماداً علی عدد من تفاسیر القرآن الکریم وبعض الکتب اللغویه والأدبیه، وبعد البحث والتنقیب فیها، خلصنا إلی أنّ کلمتی الأجر والثواب غیر مترادفتین وتنقسمان من حیث المعنی إلی قسمین مختلفین: مادّی ومعنویّ؛ دنیویّ وأخرویّ.