فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۳٬۷۸۹ مورد.
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۵ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
صبر بر جفای خلق و نقش آن در تکامل روحی و معنوی انسان از دیدگاه عرفان و تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۵ شماره ۵۷
حوزه های تخصصی:
هر نوع کمالی که در درون انسان و یا در طبیعت و به طور کلی در جهان خلقت رخ میدهد، به علت روبه روشدن با سختیها و مشکلات و صبر و استقامت دربرابر آنها پدید میآید. در تصو ّف و عرفان که سیری و تحو ّلی درونی و بیپایان به سوی کمال مطلق است، به رنج ها و سختیها و صبر دربرابر آنها بسیار اهمیت داده میشود. یکی از انواع سختیها (ابتلا)، اذیت و آزار مؤمنان و مردان کامل ازسوی فرومایگان و اغیار و نامحرمان است . به اعتقاد صوفیه، صبر دربرابر اذیت افراد جاهل و نادان، به شکسته شدن قوای نفسانی و تجلی صفات و قدرت های الهی در روح منجر میشود و عارف را به سرچشمه و منبع کمال پیوند میدهد.
حیرت در عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
حیرت در عرفان اسلامی، یکی از مطلوبات مهم و از مقامات عالیه عارف است. حیرت در بادی امر با ضلالت و سرگردانی هم معنا ست. اما در عرفان به عنوان بدیههای است که بر قلب عارف وارد میشود و نهایت معرفت عارف به باری تعالی را میرساند. چون ذات او حقیقتی لا یتناهی است و در ادراک محدود عقل جای نمیگیرد، بنابراین درک عقل از حقیقت او و همچنین آنچه که مربوط به عالم غیب و ماوراءطبیعت است قرین باعجز و حیرانی است. خداوند بزرگترین رازی است که نه عقل ونه کشف به فهم ذاتش پی نخواهند برد و همیشه در حیرت و سرگردانی باقی خواهند ماند.
فیلسوف و عارف با دو ابزار عقل و کشف و شهود، کوششهای فراوانی برای کشف حقیقت و ادراک آن نموده و در بسیاری موارد با هم همنشین و موافق بوده اند. اما در مسأله حیرت این دو تیره با هم هم داستان نشده و فیلسوف در همه حال از حیرانی و سرگردانی گریزان بوده و عارف طالب آن. حیرت از مطلوبات عارف است اما برای فیلسوف از امور نکوهیده و مذموم.عارف در اکتشافات عالیه خود به حقایقی از معرفت ذات باری میرسد که وقتی آنها را بر عقل فلسفی عرضه میکند، آن را حیران و سرگردان میگذارد.
رابطه حقوق و عرفان اسلامی
حوزه های تخصصی:
عرفان در مالزی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
درنگی در مفهوم غلو و غالی
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۵ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
صاحب دلی در خانقاه
سیمرغ در جلوه های عام و خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" سیمرغ از نمادهای پرمعنی در ادب و حکمت عرفانی و متون فلسفی است. بسیاری از متفکران عالم فلسفه و حکمت و عرفان، این واژه را از بهترین دلالت معنوی و وسیله ای مناسب در استخدام مفاهیم بسیار ظریف و عمیق تشخیص داده و از آن استفاده کرده اند؛ به همین سبب ساحت گسترده ای از معانی بلند به این حقیقت افسانه نما اختصاص یافته است.
در این مقاله، مفاهیم محوری سیمرغ در گستره های متنوع از اساطیر تا فلسفه و معارف عرفان و تجارب سلوکی بررسی شده و برای نخستین بار مشابهت های معنوی آن با مبانی امام شناختی در شیعه امامیه مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفته است. از فواید این مقاله، تبیین مباحث انسان شناختی عرفانی از طریق رویکردی مشترک به معارف دینی، جستارهای فلسفی و حکمت و ادب عرفانی است."
زبان دین در عرفان
منبع:
معرفت ۱۳۸۵ شماره ۱۱۱
حوزه های تخصصی:
توجه به شریعت یکی از مهم ترین دغدغه های عرفان اسلامی است. از دیدگاه عارف، کلام الهی و سخنان معصومان(علیهم السلام)، هم مبیّن شریعتند، هم نماینده طریقت و هم متن حقیقت. از این رو، اسما و صفات به کار رفته در شریعت، برای عارف اهمیتی ویژه دارد. از دیدگاه عارف مسلمان، صفات الهی در مرتبه ذات، به نحو عینیت حضور دارند و شئون ذاتی حق به شمار می روند. این صفات در روندی نزولی تنزّل کرده و تا پایین ترین مراتب ماده متجلّی شده اند. بدین روی، تمام آنچه در عالم ماده به چشم می خورد از حقیقتی واحد نشأت گرفته و در نتیجه، سمع و بصر مادی در اصل ذات و روح معنا با دیگر مراتب سمع و بصر، حتی در صقع ربوبی و ذات الهی، مشترکند، و این تأکیدی است بر نظریه «اشتراک معنوی الفاظ دینی». در این مقاله، همچنین نحوه دست رسی به روح معنا از دیدگاه عرفا بیان شده است.
آثار و برکات معنوی حج
منبع:
مبلغان ۱۳۸۵ شماره ۸۶
عناصر و مؤلفه های عرفان نظری(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۵ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
نگرش عارفان به محبوب های سه گانه پیامبر(ص)
حوزه های تخصصی:
حضرت محمد(ص) در حدیثی مشهور، از زن، عطر و نماز به عنوان سه محبوب دنیایی خویش یاد کرده اند. این حدیث رمزگونه برای عارفان نازک خیال دستمایه ای قرار می گیرد تا تعابیری گوناگون بر اساس پسندها و سلیقه های خود از آن عرضه نمایند. آنان در تاویل های خود از این حدیث، به انگیزه حب ، علت آن و ترجیح یکی از محبوب ها بر دیگری اشاره کرده اند و علاوه بر اینها، آن را مستمسکی برای اظهار اشتیاق و میل به زن، همسرگزینی و ... قرار داده اند. در بررسی تاریخی نظرگاه های عارفان در مورد این حدیث ، تحول دیدگاه آنان از تصوف زهدآمیز و ترک تعلقات و بریدن از ماسوی الله از جمله زن تا عرفان عشق انگیز و مبتنی بر محبت نسبت به همه مخلوقات و ...، زن به عنوان مظهر جمال حق دیده می شود. این نوشتار ضمن بیان نظرگاه های متفاوت و جالب عارفان در مورد این حدیث، به این نتیجه می رسد که هر یک از اجزاء سه گانه این حدیث، حضرت محمد(ص) را به حق نزدیک می ساخته و در واقع دلبستگی آن حضرت به زن، عطر و نماز همان دلبستگی به خداوند بوده است.
جستاری در معرفت و عرفان
حوزه های تخصصی:
دست یافتن به سعادتِ واقعی در زندگی، هر انسان حکیم و فرزانه ای را وادار می کند که از خود، شناختی صحیح داشته باشد، و از آنجایی که حقیقت انسان را روح او تشکیل می دهد و روح انسان مجرد است، شناخت آن منوط به هستی شناسی می گردد. لذا ضرورت طرح مساله عرفان و معرفت روشن می گردد. عرفان نوعی روش زندگی است که محبت به خدا و شناخت حقیقت، ارکان اصلی آن محسوب می گردد و عارف شخصی است که به مرتبه شهود ذات و صفات و اسماء الهی نایل گشته است. در این مقاله با استفاده از منابع مستند بر شناسایی عرفان و معرفت و عارف کوشش هایی انجام گرفته است.
«مروری کوتاه بر نقش اجتماعی ـ فرهنگی متصوفه در آذربایجان دوره مغول»
حوزه های تخصصی:
برای تصوف در ایران، سده هفتم هجری دوران تغییرات و تطورات چشمگیری بود. گوناگونیِ طریقت ها، تنوع اندیشه ها، برداشت های گوناگون از مبانی تصوف، تالیف کتب متعدد درباره تصوف نظری و مراحل سیر و سلوک عرفانی، در کنار مناسبات متفاوت سران صوفیه با ارباب سیاست، حکایت از تحولی عظیم در تصوف ایرانی داشت. هم زمان با این تحولات، اقتصاد، سیاست و فرهنگ جامعه «مغول زده» ایران نیز دستخوش تغییر بود. بهم ریختن نظام اقتصادی سابق، به قدرت رسیدن قبایلی با فرهنگ غیر ایرانی، آزادی عمل پیدا کردنِ آئین هایی چون بودا و یهود ... در مراکز قدرت سیاسی، همه عواملی بودند که می توانستند در تحولات تصوف ایرانی نقش اساسی داشته باشند. تصوف در آذربایجان (مرکز حکومت ایلخانان)دوره مغول813-628 هـ .ق مهم ترین جریان فکری تاثیر گذاردر بین طبقات اجتماعی و دولتمردان ایلخانی بود و می توانست نقش دوسویه ای را در جریانات مختلف سیاسی و اجتماعی ایفا نماید؛ درتعدیل روحیه جنگ طلبانه مغولان مؤثر باشد و به عنوان حافظ فرهنگ اسلام وایران محسوب گردد و در بعد شعر و نثر آثار ماندگاری را بر جای نهد. مقاله حاضر نگاهی گذرا بر نقش اجتماعی ـ فرهنگی متصوفه آذربایجان دارد و نمونه هایی را در این رابطه ذکر می نماید.