فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۲٬۰۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
معرفى, نقد و بررسى (کتاب الجغرافیه)
حوزه های تخصصی:
نگاهى به تاریخ قرآن
حوزه های تخصصی:
به عقیده نویسنده، انگیزه عثمان در جمع قرآن، هراس از گسترش اختلاف قرائت ها در میان مسلمانان بود که مبادا آن اختلاف، مسلمانان را چون یهودیان و مسیحیان بر سر کتابشان به اختلاف دچار سازد. پیش از او، ابوبکر آیات قرآنرا گرد آورد، ولى آن مجموعه را منتشر نکرد، عثمان که از فقدان مصحف واحد در میان مسلمانان احساس خطر مى کرد، قرآنِ گردآورى شده ابوبکر را انتشار داد.
مترجم در چند مورد، نقدهایى بر کلام جان برتن بیان کرده است، ازجمله: روایت زهرى در کتاب المصاحف، نظر شیعیان در مورد قرآن، روایات نزول قرآن به هفت حرف، نزول قرآن به لهجه قریش، تبدیل کلمات قرآن به مترادف آنها.
قرآن و فرهنگ عصر نزول
حوزه های تخصصی:
قرآن،معجزه جاوید پیامبر خاتم(ص)،کتاب هدایت و رحمت،وسیله تشخیص حق از باطل(فرقان)،برهان و نور مبین و شفا است. از همین رو،در میان منابع اجتهاد و استنباط،قرآن معتبرترین و مقدس ترین معیار برای منابع دیگر است.از منظر امامیه،از نظر اعتبار و اهمیت،پس از قرآن،در حدیث؛ کتب اربعه:کافی،من لا یحضره الفقیه،تهذیب و استبصار،و در خطبه ها؛ نهج البلاغه،و در ادعیه؛صحیفه سجادیه است.اما،همه این ها فرع بر قرآن بوده و هیچ کدام از آن ها به اندازه قرآن قطعیت صدور ندارند.یعنی،اعتبارروایت کافی به سازگاری با قرآن بوده و هر حدیثِ ناسازگار با قرآن،بی اعتبار است.
بررسی روایات تاریخ نگارش قرآن،در صحیح بخاری
حوزه های تخصصی:
رسول خدا(ص)نویسندگانی داشتند که به محض نزول وحی،آیات قرآن را می نگاشتند.بدین ترتیب همه قرآن در حیات پیامبر و به دستور آن حضرت نوشته شد.عده ای از صحابه نیز در همان زمان برای خود قرآن هایی فراهم کرده بودند که علاوه بر آیات قرآن،مطالبی را نیز که پیامبر به عنوان تفسیر،پیرامون آیات می فرمودند،در آن می نوشتند.پس از رسول خدا(ص)یک بار در عهد ابی بکر و بار دوم در عهد عثمان دستور به نگارش قرآن داده شد.در این مقاله،روایات مربوط به جمع و نگارش قرآن در زمان پیامبر اکرم(ص)و ابوبکر و عثمان از کتاب صحیح بخاری مورد نقد و بررسی قرار گرفته است
بررسی ریکرد های ایگناس گلدزیهر پیرامون روایت سبعه احرف
حوزه های تخصصی:
سید مرتضی و استفاده از علوم زمانه در تفسیر قرآن
حوزه های تخصصی:
تفسیر علمی همزمان با آشنایی مسلمانان با معارف و دانش های دیگر جوامع و رشد و شکوفایی علمی در قرون سوم و چهارم رونق زیادی داشته است. استفاده از دستاوردهای علمی بشری با هدف اثبات اعجاز قرآن و نیز فهم بهتر آیات الهی در میان مسلمانان امری پذیرفته شده بود و بسیاری از دانشمندان و مفسران مسلمان به همین شیوه عمل کرده اند. سید مرتضی(۳۵۵- ۴۳۵هـ .ق) یکی از قله های فقه و کلام و تفسیر و ادب شیعی است. او دانشمندی عقل گرا و پیرو مکتب اصالت عقل است. در نظر او عقل مبنا و ملاک معرفت و شناخت جهان است.پایبندی سید مرتضی به رویکرد عقلی به دین چنان است که در طرد هر گزاره یا عقیده دینی مغایر با دلیل مسلم عقلی تردیدی به خود راه نمی دهد. درنظر او عقل مقامی همچون وحی دارد تا آنجا که می توان گفت که خداوند به وسیله دلایل عقلی با ما سخن می گوید و به حقایق رهنمون می سازد. یکی از نتایج عقل گرایی سید مرتضی، التزام به دستاوردهای مسلم و قطعی علم تجربی در فهم آیات قرآن است.او را می توان یکی از معتقدان به تفسیر علمی به معنای معتدل آن دانست که از دستاوردهای علمی زمان خود در فهم آیات و روایات بهره برده است. اساساً یکی از ملاک های او در ضرورت تاویل یک روایت یا یک آیه، عدم انطباق آن با قواعدی بوده که از نظر عقل و دانش زمان خویش مسلم انگاشته می شده است.
حقوق و سیاست: عدالت خواهی از نظر قرآن و نهج البلاغه
منبع:
حافظ مرداد ۱۳۸۹ شماره ۷۲
حوزه های تخصصی:
My Name in The Quran
حوزه های تخصصی:
بررسی مفهوم و شروط نسخ از دیدگاه آیت الله خویی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقیه، اصولی و مفسر گران قدر معاصر، آیت الله خویی، در کتاب البیان، نظریاتی جامع درباره-ی نسخ ارائه کرده و با استفاده از شروطی برای نسخ اصطلاحی، جز در یک مورد، ادعای نسخ سایر آیات را قابل مناقشه برشمرده اند. با توجه به این که مفهوم نسخ در زمره ی جعل اصطلاح نبوده و دارای آثار شرعی است؛ توسعه یا تضییق مفهوم آن، تنها در پرتو مبانی و ادله ی معتبر، قابل انجام است. در این مقاله، شروط متعددی که ایشان برای صدق نسخ قائل شده اند، استخراج شده است. سپس سه مبنای «صدق معنای لغوی»، «کاربردهای روایی و قرآنی» و «لوازم عقلی کلامی»، به عنوان مبانی لازم برای داوری درباره ی شروط تعیین شده است. در نهایت، «وجود تعارض مستقر» و «هم زمان نبودن تشریع و نسخ حکم»، به عنوان شروط اصلی و در رده ی بعد، انشاء بودن آیه ی منسوخ، شروط قابل قبول خواهند بود. با این فرض، بین آراء قرآنی، روایات و فتاوای فقهی تلائم برقرار خواهد شد؛ نیز باید تصریح کرد که منسوخ نبودن برخی آیات، در آثار فقهی این اندیشمند، انعکاس نیافته است
لطایفی از اعجاز لفظی قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
قرآن و علوم قرآنی
نامهای قرآن
حوزه های تخصصی:
تدوین مصحف با بازنویسی آیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی جمع قرآن در شمار مسائلی است که میان پژوهشگران علوم قرآن همواره مطرحبوده است. برخی بر این باورند که قرآن، نخستین بار در زمان ابوبکر، توسط زیدبن ثابتتدوین شد. اما حتی از نوشته های محققان اهل سنت و تصریحات آنان نیز به دستمیآید که قرآن در عصر پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله به طور کامل نوشته شد. آن حضرت و عده ای ازصحابه، از جمله کاتبان وحی، دارای قرآن کاملی بودند که در آن، آیات هر سوره به طورمنظم مرتب شده بود. پس، تلاشی که زید به دستور ابوبکر پس از رحلت رسول الله صلیالله علیه و آلهبرای جمع قرآن انجام داد، تنها بازنگاری آیات بود؛ بدین صورت که آیات را از روینوشت افزارهای مختلف جمع کرد و روی اوراق و برگه ها نوشت.
الفرق بین لغة القرآن الکریم و بین اللغة الحمیریة
حوزه های تخصصی:
تنقسم بلاد العرب ـ بسبب الظروف الطبیعیة ـ إلی قسمین کبیرین یختلفان اختلافاً متبایناً فی الحیاة عامة، و تبعا لذلک ینقسم سکانها إلی قسمین أیضاً هما الجنوبیون فی الیمن المتحضرون و هم القحطانیون أو الحمیریون، و الشمالیون فی الحجاز الذین یعیشون معیشة بداوة و هم العدنانیون و هذه الظروف التی سببت اختلاف حیاتهم لاشکّ و لاریب سببت اختلاف لغتهم.
فالقحطانیون و العدنانیون شعبان عرفهما التاریخ و خلّفا لنا من لغتیهما نصوصاً لا تقبل شکاًولا جدالاً و اذا اخضعنا هذه النصوص للدرس العلمی فنستخلص من هذا الدرس نتائج مختلفة فی اللغة و الادب و التاریخ ایضاً، و العلماء اللغویون القدماء کانوا یرون أن لسان قحطان غیر لسان عدنان و إنما کانوا یقولون إن العرب العدنانیین اخذوا عربیتهم من القحطانیین، ولکنهم لم یحاولوا معرفة لغة قحطان، و کان ابوعمرو بن العلاء مطمئناً الی وجود اختلاف جوهری بین العربیة و الحمیریة، لکن المستشرقین المحدثین وُفِّقوا الی اکتشاف اللغة القطحانیة بل وُفِّقوا الی اکتشاف اللغات القحطانیة و هی اللغة الحمیریة و السبئیة و المعینیة و عُنوا باللغة الحمیریة خاصة فعرفوا نحوها و صرفها فکانت النتیجة ان الحمیریة لغة و العربیة الفصحی لغة اخری و اذا کانت اللغة الحمیریة تختلف عن اللغة العدنانیة فنحن بإزاء لغتین کانت احداهما فی شمال الجزیرة العربیة و هی هذه التی نسمیها لغة القرآن و الثانیة کانت فی الجنوب و هی هذه التی تمثلها النصوص الحمیریة و السبئیة و المعینیة.
و هذا المقال یُعنی بنصّ او نصّین لتبیین الفروق الأساسیة بین القحطانیة أو الحمیریة و بین الفصحیٰ أو لغة القرآن الکریم.