فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۴۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
اعراب القرآن از دانش هایی است که در راستای فهم و تفسیر استدلالی قرآن کریم شکل گرفته و در آن، آثار ارزشمندی تالیف شده است. در میان قرآن پژوهان، معرِبان در کتاب های «اعراب القرآن» و مفسران در آثار تفسیری خود به خوبی اهمیت این دانش را دریافته و از آن بهره برده اند اما برخی از مترجمان با تساهل از این دانش گذر کرده و به یافته های دانش اعراب القرآن به عنوان یکی از بایسته های مقدماتی ترجمه قرآن کمتر توجه کرده اند. در این مقاله نخست به تعریف این دانش و پژوهش ها و تالیف های صورت گرفته در آن پرداخته و سپس نقش اعراب القرآن را در ترجمه صحیح قرآن کریم پیگیری کرده ایم. مهم ترین عناصر تاثیر گذار اعراب القرآن بر ترجمه کلام الله عبارت اند از توجه به معنای مراد گوینده بر پایه ظهور عرفی، رعایت قواعد نحو و علائم اعراب، عنایت به ایجاز های حذف، توجه به سیاق و قرائن سازنده معنا، دقت در تقدیم و تأخیر الفاظ، توجه به تعدد وجوه در یک آیه و تشخیص نوع ادوات بکار رفته در آن. از میان ترجمه های قرآن «شاه ولی اللّه دهلوی» در ترجمه خود به وجوه اعراب کلمات قرآن توجه تام ورزیده و ترجمه او از این حیث قابل قبول است گرچه درمواردی از اعمال آموزه های اعراب القرآن غفلت کرده و ترجمه اش به راه ناصواب رفته است.
چالش های ترجمه آیات متشابه لفظی مفرد در قرآن کریم (موردکاوی: موارد ناهمگون به لحاظ اسم و فعل یا نوع فعل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم مشتمل بر شگفتی ها و زیبایی های بی پایانی است. حوزه بیانی و ادبی قرآن کریم بستر بخش عمده ای از جذابیت ها و برجستگی های آن است. بخشی از این زیبایی ها در قالب آیاتی ارائه گردیده که هم به لحاظ موضوعی و هم از لحاظ اسکلت واژگانی با هم یکسان اند و تنها در حروف یا واژگان اندکی ناهمگون می باشند. قرآن پژوهان از این امر با عنوان "" متشابه لفظی "" یاد کرده اند تا با اصطلاح "" آیات متشابه "" که در حوزه علوم و معارف قرآن مطرح است، پوشیده نگردد. از جُستارهای شایسته درنگ درباره این گونه از آیات، ترجمه آن ها به زبان فارسی است؛ چه ظاهر مشابه این دسته از آیات، گاه موجب لغزش مترجم می شود و بدون توجه به ناسازگاری اندکی که در واژگان این آیات هست، دریافت یکسان و در نتیجه ترجمه مشابهی از آن ها ارائه می گردد که این امر کاستی ترجمه را در پی دارد. در این پژوهش که با رویکرد توصیفی و تحلیل انتقادی صورت گرفته است، برخی از آیات متشابه لفظی مفرد، از نوع موارد ناهمگون به لحاظ اسم و فعل یا متفاوت از نظر نوع فعل مورد توجه قرار گرفته و در کنار تحلیل چرایی تشابه و تفاوت موجود در میان آن ها، ترجمه های ارائه شده از این آیات، توسط مترجمان قرآن (آیتی، خرمشاهی، شعرانی، فولادوند، قمشه ای، مکارم شیرازی) واکاوی شده است. در بررسی این ترجمه ها، روشن گردید که در بیشتر موارد، مفاهیم آیات مورد بحث، به درستی و استواری برگردان نشده؛ لذا نگارنده برگردان دقیق تری از این گونه آیات را پیشنهاد داده است.
تحلیل انتقادی ادوات تأکیدی مفعول مطلق تأکیدی و عطف مترادف در ترجمه های انگلیسی قرآن براساس نظریه متن گرایی هاوس (مطالعه موردی ترجمه های شاکر، ایروینگ، هلالی– خان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات خاص زبان قرآن، ترجمه آن به زبانی دیگر را با مشکل مواجه می کند. بررسی اسلوب تأکید، به عنوان یک مقوله نحوی در ترجمه های قرآن می تواند اختلاف و نارسایی معادل های آن ها را براساس نظریات موجود در این علم نشان دهد. با توجه به موقعیت این اسلوب در زبان مبدأ، نقد و ارزیابی معادل های دو وجه مفعول مطلق تأکیدی و عطف مترادف براساس الگوی متن گرایی هاوس می تواند راه گشای ترجمه دقیق تر در این زمینه باشد. بررسی دو وجه تأکیدی مزبور در ترجمه های انگلیسی شاکر، ایروینگ و هلالی – خان با این معیار که بر گزینش واژگان و ساختار هم ارز با متن مبدأ استوار است، پرده از برخورد ناهمگون آن ها در برقراری تعادل های مذکور بر می دارد. معادل یابی سطحی مفعول مطلق تأکیدی، عدم انعکاس ساختار تأکیدی معادل در زبان مقصد و کیفیت برخاسته از آن و نیز عدم برقراری تعادل ساختاری مناسب در آیات مزیّن به قاعده عطف به مترادف (توسط واو) از جمله مهم ترین نواقص این ترجمه هاست. اما مترجمان در برخی موارد، چون برقراری تعادل مناسب ساختار تأکیدی با استفاده از الگوی ساختار موازی در زبان مقصد در مورد قاعده عطف به مترادف (توسط واو به همراه لا) عملکرد مناسبی داشته اند. گرچه اعجاز بیانی قرآن، تفاوت های دستوری دو زبان و نقش خود مترجم در ترجمه متعادل و یا نامتعادل این ادوات تأثیر مشهودی دارد، اما با توجه به موقعیت زبانی تأکید در متن مبدأ، روش ترجمه آشکار هاوس می تواند روش برتر در این حوزه درنظر گرفته شود.
واکاوی سیر تحولی ترجمه قرآن کریم به زبان فرانسه براساس سطوح ساختاری، محتوایی و گفتمانی، با تکیه بر سوره مبارکه حجرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه قرآن کریم به سایر زبان ها در تسریع سیر تحول انسانی در جوامع غیرعربی زبان، ضروری می نماید؛ زیرا ترجمه آیات قرآن بر فرهنگ و جامعه، تأثیر بسزایی دارد؛ هم چنان که بافت فرهنگی و اجتماعی مترجم متقابلا ًدر ترجمه وی نقش مهمی را ایفا می کند. مقابله چهار ترجمه از آیات فرهنگ محور سوره حجرات به زبان فرانسه از قرن 17 تا 20، نگارندگان را در تصریح روند تحولی ترجمه قرآن کریم و هم چنین در تبیین این تأثیر دوجانبه یاری می رساند. لذا ترجمه مناسب این آیات، آموزنده زبان ادب بر مخاطبانش خواهد بود و این ترجمه صحیح، مستلزم رمزگشایی صحیح متن مبدأ و سپس رمزگذاری صحیح در متن مقصد است. از دیگرسو، تعریف سطوح سه گانه ساختاری، محتوایی و بافتی به عنوان مبنای بررسی ترجمه، برگردان برتر را معرفی نموده، روشن می سازد که پایبندی حداکثری به متن مبدأ، ضمن پیشگیری از ورود آسیب به مفهوم آن، با در نظر گرفتن این سه سطح و با تکیه بر راهبردهای مختلف ترجمه به اقتضای شرایط موجود در آیه، فرآیند انتقال را به نحو احسن به انجام می رساند. بدین سان، این مقاله، روش اسنادی وکتابخانه ای با پردازش توصیفی –تحلیلی را برمی گزیند و هدف اصلی آن، بررسی سیر تحولی ترجمه قرآن کریم به زبان فرانسه و معرفی ترجمه برتر، و هم چنین برجسته سازی جایگاه استفاده از برخی رویکردهای ترجمه ای ارائه شده توسط ترجمه شناسان است، تا بدین طریق امکان ارائه الگویی ترکیبی از آن رویکردها را در ترجمه قرآن کریم بیابد. در این میان دلیل ارائه بازترجمه ها در طول زمان، خود را آشکار خواهد ساخت.
نقد و بررسی ترجمه قرآن کریم- ترجمه دهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم بارها به زبان فارسی ترجمه شده و ارزیابی های زیادی نیز از ترجمه های قرآنی صورت گرفته است؛ ولی در این میان نقد ترجمه دهم هجری که در توجه به ظرافت های زبانی و انتقال پیام، بسیار زیبا، مناسب و کارآمد است، اهمیت و ضرورت فراوانی دارد که تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. نگارندگان در این مقاله ب ه دنبال آنند تا به معرفی و تبیین این ترجمه ناشناخته پرداخته و با روش توصیفی – تحلیلی به ارزیابی موفقیت مترجم در انتقال پیام الهی، میزان همسانی تأثیر متن قرآن کریم و متن مقصد بر خوانندگان و مخاطبان و میزان برقراری تعادل میان ساختارهای گوناگون متن مبدأ و مقصد بپردازند. نتایج تحقیق نشان می دهد که ترجمه مذکور غالباً به ساختارهای نحوی قرآن کریم پایبند نیست؛ ولی در سره نویسی، ارائه معادل های دقیق و درست از غالب واژگان قرآنی، توجه به ژرف ساخت آیات، امانتداری، توجه به نکات صرفی و انتقال شاخصه های ادبی و بلاغی متن مبدأ به زبان مقصد موفق عمل نموده است.
بررسی لغزش های مترجمان در دو آیه مربوط به شکل گیری ابر، باران و تگرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لغزش یابی و لغزش زدایی از آثار ارزشمند مترجمان در راستای به گزینی و هرچه نزدیکتر ساختن کلام وحی به زبان فارسی و انتقال دقیق تر پیام قرآن به پارسی زبانان ضرورتی انکار ناپذیر است. این جستار با گزینش دو آیه به صورت نمونه از آیات علمی قرآن که بیانگر جزئیات تشکیل ابر و باران وتگرگ می باشند، برآن شده تا با ورود به مباحث وگزاره های علمی قرآن در حوزه زیست شناخت و بررسی ترجمه این آیات، به لغزش های برخی مترجمان فارسی زبان در این مورد بپردازد و سپس بیان کند که با استفاده از اصولی مشخص، می توان این لغزش ها را برطرف کرد و ترجمه بهتری ارائه داد. بر این اساس در این مقاله به بررسی برخی از ترجمه های معاصر با بهره گیری از ابزار و منابع اساسی همچون؛ لغت، دانش تفسیر و علوم تجربی پرداخته شده و بر مبنای آن میزان هماهنگی ترجمه ها با این منابع متفاوت ارزیابی شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد، برخی از این ترجمه ها دقت و توجه کافی در استفاده از این منابع مبذول نداشته اند که می توان برای برطرف کردن ابهام آیات، از توضیحات اضافی صحیح علمی با استفاده از اصول و ضوابط ترجمه بهره برد.
برابریابی دستوری و ترجمه پژوهی فراز «فمافوقها» در قرآن برپایه بینامتنیت با احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیر باز مفهوم فراز قرآنی«بَعُوضَةً فمافوقها»،«پشه و فراتر از آن»، موضوع بحث و اختلاف مفسران و مترجمان قرآن بوده، ظاهراً واژه «فوق» در معنای متداول آن (بالاتر و بزرگ تر) به کار نرفته، که نظر به در مقام تمثیل بودن این عبارت، معنای متضاد آن یعنی «کمتر و پائین تر» مورد اعتنا است. این نوشتار ضمن بهره گیری از دانش های زبانی با استناد به کتب لغت، نحو و تفسیر، و باتوجه به تفاوت های واژه های «ف »، «ما» و «فوق»، با روش توصیفی– تحلیلی، و بر پایه روابط بینامتنی به بررسی مدلول این شیوه کاربرد در احادیث بزرگان صدر اسلام پیامبر(ص) و امام علی (ع) و امام موسی کاظم (ع)) پرداخته- که توجه به این بینامتنیت برای دریافت مفهوم آیه تاکنون از نظر دور مانده بوده است- و معنای این فراز را براساس تفسیر «بزرگ تر و بالاتر» روشن نموده است؛ نیز با عنایت به روابط بینامتنیت این عبارت قرآن و فرازی از خطبه 164 نهج البلاغه مشخص می شود «ف َ» در این فراز، به معنای «إلی» است و باید در فارسی به واژه «تا» برگردان شده، مراتب سیر صعودی به بزرگ تر را نشان دهد؛ ضمن آنکه با نقد و بررسی بسیاری از ترجمه های فارسی این عبارت و ارائهنمودارهای آن، نشان می دهد واژه «فوق» در زبان فارسی قطعا دو معنای متضاد را (در هر صورت) بر نمی تابد و بر این اساس فقط برخی ترجمه ها وفادار می نماید.
تحلیل انتقادی ترجمه ساخت ها و واژگان قرآنی در ارتباط بین زبان با دو سطح ادبیات و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
حوزه های تخصصی:
زبان در گذر زمان در حال تغییر و تحول است. این تغییرات وابسته به عوامل متعددی از جمله ادبیات و فرهنگ می باشند؛ زیرا ادبیات در سطح درونی و فرهنگ در سطح بیرونی باعث ایجاد تحول در زبان شده و چرخه علم زبانشناسی را تکامل می بخشند. این تحول در زبان عربی که قرآن کریم نیز بدان نازل شده، بسیار حساس بوده و شایسته است به دقت مورد مطالعه و کنکاش قرار گیرد. این مقاله درصدد است تا برخی ترجمه های صورت گرفته از واژگان قرآنی - به خصوص استعاره های قرآنی- را در دو سطح ادبیات و فرهنگ مورد مداقّه قرار داده و ضمن بیان انواع رابطه های موجود میان زبان و فرهنگ در ساخت تک واژها، تحول و تطوّر معنایی، برخی شاخص های شناخت تیرگی معنایی در خصوص واژگان قرآنی را نیز بیان نموده و با طرح مثال های متعدد، راهکار، روش و الگویی مناسب برای ترجمه استعاره های قرآنی ارائه دهد. پژوهش حاضر دو سطح مختلف و مهم ادبیات و فرهنگ در علم زبانشناسی را توأم با یکدیگر مدنظر قرار داده و وجوه مختلف این روابط را بازتعریف نموده، شاخص های شناخت تیرگی معنایی در استعاره را معرفی کرده و با رویکردی تاریخی، معانی نهفته در ورای برخی استعاره های قرآنی را بازشناسی نموده و با ذکر ترجمه های غلط صورت گرفته، ترجمه صحیح برخی واژگان قرآنی را بیان کرده است.
آسیب شناسی ترجمه فولادوند با تکیه بر کارکردهای صرفی، نحوی، واژگانی و بلاغی دانش معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه قرآن کریم و انتقال و شفاف سازی معانی والای آن، برای مخاطبان فارسی زبان از دیرباز موضع اهتمام محققان و اندیشمندان این کتاب الهی بوده است. یکی از مترجمانی که شمار کثیری از پژوهشگران،ترجمه او را در زمره بهترین ترجمه های معاصر قرآن بشمار آورده و آن را به لحاظ مطابقت با متن آیات و بکارگیری واژگان مأنوس زبان فارسی و مراعات قواعد زبانی و بیانی و نیز به لحاظ نگرش نوین به ترجمه و روزآمدسازی بسیاری از مفاهیم پرچالش قرآن کریم، مُتقن و قابل استناد می دانند، ترجمه فولادوند است. اما با وجود همه این محاسن، با اعمال نظری ژرف در فحوای ترجمه– دست کم در حوزه آیات مورد بحث- به نظر می آید که مخاطب با مواردی از لغزش یا سهو مواجه می شود که نشان از تسامُح یا احیاناً برداشتی ناهمگون از پاره ای ظرایف بدیع دستوری، واژگانی و ادبی قرآن دارد که در برخی موارد عدم رویکرد متناسب به این ظرافت های قرآنی، خواننده را در معرض برداشتی غیرهمسو با آیات شریفه قرار داده و علاوه بر مستور ماندن بخش هایی از وجوه اعجازی و تصاویر مبتکرانه آیات، جلوه ضعیف تری از بلاغت قرآنی در ترجمه فارسی نمود می یابد. این پژوهش درصدد است که با توجه به امکان سنجیِ میزان خطاپذیری، در ترجمه آیات مورد بحث، این موارد را با استناد به مبانی علمی دقیقِ حوزه های صرفی، نحوی، بلاغی، لغوی و واژگانی، به بوته نقد و بررسی گذاشته و راه های اصلاحی جایگزین نیز پیشنهاد شود تا بدین واسطه نمایه هایی از رویکردهای تحلیلی معنامحوردر چارچوب های مذکور فراروی محققان قرار گرفته و راه برای پژوهش های غنی تر و کاربردی تر در این حوزه ها گشوده بماند.
تقابل معنایی و نقش آن در ترجمه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم درست معنای یک واژه، نیازمند استفاده از روش های گوناگون معنی شناسی است تا از طریق آن ها، به توصیف دقیق معنای آن واژه دست یافت. یکی از این روش ها، روابط مفهومی و از جمله تقابل معنایی است. هدف این پژوهش، بررسی تقابل معنایی و نقش آن در ترجمه قرآن کریم است. بدین منظور، 106 جفت واژه متقابل، همراه با بسامد آن ها و آیاتی که در آن ها به کار رفته است از منابع مختلف و به ویژه از «تفسیر نور» اثر مصطفی خرم دل، استخراج و گردآوری شده و سپس بر اساس شش نوع تقابل معنایی مورد توافق زبان شناسان، تجزیه و تحلیل گردیده است. به علت حجم محدود مقاله، از آوردن همه این جفت واژه ها خودداری گردیده و برای هر نوع تقابل معنایی چند نمونه ذکر شده است. بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که شش نوع تقابل معنایی مدرج، مکمل، دوسویه، جهتی، واژگانی و تباین معنایی در قرآن یافت می شود و تقابل های مدرج، مکمل، دوسویه، واژگانی، تباین معنایی و جهتی به ترتیب دارای بیشترین و کمترین بسامد می باشد. در پاره ای موارد میان این تقابل ها هم پوشانی وجود دارد. مد نظر قرار دادن پدیده تقابل معنایی می تواند در ترجمه درست واژگان قرآن مؤثر باشد.
واکاوی و نقد ترجمه آیات کلامی (مطالعه موردی: خطاب های عتاب گونه به پیامبر اکرم (ص) در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برخی آیات کلامی قرآن کریم، تعابیری وجود دارد که در آن ها خداوند متعال با لحنی عتاب آمیز و هشدارگونه، پیامبر اکرم (ص) را مورد خطاب قرار داده است. از برجسته ترین گونه های این عتاب ها می توان به نهی از شرک، امر به طلب بخشش از خداوند، نهی از شک، نهی از پیروی خواسته های اهل کتاب، تذکّر به، تقدّم ترس از خدا بر ترس از مردم، تأکید بر حفظ الهی و عتاب بر تحریم حلال الهی اشاره کرد. از آن جا که برگرداندن چنین تعابیری به زبان فارسی یا هر زبان دیگری ممکن است شائبه عدم عصمت پیامبر اکرم (ص) را در ذهن خواننده ایجاد و تقویت کند؛ لذا ترجمه این دسته آیات از جایگاه حساس و خطیری برخوردار بوده و مسئولیت مترجم آن را دو چندان می سازد؛ چرا که انتقال صحیح محتوای این گونه آیات، افزون بر حفظ ساختارهای دستوری و بلاغی و نیز همسانی تأثیر متن مبدأ و مقصد بر مخاطبان، توجه و اشراف ویژه مترجم را به مبانی کلامی طلب می کند. این جستار بر آن است ضمن بهره گیری از آرای مفسّران و محقّقان قرآنی و با تکیه بر پیش فرض های کلامی، برخی از مهم ترین ترجمه های این آیات را مورد بررسی و نقد قرار داده، تا در این رهگذر، پس از بیان ضعف و قوت های احتمالی این ترجمه ها و ارزیابی روش های گوناگون به کار گرفته شده در آن ها، اعم از لفظی، وفادار، آزاد و تفسیری به معرفی موفق ترین روش در تطبیق مراد واقعی این دسته از آیات مبادرت ورزد.
گستره معنایی ساختارهای صرفی قرآن کریم و چالش های ترجمه به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار صرفی بسیاری از واژگان، در زبان عربی، به صورت عام و در قرآن کریم به طور خاص درگسترش دایره معنایی واژگان قرآنی سهیم است. می توان این موضوع را در موارد زیر مورد بررسی قرار داد: دلالت یک وزن صرفی بر چند ساختار صرفی متعدد با ریشه یکسان، چندمعنایی ساختارهای صرفی یا دلالت یک وزن صرفی بر گستره معنایی در نوع و عدد، دلالت یک وزن بر گستره معنایی واژگان در شرایط چند اعرابی، که به گستره معنایی ساختار های صرفی از یک ریشه می انجامد. اما اگر بخواهیم این گستره معنایی را از زبان عربی به فارسی ترجمه کنیم با چالش هایی روبه رو می شویم که این چالش ها از امکانات زبانی و بیانی برای معادل یابی واژگانی هر زبان به ویژه زبان فارسی نشأت می گیرد و این مقاله با استفاده از روش فنی به تحلیل و بیان این چالش ها به هنگام ترجمه به فارسی می پردازد. نتایج این پژوهش به ویژگی های زبان مبدأ (عربی) و زبان مقصد (فارسی) اشاره می کند، به عبارت دیگر امکانات زبانی و تعبیری در تمام زبان ها از سطح یکسانی برخوردار نیستند بلکه ویژگی ها و امکانات زبان عربی در زمینه مورد بحث کاملاً با زبان فارسی متفاوت است.
بررسی چندمعنایی واژه «روح» در ترجمه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژگان چندمعنایی به دلیل دشواری و اهمّیت در گزینش معنی، می تواند به عنوان یکی از ملاک های بررسی قوّت و ضعف یک ترجمه لحاظ شود. همانگونه که این دسته ازکلمات در تفسیر آیات مرتبط با خود، برداشت های مختلفی را پدید آورده ، وجود آن ها در ترجمه های قرآنی نیز احتمال شکل گیری ترجمه های یکسان را کاهش داده است. نوشتار حاضر که به طور مشخّص، واژه «روح» را از میان واژگان چندمعنایی برگزیده است، ضمن واکاوی معنای صحیح این کلمه با هیأت های متفاوت و در سیاق های گوناگون، به تحلیل و بررسی بیش از 40 مورد از ترجمه های فارسی قرآن در خصوص این کلمه پرداخته و از رهگذر دیدگاه های مفسران و اهل لغت، عیارسنجی مهارت ترجمه های قرآن در حوزه مورد بحث را وجهه همّت خود ساخته است. حاصل تحقیق نشان می دهد هنگامی که کلمه روح به صورت مطلق و به همراه ملائکه به کار برده می شود، منظور همان موجود مستقلی است که در روایات ائمه اهل بیت (ع) شناسانده شده است و برتر از جبرئیل می باشد و زمانی که به صورت ترکیب با یک اسم یا ضمیر و در حالت موصوف یا مضاف به کار رفته است، مفهوم مشکّکی است که هرچند، عالی ترین درجه آن را خداوند در مخلوقی جداگانه که مصداق اکمل و اتمّ روح است، قرار داده؛ امّا می تواند مصادیق پایین تری را نیز داشته باشد.
کارکردهای بلاغی «حذف» و اثر آن در ترجمه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
حوزه های تخصصی:
آشنایی با صنعت حذف و چرایی آن، به دلیل فراوانی نمونه های آن در قرآن کریم در فهم آیات اهمیتی ویژه دارد؛ زیرا دریافت مقصود بدون توجه به محذوف و تقدیر آن امکان پذیر نیست. در این اسلوب با حذف بخشی از آیه، پیکره آن فشرده گشته و پاره ای از مقصود به دلیل انگیزه های بلاغی گوناگون، نهان می گردد؛ از این رو، در ترجمه آیات توجه به محذوف، امری ضروری است. حذف های قرآنی، جایگاهی چون ذکر و بسی بالاتر از آن را داراست و ظرافت های خاصی به دنبال خود دارند. در مقاله حاضر تلاش می شود با رویکرد توصیفی-تحلیلی، پس از بیان گزارشی مختصر از اسلوب حذف و کارکردهای بلاغی آن، رویکرد مترجمان در برابر این اسلوب و فرآیند ترجمه آن در آیات قرآن دنبال گردد. این بررسی بیان گر آن است که برخی از ظرافت های اسلوب حذف در ترجمه های قرآن بازتاب نداشته و ابهام و عدم انسجام در ترجمه، از برجسته ترین نارسایی ها در امر بازگرداندن محذوفات قرآنی است.
نقدی بر ترجمه فارسی قرآن کریم حدّادعادل از منظر ترجمه مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از ترجمه قرآن کریم، نقد و بررسی روش های ترجمه نیز، محور توجه ترجمه پردازان، به ویژه در نیم قرن اخیر قرار گرفت. این اهتمام جدی به روش های مختلف ترجمه، حاکی از نگرش مثبت زبان شناسان و ترجمه پژوهان برای رسیدن به ترجمه ای کامل، وفادار و مطلوب است. غلامعلی حدّادعادل، از جمله مترجمان قرآن است که نوع ترجمه خود را «مفهوم به مفهوم» خوانده است؛ امّا با تأمل در ساختار و محتوای این ترجمه، چنین دریافت می شود که وی، نه تنها به متن اصلی مقیّد و متعهّد است، بلکه به زبان مقصد و ساختارهاى آن نیز، تا سر حد امکان، توجّه داشته است. هدف این مقاله، ارائه شواهد و نمونه هایی برجسته در نقد نظریه مفهومی ایشان است تا نشان دهد که این ترجمه، علاوه بر رویه معنایی مفهومی، در بسیاری موارد، ترجمه ای تحت اللفظی، وفادار و امین است. از مهم ترین نتایج این مقاله این است که ترجمه یاد شده، علاوه بر اعتماد به نثر فاخر فارسی و سلاست آن، حسب اعتقاد مترجم به روش ترجمه مفهومی، غالباً با ساختارها و مختصات زبان مبدأ (قرآن) نیز معادل و مطابق است. در این ترجمه شاخص های بسیاری یافت می شود که خلاف روش مفهومی است.
بررسی شبکه معنایی حرف «فی» و اهمیت آن در ترجمه قرآن از منظر معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی معانی حرف اضافه «فی»، در قرآن، در چارچوب معنی شناسی شناختی می پردازد. معنی شناسی شناختی از رویکردهای نوظهور در علم زبان شناسی است که در آن، معمولاً معنای مکانی به عنوان معنای مرکزی و پیش نمونه برای حروف اضافه مکانی در نظر گرفته شده و سایر معانی زمانی، انتزاعی، استعاری و مجازی از آن منشعب می گردد. مجموعه این معانی به صورت یک شبکه به هم پیوسته نمایش داده شده و معنای پیش نمونه درمرکز آن قرار می گیرد. در این پژوهش، تمام کاربردهای این حرف، از قرآن استخراج گردیده و معانی آن ها با توجه به ترجمه های موجود و تفاسیر المیزان و مجمع البیان بررسی شده است. نگارندگان، به کمک دستاوردها و ابزارهای نظری مطروحه در معنی شناسی شناختی از قبیل طرح واره تصویری، مقولات شناختی، مفهوم پیش نمونه، شبکه شعاعی معنا، عنصر متحرک و زمینه، به ارائه معنای پیش نمونه این حرف پرداخته و سایر معانی آن را به کمک فرایندهایی مانند استعاره و مجاز به دست داده و در نهایت شبکه معنایی آن را ترسیم نموده اند. در نوشتگان کلاسیک، حدود ده معنی برای«فی» ذکر شده که شامل «ظرفیت، مصاحبت، تعلیل، استعلاء، الصاق، مترادف الی، مترادف من، مقایسه، تعویض و تاکید» است. در این پژوهش که با رویکردی شناختی به موضوع معانی حرف «فی» پرداخته است، 13 معنی مرتبط برای این حرف ارائه شده است .
نگاهی به ترجمه قرآن حدادعادل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
حوزه های تخصصی:
اگرچه تاریخِ ترجمه قرآن کریم عمری هزار و دویست ساله دارد، ولی نهضت ترجمه ای که ظرف سی سال اخیر در کشور به راه افتاده، نیز در جای خود بسیار امیدوار کننده است. از اولین ترجمه فارسیِ قرآن در دهه شصت شمسی به وسیله عبد المحمد آیتی، تا امروز که سه دهه از انتشار آن می گذرد، ده ها ترجمه دیگر هم به میراث فرهنگی و معنوی کشور افزوده شد که قطعاً در فرایند ترجمه قرآن تا رسیدن به یک ترجمه مطلوب و آرمانی تأثیر گذارند. یکی از این ترجمه ها به دست غلامعلی حداد انجام شد که نه ترجمه ای آزاد است و نه تحت الفظی، بلکه ترجمه ای مفهوم گرایانه است که مترجم سعی کرده مفهوم آیات را در قالب الفاظ و عبارات فارسی به خواننده منتقل سازد و اگرچه تلاش نموده جانب امانتداری را هم مراعات کند، ولی ناخواسته، القای معانی، اولویتِ اولِ ترجمه شد و در موارد متعددی امانت، تحت الشعاعِ شیوایی قرار گرفت که شاید بارزترین نمود آن را بتوان در تغییر زمان و ساختمان افعال مشاهده کرد که به وفور انجام شده است.و به همین دلیل، علی رغم دارا بودن محاسن زیاد، از جهات متعددی نیازمند بازنگری و اصلاح است که در مقاله حاضر، تنها بخشی از آن آمده است.
جایگاه و نقش سیاق در ترجمه قرآن (مطالعه موردی معنای واژه «أنّیٰ» در قرآن و بررسی لغزش های مترجمان قرآن در ترجمه آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۸)
حوزه های تخصصی:
سیاق به عنوان مبنای اصلی ساخت کلام نقش عمده ای در فهم مراد متکلم دارد. از همین رو سیاق، مطمئن ترین و مهم ترین ابزار مفسر و مترجم برای فهم آیات قرآنی است. ازاین رو، فهم آیات بدون توجه به جهت گیری کلی آیات و سیاق و آهنگ جملات، جز لغزش و دوری از مقصود قرآن نتیجه دیگری ندارد. اهمیت این امر هنگام ترجمه برخی واژگان و اصطلاحات مشکل در قرآن بیشتر آشکارتر می شود. واژه «أنّیٰ» از جمله این واژگان است که در بیست و هشت آیه از قرآن به کار رفته است. در ترجمه هجده مورد تقریباً اختلافی نیست؛ اما در ده مورد دیگر، بسیاری از مترجمان قرآن لغزیده اند؛ به طوری که در ترجمه آیه 223 بقره، پنج دسته ترجمه مختلف دیده می شود که بیشترین نقد و بررسی را در این تحقیق به خود اختصاص داده است. این پژوهش درصدد است تا از طریق بازکاوی دقیق موارد استعمال «أنّیٰ» در قرآن؛ معنای دقیقتر این واژه را در موارد اختلافی؛ با توجه به نظر لغویین، نظماهنگ آیات قرآن، و مخصوصاً سیاق آیات و جملات، دیدگاه های مفسران و فقها و روایات رسیده از اهل بیت مشخص نماید
نقش قرائت قرآن در ترجمه و تفاسیر ایرانی در قرن دهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«علم قرائت» را می توان یکی از مهم ترین علوم قرآنی دانست که تأثیری مستقیم بر ترجمه و تفسیر قرآن دارد. بررسی و ملاحظه ترجمه ها و تفاسیر قرآن در آیاتی که قرائات مختلف در کلمه یا کلماتی از آن ها وجود دارد که بر معنای آیات مؤثر است، نشانگر قرائت مورد پذیرش یا حداقل مرجَّح نزد مترجم یا مفسر قرآن می باشد. در این مقاله، ابتدا معرفی یک ترجمه (ترجمه ای ناشناخته و تصحیح شده از منطقه خراسان بزرگ) و سه تفسیر قرآن کریم (منهج الصادقین، زبده التفاسیر و مواهب العلیّه یا تفسیر حسینی) از مترجمان و مفسران ایرانی در قرن دهم هجری قمری مورد مطالعه قرار گرفته است. انتخاب قرن دهم از آن رو صورت پذیرفته که شواهد مختلف نشان می دهد در این قرن، مراحل آغازین دوره روی آوری کاتبان، مترجمان و مفسران به یک قرائت از میان قرائات مشهور صورت پذیرفته است. بررسی مقایسه ای قرائت قرآن در این ترجمه و تفاسیر نشان می دهد هرچند پذیرش قرائت واحد در قرن دهم نزد عموم محققان و در تمام مناطق ایران به طور فراگیر به چشم نمی خورد، ولی توجه به روایات منقول از عاصم بن ابی النَّجود کوفی بیشتر است. در این میان، تطابق کامل قرائت برخی از آثار با قرائت عاصم به روایت ابوبکر شعبه بن عیّاش در قرن دهم از قبیل «منهج الصادقین» و «تفسیر حسینی» نتیجه یاد شده را تقویت می کند.