عبارت فاصله در علوم مختلف دارای تعاریف معینی است، اما معنی آن در علوم قرآن متفاوت و عمدتاً عبارت از واژه های اواخر آیات است. عده ای نیز میان فواصل و رؤوس آیات فرق می گذارند و فاصله را، در مجموع، شامل تر از واژه های ابتدای آیات می شمارند. از سوی دیگربررسی دلالت های ضمنی در یک متن، روشی است که براساس آن امکان تمایز نهادن میان مترادف های زبانی فراهم می شود. پژوهش حاضر در جستجوی پاسخ به این مهم است که اولاً فاصله ها تا چه اندازه در ایجاد دلالت های ثانوی و معانی ضمنی یک آیه دخالت دارد؛ و ثانیاً ترجمه های معتبر قرآنی به چه میزان از عهده انتقال این دلالت های معنایی برآمده اند. این تحقیق، با روش توصیفی –تحلیلی و با تکیه بر نظریه دلالت های ضمنی بر روی ترجمه فاصله از دو منظر آواشناختی و معناشناختی متمرکز گردیده و بر آن بوده است تا کاهش ها و تغییرات معنایی را در ترجمه های قرآن ،در سه بخش سایه خیال، زنگ حروف و تشابه های معناشناختی میان فواصل آیات بررسی کند.. نتایج این تحقیق نشان می دهد که اولاً فاصله، نه تنها دلالت های یک آیه بلکه گاه کل سوره را نیز به لحاظ نحوی، معنایی و آوایی تحت تأثیر قرار می دهد و دوم این که، با تغییر در نظام آوایی یک متن در ترجمه، بخشی از معنای آن نیز از میان می رود.