فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۷٬۱۸۲ مورد.
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث زبان شناسی نقش گرا، نظریه انسجام متنی است. این نظریه عواملی که اجزاء تشکیل دهنده متن را به هم مرتبط می سازد و سبب انسجام و هماهنگی آن می شود، بررسی می کند. الگوی این نظریه را هلیدی و حسن (1976) ارائه دادند. آن ها عوامل انسجام متنی را به سه دسته تقسیم کردند: عامل واژگانی، عامل دستوری، عامل پیوندی. هر یک از این عوامل خود به چند قسمت تقسیم می شوند که وجود آن ها در یک متن، آن متن را منسجم و اجزاء تشکیل دهنده آن را با هم مرتبط می کند.در مقاله حاضر سعی بر این شده است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی عوامل انسجام متنی در سوره نوح بررسی شود. ابزارهای آفریننده انسجام متنی در سوره نوح به سه دسته تقسیم می شوند: اول، عامل واژگانی که در این سوره شامل تکرار و باهم آیی است، که هر یک از این دو خود چندین زیر مجموعه را در بر می گیرند. دوم، عامل دستوری، این عامل به سه صورت ارجاع، جایگزینی و حذف در انسجام متنی سوره مؤثر شده است. سوم، عامل پیوندی که در دو نوع ارتباط اضافی و ارتباط زمانی در سوره یافت می شود. در بین این عوامل به ترتیب عامل واژگانی سپس عامل دستوری و در پایان عامل پیوندی از بیشترین بسامد در سوره برخوردار هستند و بیشترین تأثیر را در منسجم ساختن سوره نوح بر عهده دارند.
جلوه هایی از اقتصاد زبانی در قرآن کریم«بررسی موردی جزء 26 30»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد زبانی گفتاری است که در همه زبان های دنیا وجود دارد و به این معناست که کمترین فعالیت عضلانی و ذهنی برای ارائه معانی و مفاهیم مدّ نظر ارائه گردد و به دیگر بیان همان اصلی است که از آن به نام «اصل کم کوشی» یاد می شود. زبان عربی نیزیکی از زبان هاییاست که اقتصاد، ویژگی بارز آن است. قرآن کریم نمونه والای گزیده گویی و ایجاز است و اصل کم کوشی در آن موج می زند. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی جلوه های اقتصاد زبانی در پنج جزء آخر قرآن را بررسی کند. دستاورد پژوهش بیان گر آن است که قرآن برایحفظ و جایگیری سریع در اذهان و برای ارتباط برقرار کردن و انتقال رسالت، به اصل کم کوشی در تمامی سطوح و لایه های زبانی توجه ویژه کرده است. در قرآن حتی در به کارگیری آواها، اصل استفاده بهینه فروگذاری نشده و از قدرت فاکتورگیری واژگان نهایت بهره برداری شده است تا برون دهانرژی، چه ذهنی و چه فیزیکی به حداقل رسانده شود.
نقش شاخص لفظی «تأکید» در اولویت بندی ارزش های اخلاقی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه بیان و نظم آیات قرآن، تناسب و هماهنگی میان لفظ و معنا، چینش الفاظ و عبارات و جملات، تأکیدها در الفاظ کلام الهی و نیز ترتیب و تقدّم الفاظ کلام الهی، در شمار شاخص هایی هستند که می توان مراد جدی خداوند را از طریق آنها به دست آورد. در این مقاله، «اسلوب تأکید در قرآن» و صورت های گوناگون آن (تأکید جمله اسمیه، تأکید جمله فعلیه و تأکید در مسندالیه) در جهت به دست آوردن اولویت ها و مراتب ارزش های اخلاقی بررسی می شود. شاخص لفظی و بیانی را باید در کنار سایر شاخص ها در نظر گرفت و از آن استمداد جست. همچنین باید نقش شاخص لفظی «تأکید» را در اولویت بندی ارزش های اخلاقی در مصادیق آیات قرآن بررسی نمود.
عوامل مؤثر در بروز مصیبت و نقش عدالت از دیدگاه آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از ابتلای پیامبران و اولیای الهی به مصایب، استحقاق بیشتر آنان برای کسب درجات است، اما هدف از ابتلای انسان های عادی، تذکر، توبیخ و کفاره گناهان یا آزمون الهی و یا رشد و تکامل آنهاست. پس حوادث و مصایب تلخ و ناگوار زندگی، افراد را در مسیر رشد و کمال، یا زیان و ضلال قرار می دهند تا سره از ناسره شود جدا و تمامی شعارها و ادعاها با اعمال آزموده، درجه صبر و شکیبایی آشکار و عیار ایمان افراد معلوم گردد. در این مقاله، عوامل مصیبت با استناد به آیات قرآن و روایات معصومین: بررسی می شود تا روشن گردد که آیا مصیبت از جانب خداوند بوده و با عدالت او ناسازگار است و یا خود انسان نیز در آن نقش دارد؟ و مهم ترین عوامل مؤثر در بروز مصایب کدام اند؟
قرآن و زبان انگیزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمینه زبان قرآن نظریاتی ارائه شده که اهم آنها نظریة «زبان فطرت»، «زبان عرف عام» و «زبان ویژگی محور و هدایت» است. از آنجا که هر یک از این آراء فقط بیانگر یکی از صفات زبان قرآن هستند، برخی اندیشمندان نظریة «زبان تألیفی» را ارائه دادند. با پذیرش این مبنا می توان یکی از عناصر زبانی قرآن را عنصر انگیزش نامید. در این نوشتار برآنیم از دو طریق: (1) الهام گیری از اوصاف عام قرآن همچون اعجاز، ذکر و موعظه بودن و (2) از طریق تحلیل گزاره های قرآنی در دو قالب گزارهای خبری و انشایی، مؤلفة انگیزش را به عنوان مؤلفه ای جدایی ناپذیر از زبان آن معرفی کنیم. دراین میان گزاره های انشایی از آن جهت که در محاورات عرفی نیز نوعاً برای ایجاد انگیزه به کار گرفته می شوند و اساساً کارکردی اینچنین دارند، از تفصیل بی نیازند؛ اما بعد انگیزشی در گزاره های خبری قرآنی دست کم از چهار طریق بررسی می شود که عبارت اند از متکلم بودن خدا (منشأ الهی گزاره ها)، انگیزشی بودن نفس خبر و مفاد آن، سیاق انگیزشی بیان اخبار و همراهی این گزاره ها با ادات انگیزشی. در ادامه معرفت بخشی زبان انگیزشی قرآن در تقابل با نظریة ابرازگرا و احساس انگاری زبان دین نیز تبیین می گردد.
بررسی تأثیر تعلیم داستان های قرآنی بر درک فرایافت های دینی در میان دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش داستان های قرآنی بر درک فرایافت های دینی در میان دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی انجام شده است. روش تحقیق، شبه آزمایشی با پیش و پس آزمون است. جامعه آماری مشتمل بر همه دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر ارومیه است. حجم نمونه آماری 80 نفر است که به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته است مشتمل بر ابعاد سه گانه فرایافت های دینی در حوزه اعتقادات، احکام و اخلاق که پایایی ابزار با آلفای کرونباخ در حد مطلوب و به مقدار 81/0 به دست آمد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و آمار استنباطی انجام شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میانگین نمرات پس آزمون در دو گروه آزمایش و گواه در بعدهای اعتقادات، احکام و اخلاق فرایافت های دینی تفاوت معنا دار دارند (05/0>00/0P=) و با اطمینان 95%، تعلیم داستان های قرآنی بر درک فرایافت های دینی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی در ابعاد اعتقادات، اخلاق و احکام تأثیر مثبت دارد. بدین ترتیب، درک فرایافت های دینی در بعدهای اعتقادات، احکام و اخلاق از طریق داستان های قرآنی، در قیاس با شیوه مستقیم و معمول بهتر انجام می شود. در پایان پیشنهادهای کاربردی در راستای نتایج حاصله ارائه شده است.
ارزیابی مقاله شفاعت در دائره المعارف قرآن لایدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله شفاعت اثر مستشرق آمریکایی خانم والری جف هافمن است که در دائره المعارف قرآن لایدن، یکی از دائره المعارف های برجسته و مورد رجوع جهانی پیرامون قرآن کریم منتشر شده است. از آنجا که نقد و ارزیابی اینگونه آثار زمینه آشنایی افکار عمومی با اسلام حقیقی را فراهم می سازد لذا پژوهش حاضر به منظور مشخص نمودن فضای فکری مستشرقان در خصوص آموزه های قرآنی برای پژوهشگران مسلمان به ارزیابی این مدخل پرداخته است. نوشتار پیش رو ضمن اشاره به محتوای مقاله، نظریات نادرست هافمن درباره شفاعت را با استفاده از مصادر معتبر اسلامی و استدلال های متقن در بوته نقد قرار می دهد. در این جستار مشاهده می شود نظریه های ذکر شده با تتبع اندک و سطحی از آیات قرآن و متأثر از مبانی فکری گروهی از اهل تسنن و برگرفته ازبرخی روایات در کتب ایشان بوده که مخالف دلالت های قرآنی و احادیث قطعی صادر شده در این زمینه است .
کاربرد نظریه حوزه معنایی در مطالعات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه معنایی با دو رویکرد درزمانی و هم زمانی قابل بررسی است که در بررسی درزمانی تغییراتی معنایی همچون تعمیم یا گسترش معنایی، تخصیص معنایی، مجاز، استعاره، ترفیع معنایی و تنزل معنایی مورد توجه قرار می گیرند. بر این اساس، پاره ای از واژگان قرآنی در مقایسه با دوره جاهلی دچار توسعه مفهومی و افزایش مدلول های خود شده اند و برخی دیگر مفهومی تخصصی یافته و کاهشی در مدلول های آنها رخ داده است. همچنین فرایندهایی همچون مجاز، استعاره، ترفیع و تنزل نیز در بخشی از واژگان های قرآنی قابل مشاهده است. شناسایی این دسته از تغییرات و دسته بندی آنها می تواند در روشن شدن معنای واژگان قرآنی تأثیر بسزایی داشته باشد. همچنین با بررسی هم زمانی حوزه معنایی و در نظر گرفتن باهم-آیی های همنشینی و متداعی واژه ها، امکان دست یافتن به روابط موجود بین واژگان های قرآنی و ترسیم آنها بصورت شبکه ای از مفاهیم به پیوسته در قالب ترسیم روابط افقی و عمودی واژگان ها وجود دارد. مقاله حاضر با روشی توصیفی به بررسی درزمانی و هم زمانی حوزه معنایی می پردازد و در صدد تبیین کاربرد این موضوع در بررسی واژگان قرآنی است.
واکاوی زبان شناختی باهم آیی واژگانی در قرآن مجید (شواهدی از سُوَر مبارکه اِسراء، کهف، مریم و طه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزه های تخصصی:
هم نشینی کلماتی که تمایل به ظاهرشدن در کنار یکدیگر دارند، فرایند باهم آیی نامیده می شود که نقش سازنده ای در شکل دهی نظام واژگانی زبان ها ایفا می کند. در پژوهش حاضر کوشش شده است تا در پیکره ای به وسعت چهار سورة متوالی اِسراء، کهف، مریم و طه، به بازنمایی باهم آیی ها در قرآن مجید پرداخته شود. کتابی که به برکت آن امروزه بیداری اسلامی در سراسر جهان گسترده شده است؛ لذا می طلبد که این مصحف شریف از ابعاد گوناگون واکاویده و اسرار آن بر ره پویان معارف اسلامی آشکار شود. بر مبنای 20 رابطة مفهومی معرفی شده در این پژوهش، که 17 رابطة آن در پیکرة بررسی شده مشاهده شد، 397 نمونه ترکیب باهم آیند (با احتساب نمونه های تکراری) از مجموع 454 آیه استخراج شد که بیانگر بهره گیری گستردة قرآن مجید از فرایند باهم آیی به منظور القاء و انتقال مفاهیم و اصول معرفتی است. در این جستار روابط اسنادی، باهم آیی و تقابل بیشترین میزان وقوع را به خود اختصاص داده است. افزون بر این، نتایج این پژوهش نشان داد که برخلاف تعدد و تنوع موضوعات و نزول تدریجی قرآن، برخی از ترکیبات باهم آیند در جزءجزء قرآن مشاهده می شود که نه تنها منقطع و گسسته بودن قرآن را تأیید نمی کند؛ بلکه حکایت از زنجیرة بهم پیوسته ای دارد که در کلّیت آن، امر هدایت بشریت نهفته است. شناسایی و توصیف باهم آیی های ساده و چندگانه، یک سویه و دوسویه و بافاصله و بی فاصله از دستاوردهای این پژوهش است.
تناسب ساختار با محتوا با توجه به دو نظریة «نظم» و «آشنایی زدایی» (به محوریت سورة مبارکة «لیل»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزه های تخصصی:
پیوند و ارتباط دو سویة ساختار با محتوا در تمامی آثار ارزشمند ادبی، امری انکارناپذیر است. توجه و کنکاش در این مسئله و نیز اثبات چنین ارتباط دوسویه ای، از اهداف مهم مکتب عبدالقاهر جرجانی است که در نقد جدید نیز فرمالیست های روسی آن را مطرح کردند و تأکید بسیار بر آن دارند. قرآن کریم به منزله نقطة اوج و نیز سرآمد آثار ادبی، از این ویژگی بهره تمام و کمال برده است ازاین رو، تأمل و ژرف نگری ویژه ای می طلبد. در این نوشتار با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی کوشش شده است، بخش اندکی از زیبایی های ساختاری قرآن را با محوریت دو نظریة «نظم» و «آشنایی زدایی» بررسی شود و تأثیر سازوکارهای زبانی و جنبه های ساختاری بر مضمون و محتوا نشان داده شود. با نظر به هدف مذکور، ابتدا به بررسی نظریة نظم و همانندی های موجود میان این نظریه با اصل برجسته سازی فرمالیست ها می پردازد، سپس تلاش می کند با توجه به دو نظریة فوق، ساختارهای زبانی سورة مبارکة «لیل» و ارتباط آنها با محتوای این سوره را تحلیل و بررسی کند. سورة مبارکة لیل ساختارهای زبانی و موسیقایی هدفمند، منظم و منسجمی دارد. ساختار منظم نحوی و استفاده گسترده از تکنیک تکرار و نیز برجسته سازی به صورت توازن آوایی، واژگانی و نحوی در این سوره کاملاً مشهود است.
حقیقت انسان از منظر عقل و وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باور مشهور میان دانشمندان درباره حقیقت انسان چنین است: انسان حیوان ناطق است. آنها ناطقیت را به معنای داشتن عقل نظری، یعنی داشتن قوه اندیشیدن و توان درک مفاهیم کلی می دانند. بنابراین، انسان در نگاه مشهور، حیوانی عاقل است که توانایی اندیشیدن دارد. هدف این مقاله اثبات آن است که مقوم انسانیت، افزون بر توانایی اندیشیدن و داشتن توان درک مفاهیم کلی، اعتقاد به خدا و ارتباط با او است. این ادعا با استفاده از دلیل عقل و با استعانت از آیات قرآن تبیین می شود. بر این اساس، نه تنها داشتن عقل نظری، بلکه داشتن عقل عملی و پیروی از آن، عنصر مقوم ذات انسانیت است. کسی که از عقل عملی پیروی می کند، کار نیک انجام می دهد. لازمه انجام دادن کار نیک، داشتن قصد تقرب به خدا است. همچنین، انسانیت حقیقتی تشکیکی و سیال است. بنابراین، ماهیت انسان ها با یکدیگر فرق دارد. ارزش نتیجه این مقاله در استفاده از این نظرگاه در مباحث مربوط به حقوق بشر روشن می شود.
توانمندسازی و امنیت فرد و جامعه از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به قلمرو وسیع دین اسلام و شمول آن به مسائل فردی، اجتماعی، روحی، جسمی، مادی، معنوی و همه ابعاد و شئون انسانی و ارتباط تنگاتنگ علوم انسانی با این حوزه ها و ابعاد، پیوند عمیق اسلام و علوم انسانی، از جمله مدیریت و تعلیم و تربیت، روشن می شود. در این باره برای تبیین فهم منطقی درست از ارتباط میان ابعاد مفاهیم «توانمندسازی» و «امنیت» این موضوع به منبع وحی عرضه شد. بررسی ها به روش استنادی نشان داد توانمندسازی در عرصه های ارتباطی چهارگانه انسان، سبب احساس مطلوب در ابعاد پنج گانه توانمندسازی می شود و این پدیده چنانچه جری و انطباق آیات قرآن نشان داد، ارتقای مؤلفه ها و شاخصه های امنیت را به روش ایجابی در ابعاد فرهنگی و سیاسی و اجتماعی انسان در پی دارد. در این رویکرد، قرآن کریم به تولید و بازتولید و تکثیر قدرت نرم اصالت می دهد. به این معنا که هر قدر درجه ایمان و اخلاص در انجام دادن عمل صالح ارتقا می یابد، توانمندسازی و امنیت در عرصه های ارتباطی انسان و جامعه سبب متعالی شدن سطح منابع انسانی و توسعه و تعمیق سرمایه اجتماعی می شود.
الزامات روش شناختی مطالعات میان رشته ای قرآن کریم (بررسی نمونه محور آثار مرتبط با معناشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقق یک مطالعه میان رشته ای صحیح در گرو ایجاد هم سنخی و مجانست میان رشته های درگیر در آن است. ایجادِ سه گونه هم سنخی برای چنین مطالعاتی ضروری است: هم سنخی از جهتِ روش ، زبان و مبانی معرفت شناختی. ایجاد هم سنخی در این سه جهت می تواند ترکیب و هم گرایی را در مطالعه میان رشته ای ایجاد کند. مسلماً هم سنخیِ روشی یکی از مهمترینِ این الزامات محسوب می شود. بررسی نمونه محور بخشی از پژوهش های میان رشته ای در حوزه مطالعات قرآنی سه لازمه روش شناختی را برای ایجاد هم سنخی روشی نشان می کند: 1- استفاده از روش هایی که در گفتمان علمی خود مقبول واقع شده و حد و مرز و استقلال خود را یافته باشند؛ 2- تنقیح دقیق معنای مورد نظر از روش مورد استفاده و بیان تمایز روش مورد نظر با روش های مشابه و بیان ضرورت استفاده؛ 3- استفاده ارگانیکی از روش مورد نظر به جای استفاده مکانیکی از آن. تحقق این سه ویژگی موجب می شود ایجاد زبان مشترک و برقراری گفت وگوی میان رشته ای که به حل مسئله و یا فهم بهتر پدیدار منجر می شود، به دست آید.
معناداری یا بی معنایی گزاره های قرآن
حوزه های تخصصی:
معنا داری و یا بی معنایی گزاره های دینی یکی از اصول و مبانی مهم در تفسیر متون مقدس به حساب می آید؛ زیرا اگر چنین گزاره هایی بی معنا بوده و فقط در سطح گزاره هایی برای بیان احساسات دینداران و مانند آن باشد، نمی توان با تکیه بر آنها به فهم دقیق و کاملتر آیات الهی دست یافت ولی در صورت معنادار دانستن متون دینی می توان به این هدف رسید. این موضوع که عمدتاً درباره عهد قدیم وجدید مطرح بوده است؛ توسط برخی نویسندگان معاصر به متن قرآن نیزکشانده شده است. در نظریه کاربردی معنا، هر لفظی در حوزه استعمالی خودش معنادار تلقی می شود، بر این اساس گزاره های دینی در حوزه استعمالی خود معنادار خواهند بود. تحقیق دراین نوشتار به روش کتابخانه ای و با استفاده از تحلیل داده ها و نظریات مختلف در زمینه ماهیت معناداری گزاره های قرآنی صورت گرفته است. در اثبات وتبیین معناداری عبارات قرآنی از شواهد و دلایل مختلفی مدد گرفته شده است که در دو دسته کلی شواهد درون متنی(قرآن - روایات) وشواهد برون متنی (عقلی – کلامی) مطرح شده است. بنابراینگزاره های قرآنی، معنادار و ناظر به واقع هستند.
صراع البطل فی القصة القرآنیة شخصیة النبیّ موسى(ع) أنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحتلّ القصة حیّزاً واسعاً من مساحة الفضاء النّصیّ للقرآن الکریم، و یشکّ البطل العصب الرئیس فیها، حیث یساهم و بزَخم عال فی تحریک أحداثها وفی إضفاء الحیویة والنشاط علیها و کذلک فی الکشف عن أفکارها؛ و بینما أنّ الأنبیاء والرسل هم من أبرز الأبطال فی القصص القرآنی، على أنّ النبیّ موسى (ع) من أکثرهم حضوراً فی مشاهده، لکن یتمیّز هذا الحضور بأدوار دراماتیکیة یقوم بها فی مواقف عدیدة وهذا ما نتناوله فی هذه الورقة البحثیة.أما المنهج الذی وظفناه لإخراج هذا البحث فهو تحلیلی – توصیفی نشفعه إذا لزم السیاق ببعض المقارنات فی مسعى متواضع للتوصل إلى نتیجة مفادها أن النبیّ موسى (ع) مع کلّ ما عاناه من أحداث جسام وما قاساه من مهمّات عصیبة لم یتوان لحظة عن السعی لإنقاذ عباد الله المستضعفین فی الأرض وانتشالهم من براثن الجهل والتخلّف. وقد تمیّز بذلک عن البطل فی قصص الأمم الأخرى وأساطیرهم التی تمخض فی معظمها عمّا تصطنعه أخیلة البشر. وعلى العموم فإنّ موسى (ع) یعدّ من أبرز الشخصیات القصصیة فی التاریخ الإنسانی.إنّ الغرض الأساس من هذه الدراسة هو التعریف بشخصیة النبی موسى علیه السلام باعتباره بطلا من نوع متمیز، إذ خاض صراعاً مریراً مع أکثر من جهة وفی ظروف ملئتها المفارقات. والنتیجة هی أنه وکلّ ما عاناه من صعوبات خرج شخصیة رسالیة خالدة عزیزة عند ربّه.
نگاهی نو به تفسیر نشوز زوجه در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه مفسران و فقهای عظام درباره مفهوم نشوز زوجه در آیه 34 سوره نساء و مسئله تنبیه بدنی به دو نظریه کلی بازمی گردد؛ گروهی نشوز زوجه را امتناع از ایفای وظیفه زناشویی و گروه دیگری آن را به مفهوم عام امتناع از ایفای وظایف همسری تفسیر کرده اند. بر اساس این نظریه ها، شوهر می تواند پس از پنددهی و دوری گزینی، همسرش را به روش تنبیه بدنی از نشوز بازدارد. موضوع نوشتار کنونی، نقد تفاسیر مذکور و طرح تفسیر جدیدی است که بر اساس آن مقصود از نشوز، خیانت کمتر از زنا به وسیله زوجه است. در نتیجه اعطای مجوز تنبیه بدنی به شوهر، به عدم تمکین یا تخلف های جزئی در زندگی مشترک مربوط نمی شود و به آلوده دامنی زن و تقصیر زن در حق الله ناظر است
گستره شناسی قید «دخلتم بهنّ» در حکم حرمت ربیبه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از زنانی که قرآن کریم ازدواج با آنها را بر هر مردی حرام کرده، ربیبه است. قرآن با تعبیر «من نسائکم اللاّتی دخلتم بهنّ» این حرمت را به این شرط مشروط کرده است که مرد با مادر این ربیبه، افزون بر عقد نکاح، آمیزش نیز انجام داده باشد. آمیزش ممکن است مصادیق گوناگونی داشته باشد؛ مانند آمیزش در حال اکراه، آمیزش در حال خواب یا بی هوشی، آمیزش از پشت و... . هدف این تحقیق آن است که نشان دهد آیا مواردی مانند آمیزش از پشت و دیگر آمیزش های نامتعارف از مصادیق تعبیر «دخلتم بهنّ» به شمار می آید تا امکان تمسک به اطلاق وجود داشته باشد. بدین منظور نخست با جستار در ادبیات عرب و داده های لغویان، تعبیر «دخل ب » تحلیل شده است، آنگاه یافته این جستار، معیاری برای ارزشیابی استنادات فقیهان به این آیه تلقی شده و در پایان مشخص شده است که تعبیر «دخلتم بهنّ» در آیه قرآن، فقط بر تماس جنسی شب زفاف صدق می کند و بر همه تماس های جنسی صدق نمی کند؛ بنابراین نسبت به همه تماس های جنسی اطلاقی برایش منعقد نمی شود. دست شستن از اطلاق نیز به این نتیجه منجر شد که «حرمت نکاح با بعضی از ربیبه ها» اگرچه پس از علامه حلّی در فقه امامیه شهرت یافته است؛ ولی با استناد به اطلاق قابل دفاع نیست؛ هرچند برای اثبات آن فتواها راه های فقهی دیگری غیر از تمسک به اطلاق وجود دارد که قابل بررسی است
بازخوانی انتقادی رویکرد استشراقی به مفهوم شناسی «اهل بیت» (نقد مقاله «اهل بیت» در دائرهالمعارف قرآن لایدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برخی از آیات قرآن و نیز در بیان پیامبر اسلام، از گروهی با عنوان «اهل بیت» یاد شده که از هرگونه پلیدی پاک هستند و فضیلت ها و موقعیت های ویژه ای در اسلام دارند. همین امر، موجب توجه خاص خاورشناسان به این واژه قرآنی و نگارش آثار متعددی در این زمینه شده است. مقاله «اهل بیت» اثر موشه شارون در دایرهالمعارف قرآن لایدن، ازجمله این آثار است که پژوهش حاضر، به معرفی و نقد آن می پردازد. مقاله یادشده دارای قوت ها و ضعف های متعددی است. مفهوم شناسی واژه «اهل» در قرآن، ذکر حدیث سفینه، اشاره به آیاتی که واژه «اهل بیت» در آنها به کار رفته و همچنین بیان اینکه حدیث کساء، یکی از مشهورترین روایاتی است که در منابع فریقین درباره تفسیر آیه 33 سوره احزاب نقل شده، از نکات مثبت این مقاله است. در مقابل، برخی از ضعف های آن عبارتند از: مفهوم شناسی ناقص از واژه «اهل بیت»، انطباق آن مفهوم بر قبیله قریش، تحلیل نادرست از برخی روایات و تفسیری مبهم از پیام سیاسی حدیث کساء. در نوشتار تحلیلی حاضر، به اشکالات یادشده پاسخ داده می شود.
بررسی معناشناختی تنظیر معنایی در تفسیر قرآن مطالعه موردی آیات سجده بر آدم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۸
حوزه های تخصصی:
شماری از مفسران امامیه آیات سجده فرشتگان بر آدم7 را نظیر سجده برکعبه و یوسف 7 پنداشته و از برایند این تنظیر مفهوم و نوع سجده بر آدم7 را تبیین کرده اند. برابر این رهیافت منزلت آدم7 به سان قبله بودن کعبه و جمال بدیع یوسف7در منظر فرشتگان تجلی نمود و آنان را به سجده به سوی آدم 7 واداشت و شخص آدم7 مسجود حقیقی آنان نبود. مسئله اصلی این پژوهه نقد این تنظیر و سنجش مستندات آن بر پایه تنظیر معنایی صحیح در دانش تفسیر است. نتایج پژوهش نشان داد که داستان سجده بر آدم7 مستقل از آیات سجده بر یوسف7 و کعبه بوده و قابل تنظیر با یکدیگر نیستند. موضوع و علت سجده در این سه دسته آیات با یکدیگر متفاوت بوده و اصالت مسجود نیز در آنها در یک تراز نیست. این آیات فقط در حد تماثل صوری در مصداق خارجی با یکدیگر شباهت دارند و این مقدار نیز برای ایجاد رابطه تفسیری میان این آیات کافی نیست و نباید از آنها در تفسیر همدیگر بهره جست.