فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۶۱ تا ۵٬۷۸۰ مورد از کل ۷٬۱۴۶ مورد.
روح معنا ره آوردِ بدیع قرآن؛ مؤثر در فهم گزاره های دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به زبان دین در فلسفه دین به دلیل چگونگی مسأله معنا درباره فهم گزاره های دینی و تحلیل اعتقادات مبتنی بر این گزاره هاست. آنچه در این میان مهم است و در حل بسیاری از مسائل می تواند مورد بهره قرار گیرد، مسأله ارتباط میان لفظ و معنا، دلالت آنها و نیز معنای واژگانی است که در متون دینی به کار رفته است، به طوری که امروزه زبان شناسان معاصر در سمانتیک یا علم دلالت الفاظ، بحث مستقلی را برای واژگان اختصاص داده اند. با عنایت به این مهم و نیز واژه شناسی ای که در متون دینی و زبان دین به ویژه کلام وحی مطلق؛ قرآن، به کار رفته و با توجه به اعجاز بیانی قرآن که مربوط به ساختار لفظی آن است و بسیار در فهم گزاره های آن مؤثر است؛ نوشتار زیر در پی تبیین و بررسی مبنای ساختار شناسی الفاظ با توجه به مبنای خاص قرآن در بیان معنا و مفهوم این گزاره ها و کیفیت دلالت آنها از طریق دلالت لفظ بر روح معنا است.
محرم راز
منبع:
بشارت ۱۳۸۰ شماره ۲۳
حوزه های تخصصی:
داستانهای قرآنی:خوبان را بشناسیم
منبع:
بشارت ۱۳۸۲ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
ادبی معناشناختی آیة وضو و رهیافت به حکم شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به دنبال بررسی آیه ششم سوره مائده و جایگاه نحوی کلمه «ارجل» است. این آیه که به آیه وضو شهرت دارد، بیانگر یک حکم مهم شرعی است که اعراب کلمه ارجل تأثیر بسزایی در روشن شدن حکم دارد.کلمه ارجل در آیه ششم سوره مائده به سه گونه رفع، نصب و جر قرائت شده است که دو قرائت جر و نصب مشهورترند. با توجه به اینکه در حالت جری عطف به «رئوسکم» و در حالت نصبی عطف به محل «رئوسکم» و رئوسکم معمول فعل «إمسحوا» است، دانسته می شود که وظیفه پا نیز مانند سر، مسح کردن است، نه شستن. از طرفی، عطفِ ارجل در حالت نصبی بر «وجوهکم» خلاف فصاحت است؛ زیرا در این صورت بین دو معمولِ یک فعل، فاصله به اجنبی شده است و در حالت جر نیز، عطف گرفتن بر «وجوهکم» و قائل به قاعده حمل بر جوار شدن نیز صحیح نیست. با توجه به قواعد نحوی، ارجلکم عطف بر وجوهکم نخواهد بود. بنابراین عطف بر «برئوسکم» است و وظیفه در وضو، مسح کردن پاست نه شستن آن.
واکاوی تحریمِ خشونت مستقیم در شواهد قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی منتقدان، قرآن کریم را به منزله متنی مقدس مطالعه می کنند که به خشونت ورزی امر می کند. در مقابل، پژوهش حاضر بر محتوایی قرآنی متمرکز شده است که با نفی خشونت، به ویژه در مقام تحریم خشونتِ مستقیم ارتباط می یابد. شواهد قرآنیِ مطالعه شده در این جستار عبارت اند از: نفی قتل نفس، نفی کشتار انبیا، نفی خشونت فرعونی، و نفی قتل اولاد. مطابق با گونه ای مشخص از نوع شناسی خشونت، روشن خواهد شد که چنان مصادیقی از خشونت مستقیم که در قرآن کریم تحریم شده است، در واقع، می تواند نیازهای اساسی انسان به بِهروزی، معنا و هویت و نیز آزادی و حریّت را با چالش مواجه سازد. با توجه به شواهد قرآنی می توان دریافت که آنچه خداوند متعال در موضوعات چهارگانه فوق طرد و نفی کرده است، صرفاً خدشه دار ساختن مسئله بقا و محروم ساختن انسان ها از نیاز اساسی شان به حیات نیست. بر خلاف دیدگاه منتقدان مذکور، قرآن کریم علاوه بر تحریم خشونت مستقیم در سطح ظاهر یعنی ستاندن جان سایر انسان ها در حقیقت، ابعاد مختلف آن را نیز در نظر داشته است؛ از توجه به حق بقا و حیات انسان در سطح آشکار تا نیازهایی چون بهروزی، بهره مندی از معنا و هویت و نیز آزادی. به علاوه، اهتمام قرآن کریم به تحریم خشونت که با پنداشت تولید صلح منفی ارتباط می یابد نیز قابل توجه است.
نتیجه اعمال
منبع:
بشارت ۱۳۸۰ شماره ۲۳
حوزه های تخصصی:
انسان در قرآن(4)
راهنمای برنامه ی درسی آموزش قرآن در دوره ی ابتدایی
حوزه های تخصصی: