محرم راز

نویسنده محترم از سوره مبارک یوسف درس‌های جالب وآموزنده‌ای را استخراج کرده است که ما در هر شماره درسی از آن را خواهیم آورد.
«اذ قال یوسُفُ لِأبیهِ یا أبَتِ أنّی رأیتُ أحَدَ عَشَرَ کَوکَباً و الشّمسَ و القَمرَ رأیتُهُم لی ساجدین»
آغاز داستان حضرت یوسف با نقل رؤیای یوسف(ع) برای پدرش ـ‌حضرت یعقوب(ع)‌ـ آغاز گردیده است. یوسف به پدرش چنین گفت:
ای پدر! من یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من خضوع کرده و تسلیم من شده‌اند. (سجده کنایه از خضوع و انقیاد کامل است)
چطور زمانی که یوسف(ع) در سن کودکی بوده، توانسته بدون هیچ واهمه و ترسی، خیلی راحت و ساده، خواب خویش را برای پدر بازگو کند و پدر نیز کاملاً به سخن او گوش فرا داده و توصیه‌های لازم را به فرزندش ارائه داده است.
باید به این سؤال پاسخی در خور شایسته داد که: چه زمینه‌هایی وجود داشته و پدر چه رابطه‌ای با فرزند خود برقرار کرده که در عین اختلاف سنی، حادثه پیش آمده را قبل از هر کس برای پدر نقل می‌کند و او را محرم راز و اسرار خود می‌داند؟
علاوه بر آن، این آیه بر وجود مشاورانی امین برای کودکان جهت بازگو کردن مسائل درونی خود دلالت دارد و چه خوب است که این مشاور پدر باشد.
درسها:
1. لزوم ایجاد روابط و پیوند صمیمی در بین والدین و فرزندان.
2. ضرورت حضور مشاورانی امین برای شنیدن مسائل نوجوانان و کودکان و ارائه راهنمایی‌های لازم به آنان.