فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۵٬۶۲۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
در حوزه فلسفه اسلامى با سه مکتب معروف فلسفى یعنى مشاء، اشراق و متعالیه روبه روییم. نگاه درونى به مسائل گوناگون مطرح در این مکاتب و تحلیل و بررسى آنها، بخش عمده کتب و مقالات را به خود اختصاص داده است؛ ولى نگاه بیرونى و کل نگرانه به این مکاتب و بررسى شاخصه ها و مؤلفه هاى تشکیل یک مکتب فلسفى و فرایند تحقق آن در گذر زمان نیز بسیار مهم است. بدین سان پرسش اصلى این است که مختصات یک مکتب فلسفى که موجب تمایز آن از مکاتب دیگر مى شود چیست؟ و به راستى چرا در فلسفه اسلامى، تنها با سه مکتب مواجهیم؟ در مقاله پیش رو، کوشیده ایم ضمن تبیین و تحلیل این شاخصه ها، آنها را بر دو نظام مشائى و اشراقى تطبیق کنیم. مدعا این است که مکتب مشاء و اشراق داراى نقطه آغاز، روش خاص فلسفى، ابزارهاى لازم براى وصول به مقصود و دستگاه سازوار هستى شناختى هستند که با دقت در مجموعه تعالیم آنها هم مى توان این عناصر را یافت و هم مى توان تحلیل کرد که چرا به آنها مکتب فلسفى گفته مى شود و وجه تمایز آنها از یکدیگر چیست. نتیجه اى که از این تحلیل به دست مى آید دو مطلب است، اولاً، مبانى کلان لازم براى تأسیس یک مکتب فلسفى تبیین مى شود؛ ثانیا، روشن مى شود که صرف اتحاد روش فلسفى دو حکیم و یا اتفاق آنها در یک یا چند مسئله به معناى یکى بودن نظام فلسفى ایشان نیست؛ به گونه اى که حتى وجود یک مشخصه جدید، هویت ساز مکتب جدیدى کاملاً متمایز از مکاتب پیشین مى شود.
تأثیر پذیری غزالی از ابن سینا در دو موضوع نفس و معاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین
هر چند غزالی در کتاب تهافتالفلاسفه به نقد فلاسفه مشاء پرداخته، اما در هر دو نظریه ای که درباره معاد ارائه می دهد، تحت تأثیر نفس شناسی ابن سیناست. او در کتاب تهافت الفلاسفه نظریه بدن جدید را به عنوان یک امکان برای معاد جسمانی معرفی می کند که مبتنی بر وجود و تجرد و بقای نفس و نیز پذیرش نفس به عنوان ملاک این همانی شخصیت است که همگی نظریاتی مشایی هستند. نظریه دیگر او نظریه برانگیختگی است که نزد متکلمان، نظریه ای مرسوم بوده است و غزالی آن را در کتاب الاقتصاد فی الاعتقاد آورده است. در این نظریه نیز شاهد نقاط افتراق غزالی با متکلمان و تأثیر پذیری او از حکمت مشایی هستیم. در حالی که نزد اشعریان متقدم و معتقد به برانگیختگی، نفس مجرد جایگاهی ندارد، غزالی نظریه برانگیختگی را به گونه ای مطرح کرده که با تجرد نفس تنافی ندارد. از سوی دیگر، هر چند که او مانند غالب متکلمان متقدم حیات و مرگ را عرض می داند، اما در تحلیل این عرض با آن ها هم داستان نیست و مانند مشائیان این دو را به ارتباط و انقطاع نفس و بدن تفسیر می کند. تأثیر پذیری او از حکمت مشایی در مبحث عذاب قبر نیز مشهود است. مرور کتاب ها و رساله هایی هم چون معارج القدس، المضنون به علی غیراهله، کیمیای سعادت و احیاء علوم الدین نیز نشانگر تأثیر پذیری او در مسئله معاد ازمباحث نفس شناسی در حکمت مشایی است.
عینیت زمان در نگاه ابن سینا و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
جایگاه فلسفه دین در سنّت فلسفة اسلامی به روایت ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
این مقاله سعی میکند نشان دهد که در سنّت فلسفة اسلامی، مجموعة نسبتاً کامل و منسجمی از مباحث «فلسفة دین»، به طور یکجا در نظام فلسفة سینائی بیان شده است. برای این کار، به معرفی مقالة دهم از کتاب «الهیات شفا» ابنسینا خواهیم پرداخت که معمولاً چندان به آن پرداخته نمیشود. این مقاله، آخرین بخش کتاب «الهیات شفا» و مشتمل بر 5 فصل است که تقریباً در بر دارندة مهمترین عناوینی است که به طور پیشینی باید در موضوع فلسفة دین مطرح شوند. در یک فلسفة عقلی وابسته به سنّت کلاسیک ـ مانند فلسفة ابنسینا که موضوع فلسفه را موجود از آن جهت که موجود است میداند و مسائل فلسفه را عوارض ذاتی این موضوع معرفی میکند ـ اولین پرسش این است که هر مسئلة فلسفی جدید باید از عوارض ذاتی موجود مطلق یا موجود چونان موجود باشد. به این ترتیب، باید برای فلسفة دین و هر فلسفة مضاف دیگری، جایگاهی منطقی در نظام وجود مطلق پیدا کرد. در این مقاله، این موضوع و همچنین سایر مباحثی که در فلسفة دین ابنسینا آمده است ـ از جمله بحث عدالت به عنوان معیار نیازمندی به دین ـ تبیین گردیده و به ارزیابی انتقادی آن پرداخته شده است. مهمترین خصوصیت فلسفة دین ابنسینا، عقلانیّت دین و هماهنگی کامل آن با اصول پیشینی عقل نظری است که در عین حال، روح نظریة انسان کامل عرفانی نیز در آن یافت میشود. در مجموع میتوان گفت که طرح مباحث فلسفة دین نزد ابنسینا، نشان دهندة ویژگیهای یک فلسفة دین شیعی است.
بررسی مبانی برهان جهان شناختی ویلیام کریگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویلیام لین کریگ فیلسوف معاصر آمریکایی است که در سالهای گذشته کوشیده است تا به کمک نظریه های جدید کانتور و نظریه فیزیک «مهبانگ»، تبیین تازه ای از برهان جهان شناختی ارایه دهد. وی برهان خویش را «برهان جهان شناختی کلام» می نامد که تبیینی جدید از برهان مسلمانانی همچون کندی است. او می کوشد حدوث زمانی عالم و نیاز به خداوند به عنوان علت محدثه را اثبات کند. در مجال پیش رو نخست برهان کریگ با توجه به مبانی و مقدمات آن تبیین می شود، سپس مبانی وی به فلسفه متعالیه صدرایی عرضه شده و مورد ارزیابی قرار می گیرد.
فرایند استکمال نفس از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نفس از دیدگاه فلاسفه، جوهری مجرد است که از استکمال برخوردار است. ایشان علم و عمل را عامل استکمال نفس می دانند. اما تأثیر ایندو در نفس انسانی چگونه است و نفس در مسیر استکمال چه فرایندی را طی می کند؟ علاوه بر این، آیا پس از مرگ نیز استکمال نفس ادامه می یابد یا آنکه حرکت استکمالی آن با مرگ پایان می پذیرد. در این مقاله با دیدگاه ابن سینا در این زمینه آشنا می شویم. این نوشتار به این شبهه نیز می پردازد که چگونه فلاسفه با آنکه نفس انسان را مجرد می دانند و بر این باورند که مجردات از ثبات برخوردارند، از تکامل و حرکت نفس سخن گفته اند؛ بهعبارت دیگر چگونه ثبات مجرد با حرکت و استکمال نفس سازگار است؟ در این زمینه تبیین های متفاوتی ارائه شده است. ابن سینا این مسئله را براساس ثبات جوهر و حرکت در اعراض پاسخ داده است. در مورد این تبیین نیز به داوری خواهیم نشست.
علم حضوری نفس از دیدگاه شیخ اشراق و محقق دوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که نفس، در کلام شیخ اشراق، واجد دو جه علوی و سفلی ست، ضرورتاً، واجد دوگونه فعل است: فعلی که با عنوان «تدبیر جسم» شناخته می شود و فعلی که متضمن معرفت و سیر و سلوک عرفانی است؛ اما از آن حیث که نفس، به عالم نور تعلق دارد و از جنس نور است، بنا به تعریف نور، نخست «آشکار بر خود» است و دوم «آشکار کننده ی غیر خود». بنابراین، شیخ اشراق، در اثبات تجرد نفس، نخست از «ادراک مستمر نفس» یا «خودآگاهی نفس» سخن می گوید و سپس، از دیگر اقسام علم حضوری بحث می کند. تقدم این سنخ از علم حضوری بر دیگر انواع آن نشانگر ضرورت آن برای دیگر اقسام معرفت است. به طوری که شناخت نفس از مفارقات علوم و امورات جسمانی سفلی، حاصل شدت و ضعف در همین سنخ ضروری و متقدم علم حضوری است.
نقدهای شیخ اشراق بر نظریه مشائیان درباره ادراک ذات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
ادراک و بررسی زوایای مختلف آن در طول تاریخ، از جمله مباحث پرتقابل در فلسفه بوده است. یکی از جلوه های این موضوع، مسئله ادراک ذات است؛ تقریر مسئله بدین گونه است که در چه صورت یک موجود می تواند خود را ادراک کند؟
مشائیان قائل اند که هر موجودی که مجرد از ماده شود، عالم به ذات خویش است؛ در مقابل، از منظر شیخ اشراق فقط امری می تواند عالم به ذات خود باشد که نور لنفسه است. شیخ اشراق اظهار می کند با فرض قبول نظریه مشائیان، لازم است که هیولی عالم به ذات خود و عالم به تمام صور قائم به خود و با توجّه به ماهیت نداشتن هیولی هم چون واجب الوجود عالم به تمام اشیا باشد و از سوی دیگر واجب الوجود نیز هم چون هیولی، افتقار به صور داشته باشد. البته سهروردی تمام این نتایج و لوازم را باطل می داند.
در مقام دفاع از نظریه مشائیان، به عنوان نظریه مطبوع، اشکالات شیخ اشراق مردود شمرده می شود و منشأ آن به ضعف شیخ در فهم سخنان مشائیان برمی گردد؛ زیرا مشائیان هیولای مجرد را در خارج محقق نمی دانند (بلکه هیولی را قوه صرف می دانند که در خارج فعلیتی مستقل و ماسوای از صورت ندارد) و همین طور قائل نیستند که هیولی وجودی محض و بی ماهیت (هم چون خدا) است؛ در نتیجه، اشکالات شیخ اشراق وارد نیست.
بررسی تطبیقی همه عاشق انگاری نزد ابن سینا و شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
همه عاشق انگاری یا باور به سریان عشق در همه موجودات و مراتب هستی، هم در آرا ابن سینا و هم در اندیشه سهروردی به چشم میخورد. شیخ الرئیس دو تعریف از عشق بیان میکند که در یکی تنها کمال اخذ شده و در دیگری علاوه بر کمال، ادراک نیز ملحوظ شده است. بنا بر تعریف نخست، هیچ موجودی از شمول عاشقی بیرون نیست، هر چند بیشتر اشیا به عشق خویش عارف نیستند. این عشق شامل دو گونه عشق طبیعی و ارادی است. عاشقی در تعریف دوم به موجودات ذی شعور اختصاص دارد. این عشق به سبب ذو مراتب بودن ادراک و اشتمال آن بر ادراک حسی، خیالی، وهمی،ظنی و عقلی ذو مراتب است. ابن سینا شریفترین مرتبه عشق ارادی را که متوقف بر ادراک عقلی است، عشق اختیاری یا عقلی یا نطقی خوانده است و مراتب پایینتر را عشق حیوانی مینامد. شیخ عشق ارادی بدون دخالت قوه ناطقه را به مثابه گناه و بیماری تلقی کرده است. شیخ اشراق به تعاریف ابن سینا وفادار و قائل به عشق فراگیر در دو گونه ارادی و طبیعی است و با زبان نمادین عشق عقلی را به تصویر کشیده است. وی از عشق به تاریکی ها سخن گفته است و چنین عشقی را برابر با شقاوت میداند.
ادلّة توحید ذاتی در فلسفة مشاء و حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چیستی صادر اوّل، ادله و لوازم فلسفی آن در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین و تشریح صادر اوّل، دغدغة ذهن حکمای اسلامی بوده است. حکمای مشاء، صادر اوّل را عقل اوّل دانسته اند. ملاصدرا صادر اوّل را گاهی عقل اوّل و در برخی آثار خود وجود منبسط دانسته است. این مقاله تلاش دارد، علاوه بر ارائه نظر ملاصدرا در باب این موضوع، عبارات به ظاهر متعارض ملاصدرا در باب صادر اوّل را توجیه کند. این تحقیق به این پرسش پرداخته که آیا فلسفة ملاصدرا توان اثبات فلسفی وجود منبسط به عنوان صادر اوّل را دارد؟ و این اثبات بر پایه کدام تقریر از وحدت وجود صورت می گیرد؟ در ادامه با اثبات ادعاهای فوق لوازم فلسفی و احکام و عوارض صادر اوّل به نحو استقرائی إحصا شده است.
واکاوی استشهاد به حدیث (اعرفوالله بالله) در برهان صدیقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان صدیقین از مهم ترین براهین مورد استناد حکمای مسلمان در اثبات خداوند بوده است. برخی از فلاسفه مانند حاجی سبزواری احادیثی را مانند «اعرفوا الله بالله» در راستای تأیید برهان صدیقین دانسته و بدان استشهاد کرده اند. در این مقاله کوشیده ایم با روش توصیفی تحلیلی و گردآوری کتابخانه ای، ضمن بررسی انتقادی اقوال و تفسیرهای مختلفی که دربارة حدیث مزبور ارائه شده است، وزانت استشهاد به حدیث «اعرفوا الله بالله» در راستای تأیید برهان صدیقین را در میان تفاسیر گوناگون روشن کنیم. به نظر می رسد، این استشهاد مطابق ظاهر حدیث است و با توجه به خانوادة حدیثی (معرفة الله بالله) پذیرفتنی است.
نسبت حکمت و حکومت از دیدگاه افلاطون و فارابی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
سیر تکاملی فهم عالمان مسلمان از مسئله اختیار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی امامیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین