فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۰۱ تا ۴٬۰۲۰ مورد از کل ۵٬۶۲۵ مورد.
ملاصدرا و حکمت متعالیه
آیا اعتقادات دینی جواز معرفتی دارند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به معرفی مدلی می پردازد که پلیتینگا آن را برای نشان دادن برخورداری اعتقادات دینی از جواز معرفتی ارائه داده است. مراد وی از جواز معرفتی داشتن اعتقادات دینی این است که اعتقادات دینی محصول قوای ادراکی ای هستند که واجد چهار شرطند: درست کار می کنند، در محیطی که برای آن طراحی شده اند کار می کنند، هدف آنها وصول به غایت تولید باورهای صادق است و در وصول به غایت خود قرین توفیق بوده اند. پلیتینگا می گوید اگر اعتقادات دینی را صادق بدانیم، آنگاه، محتملتر آن است که معتقد شویم این اعتقادات جواز معرفتی دارند، یعنی محصول قوای ادراکی ای هستند که شروط پیش گفته را واجدند و اگر این اعتقادات صادق باشند، آنگاه چنان که خدایش می خوانیم در واقع وجود دارد و قطعا قصد کرده است که ما او را بشناسیم.
فلسفه و منطق
فلسفه
دَرایش فلوطین بر ابن سینا
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیک
نظریه صدرالمتألهین در معناشناختی اوصاف حق تعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۰ شماره ۲۸
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مسأله معناشناختى صفات، از دیدگاه ملاصدرا بررسى مىشود. فیلسوف بزرگ مسلمان با استفاده از بحث وجود شناسى و اصول مربوط به آن به سراغ صفات حق تعالى رفته و در مسأله وجود شناسى با پرداختن به اصول اشتراک معنوى و تشکیک وجود نشان مىدهد که قول به تشبیه و تنزیه مطلق باطل است و مستدل بیان مىکند که وجود در خالق و مخلوق بطور تشکیکى بکار مىرود. صفات جمالیه را نیز با ارجاع به حقیقت وجود و اثبات عینیت عوارض وجود با حقیقت وجود نشان مىدهد که، مانند وجود، امرى مشترک و مشککند و با عقل انسانى قابل فهم است.
سرچشمه هاى فلسفه اسلامى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
علیت در حکمت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد پاسخ به این سؤال است که اصل علیّت با کدامیک از نظامهای فلسفی « اصالت ماهیت»،«تباین موجودات» و «تشکیک وجود» سازگار است؟ و در صورت ابتناء آن به تشکیک وجود چه حکم و تفسیری پیدا می کند؟ جهت پاسخ به پرسش یاد شده باید گفت که علیّت مورد بحث در اینجا همان رابطة وجودی ذاتی میان دو چیز است و فلاسفة اسلامی جهت کشف و اثبات آن، سه راه در پیش گرفته اند: 1) اثبات آن با استناد به ممکن بالذات بودن ماهیت؛ 2) بدیهی اولی دانستن علیّت؛ 3) کشف حضوری آن از طریق وابستگی حالات نفسانی به نفس و تعمیم آن به حوزة بیرون از نفس با توجه به ابتناء هر برهانی به قبول اصل علیّت، نمی توان برهانی اقامه کرد، لذا طریق بداهت طریقی موجه است. علیّت به معنای مذکور، با هیچ یک از نظامهای اصالت ماهیت یا تباین وجودات به دلیل نبود رابطة ذاتی عینی میان متباینات، سازگار نبوده و فقط با تشکیک وجود، هماهنگ است و در این نظام نیز با توجه به عینیّت حقیقت علیّت با وجود علت، و عینیت حقیقت معلولیّت با وجود معلول، وجود معلول؛ عین فقر و ربط به وجود علّت و در واقع وجود علّت و معلول همان وجود مستقل و رابط است.
علم بسیط و علم مرکب
حوزه های تخصصی: